PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : روانشناسی خرافات



Borna66
05-31-2009, 02:59 PM
تصور كنيد كه شما روز جمعه سيزدهم ماه، مي‌خواهيد وارد خانه‌اي در انتهاي يك كوچه بن‌بست شويد كه سرتاسر كوچه پر از نردبانهاي ايستاده است و از بد حادثه پلاك خانه مورد نظر شما هم 666 است. در انتهاي كوچه نيز گربه سياهي ايستاده و به شما زل زده و درست وقتي وارد كوچه مي‌شويد رفتگر محله هم جاروي خود را روي كفش شما مي‌كشد. مطمئناً اگر يك آدم خرافاتي باشيد به اين نتيجه مي‌رسيد كه كمترين بلايي كه آن روز سرتان مي‌آيد سقوط يك شهاب‌سنگ آسماني روي كله‌تان است زيرا براساس علوم خرافه هر كدام از موارد بالا به تنهايي بديمن است چه برسد به اينكه تمام آنها يك جا براي شما پيش بيايد! اگر همان‌طور كه ذكر شد شما اگر آدم خرافاتي باشيد پس از روي دادن اين اتفاق يك سنگ آبي را به لباستان آويزان مي‌كنيد و در حالي كه نعل اسبي را به صورت وارونه در دست گرفته‌ايد از آن كوچه دور مي‌شويد. البته امكان دارد با قرار گرفتن در چنين موقعيتي اصلاً به شرايط ايجاد شده اعتنا نكنيد، چون آدم خرافاتي نيستيد و به اين حرفها هم اعتقادي نداريد.

Borna66
05-31-2009, 02:59 PM
راستي؛ اصلاً خرافات چيست؟

تعريف خرافات:
در لغت‌نامه دهخدا معني لغوي خرافات سخنان پريشان و نامربوط است. اين كلمه جمع خرافه به معني چيده شدن ميوه و نام مردي پريزاد از قبيله عذره است كه مردم سخنان او را باور نداشتند و معتقد بودند دائماً هذيان مي‌گويد.
خرافات در طول تاريخ بخش عمده‌اي از تمام فرهنگهاي قديم و جديد بوده و به خاطر چنين آميختگي ديرينه‌اي هنوز هم بسياري از مردم به عقايد خاص خرافاتي اعتقاد دارند و از آن پيروي مي‌كنند.

Borna66
05-31-2009, 02:59 PM
پيشينه خرافات به صد سال پيش از ميلاد مسيح برمي‌گردد به طوري كه گاهي اين باورها گريبانگير بسياري از دانشمندان و فلاسفه بزرگ نيز شده مثلاً فيثاغورس فيلسوف و رياضيدان يوناني كه در حدود 530 سال پيش از ميلاد مسيح مي‌زيسته معتقد بوده:
نبايد آتش را با چاقو زير و رو كرد.
نبايد از روي ترازويي كه در حال وزن كردن است عبور كرد.
رختخواب بايد هر روز صبح جمع شود.
دستها را نبايد با اشتياق براي كسي تكان داد.
نبايد اجازه داد آب روي ناخن بماند!

روانشناسي خرافات!
روانشناسان مي‌گويند هر چه افراد افكار خرافاتي بيشتري داشته باشند ميزان اضطراب، خود‌كم‌بيني و روان‌پريشي‌شان نيز بيشتر است. زيرا وقتي انسان در برابر حادثه‌اي ناگوار قرار مي‌گيرد و از علل وقوع آن سردرنمي‌آورد يا از درك آن عاجز است، سعي مي‌كند از طريق ابزاري بي‌ربط و سهل‌الوصول و يا از طريق افكاري قابل پذيرش خود را آرام سازد. با توجه به آنچه گفته شد چون در گذشته علم پيشرفت چنداني نداشت و بسياري از چراهاي انسان بدون جواب مي‌ماند خرافات نقش پررنگ‌تري در زندگي بشر ايفا مي‌كرد.

Borna66
05-31-2009, 02:59 PM
اين خرافات از كجا آمده‌اند؟
گاهي اوقات برخي عقايد خرافي ريشه تاريخي و حكايتهاي جالبي دارندكه در ادامه به چند مورد از داستانهاي اين چنيني اشاره مي‌شود:
1- در باور مسيحيان قديم وقتي نردبان به ديوار تكيه داده مي‌شد يك مثلث را تشكيل مي‌داد كه انسان با گام برداشتن از ميان آن به تثليث مقدس توهين مي‌كرد. گروهي هم معتقدند اين اعتقاد به بديمني عبور از زير نردبان از زمان مصر باستان به وجود آمده زيرا در آن زمان اگر پادشاه يا ملكه‌اي از دنيا مي‌رفت نردباني مهيا مي‌شد تا روح آنها به وسيله آن به بهشت برود و اگر كسي از زير آن نردبان عبور مي‌كرد در صعود ارواح به بهشت اختلال ايجاد مي‌شد!

Borna66
05-31-2009, 02:59 PM
2- يكي ديگر از متداولترين خرافات مطرح شده نحس بودن جمعه و سيزدهم ماه است. در اروپا اعتقاد بر اين است كه آدم و حوا در روز جمعه از بهشت رانده شدند و طوفان نوح نيز در روز جمعه به وقوع پيوست و مسيح نيز در روز جمعه به صليب كشيده شد. همچنين مسيحيان اعتقاد دارند در هر مراسم شيطاني همواره 12 عجوزه جادوگر به اضافه يك شيطان حضور دارد. بنابراين روز جمعه سيزدهم ماه تلفيق خطرناك و مرگ‌آوري از نحسي عدد 13 روز جمعه است.
البته گاهي هم مطرح كردن عقايد خرافي بيشتر جنبه آموزشي و يا تربيتي دارد. مثلاً بعضي از مردم اعتقاد دارند دختري كه هنگام پختن غذا آواز بخواند بي‌شوهر مي‌ماند كه به نظر مي‌رسد آنها بيشتر نگران سوختن غذا هستند و براي خوردن يك غذاي خوشمزه و ته نگرفته دختران را از بي‌شوهري مي‌ترسانند تا آواز نخوانند و حواسشان به كارشان باشد!

Borna66
05-31-2009, 03:00 PM
كشور ما نيز متداولترين خرافات مربوط به چشم زخم مي‌باشد به طوري كه اكثر قريب به اتفاق ما معتقديم اتفاقات خوب زندگي را نبايد براي هركس تعريف كنيم زيرا در باور ما حسود داراي نيروي خارق‌العاده‌اي است كه به وسيله آن مي‌تواند به راحتي حادثه خوش‌يمن ما را به يك بدشانسي محض تبديل كند. به هرحال با وجود تمام مداركي كه بر بي‌اساسي خرافات دلالت مي‌كنند هنوز هم در ميان ما هستند مديراني كه سيزدهم ماه قرارداد نمي‌بندند و يا نويسندگاني كه وقتي بيست و دوم ماه روز شنبه باشد دست به قلم نمي‌برند...

راستي خود شما وقتي در يك شب تاريك با يك گربه سياه روبه‌رو مي‌شويد چه كار مي‌كنيد؟

Borna66
05-31-2009, 03:00 PM
اگر تيغي را بي دليل باز و بسته كنيم ، در آن خانواده يا فاميل اختلاف به وجود مي آيد. اگر لنگه يك كفش روي كفش ديگر سوار شود نشان دهنده خبر بدي است. به دكتر رفتن در روز شنبه باعث بازگشت بيماري است . سيزده عدد نحسي است . اگر بالاي سر زني كه وضع حمل كرده سيخ يا وسيله آهني تيز قرار ندهيم آل او را مي برد.و ... اينها همه و همه از جمله خرافات هايي هستند كه در جامعه ما به خصوص دامنگير بسياري از مردم است . خرافات باور غلطي است كه بر پايه ي جمل، ترس از ناشناخته ها و چيز هاي پيش بيني نشده ، باور به جادو ، باور به شانس يا عوامل ديگر قرار دارد . آخرين باري كه شما به تخته زديد، در داخل خط هاي پياده رو راه رفتيد، از گربه سياه اجتناب كرديد كي بود؟
خرافات از كجا نشأت مي گيرد
يك روان شناس معروف به نام اسكينر در آزمايش هاي خود با كبوتران موفق به كشف نوعي رفتار كه تصادفاٌ تقويت شده و آموخته گرديده بود شد. اين رفتار همان رفتار خرافي است. اسكينر در اين آزمايش به كبوتر گرسنه در فاصله هاي زماني ثابت بدون توجه به اينكه كبوتر چه نوع رفتاري را نشان ميدهد غذا مي داد. به عنوان مثال: غذا به طور تصادفي هنگامي كه كبوتر شاي راستش را بلند مي كرد به او غذا داده مي شد پس از دريافت غذا كبوتر اين رفتار را مرتباٌ تكرار مي كرد كه غذا دريافت كند. رفتار خرافي در انسان نيز اين چنين شكل مي گيرد . فرض كنيد ورزشكاري تصادفاٌ وقتي پيراهن خاصي با شماره خاصي به تن دارد امتياز كسب مي كند. از آن به بعد ممكن است او رابطه بين آن پيراهن خاص و كسب امتياز را يك رابطه ي علت و معلولي بداند و هميشه آن پيراهن را بپوشد. همچنين پوشيدن اين پيراهن به آن ورزشكار كمك مي كند كه اضطراب خود را كاهش داده و از نا ايمني دروني خويش بكاهد . ولي اين رفتار مي تواند باعث افت عملكرد آن ورزشكار شود و آن هنگامي است كه آن ورزشكار شيء شانس آور خود را گم كند

__________________

Borna66
05-31-2009, 03:00 PM
باورهاي خرافي به افراد توهم حس كنترل بر رويدادهايي را كه نمي فهمند مي دهد. افراد با باورها و اعمال خرافي خود تلاش مي كنند كه رويدادها را كنترل كرده و آنها را قابل پيش بيني تر كنند 10 نفر آدمي كه دچار نا ايمني دروني هستند ممكن است بيشتر، افكار و اعمال خرافي داشته باشند چرا كه ايجاد يك ايمني و اطميناني است. هنگامي كه اين اعمال خرافي تصادفاٌ با رويدادهاي خاصي جفت مي شوند به صورت آيين هاي خرافي در مردم يك جامعه گسترش مي يابند زيرا مردم به رابطه ي بين آن رخدادها به صورت رابطه ي علت و معلولي مي نگرند. عامل ديگري كه در پا بر جا ماندن خرافات در جامعه تاثير دارد اين است كه وقتي ما به خرافات خاصي معتقد باشيم بيشتر به دنبال شواهدي مي گرديم كه آن عمل خرافي را تأييد مي كند يعني شواهد مخالف يا دال بر رد كردن خرافات را ناديده مي گيريم و فقط به آن قسمتي از شواهد توجه مي كنيم كه تصادفاٌ با آن خرافات اتفاق افتاده و بين آن رابطه ي علت و معلولي برقرار مي كنيم. اين باعث شكل گيري خرافات در يك جامعه مي شود اعتقاد به خواب هاي خاص نيز ممكن است ريشه هاي خرافي داشته باشد مثلاٌ برخي از افراد پديده هاي خاصي را با پيشگويي هاي خاصي و خبر هاي ناگوار در آينده ارتباط مي دهند، در حالي كه آن خواب ممكن است صرفاٌ تاثير افكار روزانه يا ترس و اضطرابي باشد كه شخص در مورد آن موضوع دارد. به عنوان مثال درصد قابل توجهي از مردم خواب هايي در مورد كشته شدن خود و يا در معرض تهديد قرار گرفتن جان خودشان يا اطرافيانشان مي بينند، ولي اين لزوماٌ خبر از حادثه اي ناگوار نمي دهد

Borna66
05-31-2009, 03:00 PM
در علم روانشناسي و روانپزشكي، اختلال شخصيت اسكيزوتايپال تشخيصي است كه براي افرادي كه خرافاتي هستند يا به اين حرفه اشتغال دارند گذاشته مي شود. اين افراد به سحر و جادو اعتقاد دارند، وضع ضاهري آنها عجيب و نامتعارف است. مدعي غيب بيني و داشتن بصيرت هايي ويژه هستند. ادعا مي كنند كه مي توانند حوادث آينده را پيش بيني كرده و بر آنها اثر بگذارند. تكلم آنها مبهم ، حاشيه پردازانه، استعاره اي با شرح و تفصيل مفرط يا قالبي است. اينها اغلب ادعاي رابطه با موجودات عيني و يا حتي امام زمان را در جامعه ي ما دارند. هر از چند گاهي نيز خبر از دستگيري برخي از اين افراد را در گوشه و كنار مي شنويم. در جامعه ما اعتقاد و مراجعه مردم به رمال ها و فالگيران در حال افزايش است به راستي چرا اين چنين است؟ چگونه است كه پيامبر اكرم (ص) با همه كرامات خود مي فرمايند: من از لحظه ي بعدي خود خبر ندارم ولي اين رمالان مي توانند حتي چند سال آينده را پيش بيني كنند
مي توان چند دليل براي باور برخي از مردم به اين رمالان و فالگيران را ذكر نمود
آنها چيزهايي كلي را ذكر مي كنند كه ممكن است در مورد همه صدق كند
-گاه چيزهايي كه آنها مي گويند به طور تصادفي با رخدادي در آينده جفت مي شود و مردم به آن به صورت پيش گويي مي نگرند

Borna66
05-31-2009, 03:00 PM
-برخي از آنها به علت اينكه با حالت هاي چهره افراد آشنايي دارند و از كلام خود آنها اشارات و سر نخ هايي مي گيرند و نيز اينكه آنها به علت برخورد با بسياري از مردم در تشخيص خصوصيات افراد حاذق گشته اند، مي توانند طوري صحبت كنند كه انگار پيش گويي مي كنند
در مورد دعا نويسي نيز به همين صورت است. برخي از مردم براي حل و فصل كار هايشان يا رهايي از مشكلات خود به دعا نويس مراجعه مي كنند . ما مي توانيم در حق خود و ديگران دعا كنيم ولي نه اينكه دعايي را در غذا يا نوشيدني كسي بريزيم و از مشكل رهايي يابيم و يا چيزي به دست آوريم . مگر نه اين است كه خداوند در قرآن مي فرمايد:ليس للانسان الا ما سعي _چيزي براي انسان نيست مگر اينكه براي آن تلاش كند
متاسفانه سود جويان از ناداني بسياري از افراد ساده لوح استفاده مي برند تا هنگامي كه افراد ساده لوح در جامعه وجود دارند رمالان و فالگيران هم بازارشان داغ خواهد ماند!