PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آسیب شناسی نظام خانواده در ایران



alamatesoall
11-24-2011, 07:20 PM
http://pnu-club.com/imported/2011/11/936.jpg

عموماً در بررسی اثرات عوامل گوناگون توفیق شاگردان در مدرسه، «زمینه ی خانوادگی» حیطه ی یگانه ای در نظر گرفته می شود که از لحاظ تأثیر از مدرسه متمایز است. اما «زمینه ی خانوادگی » به نوبه ی خود تنها یک حیطه ی واحد منحصر به فرد نیست، بلکه از نظر تحلیلی دست کم به سه جزء مختلف قابل تفکیک است که عبارتند از سرمایه ی مالی، سرمایه ی انسانی و سرمایه ی اجتماعی.




سرمایه ی مالی کمابیش از روی میزان ثروت یا درآمد خانواده سنجیده می شود. این نوع سرمایه، فراهم کننده ی منابع فیزیکی است که می توانند به توفیق دانش آموز در مدرسه کمک کنند. داشتن جای ثابتی [مثلاً اتاق مستقلی] در خانه برای درس خواندن، مواد و وسایلی که به یادگیری کمک می کنند و امکانات مالی که باعث تسهیل مسائل خانواده می گردند... تشکیل سرمایه ی مالی را می دهند.


سرمایه ی انسانی کمابیش با میزان تحصیلات والدین به سنجش درمی آید و بالقوه یک محیط « شناختی » پیرامون فرزندان به وجود می آورد و ایشان را در یادگیری یاری می دهد.


سرمایه ی اجتماعی در محدوده ی خانواده، هم با سرمایه ی مالی و هم با سرمایه ی انسانی تفاوت دارد. با ذکر دو مثال نشان خواهیم داد که معنی سرمایه ی اجتماعی چیست و چگونه عمل می کند.


مثال اول: «جان استوارت میل» در سنی بسیار کم تر از سنی که اکثر کودکان وارد مدرسه می شوند از پدرش جیمز میلدرس، زبان های لاتین و یونانی فرامی گرفت و بعدها کماکان در کودکی با پدر خود و «جرمی بنتام» درباره ی طرح های دست نویس پدر بحث انتقادی انجام می داد. جان استوارت میل، احتمالاً استعدادهای ژنتیک خارق العاده ای نداشت و آموخته های پدرش نیز دامنه دارتر از معلومات بعضی از مردان زمان او نبود. تفاوت مهم و اصلی، وقت و کوششی بود که پدر در امور ذهنی صرف تربیت پسر می کرد.


حال به مثال دوم می پردازیم: در یکی از بخش های مدارس دولتی در ایالات متحده ی آمریکا که در آن متون مورد استفاده در مدارس را خود خانواده های دانش آموزان می خریدند، کشف یک نکته برای مقامات مدارس به صورت معما درآمده بود و آن این که، عده ای از خانواده های مهاجرین آسیایی، از هر کتاب درسی مورد نیاز فرزندان خود دو نسخه می خریدند، تحقیقی که انجام گرفت معلوم کرد که نسخه ی دوم برای مادر کودک خریداری می شده است تا آن را بخواند و به فرزندش کمک کند که در مدرسه موفق باشد.


این جا با موردی سروکار داریم که سرمایه ی انسانی اولیای کودکان، دست کم آن گونه که بنابر سنت از روی تعداد سال های درس خواندن اندازه گرفته می شود، نازل است، ولی میزان سرمایه ی اجتماعی که در خانواده برای کمک به تحصیلات مدرسه ای فرزند وجود دارد، فوق العاده زیاد است.


این مثال ها اهمیت [نقش] سرمایه ی اجتماعی در محدوده ی خانواده برای پرورش ذهنی کودک را نشان می دهند. درست است که بچه ها از سرمایه ی انسانی در تملک پدران و مادران شان قویاً تأثیر می پذیرند، اما اگر پدر و مادرها بخش مهمی از زندگی فرزندان خود نباشند و اگر این سرمایه ی انسانی منحصراً در محل کار یا در جای دیگر به کار رَوَد، ممکن است هیچ ربطی به نتایج کار بچه ها در مدرسه نداشته باشد. سرمایه ی اجتماعی خانواده، روابطی است که بین بچه ها و اولیای آنان (و اگر خانواده شامل اعضای دیگری نیز باشد، بین آنان و بچه های خانواده) برقرار است. به بیانی دیگر، اگر سرمایه ی انسانی پدر و مادر با سرمایه ی اجتماعی نهفته در روابط خانوادگی تکمیل نشود، برای رشد آموزشی فرزند علی السویه است که پدر و مادرش سرمایه ی انسانی را به مقدار کلان یا به مقدار اندک در تملک داشته باشد. جیمز کلمن هم چنین می گوید:

«من در این جا بین شکل های سرمایه ی اجتماعی که قبلاً مورد بحث قرار گرفتند، تفاوتی قائل نخواهم شد. بلکه فقط خواهم کوشید میزان قوت روابط میان پدر و مادر و فرزند را به عنوان معیاری برای اندازه گیری سرمایه ی اجتماعی که پدر و مادر می توانند در اختیار فرزند قرار دهند بسنجم. هم چنین مفهوم سرمایه ی اجتماعی را در متن پارادایم کنش عقلانی، برای مثال در بررسی مقدار سرمایه گذاری های یک فرد عقلانی در آموزش، به کار نخواهم برد. یکی از دلایل این کار، مربوط می شود به خاصیتی از سرمایه ی اجتماعی که اکثر اَشکال سرمایه، آن را ندارند (و در بخش های بعدی به آن خواهم پرداخت): سرمایه ی اجتماعی کالای عمومی است و به همین دلیل کم تر از حدّ کفایت در آن سرمایه گذاری می شود. »


سرمایه ی اجتماعی موجود در درون خانواده که باعث می شود سرمایه ی انسانی بزرگ ترها در دسترس کودک قرار گیرد، هم به حضور بزرگ ترها در خانواده و هم به توجه آنان به کودک بستگی دارد. غیبت بزرگ ترها، کمبودی ساختاری در سرمایه ی اجتماعی خانواده است. برجسته ترین مصداق کمبود ساختاری در خانواده های مدرن، خانواده ی تک سرپرست است. البته خانواده « هسته ای » که در آن یک نفر یا هر دو در خارج از خانه کار می کنند نیز می تواند به لحاظ ساختاری ناقص باشد. زیرا سرمایه ی اجتماعی را که با حضور والدین در خانه به هنگام روز یا با حضور پدربزرگ ها یا مادربزرگ ها یا عمه ها و خاله ها و عموها و دایی ها در داخل خانه یا در نزدیکی آن شکل می گیرد، فاقد است.


حتی وقتی که بزرگ ترها حضور داشته باشند، اگر روابط قوی بین کودکان و پدر و مادر وجود نداشته باشد، باز هم خانواده فاقد سرمایه ی اجتماعی است. ضعف رابطه ی قوی بین کودکان و پدر و مادر ممکن است ناشی از این باشد که بچه در جامعه ای از بچه های کمابیش هم سال، یا پدر و مادر در آن بخش از روابط شان با دیگر بزرگ ترها، که تداخل بین نسلی ندارد، احساس خودکفایی کنند و البته ممکن است از سرچشمه های دیگر ناشی شود. این سرچشمه هر چه باشد در هر حال معنی اش این است که هر قدر هم سرمایه ی انسانی در پدر و مادر موجود باشد، کودک بهره ا

ی از آن نمی برد، زیرا سرمایه ی اجتماعی در این جا وجود ندارد.


فقدان سرمایه ی اجتماعی در خانواده می تواند پیامدهای آموزشی مختلفی داشته باشد. یکی از این پیامدها که به نظر می رسد فقدان سرمایه ی اجتماعی تأثیری خاص بر آن دارد، ترک تحصیل است. تعداد خواهران و برادران به عنوان معیاری برای اندازه گیری میزان کمبود سرمایه ی اجتماعی، در خانواده می باشد. تعداد خواهران و برادران در این تفسیر معرف کمبود توجه به کودک است. این نکته با نتایج پژوهش در مقادیر توفیق تحصیلی و مقدار ضریب هوشی (IQ) هم خوانی دارد. دو مورد اخیر نشان می دهند که نمرات دانش آموز بسته به موقعیت از نظر کثرت تعداد خواهر و برادر حتی وقتی که کل اندازه ی خانواده را کنترل کنیم تنزل می کنند و نمرات درسی تحت تأثیر کثرت تعداد بچه های خانواده رو به کاهش می نهند. هر دو نتیجه با این نظر همخوانی دارند که خواهران و برادران جوان تر و کودکان خردسال تر در خانواده هایی با بُعد بزرگ، کم تر از توجه بزرگ ترها برخوردار می شوند و این به نوبه ی خود دستاوردهای تحصیلی ضعیف تری را در پی دارد.


یکی از شاخص های توجه بزرگ ترها به کودک در خانواده، اگر چه شاخص خالصی از سرمایه ی اجتماعی نیست، انتظاری است که مادر دارد تا بچه اش به دانشگاه برود. سرمایه ی اجتماعی در خانواده منبعی برای تحصیل فرزندان خانواده است، درست همان طور که سرمایه های مالی و انسانی چنین اند و در حقیقت وجود سرمایه ی اجتماعی در نهاد خانواده تأثیرات مثبت و منفی را در کارکرد نهاد خانواده به جای می گذارد. لذا پژوهش فوق در پاسخ به این سؤال است که سرمایه ی اجتماعی چه تأثیراتی بر وجود و انتقال آسیب های اجتماعی در نهاد خانواده به جای می گذارد.



مجتمع فرهنگی آموزشی علامه طباطبایی
مطالب و مقالات علمی : مشاوره و روانشناسی