PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : I love you son



negar92
07-08-2012, 04:04 PM
The day that you see me old and I am already not, have patience and try to understand

me ?


روزی كه تو مرا در دوران پیری ببینی، سعی كن صبور باشی و مرا درك كنی ....



.................................................. ...........




If I get dirty when eating? if I can not dress? have patience. Remember the hours I

spent teaching it to you.

اگر من در هنگام خوردن غذا خود را كثیف می كنم، اگر نمیتوانم خودم لباسهایم را بپوشم، صبور باش.
و زمانی را به خاطر بیاور كه من ساعتها از عمر خود را صرف آموزش همین موارد به تو كردم.



.................................................. ...........



If, when I speak to you, I repeat the same things thousand and one times? do not

interrupt me? listen to me.
When you were small, I had to read to you thousand and one times the same story until

you get to sleep?

اگر در هنگام صحبت با تو، مطلبی را هزار بار تكرار می كنم، حرفم را قطع نكن و به من گوش بده.
هنگامی كه تو خردسال بودی، من یك داستان را هزار بار برای تو می خواندم تا تو به خواب بری.



.................................................. ...........



When I do not want to have a shower, neither shame me nor scold me?
Remember when I had to chase you with thousand excuses I invented, in order that you

wanted to bath?

هنگامی كه مایل به حمام رفتن نیستم، مرا خجالت نده و به من غر نزن.
زمانی را به خاطر بیاور كه من برای به حمام بردن تو به هزار كلك و ترفند متوسل می شدم.



.................................................. ...........



When you see my ignorance on new technologies? give me the necessary time and not

look at me with your mocking smile?

هنگامی كه ضعف مرا در استفاده از تكنولوژی جدید می بینی، به من فرصت فراگیری آن را بده و با لبخند تمسخرآمیز به من نگاه نكن ...



.................................................. ...........



I taught you how to do so many things? to eat good, to dress well? to confront life?



من به تو چیزهای زیادی آموختم... چگونه بخوری، چگونه لباس بپوشی ... و چگونه با زندگی مواجه شوی



.................................................. ...........



When at some moment I lose the memory or the thread of our conversation? let me have

the necessary time to remember? and if I cannot do it, do not become nervous? as the most

important thing is not my conversation but surely to be with you and to have you listening

to me?

هنگامی كه در زمان صحبت، موضوع بحث را از یاد می برم، به من فرصت كافی بده كه به یاد بیاورم در چه مورد بحث میكردیم و اگر نتوانستم به یاد بیاورم، از من عصبانی نشو.
مطمئن باش كه آنچه برای من مهم است با تو بودن و با تو سخن گفتن است نه موضوع بحث!



.................................................. ...........



If ever I do not want to eat, do not force me. I know well when I need to and when

not.

اگر مایل به غذا خوردن نبودم، مرا مجبور نكن. به خوبی می دانم كه چه وقت باید غذا بخورم .



.................................................. ...........



When my tired legs do not allow me walk...

هنگامی كه پاهای خسته ام به من اجازه راه رفتن نمی دهند ....



.................................................. ...........



? give me your hand? the same way I did when you gave your first steps.

دستانت را به من بده ... همانگونه كه در كودكی اولین گامهایت را به كمك من برداشتی



.................................................. ...........



And when someday I say to you that I do not want to live any more? that I want to

die? do not get angry? some day you will understand?

و اگر روزی به تو گفتم كه نمی خواهم بیش از این زنده باشم و دوست دارم بمیرم ... عصبانی نشو. روزی خواهی فهمید كه من چه می گویم.



.................................................. ...........



You must not feel sad, angry or impotent for seeing me near you. You must be next to

me, try to understand me and to help me as I did it when you started living.

تو نباید از اینكه مرا در كنار خود می بینی احساس غم، خشم و ناراحتی كنی. تو باید در كنار من باشی و مرا درك كنی و مرا یاری دهی، همانگونه كه من تو را یاری كردم كه زندگی ات را آغاز كنی



.................................................. ...........



Help me to walk? help me to end my way with love and patience. I will pay you by a

smile and by the immense love I have had always for you.

مرا یاری كن در راه رفتن. مرا با عشق و صبوری یاری ده كه راه زندگی ام را به پایان ببرم.
من نیز پاداش تو را با لبخندی و عشقی كه همواره به تو داشته ام خواهم داد.



.................................................. ...........


I love you son
Your father

دوستت دارم پسرم.
پدر تو

نگاه
07-08-2012, 08:14 PM
بسي زيبا:104: