PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بهترين برخورد با ديکتاتور کوچک



alamatesoall
05-02-2011, 06:45 PM
نویسنده: دکتر کتایون رازجویان
فوق تخصص روان پزشکی کودکان، عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی

قلدري‌‌هاي شايع در مدارس - به خصوص مدارس پسرانه - معمولا در سال‌هاي اولي و مياني دوران ابتدايي شروع مي‌شود و در مقطع راهنمايي و اوايل دبيرستان به اوج مي‌رسد و در سال‌هاي آخر دبيرستان به تدريج كاهش مي‌يابد.


http://pnu-club.com/imported/2011/05/194.jpg

قلدري مي‌تواند به صورت‌هاي مختلفي چون قلدري جسمي، كلامي و هيجاني ديده شود. در فرم قلدري فيزيكي، فرد قلدر با كتك زدن، هل دادن، لگد زدن و... به فرد قرباني آسيب مي‌رساند. در قلدري كلامي نيز كودك با توهين، مسخره يا صدا كردن فرد قرباني با اسامي و اصطلاحات نامناسب، وي را مورد آزار قرار مي‌دهد.

فرم ديگري از قلدري كه در دختران شايع‌تر است، قلدري غيركلامي يا هيجاني است. به اين صورت كه فرد قلدر به صورت غيرمستقيم به فرد قرباني حمله مي‌كند يعني بر ضد او شايعه‌پراكني كرده و ذهن ساير بچه‌ها را نسبت به وي خراب مي‌كند و باعث طردشدن‌اش‌ مي‌شود.

نوع جديدي از قلدري، قلدري اينترنتي است كه با استفاده از كامپيوتر براي فرد قرباني پيام‌هاي آنلاين، ايميل‌هاي نامناسب يا تصاوير مستهجن مي‌فرستند. معمولا قلدري در مجموعه‌اي كه شامل فرد قلدر (يا گروه افراد قلدر)، فرد قرباني و مشاهده‌گر است، رخ مي‌دهد. زماني رفتار قلدرانه صورت مي‌گيرد كه مجموعه‌اي از مشكلات تعاملي بين كودك، خانواده، گروه دوستان، مدرسه و اجتماع محيط را براي بروز رفتار قلدرانه مناسب مي‌كند. غالبا كودكان قلدر سرسخت، پرخاشگر، قانون‌گريز و بدون كنترل تكانه هستند. همچنين آنها كودكان فعالي هستند كه به خشونت و پرخاشگري با ديد مثبت نگاه مي‌كنند و به دنبال جلب توجه سايرين هستند. در گذشته تصور مي‌شد افراد قلدر عمدتا افرادي تنها و با اعتمادبه‌نفس پايين هستند در حالي كه امروزه خلاف اين موضوع ثابت شده است. دوستان اين كودكان نيز غالبا متشكل از بچه‌هايي هستند كه به رفتارهاي خشونت‌آميز، ديد خوب و مثبتي دارند و خودشان نيز درگير رفتارهاي مشابه‌اند. معمولا محيط خانواده چنين كودكاني گرم و دلسوزانه نيست و والدين يا منفعل و بدون انضباط خاص يا برعكس بسيار خشن و با روش‌هاي انضباطي خشن و شديد هستند. در بسياري از موارد والدين مدلي براي رفتارهاي مشابه در كودكان قلدر هستند. كودكاني كه معمولا در معرض قلدري قرار مي‌گيرند كودكاني حساس، منزوي و با اعتمادبه‌نفس پايين هستند كه از نظر اجتماعي منزوي و در مدرسه و كلاس تنها هستند. مسلما هر چقدر اين كودكان تنهاتر باشند بيشتر مورد حمله رفتارهاي مخرب سايرين قرار مي‌گيرند ضمن اينكه كسي نيست كه از آنها حفاظت و پشتيباني كند.



موجب تقويت قلدري نشويم

مساله ديگر، كساني هستند كه شاهد قلدري و زورگويي فرد قلدر بر قرباني هستند. در اين صورت وقتي فرد قرباني نياز به كمك دارد به رغم اطلاع از اين مساله به كمك او نمي‌شتابند. آنها معمولا در حاشيه ايستاده و خود را در جريان قلدري دخالت نمي‌دهند. اگرچه به نظر مي‌رسد فعالانه به فرد قلدر كمك نمي‌كنند اما با سكوت‌، خنده و عدم مداخله‌شان رفتار فرد قلدر را تقويت مي‌كنند. اين مساله بيشتر در مدارسي كه نظارت بر كودكان كمتر است و ارتباط نزديكي بين دانش‌آموزان و اولياي مدرسه برقرار نيست اتفاق مي‌افتد. در صورتي كه مسوولان مدرسه بر اين باور باشند كه رفتارهاي قلدرانه امري موقتي و بي‌اهميت است، بيشتر شاهد اين‌گونه رفتارها هستيم. آنچه بايد بدانيد اين است كه قلدري امر قابل اغماضي نيست كه بتوان از كنارش گذشت. در صورت عدم تشخيص يا ناديده گرفتن آن و مداخله نكردن در جريان قلدري مي‌تواند اثرات سوء طولاني هم براي فرد قلدر و هم فرد قرباني داشته باشد.



اين علايم را جدي بگيريد

علايمي كه در قربانيان قلدري به وجود مي‌آيد و بايد به آنها دقت زيادي كرد مي‌تواند شامل موارد زير باشد.

1. امتناع كودك از رفتن به مدرسه (يا به محلي كه با فرد قلدر روبه‌رو مي‌شود) با دلايل ناكافي

2. افت نمرات

3. امتناع از تنها رفتن يا پياده رفتن به مدرسه

4. پاره شدن و خاكي شدن لباس‌ها

5. آثار ضرب و جرح روي بدن

6. نياز به پول بيشتر يا برداشتن پول بدون اجازه

7. گرسنگي شديد بعد از مدرسه

8. ترس

9. اضطراب

10. كابوس‌هاي شبانه

11. حملات خشم و عصبانيت

12. گوشه‌گيري و كم شدن وسايل شخصي



راه‌حل چيست؟

براي اينكه بتوان اين كودكان را كنترل كرد بايد مداخلاتي عليه قلدري در چند سطح اعمال نمود. به عنوان نمونه در سطح مدارس، مربيان و مسوولان مدارس بايد از اين پديده قلدري و عوارض آن آگاه باشند. نظارت خود را هنگام زنگ تفريح و ورزش و ناهار كودكان افزايش دهند و به محض شناسايي فرد قلدر با وي برخورد جدي کنند. بنابراين بايد فرد قلدر شناخته شده و جلوي رفتارهاي او گرفته شود. همچنين مي‌توان براي رويارويي با قلدري سياست‌هايي همچون طرح‌ريزي قوانين مدرسه و تنبيه?هاي ناشي از سرپيچي و نقض قوانين، ايجاد راه‌هاي ارتباطي بين كودكان و مشاوران مدرسه برنامه‌ريزي كرد تا كودك قرباني يا فرد شاهد به محض مواجهه با اين امر به آنها مراجعه كند.

والدين كودك نيز بايد به دنبال علايمي كه كودك مورد قلدري قرار گرفته است، باشند و به صورت مستقيم از او بپرسند كه آيا مورد بدرفتاري قرار مي‌گيرد يا خير. به كودك خود روش‌هاي برخورد با قلدري و ايستادن در مقابل فرد قلدر را آموزش دهند. همچنين كودك بايد بتواند با والدين، معلمان و مشاوران در اين مورد صحبت كرده و از آنها كمك بخواهد. والدين بايد بكوشند با آموزش مهارت‌هاي اجتماعي و دوست‌يابي، اعتماد به نفس كودك را افزايش داده و تعداد دوست‌هاي او را افزايش دهند. با اين روش‌ها مي‌توان پيشاپيش جلوي وقوع اين حادثه را گرفت. از طرفي هم بايد به كودكان آموزش داد كه در صورت مشاهده اين رفتار براي ساير كودكان به راحتي از كنار آن نگذرند بلكه با حمايت كودك قرباني و اطلاع دادن به مسوولان مدرسه جلوي تكرار اين رفتار را بگيرند. در نهايت بهترين استراتژي براي مقابله با قلدري، گزارش دادن آن است.




منبع: هفته نامه سلامت