PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : قالی بافی



sunyboy
01-27-2012, 09:53 PM
بسمه تعاليدر هنر و صنعت فرشبافي نقشه يك بخش مهم و به تعبيري اساسي ترين بخش كار به شمار مي رود. در كنار مسائل و عوامل مهم كه تشكيل دهنده اعتبار و ارزش فرش به حساب مي آيند اصلت و هويت ملي يك فرش از روي نقشه آن شناخته مي شود. بطور كلي هر قوم يا ملتي داراي فرهنگ خاص خود هستند كه با مطالعه بررسي و پرداختن به آن مي توان آن قوم را از اقوام ديگر تميز داد. نقشه فرش نيز يك كتاب فرهنگ يا قوم را بر سادگي و زيبايي هر چه تمام تر براي ما بيان كرده و روشن مي سازد. هر گاه در يابيم كه ريشه اين نقوش نشأت گرفته در كجا و در چه تاريخي است در واقع به ريشه عميق اين نقوش و عجين بودن آن با فرهنگ آن قوم پي برده ايم.

حال با توجه به گستردگي و ريشه دار بودن هنر فرش بافي اين سؤال را مطرح مي كنيم كه: كدام قوم يا ملتي و در چه زمان و تاريخي توانسته است اولين قالي را بافته است؟ پاسخ دادن به اين سؤال بسيار مشكل ويا شايد غير ممكن باشد. زيرا هيچ سند دقيق و روشني در مورد اينكه قالي در چه زمان و در چه مكاني بافته شده است در دسترس بشر نيست. مسلمأ به وجود آمدن فرش به شكل امروزي نياز به يك سير تكاملي بلند مدت دارد، زيرا نمي توان قبول كرد كه انسان به يكباره به اين تكنيك رسيده باشد كه ميتواند آثار ارزشمندي را خلق نمايد. بنابراين بايد در اين خصوص به بافته هايي كه از نظر تكنيكي ضعيف تر هستند توجه كرد و آنها را مورد ملاحضه قرار داد، شايد اولين زير انداز بافت دست بشر جنوب خراسان را بتوان نمد دانست زيرا نمد از درهم فرو رفتن پشمها بوسيله فشار به وجود مي آيد.
همچنين با توجه به شواهد و قوانين موجود و آثار بر جاي مانده از زندگي انسانهاي جنوب خراسان ابتدايي ترين نوع بافت به شكل امروزي شال و گليم دانست با تحولي كه اين دست بافته ها در طول تاريخ داشته اند،فرش پرداز متجلي مي شود فرش نيز سير تكاملي خاصي را در طول تاريخ گذرانده تا به شكل امروزي در امده است. هنر قاليبافي بعنوان هنري تكامل يافته و پيشرفته متأثر از هنرهايي همچون گچبري، سفال گري، فلز كاري وحجاري است. مي دانيم كه هنرمندان اين رشته ها از زمانهاي گذشته با نقش كردن نشانه ها و هنر فرهنگي قوم خويش بر روي آثار خود اسناد تاريخي با ارزش را براي آينده باقي گذاشته اند هنرمندان قالي باف نيز تحت تأثير همين نقوش و با الهام گيري از آنها قالي هاي خود را آذين مي بخشيدند.

پشم و الياف مويي:
پشم از دسته الياف حيواني(الياف شبيه مو) است. الياف پشم در بسياري از نقاط جهان اهميت اقتصادي بسزايي پدا كرده است و اصطلاح پشم در بسياري از نقاط جهان منحصراً براي الياف مويي پوشش گوسفند اطلاق شده و بهترين نوع پشم ايراني پشمهاي گوسفندان مناطق كرمانشاه،خوزستان، خراسان،آذربايجان و پشمهاي گوسفندان نژاد بلوچي هستند كه پشمهاي مناطق كرمانشاه و خوزستان داراي الياف قطور و بلند بوده و مورد مصرف فرشهاي درشت بافت و پشمهاي آذربايجان، خراسان و بلوچ از نوع پشمهاي ظريف و نرم و داراي الياف متوسط و معمولي و مناسب فرشهاي ريز بافت مي باشند.

روش جدا كردن پشم از پوست گوسفند:


چيدن پشم از بدن ميش زنده كه اين عمل بوسيله قيچي و يا كارد و معمولاً سالي دو باردر بهار و پاييز صورت مي گيرد و به نام پشم بهاره و پاييزه مشهور است و در بعضي مناطق پشم را سالي يكبار و يا دو سالي يكبار مي چينند.
چيدن پشم از پوست بدن حيوان ذبح شده: اين هم بوسيله قيچي دستي صورت مي گيرد.

بهترين راه براي تهيه پشم چيدن آن قبل از ذبح مي باشد.
پشم به طور طبيعي به رنگهاي سفيد، سفيد تيره،زرد، خاكستري، قهوه اي و سياه ديده مي شود كه بهترين و با ارزش ترين آنها پشم سفيد است زيرا به سهولت مي توان آن را به هر رنگي در آورد.


مراحل تبديل پشم به خامه قالي بافي(نخ پشمي)


سرت كردن
حلاجي و شستشو
مرحله ريسندگي
مرحله رنگ ريزي



مرحله سرت كردن: مشخصات پشم به محل پرورش، نژاد و طرز تغذيه گوسفند بستگي دارد و همچنين پشمهاي قسمتهاي مختلف بدن گوسفند از لحاظ كيفيت و ظرافتيكسان نيست و آنجه در جنوب خراسان متداول مي باشد به شرح ذيل مي باشد:

الف) پشم سفيد درجه يك: اين نوع پشم شامل كل پشمهاي سفيد بدن گوسفند و بدون در نظر گرفتن پشمهاي دست و پاي حيوان مي شود.
ب) پشم سفيد درجه دو: اين نوع پشم شامل پشمهاي سفيد دست و پاي حيوان و پشمهاي سفيد الياف كوتاه مي باشد.
ج) پشم الوان: مخلوطي از پشم هاي سياه و قهوه اي شتري و خاكستري و ساير رنگها مي باشد.
د) پشم شكري «كبود»: پشمهايي كه كمي تيره از پشمهاي سفيد باشند در اين رده قرار مي گيرند.
هـ) پشم مشكي:چنانچه درصدبيشترپشمهاي موردسرت مشكي باشندآنهارا در اين طبقه قرار ميدهند.


مرحله حلاجي و شستشو: پس از طبقه بندي پشم هر قسمت از پشم تفكيك شده و با دست و يا ماشين حلاجي مي شود. و بعد شسته مي شوند و بعد خشك مي كنند و شستشوي پشم در روي بدن حيوان به صورت ابتدايي با آب ساده و يا با آب و صابون در داخل رودخانه و يا حوضچه هاي معمولي صورت مي گيرد و به اصطلاح به آن گرده شور مي گويند.

مرحله ريسندگي: بعد از اينگكه پشم تميز شد و براي اينكه الياف حلاجي شده به صورت هاي محكمي تابيده و جهت مصرف در قاليبافي و يا جاجيم و گليم و غيره در آيد نياز به رسيدن دارد و در قديم و حالا كمتر ريسندگي به وسيله دست صورت مي گرفت. بدين صورت بود كه پشم آماده شده را بوسيله ابزار چوبي به نام دوك مي ريسيدند و نحوه عمل بدين ترتيب بوده است كه پشم به صورت كلافهاي روي مچ دست قرار داده در اين حالت شخص ريسنده پشم را به تدريج از مچ دست به سمت دوك به مقدار زياد باز نموده و به صورت نخ نيم تاب در آورده و با چرخ دادن دوك و با شيوه خاصي به تدريج پشم نيم تاب را به سر دوك هدايت كرده و در اثر گردش دوك پشم تاب لازم را يافته و به نخ تبديل شده و به دور دوك پيچانده مي شود.

پشم ريسي ماشيني: پشم شسته و خشك شده را كه ابتدا به نسبتهاي لازم مخلوط آب و روغن روي آن پاشيده اند پس از حدو 12 ساعت توسط دستگاه حلاجي زده شده و در دستگاه كاردنيك(كرميل) كه كار به نظم كشيدن الياف پشم و تبديل پشم طي مراحل به صورت اتوماتيك به نخ تبديل مي شود.
نمره پشم با يكي از عوامل درجه بندي، نمره پشم است. نمره پشم به ظرافت و طول الياف آن بستگي دارد.
پشم يا كرك بره: ظريف ترين پشم از برهجوان هشت ماهچيده مي شود كه كيفيت بسيار لطيف و عالي دارد و شش ماه بعد در 14 ماهگي پشم گوسفند قويتر و ضخيم تر مي شود و بدين ترتيب هرچه گوسفند مسن تر شود كيفيت پشم آن نا مرغوب تر خواهدشد.
پشم قوچ: پشمي است كه ضخامت و كلفتي آن از حد معمولي بيشتر است.
پشم ميش: پشمي كه در آن تارها يا يكدست يا مخلوط است.

خصوصيات فيزيكي پشم:
استحكام كشش تا حد پارگي پشم در شرايط خشك 7/1-1 گرم بر دينر و اين استحكام در حالت خيس6/1-8/0 گرم دينر مي باشد.

تأثير حرارت:
اگر پشم براي مدت زيادي در صد درجه سانتي گراد حرارت داده شود از استحكام آن كاسته شده و حالت نرمي و لطافت خود را از دست مي دهد و. در حرارت 130 درجه سانتي گراد تجزيه شده و به زردي مي گرايد.و در 300 درجه سانتي گراد سوخته و كز مي كند. پشم در مجاورت با شعله سوخته و از خود بوي پر يا موي سوخته مي دهد و در اثر دور كردن شعله سوختن پشم متوقف مي گردد.

تأثير نور آفتاب:
كراتين پشم تحت تأثير نور آفتاب تجزيه شده و گوگرد پشم نيز به اسيد سولفوريك تبديل گرديده و سبب تغيير رنگ پشم و خشن شدن آن در زير دست شده و از استحكام آن كاسته مي شود.

تأثير اسيدها:
پشم در اسيد سولفوريك داغ به طور كامل تجزيه مي گردد، در اسيد نيتريك نيز پشم را اكسيد كرده و به آن صدمه مي زند ولي پشم در مقابل ساير اسيدها مقاوم است.

تأثير قليايي ها:
كراتين پشم در مقابل مواد قليايي حسا بوده و در سود سوز آور حل مي شود.
شستشو و عمليات تحميكي پشم در محيط قليايي بايد ملايم و با دقت انجام گيرد و حتي اگر سود غليظ و داغ باشد باعث صدمه ديدن پشم و زردي ان مي شود. مواد قليايي ضعيف مثل آمونياك، بوراكس و فسفات سديم تأثير سوء زيادي روي پشم ندارند.

تأثير مواد احياء كننده:
مواد احياءكننده باندهاي دي سولفيد موجود در ليف پشم را مي شكنند.

تأثير رطوبت: پشم بيش از هر چيز ديگري به آساني رطوبت را جذب نموده و به راحتي نيز آن داغ و بخار در مدت كوتاهتري روي ليف پشم اثر گذاشته و تز استحكام آن مي كاهد.
الياف پشم داراي شفافيت و درخشش طبيعي است كه با توجه به نوع و خصوصيات آن متفاوت مي باشد. شفافيت ليف بستگي به فرم و طبيعت ليف و ميزان انعكاس نور از سطح ليف دارد به طور مثال پشم گوسفندان نژاد انگليسي لينكن وليستر به نسبت منعكس نمودن نور حالت شفافيت و باقي ابريشم را دارد و رنگ پشم گوسفنداني كه معمولاً براي توليد پشم پرورش داده مي شوند سفيد مي باشد.

به دست آوردن رنگ مورد نياز در رنگرزي:
در روش رنگرزي سنتي با توجه به نياز براي بدست آوردن رنگهاي تازه و بديع در هنر و صنعت مهم فرش و ديگر هنرهاي وابسته و گذشتن از سد محدود سه رنگ اصلي( قرمز، زرد، آبي) مي توان از مخلوط كردن مواد رنگ طبيعي استفاده كرد كه البته در اين امر دانش و تجربه امروزه كاربرد فراواني دارد.
رنگهاي اصلي موجود در طبيعت(قرمز، زرد، آبي) با استفاده از رنگدانه هاي طبيعي پديد مي آيند و اين سنت و دانش مربوطه با روشهاي اجرايي آن از دير باز پديد آمده و مورد استفاده اهل فن بوده است.
رنگ قرمز: در اين رابطه براي بدست آوردن رنگ قرمز مي توان از قرمز دانه يا روناس بهره گرفت.
رنگ زرد: اين رنگ از انواع اسپرك، زعفران و برخي مواد ديگر بدست مي آيد.
رنگ آبي: اين رنگ بيشتر از نيل حاصل مي شود اما براي بدست آوردن رنگهاي تركيبي انواع سبزها، بنفشها و يا هر رنگي ديگر از روشهاي تركيبي استفاده مي شود.
رنگ بنفش: براي بدست آوردن اين رنگ، خامه پشم را پس از رنگ كردن با روناس يا قرمز دانه قليايي مي كنند.
رنگ سبز: در اين روش خامه پشم را پس از رنگ كردن با اسپرك يا چوب زرد آن را وارد خم مي كنند و با همين روشهاي تركيبي مي توان نسبت به تهيه كليه رنگها اين عملكرد را انجام داد. همچنين براي بدست آوردن روشني و سيري رنگ مي توان با كنترل عواملي همچون مدت زمان رنگرزي، غلظت رنگ و … به نتيجه دلخواه رسيد.

مواد رنگزاي طبيعي: همان گونه كه قبلاً بيان گرديد بسياري از مواد مورد استفاده در كار رنگرزي الياف مورد استفاده در صنعت و هنر فرشبافي مواد رنگزاي طبيعي هستند.

1. اسپرك 2. اسكوتي 3. انار
4. بقم 5.تمشك 6پوست پياز
7جفت 8.روناس 9.زعفران
10.سماق 11.شيرين بيان 12.قرمزدانه
13.نيل 14.پوست گردو 15.زرشك
16.گل زليل 17.برگ توت 18.هليله
19.گل رنگ 20.سرخس 21.سرساور

رنگرزي با مواد طبيعي:


اسپرك: اين ماده رنگي قابليت توليد رنگهاي زرد، طلايي و نارنجي را دارا است. براي به دست آوردن رنگهاي مذكور لازم است كه در حمام رنگ از دندانه هاي مختلف استفاده شود تا اين تفاوت و گوناگوني رنگ پديد آيد.
انار: اين ماده رنگي قابليت توليد رنگهاي كرم، زرد تيره، نخودي، قهوه اي روشن بدست آورد.
بقم: اين ماده رنگي بيشتر براي بدست آوردن رنگ مشكي كرومي استفاده مي شود وهمچنين مي توان رنگهاي مختلف ديگري نظيرارغواني روشن، بنفش، بنفش سير،خاكستري روشن، خاكستري سير را با اضافه كردن و يا دندانه كردن با موادي همچون زاج سفيد، مس آهن و كروم بدست آورد.
تمشك: با اين ماده رنگزا مي توان رنگ خاكستري تيره را بدست آورد.
پوست پيازكه از اين ماده رنگي مي توان رنگهاي مسي، نارنجي، پوست پيازي و با صورتي بدست آورد براي رسيدن به اين منظور بايد با استفاده از دندانه هاي مناسب و نسبت تركيبات آنها عمل رنگرزي صورت گيرد.
جفت با پوست بلوط: با استفاده از اين ماده رنگزا مي توان رنگ نخودي و رنگ طلايي به دست آورد. بايد در نظر داشت كه اين ماده به علت وجود ماده زوجي به دندانه كردن نياز ندارد.
روناس: از اين ماده رنگي به علت اهميت و دارا بودن قابليتهاي فراوان مي توان رنگهاي بسياري مانند بنفش، نارنجي، دوغي،قرمز، قرمز مايل به قهوه اي، قرمز مايل به بنفش و رنگهاي تيره بدست آورد.

براي رسيدن به اين رنگها املاح كه به عنوان دندانه مورد استفاده قرار مي گيرند شامل: بيكرومات پتاسيم، زاج سفيد، سولفات مس، سولفات آهن، كلر و قلع مي باشند و با استفاده از مواد رنگي ديگر نيز مي توان تركيبات جديدي به وجود آورد.
تهيه رنگهاي پشت گلي، قرمز كمرنگ و سرخابي با روناس براي بدست آوردن اين رنگها مي بايست از دندانه قلع استفاده نمود.
معمولاً براي رنگرزي روناس بيشتر از دندانه هاي اشاره شده استفاده مي شود ولي گاهي براي بدست آوردن رنگهاي بخصوصي از دندانه مس و آهن نيز استفاده مي شود. اين دندانه هم باعث كدري رنگ مي شوند.

زعفران: با استفاده از دندانه زاج سفيد و بهره گيري از زعفران مي توان به رنگ نارنجي مايل به قرمز دست يافت. اين ماده رنگزا بعلت گراني و حتي تقليلات موجود در آن كمتر مصرف مي شود و چنانچه لازم باشد بيشتر در قاليهاي ابريشمي مورد استفاده قرار مي گيرد.

سماق: با استفاده از دندانه هاي مختلف و بهره گيري از سماق مي توان رنگهاي خرمايي روشن، خاكستري، زرد، سياه و سبز روشن را به دست آورد.

تهيه رنگهاي ديگر:
الف) با استفاده از دندانه زاج سفيد و دندانه هاي سرب بدست مي آيد.
ب)آبي تيره مايل به سياه : با استفاده از سولفات آهن به عنوان دندانه حاصل مي گردد.
ج) سبز روشن: مواد قليايي اضافه باعث توليد اين رنگ مي شوند.
د) زرد: با استفاده از مواد اسيدي اين رنگ را تهيه مي كنند.
قرمز دانه: يكي از مهم ترين مواد باي تهيه رنگهاي قرمز طبيعي است. از اين رو با دندانه هاي گوناون مي توان رنگهايي از آن بدست آورد. كه ذيلاً نمونه هايي از رنگهاي مذكور آورده شده است.
قرمز شفاف: با دندانه قلع سرخابي با دندانه جيوه ارغواني با دندانه كروم.

شرابي مايل به بنفش با دندانه مس
صورتي با دندانه منيزيم
سبز با دندانه اورانيوم
قرمز لاكي:با دندانه زاج
بنفش كدر با دندانه باريم
خاكستري تيره با دندانه آهن
قرمز مايل به قهوه اي با دندانه سرب
قرمز شفقي با دندانه روي

نيل: از مهمترين رنگهايي است كه رنگ ابي طبيعي را به وجود مي آورد و اما به همان نسبت از اهميت خاصي برخوردار است. نكات مهمي نيز در رنگرزي آن وجود دارد كه در صورت عدم توجه به آنها نتيجه مطلوبي حاصل نمي شود. بنابراين بايد با دقت به نكات زير توجه شود و نيل تنها در محيط قليايي قابل حل شدن است.

پوست گردو: اين گياه قديمي ترين گياهاني است كه براي رنگرزي جهت تهيه رنگهاي قهوه اي، قهوه اي تيره، خاكستري تيره و مشكي مورد استفاده قرار مي گيرد و براي رنگرزي اين ماده رنگي به علت دارا بودن ماده زوجي نيازي به دندانه استفاده شود زيرا وجود همين دندانه ها ست كه رنگهاي ديگر را نيز پديد مي آورد.

رنگ نارنجي: با استفاده از دندانه زاج سفيد و 3 درصد اسيد اگزاليك حاصل مي گردد.
رنگ قهوه اي روشن: با استفاده از دندانه بي كربنات پتاسيم حاصل مي شود.
قهوه اي متوسط: با استفاده از دندانه سولفات مس حاصل مي گردد.
رنگ نارنجي: اين نوع رنگ نارنجي با استفاده از كلروراستاتر حاصل مي گردد.

زرشك وحشي: از اتين گياه مي توان رنگ زرد بدست آورد ولي زرشك وحشي در كنار آب كلر رنگ قرمز به دست مي آيد.

تهيه رنگ زرد با زرشك وحشي: رنگرزي وحشي كه با استفاده از ريشه اين گياه انجام مي گيرد بسيار ساده است.
گل ذليل(گل زرد): از اين گياه مي توان رنگ زرد زيبايي به دست آورد هر چند كه با رنگ كردن الياف اين ماده رنگي با نيل بعنوان رنگرزي حمام دوم،رنگ سبز زيبايي نيز حاصل مي شود.
قوت: اين گياه داراي مواد مختلف رنگ داري است كه با استفاده از آنها مي توان رنگهاي متفاوت به شرح ذيل به دست آورد.
سبز مغز پسته اي: با استفاده از اسيد كلريدريك غليظ حاصل مي شود.
قهوه اي تا زرد(كاهي): با استفاده از نسبتهاي مختلف اسيد نيتريك حاصل مي گردد.
لاك زرد: با استفاده از زاج سفيد يا كربنات سديم حاصل مي گردد.
هليله: اين ماده رنگي در دو نوع هليله سياه و هليله زرد وجود دارد كه مي توان از آنها رنگهاي قهوه اي، زرد و انواع خاكستري را به دست آورد.
گل رنگ(كانشه): از اين گياه مي توان رنگ زرد به دست آورد.

سرخس عقابي: با اين گياه مي توان رنگهاي زرد، سبز مايل به زرد و خاكستري تيره را بدست آورد.
مواد رنگزاي شيميايي: حدود صد سال پيش دانشمندي به نام پركين رنگ مصنوعي را از تقطير ذغال سنگ به دست آورد و تا امروز تلاش كليه كارخانجات توليد و ساخت رنگ بر اين اساس استوار است. كه با تنوع گسترده اي توليدات رنگ مصنوعي را روانه بازار مصرف نمايد. ولي با تكامل دانش رنگ سازي روز به روز از نواقص اين محصولات كاسته شده است. هر چند كه اين محصولات ساخته دست بشر نتوانسته جاي واقعي رنگهاي طبيعي را بگيرد اما به علت نياز روز افزون جوامع انساني به رنگ و همچنين ارزان بودن رنگهاي شيميايي توجه و استفاده از اين رنگها گسترش يافته است. البته جاي تأسف دارد كه براي اولين بار در ايران رنگهاي باز يك كه همان رنگهاي جوهري هستند براي رنگ كردن الياف قالي مورد استفاده قرار گرفت كه اين رنگها نه داراي ثبات و نه داراي كيفيت خوبي بودند ولي رنگهاي شيميايي كه امروز براي الياف مورد استفاده قرار مي گيرند رنگهاي خوبي هستند. براي رنگ كردن الياف قالي مورد استفاده قرار گرفت كه اين رنگها نه داراي ثبات و نه داراي كيفيت خوبي بودند ولي رنگهاي شيميايي كه امروز براي الياف مورد استفاده قرار مي گيرند رنگهاي خوبي هستند.

رنگ نقش آفرين قالي است.
رنگ زبان گوياي قالي است.
رنگ طبيعي در فرش آرامش بخش چشم است.
رنگ باعث زيبايي دوام فرش دستباف مي گردد.
قالي نقشه زندگي فرشباف است
درخشش فرش ايراني جهاني است
نقشه: نقشه با توجه به علايق و ذوق وسيله آن محل تعيين مي شود و در شهرهاي جنوب خراسان، نقشه ماهي، بوته، گل فرنگ و محرمات جايگاه خاصي دارد.
همچنين نقشه تركمني، ريز ماهي ساده، لچك ترنج و پنج متن در اين شهر ها يافته مي شود.

انواع دار:
الف)افقي( دار زميني يا خوابيده):
1. دو چوب: الف)چوب سر دار ب)چوب زير دار
2.چهارچوب: الف)چوب سر دار ب)چوب زير دار ج)راست رو د)چپ رو


ب)دار عمودي(دار ايستاده)
الف) ثابت ب)متحرك
دار افقي به موازات سطح زمين و با فاصله تقريباً35-30 سانتي متري زمين نصب مي گردد. دار افقي قديمي ترين نوع دار قالي است اين دار داراي ساختمان ساده از جنس چوب با لوله هاي آهني است.
ب)دار عمودي: اين دارها كه تكامل يافته دارهاي ابتدايي هستند از يك چهار چوب مستطيلي شكل با پايه و يا بدون پايه تشكيل مي شوند و به طور عمود بر سطح زمين مستقر مي گردند. دارهاي عمودي از هرنوع كه باشند داراي ساختمان مشابه اند.
قاليهاي توليد شده در شهرهاي جنوبي خراسان پس از توليد و كشيدن زحمات فراوان به كشورهايي همچون آلمان و … صادر مي گردند.