PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مكتب عدالت مطلقه



tania
07-18-2011, 02:10 PM
كيفر بزهكاران از پديده‌هاي زندگي گروهي است و در هر عصر و اجتماع انساني ديده مي‌شود. از زمانی كه پديده‌اي به نام جرم در اين اجتماعات شناخته شد، انسانها به شيوه‌اي به روياروئي با آن برخاسته‌اند و در هر دوره، واكنش جامعه در برابر جرم با توجه به عقايد و آراي انديشمندان و مكتبهاي فلسفي سنجيده مي‌شده و حقوق كيفري سير تكاملي خود را از دورانهاي نخستين آغاز كرده و در قرون اخير نيز اين سير تكاملي منجر به ظهور مكتبهاي مختلفي با افكار و عقايد خاص شده است كه مكتب عدالت مطلقه يكي از آن مكاتب است. [/URL]

آراء و عقايد اين مكتب، مبتني بر چند اصل ثابت اخلاقي است. مهمترین آن، اینکه كوشش انسان براي رسيدن به سعادت وقتي ارزش دارد كه به اصول اخلاقي متكي باشد، انساني كه دستخوش شهوت نفس است هرگز نمي‌تواند آزادي حقيقي يا سعادت را بشناسد. بنابراين انسان تكليف دارد از خير برين تبعيت كند، پيروي از اصول اخلاقي، انسان را عادل مي‌سازد و زندگي عادلانه و خردمندانه غايت حقيقي انسان است. دست اندازي و تعدي به ديگران يعني خروج از عدالت كه با اجراي كيفر دگر باره استقرار مي‌يابد. موضوع كيفر اعاده نظم اخلاقي است كه بر اثر جرم (گناه) مختل شده است. (http://pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=29740#_ftn1)


پيشگامان و مؤسسين اين مكتب:
دو تن از مؤسسین اين مكتب، امانوئل­كانت و ژوزف دومستر هستند كه به بررسي افكار و عقايد آنان مي‌پردازيم.
امانوئل­كانت (1804 – 1724م) فيلسوف آلماني است و از پايه‌گذاران عدالت مطلق به شمار مي‌آيد؛ بزه از نظر كانت پديده‌اي است زيانبخش و بزهكار كسي است كه دستورهاي اخلاقي را زير پا مي‌گذارد در نتيجه نظم اخلاقي جامعه را دستخوش آشفتگي مي‌كند. بنابراين كيفر رساندن و تحمل رنج براي اعاده نظم اخلاقي لازم است. او معتقد است كه مجازات هدفي ندارد جز آنكه تعادل رواني مجرم را كه در اثر ارتكاب جرم به هم خورده مجدداً برقرار مي‌سازد. كانت با حدّ قصاص موافق بوده و معتقد است قصاص حد مطلوب اجراي عدالت اجتماعي است به شرطي كه حكم قصاص منبعث از تصميم قضائي باشد و زيانديده به تنهائي اقدام به اجراي آن نكند.

براي ضرورت بي‌چون و چراي كيفر و پيشگيري از عواقب وخيم عدم اجراي آن، كانت به تمثيل جزيره متروكه متوسل مي‌شود و مي‌نويسد: «اگر جامعه مدني با تمايل و رضايت افراد آن فرو مي‌پاشيد (مرزهائي را تصور كنيد كه در جزيره‌اي ساكن هستند و تصميم مي‌گيرند از يكديگر جدا شوند و در دنياي ديگر پراكنده شوند) نخست؛ آخرين آدمكشي كه در زندان به سر مي‌برد بايد به كيفر برسد» (http://pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=29740#_ftn3) يعني هر چند كيفر آدمكش فايده اجتماعي نخواهد داشت چون ديگر، كسي در آن جزيره متروكه زندگي نمي‌كند و همه آنجا را ترك مي‌كنند ولي مجرم بايد كيفر ببيند چون نظم اخلاقي را زير پا گذارده و مستحق عذاب است و در هر حال عدالت بايد اجرا شود.

ژوزف دومستر (1821 – 1753م) فيلسوف فرانسوي است. عقايد دومستر همانند كانت بر مبناي عدالت مطلق است. با اين تفاوت كه در نزد دومستر، نظرات الهي و مذهبي بر نظم او غلبه دارد.

او به مفهوم جبر و سرنوشت جبري انسان اعتقاد دارد و از نظر وي رفتار و كردار انسان را مستقيماً قضا و قدر يعني علم و اراده الهي پديد مي‌آورد انسان از خود اراده و اختياري ندارد، پروردگار در تمامي شئون زندگي اجتماعي و سياسي حاضر است – پادشاهان و حكمرانان به نمايندگي از طرف خدا اعمال حاكميت و اجراي عدالت مي‌كنند. اينان با قبول اشتباهات قضائي مي‌گويند: «گرچه ممكن است گاهي چنين اشتباهاتي اتفاق بيافتد ولي مي‌توان اين مجازاتها را نتيجه جرائم و گناهان قبلي متهم كه كشف نگرديده و مورد تعقيب قرار نگرفته دانست.» (http://pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=29740#_ftn5)


نقد نظريه عدالت مطلق:
دومستر به مفهوم جبر و سرنوشت جبري انسان اعتقاد داشت و براي انسان اراده و اختياري قائل نبود. قائلان به اختيار در پاسخ دومستر مي‌گويند؛ اگر اختياري در كار نبود هيچ گونه مسئوليتي نيز مفهوم نداشت.

يكي از منتقدان كانت نيز مي‌گويد: تصور اينكه هر معصيتي بايد به كيفر دنيوي برسد خطرناك است. زيرا به آساني به درهم آميختگي قانون موضوعه با قانون اخلاقي و ديني و نقض آزادي فردي كه اساساً محترم است مي‌انجامد. و نيز عقايد كانت به تجسس در انديشه و عقايد افراد مي‌انجامد و به جاي باز گرداندن عدالت، خود به ايجاد نابساماني دامن خواهد زد.[URL="http://pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=29740#_ftn7"]





نویسنده : مهدی رجبي اصل