PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سالروز تولد سهراب سپهری بزرگ شاعر شعر نو مبارک باد



Borna66
04-21-2011, 10:17 PM
امروز 1 اردیبهشت سالروز تولد سهراب سپهری است.:46:

در شناسنامه سهراب تاريخ تولدش اشتباه نوشته شده.داخل شناسنامه سهراب تاریخ تولد 15 مهر 1307 است.ولی خود سهراب در نوشته هاش گفته 14 مهر متولد شده.همچنين محل تولدش نيز در شناسنامه متولد قم نوشته شده. ولی همه میدونند كه سهراب جد در جد كاشانی بوده.

خب اینایی که خودم چه ربطی به مهندسی کامپیوتر و مباحث مربوطه داره. http://pnu-club.com/imported/mising.jpgخب چون این شاعر مورد علاقه من هستم و مهمتر از اون همشهری خودم هست http://pnu-club.com/imported/mising.jpg و بهش افتخار می کنم و خیلی مورد محبوب من هست تمایل داشتم که شما بازدیدکنندگان هم اندکی بیشتر در مورد این نخبه ی شعر نو بدونید.که امیدوارم مورد پسند ومفید قرار بگرید بیوگرافی سهراب سپهری کبیر!


http://pnu-club.com/imported/2011/04/718.jpg



سهراب سپهری پانزدهم مهرماه ۱۳۰۷ در كاشان متولد شد و چند ماهی پیش از كودتای ۲۸ مرداد، در خردادماه ۱۳۳۲ دوره نقاشی دانشكده هنرهای زیبا را به پایان رسانید؛ علاقه به شعر و نقاشی در سهراب به موازات هم رشد یافت...

اهل كاشانم
پیشه ام نقاشی است
گاه گاهی قفسی می سازم با رنگ، می فروشم به شم
تا به آواز شقایق كه در آن زندانی است
دل تنهایی تان تازه شود
چه خیالی، چه خیالی، ... می دانم
پرده ام بی جان است.
خوب می دانم، حوض نقاشی من بی ماهی است.

سهراب سپهری پانزدهم مهرماه ۱۳۰۷ در كاشان متولد شد و چند ماهی پیش از كودتای ۲۸ مرداد، در خردادماه ۱۳۳۲ دوره نقاشی دانشكده هنرهای زیبا را به پایان رسانید؛ علاقه به شعر و نقاشی در سهراب به موازات هم رشد یافت چنان كه پا به پای مجموعه شعرهایی كه از او به چاپ می رسید، نمایشگاه های نقاشی او هم در گوشه و كنار تهران برپا می شد و او گاهی در كنار این نمایشگاه ها شب شعری هم ترتیب می داد؛ تلفیق شعر و نقاشی در پرتو روح انزوایی و متمایل به گونه ای عرفان قرن بیستمی، هم به شعر او رقت احساس و نازك بینی هنرمندانه ای می بخشید و هم نقاشی او را به نوعی صمیمیت شاعرانه نزدیك می كرد

تخیل آزاد، سوررئالیسم خفیف، جستجوی روابط متعارف اشیاء، مفاهیم آمیخته با خیال پردازی از مشخصه های آشكار شعر سپهری است. همین ویژگی هاست كه در نظر برخی وی را به تمایلات سبك هندی و قابلیت مقایسه با بیدل دهلوی، شاعر عارف و خیال پرداز سده دوازدهم هند نزدیك كرده است.

سفرهای سهراب به غرب و شرق عالم و دیدار از رم، آتن، پاریس و قاهره، تاج محل و توكیو برای او بیشتر سلوك روحی و معنوی و سیر در انفس به حساب می آمد تا گشت و گذار و جهان دیدگی و سیر در آفاق.
پیشتر از آن كه به هند و ژاپن سفر كند با فكر و اندیشه بودایی و سلامت عارفانه پیشینیان آشنایی داشت، این سفر آشنایی و علاقه او را ژرف تر كرد و در مجموع به هنر او سیرتی عارفانه و پارسایانه بخشید.

سفر به ژاپن كه به قصد آموختن حكاكی روی چوب، آهنگ آن كرده بود، به او چیزهایی دیگر نیز آموخت؛ اینكه شعرهای سهراب سپهری را گاهی در حال و هوای "هایكو" یافته اند، این كه سپهری به داشته های خود خرسند و به شهر و دیار و طبیعت رهای اطراف شهر خود كاشان پای بند است، هر چند اندك می تواند نتیجه تاثیر این گونه سفرها باشد، چنان كه توجه او به طبیعت هم در نقاشی و هم در شعر نیز از این تاثیر بلكی دور نمانده است.
او چشم به طبیعت داشت و از پیرامونیان خود، كه شاید تنها اندكی از آنان از صداقت و صمیمیت انسانی بالایی برخوردار بودند، پرهیز می كرد:
به سراغ من اگر می آیید
نرم و آهسته بیایید، مبادا كه ترك بردارد
چینی نازك تنهایی من

علاقه سهراب به هنر و مكتب های فلسفی شرق دور، معروف است. این علاقه را وی با آگاهی توام كرده بود. او به مطالعه در فلسفه و ادیان بسیار علاقمند بود.

سهراب ابتدا در دهه ۱۳۳۰ به عنوان نقاشی نوپرداز به شهرت رسید، كار شعر را هم از همان ایام آغاز كرده بود. نخستین مجموعه شعر او "مرگ رنگ" در سال ۱۳۳۰ به چاپ رسید.
" زندگی خواب ها" را در سال ۱۳۳۲ و " آوار آفتاب" و" شرق اندوه" هر دو را به سال ۱۳۴۰ عرضه كرد. در این مجموعه های نخستین او گه گاه طنین صدای نیما یوشیج به گوش می رسید؛ اما مجموعه های بعدی یعنی " صدای پای آب"، "مسافر" و به ویژه "حجم سبز" كه در سال ۱۳۴۶ انتشار یافت، هیچ صدایی جز صدای آشنای خود او نیست؛ هر چند برخی در واپسین شعرهای سپهری رنگی از زبان اندیشه فروغ را دیده و در نتیجه از پاره ای جهات شهرت آن دو را قابل مقایسه دانسته اند.

مجموعه این هفت كتاب به همراه یك كتاب دیگر او به نام " ما هیچ، ما نگاه"، كه قبلاً نیز منتشر شده بود در سال ۱۳۵۶ یك جا در مجموعه ای با عنوان هشت كتاب به چاپ رسیده كه بعد از آن بارها تجدید چاپ شده است.

شعر سهراب در ابتدا با انكار و انتقاد مواجه شد. شاعران و منتقدان ملتزم پیش از انقلاب، شعر و شیوه شاعری او را نكوهیدند و او را منفی نگر، بی مسئولیت و رویگردان از جامعه و مردم معرفی كردند. اما سهراب بی توجه به این نكوهش ها و جار و جنجال ها به كار خود ادامه داد و سر به شعر و نقاشی خود فرود آورد.

او به قضاوت دیگران كاری نداشت. گویی می دانست روزی فرا خواهد رسید كه شعرش قبول عام پیدا می كند. از این رو آرام و بی سر و صدا سر به كار خویش داشت و آنچه را كه به اشراق و ادراك هنری دریافته بود. به پرده رنگ و به واژه ای به نرمی آب و لطافت آبی آسمان ها تسلیم می كرد، برترین ویژگی شعر سهراب غنای آن از نظر جوهر شعری است، چیزی كه در آثار كمتر شاعری به این زلالی می توان یافت.

از لحاظ ساخت و قالب، شعر او در اكثر موارد آهنگین ارائه شده است. سهراب با استفاده از صداها و كلمات، موسیقی می آفریند، موسیقی نرم و رویا برانگیز شعر سهراب با هیچ شاعر، دیگری اشتباه نمی شود و همین امر هنجار برجسته سبك او را به ویژه در كارهای اخیرش مشخص می كند. پیوند كلمات و همنشینی تصویرها در شعرهای او بدیع و پاكیزه از كار در آمده است.
این تصویرها بیشتر از آن كه در طبیعت قابل لمس باشد، در ذهن و روح خواننده حس می شود و با ادراك انسانی او در می آمیزد. سهراب سپهری در میان انبوه شاعران نیمایی پیش از انقلاب، شاعری استثنایی بود كه از همه جنجال ها روشنفكرانه و غرب گرایانه پا كنار كشید. او برای بسیاری بهترین نمونه یك هنرمند واقعی بود. انسانی وارسته كه به استعداد و توانایی ذاتی خویش تكیه داشت، تنها زیست و در این تنهایی از نیرنگ، دورویی و تقلب دور بود، گویی تمام فضیلت های یك هنرمند اصیل و نجیب ایرانی را در خود داشت.

سپهری روز اول اردیبهشت ماه ۱۳۵۹ در اثر ابتلای به بیماری سرطان خون درگذشت. با آن كه شعر وی حاوی فضیلت های گمشده انسانی بود در زمان حیاتش مقبولیت عام پیدا نكرد، اما بعد از انقلاب و به ویژه از دهه ۱۳۶۰ به بعد گروهی از شاعران و منتقدان به شعر وی روی آوردند و بر شعرش نقد و تفسیر نوشتند.

Borna66
04-21-2011, 10:17 PM
جشن تولد سهراب در كاشان
جام جم آنلاين: برنامه‌هاي همايش سالروز تولد سهراب سپهري با عنوان «ما هيچ ما نگاه» ويژه بزرگداشت هشتادمين سالروز تولد سهراب سپهري اعلام شد.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
اين همايش با گل‌افشاني آرامگاه سهراب با عنوان «80 شاخه گل براي 80 سالگي سهراب سپهري» آغاز مي‌شود. در ادامه بازديد از باغ‌چنار، محل زندگي سپهري و تنها منزلي كه از خانه‌هاي اين شاعر و نقاش باقي مانده به مراسم شور ديگري مي‌دهد.

سخنران‌هاي اين مراسم مهدي قرچه‌داغي با مقاله «سهراب به روايت خانواده»، احمد سميعي گيلاني با مطلب «سپهري شاعر و نقاش؛ ترجمان وحدت هنر»، علي دهباشي با عنوان «سهراب سپهري آن‌گونه كه من شناختم» و محمد راستگو با مقاله «ما هيچ ما نگاه» خواهند بود.

در نشست فرهنگستان هنر پيرامون موضوعات «نگاه شاعرانه سهراب در پهنه بوم نقاشي»، «خيال و الهام در آثار سهراب سپهري»، «سهراب سپهري؛ طراحي سكوت، نگارش كلام» و «نمادگرايي و بيان؛ اشاره‌اي در آثار سهراب سپهري» سخنراني مي‌شود.

(چهارشنبه) در نوبت صبح، كارگاه شعر محمود معتقدي برگزار مي‌شود و در بعدازظهر، محمدابراهيم جعفري با موضوع «هنر آموختن»، نيز سپيده مسعود درباره «طبيعت، معماري، شعر و شعر سپهري» سخنراني مي‌كند.

چهارمين روز همايش نيز عنايت سميعي، علي باباچاهي، محمدرضا اصلاني و زاون قوكاسيان سخنراني دارند.
روز پاياني همايش جمعه است كه با كارگاه سينما با عنوان «سينما و ادبيات» و با حضور محمدرضا اصلاني و زاون قوكاسيان همراه خواهد بود.

همچنين در حاشيه اين همايش، تئاتر «سهراب» به كارگرداني علي دارمي‌زاده از سوي گروه تئاتر كاج اجرا مي‌شود.

Borna66
04-21-2011, 10:19 PM
سال شمار زندگي سهراب سپهري



http://pnu-club.com/imported/2011/04/719.jpg


سال شمار زندگی سهراب سپهری در ادامه مطلب....




۱۵ مهر ۱۳۰۷: تولد در كاشان
خرداد ۱۳۱۹: به پايان رساندن دوره شش ساله ابتدايي در دبستان خيام‌، كاشان
خرداد ۱۳۲۲: به پايان رساندن دوره اول دبيرستان در دبيرستان پهلوي سابق‌، كاشان
خرداد ۱۳۲۴: به پايان رساندن دوره دو ساله دانشسراي مقدماتي پسران‌، تهران
آذر ۱۳۲۵: استخدام در اداره فرهنگ‌(آموزش و پرورش‌)، كاشان
شهريور ۱۳۲۷: استعفا از اداره فرهنگ كاشان
شهريور ۱۳۲۷: شركت در امتحانات ششم ادبي و گرفتن ديپلم كامل دوره دبيرستان
مهر ۱۳۲۷: آغاز تحصيل در دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران
۱۳۲۷: استخدام در شركت نفت‌، تهران
۱۳۲۸: استعفا از شركت نفت پس از هشت ماه كار
۱۳۲۰: انتشار اولين مجموعه اشعار با عنوان‌«مرگ رنگ‌»
خرداد ۱۳۳۲: به پايان رساندن دوره نقاشي دانشكده هنرهاي زيبا و دريافت ليسانس‌. احراز رتبه اول و دريافت نشان درجه اول علمي
۱۳۳۲ : آغاز كار به عنوان طراح در سازمان همكاري بهداشت‌، تهران
۱۳۳۲: شركت در چند نمايشگاه نقاشي در تهران
۱۳۳۲: انتشار دومين مجموعه اشعار با عنوان «زندگي خوابه»
آذر ۱۳۳۳: آغاز كار در ادراه كل هنرهاي زيبا(فرهنگ و هنر) در قسمت موزه‌ها و تدريس در هنرستانهاي هنرهاي زيبا
مهر ۱۳۳۴: ترجمه اشعار ژاپني در مجله «سخن‌»
مرداد ۱۳۳۶: سفر به اروپا از راه زميني تا پاريس و لندن‌. نام نويسي در مدرسه هنرهاي زيباي پاريس در رشته ليتوگرافي‌(چاپ سنگي‌)
فروردين ۱۳۳۷ : شركت در اولين بينال تهران
۱۳۳۷: سفر دو ماه از پاريس به رم
خرداد ۱۳۳۷: شركت در بينال ونيز
۱۳۳۷: بازگشت به ايران
۱۳۳۷: آغاز كار در اداره كل اطلاعات وزارت كشاورزي با سمت سرپرستي سازمان سمعي و بصري
فروردين ۱۳۳۹: شركت در بينال دوم تهران‌. دريافت جايزه اول هنرهاي زيبا
مرداد ۱۳۳۹: مسافرت به توكيو براي آموختن فنون حكاكي روي چوب‌. بازديد از شهرها و مراكز هنري ژاپن
۱۳۴۰: توقف در هند در راه بازگشت به ايران‌. تماشاي آگره و تاج محل
ارديبهشت ۱۳۴۰: برگزاري نمايشگاه انفرادي در تالار عباسي‌، تهران
۱۳۴۰: انتشار مجموعه جديدي از اشعار خود با عنوان «آوار آفتاب‌»
مهر ۱۳۴۰: آغاز تدريس در هنركده هنرهاي تزئييني‌، تهران
۱۳۴۰: انتشار مجموعه ديگري از اشعار خود با عنوان «شرق اندوه‌»
اسفند۱۳۴۰: كناره‌گيري از مشاغل دولتي به طور كلي
خرداد ۱۳۴۱: برگزاري نمايشگاه انفرادي در تالار فرهنگ‌، تهران
دي ۱۳۴۱: برگزاري يك نمايشگاه انفرادي ديگر در تالار فرهنگ
۱۳۴۲: شركت در يك نمايشگاه گروهي در گالري گيل گمش‌، تهران
تير ۱۳۴۲: برگزاري نمايشگاه انفرادي در استوديو فيلم گلستان‌، دروس‌، تهران
۱۳۴۲: شركت در بينال سان پاولو، برزيل
۱۳۴۲: شركت در نمايشگاه گروهي هنر معاصر ايران‌، موزه بندر لوهاور، فرانسه
۱۳۴۲: شركت در نمايشگاه گروهي گالري نيالا، تهران
۱۳۴۲: برگزاري يك نمايشگاه انفرادي در گالري صبا، تهران
۱۳۴۳: سفر به هند( تماشاي بمبئي‌، بنارس‌، دهلي‌، اگره‌، غارهاي آجانتا، كشمير); سفر به پاكستان‌( تماشاي لاهور و پيشاور); سفر به افغانسان (اقامت در كابل‌). بازگشت به تهران
۱۳۴۴: شركت در يك نمايشگاه گروهي در گالري بورگز، تهران
۱۳۴۴: برگزاري يك نمايشگاه انفرادي در گالري بورگز، تهران
آبان ۱۳۴۴: انتشار شعر بلند«صداي پاي آب‌» در فصلنامه «آرش‌»
۱۳۴۴: سفر به اروپا(مونيخ و لندن‌).بازگشت به ايران
۱۳۴۵: سفر به اروپا(فرانسه‌،اسپانيا، هلند، ايتاليا، اتريش‌). بازگشت به ايران
۱۳۴۵: انتشار شعر بلند «مسافر» در فصلنامه «آرش‌»
بهمن ۱۳۴۶: برگزاري يك نمايشگاه انفرادي در گالري سيحون‌، تهران
بهمن ۱۳۴۶: انتشار يك مجموعه اشعار جديد با عنوان «حجم سبز» توسط انتشارات روزن
بهمن ۱۳۴۶: برگزاري شب شعر سپهري در گالري روزن
۱۳۴۷: شركت در يك نمايشگاه گروهي در گالري مس‌، تهران
۱۳۴۷: شركت در نمايشگاه فستيوال روايان‌، فرانسه
خرداد ۱۳۴۷: شركت در نمايشگاه هنر معاصر ايران در باغ انستيتو گوته‌، تهران
شهريور ۱۳۴۷: شركت در يك نمايشگاه گروهي در دانشگاه شيراز
۱۳۴۸: شركت در فستيوال بين المللي نقاشي در فرانسه و اخذ امتياز مخصوص
۱۳۴۹: سفر به آمريكا و اقامت در لانگ آيلند. شركت در يك نمايشگاه گروهي در شهر«بريج همپتن‌». بازگشت به ايران پس از هفت ماه اقامت در نيويورك‌. سفر دوباره به آمريكا
۱۳۵۰: برگزاري يك نمايشگاه انفرادي در گالري بنسن نيويورك‌. بازگشت به ايران
۱۳۵۰: برگزاري يك نمايشگاه انفرادي در گالري ليتو، تهران
۱۳۵۱: برگزاري يك نمايشگاه انفرادي در گالري سيروس‌، پاريس
۱۳۵۱: انتقال نمايشگاه گالري سيروس به گالري سيحون‌، تهران
۱۳۵۲: برگزاري يك نمايشگاه انفرادي ديگر در گالري سيحون
۱۳۵۲: سفر به پاريس و اقامت در «كوي بين المللي هنره»
۱۳۵۳: سفر به يونان و مصر. بازگشت به ايران
دي ۱۳۵۳: شركت در غرفه ايران در اولين نمايشگاه هنري بين المللي تهران
۱۳۵۴: برگزاري يك نمايشگاه انفرادي در گالري سيحون
خرداد ۱۳۵۵: شركت در نمايشگاه هنر معاصر ايران در «بازار هنر» بال‌، سويس
خرداد ۱۳۵۶: انتشار «هشت كتاب‌» شامل مجموعه اشعار نشر شده سپهري به اضافه مجموعه «ماهيچ‌، ما نگاه‌» توسط كتابخانه طهوري‌، تهران
۱۳۵۷: برگزاري يك نمايشگاه انفرادي در گالري سيحون
خرداد ۱۳۵۸: تجديد چاپ «هشت كتاب‌»
دي ۱۳۵۸: مسافرت به انگلستان براي درمان بيماري سرطان خون
اسفند ۱۳۵۸: بازگشت به ايران
اول ارديبهشت ۱۳۵۹: مرگ‌. در بيمارستان پارس‌، تهران‌. دفن روز بعد در صحن امامزاده سلطان علي در قريه مشهد اردهال‌، كاشان‌.

amir26arak
04-21-2011, 10:56 PM
یادش بخیر سرباز من کاشان بودم مردم با صفایی داشت:36:
با بچه ها می رفتیم باغ فین
سهراب رو خیلی دوست دارم

amir26arak
04-21-2011, 11:08 PM
كفشهايم كو ؟

چه كسي بود صدا زد : سهراب ؟

آشنا بود صدا مثل هوا با تن برگ .

مادرم در خواب است .

و منوچهر و پروانه، و شايد همه مردم شهر .

شب خرداد به آرامي يك مرثيه از روي سر ثانيه ها مي گذرد

و نسيمي خنك از حاشيه سبز خواب مرا مي روبد .

بوي هجرت مي آيد :

بالش من پر آواز پر چلچله هاست .

صبح خواهد شد

و به اين كاسه آب

آسمان هجرت خواهد كرد .

بايد امشب بروم .

***

من كه از بازترين پنجره با مردم اين ناحيه صحبت كردم

حرفي از جنس زمان نشنيدم .

هيچ چشمي، عاشقانه به زمين خيره نبود .

كسي از ديدن يك باغچه مجذوب نشد .

هيچكس زاغچه اي را سر يك مزرعه جدي نگرفت .

من به اندازه يك ابر دلم ميگيرد

وقتي از پنجره مي بينم حوري

- دختر بالغ همسايه

پاي كمياب ترين نارون روي زمين

فقه ميخواند

***

چيزهايي هم هست، لحظه هايي پر اوج

( مثلاً شاعره اي را ديدم

آنچنان محو تماشاي فضا بود كه در چشمانش

آسمان تخم گذاشت .

و شبي از شبها

مردي از من پرسيد

تا طلوع انگور، چند ساعت در راه است ؟

بايد امشب بروم

***

بايد امشب چمداني را

كه اندازه پيراهن تنهايي من جا دارد، بردارم

و به سمتي بروم

كه درختان حماسي پيداست،

روبه آن وسعت بي واژه كه همواره مرا مي خواند .

يك نفر باز صدا زد : سهراب !

كفش هايم كو ؟