PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : »» معرفي جامع علف كش ها !!



Borna66
04-30-2009, 04:00 PM
با سلام.
در اين تاپيك به معرفي جامع علف كش ها پرداخته مي شود
اميدوارم مورد قبول شما قرار بگيرد

Borna66
04-30-2009, 04:03 PM
طبقه‌بندى علف‌کش‌ها
اينکه چگونه علف‌کش‌ها توصيف يا طبقه‌بندى مى‌شوند بسته به سهولت کار است. قسمت عمدهٔ نحوهٔ تقسيم‌بندى بسته به صفات و خصوصياتى است که مفسر بر آنها تأکيد دارد. در حقيقت، معمولاً به‌طور حداقل علف‌کش‌ها به هشت روش تقسيم‌بندى شده‌اند. تمامى اين تقسيم‌بندى‌ها و واژه‌ها را بايستى به‌طور دقيق ياد گرفت تا اطلاعات مربوط به علف‌کش‌ها مفهوم شده و به‌طور صحيحى مورد استفاده قرار گيرد. علف‌کش‌ها به‌شرح زير تقسيم‌بندى شده‌اند:


عکس‌العمل‌هاى متفاوت بين گونه‌هاى گياهى

يک علف‌کش انتخابي، يک مادهٔ شيميائى است که درجهٔ سميت آن براى بعضى گياهان بيشتر از تعدادى ديگر است. علف‌کش‌هاى عمومى يا غيرانتخابى نسبت به کليهٔ گونه‌ها سمى هستند.


پوشش گياه يا خاک

علف‌کش‌هاى شاخ و برگ را مستقيماً بر روى شاخ و برگ گياهان مى‌پاشند. علف‌کش‌هاى مورد استفاده در خاک را نيز به خاک مى‌پاشند.


طول مدت ثبات در خاک

به هنگام استفاده از مقادير توصيه شده، علف‌کش‌هاى مقاوم (Persistent) باعث آسيب‌رسانى به گياهان کشت شدهٔ حساس در تناوب معمولى پس از برداشت مزرعه تيمار شده مى‌شوند. علف‌کش‌هاى داراى پس‌مانده پايدار (Long residual - Soil sterliants عقيم‌کننده‌هاى خاک) علف‌کش‌هاى ماندگارى هستند که به مدت يک يا چند فصل علف‌هاى هرز را کنترل مى‌کنند. بيشتر اوقات از آنها براى کنترل کليهٔ گياهان استفاده مى‌کنند. بر طبق کتاب جيب علف‌کش‌هاى منتشر شده توسط WSSA علف‌کش‌هاى داراى پس‌مانده آنهائى هستند که براى مدت نسبتاً کوتاهى (کمتر از يک فصل) به گياهچه‌هاى جوانه زده صدمه مى‌رسانند يا آنها را از بين مى‌برند.


پوشش منطقهٔ موردنظر

در تيمارهاى سرتاسرى (Broodcast treatments) سطح کل منطقهٔ تحت پوشش قرار مى‌گيرد. در تيمارهاى نوارى (Band treatments)، علف‌کش را به‌صورت پيوسته بر روى بخشى از منطقه مثلاً روى رديف‌ها يا بين رديف‌هاى گياهان مى‌پاشند. در تيمارهاى موضعى يا لکه‌اى (Spot treatments) علف‌کش‌زا (اغلب) به‌وسيلهٔ يک سمپاشى کوچک دستى بر روى مناطقى که علف‌هاى هرز به‌طور پراکنده مجتمع شده‌اند، مى‌پاشند. به اين ترتيب بخش نسبتاً کوچکى از کل منطقهٔ تيمار مى‌شود.


استفاده از علف‌کش‌ها در ارتباط با رشد و نمو گياهان زراعى و علف‌هاى هرز - علف‌کش‌هائى را که قبل از انجام شخم استفاده مى‌کنند، علف‌کش‌هاى قبل از شخم (Preplow) مى‌نامند. علف‌کش‌هاى پيش از کاشت (Preplant) علف‌کش‌هائى هستند که قبل از کاشت بذر يا نشاء در سطح خاک استفاده مى‌شوند. علف‌کش‌هاى قبل از سبز شدن، آنهائى هستند که قبل از جوانه‌زنى گياه زراعى يا يک علف هرز به‌خصوص و نه الزاماً هر دو، به‌کار مى‌روند. زمانى‌که مقصود گياه زراعى است قبل از سبز شدن عموماً به مفهوم مرحلهٔ پس از کاشت و قبل از سبز شدن گياه زراعى اشاره دارد. در گياهان زراعى چندساله (مثل چمن‌ها يا باغ‌ها) قبل از سبز شدن به مفهوم پيش از سبز شدن علف هرز است. علف‌کش‌هاى زمان شکاف (Cracking herbicides) آنهائى هستند که در زمان شروع شکاف خوردن سطح خاک بالاى گياهچه در حال خروج استفاده مى‌شوند. اين تيمارها را همچنين تيمارهاى خروج (At emergence) نيز مى‌نامند


علف‌کش‌هاى پس از سبز شدن آنهائى هستند که پس از سبز شدن گياه زراعى يا علف هرزى مخصوص استفاده مى‌شوند. اين علف‌کش‌ها را بر روى گياهان استفاده مى‌کنند مگر اينکه طريقى ديگر تأکيد شده باشد. تيمارهاى پس از سبز شدن را به کاربردهاى زود، دير و هدايت‌شونده تقسيم مى‌کنند. علف‌کش‌پاشى زود پس از سبز شدن ولى در طى مرحلهٔ اول رشد انجام مى‌شود. علف‌کش‌پاشى دير تيمارى است که پس از اينکه گياه زراعى يا علف هرز به خوبى مستقر شد صورت مى‌پذيرد. سمپاشى هدايت‌شوند (Directed postemergence) قرار دادن علف‌کش درمحل به‌خصوصى است به اين‌صورت که علف هرز را به‌طور کامل تحت پوشش قرار دهد و اين پوشش در مورد گياه زراعى به حداقل برسد. کابردهاى ذخيره (Layby application) هم‌زمان يا بعد از آخرين عمل وجين مکانيکى انجام مى‌شود.


روش‌هاى به‌کارگيرى علف‌کش در خاک

علف‌کش‌هاى مورد استفاده در خاک را ممکن است در سطح خاک، مخلوط در خاک، به‌صورت لايه‌اى در زير خاک، و يا به‌صورت تزريق در خاک به‌کار برند. در حالت لايه‌گذارى يا تزريق علف‌کش را به‌وسيلهٔ تيغه يا يک دندانه تزريق زير سطح خاک قرار دهند.


خصوصيات مرتبط با گياه

مسير حرکت علف‌کش در گياهان و مکانيسمى که توسط آن علف‌کش‌ها گياهان را از بين مى‌برند، معيارهائى ديگر براى تقسيم‌بندى هستند. اشاره به مسيرهاى حرکت علف‌کش به اين مفهوم است که علف‌کش‌ها يا به‌صورت سيمپلاست (انتقال از طريق آوندهاى آبکش) و يا به‌صورت آپوپلاست (انتقال از طريق آوندهاى چوب) يا تماسى (Contact - غيرقابل انتقال) هستند

Borna66
04-30-2009, 04:03 PM
فرمولاسيون علف‌کش
واژهٔ فرمولاسيون در ارتباط با کنترل شيميائى علف‌هاى هرز، دو مفهوم مرتبط باهم دارد:


يک فرمولاسيون، ساختار يک علف‌کش است که به‌وسيلهٔ سازنده براى استفادهٔ عملى تهيه مى‌شود. فرمولاسيون نشان‌دهندهٔ تمامى اجزاء ترکيبى محتوى ظرف است: مادهٔ فعال (مسموم‌کنندهٔ واقعي) به اضافهٔ مواد خنثى (هر چيز ديگر) همچون مواد حل‌شدني، مواد رقيق‌کننده (Diluents) و مواد افزوده شدهٔ ديگر.


فرمولاسيون، همچنين شامل مراحلى است که به‌وسيلهٔ سازنده در جهت تهيهٔ علف‌کش براى استفادهٔ عملى انجام مى‌شود. در طى اين مراحل، سازنده براى استفاده‌کننده علف‌کشى تهيه مى‌کند که به راحتى قابل حمل باشد و اگر به‌طرز صحيحى استفاده شود، بتواند به‌صورت يکنواخت و دقيقى بدون هيچ‌گونه ضررى براى استفاده‌کننده مصرف شود.


اکثر علف‌کش‌ها طورى فرموله شده‌اند که بتوان آنها را با يک حمل‌کنندهٔ مناسب و راحت به‌کار برد. علف‌کش‌هاى رايج که با قابليت اسپرى (Spray) تهيه شده‌اند به‌گونه‌اى فرموله شده‌اند که مى‌توان آنها را با آب، با کودهاى مايع و يا با روغن‌هائى با غلظت گازوئيل به‌کار برد. بعضى علف‌کش‌ها به‌نحوى فرموله شده‌اند که سموم به‌صورت گرانوله‌هاى خشک يا ذرات پوشش‌دار (Pelleted) از مخازن خارج مى‌شوند. علف‌کش‌ها را معمولاً به‌صورت گرد (Dust) استفاده نمى‌کنند زيرا علاوه بر مشکل حمل و نقل، احتمال فرار (Drift) آنها به طرف گياهان حساس غير هدف نيز وجود دارد.


فرمولاسيون‌هاى قابل اسپرى

فرمولاسيون‌هاى قابل اسپرى شامل مايعات محلول در آب (Water Soluble)، پودرهاى محلول در آب (Water Soluble Powder) مواد امولسيونه در آب (Water emulsifiable concentrates)، پودرهاى وتابل (Wettable powders)، مايعات قابل پخش در آب (Water dispersable liquids) و گرانوله‌هاى قابل پخش در آب (Water dispersable granules) مى‌باشند.


مايعات محلول در آب

مايعات محلول در آب (S يا SL) کاملاً با حداقل به‌هم‌زنى در آب مخلوط مى‌شوند و زمانى‌که حل‌ شدند، نيازى به هم‌زدن بيشتر ندارند. اين فرمولاسيون‌ها، محلول‌هاى اسپرى براى جذب بهتر در گياهان نياز به نوعى مويان دارند. بعضى از اين سموم خود داراى مويان هستند، ولى در برخى بايستى مويان را به مخزن سمپاش اضافه نمود. اکثر اين فرمولاسيون‌ها در هر ۸/۳ ليتر (يک گالن) خود داراى حدود ۹/۰ تا ۸/۱ کيلوگرم مادهٔ فعال هستند.


پودرهاى محلول در آب (Water soluble powders)

پودرهاى محلول در آب (SP) به‌صورت خشک بوده و ذرات جامد ريزى هستند که کاملاً در آب حل مى‌شوند. اينها اکثراً نمک‌هاى قابل حل ترکيبات مختلف هستند. براى حل کردن اين علف‌کش‌ها در آب بايستى به ميزان زيادى آنها را به‌هم زد، اما پس از حل شدن تا ابد به همين صورت باقى مى‌مانند. اين سموم در مخزن سمپاش به‌صورت زلال و صاف هستند و براى جذب بهتر نياز به مويان دارند. معمولاً فرمولاسيون آنها حاوى ۴۰ تا ۹۰ درصد مادهٔ فعال است.


مواد امولسيونه در آب

اين مواد (E يا EC) مايعاتى غير قطبى (Non-Polar، روغني) هستند که قابليت امولسيونه دارند. اين مايعات در آب پخش شده و به‌صورت امولسيون (Emulsion) درمى‌آيند (قطرات روغن که به‌وسيلهٔ آب محاصره مى‌شوند)، اين سموم در مخزن شيرى‌رنگ بوده و به‌هم زدن براى جلوگيرى از جدا شدن اجزاء آنها اهميت خاصى دارد. جريان يافتن آب در لولهٔ خروجى سمپاش براى جلوگيرى از اين امر کافى است. اين فرمولاسيون‌ها به‌ندرت به مويان‌ها براى استفاده بر روى شاخ و برگ نياز دارند. اکثر فرمولاسيون‌هاى EC در هر ۸/۳ ليتر خوددارى ۹۰۰ تا ۲۷۰ و بعضى ۳۱۰ تا ۳۶۰ گرم مادهٔ فعال دارند. اين نوع فرمولاسيون‌ها در روغن محلول هستند.


پودرهاى وتابل

پودرهاى وتابل (W تا WP) ذرات جامد ريزى هستند که حاوى نوعى حمل‌کنندهٔ خشک، علف‌کش و عوامل متفرق‌کنده هستند. اکثر اين مواد مى‌توانند در آب پخش شوند، اما توصيهٔ معمول اين است که آنها را قبل از ريختن به داخل مخزن با کمى آب مخلوط کرده و سپس آن را به مخزن سمپاش بريزند. در مخزن سمپاش آنها را بايستى به ميزان زياد و به‌طور مداوم به‌هم زد؛ به محض اينکه عمل هم زدن متوقف شود، لايه‌اى جامد در ته مخزن تشکيل مى‌شود که براى جلوگيرى از آن علاوه بر خط برگشت، احتياج به يک به‌هم‌زن مکانيکى يا هيدروليکى نيز مى‌باشد. مخلوط سم معمولاً به رنگ شيرى کدر است. اين فرمولاسيون‌ها داراى ۵۰ تا ۸۰ درصد مادهٔ مؤثره هستند. بيشتر پودرهاى وتابل در خاک مورد استفاده قرار مى‌گيرند؛ با اين وجود، آنها را گاهى بر روى شاخ و برگ نيز مى‌پاشند. هنگامى‌که آنها را به شاخ و برگ مى‌زنند، اضافه کردن مويان به سم ضرورى است.


مايعات با قابليت پخش در آب

اين مواد که به مايع يا مواد قابل جارى شدن (F - Flowables يا L و WDL) نيز معروف مى‌باشند، ذرات جامد کوچکى هستند که در يک سيستم مايع سوسپانسيونه (Suspension) شده‌اند. اين ذرات از ذرات پودرهاى وتابل ريزتر هستند چون اين مواد قبلاً سوسپانسيونه شده‌اند احتياجى به حل کردن آنها با آب قبل از ريختن به داخل مخزن نيست زيرا به راحتى در آب پخش و سوسپانسيونه مى‌شوند. از آنجائى‌که ذرات اين مواد از ذرات پودرهاى وتابل ريزتر هستند، ميزان لازم به‌هم زدن آنها حد واسطى است از مقدار لازم براى پودرهاى وتابل و مواد امولسيون‌شونده. در صورتى‌که مخلوط سم بدون بهم‌زدن براى استفاده در زمان‌هاى بعد نگه داشته شود، هم به‌صورت خميرى در مخزن ته‌نشين مى‌شود. اين فرمولاسيون‌ها نيز در مخزن سم به رنگى شيرى کدر ظاهر مى‌شود. هر ۸/۳ ليتر اين نوع سموم حاوى ۱۸۰۰ گرم مادهٔ مؤثره است.


گرانوله‌هاى قابل پخش در آب

گرانوله‌هاى قابل پخش در آب، مواد خشک روانپذير (Flowables) يا گرانوله‌هاى محلول در آب (WDG، DF - Water soluble granules) نيز ناميده مى‌شوند. آنها فرمولاسيون‌هاى خشک گرانوله مى‌باشند. گرانوله‌ها ذرات بسيار ريز جامدى هستند که با عوامل سوسپانسيون‌کننده و پخش‌کننده مخلوط شده‌اند. اين مواد را مى‌توان بدون حل کردن قبلى در آب مخزن سمپاشى اضافه نمود. برخلاف مايعات با قابليت پخش در آب، گرانول‌ها به سهولت و سرعت در آب پخش مى‌شوند و به راحتى از قوطى خارج مى‌شوند. لذا کار کردن با آنها راحت‌تر از پودرهاى وتابل و مايعات با قابليت پخش مى‌باشد. خصوصيات ديگر آنها شبيه مايعات با قابليت پخش در آب است.


فرمولاسيون‌هاى خشک براى استفادهٔ مستقيم

براى استفادهٔ مستقيم سموم به‌صورت خشک، فرمولاسيون آنها به‌صورت گرانوله و گاهى به‌صورت حبه هستند. از آنجا که اين فرمولاسيون‌ها را مى‌توان بدون رقيق کردن در آب مستقيماً از بستهٔ حاوى سم در مزرعه پاشيد، معمولاً درصد مادهٔ مؤثر آنها پائين است.


گرانوله‌ها

گرانوله‌ها (G) فرمولاسيون خشک علف‌کش‌ها هستند که داراى ذراتى مجزاء به اندازهٔ ۱۰ ميلى‌متر مکعب مى‌باشند. مواد متفاوتى همچون مينرال‌هاى رس، پليمرهاى نشاسته، کودهاى شيميائى و بقاياى گياهى به‌عنوان ترکيبات گرانول استفاده مى‌شوند. اساساً غلظت اين‌گونه علف‌کش‌ها ۲ تا ۲۰ درصد است.


به‌طور کلى علف‌کش‌هاى گرانوله در مقايسه با فرمولاسيون‌هاى قابل اسپري، احتياج بيشترى به باران براى نفوذ در خاک دارند. از طرف ديگر، علف‌کش‌هاى گرانوله زيان فراريت علف‌کش‌هاى ديگر را ندارند. اخيراً تلاش‌هائى به‌منظور کند کردن سرعت آزاد شدن علف‌کش‌ها در خاک با استفاده از ترکيبات گرانوله به‌عنوان حمل‌کننده انجام شده است، البته توليدکنندگان علف‌کش هنوز به اين تکنولوژى علف‌کش‌ها تمايل چندانى نشان نمى‌دهند.


حبه‌ها

اين حبه‌ها (P) فرمولاسيون‌هاى خشک علف‌کش‌ها با ذرات مجزاء در مخلوط هستند که معمولاً اندازهٔ آنها بزرگتر از ۱۰ ميلى‌متر مکعب است. از حبه‌ها اغلب براى کنترل موضعى علف‌هاى هرز در مزرعه استفاده مى‌شود. غلظت اين علف‌کش‌ها بين ۵ تا ۲۰ درصد است
__________________

Borna66
04-30-2009, 04:03 PM
آترازین Atrazine
آترازین Atrazine

یکی از پر مصرفترین علفکشهای رایج دنیا است جهت کنترل بسیاری از کشیده برگها وپهن برگها (سلمه، خرفه، تاج خروس، پیچک صحرایی، سوروف، قیاق، گاو چاق کن و...) استفاده می شود. آترازین علفکشی است از گروه تری آزین که به سرعت توسط ریشه جذب و از طریق آپوپلاست انتقال می یابد. آترازین همچنین از طریق برگ نیز جذب می شود ولی انتقال آن صفر می باشد. آترازین درایران با نام تجاری گزاپریم (Gesaprim) و با فرمولاسیون WP80% به بازار عرضه می گردد.




کاربرد

آترازین
موارد مصرف:

1) آترازین+ آلاکلر جهت مبارزه باعلفهای هرز مزارع ذرت

2) آترازین+ آمترین جهت مبارزه باعلفهای هرز مزارع نیشکر

3) آترازین+ بروماسیل جهت مبارزه باعلفهای مناطق غیرمزروعی

مقدار مصرف درهکتار:

1) یک تا 1.5 کیلوگرم آترازین+ 5لیتر آلاکلر قبل از کاشت ذرت مخلوط با خاک ویا بلافاصله بعد از کاشت و قبل از رویش ذرت

2) پنج کیلوگرم آترازین به تنهائی یا مخلوط با 4 کیلوگرم آمترین هنگام کشت بعد از ظهور علفها در کشت نیشکر

3) 30کیلوگرم آترازین+15کیلوگرم بروماسیل پس از رشد علفها در مناطق غیرمزروعی

Borna66
04-30-2009, 04:03 PM
آلاکُلرAlachlor
آلاکُلرAlachlor

آلاکلر علفکشی است برای کنترل کشیده برگهای یکساله وتعدادی از پهن برگهای یکساله و اویارسلام. آلاکلر از گروه 2کلرواستاینیلید(آمید) که به صورت انتخابی، سیستمیک وباز دارنده رشد مریستم عمل می کند. کشیده برگها عمدتاً از راه اندام هوائی وپهن برگها از طریق ریشه این علفکش را جذب می کنند. انتقال عمدتاً آپوپلاستیک است اما به صورت معمول در سیتوپلاسم نیز صورت می پذیرد. آلاکلر با نام تجاری لاسو(Lasso) وبا فرمولاسیون EC48% به بازار عرضه می شود.


کاربرد آلاکلر
موارد مصرف:

همراه آترازین جهت مبارزه با علفهای هرز ذرت

مقدار مصرف:

5لیتر آلاکلر+ 1تا1.5کیلوگرم آترازین قبل از کاشت بصورت مخلوط با خاک و یا بلافاصله بعد از کاشت قبل از رویش علف هرز

Borna66
04-30-2009, 04:04 PM
آمترین
آمترین Ametryn

علفکشی است دو منظوره که جهت کنترل بسیاری از کشیده برگها وپهن برگها (سلمه، خرفه، تاج خروس، پیچک صحرایی، سوروف، قیاق، گاو چاق کن،پنیرک و...) به خصوص در مزارع نیشکراستفاده می شود. آمترین علفکشی است از گروه تری آزین که به سرعت توسط ریشه جذب و از طریق آپوپلاست انتقال می یابد؛ وبه صورت انتخابی، سیستمیک و بازدارنده عمل فتوسنتزموثر است. آمترین با نام تجاری گزاپاکس(Gesapax) وبا فرمولاسیون WP50% به بازار عرضه می شود.

کاربرد آمترین
موارد توصیه:

جهت کنترل علفهای مزارع نیشکر

مقدار مصرف:

5کیلوگرم آترازین+ 4کیلوگرم آمترین هنگام کشت بعد از ظهور علفها قبل از رویش یا بعد از رویش

Borna66
04-30-2009, 04:04 PM
اتال فلورالین
اتال فلورالین Ethalfluralin

علفکشی است دومنظوره، انتخابی، بازدارنده رشد مریستم انتهائی که در خاک کاربرد دارد. اتال فلورالین علفکشی از گروه دی نیتروآنیلین که حتی یک سال بعد از استفاده به گیاه بعدی (در صورت حساسیت) خسارت وارد می کند. برای جلوگیری از خسارت قبل از کشت گیاه بعدی از شخم عمیق استفاده میشود. اتال فلورالین برای کنترل تاجریزی، انواع تاج خروس، سلمه، انواع ارزن وحشی، سوروف، پنیرک، گاوپنبه و قیاق موثر است. اتال فلورالین با نام تجاری سونالان(Sonalan) و فرمولاسیون EC33.3% به بازار عرضه می شود.


کاربرد
موارد توصیه:

جهت کنترل علفهای هرز پنبه، آفتابگردان و سویا (قبل از کاشت)



مقدار مصرف:

1) برای علفهای هرز پنبه وآفتابگردان2 تا 3 لیتردر هکتار(عمق 8تا10 سانتیمتر)

2) برای علفهای هرز سویا 2تا3 لیتر اتال فلورالین + 600گرم متری بوزین در هکتار قبل از کاشت مخلوط با خاک

Borna66
04-30-2009, 04:04 PM
استوکلر
استوکلر Acetochlor



علفکشی است انتخابی، بازدارنده سنتز پروتئین و مانع تقسیم سلولی. علفهای پهن برگ مزارع ذرت بخصوص تاج ریزی رابه خوبی کنترل می کند. استوکلر از گروه استامید می باشد. این سم با نامهای تجاری اسنیت(Acenit) به فرم EC50% و سورپاس(Surpass) با فرمولاسیونEC76% به بازار عرضه می شود. سورپاس دارای 5.7% ایمن کننده(Safener) به نام دای کلرامید است.


کاربرد
موارد مصرف:

کنترل علفهای هرز مزارع ذرت



مقدار مصرف:

1) اسنیت 4تا5 لیتر در هکتار

2) سورپاس 3.5-2.75 لیتر در هکتار بسته به نوع خاک

Borna66
04-30-2009, 04:04 PM
اگزادیــازون
اگزادیــازون Oxadiazon

علفکشی است تماسی، انتخابی که در مزارع برنج علیه سوروف، تیرکمان آبی، انواع سیرپوس(پیزور)، انواع اویارسلام و قاش واش استفاده می شود. این علف کش از گروه اگزا دی آزول می باشد. اگزادیازون با نام تجاری رونستار(Ronstar) وبه فرمولاسیونهای G2% و SL12% و EC25% به بازار عرضه می شود.



کاربرد
موارد مصرف:

علیه علفهای هرز مزارع برنج

مقدار مصرف:

4- 3.5 لیتر در هکتارSL12% تا قبل از دو برگی شدن سوروف

Borna66
04-30-2009, 04:04 PM
ای پی تی سی(eptc)
ای پی تی سی(EPTC)

علفکشی از گروه تیوکاربامات که به صورت انتخابی، سیستمیک عمل کرده وعلیه علفهای هرز کشیده برگ وپهن برگ یک ساله و اویارسلام استفاده می شود. مصرف تنهایی آن در ذرت باعث ازبین رفتن گیاه محصول می شود بنابراین به آن safner اضافه می کنند. جذب آن توسط بذرها، ریشه ها و اندامهای هوایی در حال رویش صورت می گیرد. EPTC با نام تجاری ارادیکان (Eradican) و به فرم EC82% به بازار عرضه می شود.


کاربرد
موارد مصرف:

کنترل علفهای هرز یونجه، شبدر، اسپرس و ذرت



مقدار مصرف:

1) 6-3 لیتر در هکتار در مزارع یونجه، شبدر، اسپرس

2) 6-4 لیتر در هکتار قبل از کشت مخلوط با خاک جهت علفهای هرز ذرت

Borna66
04-30-2009, 04:10 PM
ایمازامتابنزمتیل(Imazamethabenz methyl)

علفکشی دو منظوره از گروه ایمیدازول، انتخابی، سیستمیک و بازدارنده رشد مریستم انتهایی است. این علفکش به صورت پس رویشی، بیشتر برای کنترل کنگر وحشی استفاده می شود. ایمازامتابنزمتیل با نام تجاری آسِرت(Assert) و با فرمولاسیون SC25% به بازار عرضه می شود.


کاربرد
موارد مصرف:

کنترل علفهای پهن برگ وکشیده برگ گندم

مقدار مصرف:

2.5 – 2 لیتر پس رویشی، در مراحل اولیه رشد

Borna66
04-30-2009, 04:11 PM
بروموکسینیل(Bromoxynil)

علف کشی از گروه نیتریل(Nitril) که به صورت تماسی(کمی سیستمیک)، انتخابی، پس رویشی برای کنترل علفهای هرز پهن برگ یک ساله استفاده می شود. جذب توسط برگها به آسانی صورت می گیرد اما انتقال محدود است. برموکسینیل با نامهای تجاری پاردنر(Pardner) و برومینال(Brominal) وبا فرمولاسیون SL22.5% به مصرف می رسد.


کاربرد
موارد مصرف:

علیه علفهای پهن برگ گندم

مقدار مصرف:

2.5 لیتر در هکتار در مرحله 4-2 برگی به صورت پس رویشی

Borna66
04-30-2009, 04:11 PM
بنسولفورون متیل(Bensulfuron methyl)

علفکشی از گروه سولفونیل اوره است. که انتخابی،سیستمیک است و مانع از تقسیم سلولی ورشد گیاه می شود. برای کنترل بسیاری از پهن برگها و جگنها وکشیده برگهای یکساله در مزارع برنج استفاده می شود. این سم با نام تجاری لونداکس(Londax) وبا فرمولاسیون DF60% به بازار عرضه می شود.


کاربرد
موارد مصرف:

علیه علفهای هرز پهن برگ و جگنها در مزارع برنج

مقدار مصرف:

75-50گرم در هکتار از یک تا سه برگی شدن برنج و مراحل اولیه رویشی علفها تا زمان 3 برگی شدن علف

Borna66
04-30-2009, 04:11 PM
نتـازون(Bentazone)



علفکشی از گروه بنزوتیودیازون که نحوه اثر آن تماسی انتخابی است. این سم در کنترل پهن برگهایی چون تربچه وحشی، توق ، گاوپنبه و اویارسلام درمزارع لوبیا وسویا موثر است. مصرف آن پس رویشی می باشد. برای سمپاشی با بنتازون آب مزرعه برنج باید تخلیه شود. بنتازون با نام تجاری بازاگران(Basagran) و فرمولاسیون SL48% به بازار عرضه می شود.

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

کاربرد
موارد مصرف:

جهت کنترل پهن برگها و اویارسلام در زراعت برنج، سویا، یونجه و لوبیا

مقدار مصرف:

1) 5-3 لیتر در هکتار در مزارع برنج در مرحله 5 تا7 برگی

2) 2.5 -2 لیتر درهکتار در مزارع سویا بعد از 3-2 برگی شدن سویا

3) 2.5 تا 3 لیتردر هکتار در مزارع یونجه و شبدر

Borna66
04-30-2009, 04:11 PM
بوتاکلر(Butachlor)

علفکشی از گروه کلرواستانیلید(آمید) که نحوه اثر آن به صورت انتخابی سیستمیک است. بوتاکلر روی کشیده برگهای یکساله(سوروف و...) و بعضی ازپهن برگها در زراعت برنج موثر است. اثر این سم به میزان آبی که در دسترس گیاه می باشد بستگی دارد لذا برای کسب نتیجه بهتر باید بعد از بارندگی و یا بعد از آبیاری و در زراعتهای برنج بعد از آب تخت نمودن برنج مصرف شود. بوتاکلر بانامهای تجاری ماچتی- ای ان(Machete-EN) به فرم EW60% و ماچتی(Machete) به فرمولاسیون EC60% در بازار موجود است.



کاربرد
موارد مصرف:

جهت کنترل علفهای هرز یکساله کشیده برگ وبعضی پهن برگهادر زراعت برنج، قبل از رویش درمزرعه وخزانه

مقدار مصرف:

4-3 لیتر درهکتار، 7-4 روز پس از نشا

Borna66
04-30-2009, 04:11 PM
پاراکوات(Paraquat)

علفکشی از گروه بی پیریدیل(Bipyridyliums) که نحوه اثر آن تماسی با کمی اثر جابجایی و انتقال آن فقط از راه آپوپلاستیک می باشد. پاراکوات از طریق اندام سبز هوایی به سرعت جذب می شود بطوری که بعد از 5ساعت ریزش باران دیگر بروی علف هرز تاثیر منفی در جذب سم ندارد. پاراکوات به غشاء سلولی و سیتوپلاسم آسیب می رساند در نتیجه بسرعت باعث پژمردگی و خشک شدن اندام هوایی می شود. پاراکوات خیلی سریع در خاک غیر فعال میشود. سمپاشی بهتر است در ساعات آفتابی وغیرابری انجام شود. گزارشهایی گویای و مرگ در نتیجه ی خوردن میزانی اندک از کنسانتره ی مایع داده شده است. مرگ و میر، عمدتاً براثر فیبره شدن پیشرفته ی ششها همراه با آسیب کبد و کلیه نتیجه شده است.

پاراکوات با نام تجارتی گراماکسون(Gromoxone) و فرمولاسیون SL20% در بازار موجود است.



کاربرد
موارد مصرف:

علیه علفهای هرز(پهن برگ و باریک برگ) درختان میوه هسته دار و مرکبات، سس یونجه و شبدر و اسپرس، نیشکر و سیب زمینی

مقدار مصرف:

برای درختان رزاسه و مرکبات 5-3 لیتر در هکتار وقتی ارتفاع علفها 15-10 سانتی متر است.

برای سس یونجه وشبدر5-3 لیتر در هکتار بعد از رویش سس

برای نیشکر 5-3 لیتر در هکتار

برای سیب زمینی 3 لیتر در هکتار بعد از سبز شدن علف و قبل از رویش سیب زمینی

Borna66
04-30-2009, 04:12 PM
پرومترین(Prometryn)

از گروه تری آزین است. علفکشی انتخابی است، مه برای مهار بسیاری علفهای هرز یک ساله ی کشیده برگ و پهن برگ در کرفس، پنبه و نخود مورد استفاده قرار میگیرد. پرومترین بازدارنده عمل فتولیز آب در پدیده فتوسنتز است. این سم با نام تجاری Gesagard وفرمولاسیون WP80% مصرف می شود.

Borna66
04-30-2009, 04:12 PM
پیکلورام(Picloram)

علفکشی از گروه پیریدین کربوکسیلیک اسید است که بصورت انتخابی سیستمیک اثر می گذارد. بروی بسیاری از علفهای چوبی وپهن برگ یکساله وچندساله موثر است در حالی که کشیده برگها را مهار نمی کند. پیکلورام به آسانی هم در سیمپلاست وهم آپوپلاست انتقال می یابد. نشانه سمیت آن حالت اپی ناستی در برگ علف هرز می باشد(شبیه2 4 D). یکی از دلایل محدودیت آن پایا بودن آن در خاک است. قابل توجه است تا شعاع 20 متری از محل سمپاشی کلیه گیاهان خشک می شوند؛ این سم بیشتر در فرودگاه ها مصرف می شود. پیکلورام با نام تجاری توردون22کا (Tordon 22K) و با فرمولاسیون L21.6% در بازار وجود دارد.


کاربرد
موارد مصرف:

علیه علفهای هرز پهن برگ اراضی غیر مزروعی و تاسیسات صنعتی

مقدار مصرف:

10تا15 لیتر درهکتار. بعد از سمپاشی آبپاشی مستقیم شود

Borna66
04-30-2009, 04:12 PM
توفوردی(2,4-d)

علف کشی از گروه فنوکسی استیک اسید(اکسین) است که مهمترین فنوکسی ها است. توفوردی اساساً به عنوان یک علف کش پس رویشی، برای مهار علفهای هرز یکساله و چند ساله ی پهن برگ (خردل و تربچه وحشی، انواع شقایق، پنیرک، سلمه تره، پیچک، ماستونک،کنگر وحشی، شیرین بیان و ...) در گیاهان زراعی کشیده برگ و زمینهای غیر زراعی استفاده می شود. همچنین برای مهار علفهای هرز آبزی مصرف می شود. در غلظتهای خیلی اندک، به عنوان یک ماده تنظیم کننده رشد مورد استفاده قرار می گرفته است. هر دو نوع انتقال اپوپلاست وسیمپلاست را دارا می باشد.


کاربرد
توصیه شده:

جهت کنترل علفهای هرز پهن برگ مزارع گندم، جـــو، برنج، ذرت و نیشکر

مقدار مصرف:

1) در مزارع گندم و جو2-1 لیتر در هکتار از پنجه زدن تا تشکیل ساقه

2) در مزارع برنج 3-1.5 لیتر، 7-5 برگی شدن برنج

3) در مزارع ذرت 1.5 لیتر توفوردی بعد از رویش علفها و7-5 برگی شدن ذرت

4) برای نیشکر محلول 2تا2.5 درصد و مخلوط با دالاپون برای کنترل علفهای هرز پهن برگ

Borna66
04-30-2009, 04:12 PM
دالاپون(Dalapon)

دالاپان از گروه Aliphatic بازدارنده رشد و نمو ریشه و ساقه گیاه می باشد که در گیاهان انتخابی به صورت سیستمیک در می آید. دالاپون بر ضد کشیده برگها به ویژه لویی و حلفه موثر است. جذب آن از راه ریشه و اندام هوایی و انتقال آن هم از طریق اپوپلاستیک و هم از راه سیمپلاستیک صورت می گیرد. دالاپان بسیار جاذب الرطوبه است وحتماً باید در ظروف عایق نگهداری شود.

دالاپان با نام تجاری باسفاپن(Basfapon) و به فرمولاسیون SP80% موجود است.



کاربرد
توصیه شده:

جهت کنترل علفهای هرز کشیده برگ باغات میوه، نیشکر و زمینهای غیرمزروعی

مقدار مصرف:

1) برای درختان میوه Kg10- 8 sp80% درهکتار بعد از رویش علفها

2) برای علفهای هرز نیشکر محلول 2% هنگام کشت بعد از ظهور علفها

3) برای اراضی غیر مزروعی30-50 kg در هکتار پس از رشد علفها

Borna66
04-30-2009, 04:15 PM
دینیترامین(Dinitramine)

علفکشی از گروه دی نیتروآنیلین ها که جذب آن از طریق ریشه است اثر آن مانع جوانه زدن بذر و بازدارنده رشد ریشه است. در کنترل کشیده و پهن برگها (تاج خروس، خرفه، آفتاب پرست، ...) در پنبه و سویا موثر است. دی نیترامین با نام تجاری کوبکس(Cobex) با فرمولاسیون EC25% موجود می باشد.




کاربرد
توصیه شده:

جهت کنترل علفهای پهن برگ پنبه و سویا

مقدار مصرف:

3لیتر در هکتار برای پنبه و سویا به صورت PPI

Borna66
04-30-2009, 04:15 PM
دیورون(Diuron)

دیوران از گروه اوره ها است. دیوران در میزانهای اندک، به صورت علفکشی انتخابی سیستمیک و خاک مصرف در بسیاری از گیاهان زراعی برای مهار بسیاری از علفهای هرز پهن برگ یکساله بهره جویی گسترده دارد. دیورون به فرمولاسیون WP80% و نام تجارتی کارمکس(Karmex) در بازار عرضه می شود.




کاربرد
توصیه شده:

علیه علفهای هرز نیشکر و پنبه

مقدار مصرف:

3-1.5 کیلوگرم در هکتار قبل از رویش علفهای هرز

Borna66
04-30-2009, 04:15 PM
ستـــوکسیـــدیــم (Sethoxydim)

علفکشی از گروه سیکلوهگزیندیون، که روی کشیده برگها در مزارع محصولات پهن برگ موثر است. با جلوگیری از رشد جوانه انتهایی و به صورت سیستمیک و انتخابی عمل می کند. قابل ذکر است که مصرف ستوکسیدیم در زراعت نخود ایجاد گیاه سوزی می کند. ستوکسیدیم به فرمولاسیون EC12.5% وبانام تجارتی نابو- اس به بازار عرضه می شود.



کاربرد
توصیه شده:

علیه علفهای کشیده برگ در مزارع پهن برگ(سورف در چغندر قند)

مقدار مصرف:

1) 3 لیتر درهکتار هنگام 5-3 برگی علف در چغندر قند

2) 3- 2 لیتر در هکتار هنگام 5- 3 برگی کشیده برگها در مزرعه پیاز

3) 3 لیتر در هکتار 6-3 برگی باریک برگها در کلزا، دما بالاتر از 10درجه سانتیگراد

Borna66
04-30-2009, 04:15 PM
سیکلوکسیدیم(Cycloxydim)

علفکشی از گروه سیکلوهکزیندیون ها است. این علفکشها پس رویشی انتخابی هستند. بیشتر کشیده برگهای یکساله و چندساله را بدون آسیب رساندن به بیشتر گیاهان پهن برگ ویا جگن ها مهار می کنند. سیکلوکسیدیم به فرمولاسیون EC10% و نام تجاری فوکوس Focus در ایران عرضه می شود.



کاربرد
توصیه شده:

علیه علفهای کشیده برگ در مزارع پیاز

مقدار مصرف:

1.5- 1 لیتر درهکتار بعد از رویش علفهای هرز، 5- 4 برگه بودن علف

Borna66
04-30-2009, 04:15 PM
فلم پروپ-ام-ایزوپروپیل (Flam prop-M-isopropyl)

سمی است از گروه آریل آلانین، سیستمیک، انتخابی و بازدارنده تقسیم سلولی. علفکشی پس رویشی جهت کنترل کشیده برگها است. بانام تجاری سافیکس Suffix BW موجود است.


کاربرد
توصیه شده:

جهت کنترل علفهای هرز به ویژه یولاف وحشی در مزارع جو و گندم

مقدار مصرف:

3لیتر در هکتار از سه برگی شدن تا ساقه رفتن گندم

Borna66
04-30-2009, 04:15 PM
فلوآزیفوپ پی بوتیل (Fluazifop-P-butyl)

علفکشی از مشتقات پروپیونیک اسید است که از رشد مریستم انتهایی جلوگیری می کند. روی نازک برگها(قیاق، سوروف، دورنه، انواع یولاف و ارزن وحشی، انواع خونی علف) به صورت پس رویشی موثر است. به فرم EC12.5% و نام تجارتی فوزیلید Fusilad در بازار عرضه می گردد.


کاربرد
توصیه شده:

جهت کنترل علفهای هرز نازک برگ چغندر قند

مقدار مصرف:

3لیتر در هکتار هنگام 5- 3 برگی شدن علف

Borna66
04-30-2009, 04:17 PM
کلریدازونChloridazon

علفکشهای کلریدازون، نورفلورازون و پیرازون از گروه پیریدازینون ها می باشند. انتقال آن در آپوپلاست و به صورت انتخابی سیستمیک است. با نام تجارتی پیرامینPyramin وبا فرمولاسیون DF65% به بازار عرضه می گردد.


کاربرد
توصیه شده:

جهت کنترل علفهای هرز پهن برگ یکساله در مزارع چغندرقند و چغندرلبویی، قبل از کاشت یا قبل از رویش و یا بعداز رویش چغندرقند

مقدار مصرف:

قبل از جوانه زدن علف هرز تا مرحله 4برگی چغندر 5- 4 کیلوگرم درهکتار

Borna66
04-30-2009, 04:17 PM
کلودینافوپ پروپارژیل Clodinafop propargyl

علفکشهای کلودینافوپ پروپارژیل، فنوکاساپروپ، فلوازیفوپ، هالوکسی فوپ و کویزالوفوپ از گروه آریلوکسی فنوکسی می باشند. علف کش های این گروه پس رویشی انتخابی برای مهار کشیده برگها در گیاهان زراعی پهن برگ هستند. برخی نیز در کنترل علفهای هرز کشیده برگ غلات استفاده می شوند. کلودینافوپ پروپارژیل در کنترل علفهای هرز کشیده برگ مزارع گندم استفاده می شود؛ در صورتی که گیاه زراعی جــو به این علفکش حساس است. ازاین خصوصیت انتخابی جهت کنترل گیاه خودرو جـــو در مزارع گندم می توان استفاده کرد.

کلودینافوپ پروپارژیل با نام تجارتی تاپیکTopik وبه فرمولاسیون EC8% به بازار عرضه می شود.


کاربرد
توصیه شده:

علیه کشیده برگهای یکساله(یولاف وحشی، خونی علف، چچم و دم روباهی) در مزارع گندم. از مصرف آن در مزارع جــــو خوداری شود.

مقدارمصرف:

1 لیتر در هکتار حداکثر تا پنجه زنی. با استفاده از سمپاش پشت تراکتوری

Borna66
04-30-2009, 04:17 PM
لینورون Linuron

علفکشی از گروه اوره ها ، مانع عمل فتوسنتز، قابل استفاده در خاک و روی شاخ و برگ گیاه هرزه که به صورت انتخابی سیستمیک عمل می کند. لینورون با نام تجاری آفــالن Afalon موجود است.




کاربرد
توصیه شده:

جهت کنترل علفهای هرز (دومنظوره) مزارع هویج، نخود، ذرت، سیب زمینی، آفتاب گردان، سویا، نیشکر و پنبه

مقدارمصرف:

2 لیتر در هکتار برای مزارع نخود جهت کنترل پهن برگها

Borna66
04-30-2009, 04:18 PM
علفهاي مقاوم به علف كش
سؤال: چگونه مي توان مقاومت علف كش را تقليد كرد؟

جواب: شرايط اندكي وجود دارد كه ممكن است يك مشكل يا مسأله مقاومتي را تقليد كرد. دقت كنيد كه آيا علف به طور طبيعي به علف كش مقاوم است يا نه. براي مثال Pinnacle نمي تواند علف تاجريري را در زمينهاي سويا كنترل كند. اين مورد حالت مقاومت نيست. علفهايي كه پس از استفاده از علف كش غير رسوبي ظاهر مي شوند. نيز مقاوم نيستند، اما ديگر به زمان ظهورشان توجه نشود مي توان به عنوان مقاوم در نظر گرفت. آب و هواي سخت مثل خشكسالي مي تواندايجاد علفهايي كند كه به استفاده از علف كش مقاوم اند، اما اين حالت نيز مقاومت نيست. خطاهاي استفاده مثل نقاطي كه اسپري نمي شوند، ميزان علف كش اشتباه و غيره نيز بايستي به عنوان مقلدان مقاومت حذف شود. (منظور از مقلد شرايطي است كه حالت مقاومت را ايجاد مي كند اما در واقع اين مقاومت ايجاد شده مقاومت حقيقي نيست بلكه مقاومتي تقليدي است، مترجم،).

سؤال: آيا من مي توانم از ميزان علف كش بيشتري براي كنترل علف مقاوم استفاده كنم؟

جواب: خير. بيوتيپ هاي مقاوم اغلب چندين برابر بيش از بيوتيپ هاي و طبيعي به علف كش مقاوم اند. در آزمايشات گلخانه اي، بايستي ميزان Accent حدود 20 برابر بيشتر استفاده كرد تا دم روباهي غول پيكر مقاوم به ALS در همان سطح دم روباهي غول پيكر حامل كنترل كرد. با تاجريزي سياه شرقي مقاوم به ALS ميزان Raptor بايستي 133 برابر بيشتر كرد تا به همان سطح كنترل تاجريزي حامل دست يافت. برگ مخملي مقاوم به آترازين و يسكونزين نيز حدود 100 برابر مقاوم تر از برگ مخملي حامل است، نتوانستيم اين علف كشها را آنقدر زياد كنيم تا بتواند اين بيوتيپهاي مقاوم را بكشد اگر چه كه اين حد بالا نيز قانوني بود.

سؤال: اگر ما استفاده از آن علف كش را براي 10 سال متوقف كنيم آيا مقاومت از بين مي رود؟

جواب: بطور واقع گرايانه، مقاومت دوباره شروع مي شود. چرا كه مقاومت هميشگي است زيرا درصد زيادي از دانه هاي در خاك حاوي ژنهاي حامل مقاومت اند. توجه داشته باشيد كه در يك منطقه 50% دانه در خاك مقاوم و 50% حساس اند. اگر چه علف كشهاي متفاوت در اين سال اسپري شده اند، حدود 50% دانه هايي كه از آن فرار مي كنند هنوز مقاوم باقي مانده اند و علاوه بر اين كه دانه هاي مقاوم همچنان در خاك باقي مي ماند دانه هاي مقاومتري را براي سالهاي آتي توليد مي كنند. زماني كه تغيير ژنتيكي بسوي اين مقاومت اتفاق افتاده است، اين مقاومت در آن سطح باقي مي ماند. بيوتيپهاي مقاوم به تريازين يك استشاد هستند چرا كه آنها نسبتاً نيرو و قدرت كمتري دارند و دانه هاي كمتري نسبت به بيوتيپهاي حساس توليد مي كنند. پس از سالها، مقاومت به تريازين ممكن است به آرامي كاهش يابد، اما اگر تريازين مجدداً استفاده شوند اين مقاومت به سرعت افزايش پيدا مي كند.

سؤال: اگر يك دانه به علف كش مقاوم است، چگونه مي توان آن را كنترل كرد؟

جواب: معمولاً علف هاي مقاوم به علف كش به ساير علف كشهايي كه به روش يكساني عمل مي كنند مقاوم اند. بهر حال، شما قادريد كه علف مقاوم به علف كشهايي كه روش عملكردي متفاوتي دارند كنترل كنيد. براي مثال، ديكامبا(يك تنظيم كننده رشد) لامسبكواترهاي معمول مقاوم به تريازين را كنترل مي كند. نمونه هايي از علفهاي مقاوم در ساير قسمتهاي كشور يا دنيا وجود دارند كه داراي مقاومت چند گانه اند. با يك مقاومت چند گانه، يك بيوتيپ ممكن است به دو يا چند روش عملكردي متفاوت مقاوم باشد، مثلاً يك بيوتيپ كه هم به تريازينها و هم به بازدارندگانALS مقاوم است.

سؤال: چگونه مي توان از مقاومت جلوگيري كرد؟

جواب: تنها روشي كه بطو ركامل مي توان از مقاومت جلوگيري كرد استفاده نكردن از علف كشها است. هر زمان كه علف كشي استفاده مي شود يك شانس براي افزايش بيوتيپي مقاوم بوجود مي آيد. بهر حال، ما مي توانيم چندين كار را براي به تأخير انداختن مقاومت انجام دهيد: 1) استفاده از IPM و اسپري مجدد مناطق تنها در صورت لزوم، 2) ايجاد چرخش در بين علف كشهاي با روشهاي مختلف عملكرد، 3) مخلوط كردن علف كشهاي با روش عملكردي مختلف در تانك اسپري، 4) شخم زدن و پاكن كردن مرتب علفها، با ماشينهاي محوري، 5) استفاده چرخشي از علف كشهاي با روشهاي عملكردي مختلف در محصول يا كاشت متوالي محصولاتي چون يونجه يا گندم كه اغلب با علف كشها درمان نمي گردند، 6) پرهيز از اسپري كردن علفهاي مقاوم از يك منطقه تا منطقه ديگر چرا كه مقاومت افزايش مي يابد.

سؤال: آيا همه علف كشها داراي ديسك مشابهي از جهت ايجاد مقاومت دارند؟

جواب: به نظر مي آيد كه پتانسيل مقاومت علف كش با برخي روشهاي عملكردي نسبت به بقيه بيشتر است. بازدارندگان ALS و بازدارندگان ACC آز دو گروهي هستند كه داراي يك ديسك بالاتري نسبت به سايرين هستند و بايستي با دقت بيشتري استفاده شوند. خطر مقاومت تريازين نيز به دليل سالهاي زيادي كه تريازين استفاده شده است بالاتر است. اگر چه ساير علف كشها ممكن است روشهاي عملكردي با ديسك پايين تري داشته باشند، بايستي دقت كرد كه استفاده بيش از حد يا سوء استفاده از اين علف كشها نشود. براي مثال، گليفوسات احتمالاً روش عملكردي كم خطرتري را دارد. چند سال قبل، اذعان شد كه مقاومت گليفوساتي اتفاق نمي افتد. بهر حال، اكنون دو گونه علف با بيوتيپهاي مقاوم به گليفوسات وجود دارد.

Borna66
04-30-2009, 04:18 PM
مقاومت به علف كش: يك چالش جديد در كنترل شيميايي
مقدمه: علف كشها يكي از مؤثرترين ابزارهاي كشاورزان اند كه مي توانند درجنگ با علفها از آن استفاده كنند. استفاده از اين مواد شيميايي كشاورزي بطور قابل توجهي در سال هاي اخير بويژه در كشورهايي كه داراي سيستم كشاورزي پيشرفته تري هستند، افزايش يافته است.

ورود جمعيتهاي علفي مقاوم به علف كشهاي يكسان كه بطور موثر درگذشته آنها را كنترل مي كرد. يك مسأله جدي براي صنعت علف كش و براي استفاده كنندگان اين محصولات است. اين مرور به بررسي مختصري بر بررسي تاريخي بر روي تكامل تدريجي مقاومت به علف كشها، اهميت و گسترش مشكل، عناصري كه ورود جمعيتهاي مقاوم را تحت تاثير قرار مي دهد، مكانيسم هاي فيزيولوژي مسئول اين پديده و چند پيشنهاد براي جلوگيري يا كاهش ايجاد مقاومت علفي به اين مواد شيميايي كشاورزي، مي پردازد.

مقاومت، توانايي يك جمعيت گياهي در عدم تاثير پذيري از يك علف كش در نتيجه استفاده مداوم و پيوسته از علف كش براي مدتي طولاني است. اين نوع مقاومت متفاوت از مقاومتي است كه يك گونه هرگز توسط علف كشي كه در معرض آن قرار نگرفته است كنترل نمي شود (مقاومت طبيعي).

بنابراين مقاومت به جمعيتي از گونه ها بر مي گردد كه قبلاً حساس بوده است و سپس از استفاده از علف كش ديگر نمي توان آنرا با همان ميزان علف كش يا روزهاي بالاتر كنترل كرد.

اولين گزارش در مورد مقاومت به علف كش از سال 1970 است يعني زماني كه ريان 1970 نشان داد كه جمعيتهاي خاصي از Senecio Vulgaris در ايالت واشنگتن آمريكا را حتي با روزهاي زياد سيمازين ديگر نمي توان كنترل كرد. بررسي هاي پيونيرر همراه باريان وراد و سويچ نشان داد كه اين جمعيتها نه تنها به سيمازين مقاوم اند بلكه به ساير تريازينها نيز مقاوم اند.

در سال 1980، حدود 250000 هكتار در واشنگتن برآورد شد كه تحت پوشش جمعيتهاي Senecio مقاوم به تريازين ها هستند. پس از آن گزارشهاي مربوط به مقاومت به تريازين ها به طور قابل توجهي افزايش يافته است. در مجارستان كه بزرگترين توليد كننده ذرت بلوك سوسياليستي است، استفاده از تريازين ها متوقف شده است (بجز بصورت مخلوط با ساير علف كشها) و اين بدليل اين است كه بيش از 75% زمينهاي در نظر گرفته شده براي كشاورزي مورد هجوم گونه هاي مقاوم آمارانتوس قرار گرفته اند. حداقل 55 گونه علف در بيش از 20 كشور برآورد مي شود كه به اين گروه از علف كشها مقاوم اند.

علفهايي كه بخصوص به همه خانواده هاي علف كشهاي مهم مقاوم اند در جدول يك ذكر شده است. حتي اين زمان كه تعدادي از موارد مقاوم به علف كش افزايش يافته است. زنگ خطر به اندازه آفت كشها به صدا در نيامده است. در 1980، جمعيتهاي حداقل 428 گونه از حشرات و كرم هاي مقاوم به آفت كش شناسايي شده اند. اين جمعيتها متعلق به 14 راسته و 83 خانواده مهم كشاورزي و دامپزشكي بود.

فاكتورهاي تعيين كننده انتخاب بيوتيپهاي مقاوم به علف كشها:

اجزاء اصلي كه باعث ظهور مقاومت بيوتيپها به علف كشها مي شود به طور مفصل توسط گرسل 1978 و گرسل وبعل 1982 شرح داده شده است. مهمترين اين فاكتورها عبارتند از:

1ـ فشار انتخاب:

فشار انتخاب نتيجه مرگ و مير موثر است. ميزان مرگ و مير از لحاظ دانه ها يا عوامل انتشاري در انتهاي دوره رشد مي باشد و بلافاصله پس از استفاده از علف كشها نيست. اگر ژنهاي مقاومت بزودي در جمعيت يافت شود، مرگ و مير موثر باعث احتمال انتخاب افراد مقاوم منتخب تر و بيشتر مي شود. بايستي توجه داشت كه ژنهاي كمك كننده مقاومت علف كش معمولاً در جمعيت علفهاي حتي قبل از استفاده از علف كش وجود دارد و به دليل ورود نمونه هاي مقاوم از ساير نواحي يا ايجاد توسط علف كش نمي باشد. اين فقط فشار انتخابي است كه توسط علف كش تحميل مي شود و باعث بسط و توسعه جمعيت مقاوم مي گردد.

2ـ وجود علف كش در خاك:

علف كشهايي كه اثر رسوبي طولاني دارند باعث مي شوند كه بر روي جمعيت علفي بيش از علف كشهايي كه به آساني در خاك پراكنده شده و با باد برده مي شوند، فشار انتخابي داشته باشند. اين احتمالاً يكي از دلايلي است كه چرا مقاوم جمعيت علفي به گروهي از علف كشها بتازگي در سولفو نيلو راز كشف شده است. اگر علف كش زياد پايا نيست، بانك دانه در خاك احتمال تكثير بيوتيپهاي مقاوم را با حفظ يك جمعيت زيادي از افراد و حساس كه بلافاصله پس از اينكه علف كش اثر بيولوژيكي است را از دست داد رشد و توليد مثل مي كنند، كاهش مي دهد. علف كشهايي كه بلافاصله در خاك غير فعال مي شوند لزوماً عاري و بري از مسأله مقاومت نيستند. براي مثال، علف هايي مقاوم به پاراكوت وجود دارد. اين بيوتيپهاي مقاوم اغلب بر اثر استفاده منظم و پيوسته پاراكوت بوجود مي آيند يعني شرايطي كه معادل با فشار انتخابي بالا است.

3ـ فاكتورهاي بيولوژيكي:

برخي از خصوصيات علفها باعث تاخير در بسط و توسعه مقاومت به علف كش مي شوند. همانطور كه قبلاً ذكر شد. اگر چه مسأله مقاومت به علف كش در سالهاي اخير بدتر شده است، اصولاً به بدي مقاومت به قارچ كشها و حشره كشها نيست. علفها معمولاً قدرت توليد مثل بالايي دارند، كه حتي در شرايط محيطي كه براي رشد گياه ايده آل نيست حفظ مي شود. وقتي كه به دليل برخي از استراتژيهاي كنترل جمعيت علفها در منطقه كاهش مي يابد، تعداد اندكي كه از دست علف كشها فرار مي كنند مادر به توليد دانه هاي كافي هستند كه مي توانند بقاء بانك دانه را در خااك تضمين كند و اجازه جاودان سازي گونه ها را بدهد. اين انعطاف جمعيتها به شدت رقت (يعني اندكي و كمي) دانه هاي مقاوم كه با استفاده مداوم از يك علف كش خاص انتخاب شده اند را تحت تاثير قرار مي دهد. عمر طولاني و خواب دانه در خاك نيز انتخاب بيوتيپهاي مقاوم به علف كشها را به تاخير مي اندازد.

در پايان، عدم تطابق يا توانايي رقابتي كم علفهاي مقاوم، در مقايسه با علفهاي حساس، فاكتور ديگري است كه بسط و توسعه مقاومت علف كش را به تاخير مي اندازد. وقتي كه ژني (كه باعث مقاومت مي شود) جانشين ژن ديگري (كه مسول حساسيت است) در جمعيت شود، فرد جديد معمولاً شايستگي كمتري دارد چرا كه در مقايسه با نوع اوليه داراي معايب فيزيولوژيكي است. اين معايبها ژن جديد را در فركانس (يعني تكرار و ميزان پراكندگي) بسيار پاييني در جمعيت نگه مي دارد.

بنابراين، منطقي است كه نتيجه بگيريم كه اگر افراد مقاوم شايستگي بيشتري داشتند، در غياب فشار انتخابي (علف كش)، آنها نوع غالب جمعيت شوند، و علف كش هرگز بطور موثر گونه هاي علفي را در اولين مكان كنترل نمي كند. پس شايستگي يعني موفقيت توليد مثل يا آن بخش از ژنهايي كه يك فرد در بانك ژنتيكي جمعيت باقي مي گذارد. دو جزء اصلي آن بقاء توليدمثل است.

در بررسي هاي اوليه كه توسط كونارد و رادوسوويچ (1979)، رادوسويچ و هولت (1982)، انجام گرفت، اين موضوع ذكر شد كه بيوتيپهاي مقاوم به تريازين نسبت به بيوتيپهاي حساس ماده خشك كمتري توليد مي كنند، كه اين حالت هم در شرايط رقابتي و هم غير رقابتي صادق است. بيوتيپهاي مقاوم همچنين بيش از آنكه با رقابت در بين خودشان تحت تاثير قرار گيرند ، تحت تاثير رقابت با بيوتيپهاي حساس قرار مي گيرند.

مشاهدات مشابهي نيز از مقاومت علفها به ساير علف كشها مثل Eleusine india مقاوم به دينيتر و آينلين بدست آمد. اين كاهش در توانايي رقابت از لحاظ عدم توانايي علفهاي مقاوم در انجام فرايندهاي فيزيولوژيكي اساسي است، كه در مناطقي كه تحت تاثير علف كشها مي باشند بوجود مي آيد و علت مقاومت آنها نسبت به علف كشها است. بهر حال بررسي هاي اخير نشان مي دهد كه مقاومت تريازين هميشه همراه با كاهش قدرت گياه نيست.

اساس بيوشيميايي مقاومت علف كش:

تفاوت در جذب علف كش، جابجايي و متابوليسم ممكن است به عنوان مكانيسم هاي احتمالي ذكر شود كه تكامل تدريجي مقاومت علف كش را توضيح مي دهد. بهر حال موارد مستند بهتري، شيوعي از تعييرات در محل عمل به عنوان مسئول اين پديده ذكر مي كند. در مورد تريازين ها، مكانيسم عملكردشان شامل سركوب فتوسنتز است كه آنها مانع از انتقال الكترونها در فوتوسيستم (PSII) . II مي شوند. اين توقف و *** بين اولين پذيرنده الكترون (Q) و پلاستوكوئينون (PQ) است. در اين ناحيه از غشاء تيلاكوئيدي يك پروتئيني با وزن مولكولي KD32 به عنوان پروتئين B يا QB است كه تريازينها و پلاستوكوئيدي بر سر پيوند با آن با هم رقابت مي كنند.

جانشيني يك اسيد آمينه (سرين بجاي گلسين) در اين پروتئين كلروپلاستي مانع از اتصال تريازين ها مي شود و باعث مقاومت به اين گروه از علف كشها مي شود. همچنين حداقل يك مورد مقاومت به تريازينها گزارش شد كه به دليل توانايي سم زدايي زياد علف كش توسط بيوتيپ مقاوم ايجاد گرديده است. تغييرات محل اتصال علف كشها نيز به عنوان مسئول مقاومت به سولفونيلوراز ذكر مي شود. در چنين شرايطي آنزيم استولاكتات سنتتاز حساسيتش را از دست مي دهد و در مورد مقاومت به دي نيترونياين ها ظاهراً يك توبولين تغيير يافته باعث ايجاد مقاومت درEleusine india مي شود.

براي توضيح مقاومت به پاراكوات، دو مكانيسم فرض شده است. پاراكوات عمل فيتوتو كسيك خود را با ايجاد راديكال هاي آزاد انجام مي دهد. با مداخله در فوتوسيستم I، ديكاتيونيك پاراكوات به يك مونوكاتيون احياء مي گردد كه باعث احياء مولكول اكسيژن CD2 به يك راديكال سوپراكسيدآنيون (O2) مي گردد. پس باعث تجديد ديكاتيونيك پاراكوات مي شود. در مقابل راديكال O2 توليد پراكسيد هيدروژن (H2O2) و راديكال هيدروكسيد(OH) مي كند.

راديكال هاي سوپراكسيد و هيدروكسيل با پراكسيد كردن اسيدهاي چرب، غشاهاي سلولي را تضريب مي كنند. اولين مكانيسم مقاومت فرض شده كه مربوط به برخي از گونه ها و بيوتيپهاي مقاوم است، بررسي سطح آنزيم هايي (مثل سوپراكسيد دسيموتاز) كه قادر به از بين بردن راديكال هاي آزاد توليد شده توسط پاراكوات در حضور نور هستند، مي باشد. در بيوتيپهاي مقاوم برخي از گونه ها مثل Hardeumglaucum وconyza boneriensis به نظر مي آيد كه پاراكوات از محل فعاليتش در كلروپلاست محدود مي شود (خارج مي شود) اگر چه محل نهايي اش هنوز روشن نشده است.

براي مثال در H گلاكوم هيچ تفاوتي در فعاليت آنزيم هاي سوپراكسيد دسيموتاز، كاتالازو پراكسيداز بين بيوتيپهاي مقاوم و حساس ديده نشد. هر دو بيوتيپ از لحاظ نفوذپذيري پاراكوات به غشاء پلاسمايي يا به غشاءهاي پوشش كلروپلاست نشان مشابه اند. نفوذ پذيري كوتيكل به پاراكوات در هر بيوتيپ يكسان است، بهر حال، انتقال علف كش از سطح برگ در بيوتيپ مقاوم در مقايسه با درجه انتقال خاصي كه در بيوتيپ حساس وجود دارد، نامشخص است (كم اهميت است). بر اساس اين نتايج فرض شده، است كه مكانيسم مقاومت بر اساس جلوگيري از دخول پاراكوات از سيتوپلاسم بوسيله حبس در گزينم اپوپلاست، ديواره هاي سلولي و فضاي داخل سلولي اتفاق مي افتد.

جلوگيري و كنترل مقاومت

يك سخن مشهور است كه بهترين راه حل مواجه با علف كش پيشگيري است. بايستي از آن اعمال كشاورزي كه باعث فشار انتخابي بالا مي شود جلوگيري كرد. مثل: استفاده از علف كشهاي بسيار مقاوم و ماندگار، دوزهاي بالا، استفاده مداوم از تنها يك علف كش و استفاده از يك كشت كه تنها بسته به روشهاي شيميايي حذف علفها دارد. بايستي خاطر نشان شد كه استفاده گردشي از علف كشها با مكانيسم هاي عملكردي متفاوت مثل استفاده از مخلوطي از آنها توصيه مي گردد.

در انتخاب مخلوط، علف كشها بايستي داراي مكانيسم هاي متفاوت عملكردي باشند. وقتي كه ظهور جمعيتهاي مقاوم در سطح زمين اثبات شد، مراحل لازم بايستي انجام گيرد تا مانع از انتشار آنها شود، دقت لازم مبذول گردد تا مانع از توليد دانه و انتشار آن شود. استفاده از علف كش و ساير مكانيسم ها بايستي با دقت كافي انجام گيرد بطور كلي بايستي در نظر داشت كه هر علف كشي داراي مقاومت متقابل با علف كشهاي همان خانواده شيميايي و يا حتي با علف كشهايي كه رابطه شيميايي ندارد، دارد. كشاورز بايستي هميشه برچسب محصولات را بخواند و عاقلانه علف كش مورد نظرش را انتخاب كند.

Borna66
04-30-2009, 04:18 PM
علفهای مقاوم به علف كش

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
علفهای مقاوم به علف كش به طور قابل توجهی در ویسكونزین و غرب میانی در حال افزایش است.


علفهای مقاوم به علف كش به طور قابل توجهی در ویسكونزین و غرب میانی در حال افزایش است. سه گزارش نهایی اداره كنترل محصولات ویسكونزین جزئیات مشروحی را در مورد دم روباهی غول پیكر، تا جزیره سیاه شرقی و دم روباهی سبز كه مقاوم به ALS هستند گزارش داد. در این مقاله، من بسیاری از سؤالاتی كه به طور مداوم راجع به علفهای مقاوم به علف كش پرسیده می شود پاسخ داده ام.

● چه علفهای شناخته شده ای می باشند كه دارای بیولتیپ های مقاوم در ویسكونزین می باشند؟
▪ مواد مستند از مقاومت شامل این موارد است: لابسكوارتها، خرفه نرم، برگ مخملی، كوچیا مقاوم به تریازین، دم روباهی غول پیكر و علف خرچنگ بزرگ مقاوم به ACC آز، و دم روباهی غول پیكر، دم روباهی سبز، تا جزیزی (عنب الثعب، انگورسگ) سیاه شرقی، شاهدانه یا كنف آبی و كوچیا مقاوم به ALS .

● ببیوتیپ چیست؟
▪ بیوتیپ به گروهی از گیاهان هم گونه اتلاق می شود كه در یك ویژگی متفاوت اند. در این مورد، آنها در مقاومت نسبت به علف كش متفاوت اند. برای مثال، بیوتیپ نرمال برگ مخملی به آترازین (حساس است)، اما چند ناحیه در ایالت وجود دارد كه بیوتیپ های برگ مخملی مقاوم به آترازین در آن رشد می كنند. تمامی این گیاهان برگ مخملی اند فقط بیوتیپ های متفاوتی از آن هستند.

● آیا شما می توانید مفاومت یك گیاه را از ظاهرش تشخیص دهید؟
▪ خیر. یك گیاه مقاوم از لحاظ ظاهری شبیه به یك گیاه حساس است. تغییرات ژنتیكی و بیوشیمیایی درون یك گیاه است كه مقاومتی غیر قابل دیدن را ایجاد می كنند.

● با چه شواهدی می توان ثابت كرد كه یك علف ممكن است مقاوم باشد؟
▪ اگر شما به تمامی سؤالات زیر جواب بله بدهید، می توان شك كرد كه این علف مقاوم است:
▪ آیا علف كش معمولاً این گونه های علفی را كنترل می كند؟
▪ آیا سایر گونه های علفی در همان محلی كه این علف سالم باقی می ماند از بین می روند؟
▪ آیا این علف تنها گونه علفی است كه در این حوزه است؟
▪ آیا علف كش مشابهی یا علف كش دیگری به همین روش قبلاً در همین منطقه استفاده شده است؟
▪ آیا شما از مقلدهای بالقوه ای كه در سؤال بعدی ذكر شده است جلوگیری كرده اید؟
اگر منطقه برای كنترل علف نیاز دارد كه دوباره اسپری شود و شما بسیار معتقدید كه این علف مقاوم است، از یك علف كش دیگر با روش كاری متفاوت استفاده كنید. پولتان را با اسپری مجدد همان علف كش در آن منطقه بدلیل مقاومت به هدر ندهید. برای اثبات مقاومت، یك تكه كوچكی از زمین را با علف كش اسپری دستی كنید.

● چگونه می توان مقاومت علف كش را تقلید كرد؟
▪ شرایط اندكی وجود دارد كه ممكن است یك مشكل یا مسأله مقاومتی را تقلید كرد. دقت كنید كه آیا علف به طور طبیعی به علف كش مقاوم است یا نه. برای مثال Pinnacle نمی تواند علف تاجریری را در زمینهای سویا كنترل كند. این مورد حالت مقاومت نیست. علفهایی كه پس از استفاده از علف كش غیر رسوبی ظاهر می شوند. نیز مقاوم نیستند، اما دیگر به زمان ظهورشان توجه نشود می توان به عنوان مقاوم در نظر گرفت. آب و هوای سخت مثل خشكسالی می تواندایجاد علفهایی كند كه به استفاده از علف كش مقاوم اند، اما این حالت نیز مقاومت نیست. خطاهای استفاده مثل نقاطی كه اسپری نمی شوند، میزان علف كش اشتباه و غیره نیز بایستی به عنوان مقلدان مقاومت حذف شود. (منظور از مقلد شرایطی است كه حالت مقاومت را ایجاد می كند اما در واقع این مقاومت ایجاد شده مقاومت حقیقی نیست بلكه مقاومتی تقلیدی است، مترجم،).

● آیا من می توانم از میزان علف كش بیشتری برای كنترل علف مقاوم استفاده كنم؟
▪ خیر. بیوتیپ های مقاوم اغلب چندین برابر بیش از بیوتیپ های و طبیعی به علف كش مقاوم اند. در آزمایشات گلخانه ای، بایستی میزان Accent حدود ۲۰ برابر بیشتر استفاده كرد تا دم روباهی غول پیكر مقاوم به ALS در همان سطح دم روباهی غول پیكر حامل كنترل كرد. با تاجریزی سیاه شرقی مقاوم به ALS میزان Raptor بایستی ۱۳۳ برابر بیشتر كرد تا به همان سطح كنترل تاجریزی حامل دست یافت. برگ مخملی مقاوم به آترازین و یسكونزین نیز حدود ۱۰۰ برابر مقاوم تر از برگ مخملی حامل است، نتوانستیم این علف كشها را آنقدر زیاد كنیم تا بتواند این بیوتیپهای مقاوم را بكشد اگر چه كه این حد بالا نیز قانونی بود.

● اگر ما استفاده از آن علف كش را برای ۱۰ سال متوقف كنیم آیا مقاومت از بین می رود؟
▪ بطور واقع گرایانه، مقاومت دوباره شروع می شود. چرا كه مقاومت همیشگی است زیرا درصد زیادی از دانه های در خاك حاوی ژنهای حامل مقاومت اند. توجه داشته باشید كه در یك منطقه ۵۰% دانه در خاك مقاوم و ۵۰% حساس اند. اگر چه علف كشهای متفاوت در این سال اسپری شده اند، حدود ۵۰% دانه هایی كه از آن فرار می كنند هنوز مقاوم باقی مانده اند و علاوه بر این كه دانه های مقاوم همچنان در خاك باقی می ماند دانه های مقاومتری را برای سالهای آتی تولید می كنند. زمانی كه تغییر ژنتیكی بسوی این مقاومت اتفاق افتاده است، این مقاومت در آن سطح باقی می ماند. بیوتیپهای مقاوم به تریازین یك استشاد هستند چرا كه آنها نسبتاً نیرو و قدرت كمتری دارند و دانه های كمتری نسبت به بیوتیپهای حساس تولید می كنند. پس از سالها، مقاومت به تریازین ممكن است به آرامی كاهش یابد، اما اگر تریازین مجدداً استفاده شوند این مقاومت به سرعت افزایش پیدا می كند.

● اگر یك دانه به علف كش مقاوم است، چگونه می توان آن را كنترل كرد؟
▪ معمولاً علف های مقاوم به علف كش به سایر علف كشهایی كه به روش یكسانی عمل می كنند مقاوم اند. بهر حال، شما قادرید كه علف مقاوم به علف كشهایی كه روش عملكردی متفاوتی دارند كنترل كنید. برای مثال، دیكامبا(یك تنظیم كننده رشد) لامسبكواترهای معمول مقاوم به تریازین را كنترل می كند. نمونه هایی از علفهای مقاوم در سایر قسمتهای كشور یا دنیا وجود دارند كه دارای مقاومت چند گانه اند. با یك مقاومت چند گانه، یك بیوتیپ ممكن است به دو یا چند روش عملكردی متفاوت مقاوم باشد، مثلاً یك بیوتیپ كه هم به تریازینها و هم به بازدارندگانALS مقاوم است.

● چگونه می توان از مقاومت جلوگیری كرد؟
▪ تنها روشی كه بطو ركامل می توان از مقاومت جلوگیری كرد استفاده نكردن از علف كشها است. هر زمان كه علف كشی استفاده می شود یك شانس برای افزایش بیوتیپی مقاوم بوجود می آید. بهر حال، ما می توانیم چندین كار را برای به تأخیر انداختن مقاومت انجام دهید: ۱) استفاده از IPM و اسپری مجدد مناطق تنها در صورت لزوم، ۲) ایجاد چرخش در بین علف كشهای با روشهای مختلف عملكرد، ۳) مخلوط كردن علف كشهای با روش عملكردی مختلف در تانك اسپری، ۴) شخم زدن و پاكن كردن مرتب علفها، با ماشینهای محوری، ۵) استفاده چرخشی از علف كشهای با روشهای عملكردی مختلف در محصول یا كاشت متوالی محصولاتی چون یونجه یا گندم كه اغلب با علف كشها درمان نمی گردند، ۶) پرهیز از اسپری كردن علفهای مقاوم از یك منطقه تا منطقه دیگر چرا كه مقاومت افزایش می یابد.

● آیا همه علف كشها دارای دیسك مشابهی از جهت ایجاد مقاومت دارند؟
▪ به نظر می آید كه پتانسیل مقاومت علف كش با برخی روشهای عملكردی نسبت به بقیه بیشتر است. بازدارندگان ALS و بازدارندگان ACC آز دو گروهی هستند كه دارای یك دیسك بالاتری نسبت به سایرین هستند و بایستی با دقت بیشتری استفاده شوند. خطر مقاومت تریازین نیز به دلیل سالهای زیادی كه تریازین استفاده شده است بالاتر است. اگر چه سایر علف كشها ممكن است روشهای عملكردی با دیسك پایین تری داشته باشند، بایستی دقت كرد كه استفاده بیش از حد یا سوء استفاده از این علف كشها نشود. برای مثال، گلیفوسات احتمالاً روش عملكردی كم خطرتری را دارد. چند سال قبل، اذعان شد كه مقاومت گلیفوساتی اتفاق نمی افتد. بهر حال، اكنون دو گونه علف با بیوتیپهای مقاوم به گلیفوسات وجود دارد.

● در كجا من می توانم یك لیست درستی از علفهای مقاوم به علف كش پیدا كنم؟
▪ Ian Heap دارای وب سایتی است كه اطلاعات، لیستها و خلاصه ای از علفهای مقاوم به علف كش را در خود دارد.

shirmal
03-10-2010, 03:40 PM
لطفا سایت دانلود کتب کشاورز ی را بگذارید.