PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : پس‌لرزه‌هاي رواني 11 سپتامبر



alamatesoall
04-28-2011, 07:32 PM
آخرين شماره نشريه «علوم روان‌شناسي» در يک مقاله تحليلي از زاويه تازه‌اي به سلامت روان و واکنش‌هاي احساسي شهروندان آمريکايي به اين حادثه تاريخي پرداخته است




آمريکا، آن سرزمين امني که در کشاکش 2 جنگ جهاني حتي يک تير از آسمان‌اش نگذشته بود حالا يک وحشت تمام‌عيار را تجربه مي‌کرد؛ آتشي عظيم که حتي ستون‌هاي آهني ‌آسمان‌خراش‌هاي مرکز تجارت جهاني را تا انتها ذوب کرد. در آن روز 3 هزار آمريکايي جان سپردند و سرنوشت زمين و ساکنانش پس از آن به گونه‌اي ديگر رقم خورد؛ چنان که از دل خاکستر ويرانه‌هاي برج‌هاي دوقلو 2 جنگ طولاني و خانمان‌سوز در آن سوي زمين متولد شد. حالا 9 سال از آن حادثه گذشته اما هنوز وقتي به سپتامبر نزديک مي‌شويم نبض شهروندان آمريکايي تندتر مي‌زند. آخرين شماره نشريه «علوم روان‌شناسي» در يک مقاله تحليلي از زاويه تازه‌اي به سلامت روان و واکنش‌هاي احساسي شهروندان آمريکايي در خلال و بعد از اين حادثه تاريخي پرداخته است.



هر پروژه تحقيقاتي براي آنکه کليد بخورد در قدم اول به مجموعه‌اي از اطلاعات اوليه نياز دارد. اگر موضوع پروژه به علوم تجربي مربوط باشد معمولا اطلاعات اوليه با متر و معيارهاي استاندارد آزمايشگاهي سنجيده و اندازه‌گيري مي‌شوند اما اگر کار به علوم‌انساني و شاخه‌هاي آن برگردد ابزارهاي سنجش به سادگي مهيا نخواهد بود. مثلا اگر قرار باشد تغييرات روحي و رفتاري گروهي از انسان‌ها را بعد از يک اتفاق خاص بسنجيم، اغلب اوقات تلاش مي‌کنيم تا با گروه دستچين‌شده‌اي از آنها مصاحبه‌هايي را ترتيب دهيم يا پرسش‌نامه‌هاي هدفمندي را ميان آنها توزيع کنيم. با وجود اين يک تيم تحقيقاتي از دانشگاه گوتنبرگ آلمان هيچ‌کدام از اين کارها را انجام نداده‌اند. آنها از اطلاعاتي به‌عنوان منبع اوليه خود استفاده کردند که تا امروز کمتر به ذهن کسي آمده بود. آنها سراغ 85 هزار پيغام کتبي‌اي رفتند که در روز يازدهم سپتامبر ميان ميليون‌ها آمريکايي از طريق پيجرهايشان رد و بدل شده بود. پايگاه اينترنتي ويکي ليکس سال گذشته متن اين پيغام‌ها که شامل 6 ميليون و 400 هزار کلمه مي‌شد را منتشر ساخت.

دکتر باک و همکارانش اين پيام‌ها را در فاصله‌هاي زماني 5 دقيقه طبقه‌بندي کردند. پيام‌ها از ساعت 6:45 صبح روز يازدهم سپتامبر شروع مي‌شد و تا ساعت 12:44 دقيقه بامداد روز يازدهم سپتامبر ادامه داشت. به عبارت ديگر از 2 ساعت قبل از برخورد اولين هواپيما تا 18 ساعت بعد از آن حادثه تحت‌نظر قرار گرفت. به اين ترتيب 216 بازه زماني براي بررسي عجيب اين تيم تحقيقاتي آلماني پديد آمد.



جست‌وجو ميان کلمات

پژوهشگران در قدم بعدي به ساماندهي پيام‌هاي کتبي مشغول شدند. بسياري از پيام‌هاي نامربوط از دامنه تحقيقاتي آنها حذف ‌شده و سرانجام 29 درصد آنها که اطلاعات معناداري داشتند، نگهداري شدند. البته معناداربودن پيام‌ها هم در اين تحقيق «معناي» خاص خود را داشت. آنها پيام‌هايي را که نمايانگر اضطراب، خشم و اندوه بودند جدا کرده و به يک نرم‌افزار هوشمند سپردند. اين نرم‌افزار در مورد هر يک از احساسات موردنظر دايره خاصي از واژگان را جست‌وجو و شمارش مي‌کرد. مثلا به کار بردن کلماتي چون «نگراني» و «ترس» و «وحشت» را در زيرمجموعه اضطراب جاي مي‌داد و کلماتي چون «رنجش»‌ و «نفرت» را در گروه خشم دسته‌بندي مي‌کرد.

در مرحله بعد فراواني هر کدام از اين واژه‌ها در هر بازه زماني 5 دقيقه‌اي مشخص شد و با مهم‌ترين اتفاق آن بازه زماني کنار هم قرار گرفت. آرام‌آرام خانه‌هاي خالي اين جدول «خشم و اضطراب و اندوه» پديدار شد و نتايجي به دست آمد که چندان با باورهاي رايج همخواني ندارد.



نتايج غيرمنتظره

تروريسم واژه‌اي است که در دهه‌هاي اخير بيش از هر زماني بر سر زبان‌ها افتاده است. تروريست‌ها هر عقيده و مرامي که داشته باشند يک هدف بيشتر ندارند. آنها با رفتارهاي خشونت‌بار و غيرمتعارف خود مي‌کوشند تا در دل جمع کثيري از دشمنان خود ترس و وحشت بکارند.

در حقيقت واژه تروريست يعني کسي که ايجاد ترور (يا همان ترس) مي‌کند. با وجود اين نتايج تحليلي اين پروژه تحقيقاتي نشان از آن دارد که در تمام اين مدت تير تروريست‌ها به خطا رفته است. تروريست‌ها با کشتار کورکورانه انسان‌ها بيش از آنکه در جمعيت مخاطب خود ايجاد ترس کنند، بذر خشم و عصبانيت را در وجودشان مي‌کارند. اين دقيقا با تحقيقات آزمايشگاهي چند دهه اخير در مورد واکنش موجودات زنده در برابر خطرات بيروني همخواني دارد. يافته‌هاي آزمايشگاهي در مدل‌هاي حيواني به روشني حاکي از آن است که اگر شما به يک حيوان حمله کنيد بارزترين واکنش او تلاش براي تلافي آن حمله است.

اگر بخواهيم براساس جدول زمان‌بندي 20 ساعته تيم تحقيقاتي آلماني هم پيش برويم، با نتايج مشابهي مواجه خواهيم شد. ميانگين خشم و عصبانيت شهروندان آمريکايي از صبح يازدهم سپتامبر سال 2001 تا آخرين ساعت‌هاي آن روز به‌طور پيوسته‌اي افزايش يافته به طوري که شهروندان آمريکايي در پايان روز 10 برابر عصباني‌تر از شروع حملات بودند.

از سوي ديگر حملات اضطرابي تا 30 دقيقه بعد از هر خبر جديد نگران‌کننده آن روز افزايش يافته و مجددا کاهش مي‌يافت. در اين بين، احساس غم و اندوه کمترين ناپايداري و فراز و فرود را در خلال يازدهم سپتامبر داشت. احساس اندوه و به دنبال آن احساس سوگ به آرامي پديد مي‌آيند و در وجود اشخاص پايدار مي‌مانند. در اولين ساعت پس از حملات به موازات افزايش کلمات مرتبط با خشم و اضطراب کلمات مرتبط با غم و اندوه از 5/0 درصد کل کلمات به 25/0 کل آنها کاهش يافتند و در تمام طول آن روز در همين حدود باقي ماندند. هرچند از ساعت 2:49 به بعد آرام‌آرام رو به افزايش گذاشت. در آن زمان وودي گيولياني، شهردار وقت نيويورک در يک سخنراني تاثيرگذار اعلام کرده بود که «تعداد واقعي کشته‌شدگان شايد از حد تحمل همه ما بيشتر باشد» مجددا در ساعت 7:45 تعداد کلمات مرتبط با غم و اندوه بار ديگر بالا رفت. آن زمان مصادف با اعلام مرگ 200 آتش‌نشاني بود که پس از وقوع حادثه براي نجات هموطنان خود به داخل برج‌ها رفته بودند.

سرانجام در ساعت 10:45 شب فراواني کلمات اندوهبار به يک درصد رسيد. در توجيه اين افزايش تدريجي مي‌توان خستگي و استهلاک روحي يک روز وحشت‌آور را دليل اصلي خواند يا آنکه انتشار جزييات تاسف‌بار در حواشي اين حادثه را عامل اصلي دانست. اخباري همچون اينکه تنها سلاح هواپيماربايان براي در اختيار گرفتن هواپيما تيغ موکت‌بري بوده است و نيروي امنيتي هواپيما شايد با هوشياري بيشتر مي‌توانستند جلوي اين حادثه را بگيرند و اما همان‌طور که پيشتر گفته شد احساس اضطراب داستان کاملا متفاوتي داشت. در طول يازدهم سپتامبر 2001 با انتشار هر خبري اضطراب ميان کلمات شهروندان آمريکايي اوج مي‌گرفت و به همان سرعت فروکش مي‌کرد. درست پس از اخباري چون فرو ريختن برج جنوبي در ساعت 10:45، اعلام هواپيماربايي ديگري در پنسيلوانيا در ساعت 11:26، مطرح شدن نام اسامه‌بن‌لادن در ساعت 4:00 و سخنراني جرج بوش در ساعت 8:30. سرانجام آنکه فراواني کلمات خشونت‌بار هم پس از هر خبر تازه‌اي اوج مي‌گرفتند اما هرگز به حد پايه قبلي برنمي‌گشتند.

اين پژوهش به روشني نشان مي‌دهد که خشم و عصبانيت تنها محصول واقعي و پايدار هر حمله تروريستي هستند.

متن اصلی منبع: Time, Psychology, Science
برداشت شده از هفته نامه سلامت