واژه «عقيده»[1] و «حق آزادي عقيده»[2] در كنار حق آزادي مذهب در بيشتر اسناد بيان شده است، اما اين اصطلاح نظير آزادي مذهب مورد تعريف قرار نگرفته است. بطور كلي عقيده و اعتقاد مفهومي گسترده تر از واژه مذهب دارد. اين واژه بيشتر به جهت جلوگيري از اختلافهاي سياسي بين كشورهاي غربي و كشورهاي كمونيست بعد از واژه مذهب در اسناد مربوطه به ويژه ميثاق بين المللي حقوق مدني و سياسي (1966) و اعلاميه جهاني حقوق بشر (1948) گنجانده شده است.

هدف اين واژه‌ها اين است كه هر دو ديدگاه معتقدان به خدا و منكران خدا و ساير رويكردهاي موجود كه الگوهاي مذهبي و مذهب را به رسميت نمي‌شناسند، بطور يكسان و برابر مورد حمايت قرار دهد.[3]

بنابراين واژه مذهب كه در اين اسناد آمده است را بايد در ارتباط با واژه مذهب و بطور مضيق مورد تفسير قرار داد كه اشاره به عقايد سياسي، اقتصادي، علوم تجربي يا ديگر عقايد ندارد بلكه اين واژه بيان شده است تا از حق اظهار عقايد غير مذهبي يا منكران خدا حمايت كند.[4]
از اين روي همانگونه كه هر كس حق داشتن مذهب يا اظهار آن را دارد و هيچ كس نبايد اين حق او را مورد تعرض قرار دهد، بطور يكسان هر كس حق دارد هيچ مذهبي نداشته باشد يا عقايدي مغاير با مذهب ديگران را داشته باشد و اين دو حق بطور يكسان توسط اسناد حقوق بشري تضمين شده‌اند.
تقريباً در تمامي اسنادي كه به حق آزادي مذهب تصريح نموده‌اند در كنار آن حق آزادي عقيده نيز بطور عطف تضمين شده است. به عنوان نمونه در اسناد بين المللي نظير ماده 18 اعلاميه جهاني حقوق بشر (1948)[5]، ماده 18 ميثاق بين المللي حقوق مدني و سياسي (1966)[6]سازمان بين المللي كار در ارتباط با تبعيض در استخدام و شغل[7]، قسمت (a) بند 1 ماده 1 كنوانسيون شماره 111 بر اساس مذهب يا عقيده (1981)[8] و....حق آزادي عقيده و ممنوعيت تبعيض بر اساس عقيده به رسميت شناخته شده‌اند. علاوه بر اين حق آزادي عقيده در اسناد منطقه‌اي مهمي نظير ماده 9 كنوانسيون اروپاي حقوق بشر[9]، ماده 12 كنوانسيون آمريكايي حقوق بشر[10] ماده 8 منشور آفريقايي حقوق بشر و ملتها[11] و....نيز تضمين شده است.

حق آزادي عقيده در بعد داخلي و دروني خود مطلق است و هيچ قيد يا محدوديتي ندارد و هر كس حق دارد هر عقيده‌اي را كه به آن مايل است داشته باشد و اصولاً اين بعد از حق آزادي عقيده بيشتر ذهني و باطني است و قابل تعرض نيست. اما از بعد جلوه بيروني و خارجي، حق آزادي عقيده شامل آزادي اظهار عقيده يا ترويج و تبليغ آن نيز مي‌شود. اين بعد اخير از حق آزادي عقيده مطلق نيست و داراي قيود ومحدوديتهايي است كه به موجب قانون و در جهت حمايت از امنيت، نظم، سلامت يا اخلاق عمومي يا حقوق و آزاديهاي اساسي ديگران در صورت ضرورت تعيين‌ مي‌شود.
حق آزادي عقيده چنانكه در ماده 4 ميثاق بين الملل حقوق مدني و سياسي [12] به آن تصريح شده است در زمره حقوق غيرقابل انحراف (غير قابل تعليق) است كه حتي در شرايط جنگي و فورس ماژور نيز به حال تعليق درنمي‌آيد و در هيچ شرايط و اوضاع و احوالي نبايد مورد نقض قرار گيرد.
در اصل بيست و سوم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران آمده است: «تفتيش عقايد ممنوع است و هيچكس را نمي‌توان به صرف داشتن عقيده‌اي مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد.»





محمد ابراهیمی

[1] . Belief


[2] . Right to freedom of Belief

[3] . Natan lerner,Thenature and minimum standards of Freedom of Religion or Belief Facilitatating Freedom of Religion or Belief: A Desk book, Editors: Tore lindholm, w, Gole Durham,jr. Bahia G. Tahzib- lie,martins Nijhoff public shers, 2004,p.65.

[4] . Ibid,pp.67-68

[5] . un Doc. A/ 810,10 Dec. 1948.

[6] . UN Doc. A/ 6316 (1966)

[7] . International labour organization (Ilo) convention No.111 Concerning Discrimination in Respect of Employment and occupation (1958).

[8] . un DOC. A/ 36/51/(1982)

[9] . Convention for protection of Human Rights and Fundamental Freedoms 1950,213 unts 222(1950)

[10] . American Convention on Human Rights (1969)

[11] . The African Charter on Human and peoples Rights (1981), OAU Doc CAB/ LEG/ 67 / 3 Rev, 5 (1981).

[12] . Icc pr (1966) Art.4