PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : قرآن ، يک فراکتاب !



hasti-m
05-30-2009, 05:13 PM
همواره مطالعه مقالات و کتبي که از سوي دانشمندان و فرزانگان هر رشته‌اي ، انتشار مي‌يابد از ارزش و البته لذت مضاعفي برخوردار است ؛ اين به آن دليل است که خواننده مي‌تواند عطف به جايگاه علمي درخور توجه نويسنده کتاب يا مقاله ، از مستند بودن و در نتيجه صحت نظريات ارائه شده اطمينان کافي حاصل نموده و با خيالي آسوده به تطور در انديشه‌ها و گفتارها بپردازد .
با مقدمه‌اي که اشاره شد ، قرآن را هميشه به اين دليل دوست داشته‌ام و شايد به نوعي از مطالعه سطرسطر آن حظ وافر مي‌برده‌ام (بويژه خواندن ترجمه فارسي آن که کمک به فهم ماقراء مي‌کند) که اطمينان دارم کلمه به کلمه آن از سوي همان عزيزي نازل گشته که آفريننده کائنات بوده و لذا به تعبيري که خود مي‌فرمايد - کان الله بکل شي عليما - به حقايق همه امور واقف است ؛ اين يقين ، ياريگري بوده بر آنکه به تدبر در قرآن به دليلي فراتر از ذخيره نمودن اجر و پاداش در کارنامه اخروي خود بپردازم و آن عشقيست که در درون آدمي از فهم گفته‌هاي الهي شعله‌ور مي‌گردد - هر انساني به وسع خود - که بي‌ترديد هيچ ثوابي براي انسان در درگاه پروردگار ، بالاتر از دوست داشتني که از اعماق جان و تن برآيد نخواهد بود و چه خوش مي‌گويد علي (ع) آنجا که مي‌فرمايد : «خدايا ! من همچون تاجرمسلکان ،‌ تو را به طمع بهشتت و همانند ترسويان ، از ترس جهنمت ستايش نمي‌کنم ؛ مي‌پرستمت چون دوستت دارم خواه در بهشتت افکنيم و خواه در جهنمت باشم» و اين ، همان درجه‌اي از ايمان است که همگي آرزويش را در دل مي‌پرورانيم .
يکي از ويژگيهاي قرآن که بسيار بدان دلبستگي دارم ، تمثيلهاي بسيار زيباييست که پروردگار در تفهيم بهتر مفاهيم موردنظر خويش به انسان ، آنها را در قرآن بيان نموده است ؛ تمثيلهايي که بي‌ترديد از منظر ادبي و قوه خلاقه شاعرانه ، در تحسين برانگيزترين سطوح خود قرار داشته و لذت فراواني در مخاطب آفريده و از لحاظ معنايي نيز پرمغز و پرمحتوا مي‌باشند .
در اين نوشتار به ذکر چهارده تمثيل از تمثيلهاي زيباي قرآني مي‌پردازم ؛ ببينيد که آن بزرگ دوست‌داشتني چقدر زيبا قدرت بياني خود را در القاي مفاهيم به رخ مي‌کشد و چگونه شيواتر از خود انسان به زبان وي ، برايش مثال مي‌آورد :
يا همچون بارانى از آسمان‏ که در شب تاريک همراه با رعد و برق و صاعقه [بر سر رهگذران‏] ببارد ، آنها از ترس مرگ‏ انگشتانشان را در گوشهاى خود مى‏گذارند تا صداى صاعقه را نشنوند اما خداوند به کافران احاطه دارد ! (سوره بقره آيه 19)
يا :
مثل تو در دعوت‏ کافران‏ بسان کسيست که گوسفندان و حيوانات را براى نجات از چنگال خطر صدا مى‏زند اما آنان چيزى جز سر و صدا نمى‏شنوند [و حقيقت و مفهوم گفتار تو را درک نمى‏کنند ؛ اين کافران‏ در واقع‏] کر و لال و نابينا هستند ؛ از اين روست که چيزى نمى‏فهمند ! (سوره بقره آيه 171)
يا :
کار کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مى‏کنند همانند بذريست که هفت خوشه مي‌روياند و در هر خوشه يکصد دانه دارد ؛ و خداوند آن را براى هر کس بخواهد [و شايستگى داشته باشد] دو يا چند برابر مى‏کند ! (سوره بقره آيه 261)
يا :
اى کسانى که ايمان آورده‏ايد ! صدقه‌هاي خود را با منت و آزار باطل نسازيد! همانند کسى که مال خود را براى نشان دادن به مردم‏ انفاق مى‏کند اما به خدا و روز رستاخيز، ايمان نمى‏آورد ؛ کار او همچون قطعه سنگيست که بر آن‏ [قشر نازکى از] خاک باشد و بذرهايى در آن افشانده شود و رگبار باران به آن برسد [و همه خاکها و بذرها را بشويد] و آن را صاف [و خالى از خاک و بذر] رها کند ؛ آنها از کارى که انجام داده‏اند چيزى به دست نمى‏آورند و خداوند جمعيت کافران را هدايت نمى‏کند ! (سوره بقره آيه 264)
و در ادامه مي‌گويد :
کار کسانى که اموال خود را براى خشنودى خدا و تثبيت ملکات انسانى در روح خود ، انفاق مى‏کنند همچون باغيست که در نقطه بلندى باشد و بارانهايى با قطرات درشت به آن برسد [و از هواى آزاد و نور آفتاب‏، به حد کافى بهره گيرد] و ميوه خود را دو چندان دهد ]که هميشه شاداب و با طراوت است[‏ . (سوره بقره آيه 265)
يا :
زندگى دنيا بسان آبيست که آن را از آسمان فرود آورديم که بر اثر آن گياهان گوناگونى روييده و مردم و چارپايان آن را مى‌خورند تا زمانى که زمين زيبايى خود را از آن گرفته و زينت يافته و مردم آن زمين مى‌انديشند که مى‌توانند از آن تا مدتى بهره بگيرند ؛ اما ناگهان فرمان ما شب يا روز فرود مي‌آيد و آنها را [چنان] درو مى‌کند که گويى هرگز نبوده‌اند ؛ اين چنين آيات خود را براى گروه متفکر شرح مى‌دهيم (سوره يونس آيه 24)
يا :
اعمال کسانى که به پروردگارشان کافر شدند همچون خاکسترى است در برابر تندباد در يک روز طوفانى‏ ! آنها توانايى ندارند کمترين چيزى از آنچه را که انجام داده‏اند به دست آورند و اين همان گمراهى دور و دراز است ‏! (سوره ابراهيم آيه 18)
يا :
آيا نديدي چگونه خداوند مثلى زده که گفتار پاک به سان درخت پاکيست که ريشه آن در زمين ثابت و شاخه‌هاى آن در آسمان است و ميوه‌هاى خود را در هر زمان به اذن پروردگارش مي‌دهد ؛ خدا اين مثلها را براى مردم مي‌زند شايد به ياد آورند ؛ مثل گفتار پليد به سان درخت ناپاکيست که از زمين برکنده شده و براى آن ثباتى نيست . (سوره ابراهيم آيات 24 تا 26)
يا :
اعمال کافر همچون سرابيست در دشت کوير که انسان تشنه آن را از دور آب مى‏پندارد اما هنگاميکه نزديک مى‏آيد چيزى نمى‏يابد و خدا را نزد آن مى‏يابد که حساب او را به‏طور کامل مورد رسيدگي قرار مي‏دهد و او حسابرسي سريع است (سوره نور آيه 39)
و در ادامه مي‌فرمايد :
اعمال کافران بسان تاريکى در يک درياى پهناور و عميق است که موجى آن را پوشانده که بر فراز آن موجى ديگر و بر بالاى آن ابرى است ؛ تاريکيهايى هستند که برخى بر بالاى ديگرى هستند (تاريکى دريا ، تاريکى موج ، تاريکى ابر) و تاريکى آن قدر شديد است که اگر انسان دست خود را بيرون آورد نزديک است که آن را نبيند ؛ آن کس که خدا براى او نورى قرار نداده ، براى او نورى نيست (سوره نور آيه 40)
يا :
مثل کسانى که غير از خدا را اولياى خود برگزيدند مثل عنکبوت است که خانه‏اى براى خود انتخاب کرده‏ ؛ در حالى که سست‏ترين خانه‏ها ، خانه عنکبوت است اگر مي‌دانستند ! (سوره عنکبوت آيه 41)
يا :
خداوند مثلى زده است : مردى است که چند خواجه ناسازگار در مالکيت او شرکت دارند (و هريک او را به کارى مى‏گمارند) و مردى است که تنها فرمان‏بر يک مرد است ؛ آيا اين دو در مثل يکسانند ؟ سپاس خداى را بلکه بيشترشان نمى‏دانند . (سوره زمر آيه 29 در احوالات پرستندگان خدايان متعدد)
يا :
بدانيد زندگى دنيا تنها بازى و سرگرمى و تجمل‌پرستى و فخرفروشى در ميان شما و افزون‌طلبى در اموال و فرزندان است ‏؛ همانند بارانى که محصولش کشاورزان را در شگفتى فرو مى‏برد اما سپس باران خشک مى‏شود بگونه‏اى که محصول را زردرنگ مى‏بينى تا آنجا که تبديل به کاه مى‏شود ! در آخرت‏ ، عذاب شديد است يا مغفرت و رضاى الهى‏ و [به هر حال‏] زندگى دنيا چيزى جز کالايي فريبنده نيست ‏! (سوره حديد آيه 20)
يا :
کسانى که تورات بر آنها نازل شد اما حق آن را ادا نکردند ، همانند خري هستند که دسته‌اي کتاب حمل مى‏کند اما خود چيزى از آن نمى‏فهمد ! (سوره جمعه آيه 5)
به هر روي ، قرآن نه يک کتاب که يک «فراکتاب» است که هر چه در باب آن سخن بر زبان رانده شود باز هم مجالي براي گفتمان خواهد ماند و اين حقيست بر گرده آدميت که سنگين از عهده‌اش برآيد ...