PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : پازل جمعيت



alamatesoall
12-14-2011, 07:48 PM
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg


در قرن نوزدهم، كشورهاى قاره اروپا و در قرن بيستم، ساير كشورها نيز به ايجاد دفاتر رسمى ثبت احوال پرداختند. همزمان سرشمارى هاى عمومى با هدف زيرپوشش قراردادن تمامى جمعيت و خانوارهاى كشور از اواخر قرن هجدهم در معدودى از كشورها شروع شد و با اشاعه به ساير كشورها در قرن بيستم گسترش يافت. درحال حاضر در بيشتر كشورهاى دنيا سرشمارى هاى عمومى هر ۱۰سال يك بار انجام مى شود.

در اوايل قرن نوزدهم، مالتوس اقتصاددان انگليسى رشد فزاينده جمعيت را به عنوان يك مشكل اساسى مطرح كرد. به طور كلى رشد شتابان جمعيت در بعد از انقلاب صنعتى و نياز به درك و فهم تغييرات جمعيتى و نيز توجه روزافزون و گسترش برنامه ريزى هاى توسعه اقتصادى و اجتماعى در قرن بيستم ازجمله عواملى بودند كه ضرورت ايجاد دفاتر ثبت احوال و انجام سرشمارى هاى عمومى را ايجاد كردند.

در ايران، سرشمارى ها و آمارگيرى ها در ايران باستان (هخامنشيان، ساسانيان و...) به عمل آمده است كه اخذ ماليات سرانه، جمع آورى سپاهى وتعيين پيروان مذاهب مختلف از انگيزه هاى آن بوده است.

در سال ۱۲۵۲ صنيع الدوله در نشريه سالنامه ايران جمعيت كشور را بالغ بر ۱۱‎/۵ ميليون نفر گزارش كرده است كه ۱۳ درصد آن شهرنشين، ۴۳‎/۵ درصد روستانشين و ۴۳‎/۵ درصد چادرنشين بودند. بعد ازانقلاب مشروطيت در شهريور ۱۲۹۵ شمسى براى آمارگيرى نفوس كشور تصويبنامه اى درباره آمار و ثبت احوال به تصويب هيأت وزيران رسيد ولى معوق ماند.

به اين ترتيب از ابتدا جمع آورى آمار و اطلاعات به صورت پراكنده مورد توجه بود و سازمان خاصى كه قانوناً موظف به جمع آورى آمار و اطلاعات در زمينه نفوس باشد وجود نداشت. با توجه به اين مسائل اغلب نتايج آمارگيرى ها به علت قابل اعتماد نبودن روشها موردترديد بود. بالاخره در سال ۱۳۰۳ شمسى اداره احصائيه كل داير بر تعيين تعداد نفوس، آمارهاى اجتماعى، مالى، بهداشتى، دامدارى، مبادلات، جرايم و محكومين تشكيل شد كه در سال ۱۳۰۷ نام آن به اداره كل آمار و ثبت احوال تغيير يافت.

تا سال ۱۳۱۸ وظيفه اداره مذكور ثبت وقايع چهارگانه بود ولى به مرور با توجه به نياز وزارتخانه ها و سازمانهاى دولتى به آمار و اطلاعات جمعيتى، واحدهاى آمارى مستقلى نيز تشكيل شد و سرانجام در خرداد ۱۳۱۸ شمسى قانون سرشمارى عمومى نفوس به تصويب مجلس رسيد.
با اين حال تا سال ۱۳۲۷ نسبت به جمع آمارى آمار و اطلاعات در زمينه هاى مختلف علاقه خاصى نشان داده نشد. البته يك سرى آمارگيرى هاى نمونه اى و پراكنده براى كسب اطلاعات اجتماعى و اقتصادى از نواحى روستايى ايران انجام شد كه منتج به آمارگيرى هاى تخصصى در زمينه هاى مختلف از سال ۱۳۳۵ به بعد شد.


جمعيت ايران در گذشته
دستيابى به تعداد جمعيت ايران در گذشته به علت فراهم نبودن آمار كار بسيار مشكلى است و تنها مى توان از طريق گذشته نگرى ها و سفرنامه هاى مختلف آن را تخمين زد.

شاردن فرانسوى جمعيت ايران را در عصر صفوى ۴۰ ميليون نفر ذكر كرده كه شايد جمعيت ايران در گذشته بيش از اين رقم باشد. ولى مطمئناً اين تعداد در دوران قاجاريه به علت شرايط زيستى غيرقابل تحمل در اثر اشاعه طاعون و وبا و همچنين تغيير مرزهاى سياسى، كاهش يافته است.
در سال ۱۲۶۳ شمسى ژنرال شيندلر، جمعيت كشور را بالغ بر ۷ ميليون نفر گزارش كرد كه ۲۵‎/۶ درصد آن جمعيت شهرى، ۴۹‎/۵ درصد جمعيت روستايى و ۲۴‎/۹ درصد جمعيت عشايرى بوده است. پيسون آشر اين ارقام را كمتر از واقعيت ذكر مى كند و از قول برخى مورخان ايران باستان، جمعيت در زمان داريوش را درحدود ۵۰ ميليون نفر اعلام مى كند.

با توجه به ارقام فوق مشاهده مى شود جمعيت ايران در يك قرن پيش، با ارقام متفاوتى گزارش شده است كه اين تفاوت در ميان جمعيت روستايى و بويژه جمعيت عشايرى چشمگير است. علت اين اختلاف برآورد را مى توان عدم دسترسى به اين جمعيت ها به خاطر وسعت زياد ايران، پراكندگى روستاها، ثابت نبودن محل سكونت و نيز تحرك آنها در خطوط مرزى كشور عنوان كرد كه تعيين تعداد و تابعيت آنها را دشوار مى ساخته است. به اين ترتيب مشاهده مى شود كه افراد و مؤسسات مختلف با روشهاى متفاوت ارقام نامشابهى را براى سالهاى قبل از ۱۳۳۵ ارائه كرده اند. لذا تبيين تغيير و تحولات جمعيت در اين سالها نتايج مشابهى دربر نداشته است.

البته نبايد فراموش كرد كه برآورد تمامى متغيرهاى مؤثر در كاهش يا افزايش جمعيت در فواصل زمانى مختلف كارى بسيار دشوار است.
بررسى و تجزيه و تحليل مسائل جمعيتى و مشكلات آن مستلزم دسترسى به آمارهاى صحيح و دقيق است و هر قدر تعداد آمارگيرى ها كمتر و فواصل زمانى آن طولانى تر شود به همان اندازه تجربه و تحليل مسائل جمعيتى با مشكل مواجه خواهدشد.

پس ابزار اوليه جمعيت شناسى ازآمار حياتى و اعداد و ارقام به دست آمده از جمعيت است. به اين ترتيب كه مباحث كمى و كيفى جمعيتى را به صورت اعداد و ارقام درمى آوريم و سپس به بحث و گفت وگو با محاسبه و مقايسه خصوصيات جمعيتى مى پردازيم. بنابراين اگر اعداد و ارقام جمعيتى درست نباشد و نارسايى در تعداد و اندازه آن باشد شناخت ما از ابعاد جمعيتى درست و دقيق نبوده و ارزش و اعتبار خود را ازدست مى دهد.
مهمترين روشهاى آمارى كه در مطالعه جمعيت ها به كار مى روند عبارتند از: سرشمارى، آمارگيرى هاى نمونه و آمارهاى ثبتى.


سرشمارى
سرشمارى روش مهمى است كه هرچندسال يكبار اطلاعات بسيار وسيعى را درباره ساختمان جمعيت در اختيار ما مى گذارد اما مرتباً بايد به وسيله آمار وقايع چهارگانه اصلاح شود، زيرا ممكن است چندسالى ميان دو سرشمارى فاصله بيفتد. اين سرشمارى ها ما را در تعيين ميزان دقيق رشد جمعيت و شناخت كامل حركات جمعيتى كمك مى كند. معمولاً نوع نگرش جامعه به سرشمارى ها، ميزان مقبوليت دولت ها نزد مردم، درجه توسعه يافتگى جوامع، وسعت كشورها و ميزان پراكندگى جمعيت ها و عادات و باورهاى مردم به علاوه نحوه مديريت و ميزان مهارت مأموران سرشمارى در صحت و سقم جمع آورى اطلاعات دموگرافيك و مشخصه هاى اجتماعى و اقتصادى كه ضمن سرشمارى افراد جامعه، جمع آورى مى شود اثر مى گذارد و در رقم كل جمعيت تأثير انكارناپذير دارد.

بنابراين، سرشمارى از طيف اطلاع رسانى بسيار وسيعى برخوردار است و علاوه بر اين كه كل جمعيت كشور را نشان مى دهد، اجزاى جمعيتى و خصوصيات اجتماعى و اقتصادى را در سطوح مختلف جغرافيايى كشور آشكار مى سازد. ارقام سرشمارى معمولاً مصرف كننده وسيعى دارد. ارزش سرشمارى نه تنها به خاطر اعداد و ارقام نفوس، بلكه به خاطر نشان دادن وضع سواد و فعاليت اقتصادى، مهاجرت، شهرنشينى و از همه مهمتر تعيين رشد جمعيت و ديگر خصوصيات جمعيتى نيز هست. امروزه با افزايش سريع جمعيت، دانستن ميزان رشد جمعيت اهميت فزاينده اى در محاسبات اقتصادى، اجتماعى دارد.

درحال حاضر ارقام سرشمارى بيش از ديگر منابع آمارى (آمارگيرى هاى نمونه و آمارهاى حياتى) در محاسبات رشد جمعيتى به كار گرفته مى شود.


آمارگيرى هاى نمونه اى
روش نمونه گيرى، امكان شناسايى تمام خصوصيات جمعيتى را ميسر نمى سازد و آگاهى از اين موارد اگرچه جنبه برآورد دارد اما يك نمونه خوب مى تواند معرف كل جامعه شود. در دهه هاى اخير، به علت پيشرفت علم آمار، روش نمونه گيرى در پژوهشهاى جمعيتى گسترش قابل ملاحظه يافته است. آمارگيرى نمونه اى در كشورهاى توسعه يافته يك روش تكميلى براى تصحيح سرشمارى ها و ثبت وقايع چهارگانه تلقى مى شود، اما در كشورهاى درحال توسعه، به عنوان يك روش مستقل قلمداد مى شود.
معمولاً در جوامع درحال توسعه به علت دشوارى انجام سرشمارى ها، آمارگيرى هاى نمونه اى و روش مطالعه دقيق نمونه هايى كه معرف كل جامعه باشند بيش از پيش معمول شده است.


تحقيقات دموگرافيك در اين جوامع مى تواند جنبه مطالعه درمورد نمونه هاى خاص را داشته باشد مانند بررسى وضع جمعيت يك روستا و يا وضع بارورى در ميان يك گروه اجتماعى خاص كه در اين حالت تحقيق جنبه مونوگرافى دارد و يا اگر نمونه ها آنقدر زياد باشند كه بتوان نظرى كلى درباره موضوع موردمطالعه در سراسر كشور به دست آورد مانند بررسى وضع مهاجرت هاى داخلى در يك مملكت كه در اين حالت مى تواند تا اندازه اى جاى سرشمارى را بگيرد. در دهه هاى اخير، دانشمندان علم آمار درصدد برآمدند تا از روشى كه مدتها در كشاورزى و صنعت استفاده مى شد يعنى آمارگيرى نمونه اى در تحقيقات جمعيت هاى انسانى نيز استفاده كنند و با استفاده از اصول علمى رياضى فقط درمورد معدودى از افراد يك جمعيت به مطالعه بپردازند و نتيجه را به كل تعميم دهند.


يكى از مهمترين جنبه هاى آمارگيرى نمونه اى در زمينه جمعيت، تعيين اهداف آن قبل از هرگونه برنامه ريزى است. به عبارت ديگر، اهداف اساسى طرح در كوتاه مدت و بلندمدت بايد از قبل ارزيابى شود. اهداف كوتاه مدت يك طرح نمونه گيرى جمعيت مى تواند رفع فورى نيازهاى آمارى، اقتصادى و اجتماعى در يك نظام برنامه ريزى باشد و در بلندمدت ايجاد يك سيستم آمارگيرى جارى براى رفع نيازهاى آمارى در زمينه هاى مختلف اجتماعى - اقتصادى در يك جامعه خاص باشد. در آمارگيرى هاى نمونه اى جمعيت، معمولاً اهداف آمارى زير دنبال مى شود:

- آمارهاى جمعيتى (تعداد جمعيت، توزيع سنى و توزيع جنسى جمعيت در استانهاى يك كشور).
- آمارهاى مربوط به نيروى كار (تغييرات اشتغال و بيكارى در استانها، برآورد نيروى انسانى قابل جذب در اشتغال).
- آمارهاى مربوط به فعاليت هاى اقتصادى خانوارها (كشاورزى، صنعتى و خدماتى)
- آمارهاى مربوط به زنان و كودكان (ميزان عمومى و اختصاصى بارورى و ولادت در استانهاى مختلف كشور).
- آمارهاى مربوط به بهداشت و درمان (تغييرات وضع مرگ و مير و ميزان هاى اختصاصى مرگ و مير در كشور).
- آمارهاى مربوط به آموزش (سطح سواد و تغييرات سواد و تحصيل در استانهاى مختلف كشور).
- آمارهاى مربوط به درآمد و هزينه خانوار و آمارهاى مربوط به هزينه سبد مصرفى و تغذيه اى خانوارها.
- آمارهاى مربوط به مسكن و واحدهاى مسكونى خانوار (انواع واحد مسكونى، نحوه مصرف، ميزان پرداخت اجاره و رهن، نوع مصالح بكاررفته و عمر ساختمان).
- آمارهاى مربوط به فعاليت كارگاهها.


اگرچه آمارگيرى هاى نمونه اى مى تواند محاسنى از قبيل ضريب اشتباه كمتر، دريافتهاى جوابهاى دقيق و درست به علت در دست داشتن فرصت كافى، محدود بودن دامنه عمل و كمتر بودن هزينه نسبت به سرشمارى داشته باشد ولى معايبى نيز دربردارد، ازجمله اين كه نتايج اين روش در مقايسه با سرشمارى، بيشتر در معرض خطا است. تعميم نتايج به دست آمده از يك جامعه نمونه به جوامع ناهمگون قابل اعتماد نيست؛ عدم دقت كافى درانتخاب نمونه ها و تعميم آن به كل، گمراه كننده است.


مقالات جامعه شناسی