PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مهريه از عندالمطالبه بودن تا قسطي شدن‌



Borna66
05-13-2009, 04:07 PM
از آنجا كه پرداخت و دريافت مهريه معمولا بسادگي صورت نمي‌گيرد، هر دوطرف براي پرداخت كردن و پرداخت نكردن اين دين، مسيري طولاني را طي مي‌كنند.


مراحل مختلف منتهي به «دريافت و پرداخت مهريه» براي جواناني كه در عمر خود تنها راه دانشگاه و محل كار تا خانه را طي كرده باشند و در دوران زندگي خود به خاطر پوشيدن چكمه ساق‌بلند يا داشتن ماهواره و رانندگي پرخطر و مواردي از اين قبيل با قانون مواجه نشده باشند، اولين و جدي‌ترين رويارويي با قانون است و به همين دليل اگر اطلاعات دقيق و كافي درباره اين مرحله نداشته باشند، ممكن است اين رويارويي با قانون براي آنها سخت و پرهزينه باشد.

به هرحال، مهريه دين ممتاز است و اگر مردي به افراد مختلفي هم بدهكار باشد، در صورتي كه همسر او از راه‌هاي قانوني مهريه‌اش را طلب كند، ابتدا بايد مهريه همسرش را به شكلي كامل بپردازد و بعد بدهي ديگران را پرداخت كند. ارسال اجرائيه براي مردان مرحله پيش از اقدام شديد قانوني براي دريافت مهريه است.

قانون براي مردان اين امكان را فراهم كرده كه تا 10 روز بعد از ابلاغ اجرائيه به آنها، با مراجعه به دادگاه و معرفي اموالي كه بتوان از محل آن مهريه را پرداخت كرد، اقدام كنند. تجربه نشان مي‌دهد اغلب مردان بعد از دريافت اجرائيه يا به اجراي احكام مراجعه نمي‌كنند يا در صورت مراجعه، اطلاعات ناقصي از اموال خود ارائه مي‌كنند كه معمولا اين اطلاعات براي پرداخت مهريه كفايت نمي‌كند. دسته‌اي ديگر از مردان هم كه بنا به هر دليلي اعتقاد و علاقه‌اي به پرداخت مهريه ندارند، به جاي مراجعه به دادگاه با تغيير محل كار، زندگي يا شهر خود، از دست قانون فرار مي‌كنند.

بعد از پايان مهلت 10 روزه مردان براي مراجعه به اجراي احكام، زن مي‌تواند با مراجعه به اجراي احكام و تشكيل پرونده، تقاضاي «دستگيري و جلب» همسر خود را مطرح كند.

در چنين مواقعي معمولا قضات اجراي احكام شيوه‌هاي يكساني را در پيش مي‌گيرند، اما اگر مشخص شود اجرائيه به دست مرد نرسيده، آنها با ارائه برگه‌اي به زن، از او مي‌خواهند تا با مراجعه به كلانتري محدوده محل سكونت يا كار همسرشان اين مساله بستگي به نشاني ارائه شده در دادگاه دارد مرحله‌اي ديگر را پيش از صدور حكم جلب اجرا كنند. در نامه خطاب به كلانتري چنين نوشته شده است: «رياست محترم كلانتري مربوطه/ به موجب اجرائيه شماره...... صادره از شعبه...... دادگاه خانواده...... آقاي...... محكوم است به پرداخت مبلغ/ تعداد...... بابت هزينه دادرسي و كارشناسي و نيز نيم عشر دولتي و...... به خانم...... يا واريز به حساب بانكي شماره...... و پرداخت بابت نيم عشر دولتي در حق دولت كه اين مبلغ بايد به حساب شماره...... واريز شود. دستور فرماييد با توجه به آدرس...... مراتب فوق به خوانده تفهيم كه نسبت به اجراي آن اقدام نمايد، در غير اين صورت وفق مقررات قانوني با وي رفتار خواهد شد و در صورت امتناع درخصوص دارايي‌ها مفصلا و مشروحا تحقيق و سپس نتيجه را به اين اجراي احكام ارسال كنيد».

براي كوتاه شدن مراحل رسيدگي به پرونده، قاضي اجراي احكام اين نامه را به زن مي‌دهد و از او مي‌خواهد اين نامه را به كلانتري محل ارائه كند. از طرف كلانتري، ماموري با مراجعه به نشاني ذكر شده، موضوع را به فرد مورد نظر ابلاغ و توضيحات وي را به صورت كتبي و با امضاي او در اين برگه درج مي‌كند و به فاصله چند روز بعد، متن اظهارات مرد را در پاكتي دربسته به زن مي‌دهند تا به دادگاه برگردانده شود. البته در مواردي اگر مامور كلانتري مراجعه كند و در آن ساعت مرد در منزل نباشد، طي تماس تلفني از او مي‌خواهد تا با مراجعه به كلانتري محل، به اين سوال‌ها پاسخ دهد. در اغلب موارد اين توضيحات در صورت مثبت بودن فضاي كلي مطالب و اعلام اين نكته از سوي مرد كه مهريه را خواهد داد بدون دستگيري مرد به دادگاه اعلام مي‌شود، اما گاهي نيز كلانتري براساس دستور قاضي اجراي احكام، مرد را تحت‌الحفظ به دادگاه مي‌فرستد و اين توضيحات در حضور قاضي اجراي احكام بيان مي‌شود.



مردان چگونه دستگير و زنداني مي‌شوند؟

براي بسياري از زنان، دستگيري و به زندان انداختن مردان امري است كه از يك سو باعث جبران توهين و تحقيرهاي احتمالي زندگي مشترك مي‌شود و از سوي ديگر آنها را به دريافت حقوق قانوني‌شان نزديك‌تر مي‌كند. به زندان انداختن مردان مساله‌اي است كه باعث توهين و وهن به مرد مي‌شود و شايد بتوان آن را نقطه مقابل «ازدواج مجدد» مرد قرار داد كه چنين عملي هم سبب توهين به شخصيت زن مي‌شود. البته زندان براي مردان بجز توهين پيامدهاي ديگري نيز دارد كه مهم‌ترين آن از «دست دادن موقعيت شغلي» است.

البته داشتن حكم جلب به معناي دستگيري سريع مردان نيست و گاه زنان بعد از دريافت حكم جلب، ماه‌ها و گاهي سال‌ها طول مي‌كشد تا بتوانند همسران خود را دستگير كنند. البته مردان نيز مي‌توانند تا زماني كه دستگير نشده‌اند، فراري باشند و به طور مخفيانه زندگي كنند، اما اگر زماني در معرض دستگيري قرار بگيرند و بخواهند از دست مامور نيروي انتظامي فرار كنند، براي چنين عملي نيز بعدها بايد در مقابل قانون پاسخگو باشند.

بعد از آن كه ارسال اخطاريه از سوي اجراي احكام براي مرد بدون پاسخ ماند، زن مي‌تواند با مراجعه به دادگاه تقاضاي جلب همسر خود را مطرح كند. در چنين مواردي با نظر مثبت قاضي شعبه‌اي كه پرونده در آن مورد رسيدگي قرار گرفته، زن نامه‌اي مي‌نويسد و در آن عنوان مي‌كند كه همسرش به او بدهكار است و حكم صادر شده از سوي دادگاه نيز اين مساله را تاييد مي‌كند؛ مرد براي پرداخت بدهي‌اش مراجعه نكرده، زن دچار سختي و مشكل شده و به همين دليل تقاضاي جلب و دستگيري همسرش را دارد.

اولين حكم جلب نيز معمولا براي كلانتري محدوده سكونت مرد صادر مي‌شود كه اين برگه فقط در همان كلانتري ارزش و اهميت دارد. هر حكم جلبي معمولا يك ماه اعتبار دارد و زن مي‌تواند طي مراجعه به كلانتري، به همراه مامور به نشاني ذكر شده مراجعه و در صورتي كه همسرش در آن محل حضور داشته باشد، او را دستگير كند. با چنين حكمي زن حق ورود به ساختمان يا محل كار همسرش را ندارد و تنها مي‌تواند تا دم در محل كار يا منزل مراجعه كند.

اين حكم جلب در اغلب موارد براي زنان چندان مشكل‌گشا نيست، چون ممكن است همسر آنها در ساعتي كه زن مراجعه مي‌كند، در آن محل حضور نداشته باشد و در ساعت مورد نظر زن نيز كلانتري ماموري براي همراهي با زن نداشته باشد.

به همين دليل برخي از زنان به جاي آن كه با چنين مراجعاتي بي‌جهت خود را خسته كنند، اندكي صبر مي‌كنند و با پايان يافتن مهلت قانوني درج شده روي حكم جلب، بار ديگر به دادگاه مراجعه و اين بار با طرح اين نكته كه در مدت يك ماه گذشته موفق به دستگيري همسر خود در محل سكونت يا كار نشده‌اند؛ از دادگاه تقاضاي دريافت «حكم جلب سيار» مي‌كنند. همان‌طور كه از نام چنين حكمي برمي‌آيد، زن با داشتن اين حكم مي‌تواند در هر محدوده‌اي با مراجعه به كلانتري، براي دستگيري همسرش تقاضاي مامور كند.

اگر در مدت يك ماه ذكر شده در برگه، زن موفق به دستگيري همسرش نشود، اين بار با تقاضايي جديد مي‌تواند از دادگاه درخواست «حكم جلب با ورود به مخفيگاه» را مطرح كند. معني چنين حكمي اين است كه زن مي‌تواند وارد خانه، محل كار، منزل بستگان و خلاصه هر جايي كه احساس مي‌كند همسرش در آن حضور دارد، شود و در هر ساعت از شبانه‌روز همسر خود را دستگير كند.

شايد تصور كنيد طي كردن اين مراحل ساده و راحت است، اما كافي است كمي شرايط مردي كه در انتظار دستگيري است را نيز در نظر بگيريد تا بدانيد او نيز به دليل مشكلاتي كه ممكن است زندان براي او ايجاد كند، بسادگي تن به دستگير شدن نمي‌دهد. در چنين مواقعي برخي از زنان دست به ابتكارهاي جالبي مي‌زنند.

متوسل شدن به اقوام همسر و كسب اطلاعات از آنها، تله گذاشتن براي همسران و كشاندن آنها به جايي براي مذاكره، دستگيري همسر هنگام حضور وي در دادگاه براي رسيدگي به يك پرونده، دستگيري همسر هنگام شركت در مجلس عروسي، ختم، ميهماني‌، جشن تولد بستگان، مراجعه به كلاس‌هاي آموزشي، ورزشگاه‌ها و ديگر مكان‌هايي كه همسر به شكل ثابت و طبق برنامه‌اي مشخص به آن مراجعه مي‌كند و... برخي از مهم‌ترين شيوه‌هاي دستگيري مردان است. در زمان دستگيري نيز معمولا مامور نيروي انتظامي بعد از اطمينان از هويت واقعي مرد، حكم دادگاه را در چند كلمه به او ابلاغ و از وي مي‌خواهد تا دستان خود را براي زدن دستبند جلو بياورد.
مردان در چنين موقعيتي بهتر است بدون مقاومت تسليم شوند و همراه ماموري كه آنها را دستگير كرده به كلانتري بروند. در برخي مواقع مردان در چنين موقعيتي بدون هيچ دليلي با مامور نيروي انتظامي درگير مي‌شوند و به او فحاشي يا به همسر خود توهين مي‌كنند كه چنين مواردي با درج در گزارش دستگيري مي‌تواند به تهيه شكايت‌هاي ديگري نيز از مرد منجر شود و براي او مشكلاتي در پي ‌داشته باشد.

شايد برخي از زنان تصور كنند در موقعيتي مانند ايام نوروز مي‌توانند بسادگي همسر خود را دستگير كنند، اما بايد به اين نكته توجه داشت كه حكم جلب تنها در زماني صادر مي‌شود كه امكان دستگيري مرد و فرستادن او به دادگاه وجود داشته باشد و با نزديك شدن به ايام نوروز كه قاعدتا دادگاه نيز تعطيل خواهد بود چنين احكامي صادر نمي‌شود.

مردان پس از دستگيري در اولين فرصت به دادگاه و شعبه اجراي احكام منتقل و در آنجا با تفهيم اتهام به آنها فرصت داده مي‌شود تا بدهي خود را در همان لحظه بپردازند. برخي از مردان تصور مي‌كنند در اين مرحله مي‌توانند با گذاشتن سند يا وساطت فردي بانفوذ آزاد شوند اما بايد به اطلاع اين دسته از افراد برسانيم كه اساسا چنين رويه‌اي وجود ندارد و در اين مرحله به هيچ‌وجه امكاني براي آزادي مرد وجود ندارد. پس از طي كردن مراحل قانوني، مرد به نزديك‌ترين كلانتري محدوده دادگاه انتقال داده مي‌شود تا از آنجا به نزديك‌ترين زندان منتقل شود. در تهران اغلب مردان بعد از دستگيري به دليل عدم پرداخت مهريه به زندان اوين اعزام مي‌شوند.

علت ترس اكثر مردان از رفتن به زندان اين است كه آنها تصور مي‌كنند حضور در زندان مي‌تواند باعث ايجاد «سوء سابقه» در پرونده آنها شود و در آينده براي تحصيل، اشتغال، ارتقاي شغلي و... آنها مشكلاتي ايجاد كند، اما نه‌تنها زندانيان مهريه و نفقه، بلكه زندانياني كه به دليل ناتواني در پرداخت ديه يا حتي صدور چك بي‌محل در زندان به سر مي‌برند، در صورتي كه صدور چك بي‌محل به كلاهبرداري تعبير نشود، حتي 10 سال حضور در زندان نيز براي آنها سوء‌سابقه محسوب نمي‌شود و اطلاعات مربوط به زندان آنها در هيچ‌يك از سيستم‌هاي حقوقي و قضايي به گونه‌اي ثبت نمي‌شود كه براي آنها مشكلي ايجاد كند.

بعد از دستگيري مردان، حالا نوبت آنهاست تا با ارائه دادخواست اعسار و تقسيط مهريه، اين «بازي» را ادامه دهند.
منبع:جام جم

Borna66
05-13-2009, 04:07 PM
چگونه مهريه قسطي مي‌شود؟
«به محض وقوع عقد دائم، زن مالك مهريه مي‌شود و مي‌تواند هر نوع تصرفي كه بخواهد در آن بكند.» بيشتر خانم‌هايي كه قصد به اجرا گذاشتن مهريه را دارند، با اين جمله مواجه مي‌شوند. اغلب آنها با استناد به همين قانون و با ذكر چند دليل ساده مانند: دخالت‌هاي مادر شوهرم مرا به زندگي بياعتماد كرده، همسرم نسبت به زندگي بي‌تعهد است، همسرم قول و قرارهاي اوليه خود را فراموش كرده و... به اين ماده قانوني استناد مي‌كنند و خواستار دريافت مهريه خود مي‌شوند.

بسياري از زناني كه به هر دليل مهريه خود را به اجرا مي‌گذارند، اين دغدغه را دارند كه چه بخشي از اين مهريه را مي‌توانند به صورت نقد و يكجا دريافت كنند؟ بسياري از مرداني هم كه با چنين مشكلي مواجه هستند، اين دغدغه را دارند كه تا حد امكان پيش قسط كمتري و اقساط ماهانه سبك‌تري را بپردازند. با توجه به اين نكته كه «مهريه از نظر قانون عندالمطالبه و دين ممتاز است»، شايد براي هر دو طرف دعواي اين سوال پيش بيايد كه چگونه اين مساله با اعسار و تقسيط مواجه مي‌شود و چرا قانون درباره چنين دين مهم و حساسي اقدام به پذيرش قسط مي‌كند؟

بـراي ايـن سوال مي‌توان دلايل حقوقي فراواني را ذكر كرد، اما شايد دليل ساده‌اش اين باشد كه اگر قرار بــر رعــايــت مــاده 2 قـانـون اجـراي محكوميت‌هاي مالي ــ كه به موجب آن مردان ناتوان در پرداخت مهريه به زنــدان مــي‌افـتـنـد ــ بـاشـد، احـتـمـالا زندان‌هاي كشور به جاي پذيرش اراذل و اوباش، دزدان، افراد مخل امنيت اجتماعي و... بايد ميزبان مرداني باشد كه همسران آنها مطالبه مهريه كرده‌اند. اما چون قانون كارهاي مهم‌تري هم دارد، در صورت اثبات اين مساله كه مرد توان پرداخت مهريه به صورت يكجا را ندارد، مبلغ مهريه به شكل اقساط از او دريافت مي‌شود. زنداني بودن مرد در اغلب موارد نه‌تنها كمكي به حل مشكل زن نمي‌كند، بلكه مشكلات ديگري را نيز براي هر دو طرف به وجود مي‌آورد. به اين ترتيب قانون با در نظر گرفتن شرايط خاصي اين امكان را فراهم كرده كه قاضي با رسيدگي به وضعيت مالي مرد و با اثبات ناتواني او در پرداخت مهريه به صورت يكجا اعسار او را بپذيرد و حكم به تقسيط مهريه بدهد.



اعسار حكمي ‌موقتي است

البته بايد دقت كنيد اين حكم به صورت موقت صادر مي‌شود و در انتهاي تمام احكام مربوط به مهريه اين مساله قيد مي‌شود كه اگر زن بتواند بعدها اموالي از مرد به دست بياورد، مي‌تواند نسبت به وصول طلب خود از آنها اقدام كند. معني اين جمله هم اين است كه مثلا اگر مرد محكوم به پرداخت مهريه 500 سكه‌اي خود به شكل اقساط شد، تا پيش از پايان پرداخت اين اقساط هر زماني كه زن بتواند اموالي را مبني بر توانايي مرد براي پرداخت مابقي مهريه به دادگاه معرفي كند، اين اموال توقيف و به دليل «دين ممتاز» بودن مهريه، مهريه از آن كسر مي‌شود. به همين سبب بسياري از مرداني كه در چنين شرايطي حكم اعسار و تقسيط بابت مهريه دريافت مي‌كنند، امكان خريد خانه، داشتن حساب سرمايه گذاري بانكي، خريد خودرو و... را ندارند و زن مي‌تواند با معرفي اين اموال مهريه خود را مطالبه كند.

معمولا مردان پيش از صدور حكم اعسار و تقسيط و تا زمان بسته شدن پرونده اجراي احكام معمولا يا همه اموال خود را به نام اطرافيان مـي‌كـنند يا معاملات خود را مخفي مي‌كنند. اما برخي از زنان نيز در اين فرصت، با مراجعه به ثبت و استعلام، از خريد يا فروش اموال همسر خود مطلع مي‌شوند و شكايتي تحت عنوان «فرار از ديــن» را مـطــرح مــي‌كـنـنــد كـه در شماره‌هاي آينده به آن خواهيم پرداخت.

البته چنين مواردي بسيار اندك است و خيلي كم پيش مي‌آيد طرفين براي مدت طولاني زن و شوهر باشند و مهريه هم به زن پرداخت شود. معمولا درخصوص مهريه هر دو طرف به دنبال راه‌حلي براي توافق مي‌گردند و اغلب بر سر ميزان مشخصي از آن به توافق مي‌رسند. در اين مرحله با ذكر اين توافق و بسته شدن پرونده در اجراي احكام، مرد مي‌تواند سكه‌ها را خارج از پرونده نيز در قبال رسيدهايي رسمي‌ كه از دادگاه قابل تهيه است به همسرش بپردازد و از آن پس هر نوع معامله و خريد و فروشي كه مي‌خواهد انجام دهد و هيچ كس هم مانع او نشود.




دادخواست اعسار و تقسيط چيست؟

در نگاه كلي قانون خانواده، معمولا اعسار و تقسيط اگـر خارج از زندان ارائه شود، بخصوص درباره مهريه‌هاي سنگين مورد پذيرش قرار نمي‌گيرد يا اين‌كه قاضي با تخفيف اندكي و با تعيين يك پيش قسط سنگين مهريه را قسطبندي مي‌كند و در بهترين حالت يك سوم مهريه را پيش و مابقي آن را به شكل ماهي يك سكه دريافت مي‌كند. به اين مساله توجه كنيد تنها در صورتي اعسار مرد پذيرفته مي‌شود كه زن نتواند مال يا اموالي را به دادگاه معرفي كند. شيوه معرفي هم بسيار ساده است. مثلا زن عنوان مي‌كند همسرش در يك بانك يا جايي سرمايه‌اي دارد و بعد دادگاه با ارائه نامهاي به آن محل خاص و دادن نامه به زن، از آنجا مي‌خواهد تا اموال مرد را توقيف و گزارش آن را به دادگاه اعلام كنند. با چنين نامه‌اي حتي پول پيش خانهاي كه زن و شوهر در آن زندگي مي‌كنند، طلبي كه شوهر از ديگري دارد، پولي كه بابت پيش خريد خانه يا خودرو داده شده، وديعه بانكي براي دريافت وام مسكن و... هم قابل توقيف است و اگر ثابت شود كه جايي خلاف دستور دادگاه عمل كرده و اين مال را توقيف نكرده‌اند، با آنها برخورد قانوني سختي خواهد شد و كار آنها در حكم يك عمل مجرمانه تلقي مي‌شود.

در شماره‌هاي قبل به اين مساله اشاره شد كه زندان در نظام قضايي جايگاه ويژه‌اي دارد و رفتن به زندان از نظر قاضي به اين معني است كه مرد واقعا توان پرداخت مهريه را ندارد و هيچ كلكي در كار نيست. به همين سبب برخي از مردان بعد از دادخواست اعسار و تقسيط به زندان مي‌روند، برخي نيز بلافاصله بعد از حـضــور در زنــدان دادخــواسـت اعـسـار مـي‌دهـنـد. دادخواست از زندان اين مزيت را دارد كه سبب مي‌شود پرونده به سرعت در مرحله رسيدگي قرار بگيرد. اساسا اين امتياز يك زنداني است كه خيلي زود پرونده‌اش رسيدگي مي‌شود چون طبق عرفي نانوشته در ميان قضات فرد نبايد بي‌دليل در زندان بماند.

يك نكته طلايي هم وجود دارد و آن اين است كه اگر مرد از زندان و با دستبند به جلسه دادگاه بيايد، اين مساله تاثير زيادي در تخفيف مجازات ــ در صورتي كه واقعا معسر باشد و توان پرداخت كامل مهريه را نداشته باشد ــ دارد. به همين سبب در اغلب اوقات به زندان رفتن مرد كمك زيادي به حل مشكل مهريه او مي‌كند و پرونده او را در مسير حل شدن قرار مي‌دهد.




مردان چگونه معسر مي‌شوند

دادخواست اعسار، دادخواستي ساده است كه مرد در آن اعلام مي‌كند با توجه به اين نكته كه همسرش مطالبه مهريه كرده و او نيز توانايي پرداخت مهريه را به صورت يكجا ندارد، از دادگاه تقاضا مي‌كند مهريه او قسطي شود. در هر لايحه دادخواستي، بايد حداقل چهار شاهد كه هم مي‌توانند زن باشند و هم مرد، در برگه‌اي جداگانه نام خود را ذكر كنند و با بيان اظهاراتي مبني بر ناتواني مرد، اظهارات خود را امضاء كنند. پس از آن بايد اين برگه هم به دادگاه ارائه و در روز شهادت تنها همان افراد معرفي شده براي شهادت به دادگاه مراجعه كنند. البته با توجه به اين نكته كه ممكن است برخي از شهود بنا به هر دليلي در دادگاه حاضر نشوند، بهتر است افراد بيش از چهار شاهد به دادگاه معرفي كنند تا در صورت بي‌معرفتي احتمالي يكي از شهود ــ كه در چنين مواردي هم كاملا طبيعي است ــ پرونده بي‌نتيجه نماند.

شهود نبايد جزو اقوام و فاميل مرد باشند. رابطه آنها با مرد نيز نبايد مثلا رابطه‌اي از جنس «كارمند و كارگر بودن» باشد. هر مساله‌اي كه دروغ و غيرواقعي بودن شهادت شهود را نشان دهد، باعث رد شدن شهادت مي‌شود و طبيعي است كه يك كارمند يا برادر در چنين موضوعي نمي‌تواند به نفع رئيس يا برادر خود شهادت درست بدهد. شهود بايد در روز رسيدگي به پرونده كپي اول صفحه شناسنامه خود را هم تهيه و به دادگاه ارائه كنند. در دادگاه پس از احراز هويت شهود و اطمينان از رابطه غيرفاميلي ميان آنها و مرد، از آنها شهادت گرفته مي‌شود. برخي از قضات شهود را بشدت سوال پيچ مي‌كنند و باعث مي‌شوند گاهي شهود دچار تناقض گويي شوند. البته برخي از مردان پيش از جلسه رسيدگي طي جلسه‌اي سرپايي با شهود، اطلاعات دقيقي از خود به آنها مي‌دهند و در اصصلاح همه حرف‌ها را «يك جور» مي‌كنند تا در محضر دادگاه تناقضي وجود نداشته باشد. ميزان درآمد مرد، شرايط زندگي، داشتن خانه يا خودرو و موارد مشابه چيزهايي است كه قاضي از شهود مي‌پرسد. شهود هم معمولا درباره مرد چنين مواردي را عنوان مي‌كنند: « اين آدم در حد نان بخور و نمير درآمد دارد، كارمند آبرو داري است، حقوق او همين است و منبع مالي ديگري ندارد، الان در عسر و حرج به سر مي‌برد و شرايط روحي خوبي ندارد، از ابتداي تشكيل زندگي همه جور هزينه براي اين خانم كرده و بارها از ما پول قرض كرده، شرايط معيشتي متوسط رو به پايين دارد، براي پرداخت مهريه توانايي مالي ندارد، او مثل ما و بقيه همكارانمان در پايين شهر ساكن است و فقط براي كار كردن به بالاي شهر مي‌آيد، اين مرد از لحاظ شغلي امنيت ندارد و ممكن است فردا كارش را از دست بدهد و...

در ابتداي كسب شهادت، قاضي شهود مرد را از دادن شهادت دروغ مي‌ترساند و گاهي آنها را به قرآن هم قسم مي‌دهد كه جز حقيقت چيزي نگويند و سپس به آنها مي‌گويد در صورت شهادت دروغ مجازات خواهند شد؛ اما معمولا در صورت عدم اعتراض زن يا نداشتن سندي جدي از سوي او، هيچ مردي به خاطر شهادت دروغ مجازات نمي‌شود.

گاهي مردان براي اثبات ناتواني مالي خود فيش‌هاي حقوقي با مبلغ اندك هم به دادگاه ارائه مي‌كنند كه در صورت مخدوش بودن فيش يا در صورت اعتراض، زن مي‌تواند از دادگاه تحقيق در اين زمينه را تقاضا كند و در صورت درستي ادعاي زن، علاوه بر عدم صدور راي اعسار و تقسيط، مرد به جرم فريب دادگاه بايد در دادگاهي ديگر هم محاكمه شود.

يكي از سوال‌هاي متداولي كه قاضي در جلسه رسيدگي از زن مي‌پرسد، اين است كه اگر زن برادر او از برادرش مهريه بخواهد، او چه خواهد كرد؟ زنان بايد در چنين مواردي كاملا منطقي عمل كنند و به جاي انتخاب مواضع احساسي و لجبازانه فقط تاكيد كنند كه به دنبال دريافت حق خود هستند و نظر دادگاه را مي‌پذيرند. اين‌كه هر قاضي بر اساس چه فرمولي اعسار و تقسيط را مي‌پذيرد و چگونه پيش قسط تعيين مي‌كند، موضوعي پيچيده است كه هيچ كس از آن سر در نمي‌آورد؛ اما مسائلي مانندشاغل بودن زن، ميزان مدت زماني كه با همسرش زندگي كرده، وضعيت خانوادگي و شان او، ميزان تحصيلات زن، حس قاضي نسبت به امكان تداوم يا عدم تداوم اين زندگي از يك سو و ميزان مهريه و ديگر حق و حقوق قانوني زن از جمله موارد موثر در تعيين ميزان مهريه است.



منبع:جام جم

ReZaPISHGAM
05-27-2011, 05:46 PM
از مطلب کامل تون ممنون فقط چند سوال داشتم که می خواستم بپرسم؟
1. اگر تو هیچ کدام از مراحل تشکیل جلسه مرد در داد گاه حاضر نشه و زن هم پس از گرفتن حکم جلب اصلا نتونه پیداش کنه چه اتفاقی میافته؟ و اینکه زن می تونه برای شوهرش حکمی بگیره که همسرش رو ممنوع الخروج از کشور کنه؟
2.اگر زن شوهرش را به زندان بیاندازه و آقا ثابت کنه که اموالی برای دادن به زن نداره و فقط حقوقش بوده که اون هم به واسطه افتادن به زندان قطع شده زن حداکثر تا کی ( چند سال )می تونه شوهرش و در زندان نگه داره؟ { مثلا برای 1000 سکه }
3.در مدتی که مرد در زندان است زن می تواند طلاق بگیرد یا نه؟
ممنون میشم اگه زودتر جواب بدید.

tania
06-01-2011, 12:51 PM
[QUOTE=ReZaPISHGAM;172692]از مطلب کامل تون ممنون فقط چند سوال داشتم که می خواستم بپرسم؟
1. اگر تو هیچ کدام از مراحل تشکیل جلسه مرد در داد گاه حاضر نشه و زن هم پس از گرفتن حکم جلب اصلا نتونه پیداش کنه چه اتفاقی میافته؟
حکم به دو صورت اجرا می شود: الف) حضوری. ب) غیابی
درصورتیکه مرد در جلسه شرکت نکرده باشد واخطاریه وقت رسیدگی به مرد ابلاغ نشده در این صورت مرد می تواند درخواست وا خواهی بدهد. و می تواند درهمان شعبه دوباره تقاضای رسیدگی مجدد کند. سپس هررای که صادرشد همان رای هم قابل تجدید نظر خواهی است سپس تقاضای اجرا کرد.
اجرای رای نیز به دوصورت اجرا می شود: الف) رای مورد تقاضا حضوری است.
ب) رای مورد تقاضا غیابی است

الف)اگر رای حضوری بود مردبعد از 10 روز از ابلاغ باید حکم را اجرا کند ولی اگر اجرا نکرد می شود تقاضای اعمال ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی را کرد یعنی تا مرد تازمانیکه بدهی اش را نپردازد و یا اعسار خودش را دردادگاه ثابت نکند در زندان می ماند.
ب)اگر غیابی باشد زن برای صدور اجرائیه باید تضمین بدهد (یک ضامن بیاورد)و اگر از مرد اموالی سراغ داشته باشد باید آنرا به دادگاه معرفی کندتا دادگاه آنرا بفروش رسانده و مبلغ آنرا به زن پرداخت کند.
و اینکه زن می تونه برای شوهرش حکمی بگیره که همسرش رو ممنوع الخروج از کشور کنه؟
فقط تحت شرایط خیلی خاص امکان دارد
2.اگر زن شوهرش را به زندان بیاندازه و آقا ثابت کنه که اموالی برای دادن به زن نداره و فقط حقوقش بوده که اون هم به واسطه افتادن به زندان قطع شده زن حداکثر تا کی ( چند سال )می تونه شوهرش و در زندان نگه داره؟ { مثلا برای 1000 سکه }
تا زمانیکه مرد اعسار خود را ثابت کند
3.در مدتی که مرد در زندان است زن می تواند طلاق بگیرد یا نه؟
اگر حبس مرد بیش از 5 سال باشد، بله، می تواند تقاضای طلاق کند
-

amir26arak
06-06-2011, 12:35 AM
به نظر من مهریه چیز خوبی نیست پسرا میترسن ازدواج کنن یه جور قیمت گذاری رو انسان
تو جاهایی دیگه دنیا دو نفر که ازدواج میکنن اگه طلاق بگیرن دادگاه دارایی های زندگی شون رو بطور مساوی تقسیم می کنه هر دو طرف هم حق طلاق دادن دارن متمدنانه از هم در صورت عدم تفاهم طلاق می گیرن
اگه یکی از دو طرف هم خیلی پولدار باشه میره اموالشو قبل از ازدواج ثبت میکنه
دارایی بعد از زندگی مشترک رو تقسیم می کنند

amir26arak
06-06-2011, 12:45 AM
یه مشگلی که خانوما تو اجرا گذاشتن مهریه دارن اینه در ازای هر سکه فکر کنم 17 هزارتومان باید بدن
کسانی هم که این پولو ندارن میتونن یه فرم پر کنن چند نفر هم که نام خانوادگی شون با اون خانوم یکی نباشه می تونن شهادت بدن
بعد از وصول مهریه دادگاه اون پولو می گیره

omith
01-20-2012, 03:56 AM
سلام
مهریه زوجه ام 15 میلیون تومان است که زمان عقد 26/06/89 بوده، و در دادگاه خانواده من هم قبول کردم آنچه در توانم هست بصورت قسطی پرداخت می کنم .حکم اولیه که صادر شد محکوم به پرداخت مهریه و هزینه های دادرسی شدم.تقاضای اعسار دادم و با چهار شاهد اعسارم را اثبات کردم و رای اعسار صادر شد که مبلغ 200 هزار تومان را ماهیانه پرداخت کنم.و تا 20 روز می تونم به دادگاه تجدید نظر استان اعتراض کنم .چون درامد کافی ندارم و نمی تونم این مبلغ را ماهیانه جور کنم می خواستم به دادگاه تجدید نظر استان اعتراض کنم یکی از دوستان که رشته حقوق می خوند گفتش اگه اعتراض بزنی طرفت حکم جلبت رو می گیره و می اندازدت زندان.
1-آیا میشه تو این مهلت بیست روزه حکم رو اجرایی کرد و قسط اولیه اش رو بریزم و به دادگاه تجدید نظر اعتراض بزنم؟
2- از آنجایی که عقد تو سال 89 بوده آیا مبلغی به مهریه تو سال 90 اضافه میشه؟
لطفا منو راهنمایی کنید.:42:
از وقتی که به مشکلات اینجانب اختصاص می دهید کمال سپاس را دارم.

tania
01-22-2012, 06:30 PM
تا زمانیکه حکم قطعی صادر نشده شما می توانید درمهلت مقرره اعتراض کنید. و درصورتیکه اعمال 2 نشده باشید کسی هم نمی تواند شما را جلب نماید.
اگر مهریه خانمتان پول نقد است، بله به نرخ روز محاسبه می گردد.

orca13
06-09-2012, 10:11 AM
سلام
ببخشید من ی سوال دارم.
الان که میخوام از شوهرم طلاق بگیرم، میگن دو سال طول میکشه تا حکم طلاق رو صادر کنن.
دلیلش فقط مهریه هستش؟
چجوری میتونم سریع تر حکم رو قطعی کنم؟
ممنون