PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : خود بيمار انگاري



alamatesoall
10-30-2011, 06:36 PM
http://pnu-club.com/imported/2011/10/798.jpg


اشتغال ذهني بيمار با ترس از بيمار شدن يا اعتقاد وي مبني بر ابتلا به يك بيماري جدي را خودبيمارانگاري گويند.
اين ترس يا اعتقاد هنگامي ايجاد مي شود كه بيمار نشانه ها يا كاركردهاي بدني را اشتباه تفسير كند.
اصطلاح خودبيمارانگاري از اصطلاح طبي قديمي هيپوكوندريوم مشتق شده است كه به معناي زير دنده ها است و نشان دهنده شكايات شكمي شايع در بسياري از بيماران مبتلا است. اين اختلال ناشي از تعابير غيرواقعي يا نادرست بيمار از نشانه ها يا احساس جسمي است، هرچند علل طبي شناخته شده اي براي آنها نتوان يافت. اشتغال ذهني بيمار سبب ناراحتي قابل ملاحظه وي و اختلال توانايي عملكرد در نقش هاي شخصي، اجتماعي و شغلي مي شود.


ملاك هاي تشخيصي براي اين بيماري ايجاب مي كند كه بيمار با اعتقادي غلط مبني بر ابتلا به يك بيماري جدي اشتغال ذهني داشته باشد و اين باور غلط برپايه سوءتعبير علايم يا احساس هاي جسماني مبتني است. اين باور اشتباه بايد حداقل ۶ ماه، علي رغم فقدان يافته هاي پاتولوژيك در معاينات طبي و عصبي، داوم داشته باشد. ملاك هاي تشخيصي همچنين قيد مي كند كه اين اعتقاد غلط به شدت يك هذيان نبوده و محدود به ناراحتي درمورد ظاهر شخص نيست. درعين حال نشانه هاي خودبيمارانگاري بايد به شدتي باشد كه سبب ناراحتي هيجاني بيمار شود يا توانايي بيمار را در كاركرد حوزه هاي مهم زندگيش مختل كند. بالينگر ممكن است وجود بينش ضعيف را در اين بيماران تشخيص دهد، بيمار به طور ثابت افراطي بودن نگراني هايش را تشخيص نمي دهد.


مبتلايان معتقدند، كه دچار يك بيمار جدي هستند كه هنوز تشخيص داده نشده است و نمي توان آنها را به قبول خلاف اين موضوع قانع كرد. آنها ممكن است درطول زمان همچنان معتقد باشند كه به بيماري خاصي مبتلايند يا با گذشت زمان فكر كنند كه به بيماري ديگري مبتلا شده اند. اعتقاد آنها به وجود بيماري، علي رغم نتايج منفي آزمايشات، سيرخوش خيم بيماري مزمن در طول زمان و اطمينان بخشي مناسب از سوي پزشكان همچنان ادامه مي يابد. با اين حال اعتقاد آنها به اندازه باور هذياني ثابت نيست. خودبيمارانگاري اغلب با افسردگي و اضطراب همراه است و غالباً با يك اختلال افسردگي يا اضطرابي توام ديده مي شود.


روان درماني
بيماران مبتلا به خودبيمارانگاري معمولاً نسبت به درمان روانپزشكي مقاومند. اما برخي از آنها درمان روانپزشكي را به شرطي مي پذيرند كه در بخش غيرروانپزشكي و با تمركز بر كاهش استرس و آموزش مدارا با بيماري مزمن به عمل آيد. در اين بيماران روان درماني غالباً سودمند است زيرا اين نوع درمان تعامل و حمايتي اجتماعي فراهم مي كند كه اضطرابشان را كاهش مي دهد. ساير شكل هاي روان درماني، نظير روان درماني فردي بينش گرا، رفتار درماني، شناخت درماني و هيپنوتيزم نيز ممكن است مفيد باشند.

منبع:خانه روانشناسی ایران