چرا اغلب زنان پس از ازدواج افسرده می شوند؟

[Borna66]

زن و مرد به واسطه نیازهای مختلف جسمی و عاطفی به هم دل می دهند و با هم زندگی مشترك را آغاز می كنند.از آنجا كه مردان به دلایل مختلفی همچون ساختار مغزی و جسمی و نوع فعالیتهایی كه بر عهده نسل مرد قرار داده شده و شرایط اجتماعی و فرهنگی ، پس از سیراب شدن از نیازهای مختلف عاطفی و غریضی به دیگر فعالیتهای روزمره خود مشغول می شوندو رابطه احساسی و عاطفی آنها كم می شود تا از كار و فعالیت فارغ شوند و دوباره عشق و احساس به سراغ آنها بیاید.اما در زنان این عشق پیوسته است و دائم به حمایت مردان محتاج هستند

[Borna66]

مردانی كه اهل تلاش و كوشش هستند خود را غرق كار و فعالیت می كنند ، این فعالیت به قدری آنها را سرگرم میكند كه كمتر فرصت می كنند به زندگی مشترك بینیشند و نیازهای عاطفی و روحی همسر خود را مد نظر قرار دهند.دسته دیگری از مردان كه فرصت فراغت بیشتری دارند بعد از تشكیل زندگی مشترك گاه و بیگاه یاد دوران مجردی را زنده كرده و این اوقات را با دوستان سپری می كنند یا به رفتار و كارهایی مراجعه میكنند كه این نوع رفتار برای آنها در زمان تجرد آرامش بدنبال داشته است.اما مشكل اصلی از آنجا آغاز میشود كه گاه این سر گرمی ها یا كار و فعالیت مردان را كاملا به خود مشغول می سازد.مردان هم تصور می كنند همین كه گاه و بیگاه در كنار همسر خود قرار می گیرند تا نیاز غریضی خود را رفع كنندبرای زن هم همین توجه و حمایت كافی است.

[Borna66]

مردان اغلب با دوستان خود هم دردو دل كرده و زنان را موجودات زیاده خواه ، پر توقع و كنترل گر معرفی می كنند و یكدیگر را تشویق می كنند كه نباید اسیر این زیاده خواهی های زنان شد. وبهتر است از آنها فاصله گرفت تا از این راه به كنترل در آیند! البته فرهنگ غلط اجتماعی هم به این امر دامن می زند و مردان تصور می كنند اگر به نیازهای زن توجه كنند صفت زن ذلیل به آنها اطلاق می شود.

[Borna66]

اما همین كه زنان وارد زندگی مشترك می شوند بر آورده شدن نیازهای عاطفی و غریضی در آنها باعث می شود تا به زندگی و مردی كه هستی خود را به پای او ریخته اند عشق بورزند.هر چه زمان می گذرد زن به همسر خود بیشتر وابسته می شود و دوست دارد برای تداوم این عشق و محبت از مرد مورد علاقه خود تضمین دریافت كند. مردان با برآورده شدن نیازهای مختلف فرصت می یابند تا به وظایف اصلی خود مانند كار و فعایتهای اجتماعی فكر كنند كه افراط و زیاده روی در كار موجب جدا شدن فكر و اندیشه آنان و بدنبال آن دور شدن فیزیكی از همسر خویش می شود

[Borna66]

اما برآورده شدن نیازهای مختلف در زنان همسو با احساسات و ساختار فكری آنها می باشد و آنان با سیراب شدن از عشق و محبت بیشتر به همسر و زندگی خود دلبسته می شوند. شكاف بین زن و مرد در خانواده هایی كه روابط اصولی و منطقی بین زن و مرد حاكم نباشد در زمان بچه دار شدن آنها به اوج خود می رسد. و هرچه تعداد فرزندان بیشتر باشد این شكاف عمیق تر می گردد.

[Borna66]

زنان با كمال ناباوری شاهد تلخ ترین تجربه خود می شوند .و همین تشویش و اضطراب ناشی از دور شدن مرد باعث رفتارهایی از آنان می شود كه مردان تصور میكنند زنان موجودات پر توقع و زیاده خواه هستند.زنان تصور می كنند كه مردان با پرداختن به كار و فعالیت های مختلف از انها دور می شوند و مردان هم تصور می كنند همین كه در حد رفع نیاز خود به زن نزدیك می شوند كانون عشق و احساس او را سیراب می سازند.زنان برای كانون توجه شدن تلاش می كنند.گاه رفتار آنها پر خاشگر می شود و گاه همچون مادر‏, همسر خود را مورد توجه قرار میدهند.آنها همه راهها را امتحان می كنند تا همسرشان آنگونه كه آنان دوست دارند رفتار كند

[Borna66]

اما هنگامی كه از تلاش خود نتیجه ای دریافت نكردند مایوس و ناامید می شوند.دسته ای از این زنان در سایه این ناامیدی خود را به فعالیت های مختلف سرگرم می كنند و دسته ای دیگر دچار روان پریشی و افسردگی می شوند. در چنین زمانی اغلب مردان همسر خود را زنی می یابند كه از همه جنبه های زندگی دل زده شده و نه تنها كوچكترین تلاشی برای بهبود زندگی ندارد بلكه این افسردگی همچون بختك بر زندگی آنها سایه افكنده است

[Borna66]

این وضعیت برای مردان توجیهی است تا بیشتر به كار و فعالیت بپردازندیا از راههای گوناگون خود را سرگرم كنند.در این مقطع مردانی كه با غیر از همسر خود رابطه برقرار می كنند از چنین زنان بیگانهبسیار راضی و خوشنود می شوند چون این زنان بطور مقطعی از آنان انتظار دارند و هم اینكه چنین زنانی تنها به خاطر نیاز مادی خود با دیگران رابطه برقرار می كنند.و این زبانی است كه برای چنین مردانی قابل فهم تر است.بعضی مردان متمول هنگامی كه از همسر خود فاصله می گیرند سعی می كنند این فاصله را با پول و امكانات مادی فراوان پر كنند

[Borna66]

اگر چه بسیاری از این زنان به شدت به سمت مدگرایی و خرید های گوناگون رو می آورند اما به هر حال همین زنان هم در وجود خود خلاء عاطفی و احساسی را حس می كنند.به همین خاطر این افراد به دلیل عقده های روانی كه در درون خود می ریزند كاملا نا آرام و شكننده هستند.دسته ای از زنان هم به هنگام سرخوردگی از همسر خود به شدت به مسائل مذهبی , عبادت و راز و نیاز رو می آورند و از این راه آرامش را به خود تلقین می كنند.از آنجایی كه اغلب دینكاران نالیدن‏, گریه و اشك وآه را تروج می كنند برای چنین افرادی مذهب و مراسم مذهبی پایگاهی است تا بار عقده های درونی خود را سبك كنند.

[Borna66]

اغلب زنان توقعات سخت و غیر معقولی ندارند بلكه مردان به واسطه تفاوت های مغزی و فكری نمی توانند این نیازها را در راس برنامه خود قرار دهند در گفتار بعدی سعی خواهد شد به نیازهای زنانه وطرز پاسخگویی به این نیازها اشاره شود.تا مردان با شناخت نسبت به این نیازها و برآوردن خواسته های منطقی زنان موجبات طراوت و نشاط آنان را فراهم سازند.