PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : از خاطرات یک پزشک قانونی



tania
05-24-2012, 12:45 AM
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg (http://www.parsine.com/fa/news/29609/%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%DB%8C%DA%A9-%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9-%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86%DB%8C)


ــ میدونی چیه دکتر! هیچی بهتر از صداقت نیست. راستش یه خواستگار برام اومده متولد ۵۳ هست. من هم گفتم متولد ۵۴ هستم. در این صورت حاضر شد باهام ازدواج کنه. حالا اگه شناسنامه منو ببینه همه چی لو میره. شما هم یه برادری در حق من بکن و اینو تاییدش کن.




مشغول خواندن نامه قضایی هستم. خانمی که برای تعیین سن مراجعه کرده است. مقوله سن در خانمها شوخی بردار نیست. خیلی باید مراقب رفتار خودمون باشیم. البته مشتری های ما در تعیین سن فقط خانمها نیستن. ولی نکته ای که تقریبا در همه مشترک هست اینه که انتظار دارن به سادگی ادعای اونها رو بپذیریم. وقتی هم این اتفاق نمیافته عصبی میشن که حالا مگه چی ازتون کم میشد؟

دسته ای از مراجعین اعضای تیمهای ملی نوجوانان و جوانان هستن. مثلا مدعی هستن اگر شش ماه از سنشان کم کنیم میتونن در عرصه بین المللی افتخار آفرینی کنن! قبل اومدنشون هم از پنجاه تا کانال سفارش میشن. وقتی هم دست رد بر سینه شون میزنیم انگار به شرف ملی خودمون توهین کردیم. جنجالی درست میکنن بیا و ببین! ظاهرا اون افتضاحات ناشی از ماجرای صغر سنی در عرصه های بین المللی ورزشی رو فراموش کردن.

اگرچه بارها به مراجع محترم قضایی توضیح دادیم که تعیین دقیق سن تا بیست و یکسالگی مقدور هست و بعد این سن باتقریب میشه این کار رو انجام داد ولی خیلی وقتها شاهدیم که پیرمردها و پیر زنها رو میفرستن که سنشون تعیین بشه.

پارامترهای مورد استفاده در تعیین سن شامل آرایش دندانی رنگ موها و سن استخوانی و بعضی موارد دیگه هست. خب در یک فرد کهنسال که دندونی نداره و استخوانهاش هم پوک شده چطور میشه سنشو تعیین کرد؟ درخت هم نیست که حلقه های رشد سالانه رو بشمریم.

تنها کاری که میشه کرد اینه که ازشون مصاحبه کنیم و مدارک سجلی و ... رو بررسی کنیم. من برای مصاحبه یه سئوال هوشمندانه ابداع کردم. اینکه چند تا پادشاه رو به یاد میارن. با این روش با تقریب سی سال سنشون رو تعیین می کنم. احتمالا این محدوده سنی که تعیین میکنم به درد هیچ مرجعی نمیخوره چون یه بچه شیرخوار هم فرق بابا و بابابزرگ رو میدونه.

خلاصه اینکه این خانم وارد اتاق میشه و میشینه. سال تولد در شناسنامه ۱۳۴۸ تعیین شده.

ــ متولد چه سالی هستی؟

ــ ۱۳۵۴

ــ پس چرا توی شناسنامه طور دیگه ای نوشته؟

ــ اشتباه شده. این شناسنامه مال خواهر بزرگترم بود که توی بچگی فوت کرد ولی پدرم اونو باطل نکرد. بعد که من به دنیا اومدم مال من شد!

یه داستان تکراری که همه به همین شکل تعریفش میکنن. نمیدونم کی اونا رو راهنمایی میکنه که این داستانو بگن. بالاخره بد نیست یه ورژن جدید از این ماجرا هم بیاد.

ازش میخوام مدارک تحصیلی خودشو بیاره.

چند روز بعد دوباره میاد و ادعا میکنه تمام مدارک دوران ابتدایی و راهنماییش معدوم شده و هیچ مدرکی نداره.

ــ چه سالی دیپلم گرفتی؟

ــ یادم نیست.

ــ مگه میشه آدم یادش بره؟

ــ فکر کنم سال ۶۷ بود.

ــ مطمئنی؟

دستشو توی کیفش میکنه و یه برگه قدیمی رو در میاره. کپی از مدرک دیپلمش هست. از دستش میگیرم. راست میگفت سال ۶۷ دیپلم گرفته بود.

ــ با این حساب توی سیزده سالگی دیپلم گرفتی!

ــ احتمالا!

ــ ازت قدردانی نشد یا اسمتو توی روزنامه ننوشتن؟ بالاخره کم چیزی نیست.

ــ ....

ــ یه نتیجه دیگه هم میشه گرفت. اینکه از یکسالگی رفتی کلاس اول! یعنی با شیشه شیر میرفتی سر کلاس؟

ــ آهان یادم اومد. دو سال جهشی زدم.

ــ ماشالا! پس از سه سالگی رفتی مدرسه.

ــ یادم نیست. ولی میگن خیلی زرنگ بودم.

ــ وقتی یه دروغ بزرگ میگی مجبوری پشت هم دروغ بگی. اونوقت اون دروغ بزرگ باورت میشه.

ساکت میشه و به زمین نگاه میکنه. اصلا دوست ندارم یکی رو مجبور به دروغ گفتن کنم. ولی باید کارمو درست انجام بدم.

ــ میدونی چیه دکتر! هیچی بهتر از صداقت نیست. راستش یه خواستگار برام اومده متولد ۵۳ هست. من هم گفتم متولد ۵۴ هستم. در این صورت حاضر شد باهام ازدواج کنه. حالا اگه شناسنامه منو ببینه همه چی لو میره. شما هم یه برادری در حق من بکن و اینو تاییدش کن.

خیلی متاسف شدم. دروغ گفتن کار خوبی نیست ولی یکی که قربانی نظام اجتماعی و سنتهای حاکم بر جامعه ما هست داره ناامیدانه دست و پا میزنه تا خودشو از این تابوها نجات بده و من هم دارم تلاش میکنم که اون سریعتر غرق بشه. از خودم بدم میاد. ولی چیکار میتونم بکنم؟ در حالیکه حقیقتو میدونم. تایید درخواست اون به منزله خیانت به تمام افرادی هست که به ما اعتماد میکنن.

ازش عذرخواهی میکنم و پرونده رو میبندم.