PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سهراب سپهری (اهل حمامم)



sara.it69
03-05-2011, 05:08 PM
سهراب سپهری (اهل حمامم)



اهل حمامم

پوستم مهتابی ست

چشمهایم آبی ست

پدرم دﻻك است

سر طاسی دارد

لُنگ می اندازد

شامپو مصرف كرد

كله اش هی كف كرد

و سپس مویش ریخت

و چه اندازه سرش براق است !

حرفه ام دﻻكی ست

هدف من پاكی ست

می نشیند لب سكو آرام

یك نفر با احساس

و تصور كرده، خوش پر و پاست !

كودكی را دیدم

می دود در پی صابون و لگن

ای نهان در پسِ دَر

خشك آوردم، خشك !

مشتری های عزیز

رخت ها را نكنید

آب مان بند آمد !

M h b
03-05-2011, 06:21 PM
فکر کنم سهراب الان رو ویبره باشه

snm68
03-05-2011, 09:28 PM
اهل دانشگاهم
روزگارم خوش نيست
ژتوني دارم
خرده عقلي سره سوزن شوقي
اهل دانشگاهم ، پيشه ام گپ زدن است
گاه گاهي مي نويسم تكليف
مي سپارم به شما
تا به يك نمره ناقابل بيست
كه در آن زندانيست
دلتان زنده شود
چه خيالي چه خيالي مي دانم
گپ زدن بيهوده س
خوب ميدانم دانشم بيهوده س
استاد از من مي پرسيد
چقد نمره از من مي خواهي
من از او پرسيدم
دل خوش سيري چند
اهل دانشگاهم
قبله ام اموزش
جانمازم جزوه
مشق از پنجره ها ميگيرم
همه ذرات وجودم متبلور شده است
درسهايم را وقتي ميخوانم كه خروس
مي كشد خميازه
مرغ وماهي خواب است
خوب يادم هست
مدرسه باغ آزادي بود
درس بي كرنش مي خوانيدم
نمره بي خواهش مي اورديم
تا معلم پارازيت مي انداخت
همه غش مي كرديم
وكلاس چقدر زيبا بود
و معلم چقدر حوصله داشت
درس خواندن آن روز
مثل يك بازي بود
كم كمك دور شدم از آنجا
بار خود رابستم
عاقبت رفتم در دانشگاه
به محيط خشن اموزش
و به دانشكده علوم سرايت كردم
رفتم از پله كامپيوتر بالا
چيزها ديدم در دانشگاه
من گدايي ديدم در آخر ترم
دربدر ميگشت
نمره اي بهر قبولي ميخواست
من كسي را ديدم كه از ديدن نمره 10
دم دانشگاه پشتك ميزد
شاعري ديدم
هنگام خطابه
به خرچنگ مي گفت ستاره
واسيد نيتريك را
جاي نوشابه مي نوشيد
همه جا پيدا بود
همه جا را ديدم
بارش اشك از نمره ي تك
جنگ اموزش با دانشجو
حذف يك درس به فرماندهي كامپيوتر
فتح يك ترم به دست ترميم
قتل يك لبخند در آخر ترم
همه را من ديدم
من در اين دانشگاه
دربدر و ويرانم
من به يك نمره ناقابل 10 خشنودم
من به يك ليسانس قناعت دارم
من نمي خندم اگر دوست من مي افتد
من نمي خندم اگر نرخ ژتون را دوبرابر بكنند
و نمي خندم اگر
موي سرم ميريزد
من در اين دانشگاه
در سراشيب كسالت هستم
خوب ميدانم استاد
كي كوئيز ميگيرد
برگه حذف كجاست ؟
سايت و رايانه ان مال من است
نقليه و دانشكده از آن من است
ما بدانيم اگر سلف نباشد همگي ميميريم
واگر حذف نباشد همگي مشروطيم
و نپرسيم كه در قيمه چرا گوشت نبود
كاره مانيست شناسايي مسئول غذا
كاره مانيست شناسايي بي نظمي ها
كاره ما شايد اين است كه در مركز پانچ
پي اصلاح خطاها برويم .

M h b
03-05-2011, 11:55 PM
:26: احتمالا اگه سهراب زنده بود می گفت : " من دیگه اهل هیچ چیز و هیچ جایی نیستم "

snm68
03-06-2011, 12:23 AM
سهراب شاعر روياهاي منه .

عشق است .:72:

آره احتمالا الان داره بدوبيراه بارمون ميكنه:39: