PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : جامعه شناسي انقلاب



alamatesoall
10-29-2011, 06:50 PM
آيا انقلاب اسلامي ايران ، انقلاب طبقه ي متوسط بود يا انقلاب ايدئولوژيك و ... ؟


مقدمه :
1-آيا انقلاب اسلامي ايران انقلاب طبقه متوسط يا انقلاب طبقه ايدئو لوژيك بود؟
2-آيا روحانيون رهبري انقلاب را از اول داشتند؟
3-آيا ايرانيان علاقمندبه تفكر شيعه و اسلام به دنبال انقلاب رفتند؟
4-آيا گرفتاري حكومت قبلي اين بود كه اسلام را رعايت نمي كرد؟
طرح كلي تحقيق پاسخ به سوالات فوق و ....مي باشد و پژوهش جامع پيرامون هر انقلابي چهار مقطع را در بر مي گيرد در مورد انقلاب اسلامي ايران بر قرار مي باشد :
1-دوره ي پيش از انقلاب (شكل گيري و پيشينه ي تاريخي آن)
2-دوره ي انقلاب (19 ديماه 56 تا 22 بهمن 57 )
3-دوره ي پيروزي و انتقال (دوره ي انتظامي- بي قانوني و بي نظمي از بهمن 57 تا اول 58)
4-دوره ي استقرار نظام جديد(از اول 58 به بعد)
ودر اين متن تقريبا به مقطع اول اشاره خواهد شد و بعضاً توضيحاتي تكميلي ارائه خواهد گرديدپس آنچه مورد نظر است قسمتهايي از موارد ذيل است:
1-بررسي تحليلي و گزارش واقعه انقلاب 2- بررسي عوامل و شرايط پديد آورنده 3- اقتصاد ايران
4-تحليل نيروهاي سياسي از اوضاع اجتماعي ايران و استراتژي و نقش آنها براي انقلاب .


پاره ای از پرسش های تحقیق:
همانطور كه برينتون در كالبد شكافي چهار انقلاب متذكر شده است همواره انقلابيون جنبش را يك حركت خود جوش مي دانند و عاملان و حاملان حكومت آن را توطئه مي داننددر خصوصانقلاب ايران
نيز مولفان نظريه ي توطئه از گزارها يا پرسشهاي سياسي تاريخي در برخي پرسشهاي جامعه شناختي
است.

- چرا با طرح حقوق بشر و تحميل فضاي باز سياسي به ايران رژيم شاه را متزلزل و زمينه سقوط آنرا فراهم ساختند.
- چرا علي رغم اهميت حياتي ايران براي منافع غرب آمريكا دست به اقدام مستقيم نظامي براي حفظ رژيم و ممانعت از پيروزي انقلاب نزد؟
- چرا كنفرانس گوادلوپ تصميم به اخراج شاه از ايران گرفت و بدينوسيله راه را براي پيروزي انقلاب هموار كرد؟
- چرا راديو بي بي سي تبديل به رسانه ي انقلابيون شد؟
- چرا دولت فرانسه اجازه اقامت به امام خميني (ره) در اين كشور را داد و با اين كار بهترين رسانه ي بين المللي در خدمت امام قرار گرفت؟
- چرا دولتمردهاي آمريكايي پيامها و در خواستهاي ضد و نقيض براي شاه فرستادند و او را در تصميم گيريها آشفته و سردرگم ساخته بودند.
- اگر هيات حاكم آمريكا گرفتار تناقض و ترديد در تصميم گيريهاي خويش نبود انقلاب ايران قادر به گسترش و پيروزي نبود.
- چرا با وجود پيش بيني تسريع روند انقلاب با حضور امام خميني در ايران دولت بختيار فرودگاه را براي ورود هواپيماي حامل امام باز كرد؟
- چرا هواپيماي حامل امام را نربودند و يا منفجر نكردند ؟
- چرا ارتش دست به سركوبي موثري عليه اعتراضات نزد و مانع از رشد جنبش نشد؟
- چرا دولتمردان بر راهپيمايان تاسوعا و عاشورا اجازه برگزارشدن دادند به اين وسيله به رژيم شاه پايان دادند؟
- چرا ارتش به جاي ايستادگي در برابر قيام 22-19 بهمن كنار گيري كرد و اعلام بيطرفي كرد؟


- اما سوالات در بعد جامعه شناختی:
1-آيا انقلاب اسلامي ايران يك انقلاب اجتماعي بود؟
2-اسلامي بودن انقلاب به چه معناست؟
3-چرا در ايران انقلاب ديني رخ داد؟و در سال 57 پيروز شد؟
4-آيا انقلاب ايران انقلاب طبقه متوسط بود يا انقلاب ايدئو لوژيك ؟
5-آيا روحانيون رهبري انقلاب را از اول داشتند؟
6-آيا ايرانيان به دنبال تفكر و شيعه اسلام بدنبال انقلاب رفتند؟
7- آيا گرفتاري حكومت قبلي اين بود كه اسلام را رعايت نمي كرد؟
8- آيا انقلاب ايران آخرين حلقه عصر پايان ايدئولوژي است يا سر آغاز جنبشهاي مذهبي و ايدئو لوژيك ؟
9- آيا انقلاب ايران مدل نويني در انقلاب است يا الگوي آن تكراري است ؟
10-انقلاب اسلامي ايران محصول تصادف بود يا تدبير؟
11- عوامل ساختاري شكل گيري انقلاب اسلامي در ايران چه بود؟
12-نقش نيروهاي خارجي و عوامل بين المللي در جريان انقلاب ايران چه و چگونه بوده است؟
13- انقلاب اسلامي ايران چه نسبتي با تئوريهاي جامعه شناسي انقلاب دارد؟


تعاریف و مفاهیمانقلاب: ( ‎‎‎revolution ) انقلاب در لغت به معني دور و گردش است كه مجازاً در قلمرو سياسي و اجتماعي است .
انقلاب به معني جديدآن:يعني قيام و طغيان مردم با آرمانها و اهداف خاص خود براي سرنگوني يك حكومت .
انقلاب در فرهنگ سياسي:حركتي است كه جنبه منهدم كنندگي در مناسبات سياسي و اجتماعي به وسيله رژيم جديدي كه به دست توده ي مردم به قدرت رسيده را دارد.و اگر اين تحول توسط رژيم حاكم انجام گردد رفورم يا اصلاح نام دارد(تعاريف زيادي در خصوص مفهوم و معناي انقلاب انجام گرفته است)


ویژگی های انقلاب
1- بسيج
2-توده اي بودن
3-سازمان يافتگي
4-داشتن ايدئولوژي كه سيمايي از آينده اي موعود و وضع مطلوب را بيان مي كند
5-رهبري كاريز ماتيك
6-منهدم كنندگي و تخريب
7-سرنگوني نظام سياسي حاكم
8- استقرار نظام جديد


تعریف کامل تر:انقلاب به عنوان يك پديده ي اجتماعي عبارتست از بسيج يا حركت وسيع توده اي و سازمان يافته با رهبري فرهمند كه داراي جنبه ي منهدم كنندگي و تخريب بوده و با هدف سرنگوني نظام سياسي حاكم براي نيل به وضع مطلوبي كه ايدئو لوژي جنبش بيانگر آن است انجام مي شود.

چند دیدگاه در مورد انقلاب ایران
1-پست مدرنيسم عمر زيادي ندارد و نمي توان گفت به بلوغ رسيده است و هنوز مدرنيته بر جهان ما سلطه دارد اكبر احمد استاد جامعه شناس دانشگاه كمبريج پس از تقسيم بندي پست مدرن به غربي و اسلامي و دفاع از آن و انقلاب ايران را اولين انقلاب پست مدرن مي داند از آنجا كه پست مدرنيسم قالب شكن تمركز زدا و نسبي گراست و تابع اصل واحدي نيست ايدئو لوژي زدايي مي كند و بدليل اينكه انقلاب ايران قالبهاي نظري پيش از خود را شكست و براندازنده ي برخي تئوري ها بود نخستين انقلاب پست مدرن است (البته بنا به دلايلي تفكر پست مدرن بودن انقلاب اسلامي مبالغه آميز است )

2-ميشل فوكو نيز كه خود از مدافعان پست مدرنيته است از همين زاويه به انقلاب ايران نگريست و آنرا يك انقلاب كه نخستين قيام بزرگ برضد نظامهاي جهاني در مدرن ترين و ديوانه وار ترين صورت شورش ميداند «قيام انسانهاي دست خالي كه مي خواهند باري را كه بر پشت همه ي ما و به ويژه بر پشت كارگران نفت و كشاورزاني كه درميان امپراطوريها سنگيني مي كنند از ميان بردارند بار نظم جهاني را »و او انقلاب ايران را يك نوع بازگشت به معنويت مي داند :من دوست ندارم حكومت اسلامي را ايده يا آرمان بنامم اما به عنوان خواست سياسي مرا تحت تاثير قرار داده است چون كوششي است براي پاسخگويي به پاره اي از مسائل امروزي براي اينكه سياست يك بعد معنوي پيدا كند او كه در بحبوحه انقلاب دوباره به ايران سفر كرده با مردم نخبگان حاكم معارض در تهران و شهرستانها گفتگو كرد مهمترين ويژگي انقلاب را شورش آن عليه ماديت محض مي داند و مي گويد براي مردمي كه روي اين خاك زندگي مي كنند جستجو ي چيزي كه ما غربي ها امكان آن را پس از رنسانس و بحران بزرگ مسيحيت از دست داده ايم چه معني دارد :جستجوي معنويت سياسي- مذهب روح يك جهان بي روح است پس بايد گفت اسلام در 1978 افيون مردم نبوده است .

دقيقاً از آنرو كه روح يك جهان بي روح بوده است .
2-برخي هم بر اين عقيده اند انقلاب ايران چون بر عليه غربي شدن رخ داد در واقع انقلاب عليه مدرنيته و براي بازگشت سنت است –جالب اينكه دو دسته مخالف همين نظر را دارند1- يكي آن دسته اساسا انقلاب ايران را قبول ندارند .مي خواهند نشان دهند كه اين انقلاب واپسگرايانه بود و ايران را به عقب راند . 2-دسته ديگري كه از سنت دفاع مي كنند و مي كوشند اين غرش ملي رامدرنيته و نارضايتي اجتماعي از آن بسازند و مطالبات ملي و مشروعيت انقلاب را در خدمت تاييد سنت گرايي خود گرفته و از منافع و اصالت خود دفاع كنند.

alamatesoall
10-29-2011, 06:53 PM
علت انقلاب:

1-نيروهاي چپ متعارض بورژوازي وابسته با بورژ واهاي ملي و نيز انتقال بحران اقتصادي غرب بر اقتصاد ايران را منشا انقلاب مي دانندو به اقتصاد اصالت مي دهند.
2-برخي از صاحب نظران شكافهاي ناشي از مدر نزاسيون را در جامعه ي ايران عمده مي كنند(تئوري توقعات خزاينده و محروميت مبني و مورد توجه جامعه شناسان)
3- شايد نتوان نفس نوسازي را دليل بحران در تعادل اجتماعي دانست .اگر انقلاب واكنش در برابر نوسازي باشد در برابر آن نوسازي است كه با استبداد همراه بود و ملات ان فساد بود.رژيم شاه مي كوشيد نظام كهنه ي گذشته را با حاكميت مطلقه ي فردي حفظ كرد و ساختار اجتماعي و اقتصادي را مدرنيزه كند.و برخي نيز شتاب در مدرنزاسيون را علت انقلاب مي دانند كه خود شاه نيز مي گويد سرعت او در رسيدن ايران به دروازه ي تمدن باعث بحران شد .
4-برخي هم انقلاب ايران را محصول نزاع سنت و مدرنيته مي دانند( دوره ي قاجاريه )
5-برخي هم بحران مشروعيت در رژيم شاه را منشا عدم تعادل در كل سيستم و سرانجام فروپاشي مي دانند .
6-شكل گيري تصور نويني مبني بر اينكه ايدئولوژي اسلامي پاسخگويي سوالات جامعه ي امروز باشد و به عنوان الترناتيو و با تكيه بر پتانسيل مذهبي دست نخورده اي در جامعه ي تحت نفوذ تشكيلات روحانيت موجب انقلاب ايران شد .به عبارت ديگر قرائت نويني از دين اجتماعي (نه دين فلسفي )و تعين يابي هويت فكري مشخصي با جنبه ي تهاجمي به موازات تحولات كيفي در روند مبارزه از سال 42 به بعد موجب شد براي نخستين بار يك جريان انقلابي سه بعدي (سياسي – نظامي –ايدئولوژي )تكوين مي يابد .
7-ديد گاه ديگري اساسا معتقد است كه اراده الهي علت ظهور انقلاب ايران بوده است و خداوند در اين برهه ي تاريخي اراده كرده بود كه رسالتي را بر عهده ي مردم ايران بگذاردو دين خود را احيا كند و يا به زبان ديگر اسلام خواهي مردم ايران يگانه موجب انقلاب بود و حتي از اين هم فراتر رفته و اراده ي غيبي و الهي را يكي از عوامل پيروزي انقلاب بلكه علت العلل آن مي خوانند و مي گويند ناكامي سرمايه گذاريها و كوششهاي آمريكا و جهان غرب براي جلوگيري از سقوط نظام شاه و پيروزي انقلاب ديني مهمترين دليل آنهاست مي گويند بارها به خاطر نيروهاي غيبي الهي شرايط به نفع انقلاب و به زيان دشمن دگرگون شده در حاليكه همه چيز از لحاظ طبيعي خلاف آنرا ثابت مي كرد .
اهميت اين ديدگاه از آن درست كه رهبر انقلاب نيز چنين عقيده اي داشت و بر اساس سخنان او كه دست كم 26 مورد از انقلاب اسلامي به عنوان هديه ي غيبي ـ تحفه الهي – و معجزه ياد كرده چنين پندار شكل گرفته است .

ابعاد شرایط انقلابی
ايدئولوژي:(سازمان – رهبري –ايدئولوژي ابعاد اصلي روند بسيج انقلابي هستند )

يكي از رويدادهاي شرايط انقلابي گسترش ايدئو لوژيهاي جديد آئيني (و تئوريهاي جديد در باره ي چگونگي عملكرد جهان است1- پيدايش معارض كاملا جديد 2-رويگرداني كامل رقبا از وضع موجود فرموله كردن ايدئولوژي با جريان بسيج انقلابي مردم و توده ها ) به انقلاب مي انجامد .
ايدئو لوژي مي كوشد احساس فرد را برانگيزد و از طريق ساده سازي و تقويت و عرضه راه حلهاي ساده جهان را از طريق تطبيق با مجردات نظري دگرگون كند هرگاه ايدئولوژي بسيج بصورت ايدئولوژي كل جامعه پذيرفته و ظاهر شود توانايي بسيج همگاني دارد .
دو دسته از اقدامات موجب گسترش وفاداري مردم به ادعاي انقلابي است.

1- ناكامي و شكست ناگهاني دولت در عمل به تعهدات خاص كه پيروان معارضين انتظار ان را دارند و در رفاهشان نقش حياتي دارد .
2-مطالبه فزاينده و غير قابل پيش بيني (غالفگيرانه در رابطه با تسليم دارايي ) از سوي مردم ـ سربازي – نظام وظيفه - تملك ها زمين ايدئولوژي نقش عمده در بسيج انقلاب دارد .برينتون در كالبد شكافي چهار انقلاب مي گويد: انديشه ها همواره بخشي از وضعيت پيش از انقلاب هستند و بدون آنها انقلاب وجود نخواهد داشت ايدئولوژي بسيج هر چه بيشتر بتواند گناه همه ي ناروائيها را برگردن مقام يا نهادي واحد بيندازد و همه شكوه ها و اعتراضات را بدان سو متوجه سازد در امر بسيج كاراتر است.

در ايدئولوژي بسيج وضع موجود وضع منسوخ است پاسداران آن بايستي بر زباله دان تاريخ افكنده شوند پس وجه غالب انقلاب اسلامي ايران از نقطه نظر ايدئولوژيك اسلامي بود و به لحاظ خط مشي و استراتژي بر اندازنده بود .و آن دقيقا محصول عملكرد استبدادي رژيم بود . (عبدي – عباسي – انقلاب عليه تحقيق ص82)

مقالات جامعه شناسی