PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : جامعه شناسی دین و موانع رشد آن



alamatesoall
10-29-2011, 06:41 PM
http://pnu-club.com/imported/2011/10/688.jpg

در روز دوشنبه ۷اسفند ۱۳۸۵ سمیناری در مورد جامعه شناسی دین و موانع رشد آن در انجمن جامعه شناسی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی برگزار شد که صاحب نظران در این مورد به بحث و گقتگو نشستند یکی از این صاحب نظران دکتر محدثی است که بخشی از سخنان ایشان را در زیر می خوانید :
من معتقد هستم که جامعه شناسی دینی با توجه به حوزه های دیگر این رشته عقب تر نبوده بلکه از وضع بهتری نیز برخوردار هست واین را نیز بگویم کتابهای که امروز در این حوزه شاهد هستیم بیشتر ترجمه شده و یا شرح اندیشه های متفکرین خارجی ، کار مهمی در ایران صورت نگرفته است و معتقدم جامعه شناسی در ایران و بویژه جامعه شناسی دین در ایران هنوز رویکرد مشخصی ندارد و هنوز کار ارزنده ای جامعه شناسانه در مورد واقعیت های اجتماعی نیز صورت نگرفته است و برای بررسی این موضع باید بین جامعه شناسی بعنوان آموزش و جامعه شناسی بعنوان پژوهش تمایز قائل شویم ، و اغلب کسانیکه در دانشگاه تدریس می کنند معلم جامعه شناسی هستند و اغلب اینگونه افراد علاوه بر اینکه ترجمه کرده ا ند ، اندیشه های متفکرین نیز را در کلاس تدریس می کند ، اما جامعه شناسی بعنوان پژوهش در واقع وارد کنش شدن در این در این حوزه است برای فعالیت عملی .

بنابراین ما باید جامعه شناسی گفتن را از جامعه شناسی کردن تفاوت قائل شویم ، جامعه شناسی کردن یعنی اینکه ما بدنبال واقعیت های موجود درایران بوده و در واقع یک نوع تحلیل جامعه شناسانه از این وضعیت ارائه دهیم و مشکل جامعه شناسی دین نیزدر اینجاست .با اینکه موانع وعلت های زیادی نیز در کنار آن وجود دارد .

من اتهاماتي كه در ايران به يك جامعه شناس دين زده مي شود باور دارم و مشكل را از اين اساسي تر تلقي مي كنم و مسله به اتهام برنمي گردد بلكه گاهاَ از اين فراتر نيز مي رود ‏ ولي ما با همين اتهام خوردنها قدرت پيدا مي كنيم‏ ‏، درتمامي رشته ها براي ايجاد زمينه تحقيق بايد تجربيات زيادي را كسب كرده باشيم ‏، مثلاَ دانشجويان ‏پزشكي براي اينكه خوب بياموزند ، سعي مي كنند در بيمارستانها بصورت عملي كار كنند ، چرا كه بدون آزمون و خطا رشدي در كار نخواهد بود ولي چون بسياري از انديشمندان ،اين رشته را قبول ندارند ، و تصور مي كنند اين علوم را مي توان از متون ديني اخذ كرد .

عدم وجود سازمان مشخص در زمينه تحقيقات اين حوزه و كمبود بودجه و موانع ساختاري و بينشي از ديگر مقوله هاي اين حوزه هستند .
به نظرم جامعه شناسي علمي است سكولار ،و اين علم در فضاي رشد كرده است كه دچار بحران شده و تاحدي سكولار رخ داده است ، خود قدرت نهاد ديني در ايران يك مانع مي باشد و همراه با سياست ديني كه تحت كنترل دين ميباشد هر چيزي را به رسميت نمي شناسد و حدود و خط قرمزهايي را نيز مشخص كرده است .بعنوان مثال مطالعه جامعه شناسي تاريخي حضور دين اسلام در ايران بسيار مشكل مي باشدو يا بحث در مورد مطالعه جامعه شناختي پيامبران و اسطوره اي شده اسلام بعنوان يك فرايند جامعه شناسي ‏، امكان بحث و تحقيق وجو ندارد . حكومت ديني به خاطر اينكه دين مهمترين منبع مشروعيت آن هست ، فضايي نيست كه كسي در اين منبع مشرو عيت سهيم شود ، و اعتبار اين مشروعيت را زير سوال ببرد.
مانع بينشي نيز به ذهن خود جامعه شناس و چه ذهن كسانيكه مي خواهند فرصت و يا زمينه ايي را براي جامعه شناسي دين بوجود آوردند ، مربوط ميشود .مشكل اصلي ما در جامعه شناسي دين ، جامعه شناسي دين كردن است ، يعني همانجاييكه ما مي خواهيم پديده هاي ديني جامعه خودمان را جامعه شناسانه مطالعه كنيم .