PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاومت یک علف کش، یک چالش جدید در کنترل شیمیایی



roya 90
03-13-2012, 12:31 PM
مقدمه: علف کشها یکی از مؤثرترین ابزارهای کشاورزان اند که می توانند درجنگ با علفها از آن استفاده کنند. استفاده از این مواد شیمیایی کشاورزی بطور قابل توجهی در سال های اخیر بویژه در کشورهایی که دارای سیستم کشاورزی پیشرفته تری هستند، افزایش یافته است.

ورود جمعیتهای علفی مقاوم به علف کشهای یکسان که بطور موثر درگذشته آنها را کنترل می کرد. یک مسأله جدی برای صنعت علف کش و برای استفاده کنندگان این محصولات است. این مرور به بررسی مختصری بر بررسی تاریخی بر روی تکامل تدریجی مقاومت به علف کشها، اهمیت و گسترش مشکل، عناصری که ورود جمعیتهای مقاوم را تحت تاثیر قرار می دهد، مکانیسم های فیزیولوژی مسئول این پدیده و چند پیشنهاد برای جلوگیری یا کاهش ایجاد مقاومت علفی به این مواد شیمیایی کشاورزی، می پردازد.

مقاومت، توانایی یک جمعیت گیاهی در عدم تاثیر پذیری از یک علف کش در نتیجه استفاده مداوم و پیوسته از علف کش برای مدتی طولانی است. این نوع مقاومت متفاوت از مقاومتی است که یک گونه هرگز توسط علف کشی که در معرض آن قرار نگرفته است کنترل نمی شود (مقاومت طبیعی).

بنابراین مقاومت به جمعیتی از گونه ها بر می گردد که قبلاً حساس بوده است و سپس از استفاده از علف کش دیگر نمی توان آنرا با همان میزان علف کش یا روزهای بالاتر کنترل کرد.

اولین گزارش در مورد مقاومت به علف کش از سال 1970 است یعنی زمانی که ریان 1970 نشان داد که جمعیتهای خاصی از Senecio Vulgaris در ایالت واشنگتن آمریکا را حتی با روزهای زیاد سیمازین دیگر نمی توان کنترل کرد. بررسی های پیونیرر همراه باریان وراد و سویچ نشان داد که این جمعیتها نه تنها به سیمازین مقاوم اند بلکه به سایر تریازینها نیز مقاوم اند.

در سال 1980، حدود 250000 هکتار در واشنگتن برآورد شد که تحت پوشش جمعیتهای Senecio مقاوم به تریازین ها هستند. پس از آن گزارشهای مربوط به مقاومت به تریازین ها به طور قابل توجهی افزایش یافته است. در مجارستان که بزرگترین تولید کننده ذرت بلوک سوسیالیستی است، استفاده از تریازین ها متوقف شده است (بجز بصورت مخلوط با سایر علف کشها) و این بدلیل این است که بیش از 75% زمینهای در نظر گرفته شده برای کشاورزی مورد هجوم گونه های مقاوم آمارانتوس قرار گرفته اند. حداقل 55 گونه علف در بیش از 20 کشور برآورد می شود که به این گروه از علف کشها مقاوم اند.

علفهایی که بخصوص به همه خانواده های علف کشهای مهم مقاوم اند در جدول یک ذکر شده است. حتی این زمان که تعدادی از موارد مقاوم به علف کش افزایش یافته است. زنگ خطر به اندازه آفت کشها به صدا در نیامده است. در 1980، جمعیتهای حداقل 428 گونه از حشرات و کرم های مقاوم به آفت کش شناسایی شده اند. این جمعیتها متعلق به 14 راسته و 83 خانواده مهم کشاورزی و دامپزشکی بود.

فاکتورهای تعیین کننده انتخاب بیوتیپهای مقاوم به علف کشها:

اجزاء اصلی که باعث ظهور مقاومت بیوتیپها به علف کشها می شود به طور مفصل توسط گرسل 1978 و گرسل وبعل 1982 شرح داده شده است. مهمترین این فاکتورها عبارتند از:

1ـ فشار انتخاب:

فشار انتخاب نتیجه مرگ و میر موثر است. میزان مرگ و میر از لحاظ دانه ها یا عوامل انتشاری در انتهای دوره رشد می باشد و بلافاصله پس از استفاده از علف کشها نیست. اگر ژنهای مقاومت بزودی در جمعیت یافت شود، مرگ و میر موثر باعث احتمال انتخاب افراد مقاوم منتخب تر و بیشتر می شود. بایستی توجه داشت که ژنهای کمک کننده مقاومت علف کش معمولاً در جمعیت علفهای حتی قبل از استفاده از علف کش وجود دارد و به دلیل ورود نمونه های مقاوم از سایر نواحی یا ایجاد توسط علف کش نمی باشد. این فقط فشار انتخابی است که توسط علف کش تحمیل می شود و باعث بسط و توسعه جمعیت مقاوم می گردد.

2ـ وجود علف کش در خاک:

علف کشهایی که اثر رسوبی طولانی دارند باعث می شوند که بر روی جمعیت علفی بیش از علف کشهایی که به آسانی در خاک پراکنده شده و با باد برده می شوند، فشار انتخابی داشته باشند. این احتمالاً یکی از دلایلی است که چرا مقاوم جمعیت علفی به گروهی از علف کشها بتازگی در سولفو نیلو راز کشف شده است. اگر علف کش زیاد پایا نیست، بانک دانه در خاک احتمال تکثیر بیوتیپهای مقاوم را با حفظ یک جمعیت زیادی از افراد و حساس که بلافاصله پس از اینکه علف کش اثر بیولوژیکی است را از دست داد رشد و تولید مثل می کنند، کاهش می دهد. علف کشهایی که بلافاصله در خاک غیر فعال می شوند لزوماً عاری و بری از مسأله مقاومت نیستند. برای مثال، علف هایی مقاوم به پاراکوت وجود دارد. این بیوتیپهای مقاوم اغلب بر اثر استفاده منظم و پیوسته پاراکوت بوجود می آیند یعنی شرایطی که معادل با فشار انتخابی بالا است.

3ـ فاکتورهای بیولوژیکی:

برخی از خصوصیات علفها باعث تاخیر در بسط و توسعه مقاومت به علف کش می شوند. همانطور که قبلاً ذکر شد. اگر چه مسأله مقاومت به علف کش در سالهای اخیر بدتر شده است، اصولاً به بدی مقاومت به قارچ کشها و حشره کشها نیست. علفها معمولاً قدرت تولید مثل بالایی دارند، که حتی در شرایط محیطی که برای رشد گیاه ایده آل نیست حفظ می شود. وقتی که به دلیل برخی از استراتژیهای کنترل جمعیت علفها در منطقه کاهش می یابد، تعداد اندکی که از دست علف کشها فرار می کنند مادر به تولید دانه های کافی هستند که می توانند بقاء بانک دانه را در خااک تضمین کند و اجازه جاودان سازی گونه ها را بدهد. این انعطاف جمعیتها به شدت رقت (یعنی اندکی و کمی) دانه های مقاوم که با استفاده مداوم از یک علف کش خاص انتخاب شده اند را تحت تاثیر قرار می دهد. عمر طولانی و خواب دانه در خاک نیز انتخاب بیوتیپهای مقاوم به علف کشها را به تاخیر می اندازد.

در پایان، عدم تطابق یا توانایی رقابتی کم علفهای مقاوم، در مقایسه با علفهای حساس، فاکتور دیگری است که بسط و توسعه مقاومت علف کش را به تاخیر می اندازد. وقتی که ژنی (که باعث مقاومت می شود) جانشین ژن دیگری (که مسول حساسیت است) در جمعیت شود، فرد جدید معمولاً شایستگی کمتری دارد چرا که در مقایسه با نوع اولیه دارای معایب فیزیولوژیکی است. این معایبها ژن جدید را در فرکانس (یعنی تکرار و میزان پراکندگی) بسیار پایینی در جمعیت نگه می دارد.

بنابراین، منطقی است که نتیجه بگیریم که اگر افراد مقاوم شایستگی بیشتری داشتند، در غیاب فشار انتخابی (علف کش)، آنها نوع غالب جمعیت شوند، و علف کش هرگز بطور موثر گونه های علفی را در اولین مکان کنترل نمی کند. پس شایستگی یعنی موفقیت تولید مثل یا آن بخش از ژنهایی که یک فرد در بانک ژنتیکی جمعیت باقی می گذارد. دو جزء اصلی آن بقاء تولیدمثل است.

در بررسی های اولیه که توسط کونارد و رادوسوویچ (1979)، رادوسویچ و هولت (1982)، انجام گرفت، این موضوع ذکر شد که بیوتیپهای مقاوم به تریازین نسبت به بیوتیپهای حساس ماده خشک کمتری تولید می کنند، که این حالت هم در شرایط رقابتی و هم غیر رقابتی صادق است. بیوتیپهای مقاوم همچنین بیش از آنکه با رقابت در بین خودشان تحت تاثیر قرار گیرند ، تحت تاثیر رقابت با بیوتیپهای حساس قرار می گیرند.

مشاهدات مشابهی نیز از مقاومت علفها به سایر علف کشها مثل Eleusine india مقاوم به دینیتر و آینلین بدست آمد. این کاهش در توانایی رقابت از لحاظ عدم توانایی علفهای مقاوم در انجام فرایندهای فیزیولوژیکی اساسی است، که در مناطقی که تحت تاثیر علف کشها می باشند بوجود می آید و علت مقاومت آنها نسبت به علف کشها است. بهر حال بررسی های اخیر نشان می دهد که مقاومت تریازین همیشه همراه با کاهش قدرت گیاه نیست.

roya 90
03-13-2012, 12:31 PM
اساس بیوشیمیایی مقاومت علف کش:

تفاوت در جذب علف کش، جابجایی و متابولیسم ممکن است به عنوان مکانیسم های احتمالی ذکر شود که تکامل تدریجی مقاومت علف کش را توضیح می دهد. بهر حال موارد مستند بهتری، شیوعی از تعییرات در محل عمل به عنوان مسئول این پدیده ذکر می کند. در مورد تریازین ها، مکانیسم عملکردشان شامل سرکوب فتوسنتز است که آنها مانع از انتقال الکترونها در فوتوسیستم (PSII) . II می شوند. این توقف و *** بین اولین پذیرنده الکترون (Q) و پلاستوکوئینون (PQ) است. در این ناحیه از غشاء تیلاکوئیدی یک پروتئینی با وزن مولکولی KD32 به عنوان پروتئین B یا QB است که تریازینها و پلاستوکوئیدی بر سر پیوند با آن با هم رقابت می کنند.

جانشینی یک اسید آمینه (سرین بجای گلسین) در این پروتئین کلروپلاستی مانع از اتصال تریازین ها می شود و باعث مقاومت به این گروه از علف کشها می شود. همچنین حداقل یک مورد مقاومت به تریازینها گزارش شد که به دلیل توانایی سم زدایی زیاد علف کش توسط بیوتیپ مقاوم ایجاد گردیده است. تغییرات محل اتصال علف کشها نیز به عنوان مسئول مقاومت به سولفونیلوراز ذکر می شود. در چنین شرایطی آنزیم استولاکتات سنتتاز حساسیتش را از دست می دهد و در مورد مقاومت به دی نیترونیاین ها ظاهراً یک توبولین تغییر یافته باعث ایجاد مقاومت درEleusine india می شود.

برای توضیح مقاومت به پاراکوات، دو مکانیسم فرض شده است. پاراکوات عمل فیتوتو کسیک خود را با ایجاد رادیکال های آزاد انجام می دهد. با مداخله در فوتوسیستم I، دیکاتیونیک پاراکوات به یک مونوکاتیون احیاء می گردد که باعث احیاء مولکول اکسیژن CD2 به یک رادیکال سوپراکسیدآنیون (O2) می گردد. پس باعث تجدید دیکاتیونیک پاراکوات می شود. در مقابل رادیکال O2 تولید پراکسید هیدروژن (H2O2) و رادیکال هیدروکسید(OH) می کند.

رادیکال های سوپراکسید و هیدروکسیل با پراکسید کردن اسیدهای چرب، غشاهای سلولی را تضریب می کنند. اولین مکانیسم مقاومت فرض شده که مربوط به برخی از گونه ها و بیوتیپهای مقاوم است، بررسی سطح آنزیم هایی (مثل سوپراکسید دسیموتاز) که قادر به از بین بردن رادیکال های آزاد تولید شده توسط پاراکوات در حضور نور هستند، می باشد. در بیوتیپهای مقاوم برخی از گونه ها مثل Hardeumglaucum وconyza boneriensis به نظر می آید که پاراکوات از محل فعالیتش در کلروپلاست محدود می شود (خارج می شود) اگر چه محل نهایی اش هنوز روشن نشده است.

برای مثال در H گلاکوم هیچ تفاوتی در فعالیت آنزیم های سوپراکسید دسیموتاز، کاتالازو پراکسیداز بین بیوتیپهای مقاوم و حساس دیده نشد. هر دو بیوتیپ از لحاظ نفوذپذیری پاراکوات به غشاء پلاسمایی یا به غشاءهای پوشش کلروپلاست نشان مشابه اند. نفوذ پذیری کوتیکل به پاراکوات در هر بیوتیپ یکسان است، بهر حال، انتقال علف کش از سطح برگ در بیوتیپ مقاوم در مقایسه با درجه انتقال خاصی که در بیوتیپ حساس وجود دارد، نامشخص است (کم اهمیت است). بر اساس این نتایج فرض شده، است که مکانیسم مقاومت بر اساس جلوگیری از دخول پاراکوات از سیتوپلاسم بوسیله حبس در گزینم اپوپلاست، دیواره های سلولی و فضای داخل سلولی اتفاق می افتد.

جلوگیری و کنترل مقاومت

یک سخن مشهور است که بهترین راه حل مواجه با علف کش پیشگیری است. بایستی از آن اعمال کشاورزی که باعث فشار انتخابی بالا می شود جلوگیری کرد. مثل: استفاده از علف کشهای بسیار مقاوم و ماندگار، دوزهای بالا، استفاده مداوم از تنها یک علف کش و استفاده از یک کشت که تنها بسته به روشهای شیمیایی حذف علفها دارد. بایستی خاطر نشان شد که استفاده گردشی از علف کشها با مکانیسم های عملکردی متفاوت مثل استفاده از مخلوطی از آنها توصیه می گردد.

در انتخاب مخلوط، علف کشها بایستی دارای مکانیسم های متفاوت عملکردی باشند. وقتی که ظهور جمعیتهای مقاوم در سطح زمین اثبات شد، مراحل لازم بایستی انجام گیرد تا مانع از انتشار آنها شود، دقت لازم مبذول گردد تا مانع از تولید دانه و انتشار آن شود. استفاده از علف کش و سایر مکانیسم ها بایستی با دقت کافی انجام گیرد بطور کلی بایستی در نظر داشت که هر علف کشی دارای مقاومت متقابل با علف کشهای همان خانواده شیمیایی و یا حتی با علف کشهایی که رابطه شیمیایی ندارد، دارد. کشاورز بایستی همیشه برچسب محصولات را بخواند و عاقلانه علف کش مورد نظرش را انتخاب کندعلفهای مقاوم به علف کش به طور قابل توجهی در ویسکونزین و غرب میانی در حال افزایش است.


علفهای مقاوم به علف کش به طور قابل توجهی در ویسکونزین و غرب میانی در حال افزایش است. سه گزارش نهایی اداره کنترل محصولات ویسکونزین جزئیات مشروحی را در مورد دم روباهی غول پیکر، تا جزیره سیاه شرقی و دم روباهی سبز که مقاوم به ALS هستند گزارش داد. در این مقاله، من بسیاری از سؤالاتی که به طور مداوم راجع به علفهای مقاوم به علف کش پرسیده می شود پاسخ داده ام.

roya 90
03-13-2012, 12:32 PM
● چه علفهای شناخته شده ای می باشند که دارای بیولتیپ های مقاوم در ویسکونزین می باشند؟
▪ مواد مستند از مقاومت شامل این موارد است: لابسکوارتها، خرفه نرم، برگ مخملی، کوچیا مقاوم به تریازین، دم روباهی غول پیکر و علف خرچنگ بزرگ مقاوم به ACC آز، و دم روباهی غول پیکر، دم روباهی سبز، تا جزیزی (عنب الثعب، انگورسگ) سیاه شرقی، شاهدانه یا کنف آبی و کوچیا مقاوم به ALS .

● ببیوتیپ چیست؟
▪ بیوتیپ به گروهی از گیاهان هم گونه اتلاق می شود که در یک ویژگی متفاوت اند. در این مورد، آنها در مقاومت نسبت به علف کش متفاوت اند. برای مثال، بیوتیپ نرمال برگ مخملی به آترازین (حساس است)، اما چند ناحیه در ایالت وجود دارد که بیوتیپ های برگ مخملی مقاوم به آترازین در آن رشد می کنند. تمامی این گیاهان برگ مخملی اند فقط بیوتیپ های متفاوتی از آن هستند.

● آیا شما می توانید مفاومت یک گیاه را از ظاهرش تشخیص دهید؟ ▪ خیر. یک گیاه مقاوم از لحاظ ظاهری شبیه به یک گیاه حساس است. تغییرات ژنتیکی و بیوشیمیایی درون یک گیاه است که مقاومتی غیر قابل دیدن را ایجاد می کنند.

● با چه شواهدی می توان ثابت کرد که یک علف ممکن است مقاوم باشد؟
▪ اگر شما به تمامی سؤالات زیر جواب بله بدهید، می توان شک کرد که این علف مقاوم است:
▪ آیا علف کش معمولاً این گونه های علفی را کنترل می کند؟
▪ آیا سایر گونه های علفی در همان محلی که این علف سالم باقی می ماند از بین می روند؟
▪ آیا این علف تنها گونه علفی است که در این حوزه است؟
▪ آیا علف کش مشابهی یا علف کش دیگری به همین روش قبلاً در همین منطقه استفاده شده است؟
▪ آیا شما از مقلدهای بالقوه ای که در سؤال بعدی ذکر شده است جلوگیری کرده اید؟
اگر منطقه برای کنترل علف نیاز دارد که دوباره اسپری شود و شما بسیار معتقدید که این علف مقاوم است، از یک علف کش دیگر با روش کاری متفاوت استفاده کنید. پولتان را با اسپری مجدد همان علف کش در آن منطقه بدلیل مقاومت به هدر ندهید. برای اثبات مقاومت، یک تکه کوچکی از زمین را با علف کش اسپری دستی کنید.

● چگونه می توان مقاومت علف کش را تقلید کرد؟
▪ شرایط اندکی وجود دارد که ممکن است یک مشکل یا مسأله مقاومتی را تقلید کرد. دقت کنید که آیا علف به طور طبیعی به علف کش مقاوم است یا نه. برای مثال Pinnacle نمی تواند علف تاجریری را در زمینهای سویا کنترل کند. این مورد حالت مقاومت نیست. علفهایی که پس از استفاده از علف کش غیر رسوبی ظاهر می شوند. نیز مقاوم نیستند، اما دیگر به زمان ظهورشان توجه نشود می توان به عنوان مقاوم در نظر گرفت. آب و هوای سخت مثل خشکسالی می تواندایجاد علفهایی کند که به استفاده از علف کش مقاوم اند، اما این حالت نیز مقاومت نیست. خطاهای استفاده مثل نقاطی که اسپری نمی شوند، میزان علف کش اشتباه و غیره نیز بایستی به عنوان مقلدان مقاومت حذف شود. (منظور از مقلد شرایطی است که حالت مقاومت را ایجاد می کند اما در واقع این مقاومت ایجاد شده مقاومت حقیقی نیست بلکه مقاومتی تقلیدی است، مترجم،).

● آیا من می توانم از میزان علف کش بیشتری برای کنترل علف مقاوم استفاده کنم؟
▪ خیر. بیوتیپ های مقاوم اغلب چندین برابر بیش از بیوتیپ های و طبیعی به علف کش مقاوم اند. در آزمایشات گلخانه ای، بایستی میزان Accent حدود ۲۰ برابر بیشتر استفاده کرد تا دم روباهی غول پیکر مقاوم به ALS در همان سطح دم روباهی غول پیکر حامل کنترل کرد. با تاجریزی سیاه شرقی مقاوم به ALS میزان Raptor بایستی ۱۳۳ برابر بیشتر کرد تا به همان سطح کنترل تاجریزی حامل دست یافت. برگ مخملی مقاوم به آترازین و یسکونزین نیز حدود ۱۰۰ برابر مقاوم تر از برگ مخملی حامل است، نتوانستیم این علف کشها را آنقدر زیاد کنیم تا بتواند این بیوتیپهای مقاوم را بکشد اگر چه که این حد بالا نیز قانونی بود.

● اگر ما استفاده از آن علف کش را برای ۱۰ سال متوقف کنیم آیا مقاومت از بین می رود؟
▪ بطور واقع گرایانه، مقاومت دوباره شروع می شود. چرا که مقاومت همیشگی است زیرا درصد زیادی از دانه های در خاک حاوی ژنهای حامل مقاومت اند. توجه داشته باشید که در یک منطقه ۵۰% دانه در خاک مقاوم و ۵۰% حساس اند. اگر چه علف کشهای متفاوت در این سال اسپری شده اند، حدود ۵۰% دانه هایی که از آن فرار می کنند هنوز مقاوم باقی مانده اند و علاوه بر این که دانه های مقاوم همچنان در خاک باقی می ماند دانه های مقاومتری را برای سالهای آتی تولید می کنند. زمانی که تغییر ژنتیکی بسوی این مقاومت اتفاق افتاده است، این مقاومت در آن سطح باقی می ماند. بیوتیپهای مقاوم به تریازین یک استشاد هستند چرا که آنها نسبتاً نیرو و قدرت کمتری دارند و دانه های کمتری نسبت به بیوتیپهای حساس تولید می کنند. پس از سالها، مقاومت به تریازین ممکن است به آرامی کاهش یابد، اما اگر تریازین مجدداً استفاده شوند این مقاومت به سرعت افزایش پیدا می کند.

● اگر یک دانه به علف کش مقاوم است، چگونه می توان آن را کنترل کرد؟
▪ معمولاً علف های مقاوم به علف کش به سایر علف کشهایی که به روش یکسانی عمل می کنند مقاوم اند. بهر حال، شما قادرید که علف مقاوم به علف کشهایی که روش عملکردی متفاوتی دارند کنترل کنید. برای مثال، دیکامبا(یک تنظیم کننده رشد) لامسبکواترهای معمول مقاوم به تریازین را کنترل می کند. نمونه هایی از علفهای مقاوم در سایر قسمتهای کشور یا دنیا وجود دارند که دارای مقاومت چند گانه اند. با یک مقاومت چند گانه، یک بیوتیپ ممکن است به دو یا چند روش عملکردی متفاوت مقاوم باشد، مثلاً یک بیوتیپ که هم به تریازینها و هم به بازدارندگانALS مقاوم است.

● چگونه می توان از مقاومت جلوگیری کرد؟
▪ تنها روشی که بطو رکامل می توان از مقاومت جلوگیری کرد استفاده نکردن از علف کشها است. هر زمان که علف کشی استفاده می شود یک شانس برای افزایش بیوتیپی مقاوم بوجود می آید. بهر حال، ما می توانیم چندین کار را برای به تأخیر انداختن مقاومت انجام دهید: ۱) استفاده از IPM و اسپری مجدد مناطق تنها در صورت لزوم، ۲) ایجاد چرخش در بین علف کشهای با روشهای مختلف عملکرد، ۳) مخلوط کردن علف کشهای با روش عملکردی مختلف در تانک اسپری، ۴) شخم زدن و پاکن کردن مرتب علفها، با ماشینهای محوری، ۵) استفاده چرخشی از علف کشهای با روشهای عملکردی مختلف در محصول یا کاشت متوالی محصولاتی چون یونجه یا گندم که اغلب با علف کشها درمان نمی گردند، ۶) پرهیز از اسپری کردن علفهای مقاوم از یک منطقه تا منطقه دیگر چرا که مقاومت افزایش می یابد.

● آیا همه علف کشها دارای دیسک مشابهی از جهت ایجاد مقاومت دارند؟ ▪ به نظر می آید که پتانسیل مقاومت علف کش با برخی روشهای عملکردی نسبت به بقیه بیشتر است. بازدارندگان ALS و بازدارندگان ACC آز دو گروهی هستند که دارای یک دیسک بالاتری نسبت به سایرین هستند و بایستی با دقت بیشتری استفاده شوند. خطر مقاومت تریازین نیز به دلیل سالهای زیادی که تریازین استفاده شده است بالاتر است. اگر چه سایر علف کشها ممکن است روشهای عملکردی با دیسک پایین تری داشته باشند، بایستی دقت کرد که استفاده بیش از حد یا سوء استفاده از این علف کشها نشود. برای مثال، گلیفوسات احتمالاً روش عملکردی کم خطرتری را دارد. چند سال قبل، اذعان شد که مقاومت گلیفوساتی اتفاق نمی افتد. بهر حال، اکنون دو گونه علف با بیوتیپهای مقاوم به گلیفوسات وجود دارد.

● در کجا من می توانم یک لیست درستی از علفهای مقاوم به علف کش پیدا کنم؟
▪ Ian Heap دارای وب سایتی است که اطلاعات، لیستها و خلاصه ای از علفهای مقاوم به علف کش را در خود دارد