PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اختلال شخصیت خود شیفته



Borna66
05-29-2009, 04:55 PM
لغت «خود شیفته» ترجمه لغت Narcissism (نارسیسم) است که از یک افسانه یونانی گرفته شده است. در این افسانه مرد جوانی به نام «نارسیوس» عاشق عکس خود که در آب افتاده بود شد. و وقتی به آب پرید تا آن را که فکر می‌کرد حوری دریایی است بگیرد، غرق شد. بعدها با استعمال عمومی ، این اصطلاح در روانشناسی برای توصیف طبقه‌ای از اختلالات شخصیت (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%8 4%D8%A7%D8%AA+%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA) مورد استفاده قرار گرفت.


نگاه اجمالی


بیماران خود شیفته با احساس عمیق«اهمیت خود ، خود بزرگ بینی و نوعی بی‌نظیر بودن» مشخص می‌شوند. این افراد خود را آدمهای خاصی می‌پندارند و انتظار دارند بطور خاصی نیز با آنها رفتارشود. تحمل انتقاد بر ایشان سخت است و در مقابل آن خشمگین شده ، فرد مورد نظر را به «نادانی ، حماقت و عدم درک واقعیت» متهم می‌کنند. خود را قوی ، مشهور ، داناترین و ... قلمداد کرده ، انتظار اطاعت و پیروی دیگران را دارند. چون دیگران نمی‌توانند خواسته‌های آنها را برآورده سازند. چون بزرگ بینی او در تضاد با واقعیت است، روابط اجتماعی شان شکننده بوده و مسائل بین فردی ، شغلی و فقدانهای زیادی دارند که با رفتارخود آنها را بوجود می‌آورند، در حالی که هیچ بینش و آگاهی نسبت به آنها ندارند.


ملاکهای تشخیص اختلال خود شیفته


الگوی مستمرخود بزرگ بینی (در خیال یا رفتار) نیاز به تمجید و فقدان هم حسّی که در اوایل بزرگسالی شروع می‌شود و در زمینه‌های گوناگون وجود دارد و وجود پنج علامت از علائم زیر برای تشخیص ضروری است:






احساس خود بزرگ بینی مبنی بر مهم بودن خود دارد (مثلا در دستاوردها و استعدادهای خود مبالغه می‌کند و انتظار دارد بدون موفقیت‌های مناسب فرد برتر شناخته شود).

اشتغال ذهنی با تخیلات : موفقیت ، قدرت ، استعداد ، درخشندگی ، زیبایی و عشق ایده‌ال.

معتقد است فردی استثنائی و خاص است و فقط افراد (یا نهادهای) استثنائی و خاص می‌توانند او را بفهمند و یا با او «نشست و برخاست» داشته باشند.

احساس صاحب استحاق بودن یا شایستگی دارد. یعنی انتظارات غیرمنطقی برای مدارای خاص و مطلوب یا موافقت حتمی با توقعات خود را دارد.

در روابط بین فردی استثمارگر است. یعنی برای رسیدن به اهداف خود از دیگران بهره‌کشی می‌کند.

فاقد هم حسّی است: نسبت به شناخت و همانند سازی با احساسات دیگران تمایلی ندارد.

غالبا به دیگران حسادت می‌ورزد یا معتقد است دیگران حسودی او را می‌کنند.

نگرش یا رفتارهای خود خواهانه و پرنخوت نشان می‌دهد.

Borna66
05-29-2009, 04:55 PM
تشخیص افتراقی اختلال خود شیفته


اختلال شخصیت خود شیفته : مرزی‌ها اضطراب بیشتری نسبت به خود شیفته‌ها دارند و زندگی آنها آشفته‌تر از «خود شیفته‌ها» است. اختلال شخصیت ضد اجتماعی: شخصیتهای ضد اجتماعی رفتارشان تکانشی (لحظه‌ای) است و غالبا در زندگیشان سابقه سوء مصرف الکل (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A7%D9%84%DA%A9%D9%84) و مواد و درگیری با قانون دارند و بنابراین از شخصت «خود شیفته» قابل تفکیک است.

اختلال نمایشی : چون «شخصیت خود شیفته» توجهش فقط به خودش است، بنابراین ظرفیت صمیمیت و هم حسّی‌شان پایینتر از «شخصیت نمایشی» است.

علت شناسی اختلال خود شیفته


بیشترین توجه در مورد خود شیفتگی بیمارگونه بعضی افراد در نظریه روانکاوی صورت گرفته است. از نظر فروید «خود شیفتگی» مرحله‌ای از رشد طبیعی است که بعدا در مراحل رشد یافته تر به «عشق خارجی (دیگری)» متحول می‌شود و کودک قادر می‌شود به دیگران عشق بورزد. خود شیفتگی بیمار گونه زمانی ظاهر می‌شود (به عشق خارجی متحول نمی‌شود) که کودک اغلب بوسیله کسانی مراقبت شوند که بطور اطمینان بخشی او را دوست نداشته باشند. فروید اعتقاد داشت که اکثر افراد خود شیفته والدینی «سرد ، بی‌تفاوت» و در عین حال نسبت به کودک خود «پرخاشگری و کینه توزی» داشته‌اند. در این وضعیت کودک برای بدست آوردن «محبت و عشق مطمئن» به درون برمی‌گردد تا براحساس شکننده طرد شدن (دوست نداشته شدن) غلبه کند.

Borna66
05-29-2009, 04:57 PM
درمان اختلال خود شیفته

روان درمانی


روان درمانی اختلال شخصیت خود شیفته بی نهایت مشکل است. چون برای پیشرفت درمان این افراد باید دست از تمایلات خود شیفتگی بردارند تا بتوانند با درمانگر رابطه برقرار نمایند. و این مستلزم بینش و آگاهی بیمار نسبت به رفتار وتفکر خود است. این بینش در اصل وجود ندارد و اگر هم به مشکل خود بینش پیدا کنند به دنبال آن تصویر متلاشی شده خود باعث می‌شود که دوباره رفتار و تفکر خود بزرگ بینی را در پیش بگیرند.


دارو درمانی


همراه با روان درمانی استفاده از ضد افسردگی‌ها و کربنات لیتیوم برای تحمل بهتر احساس طرد شدن و نوسانات خلقی مفید است.

Borna66
05-29-2009, 04:57 PM
خودشیفتگی اصطلاحی است که اولین بار فروید آن را به کار برد. اصطلاح خودشیفتگی برای بیان حالت آنهایی به کار مي‌رود که قدرت عشق‌ورزی آنها به جای گرایش به سوی دیگران، به سوی خویش مي‌باشد. این حالت بسیاری از کسانی است که نوروتیک یا سایکوتیک هستند، آنها منحصراً به خود مشغولند و باور دارند که بالاتر از دیگرانند یا دست کم مورد توجه همگان هستند.
لغت خودشيفته ترجمه لغت Narcissistic است كه از يك افسانه يوناني گرفته شده است. در اين افسانه مرد جواني به نام (نارسيسوس) عاشق عكس خود كه در آب افتاده، مي‌شود و داخل آب مي‌پرد تا فرشته‌اي كه در آب ديده است را بگيرد و غرق مي‌شود.
شخصيت خود شيفته :
مشخصه افراد مبتلا به اختلال شخصيت خودشيفته اين است كه خود بزرگ‌بينانه احساس مي‌كنند فرد بسيار مهمي هستند و از جهتي نظير ندارند. اين افراد عميقاً احساس اهميت و بزرگ‌منشي و بي‌همتا بودن مي‌كنند.
خصايص باليني :
افراد مبتلا به اختلال شخصيت خودشيفته، احساس خودبزرگ‌بيني مي‌كنند و خود را فرد مهمي مي‌پندارند. فكر مي‌كنند شخص منحصر به فردي هستند و بايد ديگران به طرز خاصي با آنها تا كنند. احساس استحقاق و برتري آنها كاملاً چشمگير است. تاب تحمل انتقاد را ندارند و از اينكه هر كسي به خود اجازه انتقاد كردن از آنها را مي‌دهد، عصباني مي‌شوند يا ممكن است بي‌اعتنائي كامل به انتقادها از خود نشان دهند. آنها فقط نظر خود را قبول دارند و اغلب در طمع كسب شهرت و ثروت بادآورده‌اند. روابط آنها شكننده است و چون به قواعد مرسوم رفتار تن در نمي‌دهند، ممكن است خون ديگران را به جوش آورند. رفتار استثمارگرانه در روابط بين فردي آنها مسئله كاملاً پيش پا افتاده و رايجي است. اين‌ها نمي‌توانند همدلي از خود نشان دهند و تنها براي دستيابي به اهداف خودخواهانه خودشان تظاهر به همدردي مي‌كنند. اعتماد به نفس اين افراد شكننده است و آنها مستعد افسردگي‌اند. مشكلات بين فردي، مشكلات شغلي، طرد و از دست دادن محبت ديگران از جمله فشارهاي رواني شايعي است كه خودشيفته‌ها با رفتارشان براي خودشان ايجاد مي‌كنند و همين فشارها طوري است كه اين افراد نمي‌توانند از پسشان برآيند.

Borna66
05-29-2009, 04:57 PM
معيارهاي تشخيص براي اختلال شخصيت خودشيفته:


1. احساس بزرگ‌منشانه مبني بر مهم دانستن خود دارند.

2. اشتغال ذهني با تخيلات وضعيت، قدرت، استعداد زيربنايي و عشق ايده‌ال.

3. اعتقاد دارند كه فردي ويژه و منحصر به فرد مي‌باشند.

4. در روابط بين فردي استثمارگر هستند.

5. خود را تافته جدا بافته مي‌دانند.

6. احساس مبالغه‌آميزي دارند كه چقدر مهم‌اند.

7. عاشق خودشان هستند.

8. در شكل‌گيري ديكتاتوري‌ها نقش دارند.

9. غالباً نسبت به سايرين حسادت مي‌ورزند و يا بر اين اعتقادند كه ديگران به او حسادت مي‌كنند.

10. از تعريف و تمجيد سير نمي‌شوند.

Borna66
05-29-2009, 04:57 PM
همه گیر شناسی
طبق dsmiv شیوع تقریبی اختلال شخصیت خود شیفته ۲ تا ١٦ درصد از جمعیت بالینی وکمتر از ١ درصد از جمعیت عمومی است. خطر وقوع این اختلال در فرزندان افراد مبتلا ممکن است بیشتر از دیگران باشد.چون انها احساس غیر واقع بنیانه همه کارتوانی،قدرت مطلق( omnipotenc ) خود بزرگ بینی،زیبا بودن وبا هوش بودن را در ذهن فرزندان خود می دارند. وتعداد افراد مبتلا به این اختلال هر روز بیشتر از پیش گزارش می شود.
ویژگیها وخصایص بالینی
افراد مبتلا به اختلال شخصیت خود شیفته به خود بزرگ بینی معروف هستند وخود را آدم مهمی می پندارند فکر می کنند شخص منحصر به فردی هستند وباید دیگران به طرز خاصی با انها تا کنند احساس استحقاق وبرتری انها کاملا چشمگیر است تاب تحمل انتقاد را ندارند واز اینکه هر کسی به خود اجازه انتقاد کردن از انها را می دهد عصبانی می شوند یا ممکن است بی اعتنایی کامل به انتقادها از خود نشان دهند.انها فقط نظر خود را قبول دارندو اغلب در طمع کسب شهرت وثروت می باشند،روابط انها واعتماد به نفس انها شکننده است وچون به قواعد مرسوم رفتار تن در نمی دهندممکن است خون دیگران را به جوش اورند.رفتار استشمارگرانه در روابط بین فردی انها چیز کاملا پیش پا افتاده ورایجی است اینها نمی توانند همدلی از خود نشان دهند وتنها برای دستیابی به اهداف خودخواهانه خودشان تظاهر به همدردی می کنند.
اعتماد به نفس این بیماران شکننده است وانها مستعد افسردگی اند ،مشکلات بین فردی ،مشکلات شغلی فرد واز دست دادن محبت دیگران از جمله فشارهای روانی شایعی است که خود شیفته ها با رفتارشان برای خودشان ایجاد می کنند واین فشار ها نیز همانهایی هستند که این افراد هیچ نمی توانند از پسشان برآیند.

Borna66
05-29-2009, 04:58 PM
ویژگیهای این بیماری بر طبق ملاکهای علمی Dsm-Iv دارای این مضمون است:


الگوی نافذ وبارز خود بزرگ بینی وبزرگ منشی در تخیلات ورفتار،انتقادناپذیری،نیاز به ستایش وتمجید فراوان وفقدان همدردی که زمینه های مختلفی از زندگی خود را نشان می دهد.با بعضی از ویژکیهای زیر می توان به وجود انها پی برد:
1. احساس بزرگ منشی: مانند اینکه بدون لیاقت وصلاحیت،خودش را بهتر از دیگران بداند مثل رهبری که خودش را یا همسرش را اشرف مخلوقات معرفی می کندوبیان می دارد شما گناهانتان را به من بگوئید من همه انها را پاک خواهم کرد؟!
2. مشغولیت ذهنی با قدرت درخشندگی وپیروزی های بی پایان:مثل رهبری که دائما فکروذکرش مبتنی است بر راهبری همه جریانات پیروزی های مکرر در صحنه های مختلف وپیشتاز همه بودن هر چند که در عمل واقعا اینطور نباشد اشتغال ذهنی با سلاحهای گوناگون ،توپ،تانک و... لذتبخش تفکرات او واشتغال ذهنی دائمی او است.
3. اعتقاد به اینکه ویژه و یگانه است وتنها بوسیله افراد خاصی می تواند فهمیده شود:مثل رهبری که معتقد باشد كه فقط افرادی که کاملا تسلیم او باشند او را می فهمند یا افرادفقط پس از طی پروسه خود ازادی های انچنانی او را در می یابند ومی فهمند!
4. نیاز به تمجید وستایشفراوان: مثل مردی که اگر در جمعی حضور یابد وتعریف وتمجید از او نکنند ناراحت می شود ،افرادی را که نسبت به او هورا مىکشند وبه نفعش شعار می دهند بالا میبرد وممکن است به حد معاونت خود یا ریاست جمهوری وامثالهم برساندوقدرت تعمل شایسته ترین افراد را بدون تعریف وتمجید از خود ندارند.
5. احساس استحقاق:مثلا احساس می کند که مستحق است که همه جریانهای مشابه ،اورا به عنوان رهبری یگانه وﭙﯿشتاز بپذیرند،احساس می کند که استحقاق این را دارد که در حالی که نمی تواند چند هزار نفر را اداره کند همه خلق او را در آغوش بگیرند ﻮبپذیرندو...
6. سود استفاده گردر مورد امور بین فردی:چنین فردی مثلا افرادش را وادار به اقرار گناه وخطا در گذشته می کند و در همین حال گفته ها و رفتارانها را ضبط نموده ودر مواقعی دیگر وبه منظور بر حق و والا جلوه دادن خود از انها استفاده می کند.
7. همدردی (Empathy) ندارد:مثلا اعضایش را گروه به خاک وخون می کشد وبه انها می گوید شما توحید را نمی فهمید اعضای تحت مسئولیش را به بیگاری می کشاند وبه اﻧها می گوید شما به سیاست کاری نداشته باشید.ممکن است به ظاهر وبه دروغ احساس همراهی ودلسوزی از خودش نشان دهد ولی در عمل اینطور نیست واین تظاهر جهت ارضا خودش می باشد.
8. حسادت در مورد دیگران:چنین فردی غالبا در مورد دیگران نسبت به او حسادت می ورزند ومعمولا این حسادت را به صورت ناسزاگوئی به دیگران نشان می دهد.
9. رفتارونگرشهای مغرورانه وپر نخوت: مثلا بدون محاسبه وبینش سیاسی ونظامی جمعی را با ادعای فتح های آن چنانی راه می اندازد وبه خاکوخون می کشد،انتقاد پذیر نیست وانتقاد را به خشم وناسزاگوئی واذیت وازار پاسخ می دهد.

Borna66
05-29-2009, 04:58 PM
وجود چند ملاک از ملاکهای فوق درفردی برای تشخیص این بیماری شخصیتی کافی است،البته لازم است به صورت الگوی نافذ رفتاری در او باشد ونه تک مورد برخوردی.
این افراد از دیگران توقع دارند انها را تحسین نمودن وهمه ارزوها و در خواستهای انها را بر اورده کنند اما به نیازهای دیگران اعتنایی ندارند وچون انها خود را استثنایی می دانند،احساس می کنند که فقط افراد عالی مقام می توانند نیاز ها ومشکلات خاص انها را درک کنند.انها ارزوهای زیادی برای زندگی خودشان دارند واز کسانی که به نظر انها موفق تر،زیباتر یا باهوشتر هستند به شدت می رنجند.انها دل مشغول رسیدن به اهداف خودشان هستند وبرای تحقیق بخشیدن به این اهداف هیچ ابا ندارند که دیگران را استثمار کنند.به رغم اینکه انها خودوالابینی خویش را به نمایش می گذارند،اما اغلب دچار خود ناباوری هستند.روابط با دیگران خواه اجتماعی،شغلیویا رومانتیک باشندبا برداشت از دیگران به عنوان وسایلی برای ارضای شخصی تحریف می شوند به علاوه انها می توانند متکبر وخود پسند باشند که این ویژگیها در روابط میان فردی انها اختلال ایجاد می کنند.
*میلون وهمکارانش با در نظر داشتن این نکته که در تعریف اختلال شخصیت خود شیفته انواع رفتارها گنجانده شده است.چند تیپ فرعی را مطرح کردند:خود شیفته نخبه گرا-عاشق پیشه – غیر اخلاقی وجبرانی.
1) نخبه گرایان: احساس افتخار وقدرت می کنند وتمایل دارند مقام وموقعیتهای خود را به رخ دیگران بکشند.معمولا در حال ترقی هستند وبه شدت به ارتقای درجه خود مشغولند ومی کوشند جایگاه خاصی را به وجود اورند واز هر فرصتی برای مشهور شدن استفاده می کنند.
2) عاشق پیشه: تمایل دارند از لحاظ جنسی اغواگر باشند با این حال از محبت واقعی اجتناب می کنند این گونه افراد خیلی دوست دارند افراد ساده لوح از لحاظ هیجانی نیازمند را وسوسه کنند وانها را طوری به بازی بگیرند که به طور فریبنده ای نشان دهند دوست دارند با انها رابطه نزدیکی داشته باشند وبا اﻴن حال موقت از بدن پر حرارت دیگران بهره کشی کنند.
3) غیراخلاقی: از این نظر که بی وجدان ،فریبکار وخودپسندواستثمارگر هستند خیلی به افراد ضداجتماعی شباهت دارند.حتی وقتی که معلوم می شود انها به خاطر انجام دادن رفتار غیرقانونی گناهکار هستند نگرش بی اعتنایی دارندوبه طوری عمل می کنند که انگار قربانی را باید به خاطر توجه نداشتن به انچه روی داده است،سرزنش کرد.
4) جبرانی :منفی گرا هستند و می خواهند احساسات عمیق حقارتشان را خنثی کنند انها می کوشند توهمات برتر بودن واستثنایی بودن را ایجاد کنند.

Borna66
05-29-2009, 04:58 PM
سیر وپیش آگهی

اختلال شخصیت خود شیفته اختلالی صعب العلاج است این گونه بیماران پیوسته باید متحمل ضربه ها یی شوند که در نتیجه رفتار خودشان ویا وقایع زندگی بر خود شیفتگی اشان وارد می شود انها نمی توانند پیری را تاب اورند،چون زیبایی قدرت ومزایای جوانی برایشان مهم است وانها دودستی به این چیزها چسبیده اند به همین دلیل در بحرانهای میانسالی اسیب پذیرتر از دیگران هستند