PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نقد روش تدريس پيش سازماندهنده



Borna66
05-12-2009, 12:34 AM
استفاده از روش کنترل خود برای علاقمندی فراگیر به امر یادگیری (درس جغرافیا)

تعلیم و تربیت بعنوان یک سازمان در عصر ما نقشهایی فراتر از نقش سنتي برعهده گرفته و در محیط اجتماعی جدید وظایف جدیدی نیز به آن محول شده است. مدیران چنین سازمانهایی باید نسبت به مسایل برون سازمانی بینش و آگاهیهای خود را بدرستی درک نمایند.
مدیران و معلمان امروز دیگر نمی توانند خودرا در دایره کلاس محدود و محصور کرده و بازتابهای اجتماعی _ تربیتی را نادیده انگارند.
تا چندی پیش معلم با داشتن سطحی از مهارت می توانست موفق باشد. اما امروزه کسی در این امرموفق است که علاوه برداشتن تخصص و پیش زمینه به مهارت و بینش اجتماعی نیز مجهز باشد.
یکی از روشهایی که می تواند بر مسایلی که در بالا ذکر شد صحه بگذارد روش تدریس یادگیری کنترل خود است . گرچه امروزه ، محیط هنوز هم به نحوی در امور درون سازمانی دخالت دارد و حتی گاهی اعمال قدرت می کند. اما روشهای مستقیم و غیرمستقیم تربیتی در امر تدریس فراگیران نقش تعیین کننده ای دارد.
مدیریت سازمان (مدیر ، معلم) بدون آگاهی از تاثیرات محیط بر فراگیران نخواهد توانست موضعگیری صحیحی در برابر آنان داشته و به موفقیت دست یابد.
داشتن مهارت کنترل محیط ، شناخت تفاوتهای فردی فراگیران و انتخاب اهداف و وسایل رسیدن به آن از لوازمات مدیریت امروز است.
ارج نهادن به تفاوتهای فردی _ ارزشی فراگیران و توجه به هنجارها و خواستهای آنان از جمله مسایلی است که مدیران و معلمان در کنار اهداف سازمان باید به آنها بهایی فراوانی دهند.
در روشهای تدریس جدید مدیر موفق کسی نیست که صرفاٌ اهداف یادگیری و تخصصی خود را مورد توجه قرار دهد، بلکه باید اهداف یادگیری را در کنار یک برنامه تدارک دیده و منسجم برای فراگیران ارزیابی و ارزش گذاری کند.
احاطه و آگاهی نسبت به محیطهای مختلف فرهنگی - ارزشی – اجتماعی ، فنی و حتی اقلیمی جامعه ای که در آن فعالیتهای سازمان انجام می پذیرد و شناخت تحولات و تغییرات آنها در طول زمان در ایفای نقش جدید مدیریت اثر تعیین کننده ای دارد. سازمان تعلیم و تربیت جدید برای زنده ماندن و رشد و توسعه باید بتواند بر روند تدریس تاثیر گذاشته و بطور کاملاٌ بطئی ضمن عقب کشیدن از آنچه فراگیر در جریان آن افتاده و با آن درگیر شده است برکار وی نظارت کند.
فرض کنید دانش آموزی به درس جغرافیا بی علاقه است. وی در اولین و یا دومین جلسه پس از آشنایی و حضور در کلاس شما ابراز می کند که از درس جغرافیا حتی متنفر است و نمی تواند مطالبی را که در رابطه با این درس برای فراگیران در کتاب در نظر گرفته شده است به معلومات خود اضافه کند. وی حتی ضرورتی نمی بیند تا این مطالب را یادگرفته و از آن استفاده نماید.
گزینه سختی است.
شاید بتوان با توجه به ویژگی های یک معلم اثر بخش و جزئیات روش تدریس کنترل خود به موفقیت نسبی دست یافت. توجه به این نکته ضروری است که موفقیت لزوماٌ دستیابی کامل به یک نتیجه 100% و رضایتمندی کامل نیست. تغییر نگرش و تفکر نیز می تواند موفقیت باشد.
روش یادگیری کنترل خود می گوید: محیط در رفتار فراگیر نقش تعیین کننده ای دارد و می تواند در شکست و یا موفقیت او تاثیر گذارد. شاید بتوان از همین محیط برای تغییر نگرش او استفاده نمود.
معلم در مرحله اول باید بتواند تفاوت هنجارها و ارزشهای مورد قبول فراگیر را با سایر فراگیران کشف کند و سطح دانش وی را نیز در نظر بگیرد و سپس بنحوی موثر در طرز تفکر او تاثیر گذاشته و به تزریق مطالب درس جغرافیا در حافظه وی بپردازد.
وی باید بتواند به گونه ای به فراگیر بقبولاند که جغرافیا نیز می تواند گوشه ای از نیازهای وی را مرتفع کند. انعطاف پذیري صبر و علاقه و تسلط معلم و همچنین داشتن یک طرح و برنامه در این روش ضروری است.
در این بین می توان از فراگیر خواست که هر روز مقداری از زمان را به فراگیری و یا تحقیق در موضوعات جغرافیایی اختصاص دهد. حتی لزوماٌ نه مطالبی را که در کتاب به آن پرداخته شده است.
خوشبختانه درس جغرافیا دامنه وسیع و متنوعی دارد. از استفاده از رسانه های گروهی و اخبار جغرافیایی تا استفاده از نقشه های جغرافیایی و یا نرم افزارها، رایانه ها و ... می تواند در تحریک علاقه و آمادگی قبول یادگیری مطالب جغرافیایی موثر باشد.
اگر اولین بار فراگیر به خواست معلم پاسخ دهد اولین گام در ایجاد تعامل بین معلم و دانش آموز برداشته شده است. معلم بعنوان یک حامی و ناظر صبور می تواند بر اجرای روش کنترل بر خود تاثیر بگذارد. در گامهای بعدی معلم می تواند از دانش آموز بخواهد تا آنچه که در خارج از ساعت کلاس درس در رابطه با جغرافیا گذرانده است بعنوان تکلیف به وی ارائه دهد.
البته در این بین شاید هنوز نوعی نارضایتی از درس جغرافیا از سوی فراگیر وجود داشته باشد. اولین خبر جغرافیا که در دنیای امروز دامنه وسیعی دارد ( مثلاٌ امواج تسونامی که باعث هزینه و خسارات زیادی به آسیای جنوب شرقی شد. ) می تواند در تحریک علاقه فراگیر نقش داشته باشد. بدین ترتیب دانش آموز می پذیرد که برنامه ای را که معلم برای وی تدارک دیده با صبر و علاقه بیشتری دنبال کند. در این بین ارتباط با معلم نقش تعیین کننده ای دارد. به نحوی که معلم اثر بخش می تواند از محرکهای تشویق نیز برای اثر بخشی بیشتر استفاده کند.
وی می تواند به دانش آموز بگوید که مثلاٌ دانش آموز ده ساله امریکایی که بعنوان توریست در اندونزی بوده است هنگام اولین زمین لرزه ناشی از امواج تسونامی توانسته با رجوع به اطلاعات جغرافیایی خود در زمینه تسونامی بفهمد که موجهای قوی در راه است و به سایرین اخطار کند هر چه زودتر خود را از منطقه دور کند و بدین ترتیب جان نزدیک به سه هزار نفر از ساکنین و توریست ها را نجا ت داده است.
پس اگر یک کودک ده ساله امریکایی می توانسته با رجوع به اطلاعات جغرافیایی خود چنین موثر باشد فراگیر نیز خواهد توانست توانهای خود را محک بزند.
بدین ترتیب موفقیت های دانش آموز به روز و به تجربه وی در اینکه اطلاعات جغرافیایی نیز به نوعی نیازهای وی و انسان امروز را برطرف خواهد کرد اضافه خواهد نمود.
هر اندازه تجربه و موفقیت دانش آموز روز افزون شود نقش معلم در این جریان کم رنگتر خواهد شد. وی ضمن پسروي می تواند با نظارت دورادور بر این باور صحه گذارد.
معلم اثر بخش در این مرحله توانسته با برنامه ریزی و انعطاف پذیری و دانش خود به فراگیر بقبولاند هر آنچه برای وی در امر تعلیم و تربیت تدارک دیده شده با نیازهای وی همخوانی دارد و در آینده می تواند گوشه ای از مشکلات وی را مرتفع سازد. بدین ترتیب معلم ناخودآگاه یادگیری را به فراگیر منتقل کرده و به او قبولانده است که یادگیری باید خودآگاهانه و خودخواسته باشد و چنین روندی نتیجه ای جز یک باز خورد مثبت و شیرین برای معلم نخواهد داشت.