PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شش سیگما چیست



hasti-m
05-31-2009, 09:19 AM
سیگما یكی از حروف الفبای یونانی و در علم آمار از شاخصهای مهم پراكندگی به نام انحراف معیار و در واقع مقیاسی برای سنجش انحراف است ؛ سیگما بیانگر آن است كه یك فرایند چه اندازه از حالت مطلوب خود منحرف شده است ، لذا در واقع استعاره‌ایست برای دقت فوق‌العاده در كاهش هزینه‌های كیفیت . استعاره‌ای كه اهمیت محاسبات دقیق در فرایند تولید و ارایه خدمات را مورد تاكید قرار می‌دهد . شش‌سیگما یعنی رسیدن به سطحی از كیفیت تولیدات و ارایه خدمات كه خطای فرایندهای كاری به میزان 3.4 در یك میلیون موقعیت كاهش یابد ؛ این در حالیست كه سطح كیفی سه‌سیگما كه طی دهه‌های گذشته مورد قبول بود ، اكنون به دلایل مختلف از جمله افزایش پیچیدگی و حساسیت تكنولوژی و نیز بالا رفتن انتظارات مشتریان ، سطحی قابل قبول به شمار نمی‌آید .
شش‌سیگما یك استراتژی تحول سازمانی است ؛ استراتژی تحولی شش‌سیگما ، سیستمی ‌است كه موجب توسعه و گسترش متدهای مدیریتی ، آماری و نهایتا حل مشكلات شده و به كمپانی امكان جهش و تحول را می‌دهد . احراز كیفیت برتر و افزایش قابلیت اعتماد در محصولات تولیدشده و مونتاژشده نیازمند چارچوبی است كه به قابلیتهای سازمان در زمینه‌های مدیریت ، كاربرد اطلاعات و تكنولوژی ، یكپارچگی ببخشد ؛ برای استفاده از اطلاعات ، وجود یك سری ابزارهای آماری كه بتوان بوسیله آنها عملكرد فرایندها و تولیدات را بهینه نمود ، بسیار ضروری است . در دنیای رقابتی امروز ، كیفیت خوب یك ویژگی تجملاتی نیست بلكه از دیدگاه تولیدكنندگان و مصرف‌كنندگان یك نیاز بنیادی است .
صرفنظر از تعریفهای متعدد كیفیت ، یك سری ویژگیهای مشترك جهانی برای آن درنظر گرفته شده است كه عبارتند از : عملكرد دقیق ، حداقل تغییر و كمترین هزینه .
دانشمندان و مهندسینی كه به طور عمومی و كلی با مسائل برخورد می‌كنند علاقمند به مورد اول ، آمارگران متمایل به مورد دوم و مدیران تجاری دوستار مورد سوم می‌باشند ؛ بدیهیست فرایند و یا محصولی موفق است كه برخوردار از همه موارد فوق باشد .
شش‌سیگما فلسفه بهبود مستمر است و به سمت عالی شدن در همه كارها پیش می‌رود . شش‌سیگما سیستمی ‌است كه تعیین می‌كند كجا قرار گرفته‌ایم ، دوست داریم كجا باشیم ، چگونه به آن مقصد خواهیم رسید و چگونه در طول راه پیشرفت خواهیم ‌نمود .
شش‌سیگما ابزاریست كه برای میزان‌سازی دقیق ماشین فرایند بكار می‌رود و اینكار را از طریق مشتری‌مداری ، بهبود مستمر و درگیر كردن و مشاركت همه اعضا در داخل و خارج سازمان انجام می‌دهد .
در مبحث شش‌سیگما ، سه حوزه اصلی وجود دارد : حوزه اول فلسفه است كه طریقه حركت ، چشم‌انداز و جهت حركت سازمان را تعیین می‌كند . حوزه دوم مقیاس است كه به سازمان این امكان را می‌دهد تا به طور دقیق نحوه عملكرد فرایندها را مشخص كند . حوزه سوم نیز روش‌شناسی است . روش‌شناسی یك فرایند سیستماتیك است كه موجب شناسایی ، تبیین ، اندازه‌گیری ، تحلیل ، توسعه و استاندارد شدن یك فرایند می‌شود .
هر چه تعداد شش‌سیگماها بیشتر باشد میزان خطا كمتر است . هر چه تغییرات كوچكتر باشند هزینه كمتر است . بهترین سازمانها حدود 3 یا 4 سیگما بكار می‌گیرند كه این تعداد ، احتمال بروز خطا در یك میلیون واحد را به 6200 عدد می‌رساند . به طور عملی تعداد خطاها می‌تواند تا 3.4 واحد در هر یك میلیون واحد كاهش پیدا كند و این به معنای میلیونها دلار صرفه‌جویی است .
شش‌سیگما یك رویكرد تحولی مدیریتی است كه باعث ارتقا و بهبود كیفیت می‌شود . مسیری روشن در دستیابی به بهبود مستمر و آرمانی است که شرکت‌ها را به تولید بهتر ، سریع‌تر ، باکیفیت‌تر و در نهایت با قیمت تمام‌شده‌ کمتر ترغیب ‌می‌نماید تا منجر به سودآوری بیشتر گردد .
در برنامه‌های شش‌سیگما ، به‌ هر آن‌ چیزی‌ كه‌ با رضایتمندی‌ مشتریان‌ و مطلوبیت‌ مدنظر آنها مغایرت‌ داشته‌باشد ، ضایعات گفته ‌می‌شود. استراتژی شش‌سیگما دربرگیرنده‌‌ استفاده‌ از ابزارهای‌ آماری‌ در قالب‌ یك‌ روش‌ ساخت‌یافته‌ است‌ تا با دست‌یابی‌ به‌ دانش‌ موردنیاز در دنیای‌ رقابتی‌ امروز ، تولید محصولات‌ و ارائه‌ خدمات‌ بهتر ، سریعتر و با هزینه‌ كمتر‌ی انجام‌ به انجام رسد .
شش‌سیگما رویكردی نظام‌یافته‌ و پویا برای‌ هدایت‌ اطلاعات و یك ‌متدولوژی‌ برای‌ حذف‌ ضایعات است ؛ با این‌ هدف‌ كه شش‌سیگما در فاصله‌‌ مابین‌ حدود مشخصه‌ پایینی ‌و بالایی از مقدار هدف‌ قرار گیرد . برنامه‌های شش‌سیگما برای‌ هر فرایندی ‌، از ساخت‌ و تولید گرفته‌ تا هر فرایند اجرایی‌ و نیز برای ‌سرویس‌های‌ خدماتی‌ استفاده ‌می‌شود ‌.
شش‌سیگما یك استاندارد جهانی است كه علاوه بر تامین نیاز مشتریان باعث توسعه و پیشرفت كاركنان در لایه‌های جدید می‌شود و این به منزله یك مسئولیت برای نیروهای انسانی است نه فقط یك فرصت . نیروهای انسانی نیازمند افزایش ارزش عملكردهای خود می‌باشند كه این كار را با ایفای یك نقش كلیدی و پیاده سازی شش‌سیگما در سازمان خود انجام می‌دهند .
شش‌سیگما یك متد آماری است كه نیازهای مشتری را به صورت وظایف جداگانه تعریف كرده و ضمنا یك سری ویژگیهای بهینه در صورتیكه بین آنها عملكردهای فیمابین وجود داشته باشد ، برایشان در نظر می‌گیرد . همانگونه كه از شواهد پیداست ، گامهایی كه برای نیل به این هدف برداشته می‌شود تاثیر بسیار عمیقی بر روی كیفیت محصولات ، عملكرد سرویسهای مشتریان و پیشرفتهای حرفه‌ای پرسنل خواهد گذاشت .
شش‌سیگما به دلیل تاكید عمیق بر روی تحلیلهای آماری ، مقیاسهای ارزیابی طراحی ، تولید محصول و فعالیتهای متمركز در حیطه مشتری‌گرایی ، قادر است احتمال بروز خطا در محصولات و سرویسها را به میزان بی‌سابقه‌ای كاهش دهد ؛ شش‌سیگما حاصل پیوند سیستمهای اجتماعی و فنی است .
به طور ساده می‌توان گفت كه شش‌سیگما متدی است كه بر اساس داده (data) هدایت می‌شود و هدف آن دستیابی به كیفیت برتر است . چیزی كه شش‌سیگما را از سایر اصول كیفیت متمایز می‌كند پیش‌گیری قبل از وقوع اشتباهات است ؛ به طور ویژه می‌توان گفت شش‌سیگما یك تلاش نظام‌یافته است كه فرایندهای تكرار‌شونده سازمان را در بخشهای طراحی محصولات ، عملكرد تامین‌كنندگان ، سرویسهای خدماتی و ... را از نزدیك مورد سنجش قرار می‌دهد

hasti-m
05-31-2009, 09:21 AM
6سیگما در دهه 1980 این متدلوژی در شرکت موتورولا بوسیله کارشناسان مهندسی و آمار تدوین وبا حمایت کامل باب گلوین مدیر ارشد اجرا شد.
در دهه 1980 این متدلوژی در شرکت موتورولا بوسیله کارشناسان مهندسی و آمار تدوین وبا حمایت کامل باب گلوین مدیر ارشد اجرا شد. سازمانهای پیشگام بعدی که از اين روش استفاده هاي مفيدي نمودند عبارتند از :

Kodak
TI
Allied
Signal
IBM
· جنرال الکتريک سازمانی است که از این متدلوژی در کلیه واحدهای تجاری استفاده کرد و جهش اقتصادی ایجاد کرد.
· سونی و توشیبا در سالهای 1998 اقدام به اجرا کردند.
· در سال 2000 خودروسازیها نیز از این متدلوژی بهره مند شدند.
شش سيگما چيست؟
یک متدلوژی بهبود مستمر کیفیت است که با کاهش تغییرات ذاتی فرایند انجام میشود. کانون توجه این متدلوژی درک کامل از فرایند طراحی و ساخت در راستای رضایت مشتری است.
تعريف عملي و كلاسيك
شش سيگما يک نگرش منضبط، داده محرک و روشی برای حذف عيبها در هر فرآيند و محصول می باشد ودامنه آن از ساخت تا فروش را در برمي گيرد و شامل همه محصول و خدمات ارايه شده از سوی يک سازمان می گردد.
شش سيگما با کمک ابزارهاي آماری، عملکرد فرآيند را به صورت کمی توصيف می نمايد و از اين رهگذر می توان تغييرات به وجود آمده شامل بهبود و پسرفت ايجاد شده را در فرآيند ها و محصولات و خدمات ارايه شده از سوی سازمان مشاهده کرد. برای رسيدن به سطح شش سيگما هر فرآيند در سازمان نمی بايست بيش از 3.4 عيب در هر يک ميليون فرصت توليد نمايد. در شش سيگما عيب به هر چيزی که خارج از مشخصات تعيين شده از سوی مشتری باشد، گفته می شود و فرصت حداکثر تعداد دفعاتی می باشد که هر عيب مجال حضوردر يک محصول يا فرآيند را پيدا می نمايد و تعداد عيوب ممكن بستگي به تعداد مشخصه هايي دارد كه براي خروجي فرآيند تعريف شده است. اين گفته بدين معنی می باشد که شش سيگما به دنبال محصول يا خدمتی است که عاری از هر گونه نقص به مشتری ارايه شود و خواسته هاي او را در سه زمينه كيفيت، زمان و هزينه، برآورده سازد.
هدف بنيادی روش شش سيگما اجرای راهبردی مبتنی بر اندازه گيری عملکرد است و از طريق اجرای پروژه های بهبود دهنده،شش سيگما سعی در کاهش نوسانات فرآيند و بهبود آن دارد. اين کار به کمک دو روش فرعی در شش سيگما انجام می شود: DMAIC و DMADV. فرآيند DMAIC يک سامانه بهبود دهنده برای بهبود فرآيند هايی است که در حال حاضر خارج از مشخصات عملکردی خواسته شده از سوی مشتری يا مديريت ارشد سازمان می باشند. فرآيند DMADV يک سامانه بهبود دهنده برای ايجاد فرآيند يا محصولات جديدی است که مي خواهيم سطح کيفيت آنها شش سيگما باشد. البته زمانی که نتوان عملكرد فرآيند موجود را بيش از سطح فعلی بهبود داد باز از اين روش می توان بهره جست.
هر دوی اين روشها را کمربند سبزها و کمربند مشکيهای شش سيگما اجرا می نمايند و استادان کمربند مشکی بر اجرای پروژه ها سرکشی می نمايند. کلیه فعالیتهای بهبود مستمر کیفیت تنها بر پایه روش پروژه های پی در پی تحقق می یابند (All quality improvement occurs on a project-by-project basis and in no other way).
معيار هاي انتخاب پروژه هاي شش سيگما
يكي از مهمترين عوامل در نتيجه بخش بودن پروژه هاي شش سيگما ، انتخاب مناسب آنها مي باشد . انتخاب پروژه هاي شش سيگما براساس ماهيت كاري سازمان ها متفاوت است . از آنجائيكه هدف پروژه شش سيگما ، افزايش رضايت مشتري و سوددهي ( كاهش هزينه ها ) مي باشد ، برخي از پروژه ها بر فرايندهاي صنعتي و برخي ديگر بر فرايندهاي خدماتي تمركز دارند .
پروژه هاي شش سيگما بايد با توجه به استراتژي هاي سازمان ، انتخاب گردند و تحت حمايت اهداف تجاري سازمان باشند . بطوريكه لازم است راهبر سازمان اهداف اوليه كلان شركت ، اهداف اوليه عملياتي را براي هر واحد كاري و خط مبناي كليدي را قبل از انتخاب پروژه ها تعيين نمايد . همچنين پروژه هاي شش سيگما بايد از مشكلاتي انتخاب گردند كه تاكنون سازمان قادر به حل مسئله نبوده است و راه حل ها مشخص نمي باشد و از طرفي پروژه ها در بازه زماني شش ماهه پايان پذيرد و قابل پيگيری و اندازه گيری باشند .
اهداف شش سيگما

كاهش نوسانات و تغييرات
كاهش ايرادات
بهبود بازدهي فرايند
افزايش رضايت مشتري
كاهش هزينه ها
بهبود كيفيت
روشي سيستماتيك جهت حل مسائل
تقويت بنيه رقابتي سازمان
كاهش سيكل زماني ( تحويل به موقع )
اهداف ملموس در شش سيگما
اهداف 6 سيگما
سطح سيگما
تعداد خرابي در هر ميليون عدد
نرخ خرابي
2
308,537
30.8537
3
66,807
6.6807
4
6,210
0.621
5
233
0.0233
6
3.4
0.00034

مراحل تعريف و اجراي پروژه های 6 سيگما

· فاز تعريف
· فاز اندازه گيري
· فاز آناليز
· فازبهبود
· فاز کنترل
اهداف فاز تعريف
· تمركز بر انتخاب پروژه مطابق اهداف استراتژيك و فرايندهاي اصلي شركت
· شناخت و تعريف دقيق مشكل
· انتخاب و تعريف دقيق پروژه
· تعريف مشخص دامنه فرايند و شناخت فرايند
· شناخت مشكل و درك درست از مسئله توسط كليه اعضاي تيم
· انتخاب شاخص هاي كليدي
· انتخاب شاخص هايي جهت كمي نمودن مشكل
· مشخص نمودن نواحي بهبود
· حصول اطمينان از تمركز روي مشتري ( شناخت و نيازمندي هاي مشتري)
· تخمين از منافع مادي پروژه و يا بهبود
اهداف فاز اندازه گيري
· تعيين شاخص ها و معيارهاي اندازه گيري
· انتخاب و ***** نمودن تعدادي از معيارهاي اندازه گيري
· جمع آوري داده ها بر اساس فرمت مشخص
· بررسي صحت سيستم اندازه گيري در سيستم
· نمايش داده ها به منظور نشان دادن نوسانات فرايند و وضعيت موجود
· شناخت حالات بالقوه و بالفعل خطاها
· شناخت علل بروز مشكل
· محاسبه قابليت فرايند و سطح سيگما
اهداف فاز آناليز
· تجزيه و تحليل دقيق فرايند به منظور شناخت كامل مشكل
· شناسايي فعاليت هاي داراي ارزش افزوده و فاقد ارزش افزوده
· شناخت علل اصلي بروز مشكل
· تصديق علل ريشه اي به روش هاي مختلف
· مشخص نمودن منافع بالقوه از حذف عيوب فرايند
اهداف فاز بهبود
· ارائه راه حل ها جهت حل مشكل
· ارزيابي و انتخاب راه حل ها براي علل ريشه اي شناخته شده
· مشخص نمودن ريسك ها و راه حل هاي اصلي
· اجراي پايلوتينگ
· اجرا و راهبري راه حل ها و برنامه هاي اجرايي با ريسك كمتر پس از اجراي پايلوتينگ
· ارائه يك برنامه زمانبندي شده جامع جهت بهبود فرايند مطابق اهداف از پيش تعيين شده ( بودجه ، منابع و ... )
اهداف فاز كنترل
· كنترل كيفيت و مديريت تغيير فرايند
· استاندارد سازي و مستند كردن روش هاي مؤثر جهت پايايي تغييرات اعمال شده در سيستم
· حصول اطمينان از تحت كنترل بودن پروژه و تطبيق با مشخصه هاي ارائه شده
· ارزيابي مجدد فرايند و نشان دادن بهبودها
· تحويل فرايند ، خلاصه كردن آموخته هاي كليدي و آماده كردن طرح هاي مقدماتي برنامه هاي آينده
موفقيت شش سيگما
اجراي موفق شش سيگما بستگي به ارتباط مفاهيم زير دارد:
· تعهد بسيار مشهود مديريت با نگرش بالا به پايين. كاركنان بايد راهبري و هدايت فعالي را در طول اجراي پروژه ها از سوي مديريت ارشد سازمان شاهد باشند.
· يك سيستم اندازه گيري براي رديابي و دنبال كردن پيشرفت. اين امر يك نصور ملموس از تلاش هاي سازمان را ايجاد مي نمايد.
· الگوبرداري داخلي/خارجي از محصولات، خدمات و فرآيند هاي سازمان. اين اطلاعات زمانيكه سازمان شروع به بحث و درك راجع به موقعيت واقعي بازار فروش نمود،منجر به بروز تحولي بسيار چشمگير مي شود. اين تجربه منجر به شكل گرفتن سازمان بر اساس فلسفه حل مسئله مي شود.
· گسترده كردن اهداف براي تمركزافرادبرتغيير فرآيند ها به طوريكه كارها انجام گردد. اين امر منجر به ايجاد نرخ نمايي در بهبهود مي شود.
· آموزش كليه سطوح سازمان : بدون آموزش هاي لازم افراد نمي توانند نگرش و فلسفه بهبود را كاملا درك نمايند.
· نمونه هاي موفق براي نشان دادن اينكه متدولوژي شش سيگما چگونه ايجاد مي شود و نتيجه مي دهد.
وجود راهبر((Championو كمربند سياه Black) Belt) براي حمايت شروع پروژه و تهيه برنامه ريزي لازم، آموزش و مشورت در كليه سطوح سازمان