sadaf-eng
11-18-2011, 08:36 PM
ادرس شركت را به واسطه يكي از دوستان كه از قضا كمي هم شيرين مي زد پيدا كرديم . صبح اللطلوع راه افتاديم تا مبادا دير برسيم و پست هاي خوب را بگيرند!!! تا مي شود ما برويم و پست ها ي قلنبه را از چنگ مردم ان ديار در اريم و مال خود كنيم!!!!اينكه ادرس را دوست محترممان اشتباه داده بود بماند! هر چند نيتش خير بود! خودش و ايل و تبارش هم براي مصاحبه تشريف برده بود! اما گويا ادرس در چپكي به ما داده بود! در خير بودن نيتش شكي نمي كنم! نشان به آن نشاني كه گفته بود سر كوچه قنادي هست كه بود!!!اصل ماجرا اينجاست! جناب آقاي مسئول محترم كه گويا مديريت شركت در شرف تاسيس بودند تشريف نداشتند و ما هم چون از يك شهر ديگر تشريف برده بوديم 2 ساعتي منتظر مانديم تا تشريف اوردند.تمام اين 2 ساعت انتظار به قسمت مهارت هايي كه در رزومه ام تايپ كرده بودم خيره شده بودم و با خودم مي گفتم اين چه كاري بود كردي! نبايد مي نوشتي مسلط! اصلا اگر سوال پرسيد چي بگم . 2 ساعت هم وقت كمي نيست تا دلتان بخواهد دليل و آيه اوردم كه من مهندس قابلي ام.در همان چند دقيقه اول بحثي پيش امد كه بالاجبار خدمت مدريرت عرض كرديم دستگاه هاي cnc فلان و بهمان ... كه آقاي مديري پرسيدند منظورتان از cnc چيست!!!.نمي دانستيم طرف با ما شوخي دارد يا اصلا توي باغ نيست! چشمان مباركمان گرد شده بود از اين همه اطلاعات مديريت محترم شركت مربوطه!!! به دل نگرفتيم ! اقاي مدير است نداند هم به جايي بر نمي خورد!!! گفتيم عيبي ندارد ! حالا هاج و واج مانديم بگوييم cnc چيست يا نه! از به رخ كشيدن اطلاعاتمان جدا صرف نظر كرديم چون واضح بود به مزاج مديريت محترم خوش نمي آيد!!! نگاهي عاقل اندر سفيه به سر تا پاي رزومه ي اينجانب انداخت . تن من همچون بيد مي لرزيد ! كه نكند توضيحي بخواهد و من بمانم انگشت در دهان! توي دلم به خودم ناسزا مي گفتم كه اي نادون! اين مهارت هايي كه نوشتي غلو كردي و الان است كه لو برود!!!! دقايقي گذشت ! مدير محترم با تمسخر گفت من از شما به عنوان يه مهندس صنايع بيش از اين حرفها انتظار داشتم! نمي دانستم بخندم يا ...معلوم بود كار ما نگرفته! مي خواستم از خود مدير محترم سوال كنم چند كلاس سواد دارد!!! هاج و واج بر گشتيم به ديار خودمان! و من هنوز در خم اطلاعات مديريت اين شركت ماندم!( البته قصد جسارت به مديران محترم با سواد نداشتم ) اما ....