PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بررسي تاثير وسايل ارتباط جمعي بر اخلاق اجتماعي نوجوانان



alamatesoall
10-29-2011, 05:32 PM
http://pnu-club.com/imported/2011/10/679.jpg


امروزه برخي عصر جديد را عصر ارتباطات مي دانند و غالبا سخن از وسايل ارتباط جمعي زياد به ميان آورده مي شود. در جامعه امروزي همه افراد از رسانه هاي گروهي تاثير مي پذيرند و در واقع 3/1 اوقات بيداري ما در مصاحبت با اين رسانه ها سپري مي شود.ارتباط و فرهنگ محکوم به همزيستي هستند. ارتباطات محصول فرهنگ و فرهنگ مشخص کننده ساختار، معنا و زمينه ارتباطي است که صورت مي گيرد. بدون ارتباط هيچ ارتباطي قادر به بقا نيست. لذا بين مجموعه فرهنگ و ارتباطات روابط تنگا تنگ و پويايي وجود دارد. وقتي که از فرهنگ يا فرهنگ عمومي بحث مي کنيم، نمي توانيم از نقش رسانه هاي همگاني يا وسايل ارتباط غفلت کنيم زيرا اين وسايل نقش و تاثير بسزايي در فرهنگ سازي دارند.آگاهي‌هاي اجتماعي در يک جامعه وقتي به صورت فرهنگي عمومي در مي آيد که به طور مستمر از طريق وسايل ارتباط جمعي و در مجامع مختلف مطرح شود.با اين توضيح مقدماتي آنچه که در اين مقاله مورد بررسي قرار مي گيرد، تاثير اجتماع و نهادهاي اجتماعي (در اينجا اختصاصا وسايل ارتباط جمعي) در شکل گيري و انتقال اخلاق اجتماعي و محتواي آن بالخص در ميان نوجوانان و جوانان است.

1- تعريف اخلاق اجتماعي به زبان جامعه شناسيآنچه که زبان جامعه شناسي به عنوان اخلاق اجتماعي شناخته مي شود و بيشتر مبتني بر مباحث روانشناسي مي باشد، همان چيزي است که تحت عنوان جامعه پذيري (Socialization) در فرآيند دروني شدن عقايد، ارزش ها و هنجارها و يگانگي فرد با فرهنگ و جامعه از آن بحث مي شود و به طور خلاصه در بحث از فرهنگ، اخلاق اجتماعي به عنوان ارزشها و قواعد رفتار در جامعه، موضوع بررسي قرار مي گيرد. لذا اين قواعد رفتار، مجموعه اي از عقايد، ارزشها و هنجارهايي هستند که نسبت به فرد، اموري بيروني و مستقل تلقي مي شوند و در جريان جامعه پذيري براي او دروني مي شوند و به صورت جزئي از شخصيت او در مي آيند(رجب زاده، 64:1376) و در نهايت رفتار فرد را در جامعه تعيين مي کنند و به عنوان اخلاق اجتماعي محسوب مي شوند.

2- فرهنگ عمومي و اخلاق اجتماعي جوانانبر اساس تعريف فوق اخلاق اجتماعي جوانان، حوزه اي از فرهنگ عمومي يک جامعه را تشکيل مي دهد که شامل عقايد، ارزشها و هنجارهاي اجتماعي قشر جوان جامعه مي گردد. فرهنگ عمومي خود عبارت است از مجموعه پاسخ هايي که هر جامعه براي مسائل گوناگونش پيدا مي کند که مبتني بر تجربه نسل هاي گذشته است و يا از طريق دستيابي به توانايي‌ها و ذخيره هاي تازه، حاصل آمده است(اسدي، 16:1376). در تعريفي ساده تر، فرهنگ عمومي عبارت است از انديشه ها و معرفت مشترک يک جامعه که تحت تاثير عناصر مختلفي نظير جهان بيني، ارزشها، گرايشها، کنشها، نمادها، و تکنولوژي واقع مي گردد.(افروغ،4:1377)

3- مکانيزم‌هاي انتقال اخلاق اجتماعياخلاق اجتماعي به عنوان بخشي از فرهنگ عمومي از طريق سه مکانيزم: يادگيري، فرهنگ پذيري و جامعه پذيري انتقال مي يابد. در نتيجه انتقال اخلاق اجتماعي و فرهنگ عمومي، الگوهاي رفتاري که ممکن است ادراکي، احساسي و عملي(رفتاري) باشند، در ذهن افراد حک مي شوند.

4- عوامل يا کارگزاران انتقال اخلاق اجتماعيفرآيند انتقال اخلاق اجتماعي، در برگيرنده تاثيرات متفاوتي است که در طول زندگي بر فرد وارد مي شود. مهمترين اين تاثيرات عبارت است از تاثير عوامل(کارگزاران) جامعه پذيري يعني افراد، گروهها و نهادهاي مهمي که وضعيت هاي ساختي را فراهم مي سازند تا فرآيند جامعه پذيري در درون آنها رخ دهد. در جهان امروز چهار عامل جامعه پذيري از اهميت بالايي برخوردارند و بطور مداوم و موثر بر کسي تاثير مي گذارند. اين چهار عامل عبارتند از:خانواده، مدرسه،گروه همسالان و وسايل ارتباط جمعي

5- ديدگاههاي نظري درباره تاثير وسايل ارتباط جمعيبررسي مباحث نظري و آراي صاحبنظران ارتباطات نشان مي دهد که اثرات وسايل ارتباط جمعي بسيار متعدد و متنوع مي باشد بطوري که نقد و بررسي اين اثرات پيچيده است و حوزه تاثير آن نيز قلمرو بسيار گسترده دارد.درباره نقش و تاثير وسايل ارتباط جمعي بطور کلي سه ديدگاه نظري وجود دارد:

ديدگاه افراطي:طبق نظرات طرفداران اين ديدگاه، وسايل ارتباط جمعي داراي چنان قدرتي هستند که مي توانند نسلي تازه براي اولين بار در تاريخ انسان پديد آورند. نسلي که با نسل هاي پيشين بسيار متفاوت است. طرفدارا اين ديدگاه قدرت راديو را با بمب اتمي مقايسه مي کنند كه از آنها مي‌توان در راه خير يا شر با تاثيري شگرف سود برد.(ساورخاني،84:1368) «ژان کاز نو» در اين باره مي نويسد : اين انديشه در نظر مردم رواج يافتکه وسايل ارتباط جمعي قدرتي فوق تصور دارند و مي توانند افکار فلسفي و سياسي را منقلب نموده، شکل تازه اي به آن بخشند و به اختيار تمامي رفتارها را هدايت نمايند.(کازنو،45:1365)اين عده بر ساز وکارهايي چون هدايت از راه دور(Telekinesis)، آدمک سازي(Robotism)، اثر بلع و بويژه تاثير بازتابهاي شرطي تاکيد مي‌كنند و معتقدند که دروني کردن(Internalization) هنجارها، موجبات آشتي انسان را با خواست جامع فراهم مي آورد. در اين صورت انسان ها خود به عنوان عاملي در راه حراست از مواريث، هنجارها و قوانين جامعه تجلي مي کنند و وسايل ارتباط جمعي ابزاري سريع، قدرتمند و موثر در راه تامين اين منظور هستند. (ساورخاني،86:1368)

ديدگاه تفريطي:طبق نظرات طرفداران اين ديدگاه وسايل ارتباط جمعي تاثير چنداني بر مخاطبين خود ندارند و ديگر«دوران سبع»(سلطه) وسايل ارتباطي و با آن دوران رواج عقايد تند و اسناد اثرات جادويي و خارق العاده به وسايل ارتباط جمعي پايان يافته است. اين عده معتقدند که وسايل ارتباط جمعي عليرغم تکنولوژي برتري که از آن استفاده مي کنند، با موانع بسياري در راه اثر گذاري بر ديگران مواجهند(ساروخاني،85:1368).

3-5- ديدگاه بينابين؛در مقابل اين دو ديدگاه افراطي و تفريطي، ديدگاه سوم که بينابيني مي باشد نظر بر اين دارد که بايد پذيرفت که وسايل ارتباط جمعي، ابزاري اجتماعي- فرهنگي به معني عالي آن هستند و از اين جهت اثرات چشمگيري برجاي مي گذارند، اما اين آثار نه آنچنان است که هيچ محدوديتي را نشناسند(ديدگاه افراطي) يا آنکه چنان ناچيز است که هيچ اعتنايي را شايسته نباشد(ديدگاه تفريطي)، بلکه بايد ديد حدود تاثير اين وسايل چيست و در چه شرايطي اين تاثيرات محدوديت مي يابند و يا تقويت مي شوند(ساورخاني،86:1368). به نظر مي رسد اين ديدگاه سوم واقع بينانه تر باشد. ضمن اينکه نتايج تحقيقات انجام شده نيز مويد همين ديدگاه است.

6- تاثير تلويزيون بر رفتارهاي اجتماعي جوانان:از آنجا که جوانان علاقه و توجه بيشتري به استفاده از رسانه هاي ديداري- شنيداري نظير فيلم هاي سينمايي، تلويزيون و وسايل صوتي دارند، از ميان وسايل ارتباط جمعي در اين قسمت به بررسي نقش و تاثير تلويزيون بر اخلاق و رفتار اجتماعي مي پردازيم.به قول «ويلبر شرام» جذابيت تلويزيون، خصوصيت اجتماعي بودن آن است. همچنين قابليت نفوذ تلويزيون نسبت به ساير وسايل ارتباط جمعي، بسيار شديد است. به همين دليل تلويزيون امروزه در بنيانهاي خانوادگي ريشه دوانده و به شدت در چگونگي گذراندن زندگي روزمره مردم اثر گذاشته است. اين نفوذ به حدي است که مردم اوقات فراغت، صرف شام و ناهار و يا استراحت روزانه خود را طبق برنامه هاي تدوين شده تلويزيون تنظيم مي کنند.( قابل ذکر است بزرگسالان در انگلستان بطور متوسط روزانه 3 ساعت تلويزيون تماشا مي کنند و کودکان دوره ابتدايي در حالي که فقط 980 ساعت در مدرسه حضور دارند 1340 ساعت از وقت خود را به تلويزيون اختصاص مي دهند). (واحد نشريه پژوهش و سنجش،61:1376).به عقيده برخي از صاحبنظران، تلويزيون به عنوان ابزاري تعيين کننده در واقعيت هاي اجتماعي تلقي مي شود که در موضوعات مختلف و حتي بر حق دانستن و يا استمرر بخشيدن به پاره اي از هنجارهاي رايج و تبديل آنها به فرهنگ عمومي مي تواند کارآمدترين وسيله باشد.بسياري بر اين باورند که تلويزيون وسيله تفريحي بي ضرري است اما بسياري از پژوهشگران اثرات منفي آن را انکار ناپذير مي دانند.اگر بخواهيم کاركردها و آثار مثبت و منفي تلويزيون را بطور خلاصه بررسي نماييم، مي توانيم از لابلاي مطالعات انجام شده بطور فهرست وار به نکارت زير اشاره کنيم:

اثرات و کارکردهاي منفي تلويزيون1- بازداشتن از کارهاي تحصيلي و اختصاص وقت کودکان و نوجوانان به خود (ميانگين 1340 ساعت در سال)2- ارائه صحنه هاي خشونت آميز و رواج خشونت3- جريحه دار کردن عواطف کودکان4- سوق دادن زودرس به طرف زندگي بزرگسالي5- خلق نيازهاي کاذب6- رابطه با جرم و جنايت7- برانگيختن حالت تهاجمي8- محدود کردن قدرت ابتکار و خلاقيت9- تسخير ذهن کودکان10- بيگانه ساختن کودکان و نوجوانان با مطالعه11- بي تفاوت کردن کودکان و نوجوانان نسبت به دردها و رنجهاي انساني12- رواج رفتارهاي ضد اجتماعي از طريق مشاهده و يادگيري توسط کودکان13- ناديده گرفتن قيد و بندهاي اجتماعي از طريق همانند سازي با شخصيت هاي نمايشهايي که در آنها شيوه هاي پرخاشگرانه و مهارتهاي خلافکاري نشان داده مي شود.14- ايجاد درگيري ذهني در کودکان به علت تماشاي فيلم هاي ويژه سنين بالاتر15- ايجاد ترس و کابوس هاي شبانه براي کودکان16- کاهش مدت زمان خوابيدن کودکان17- مسخ کودکان و فرو رفتن آنها در دنياي تخيلي و ايجاد فاصله با واقعيت ها18- افزايش حالت انفعالي و بي تفاوتي19- شستشوي مغزي20- تهديد سلامتي جسمي، رواني و رفتاري کودکان

ساير اثرات منفي تلويزيوناثر تلويزيون بر رفتارهاي کودکان و نوجوانان زماني به حداکثر مي رسد که بر ارزشها و ديدگاههاي (مورد نظر) در برنامه هاي پي در پي تاکيد گردد.(خزايلي،20:1375).قابليت هاي تلويزيون در تغيير نگرش و رفتار کودکان و نوجوانان و انتقال ارزشهاي اخلاقي مثبت بسيار حائز اهميت است.در مجموع تماشاي تلويزيون مي تواند آثار و کارکردهاي مثبت زير را بدنبال داشته باشد:1- تحريک حس کنجکاوي2- افزايش دانش و اطلاعات3- ايجاد امکان دستيابي به دانستني ها4- رفع نيازهاي فراغتي5- هدايت و جهت دهي به اعتقادات و ارزشها6- دگرگوني و تغيير آگاهي‌ها، نگرش‌ها و رفتارها7- اعطاي قدرت تمايز گذاري بين گروه‌هاي اجتماعي8- افزايش عزت نفس و احترام به خود9- درک بهتر جهان و اعطاي ديدگاه مثبت نسبت به ساير مردم جهان10- ايجاد فرصت شناخت واقعيت ها11- نفوذ و درک پيچ و خمهاي زندگي

نتيجه يک تحقيق در ايران:درباره نقش و تاثير وسايل ارتباط جمعي با هدف بررسي تاثير تلويزيون‌هاي ماهواره اي بر فرد و جامعه تحقيقي تحت عنوان:«نظر بينندگان برنامه هاي ماهواره اي درباره تاثير تماشاي آن بر ابعاد مختلف فرد و جامعه»توسط « اعظم پنابادي» در سال 1373 انجام شده است، نتايج اين تحقيق نشان مي دهد که:

الف: مهمترين حوزه تاثير برنامه هاي تلويزيون ماهواره اي در سطح فردي براي:1- کودکان و نوجوانان: بدآموزي و تهديد سلامت جسمي، رواني و رفتاري آنان.2- براي جوانان: بدآموزي و الگو پذيري فکري واخلاقي.3- براي بزرگسالان: سرگرم شدن و پرکردن اوقات فراغتشان بوده است.

ب: مهمترين حوزه تاثير برنامه هاي تلويزيون ماهواره اي درسطح جامعه عبارتست از:1- بالابردن سطح اطلاعات و دانش مردم و آگاه کردن آنان نسبت به جهان،2- ايجاد اختلاف و تعارض فرهنگي در جامعه،3- رواج مصرف گرايي در جامعه نمونه(پنابادي،1376)بنابراين برنامه هاي تلويزيون ماهواره اي نتايج مثبت و منفي در سطح فردي اجتماعي به دنبال داشته که مهمترين تاثير آن در حوزه اخلاق اجتماعي و فرهنگ عمومي، رواج مصرف گرايي بوده است.

1- ناهماهنگي بين عوامل عمده انتقال اخلاق اجتماعي:به عنوان يكي از مشكلات اين موضوع مي‌توان گفت، چهار عامل انتقال ارزشها در برخي عرصه ها و حوزه ها با يکديگر هماهنگ نيستند. يعني خانواده درباره يک ارزش تاکيد خاصي مي ورزد در حالي که مدرسه به آن ارزش تاکيد زيادي ندارد و گروههاي همسالان آن ارزش خاص را ضد ارزش تلقي مي کنند و در نهايت وسايل ارتباط جمعي نيز ديدگاه متفاوت ديگري درباره آن ارزش ارائه مي دهندکه اين ناهماهنگي، جوانان را دچار سر درگمي و بلاتکليفي مي کند و حتي در سنين پائين تر تکوين شخصيت آنها دچار اختلال مي نمايد.

شکاف و فاصله بين اهداف و ابزارهاي اجتماعي:در حالتي که ساختار فرهنگي، اهداف فرهنگي يعني مطلوبيتها و ارزشهايي که بايستي در جامعه تحقق يابند را به نحو بارز و شفاف تعريف کند، وسايل اجتماعي براي تحقق اين هدف‌هاي فرهنگي، موجود نباشد، از نظر جامعه شناسان افراد چنين جامعه اي دچار انحراف در رفتار مي شوند و آسيبهاي اجتماعي در جامعه راوج مي يابند.

نتيجه گيري:با مرور يافته هاي پژوهشي مربوط به تاثير تلويزيون به عنوان يکي از وسايل ارتباط جمعي بر شکل گيري، تقويت و انتقال ارزشهاي اخلاقي و ترويج آنها در فرهنگ عمومي مي توان نتيجه گرفت که:
اولا: تلويزيون در زندگي اجتماعي ما، نقش ويژه اي براي خود پيدا کرده است و روزبروز بر اهميت اين وسيله در حيات فرهنگي افزوده مي شود.
ثانيا: تلويزيون و ساير وسايل ارتباط جمعي در ماهيت ابزارهاي مثبتي هستند اما آنچه مهم است نوع استفاده و کاربرد اين وسايل است.يعني تلويزيون به عنوان يکي از موثرترين وسايل ارتباط جمعي از يک سو مي تواند در تقويت هنجارهاي مثبت، بالندگي افکار عمومي، ارتقاي سطح فکري و فرهنگي جامعه و ترويج و تحکيم و تقويت حسنه اجتماعي و تبديل آن به فرهنگ عمومي موثر افتد، و از سوي ديگر به ايستايي فرهنگي و انحطاط فکري جامعه دامن زند.


7- پيشنهاد:بنابراين پيشنهاد ما اين است که اگر خواهان تبديل کردن اخلاق و ارزشهاي اخلاقي به فرهنگ عمومي هستيم، نمي توانيم کارگزاران با عوامل عمده اجتماعي شدن و فرهنگ پذيري يعني خانواده، مدرسه، گروه همسالان وسايل ارتباط جمعي را ناديده بگيريم.لذا مي توان با ايجاد هماهنگي و همراهي بين اين چهار عامل عمده ، محيطي گرم و صميمي براي دروني کردن ارزشها و هنجارها فراهم کرد. همچنين نهادهاي جامعه پذيري و از جمله وسايل ارتباط جمعي علاوه بر هماهنگي با يکديگر، بايستي در جهت تقويت و تحکيم ارزشهاي اخلاقي مثبت و تبدلي اخلاق حسنه اجتماعي به فرهنگ عمومي، سازماندهي شوند و در اين راه برنامه ريزان اين وسايل مي توانند به نحو احسن در جهت غناي محتواي فرهنگي آنها اقدام موثر نمايند.


نويسنده : دكتر غلامرضا خوشفر