PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شهرهایی که دیگر ایرانی نیستند



شهر ساز
06-02-2012, 03:14 PM
نیایش،خودبسندگی، پرهیز از بیهودگی، مردم‌واری و درونگرایی 5 ویژگی عمده معماری ایراناست که در شیوه‌های پارسی، پارتی، خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی از دورانهخامنشیان تا دوره قاجار در ساخت بناهای عمومی و خصوصی مورد استفاده قرار گرفته وبه چشم می‌خورد.
اصالت ایرانی و پیشینه چندهزار ساله هنر معماریایران، چنان بر همگان مسلم و مسجل شده و هست که هیچ‌یک از کشورهای غربی و قوم وملت‌های گوناگون نمی‌توانند هنر معماری ایران را از آن خود بدانند یا خدشه‌ای بهآن وارد سازند.
با همه این اوصاف، در حال حاضر از معماری و هنراجرای شیوه‌های گوناگون معماری ایران و ویژگی‌های بی‌بدیلش، جز آثار و ابنیه‌هایتاریخی منحصربه‌فرد نامی باقی نمانده است.
با ساخت و سازهای نامتقارن و نامتجانس و تبعیت ازسبک‌ها و مدل‌های مدرن غربی و رعایت نکردن اصول و قواعد فنی و مهندسی در بناهایکنونی و نمای خارجی آنها و فرورفتن شیوه‌های معماری ایران با ویژگی‌های منحصربه‌فردشدر هاله‌ای از فراموشی، نه‌تنها معماری ایران رو به زوال نهاده، بلکه رنگ و بویتازه غربی به خود گرفته است.

ممکناست این سوال برای شما هم مطرح شده باشد که چرا با توجه به غنای پیشینه معماریایران، در حال حاضر از سبک‌های غربی در ساختمان‌سازی ایرانی استفاده می‌شود؟
این مقوله به سابقه تحول اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور برمی‌گردد. اوایل قرنحاضر و در دوران قاجار، دانش‌آموختگانی که برای ادامه تحصیل در رشته‌های مختلف وبخصوص معماری به فرنگ رفته بودند، در زمان بازگشت خود، علاوه بر به ارمغان آوردنیک نوع فرهنگ خاص از غرب، سوغات جدیدی را وارد کشور کردند.
این سوغات در تمامی ابعاد زندگی افراد جامعه، تاثیر ویژه‌ای گذاشت. از این منظر،علاوه بر فرهنگ، دیگر ابعاد جامعه نیز دچار دستخوش و دگرگونی عمده شد؛ به‌طوری کهصنعت نیز از این مساله مستثنا واقع نشد و دچار تغییر و تحول عمده گردید. صنعتی کهوارد ایران شد، دارای کالبدی تمام غربی بود و به همین لحاظ دولتمردان و دانش‌آموختگانکشور نتوانستند برای این مقوله، راه‌حل مناسبی بیندیشند.
معماری، علمی است که برای فعالیت‌های انسان کالبد می‌سازد. به طور مثال شما برایآسایش، احتیاج به مسکن و برای آموزش و کسب و کار، به مدرسه و بازار نیازمندید.هنگامی که صنعت غرب یکباره وارد ایران شد، هنر و علم معماری قادر نبود که برای اینمشکل، راه‌حل مناسبی در نظر بگیرد. همین موضوع موجب شد این سوغات که دانش‌آموختگاندوره قاجار وارد کشور ساخته بودند، در زندگی افراد جامعه تاثیر ویژ‌ه‌ای بگذارد.
تلفیق معماری دوره قاجار «شیوه اصفهانی» با غرب، یکی از تاثیراتی است که می‌تواندر این باره به آن اشاره کرد. ادغام این دو معماری، کمرنگ شدن و در نهایت از بینرفتن سبک‌های شرقی و اصیل ایرانی را در پی داشت. در آن دوران، نوع معماری از نظرمحتوایی به طور کل تغییر شکل داد، به طوری که معماری اصیل ایرانی که از ویژگی‌ایچون درونگرایی برخوردار است، جای خود را به معماری غربی با ویژگی برونگرایی داد.در این دوره، خانه‌ها از صورت دژ قلعه‌ای بودن خود خارج شدند و دیگر درها و پنجره‌هارو به اندرونی باز نمی‌شد؛ بلکه همگی رو به بیرون و فضای باز گشوده می‌شدند .
تغییر و تحولات اساسی که در دوره قاجار در معماری و سبک و سیاق آن رخ داد، باعث شدمعماران و طراحان ما دچار نوعی گسستگی فرهنگی بشوند. به گفته دکتر حدادعادل، رئیسمجلس شورای اسلامی، معماری عصاره یک جامعه است، اما در حال حاضر، ما با دور شدن ازفرهنگ اصیل و چند هزار ساله خود، نه تنها دچار نوعی گسستگی فرهنگی شده‌ایم، بلکهدیگر از معماری خود نمی‌توانیم به عنوان عصاره یک جامعه یاد کنیم.

تقلید منهای قواعد
عدم رعایت اصول و قواعد فنی و مهندسی در اجرای مراحل گوناگون ساخت‌وساز یک بنا وبویژه نمای خارجی ساختمان‌های کنونی به همان موضوع قبل یعنی «دچار شدن به نوعیگسستگی فرهنگی» برمی‌گردد.
هنر معماری با تمام ابعاد یک جامعه نظیر توده مردم با آرا و عقاید گوناگون،اقتصاد، فرهنگ و... سروکار دارد و بالطبع از این فاکتورها براحتی تاثیر می‌پذیرد.
در دوران صفویه، افشاریه، زندیه، قاجار و دوره‌های دیگر، معماران ما از سبک‌هایمعماری خاصی در ساخت بناهای تاریخی و کهن آن زمان بهره می‌بردند که پیروی و بهره‌گیریاز سبک‌هایی چون خراسانی، رازی، آذری و اصفهان مدیون یک عمر تلاش و کوشش و تجربه‌اندوزیاز سوی معماران پیشین بود.
معماران آن دوره با استفاده از تجارب معماران پیشین خود به دنبال خلاقیت و نوآوریدر معماری و طراحی بناهای روز خود بودند. آنها همواره سعی داشتند حلقه‌ای بهزنجیره قبل بیفزایند نه که به طور کل از آن جدا شوند. همین مساله باعث به وجودآمدن بناهای تاریخی و کهنی شد که در حال حاضر، در خود اصفهان می‌توان آنها را بهچشم دید.
دولتمردان کشورهای غربی به دلیل حفظ بدنه شهری خود، پوسته‌های تاریخی‌شان را حفظمی‌کنند و در ورای آن، دست به تغییر و تحول می‌زنند. اما ما این طور نیستیم؛ چراکه زنجیره فرهنگی خود را با دوران قدیم قطع کرده‌ایم. اوایل پیدایش حکومت اسلامی،امپراتوری اسلامی با الهام گرفتن از 4 سبک معماری جهان «ایرانی، مغربی، بیزانسمصر» و تلفیق این 4 سبک، هنر معماری اسلامی به وجود آمد.
در آن زمان، ایدئولوژی جدیدی به وجود آمد که باعث تکمیل کارهای دیگران شد، اما درحال حاضر، چنین امری مصداق ندارد. زیرا حلقه‌های زنجیره فرهنگی از هم جدا شده‌اندو معماران و طراحان ما دچار همان گسستگی فرهنگی شده‌اند که به آن اشاره شد.
در حال حاضر با ندانم‌کاری‌هایی که بعضا معماران و طراحان ما دچار آن شده‌اند، حتیمی‌توان چنین گفت که آنها از سبک‌های معماری غربی نیز تبعیت نمی‌کنند، بلکه دربناها و نمای خارجی ساختمان‌های فعلی از الگوهایی پیروی می‌کنند که ناخواسته وبدون پشتوانه علمی و مهندسی خاصی وارد کشور می‌شوند.

چرا تلفیق ممنوع شد؟
معماران و طراحان ما از توانایی‌های بسیار بالایی در حیطه کاری خود برخوردارند،آنها بخوبی می‌توانند با تلفیق سبک‌های معماری غربی با شیوه‌های معماری ایران بهطرحی نو دست یابند که هم از عناصر شرقی برخوردار باشد و هم از نمادهای غربی بی‌نصیبنماند، اما این که چرا معماران و طراحان کشور از چنین مقوله‌ای در طراحی‌های خود،بهره نمی‌گیرند، جای سوال دارد. البته عده‌ای از طراحان و معماران کشور برایسکونتگاه‌های شخصی خود، از چنین طرح‌هایی تبعیت می‌کنند، اما در بیشتر مواقع تا ازآنها طرحی ادغامی از معماری غرب و شرق نخواهید؛ به خودی خود دست به نوآوری وابتکار نخواهند زد.
به عبارت دیگر، از چنین طرح‌هایی زمانی استفاده می‌شود که به نوعی نیاز به آنهااحساس شده باشد. اکثرا این نیاز از سوی افرادی به عنوان دغدغه فکری نمود پیدا می‌کندکه یا تخصصی کافی در زمینه معماری و طراحی دارند یا از تمکن مالی بالاییبرخوردارند. هیچ گاه عامه مردم به دنبال طرحی نخواهند رفت که برای آنها آسایش وآرامش در پی داشته باشد. آنها همواره به دنبال تقلید کورکورانه و پیروی از طرح‌هاییهستند که بیشترین بازدهی کاری و مالی را برایشان درپی داشته باشد.

انبوه‌سازان حرف آخر را می‌زنند
اجرای ضوابط و مقررات شهرسازی و معماری شهری و کنترل آنها به عهده شهرداری‌ها ونظارت بر اجرای این ضوابط با سازمان مسکن و شهرسازی است. البته در این زمینه، بایدمتذکر شد متاسفانه تا به حال، ضوابط و دستورالعمل‌های حساب و الزام‌آور در خصوصسیمای شهری نداشته‌ایم.
این کار متولی مشخصی ندارد، زیرا در ارتباط با این موضوع باید چند نهاد همزمان ودر یک سو عمل کنند. سازمان‌هایی چون سازمان مسکن و شهرسازی، سازمان نظام مهندسی بههمراه تمامی شهرداری‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد چون انجمن (انبوه‌سازان)‌ همگی دراین خصوص مسوول هستند.
در اصل حرف اصلی و تصمیم نهایی در صنعت ساختمان به عهده انبوه‌سازان است. به طورمثال: این که ساختمانی با چه تعداد طبقات در کجا و با چه فناوری‌هایی باید ساختهشود، به عهده انبوه‌سازان است. انبوه‌سازان نقشه‌های طراحی شده پروژه‌های خود رابرای اخذ پروانه ساخت، به شهرداری‌های مربوط ارجاع می‌هند. در پاره‌ای از مواقع،طرح‌هایی که به صورت اصولی و با رعایت ضوابط و قوانین فنی مهندسی کشیده شده‌اند،در گرفتن پروانه ساخت دچار مشکل می‌شوند.
در چنین مواقعی، باید به اصلاح نقشه‌های کشیده شده توجه کرد یا از گفته‌هایمهندسین ناظر شهرداری‌ها استفاده کرد. به عبارت دیگر، به اصلاح نقشه فنی و مهندسیخود پرداخت یا در آینده، تن به پرداخت جریمه کمیسیون ماده 100 داد.
در پایان شاید بتوان گفت که نه‌تنها هنر معماری ایرانی اسلامی، رنگ و بوی خود راتا حدودی از دست داده است، بلکه طراحان، معماران و دیگر فعالان صنعت ساختمان بهدلایل گوناگون نظیر جداشدن از فرهنگ اصیل ایرانی، دچار شدن به نوعی ندانم‌کاری،راحتی و آسودگی در روند کار، کسب سود و منفعت بیشتر، نبود علم کافی و... به نوعیکپی‌برداری از فرهنگ غرب و سبک‌های معماری کشورهای بیگانه روی آورده‌اند که همینمساله باعث رنگ باختن هنر معماری و تحلیل رفتن اصالت آن شده است. نبود قوانین ومقررات مدون و جامع و نهادی مقتدر که آنها را اجرایی سازد، خود مزید بر علت شدهاست. چنانچه در این میان، در ارتباط با حل این مشکل، هیچ اقدامی نمی‌توان انجامداد.
تمام این مسائل و مشکلات دست به دست هم داده‌اند تا ما برخلاف داشتن پیشینه معماریبسیار غنی، به تقلید کورکورانه از سبک‌های مدرن غربی روی بیاوریم؛ این دغدغه‌ایاست که تا به صورت یک نیاز درنیاید، به باور عمومی نخواهد رسید.بر همین اساس، با در نظر گرفتن نظرات و ایده‌هایمهندسان و متخصصان، به بررسی علل و عوامل این مهم پرداختیم. در پی مطلبی را می‌خوانیدکه به بررسی و تجزیه و تحلیل دلایل گوناگون پیروی از سبک‌های غربی و عدم بهره‌گیریاز شیوه‌های معماری ایران می‌پردازد