alamatesoall
03-08-2011, 03:13 PM
چرخهی یادگیری
یادگیری ما را نمی توان با مقیاسی مانند عقربهی سوخت ماشین اندازه گیری کرد که از خالی تا پر تغییر میکند. ما با مرور دوبارهی آنچه که قبلا آموخته ایم و بازاندیشی در افکار وطرحهایمان برای یادگیری در آینده ، یاد میگیریم. وهمیشه چیزهای بیشتری برای آموختن وجود دارد.
معروف ترین چرخهی یادگیری "چرخهی کولب" است که چهار مرحله را برای یادگیری شناسایی کرده است:
http://pnu-club.com/imported/2011/03/68.gif
این مدل نشان میدهد که ما چگونه از طریق تجربه و از مقایسهی تجربه خودمان با دیگران یاد میگیریم که چگونه تجربه هایمان را تحلیل کنیم و برای کارهای جدیدی برنامه ریزی کنیم. اگر تمام فازهای این چرخه را طی کنیم "یادگیری تجربی" ، چنانکه به این اسم مشهور است، به تجربهی اندک ما محدود نمی شود.
سبک های یادگیری
همهی ما به یک روش یاد نمی گیریم. ما گرایش داریم روش هایی را که با آنها راحت تر هستیم انتخاب کنبم و بقیهی روشها را کنار بگذاریم. این نکته مهم است که ما از سلیقه مان در مورد سبک های یادگیری باخبر باشیم تا بتوانیم:
• از روش های یادگیری مان استفاده کنیم که با آموزش خاصی که فرا میگیریم، سازگار باشد.
• یادگیری مان را در روش های ضعیف تر بهبود بخشیم.
نکتهی مهم آن است که بدانیم " سبک های یادگیری" خصوصیات فردی افراد نیستند و همه ما در شرایط متفاوت سبک های متفاوتی را به کار میگیریم. هر چند، معمولا ما یک یا دو سبک را بر بقیه ترجیح میدهیم. به گفتهی هانری و مامفورد (1986) برای اینکه چرخهی یادگیری (چرخهی کولب را نگاه کنید) را کاملا طی کنیم، باید هر چهار سبک یادگیری را در پیش بگیریم. ضعف یا قبول نکردن هر کدام از این سبک های یادگیری ، فرآیند یادگیری را دچار مانع میکند.
فعالیت گراhttp://pnu-club.com/imported/2011/03/69.gifشما به جای اینکه به دفترچهی راهنما مراجعه کنید با انجام دادن هرکاری، آن را یاد میگیرید. دوست دارید خود را دربیشترین تجربهها و فعالیتهای ممکن غرق کنید. اغلب دوست دارید در گروه کار کنید تا بتوانید ایده های بیشتری بدهید و امتحان کنید. نقطهی قوت شما پذیرش فکری و شور وشوق شماست.
اهل فکر http://pnu-club.com/imported/2011/03/70.gifشما عقب میایستید و مشاهده میکنید؛ چون دوست دارید قبل از تصمیم گیری دربارهی پیشروی، تا آنجا که میتوانید اطلاعات جمع کنید. به جای یک باره پریدن در وسط ماجرا، ترجیح میدهید تصویر بزرگ تری به دست بیاورید که شامل تجارب و دیدگاه های آدم های دیگر باشد. نقطهی قوت شما جمع آوری اطلاعات با دقت زیاد و تحلیل آنها برای رسیدن به نتیجه است.
نظریه پرداز http://pnu-club.com/imported/2011/03/71.gifشما میخواهید تمام مشاهداتتان را با قالب نظریهها و چهارچوبها تطبیق دهید تا بتوانید ببیند چگونه یک مشاهده به مشاهده های دیگر ربط پیدا میکند. شما سعی میکنید با پرسیدن این سوال که "چطور جور در میآید؟" آمو خته های جدید را با نظریهها و چهارچوب خودتان سازگارکنید. نقطهی قوت شما این است که در تلاش برای حل یک مسئله، از ربط بین قسمت های مختلف برای داشتن یک رویکرد قدم به قدم استفاده میکنید.
پراگماتیستhttp://pnu-club.com/imported/2011/03/72.gifشما همیشه دنبال ایده های جدید هستید تا آنها را به عمل درآورید. معیار اصلی شما برای قضاوت در مورد یک نظریه، نتیجهی عملی ناشی از آن است. نقطهی قوت شما هم این است که میتوانید با اعتماد به نفس ایدهی جدیدی را مطرح کنید و به مرحلهی عمل در آورید.
یادگیری ما را نمی توان با مقیاسی مانند عقربهی سوخت ماشین اندازه گیری کرد که از خالی تا پر تغییر میکند. ما با مرور دوبارهی آنچه که قبلا آموخته ایم و بازاندیشی در افکار وطرحهایمان برای یادگیری در آینده ، یاد میگیریم. وهمیشه چیزهای بیشتری برای آموختن وجود دارد.
معروف ترین چرخهی یادگیری "چرخهی کولب" است که چهار مرحله را برای یادگیری شناسایی کرده است:
http://pnu-club.com/imported/2011/03/68.gif
این مدل نشان میدهد که ما چگونه از طریق تجربه و از مقایسهی تجربه خودمان با دیگران یاد میگیریم که چگونه تجربه هایمان را تحلیل کنیم و برای کارهای جدیدی برنامه ریزی کنیم. اگر تمام فازهای این چرخه را طی کنیم "یادگیری تجربی" ، چنانکه به این اسم مشهور است، به تجربهی اندک ما محدود نمی شود.
سبک های یادگیری
همهی ما به یک روش یاد نمی گیریم. ما گرایش داریم روش هایی را که با آنها راحت تر هستیم انتخاب کنبم و بقیهی روشها را کنار بگذاریم. این نکته مهم است که ما از سلیقه مان در مورد سبک های یادگیری باخبر باشیم تا بتوانیم:
• از روش های یادگیری مان استفاده کنیم که با آموزش خاصی که فرا میگیریم، سازگار باشد.
• یادگیری مان را در روش های ضعیف تر بهبود بخشیم.
نکتهی مهم آن است که بدانیم " سبک های یادگیری" خصوصیات فردی افراد نیستند و همه ما در شرایط متفاوت سبک های متفاوتی را به کار میگیریم. هر چند، معمولا ما یک یا دو سبک را بر بقیه ترجیح میدهیم. به گفتهی هانری و مامفورد (1986) برای اینکه چرخهی یادگیری (چرخهی کولب را نگاه کنید) را کاملا طی کنیم، باید هر چهار سبک یادگیری را در پیش بگیریم. ضعف یا قبول نکردن هر کدام از این سبک های یادگیری ، فرآیند یادگیری را دچار مانع میکند.
فعالیت گراhttp://pnu-club.com/imported/2011/03/69.gifشما به جای اینکه به دفترچهی راهنما مراجعه کنید با انجام دادن هرکاری، آن را یاد میگیرید. دوست دارید خود را دربیشترین تجربهها و فعالیتهای ممکن غرق کنید. اغلب دوست دارید در گروه کار کنید تا بتوانید ایده های بیشتری بدهید و امتحان کنید. نقطهی قوت شما پذیرش فکری و شور وشوق شماست.
اهل فکر http://pnu-club.com/imported/2011/03/70.gifشما عقب میایستید و مشاهده میکنید؛ چون دوست دارید قبل از تصمیم گیری دربارهی پیشروی، تا آنجا که میتوانید اطلاعات جمع کنید. به جای یک باره پریدن در وسط ماجرا، ترجیح میدهید تصویر بزرگ تری به دست بیاورید که شامل تجارب و دیدگاه های آدم های دیگر باشد. نقطهی قوت شما جمع آوری اطلاعات با دقت زیاد و تحلیل آنها برای رسیدن به نتیجه است.
نظریه پرداز http://pnu-club.com/imported/2011/03/71.gifشما میخواهید تمام مشاهداتتان را با قالب نظریهها و چهارچوبها تطبیق دهید تا بتوانید ببیند چگونه یک مشاهده به مشاهده های دیگر ربط پیدا میکند. شما سعی میکنید با پرسیدن این سوال که "چطور جور در میآید؟" آمو خته های جدید را با نظریهها و چهارچوب خودتان سازگارکنید. نقطهی قوت شما این است که در تلاش برای حل یک مسئله، از ربط بین قسمت های مختلف برای داشتن یک رویکرد قدم به قدم استفاده میکنید.
پراگماتیستhttp://pnu-club.com/imported/2011/03/72.gifشما همیشه دنبال ایده های جدید هستید تا آنها را به عمل درآورید. معیار اصلی شما برای قضاوت در مورد یک نظریه، نتیجهی عملی ناشی از آن است. نقطهی قوت شما هم این است که میتوانید با اعتماد به نفس ایدهی جدیدی را مطرح کنید و به مرحلهی عمل در آورید.