PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : از شعارهاي گردشگري تا جذب گردشگر



cute-baby
03-25-2011, 11:24 AM
گردشگران، افرادي باهوش هستند و با تحقيق مقاصد خود را انتخاب مي کنند. بنابراين اگر ما خواستار اين هستيم که به طور مثال، اين مقصد ايران باشد بايد يک امتياز بهتر و روشن تر نسبت به بقيه مقاصد، به آنها عرضه کنيم.

حكومت‌ها مسئوليت بسياري را بر عهده دارند كه از آن جمله مي‌توان به دفاع از كشور، تحقق توسعه اقتصادي، آموزش، تامين بهداشت، ايجاد نظم در كشور و حمايت از قانون اشاره كرد. اخيرا هم مسئوليت جديدي را با نام «گردشگري» عهده‌دار شده‌اند.
اما گستره مشاركت و دخالت دولت‌ها در امور گردشگري، بر اساس شرايط و موقعيت خاص هر كشور (نظام سياسي ـ اقتصادي ـ حقوقي و ...) متفاوت است. به همين دليل «اتحاديه بين‌المللي سازمان‌هاي دولتي گردشگري» معتقد است: «دولت بايد منحصرا سياست‌هاي گردشگري را طراحي و تدوين نموده و به اين وسيله چارچوبي مناسب براي ترويج و توسعه آن با كمك ساير بخش‌هاي مرتبط، پيشنهاد و ارئه كند.»
از طرفي آن‌چه مردم يك كشور يا يك مقصد از گردشگري توقع دارند شامل منافع اقتصادي، ايجاد فرصت‌هاي شغلي، كسب درآمد بيشتر، بهبود زيرساخت‌هاي بهداشتي و درماني، كاهش آلودگي‌، گسترش راه‌ها و اجراي طرح‌هاي جديد است.
ديگر اين‌كه گردشگري در بسياري از كشورها، پيشرفت‌هاي بسيار و گاه باورنكردني داشته و از طرفي منبع درآمد قابل توجهي براي آنان بوده و احتمالا خواهد بود، مي‌توان پنداشت كه اين كشورها هرگز حاضر نيستند از اين درآمد صرف نظر كنند و جاي خود را به كشور يا مقصد ديگري بسپارند.
اين بدان معني است كه هرگاه قرار است مقصد جديدي وارد جرگه رقابت شود و در آن پيروز باشد، بدون استراتژي مناسب، اهداف روشن و خلاقيت آينده‌نگر، موفق نخواهند شد
در ابتدا بايد باور داشته باشيم كه گردشگران، افرادي باهوش هستند و با تحقيق مقاصد خود را انتخاب مي‌كنند. بنابراين اگر ما خواستار اين هستيم كه به طور مثال، اين مقصد ايران باشد بايد يك امتياز بهتر و روشن‌تر نسبت به بقيه مقاصد، به مشتري عرضه كنيم.
اما اين‌كه اين امتياز چگونه خواهد بود، خود جاي بحث دارد. در همه جاي دنيا، دولت‌ها عرصه تقابل ارزش‌ها و منافع هستند. بنابراين اگر قرار است به گردشگري نيز بپردازند بايد هم به منافع توجه نمايند و هم به ارزش‌ها.
به طورمثال، در گردشگري هم احياي هويت‌هاي محلي و منطقه‌اي مورد توجه و بررسي قرار مي‌گيرد و هم آمادگي براي مواجه شدن با فرهنگ‌هاي ديگر. يا اين‌كه، توسعه گردشگري هم مي‌تواند مانع مهاجرت شود و با بهبود استانداردهاي زندگي در خدمت ايجاد عزت نفس و پرورش نگرش‌هاي مثبت در ميان افراد اجتماعات باشد، هم مي‌تواند سبب تورم قيمت‌ها، ايجاد رقابت ناسالم براي كسب منابع و دخالت در زندگي شخصي مردم شود.
اين شاخصه‌هاي پارادوكسيال، لزوم تفكرات زيربنايي‌اي را نشان مي‌دهند كه در اجراي گردشگري نقش پر اهميتي خواهند داشت. و يكي از دريچه‌هاي گشوده براي جهانيان و به ويژه گردشگران، براي شناخت اين تفكرات زيربنايي، در شعارهاي گردشگري مطرح شده از طرف كشورها، ديده مي‌شود.
در واقع هنگامي كه براي جلب نظر و توجه گردشگران به مقاصد مختلف، نمايشگاهي برگزار مي‌شود، براي هر مقصد گردشگري شعاري انتخاب مي‌شود كه بيانگر اهداف، استراتژي و ديدگاه‌هاي دست‌اندركاران گردشگري (دولتي‌ها و غير دولتي‌ها) مقصد است.
با اين شعارها، گاهي قرار است تغيير نگرشي نسبت به يك مقصد گردشگري ايجاد شود، گاهي افزايش گردشگر از نوعي خاص مد نظر است، زماني روح حاكم در يك كشور نمايان مي‌شود و در برخي از اوقات شعار براي افزايش گردشگر در سال‌هاي بعد، مطرح مي‌گردد.
براي روشن تر شدن موضوع به چند نمونه از شعارهاي گردشگري (SLOGAN) كشورهاي متفاوت توجه كنيد:
Amazing Thailand, Incredible India, Uniquely Singapore, Malaysia truly asia, Bejing 2008 welcome to china, live your myth in greece
بدين ترتيب، وقتي كه مقصدي‌ شناخت خوبي از گردشگري و نگاه ديگران به خودش دارد، در انتخاب نوع گردشگر و نحوه اجراي طرح‌هاي گردشگري موفق‌تر عمل مي‌كند.
وقتي از گردشگران ژاپني پرسيده شد چرا به كوئينزلند استراليا سفر مي‌كنند، 39 درصد افراد گفتند، رفته‌اند تا يك «كوالا» (نوعي پستاندار درخت زي استراليايي شبيه خرس) را در آغوش بگيرند. در حالي كه كوئينزلند جنگل‌هاي استوايي و سواحل باشكوهي هم دارد. اين موضوع نشان مي‌دهد كه هدف اصلي در گردشگري از كلي‌گويي‌ها به دور است و بر اساس مفاهيم قابل لمس بيان مي‌شود.
در گردشگري هميشه يك سري ايده‌هاي استاندارد مطرح بوده است. از طرفي تكرار اين ايده‌ها هميشه جالب نيست و لزوم خلاقيت در اين امر بسيار نمايان است. ارائه ايده‌هاي جديد و شكافتن روزنه‌ها و بررسي آن‌ها مورد نياز است. ايده‌هاي جديد، چاشني‌هاي گردشگري هستند كه گردشگران را به طلب مقصد جديد وا مي‌دارند. سخن اين است كه اين ايده‌هاي جديد حتي در شعارهاي گردشگري نمود يافته‌اند. شعار گردشگري در واقع كيفيتي را تداعي مي‌كند كه بايد مناسب با هدف و توقع گردشگر باشد. شعار گردشگري، تبليغ براي گردشگري است و تبليغ بايد روشنگر باشد.
موضوع بسيار مهم ديگر اين است كه ادراك گردشگر از شعار گردشگري بسيار اهميت دارد. كشورهايي كه در گردشگري پيش‌رو هستند با سياست مدوني كه در پيش مي‌گيرند، ساختار ذهني گردشگر را شكل مي‌دهند و آن را به سويي كه مي‌خواهند سوق مي‌دهند. به بيان بهتر براي ذهن گردشگران، «تعبيرسازي» انجام مي‌شود. گروه‌هاي سياسي تمام وقتشان را صرف اين مي‌كنند كه ادراك مردم را نسبت به يك موضوع كنترل كنند، در واقع همين امر در گردشگري و شعار آن نيز مورد توجه قرار مي‌گيرد.
حال اين سوال پيش مي‌آيد كه ما براي صنعت گردشگري‌امان چه شعاري را مي‌توانيم انتخاب كنيم. آيا شعاري را انتخاب كنيم و بر مبناي آن زيرساخت‌هاي گردشگري را طراحي و اجرا كنيم و يا اين‌كه بر اساس داشته‌ها، شعاري را مطرح سازيم.
براي طراحي شعار بايد به امكانات مختلف و ظرفيت‌هاي متفاوت توجه شود و نگاه قطعي فعلي، به چالش كشيده شود. بايد بدانيم كه استفاده طولاني از يك روش به معني اين نيست كه آن بهترين روش است.
سياست گردشگري كه بر اساس آن‌ها شعارها شكل مي‌گيرند بايد از ابهام خالي باشند و مفاهيم را روشن كنند.گاهي اين مفاهيم گسترده هستند و گاهي خاص. نكته آخر اين‌كه اين مفاهيم همواره وجود دارند ولي ممكن است ديده نشوند، هدف شعار گردشگري شفاف كردن مفاهيم است.