PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : وقتی كارها خوب پیش نمی‌روند ، دنبال مقصر بگرد !!



alamatesoall
07-26-2012, 05:50 PM
لیلی تقریباً همیشه دیگران را متهم می‌كرد. او همیشه می‌گفت«چه كسی این افتضاح را در آشپزخانه به راه انداخته است؟»، «چه كسی باعث شد به موقع دور نریزیم؟»، «اشتباه چه كسی بود كه هزار دلار به ما ضرر زد؟» مردم این رفتار لیلی را دوست نداشتند. وقتی بیكار شد، رئیس خود را مقصر می‌دانست. وقتی هم از شوهرش جدا شد، شوهرش را مقصر می‌دانست.


تحلیل
مقصر پیدا كردن و سرزنش كردن او، ریشه احساس گناه و ناراحتی‌های بسیار از بیماران است. زمانی برادر بزرگتری به خواهرش گفت« تو باعث شدی مادر بمیرد. باید زودتر دكتر خبر می‌كردی.» التبه اتهام این برادر كاملاً بی‌اساس بود. ولی فرض كنیم نظرش درست بود. این اتهام چه سودی داشت؟
اصولاً مقصر پیدا كردن، چهار اشكال دارد. نخست این كه مشكلی را حل نمی‌كند. مقصر پیدا كردن فقط بیان دوباره و زنده كردن گذشته‌ها است و بس: « تو باعث شدی كلایتون در مزرعه‌ی مادربزرگ ریختی و آن را كثیف كردی.» در حالی كه حل مسئله، برنامه ریزی برای رفتارهای آینده است: « وقتی اسب‌ها را زین می‌كنی، مطمئن شو ركاب‌ها به قدر سوار كار بخورند.»، «بهتر است از این به بعد، در نوشابه‌ها را باز نكنی.»

مقصر پیدا كردن، اختلاف نظر و بگو مگو به دنبال دارد. وقتی كسی را مقصر می‌دانیم، او حالت تدافعی به خود می‌گیرد. و اگر اتهام شما را بی‌مورد بداند، متقابلاً شما را متهم می‌كند. در ضمن اگر مقصر باشد هم خودش را بی‌تقصیر می‌داند. مردم معمولاً سرزنش را حمله در نظر می‌گیرند.

سرزنش گرها و مقصر پیدا كن‌ها، مسئولیت اعمال‌شان را نمی‌پذیرند. در بگومگوها، هیچكس 100 درصد مقصر یا 100 درصد بی گناه نیست.
آدم‌هایی كه دائم مقصر پیدا می‌كنند باید از خودشان بپرسند«من چه تقصیری داشتم؟» یا «نقش من چه بود؟» و از اشتباهات شان درس عبرت بگیرند.

اتهام نمی‌گذارد آدم‌ها مسئولیت عمل شان را بپذیرند و نگاه واقع بینانه‌ای به قضایا داشته باشند. برای مثال، اظهار نظر الهام در مورد اختلاف نظرش با فرهاد، نوعی پذیرش دو طرفه است: «من در جر و بحثم با فرهاد، حرف‌های بی جایی در مورد جوش آوردن و شوخ طبعی زنش زدم. حرف‌هایم مسخره بود چون ربطی به صحبت من و فرهاد نداشتند و بحث ما را به بیراهه كشاندند. فرهاد هم حرف‌های بی ربطی در مورد اطلاق خواهرم زد. و این گونه اختلاف مان بالا گرفت.»
مقصر جلوه دادن، عزت نفس طرف مقابل(خصوصاً عزت نفس بچه‌ها) را تضعیف می‌كند.

پیام آن هم این است كه «تو بدی»؛ «تو احمقی»؛ «تو خطاكاری»؛ «تو مزخرفی»؛ «تو خودخواهی». درمانگرها معمولاً به بیمارانی برخورد می‌كنند كه خودشان را بابت هر اشتباهی سرزنش می‌كنند و مقصر می‌دانند. اما اگر گذشته‌ی آنها را بررسی كنیم، می‌بینیم پدر و مادر و معلمان شان دائم آنها را سرزنش می‌كرده و مقصر می‌دانسته اند.
مقصر پیدا كردن، متهم كردن، سرزنش، ملامت و نكوهش خود و دیگران، رفتارهای مخربی هستند. این رفتارها جلوی رسیدن شما به راه حل‌های سازنده و خلاقانه را می‌گیرند. بنابراین یكی از سازنده ترین عادت‌ها در برخورد با اشتباهات این است كه از خودتان بپرسید: «من در ایجاد این مشكل چه نقشی داشتم؟»
دائم به خودتان بگویید در بگو مگوها، هیچكس 100 درصد مقصر و 100 درصد بی گناه نیست. وقتی دن با سرپرست خودش درگیر شد و او را اخراج كردند، او سرپرست، سركارگر و مدیر شركت را مقصر می‌دانست و خودش را بی تقصیر می‌دید.

البته ما نمی‌خواهیم بگوییم خودتان را مقصر بدانید(چون این هم به اندازه‌ی مقصر دانستن دیگران، مخرب است). بلكه منظورمان این است كه تمام تقصیرها را به گردان دیگران نیندازید و مسئولیت اعمال تان را بپذیرید. به این ترتیب، خواهید گفت«اجازه بده ببینم چه كار می‌توانم بكنم تا نتیجه‌ی بهتری بگیرم.»
وقتی با كسی مشكل پیدا می‌كنید، اگر هر دو از خودتان بپرسید«ما چه كار می‌توانیم بكنیم تا مشكل مان حل شود؟ ما چه كار می‌توانیم بكنیم تا دوباره چنین مشكلی پیش نیاید؟»

با این سوالات، كانال‌های لازم برای حل مسئله را باز می‌گذارید. دو جمله‌ی زیر را با هم مقایسه كنید:

«چون زود جلوی تور می‌رفتی، این مسابقه‌ی تنیس را باختیم.»
«قبل از شروع مسابقه باید تكنیك‌های مان را هماهنگ می‌كردیم.»


در جمله‌ی دوم، بدون آن كه به مقصر اشاره شود، مشكل مشخص شده و طرفین از اشتباه خود عبرت می‌گیرند.
یادتان باشد مقصر پیدا كردن سودی ندارد و فقط راه را برای راه حل‌های مخرب هموار می‌كند. به جای آن كه دنبال مقصر بگردید (مثلاً به جای آن كه بگویید«تو باعث شدی قبض تلفن زیاد بیاید!») رفتارها را عوض كنید (مثلاً بگویید «چون قبض تلفن زیاد آمده بهتر است كمتر تلفن راه دور بزنی؟»)



پادزهرها
نجواهای اصلاحی
«مقصر پیدا كردن، پرخاشگرانه و مخرب است.»
«به جای پیدا كردن مقصر، دنبال راه حل باش.»
«مقصر پیدا كردن، مخرب است. بهتر است راهی پیدا كنی كه دیگر چنین اشتباهی رخ ندهد.»
«قبل از آن كه كسی را متهم كنی، از خودت بپرس تو چه نقشی داشتی.»



باور مخالف مثبت
وقتی كارها درست پیش نمی‌روند، دنبال راه حل بگرد.