tania
02-22-2012, 10:07 PM
(http://www.irbar.com/)همان گونه که در ماجرای قتل یک زن در شهرک بهارستان اصفهان مشاهده شد، برادر قاتل به عنوان اولین فرد مطلع با انجام تکلیف قانونی خود طی تماسی مراتب نگرانی خود را به مرکز فوریت های پلیسی اصفهان اطلاع می دهد. پس از آن مرکز مذکور وظیفه دارد در نخستین اقدام با کسب اطلاعات مقدماتی از چگونگی وقوع ماجرا، هدایت عملیات را به عهده بگیرد و با آموزش لازم تیم پلیسی را به محل اعزام کند
بنابر آنچه شنیده شده ماموران پس از عزیمت به محل مورد نظر در کنار در خانه محل حادثه با شنیدن اظهارات مادر و برادر قاتل مطمئن می شوند که مقتول در خانه و در اسارت جوان شرور است اما به دلیل نداشتن مجوز قضایی وارد منزل نمی شوند.در همین شرایط صدای فریاد زن بلند می شود، جیغ می کشد و به قتل می رسد و پس از آن ماموران وارد محل می شوند و قاتل را دستگیر می کنند اما این ورود زمانی صورت می گیرد که زن نگون بخت دیگر زنده نبوده است.بند یک ماده 21 قانون آیین دادرسی در امور کیفری تکلیف را در این مورد روشن کرده است و می گوید؛ جرم در مواردی مشهود است که در مرئی و منظر ضابطین دادگستری واقع شده یا بلافاصله ماموران یاد شده در محل وقوع جرم حضور یابند یا آثار جرم را بلا فاصله پس از وقوع مشاهده کنند. قانونگذار در بند2 ذیل همان ماده یک نیز تصریح می کند؛در صورتی که دو نفر یا بیشتر ناظر وقوع جرم باشند یا مجنی علیه بلافاصله پس از وقوع جرم شخص معینی را مرتکب جرم معرفی کند نیز جرم از موارد مشهود محسوب می شود.با توجه به این موارد قانونی و حادثه پیش آمده این مساله باقی می ماند که ماموران چگونه قادر بودند بدون دستور قضایی وارد خانه متهم شوند. بند 5 ماده 21 در این رابطه می گوید؛ در مواردی که صاحبخانه بلافاصله پس از وقوع جرم ورود ماموران را به خانه تقاضا کند، ماموران می توانند بدون دستور قضایی وارد محل شوند. در چنین شرایطی می بینیم که قانون صراحتاً تکلیف پلیس را روشن کرده و از آنجا که این مورد از موارد جرائم مشهود تلقی می شده و مالک منزل نیز حاضر بوده و دق الباب را مجاز می دانسته ماموران می توانسته اند به محض حضور و درک شرایط در را گشوده و به نجات زن مقتول بپردازند. چنانچه شواهد نشان می دهد صدای جیغ و فریاد کمک خواهی مقتول دقایقی پس از حضور ماموران شنیده شده است و ممکن بود با اقدام به موقع آنها این قتل رخ ندهد.تشریح این مسائل به آن دلیل است که نقایص موجود مورد بررسی قرار بگیرد و مسوولان انتظامی به رفع آن بپردازند و با ارائه آموزش های لازم در چنین شرایطی یا موارد مشابه آن جان قربانیان را نجات دهند. چگونه برخی افراد که با مشاهده بعضی از مصادیق مفاسد اجتماعی و جرائم خرد ناشی از رفتارهای نوجوانان و جوانان فریاد بر می آورند، اکنون به این مسائل بی توجه هستند. علاوه بر این نکات در مجموع وقوع جنایت را باید علامت بیماری جامعه تلقی کرد و هرچه این امر شدت یابد، توجه بیش از پیش را می طلبد. در حقیقت همه چیز در مداخله به موقع نهفته است که متاسفانه امروز صورت نمی گیرد.مطالعه یی که بر کودکان کودکستانی در مونترال در رابطه با پرخاشگری و مساله سازی انجام شده، نشان داد کسانی که در پنج سالگی پرخاشگری زیادی از خود نشان می دادند در آغاز سال های نوجوانی یعنی فقط 5 تا 8 سال بعد نیز شواهد بیشتری از بزهکاری را از خود متظاهر ساخته اند. البته نکات بسیاری در انحراف فرد به بزهکاری و جنایتکاری وجود دارد مانند محل تولد و چگونگی رشد و شیوه تربیت و رویه های جاری مجموعه نظام حاکم برای پیشگیری و آموزش که اشکان - متهم به قتل اصفهانی - دقیقاً نمونه یی از این موارد است. او فردی خشن، تند خو، عصبانی و پرخاشگر است که از حشیش استفاده می کرده و بعضاً خانواده اش را نیز مورد آزار قرار می داده و بررسی ها نشان می دهد او قبلاً در شعب جزایی دادگستری سابقه نزاع داشته و سرانجام نیز این راه او را به سمت نیستی هدایت کرد.
بنابر آنچه شنیده شده ماموران پس از عزیمت به محل مورد نظر در کنار در خانه محل حادثه با شنیدن اظهارات مادر و برادر قاتل مطمئن می شوند که مقتول در خانه و در اسارت جوان شرور است اما به دلیل نداشتن مجوز قضایی وارد منزل نمی شوند.در همین شرایط صدای فریاد زن بلند می شود، جیغ می کشد و به قتل می رسد و پس از آن ماموران وارد محل می شوند و قاتل را دستگیر می کنند اما این ورود زمانی صورت می گیرد که زن نگون بخت دیگر زنده نبوده است.بند یک ماده 21 قانون آیین دادرسی در امور کیفری تکلیف را در این مورد روشن کرده است و می گوید؛ جرم در مواردی مشهود است که در مرئی و منظر ضابطین دادگستری واقع شده یا بلافاصله ماموران یاد شده در محل وقوع جرم حضور یابند یا آثار جرم را بلا فاصله پس از وقوع مشاهده کنند. قانونگذار در بند2 ذیل همان ماده یک نیز تصریح می کند؛در صورتی که دو نفر یا بیشتر ناظر وقوع جرم باشند یا مجنی علیه بلافاصله پس از وقوع جرم شخص معینی را مرتکب جرم معرفی کند نیز جرم از موارد مشهود محسوب می شود.با توجه به این موارد قانونی و حادثه پیش آمده این مساله باقی می ماند که ماموران چگونه قادر بودند بدون دستور قضایی وارد خانه متهم شوند. بند 5 ماده 21 در این رابطه می گوید؛ در مواردی که صاحبخانه بلافاصله پس از وقوع جرم ورود ماموران را به خانه تقاضا کند، ماموران می توانند بدون دستور قضایی وارد محل شوند. در چنین شرایطی می بینیم که قانون صراحتاً تکلیف پلیس را روشن کرده و از آنجا که این مورد از موارد جرائم مشهود تلقی می شده و مالک منزل نیز حاضر بوده و دق الباب را مجاز می دانسته ماموران می توانسته اند به محض حضور و درک شرایط در را گشوده و به نجات زن مقتول بپردازند. چنانچه شواهد نشان می دهد صدای جیغ و فریاد کمک خواهی مقتول دقایقی پس از حضور ماموران شنیده شده است و ممکن بود با اقدام به موقع آنها این قتل رخ ندهد.تشریح این مسائل به آن دلیل است که نقایص موجود مورد بررسی قرار بگیرد و مسوولان انتظامی به رفع آن بپردازند و با ارائه آموزش های لازم در چنین شرایطی یا موارد مشابه آن جان قربانیان را نجات دهند. چگونه برخی افراد که با مشاهده بعضی از مصادیق مفاسد اجتماعی و جرائم خرد ناشی از رفتارهای نوجوانان و جوانان فریاد بر می آورند، اکنون به این مسائل بی توجه هستند. علاوه بر این نکات در مجموع وقوع جنایت را باید علامت بیماری جامعه تلقی کرد و هرچه این امر شدت یابد، توجه بیش از پیش را می طلبد. در حقیقت همه چیز در مداخله به موقع نهفته است که متاسفانه امروز صورت نمی گیرد.مطالعه یی که بر کودکان کودکستانی در مونترال در رابطه با پرخاشگری و مساله سازی انجام شده، نشان داد کسانی که در پنج سالگی پرخاشگری زیادی از خود نشان می دادند در آغاز سال های نوجوانی یعنی فقط 5 تا 8 سال بعد نیز شواهد بیشتری از بزهکاری را از خود متظاهر ساخته اند. البته نکات بسیاری در انحراف فرد به بزهکاری و جنایتکاری وجود دارد مانند محل تولد و چگونگی رشد و شیوه تربیت و رویه های جاری مجموعه نظام حاکم برای پیشگیری و آموزش که اشکان - متهم به قتل اصفهانی - دقیقاً نمونه یی از این موارد است. او فردی خشن، تند خو، عصبانی و پرخاشگر است که از حشیش استفاده می کرده و بعضاً خانواده اش را نیز مورد آزار قرار می داده و بررسی ها نشان می دهد او قبلاً در شعب جزایی دادگستری سابقه نزاع داشته و سرانجام نیز این راه او را به سمت نیستی هدایت کرد.