PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بررسی عوامل موثر در فرار دختران از خانه



alamatesoall
07-26-2012, 06:29 PM
بنا به گزارشهـای آماری ازنیـمه سال ۷۸ تا سال ۸۳ ، در مجموع ۳۷۸۱ دختر خانه گریز در مراکز مداخلهدربحـران های اجتماعـی کشور مورد پذیرش قرار گرفته اند . که این دختـرانیا به صورت خود معرف مراجعه کرده اند ، یا ازمراجع قضایی وانتظامی به اینمراکز ارجاع داده شده اند.
نتایج مطالعات ، افزایش این پدیده را در سطحجامعه نشان می دهد ، چنانچه در فاصله سالهای ۷۸-۶۵ شیوع این پدیده بیستبرابر شده است. میانگین سن دختران فراری ۱۶ سال است و همچنین بر اساس خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران در طول سال ۱۳۸۰ ، تنها ۴۰۷۳ نوجوان فراری توسطمرکز ساماندهی کودکان و نوجوانان خیابانی معاونت امور اجتماعی و فرهنگیشهرداری تهران در خیابانها شناسایی شده اند.که بیش از نیمی از آنها دخترهستند.بر اساس آمار نیروی انتظامی در چهار ماه آخر سال ۱۳۸۰، ۶ هزار و۱۵۶دختر فراری توسط این مرکز دستگیر شده اند.و این درحالی است که بهدلیل زندگی پنهانی دختران فراری و جابجایی سریع آنها،دستیابی به آماردقیق امکان پذیر نمی باشد. (ویژه نامه پیام زن،شماره۱۲ ،ص۴۰۳)


درسالهای اخیر حرکت روبه افزایش این پدیده ، بر نگرانیهای خانواده ها وجامعه افزوده است و پیامدهای منفی آن تاثیر بسیار نامطلوبی را برایخانواده و جامعه ایجاد کرده است که به سختی جبران می شودو یا هرگز قابلجبران نخواهد بود. اما به این موضوع درست فکر نشده که چرا جوانان و خصوصادختران از خانه می گریزند؟در این مقاله درپی آنیم که با بررسی عوامل موثربر خانه گریزی دختران و بیان پیامدهای فرار دختران راهکار هایی جهتپیشگیری و کاهش این آسیب اجتماعی ارائه نماییم .



● علل خانه گریزی دختران :
عواملمختلفی زمینه ساز خانه گریزی دختران می باشند .بر خلاف بر خی نظرات که فقطخانواده و یا اجتماع ر به تنهایی در بوجود آمدن آن دخیل می دانند، در واقعمی توان گفت فرار دختران یک پدیده چند علتی (multy factorial ) است.بطوریکه عوامل مختلفی دست بدست هم داده و زمینه را برای بروز این پدیدهبوجود می آورند. اما بطور کلی می توان عوامل موثر در فرار دختران را در سهدسته علل فردی ، علل خانوادگی و علل اجتماعی مورد بررسی قرار داد که درادامه به شرح هریک می پردازیم .


الف) علل فردی :


۱)اختلالات شخصیتی
اختلالاتشخصیتی ، یکی از مهمترین عناصر برای شناسایی عوامل فرار است . بر اساسمطالعه ها و بررسی های انجام شده، در تعداد زیادی از دختران فراری ، ایناختلالها به چشم می خورد.
پرخاشگری های گوناگون ، رفتارهای ناسازگارانه، خودزنی (خودکشی ) و رفتارهای نابهنجار دیگر ، چه پیش از فرار و چه پس ازدستگیری و در مراکز مداخله در بحران همه نشان دهنده وجود اختلال شخصیت دراین افراد است .


۲) اختلالات روانی :
از جمله اختلالات روانی زمینهساز فرار دختران اختلال اضطراب و اختلال افسردگی می باشدکه مختصری به شرحهریک و تاثیر آن در فرار دختران اشاره می کنیم:


۳) اضطراب (anxiety) :
هرفرد در زندگـی خود ممکن است در شرایطـی دچار اضـطراب شود . اضطراب ،مکانیزمـیاست که برای بدن لازم و ضروری است .اما زمانی که اضطراب از حالتبهنجار خارج گردد، به اضطراب مرضی تبدیل می شود که حتی عیر طبیعی و برایسلامت فرد مضر است .اضطراب مرضی یعنی نگرانی پیشاپیش نسبت به خطرها یابدبختی ها ی آینده ، بصورت غیر طبیعی و همراه با احساس بی لذتی یا نشانههای بدنی تنش و منبع خطر پیش بینی شده که می تواند درونی یا بیرونی باشد.( دادستان ، ۱۳۸۰ ، ص ۵۹)
در بیشتر نوجوانان فراری ، نشانه های اضطراببه چشم می خورد وآنان از این اختلال رنج می برند. یکی از ویژگیهای اضطراب، سر در گمی و ناتوانی در تصمیم گیری صحیح است. نوجوانی که اختلال اضطرابدارد ، در زمان های حساس و هیجانی ، هیچ کنترلی بر روی رفتار خود ندارد.او نمی تواند خود را آرام کند و تصمیم درستی بگیرد . بنابراین ، کارهاییانجام می دهد که مشکلات او را بیشتر می کند و در نتیجه ، بر اثر ایجادشکاف میان او و خانواده و تمایل به دیگران ، از خانه فرار می کند.


۴) افسردگی (depressing) :
یکیدیگر از اختلالات روانی که در فرار دختران تاثیر دارد ، افسردگی است . ایناختلال به گونه ای است که بر توانایی های فرد اثر می گذارد ، یعنی توانایهای جسمانی ، فکری ، عاطفی ، هیجانی ، یادگیری و ارتباط ساده و طبیعی بادیگران و خانواده را در حد بسیار زیادی مختل می کند، در نوع شدید ایناختلال گاه فرد تا ساعتهایی بی حرکت در گوشه ای می نشیند ، در فکر فرو میرود که این شرایط با حالتهای غم و یاس ، خستگی مفرط و خواب آلودگی وهمچنین اضطراب همراه است . افسردگی یکی از شایعترین اختلالاتی است کهدختران فراری با آن دست به گریبان هستند .( مهکام ، ۱۳۸۳ ، ص ۲۴)


۵) ویژگیهای دوران نوجوانی و بلوغ :
یکیاز مسایل مورد توجه در فرار دختران، سن فرار است . بر اساس آمار های موجودبیشترین تعداد فرار بین دوازده تا هجده سالگی است که این مساله درصد بالایفرار در سنین بلوغ را نشان می دهد. در این سنین احساسات و هیجانات شدید بابحران بلوغ همراه شده و نوجوان را وا می دارد که به دنبال هویت خود باشد واغلب آن را در گروه همسالان خویش می یابد. از سوی دیگر، تعداد زیادی ازمشکلات عاطفی ، فرهنگی ، فکری و شناختی که در دختران فراری دیده می شود ،مشکلاتی است که معمولا در دوران نوجوانی و بلوغ بوجود می آید و ازویژگیهای این دوره به شمار می رود .


عدم توجه و برخورد نادرست بر خیوالدین به ویژگیهای روانی و عاطفی فرزندان در این دوره مانند : زودرنجی واحساساتی بودن ، کم رویی ، گوشه گیری و درون گرایی ، بر تری جویی و جلبتوجه دیگران، باعث تزلزل شخصیت و هویت نوجوان شده و نوجوان بدلیل نداشتنهدف مشخص و الگو پذیری نادرست از دیگران ، نیازها و دلبستگی های خود را دربیرون از خانه جستجو کرده و به دنبال آن خانه را ترک کرده و فرار می کند.



ب) علل خانوادگی :
خانوادهپیکره اصلی جامعه است و نقش مهمی در پرورش فرزندان دارد. والدین با ایجادروابط سالم و دوستانه با فرزندان و توجه به نیازهای جسمانی و روانی آنانمی توانند آنها را از لحاظ شخصیتی و روانی متعادل و سالم بار بیاورند .اما به اعتقاد بسیاری از روانشناسان و جامعه شناسان ریشه اصلی آسیبهایاجتماعی و از جمله فرار دختران ، خانواده است. به عقیده آنان یکی ازمهمترین عوامل فرار ، سلب آرامش روانی و عاطفی فرزندان در محیط خانه وخانواده است .
عدم توجه به مسایل تربیتـی فرزندان ، وجود اختلافاتزناشویـی ، طلاق ، اعتیـاد والدین ، بی سرپرستی و یا بد سرپرستی ، زندگیبا ناپدری و یا نامادری ، خشونت در خانواده ، تبعیض بین فرزندان، جمعیتزیاد خانواده ، فقر اقتصادی ، تعصبات وپایبندی به آداب رسوم قومی(خصوصا درازدواج دختران )، ضعیف بودن اعتقادات مذهبی خانواده و سواد پایین والدیناز جمله مهمترین عوامل خانوادگی موثر بر خانه گریزی دختران می باشد.


وقتیدر خانواده به جای توجه به مسایل و نیازها ی فرزندان ، فقر فرهنگی وتربیتی و رفتاری و اقتصادی و حاکم شود ، دختران خانه را ترک می کنند. آنهابه پندار خود می روند تا به یک زندگی بهتر و با وضعی مطلوبتر برسند وآرامش و محبت را تجربه کنند. اما خواسته و نا خواسته دچار انحرافاتاجتماعی مثل اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی ، توزیع مواد مخدر ،سرقت ، تشکیل خانه های فساد و...می شوند .


نتایج تحقیقات انجام شده درخصوص خانه گریزی دختران نیز موید این مساله می باشد که مشکلات خانوادگی ازجمله عوامل اصلی فرار دختران می باشد به عنوان مثال در تحقیقی که توسطسرهنگ « داوود جشان » با عنوان « علل فرار دختران از خانه » در مورد ۱۲۰دختر فراری در تهران انجام شده ، در خصوص علل فرار، ۳۶% دختران فراری ،اختلاف با پدر و کتک خوردن از وی ،۵% اختلاف با برادر و کتک خوردن از او ،۱۵% اختلاف با مادر و ۳% ازدواج اجباری را ذکر کرده اند. ۷۸% دختران فراریوالدین معتاد داشته و۸۵% از آنها دارای خانواده هایی هستند که حداقل یکنفر از آنها به جرم سرقت به زندان رفته است . عوامل دیگری همچون ، تبعیضدر خانواده (۸۸%) ، کنترل شدید والدین (۸۲%) ، اختلاف خانوادگی و احساسطرد شدگی از خانواده (۸۴%) از دلایل دیگر فرار است. (ویژه نامه پیام زن ،شماره ۱۲ ، ص۴۰۳)



ج) علل اجتماعی :


۱) افزایش ناهنجاریها وضد ارزشهایی مانند بد حجابی و مدگرایی
هراجتماعی ، هنجار ها و نا هنجارها ، ارزشها و ضد ارزشهایی دارد و بی شکافرادی که در این اجتماع زندگی می کنند ، از این ارزشها اثر پذیرند. دراین میان اثر پذیری نو جوانان به مراتب بیشتر از بزرگسالان است. چراکهنوجوان هنوز هویت خود را کاملا بازشناسی نکرده و شخصیت او به ثبات و تکاملنرسیده است. او مانند جسم سیالی است که در هر ظرف و قالبی ریخته شود ، شکلآن را به خود می گیرد . بنابر این ، ارزشها و ضد ارزشها ی جامعه بایدکاملا در مسیری باشد که نوجوان را برای یافتن هویت واقعی مذهبی و ملی خودیاری کند. در غیر این صورت بیشترین آسیب متوجه نوجوانان خواهد بود.
بدحجابی و مدگرایی که در ذهن و عمل بسیاری از افراد به یک هنجار تبدیل شدهاست ، از جمله نا هنجاریهایی هستند که سبب می شوند تا نوجوانان شخصیت خودرا بر اساس همین هنجار های غلط پایه ریزی کنند و به ستیز با خانواده وهنجار های آن برخیزند .
نتایج بدست آمده از پرونده های مراکز نگهداری وآمار موجود نشان می دهد که بیشتر دختران فراری از تهران ، شیراز ، مشهد ،تبریز ، اصفهان ، مازندران و شهرهایی هستند که میزان بی بندو باری ،مدگرایی و بدحجابی در آنان بیشتر به چشم می خورد.


۲) فقر
حضرت علی (ع) می فر مایند : « گاه فقر به کفر می انجامد.»
فقرمادی یکی از عوامل بوجود آورنده پدیده خانه گریزی است .به نظر می رسد آمارفرار در خانواده های فقیر ، بیشتر از خانواده های ثروتمند است . هرچندتفاوت بین آمار فرار خانواده فقیر و متول ، خیلی زیاد نیست ، ولی بطور کلیتعداد فرار در خانواده های تهی دست ، بیشتر به نظر می رسد.
در بسیاریاز خانواده ها ، بر اثر نا توانی اقتصادی ، نیازهای اصلی فرزندان از جملهتغذیه ، پوشاک ، بهداشت و... بر آورده نشده و مشکلات فراوانی مانند انواعبیماریها ، سوء تغذیه ، محرومیت از داشتن پوشاک مناسب و.. را بوجود میآورد . بر اثر بوجود آمدن مشکلات یاد شده ، تعادل خانواده در مواردگوناگون به هم خورده و استرس و تنش میان اعضاء بال می رود .
بسیاری ازترک تحصیل ها ، کار کودکان در سنین پایین ، سرقت، سوء استفاده از کودکان وفرار از خانه ، به سبب فقر و تهی دستی در خانواده بوجود می آید .کودکی کهاز یک سو به سبب کمبودهای مادی به آرزوهایش نرسیده و از سوی دیگر ، به سببنداشتن امکانات برای رشد فکری و فرهنگی، فردی کوته فکر و ساده بار آمدهاست ، قدرت تجزیه و تحلیل ضعیف تری نسبت به دیگر همسالان خود دارد و بااندک وعده ای حاضر می شود دست به هر کاری بزند .


۳) اعتیاد
وجوداعتیاد سالیان درازی است که دامان جامعه ما بویژه نسل جوان را فرا گرفته وخواسته یا نا خواسته ابعاد آن گسترش یافته است. به گونه ای که امروزه برایبعضی از افراد ، ‌صحبت کردن درباره معتادان و اعتیاد ، مسئله ای عادی تلقیمی شود. قرار گرفتن ایران در مسیر ترانزیت مواد مخدر به اروپا ، همجواریبا دو کشور پاکستان و افغانستان که از مهمترین مرکز تهیه و توزیع مواد مخددر دنیا می باشند ، توطئه استعمارگران برای پخش مواد مخدر در کشور اسلامیایران ، وجود افراد سود جو و در آمد بالای حاصل از قاچاق مواد مخدر ازجمله مهمترین عوامل گسترش مواد مخدر در کشور ما می باشد.
دختران فراریضمن اینکه خود مشکلات گوناگونی را تجربه کرده و انگیزه بیش تری برایاعتیاد دارند، گزارشها حاکی از آن است که تعدادی از دختران فراری به سببتهیه مواد مخدر از خانه گریخته اند. زیرا در خانه ، والدین اصرار به ترکاعتیاد آنان داشته اند وآنها به دلیل این که اعتیاد را ترک نکنند از خانهگریخته اند. از طرفی بر خی از دختران فراری بدلیل اعتیاد والدین و بهخواسته آنان ، مجبور به خرید مواد مخدر برای والدین معتاد می باشند .بنابر این اعتیاد خود و اعتیاد والدین یکی دیگراز عوامل موثردر خانه گریزیدختران می باشد.


۴) رسانه های گروهی
رسانه های گروهی خصوصا رادیو وتلویزیون امروزه در زندگی مردم جایگاه ویژه ای پیدا کرده اند. اما در اینمیان تلویزیون با بهره گیری از دو حس بینایی و شنوایی تاثیرگذار ترین عاملپس از خانواده بر روی فرد خصوصا نوجوانان و جوانان است .تلویزیون می توانددر مورد مطالب گوناگون آموزشهای مفیدی به مخاطبان بدهد . همچنین تلویزیونمی تواند با استفاده از برنامه ها مختلف در هویت دهی به جوانان نقشایفاکرده و الگوها و فرهنگ هایی را به جامعه مخاطبین معرفی نماید.
درواقع الگو پردازی و تاثیر پذیری مستقیم از تلویزیون و فیلم های به نمایشدرآمده در ان ، واقعیتی انکار ناپذیر است که در زمینه خانه گریزی هم اینآثار کاملا به چشم می خورد .تعداد زیادی از دختران فراری اعتراف کرده اندتا زمانی که در بعضی از فیلم ها ندیده بودند نوجوانی به سبب دعو با مادرشقهر می کند و از خانه خارج می شود ، چنین راه حلی برای فرار به ذهن آناننرسیده بود .آنها تنها با دیدن چنین فیلمی به فکر فرار افتاده اند تا ازامر و نهی مادر خلاص شوند .



پیامدهای خانه گریزی دختران :


۱) پیامد های خانه گریزی بر فرد:
فرهنگ اسلامی جامعه ما ، اصولا فرار را قبول ندارد .چرا که فرار با ضریب ۹۹% با آسیب همراه است . پدیده خانه گریزی دختران بیشترین آثار و آسیب ها را بر فرد فراری بر جای می گذارد. دختری که فرار می کند ، پس از فرار ، با حادثه های گوناگون و تجربه های ناگواری روبه رو شده و با خیلی مسایل و بزه ها آشنا می شود که بر شخصیت او اثر می گذارد. از طرفی تصورش بر این است که پل های پشت سرش خراب شده و راهی برای بازگشت به خانواده ندارد. و به این ترتیب دچار آسب های بسیاری می شود.
اختلالات روانی (مثل افسردگی ، فشار های روانی ، پرخاشگری) ‌اختلالات شخصیتی( تعارض شخصیتی ، شخصیت مرزی ، شخصیت نمایشی و شخصیت ضد اجتماعی ) ، اختلالات شناختی( احساس پوچی ، بی هدفی ، ناامیدی و...) و اختلالات رفتاری ( سرقت ، تکدی گری ، روسپیگری ،خود زنی و خود کشی و....) از جمله مهمترین آثار و پیامد های فردی فرار می باشد .که در اغلب دختران فراری این عوارض مشاهده و در برخی تحقیقات به آنها اشاره شده است .


۲) پیامد های خانه گریزی بر خانواده :
از آنجا که خانواده و اعضای آن ، نزدیکترین اشخاص برای هر فرد هستند ، مشکلاتی که برای فرد بوجود می آید ، بیشترین تاثیر رار پس از خود بر خانواده فرد میگذارد از جمله مهمترین پیامد های خانه گریزی دختران در خانواده ، ایجاد مشکلات عاطفی و روحی روانی برای اعضاء‌خانواده خصوصا پدر و مادر است .تعداد زیادی از پدران و مادران به دنبال فرار دخترشان ، دچار سکته ، بیماریهای قلبی و امثال آن می شوند.
رفتار والدین پس از فرار فرزند در برخورد با سایر فرزندان نیز تغییر می کند. و بدون بررسی دقیق مساله فرار فرزندشان ، شیوه تربیتی خود را تغییر می دهند. یا بر سختگیری و فشار های خود بر فرزندان می افزایند یا برعکس ، بیش از حد معمول فرزندان خود را آزاد می گذارند که هر دو این رفتار ها به زیان دیگر فرزندان خواهد بود. الگو پذیری خواهر و برادران دیگر از رفتار فرد فراری از دیگر پیامدهای خانوادگی خانه گریزی می باشد.


۳) پیامد های خانه گریزی بر جامعه :
پدیده خانه گریزی علاوه بر خود فرد و خانواده او، آسیب های فراوانی را به جامعه وارد می کند. افزایش مشکلاتی چون: اعتیاد ، قاچاق ، ‌فحشا، دزدی ، دوستی های خیابانی، روسپیگری ، آلودگی و بیماریهای جنسی از مهمترین پیامد های خانه گریزی بر جامعه می باشد که هر کدام از مشکلات یاد شده آسیب های متعددی را در جامعه بوجود می آورد که پرداختن به آنها در حوصله این بحث نمی باشد.


علاوه بر آن ضررهای اقتصادی که پدیده فرار دختران بر جامعه می گذارد ، نباید نادیده گرفته شود. افراد زیادی در ارگانهای مختلف مثل دادگستری ، نیروی انتظامی ، بهزیستی و... در ارتباط با فرار از خانه فعالیت می کنند و هزینه های زیادی صرف این مساله می شود. که با در نظر گرفتن پیامدهای فرار مثل اعتیاد ، بزهکاری و...می توان گفت که بخش زیادی از سرمایه های کشور صرف پدیده خانه گریزی و پیامد های آن می گردد و به عبارتی دیگر خانه گریزی به اقتصاد جامعه نیز زیان می رساند .


● نتیجه گیری :
گرچه پدیده خانه گریزی دختران درنگاه اول پدیده فردی به نظر می رسد، اما با تو.جه به پیامدهای سوء آن در جامعه ، تبدیل به یکی از آسیب های اجتماعی جدی در سالهای اخیر شده است. مسلما عوامل متعدد اقتصادی ،‌فرهنگی و‌اجتماعی موجبات خانه گریزی دختران را فراهم می آورد ، اما برخورد نا صحیح متولیان امر و عدم برنامه ریزی درست و منسجم در این زمینه را نباید نادیده انگاشت .


درطی سالهای اخیر برای پیشگیری اولیه و ثانویه از این آسیب اجتماعی مراگز مداخله در بحران های اجتماعی زیر نظر سازمان بهزیستی در شهر های بزرگ ایجاد شده ، که به امر ساماندهی دختران فراری می پردازند. اما با وجود این شاهد افزایش این پدیده در جامعه هستیم و به نظر می رسد فعالیت بهزیستی و سایر ارگانهایی زیربط چندان موفقیت آمیز نبوده است و حتی برخی دختران با وجود ساماندهی مراکز مداخله در بحران و... اقدام به فرار مجدد می کنند.
اما واقعیت این است که هیچ یک از دختران جامعه ما دوست ندارند فضای خانه را با همه سختی ها و مشکلاتش رها کرده وبا « فرار » در منجلابی از فساد و تباهی بیفتند. هیچ یک از دختران دوست ندارند زندگی را در « سراب » و تنهایی تجربه کنند. اما یکسری شرایط و عوامل در جامعه و خانواده (چناکه در بخشهای قبل اشاره شد ) آنها را نا خواسته به سمت خانه گریزی سوق می دهد.


دختران فراری از روز اول فراری و خیابانی نبودند. اگر زندگی آنها را بررسی کنیم می بینیم پدر و مادر نداشتند ، یا والدین معتاد داشتند ، یا فقر اقتصادی در این امر دخیل بوده است. دختری که امروز از خانه به لحاظ اوضاع بد اقتصادی ، اعتیاد والدین ، ازدواج اجباری و.. فرار می کند ، وقتی با سرزنش و تحقیر و تهدید والدین روبه رو شد و جامعه هم به جای حل و پرداختن به مشکل ، او را انگشت نما کرد ، مسلما تبدیل به زن خیابانی ، معتاد ، دزد و حرفه ای سابقه دار می شود. و در واقع می توان گفت همه این آسیبها به نوعی با هم در ارتباط هستند.
بنابراین مسئولین امر می بایست پدیده خانه گریزی دختران را یک آسیب جدی قلمداد کرده و در جهت کاهش آن اقدامات اساسی انجام دهند. البته برای پیشگیری بهترو بیشتر همه جامعه باید فعالیت کنند. مطبوعات ، صداو سیما ،‌ خانواده ها ،‌متولیان امر فرهنگی و مدرسه و... می توانند در پیشگیری از این آسیب اجتماعی موثر باشند.