PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تأثير عوامل طبيعی و ارثی در جامعه پذيری،



alamatesoall
05-23-2011, 07:52 PM
تأثير عوامل طبيعی و ارثی در جامعه پذيری،

قبلاً توضيح داديم که انسان طی مليونها سال تغييرهای بيولوژيکی، فرهنگی و اجتماعی يافته تا به صورت انسان امروزی درآمده است. در اين جا اين سوال مطرح است که آيا خصوصيتهای خلقی و رفتاری والدين هم به صورت خصوصيتهای ارثی قابل انتقال است يا تحت تأثير عوامل اجتماعی ديگری قرار ميگيرد؟ انتقال خصوصيتهای جسمی و ظاهری انسان از طريق توارث به صورت کامل صورت ميپذيرد البته اگر انتقال به صورت ژن بارز باشد نی مستور (1) در اين صورت شکل ظاهری بدن ما به والدين مان شباهت پيدا خواهد کرد، در حالی که رفتار اجتماعی ما به شرايط فرهنگی، پرورشی و اجتماعی بسته گی دارد و در انسان ابتدايی و ناآگاه تا حدودی به غرايز آن ها مربوط ميشده، هرقدر از گذشته به عصر حاضر نزديکتر شويم تفاوت در رفتار و معيارهای ارزش والدين و فرزندان بيشتر ميشود چون مسؤوليت آموزش و پرورش به مؤسسه هايی غير از خانواده سپرده ميشود، در حالی که در گذشته خصوصيتهای پرورشی انسان در خانواده شکل ميگرفت و انجام ميپذيرفت. شباهت رفتار والدين و فرزندان به نسبت و ميزان ارتباط و تماس مستقيم آن ها بسته گی دارد. چون در عصر حاضر تماس بين آن ها بعد از پنجساله گی کمتر است شباهت رفتاری آن ها نيز کمتر خواهد بود. بعضی غريزه را در نوع رفتار انسان مؤثر دانسته اند و گفته اند، غريزه عامل يا ميکانيزم ثابت و تغييرناپذيريست که در زنده گی اجتماعی انسان و حيوانهايی چون زنبورعسل، مورچه گان و گوزنهای قطبی و اسبهای وحشی به آسانی ديده ميشود؛ مثلاً، شکل لانه سازی زنبورعسل هزاران سال است که ثابت بوده و تغييری نکرده است در حالی که در انسان غريزه يا انگيزش، طی مليونها سال ضعيف شده و تغيير کرده است.
نسبت اين تغيير با گسترش نظام تربيتی در جوامع بسته گی دارد. بدين معنی که هرقدر تربيت پيشرفت کرده از اهميت غريزه در انسان کاسته شده است و ما اين تغيير را در دگرگونی انديشه و تفکر انسان، نوع سازگاری او با محيط طبيعی و اجتماعی، وضع خانه سازی و سکونت او و حتی روابط زناشويی ملاحظه ميکنيم. بنابراين غريزه به عنوان عامل ثابت و قابل آموزش در تشکيل اجتماع انسانی و هم چنين عاملی برای بيان چگونه گی رفتار اجتماعی انسان نميباشد چون انسان از لحظهء تولد تا دم مرگ در رفتار و کردارش تغيير حاصل ميشود و نوع تغيير به نوع جامعه و تحول پذيری آن بسته دارد. هرقدر جامعه پوياتر باشد نسبت تغييرپذيری در انسان بيشتر است و هرقدر ايستاتر باشد نسبت تغييرپذيريش کمتر است.
انسان در لحظهء تولد فرد است، ولی بعد از تولد با گذشت زمان در اثر برخورد با اعضای خانواده و افراد خارج از خانواده برای خود در اجتماع موقعيتی کسب ميکند و امکانهايی به دست می آورد که نوع اين موقعيت و امکانها در خانواده و اجتماع يک سان نيست و اين تأثيرپذيری از خانواده و محيط اجتماعی در تشکيل شخصيت اجتماعی فرد تأثير مستقيم دارد. بنابراين ميتوان چنين نتيجه گرفت که تشکيل شخصيت اجتماعی انسان به خصوصيتهای فردی، غريزی و زيستی او بسته گی ندارد و تنها خصوصيتهای جسمی او چون (اندازهء قد، رنگ پوست و مو و چشمان، نوع صدا و امثال آن است) که از طريق ژنها از والدين به کودکان منتقل ميشود. در حالی که خصوصيتهای اجتماعی چون اکتسابيست مانند خصوصيتهای جسمی از طريق غرايز و يا ژن قابل انتقال نميباشد پس بايد گفت خصوصيتهای اجتماعی هر فرد نتيجهء محيط پرورشی و سازمانهای اجتماعيست که فرد به آن وابسته ميباشد.
کودکان و نوزادان سالم در آغاز تولد هيچ گونه تفاوت رفتاری باهم ندارند و اگر از نظر تغذيه در دوران جنينی مشابه هم باشند باز هم اگر در جامعه های متفاوت پرورش يابند تغيير رفتار خواهند داد. محيط پرورشی کودکان در ميزان به کاربُردن هوس آن ها يعنی قدرت و توانايی سازگاری شان با محيط مؤثر خواهند بود، پس عامل ژن و يا غرايز گويای دگرگونی رفتارها نيست و علت تفاوت رفتار افراد در اين است که بچه ها در شرايط اجتماعی متفاوت و پايگاههای اقتصادی مختلف به دنيا آمده اند و عوامل پرورشی نامساعد مثل مؤسسات آموزشی متفاوت و برخوردها و سيره های والدين با يک ديگر و با فرزندان و هم چنين شرايط اقتصادی و اجتماعی زنده گی آن ها بسته گی دارد.

جوانان بیدار (http://www.jawananebedaar.nl)