PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : عصر مجازي: چهارمين موج تغيير



pnugirl
02-22-2011, 12:42 AM
اين مقاله در دومين سمينار ميان منطقه‌اي کشورهاي آسياي مرکزي - غربي و جامعه اطلاعاتي که از سوي مرکز پژوهش‌ هاي ارتباطات برگزار شد، ارائه گرديد.

خلاصه:
عصر مجازي نهايت توسعه و پيشرفت فناوري اطلاعات در فضاي سه بعدي و در محيطي مبتني بر دانش است. بطور يقين گسترش عصر اطلاعات همراه با فناوريهاي پيشرفته موجود چهارمين موج تغيير را در آينده نزديك در جهان به همراه خواهد داشت.
تاريخ پيشرفتهاي بشر در طول سه عصر كشاورزي، عصر صنعت و عصر اطلاعات بعنوان سه موج تغيير اساسي اتفاق افتاده است. چهارمين موج تغيير يا عصر مجازي شرايط جديدي را خلق خواهد نمود كه بيشتر امور روزانه زندگي بشر مجازي خواهد شد. عصر مجازي مانند چتري هركس را در هر زمان و هرجا زير پوشش خواهد گرفت و محدوديتهاي زماني، جغرافيايي و فضايي كه بشر امروز با آن در ستيز است را از بين خواهد برد. امكانات عصر مجازي بسيار زياد است، به عنوان مثال، اقتصاد مجازي، تجارت مجازي، بانكداري مجازي، آموزش مجازي، دولت مجازي، ادارات مجازي، شركتهاي مجازي، پول مجازي و خدمات و تفريحات مجازي بخشي از آنها مي‌باشند. براي وارد شدن به عصر مجازي بايد سرعت CPUها به چندين برابر وضعيت موجود افزايش يابد، شبكه‌هاي پرسرعت با پهناي باند بسيار بالا وجود داشته باشد و فناوري لازم براي ذخيره حجم بزرگي از داده بر روي حافظه‌هاي ليزري و ملكولي امكان‌پذير شود، نهايت اينكه، نرم‌افزارهاي حقيقت مجازي بصورت روي خط و بدون تاخير توسعه كمي و كيفي يابند. با نرخ رشد فناوري موجود و با در نظر گرفتن محدويتهايي علمي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي كه در جهان وجود دارد، پيش‌بيني مي‌شود كه تا دو دهه ديگر عصر مجازي فرا مي‌رسد.
در جامعه اطلاعاتي امروز هر روز شاهد توسعه دانشگاههاي مجازي، آموزش الكترونيكي، تجارت الكترونيكي، شهرهاي الكترونيكي، خدمات و سرويسهاي الكترونيكي متنوعي هستيم كه در حال توسعه مي‌باشند. اين تحولات به همراه توسعه سريع دانش كه از طريق شبكه‌هاي اينترنت بسرعت در حال گسترش مي‌باشد زمينه رسيدن بشر از دنياي يك بعدي به دنياي سه بعدي عصر مجازي يا موج چهارم را نويد مي‌دهد. در اين مقاله به تئوري موج چهارم يا عصر مجازي با هدف چشم انداز جهان آينده پرداخته شده است.
مقدمه:
انيشتن معتقد است كه «تخيل اهميت بيشتري از دانش دارد» .[1] شايد اگر تخيل و هوس نبود، امروز اختراعات بزرگي مانند هواپيما، قطار، ليزر، ماهواره، راديو، تلويزيون، رايانه، اينترنت و دهها اختراع متنوع ديگر كه زندگي بشر را تغيير داده و راحتي و رفاه را به همراه آورده است، در اختيار نداشتيم [2]. البته نقش نويسندگان داستانهاي تخيلي كه عموماً به آينده توجه داشته‌اند، نيز در توليد اختراعات و تغيير جوامع موثر بوده است. بعضي از اختراعات و نظريه‌ها دامنه محدودي دارند و بعضي نظرات مانند نظريه تافلر، دامنه وسيعتري را مي‌پوشانند [3]. وقتي الوين تافلر در كتاب «موج سوم» عصر اطلاعات را در زمان اوج عصر صنعتي به عنوان موج جديد مطرح كرد و آن را تغيير اساسي جهان برشمرد، كسي فكر دولت الكترونيكي، آموزش الكترونيكي، تجارت الكترونيكي، بانكداري الكترونيكي و ايجاد ميليونها شغل جديد در اين زمينه را نداشت. اما گذشت زمان نشان داد كه توسعه فناوري اطلاعات از تخيل تافلر هم پا فراتر گذاشت و جهان را در عصر نويني قرار داد كه در آن تحولات عظيمي در حال انجام است. مسلماً عصر دانش يا عصر اطلاعات كه يكي از نمادهاي فيزيكي آن اينترنت است، به سرعت در حال گسترش بوده و پتانسيلهاي نهفته در آن هنوز بطور وسيعي در اختيار بشر امروز قرار نگرفته است و علاوه برآن هنوز از آنچه وجود دارد نيز به نحو بهينه‌اي استفاده نمي‌شود [4-5].

موج چهارم يا عصر مجازي چيست؟
موج چهارم يا عصر مجازي در حقيقت، شكل توسعه و تكامل يافته عصر اطلاعات و دانش است كه در آينده‌اي نزديك ظهور خواهد كرد و فضاي سه بعدي را در اختيار بشر قرار خواهد داد. عصر كشاورزي با هدف تهيه و تامين غذا بوقوع پيوست و تقريبآ سي هزار سال دوام داشت. عصر صنعت پس از آن شكل گرفت و مشكل ابزار و مواد را كه نياز آن زمان بشر بود برطرف نمود و حدودآ 500 سال دوام داشته و در بعضي از كشورها همچنان حاكميت دارد. موج سوم مربوط به عصر اطلاعات است كه با حضور رايانه معرفي شده به سرعت در حال گسترش و توسعه بوده و به پيش مي‌رود و حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات را شديدآ تحت تاثير خود قرار داده است، اينترنت مشخص‌ترين نماد اين عصر است. هدف از بوجود آمدن اين عصر رفع نياز اطلاعاتي بشر بوده است كه به كمك رايانه و اينترنت همراه با بانكهاي اطلاعاتي و شبكه‌هاي تار عنكبوتي WWW جهاني اين نياز تا حدودي مرتفع شده و در آينده تاثير خود را با انتقال فضاي يك بعدي (متن، پست الكترونيكي و اتاقهاي گفتگو) به دو بعدي (فيلم، تصوير و آدمكهاي شبيه‌سازي شده)كه مشخصه اين عصر است بيشتر نمايان خواهد نمود. عمر اين عصر كوتاه خواهد بود و فقط از چند دهه تجاوز نخواهد كرد. موج چهارم در راه است و بزودي دنياي سه بعدي را به جهان عرضه خواهد كرد و شرايطي را فراهم مي‌كند تا تخيل انسان بتواند به حقيقت نزديك شده و فضاي جديدي را معرفي خواهد نمود كه بسيار توسعه ‌يافته‌تر و متفاوت با جهان امروز است. جامعه اطلاعاتي امروز بايد چشم انداز روشني براي ادامه مسير خود به سمت رشد و پويايي داشته باشد، عصر مجازي مي‌تواند دورنماي تحول درازمدت جامعه اطلاعاتي امروز باشد (شكل 1).

شكل 1: موج تغييرات در تاريخ بشر
در عصر مجازي بيشتر امور بشر به صورت غير فيزيكي قابل انجام است: مثلاً، براي خريد از فروشگاهي دور دست و حتي در كشوري ديگر، نياز به حضور فيزيكي خريدار و فروشنده در يك مكان ثابت نيست. براي آموختن دانش، نياز به رفتن به مدارس سنتي و يا دانشگاههايي مانند دانشگاههاي فعلي نخواهد بود. يك استاد در آن واحد مي‌تواند در منزل دانشجو و در دهها روستا، شهر و كشور و مكان دلخواه آموزش مجازي دهد. اين حضور به قدري طبيعي خواهد بود كه دانشجو حضور استاد را در منزلش درك مي‌كند و احساس تخيلي حقيقي در دانشجو بوجود مي‌آيد. پول فيزيكي وجود نخواهد داشت، پول مجازي جايگزين آن خواهدشد. دوربينهاي مخصوصي كه به سيستم فتومتريك مجهز هستند از روي قرنيه چشم، افراد را شناسايي مي‌كنند و لذا نياز به داشتن كارت شناسايي و كارت اعتباري نيز نخواهد بود و بصورت خودكار بسياري از مسائل روزمره امروزين بشر انجام مي‌شود. بازرگاني مجازي رونق زيادي خواهد يافت و امكان عرضه كالا به هركس در هر زمان و در هر جا در اولين فرصت ممكن امكان پذير خواهد شد. توليد انبوه كالاهاي فيزيكي محدود مي‌شود و توليد كالاهاي غير فيزيكي- مانند اطلاعات، موسيقي و فيلم، افزايش چشم گيري خواهند يافت و اقتصاد جديد را خواهند ساخت.
تمام اموري كه اين روزها در عصر اطلاعات و موج سوم با پيشوند “E” مطرح مي‌شوند، در عصر مجازي داراي پسوند مجازي خواهند شد. مثلاً بانكداري مجازي جايگزين بانكداري الكترونيكي، پول مجازي جايگزين پول الكترونيكي، تجارت مجازي جايگزين تجارت الكترونيكي، سرويسها و خدمات مجازي جايگزين سرويسها و خدمات الكترونيكي خواهند شد و نهايتاً دولت مجازي جايگزين دولت الكترونيكي خواهد شد. هزاران شغل جديد مجازي جايگزين شغلهاي سنتي و الكترونيكي امروزه خواهند شد و تعداد مشاغل مورد نياز بشر بيشتر از جمعيت روي كره زمين خواهد شد. نتيجه ابتدايي اين تحول وسيع، كه ابعاد معنوي نيز به همراه دارد، آن است كه فردگرايي و ديكتاتوري (به علت دو سويه بودن رسانه‌ها) از جوامع حذف و كار گروهي و تفكر جمعي كه از طريق رسانه‌اي بر روي شبكه تار عنكبوتي امروزه شكل خواهد گرفت جايگزين مي‌شود. «دانش محوري» اساس اداره جوامع مجازي خواهد شد و آموزش در طول عمر به عنوان نياز اوليه بشر مطرح و جايگزين آموزش فعلي خواهد شد. تقريباً تمام امور اداره جوامع امروزي تغيير خواهد كرد و جهان جديدي جايگزين جهان فعلي خواهد شد كه در آن امكان برقراري عدالت و داشتن رفاه بيشتر حداقل بصورت مجازي براي همه فراهم مي‌شود.
در اين عصر همچنين تغييرات اساسي در رفتار و اخلاق بشر بوجود خواهد آمد و جو معنويت جو غالب بر جوامع خواهد شد. بعضي از صفتهاي بد بعضي از انسانها مانند دروغگويي، كلاهبرداري، قتل، غارت و تجاوز به حقوق ديگران و امثال آنها به دليل علني، و يا قابل پيگيري بودن، تا حدود زيادي از جامعه رخت بر خواهد بست. مردم در جهان مجازي فرصت شناخت بهتري از جهان و فلسفه وجودي انسان خواهند داشت و با شكل بهتري تربيت خواهند شد. چون از نظر تئوري در عصر مجازي مشكلات معيشتي و تهيه ابزار كار و دسترسي به دانش و اطلاعات وجود ندارد، شرايط براي توجه بيشتر به مسائل معنوي و مذهب افزايش خواهد يافت.
براي كشورهاي در حال توسعه مانند ايران كه هنوز در اواسط موج دوم يا عصر صنعت قرار دارند و موج سوم را درك نكرده و بكار نگرفته‌اند، اطلاع از تغيير جهان به سوي عصر مجازي، از جنبه‌هاي مختلف داراي اهميت است. شايد مسئولين اداره اين دسته از كشورها با اطلاع از پيدايش عصر مجازي به بحراني بودن و عقب افتادگي وضعيت كشورهايشان در اين زمينه پي ببرند و با حركتي پرشتاب، حداقل توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات را جدي بگيرند و با وارد شدن به موج سوم، عصر مجازي را چشم انداز برنامه‌هاي ICT دراز مدت خود قرار دهند. از طرف ديگر با مشخص شدن عصر مجازي به عنوان چشم‌انداز، شانس اقدامات پرشي و برنامه‌هاي متحورانه در كشورهاي در حال توسعه بيشتر خواهد شد و تلاش براي كاهش فاصله ديجيتالي نيز افزايش مي‌يابد. براي گذر از موج سوم، عصر صنعت به موج چهارم بايد مسير را خوب شناخت و برنامه‌هاي زيادي را يكي پس از ديگري اجرا كرد. كره جنوبي از جمله كشورهاي موفق است كه در اين زمينه برنامه نسبتآ مناسبي را دنبال مي‌كند. در صورت موفقيت كشورهاي در حال توسعه در تهيه برنامه‌اي كه چشم‌انداز آن عصر مجازي باشد، مي‌توان بخشي از عقب ماندگي ديجيتالي را جبران و حتي از بسياري از كشورهايي كه هنوز با اين مفاهيم آشنايي ندارند، جلو هم افتاد.
مشكلات سر راه رسيدن به جامعه مجازي:
يكي از مشكلات اساسي موجود در بسياري از كشورهاي در حال توسعه مشكل فرهنگي و رواني برخورد با فناوريهاي نوين است كه معمولآ بخشي از مردم در مقابل تغيير عموماً واكنش منفي نشان دهند و باعث تاخير در استفاده مناسب از آنها مي‌شوند. شايد اين مشكل تنها به كشورهاي توسعه يافته مربوط نبوده و كم و بيش در كشورهاي توسعه يافته و خالق اين فناوريها نيز اين واكنشها معمول باشد. اين واكنشها همين حالا هم مشكلاتي را در جهان بوجود آورده است و باعث كاهش سرعت بعضي از فناوريها شده است. البته اينگونه مشكلات ممكن است به كشورهاي خاصي مربوط نباشد و مثلاً در كشور آمريكا كه كشوري توسعه يافته در زمينه توليد دانش و فناوري مي‌باشد، تكنولوژي بسيار جلوتر از سواد عمومي جامعه به جلو مي‌رود، يعني مردم آمريكا با وجوديكه ابزارهاي پيشرفته و مناسبي در اختيار دارند از آنها استفاده مناسب نمي‌كنند. شايد يكي از دلايل آن است كه سيستم آموزشي آمريكا عقب‌تر از تحولات تكنولوژيكي حركت مي‌كند. لذا آنها برنامه آموزشهاي عمومي در معرفي استفاده مناسب از تكنولوژيهاي موجود را هم ندارند. به همين دليل، در حالي كه 150ميليون نفر از مردم آمريكا از اينترنت استفاده مي‌كنند و 2/72 درصد از آنها در ادارات دسترسي به شبكه‌هاي با پهناي باند زياد، مثل T1، دسترسي دارند و تا پايان سال 2003 ميلادي اين امكانات براي 90 درصد آنها فراهم مي‌شود، فقط 30 درصد مردم، آن هم با ضريب پايين از اين شبكه‌ها بصورت بهينه استفاده مي‌كنند. بنابراين آموزش و توسعه فرهنگ استفاده از فناوريهاي جديد يكي از مسائل مهم در توسعه فناوري اطلاعات . ارتباطات است كه بايد مشكلات مرتبط با آن شناخته و حل شود. مشكل بعدي، حتي در كشورهاي توسعه يافته، مربوط به افراد سالخورده و مسئولين سابقه داري است كه تجربيات سنتي را با خود دارند و تسليم فناوري‌هاي نوين نمي‌شوند. حتي در مقابل تغيير مي‌ايستند و مراحل توسعه را با تأخير مواجه مي‌سازند. در جوامع سنتي و عقب افتاده اين وضع به مراتب بدتر است و عدم اطلاع حاكمان و دولتها از مزاياي اين پديده‌ها سبب تأخير در استفاده از فناوريهاي جديد و توسعه دانش و رشد اقتصادي در آن جوامع مي‌شود. از اينگونه اشكالات و مسائل در طول تاريخ بشر فراوان ديده شده و اين مشكلات در آينده نيز ادامه خواهد داشت. وظيفه دانشمندان و محققان است كه با اقدامات فرهنگي اينگونه مسائل را در جامعه مطرح و در حد توان از مسئولان بخواهند تا استفاده از آنها را در جامعه عملي سازند. يكي ديگر از مشكلات دسترسي زودهنگام به موج چهارم يا عصر مجازي پديده‌اي جديد بنام «فاصله ديجيتالي» بين كشورها است. اين موضوع بقدري مهم است كه از سال 1994 ميلادي معيار تشخيص كشورهاي فقير و غني شده است. تا قبل از سال 1994 ميلادي فاصله كشورهاي فقير و ثروتمند را با سرمايه‌هاي مادي مي‌سنجيدند. امروزه به كشوري ثروتمند مي‌گويند كه از نظر توسعه ICT به مرحله خوبي از رشد رسيده باشد، ضريب نفوذ اينترنت در آنها بالاي 50 باشد و مردم خدماتشان را از دولت در منزل از طريق دولت الكترونيكي دريافت كنند. تا اوايل سال 2003 ميلادي 93 درصد كاربران اينترنت و 73 درصد تلفنهاي جهان در اختيار 20 درصد كشورهاي توسعه يافته جهان قرار داشته است. همين كشورها در جهان بهترين شرايط اقتصادي را داشته و در زمينه توسعه تجارت الكترونيكي و صادرات نيز بالاترين موقعيت‌ها را دارند. توجه به اين مشكل در جاي خود مهم است و در صورتيكه به آن توجه نشود و اين فاصله زيادتر شود مشكلات بزرگي را براي جوامع اطلاعاتي در جهان بوجود خواهد آورد و از شتاب سريع توسعه فناوري اطلاعات خواهد كاست و دسترسي به عصر مجازي را با تاخير مواجه خواهد نمود. ورشكستگي شركتهاي رايانه‌اي. مخابراتي و دات كام (com) در سالهاي 1997 و 1998 از نشانه‌ها ضعف فرهنگي و شناخت علمي از پديده‌هاي جديدي مانند فناوري اطلاعات و ارتباطات بوده است. فاصله ديجيتالي نمادي از بي عدالتي را در جهان به رخ خواهد كشيد و ممكن است زمينه‌اي براي تحميل جنگهاي ناخواسته در آينده شود. براي تشخيص فاصله ديجيتالي كافي است به اين نكته توجه شود كه در زمان تهيه اين مقاله (تابستان 1382) حجم اطلاعاتي كه بين اروپا و آمريكا جا به جا مي‌شود، 231 برابر حجم اطلاعاتي است كه بين خاورميانه و آمريكا رد و بدل مي‌شود. همين مثال به تنهايي فاصله ديجيتالي بين اروپا و خاور ميانه را از نظر دسترسي به اطلاعات نشان مي‌دهد. به عنوان مثالي ديگر، تعداد كاربران اينترنت در كشور ما 5/3 ميليون نفر و در كشور كره جنوبي 35 ميليون نفر است. با احتساب جمعيت و در نظر گرفتن ضريب نفوذ اينترنت در كره جنوبي كه نزديك به 65 درصد و در ايران 5 درصد است، حداقل فاصله ديجيتالي ما با آنها حدود 13 برابر است. اگر سرعت دسترسي به اينترنت را در كنار اعداد فوق قرار دهيم و به شبكه‌هاي با باند وسيع در كره جنوبي توجه داشته باشيم شايد فاصله ايران و كره جنوبي از نطر كيفيت دسترسي به خوط اينترنت و شبكه به 100 برابر هم برسد! در چنين شرايطي قطعاً مشخص مي‌شود كه كشورهايي مانند ايران براي رسيدن به عصر مجازي و ايده‌آل راه طولاني در پيش دارند. با اين وجود با بررسي‌هاي فني معلوم مي‌شود كه تغيير اساسي، بدون توجه به تأخير برخي از كشورها اتفاق خواهد افتاد و تا دو دهه ديگر براي قسمتهايي از جهان توسعه يافته، عصر مجازي يا جامعه مجازي قابل لمس و بهره‌برداري خواهد بود. مشكلات سر راه رسيدن به تغييرات اساسي عموماً انساني هستند و اگر بدون توجه به ظرفيت تغيير در انسان اين فناوريها به جلو برود، ممكن است خسارات ناشناخته‌اي داشته باشد و بشريت را تهديد كند. لذا بايد با دقت و آگاهي از فضاي موجود گام به جلو گذاشت. مجموعه مطالعات فني و علمي نشان مي‌دهد كه تا 20 سال آينده جهان در عصر مجازي يا چهارمين مقطع تحول اساسي تاريخ بشر كه آنرا موج چهارم مي‌ناميم قرار خواهد گرفت. دلايل فني كه ناشي از رشد سريع ابزارهاي مورد نياز براي ساخت عصر مجازي وجود دارد مبتني بر توسعه كيفي سه عنصر فيزيكي: CPU، حافظه، و ابزار انتقال داده مي‌باشد. اولين عنصر از عناصر مورد نظر كه در شكل گيري عصر مجازي از نظر سخت افزاري نقش اصلي را دارد، واحد مركزي محاسباتي رايانه‌ها يا CPU است، كه سرعت آنها بايد آنقدر بالا رود تا بتوانند صدها هزار ميليارد محاسبه را به صورت لحظه‌اي انجام دهند. عوامل متعددي در افزايش سرعت CPUها موثر هستند كه مهمترين آنها قرار گرفتن تعداد بيشتري ترانزيستور در يك تراشه CPU است. در اين خصوص در سال 1980 متخصصين مي‌توانستند تنها 29 هزار ترانزيستور را در يك چيپ 8086 قرار دهند، در سال 1990 اين تعداد در كامپيوترهاي معروف به 486 به 2/1 ميليون ترانزيستور رسيد. اين روند افزايش تعداد ترانزيستور در CPU ادامه دارد و قرار است تا سال 2005 ميلادي اين تعداد به 200 ميليون ترانزيستور در يك واحد CPU برسد و در قدم بعدي يعني سال 2011 ميلادي يك ميليارد ترانزيستور در هر واحد CPU قرار خواهد گرفت و عنصر براي عملكرد در عصر مجازي آماده خواهد شد. البته در فرآيند سرعت دادن به اين واحد محاسباتي، عوامل ديگري مانند كاهش ولتاژ تغذيه CPU ها از 5 ولت به يك ولت، تغيير اساسي مواد اوليه چيپهاي سيليكوني به مواد جديد مانند لاستيكهاي نيمه هادي و تيوبهاي كربني و فناوريهاي ديگري زمينه ايجاد سرعت بيشتر را فراهم مي‌كند.
عنصر دومي كه از نظر سخت افزاري در شكل گيري جامعه مجازي به آن نياز شديدي داريم، «حافظه با حجم فوق العاده زياد» است. جهان مجازي جهاني سه بعدي است و حتي در بعضي موارد به فضاهاي بيشتر از سه بعدي يعني چند بعدي نيز نياز مي‌باشد. براي اينكه بتوانيم شرايط حضور غير فيزيكي افراد و اشياء را به صورت سه بعدي از هر نقطه مورد نظر به هر نقطه دلخواه داشته باشيم، به ذخيره سازي و بازخواني حجم زيادي از داده نياز داريم. حافظه‌هاي موجود، توان ذخيره سازي حجم بسيار كوچكي از اطلاعات را دارند و امكان تمرين جامعه مجازي حتي با ابعاد كوچك فعلاً به علت كوچكي حجم حافظه‌ها ميسر نيست. اما اميد به حافظه‌هاي ليزري و ملكولي معطوف شده است كه در حال تحقيق است و تا كنون به نتايج خوبي هم رسيده است. يك حافظه ليزري توان ذخيره سازي يك ترا بايت (1000 گيگا بايت) و يك حافظه ملكولي ظرفيت ذخيره سازي 1000 ترا بايت در خود دارد. اين حجم بزرگ از حافظه براي قرار دادن كل كتابخانه كنگره آمريكا كه بزرگترين كتابخانه جهان است در يك حافظه ليزري به ابعاد يك حبه قند و قرار دادن دانش بشر در يك حافظه ملكولي كفايت مي‌كند.
سومين عنصر مورد نياز عصر مجازي، ابزار انتقال داده با سرعت فوق العاده زياد از نقطه‌اي به نقطه ديگر و از يك رايانه به رايانه ديگر چه به صورت با سيم و چه به صورت بي‌سيم است. در اين خصوص «فيبر نوري» به عنوان بهترين ابزار موجود انتقال داده در حالت تئوري امكان ارائه پهناي باند بي نهايت را دارد. اما محدوديتهاي ابزارهاي جنبي و افتي كه بر اثر خمش و يا محلهاي اتصال و سوئيچ ها وجود دارد، سبب شده تا اين عنصر در حال حاضر براي انتقال اطلاعات عصر مجازي، عنصر مناسبي نباشد. ماهواره‌ها و ساير ابزار انتقال داده و شبكه‌هاي با پهناي باند زياد امروز، اگر چه نسبت به گذشته، رشد وسيع و توسعه خوبي داشته‌اند، اما براي عصر مجازي و موج چهارم مناسب نيستند. انتظار آرماني ما توليد ابزار بي‌سيم با سرعتهاي فوق العاد زياد است. براي تشخيص سرعت بالا توجه داشته باشيم كه براي انتقال يك فيلم حقيقي مناسب از طريق شبكه‌اي مانند اينترنت به سرعت انتقال 10 گيگا بيت در ثانيه احتياج است. اگر شرايط سه بعدي را به آن اضافه كنيم و يك فيلم سه بعدي را در نظر بگيريم، به سرعت انتقال دهها مرتبه بالاتر از اين مقدار احتياج است. لذا محدوديت در اين زمينه بيشتر از دو زمينه قبلي است و به اختراع جديدي در اين زمينه و يا تحولي ويژه نياز داريم.
در كنار اين عناصر سخت افزاري، به رشد و توسعه نرم افزارهاي سه بعدي حقييقت مجازي نيز بايد توجه كرد [10]. در اين خصوص اقدامات اوليه خوبي در جهان آغاز شده است كه تلاش دارد نرم‌افزارهاي هوشمند را توسعه داده و نياز عصر مجازي را تامين كند. اينگونه نرم‌افزارها كه در بازيهاي رايانه‌اي جايگاه ويژه‌اي يافته‌اند در حال كسترش و توليد مي‌باشند و اميد مي‌رود كه مشكلات خاصي در زمينه نرم‌افزار ابزار عصر مجازي نباشد.
نتيجه‌گيري:
• چهارمين موج تغيير در تاريخ بشر عصر مجازي خواهد بود.
• مشكلات گذر از موج سوم به موج چهارم مربوط به مسائل فرهنگي، طبيعت بشر كه در مقابل تغييرات جديد مقاومت مي‌نمايد، محدوديتهاي نرم‌افزاري و سخت‌افزاري مي‌باشد كه بايد با درايت و تلاش مداوم حل شود.
• عناصر مهمي كه عصر مجازي را خواهند ساخت شامل CPU، حافظه‌ و ابزارهاي پيشرفته انتقال داده با سرعت بسيار بالا مي‌باشند كه در كنار نرم‌افزارهاي حقيقت مجازي و سه بعدي بسرعت در حال پيشرفت مي‌باشند.
• با توجه به محدويتهاي سخت‌افزاري، نرم‌افزاري، فرهنگي و اجتماعي پيش‌بيني مي‌شود تا دو دهه ديگر مراحل اوليه ورود به عصر مجازي و آغاز موج چهارم محقق شود.
• موج چهارم يا عصر مجازي باعث تغيير بسيار زيادي در امور بشر خواهد شد، اين تغييرات در حوزه‌هاي اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و آموزشي به شكلي كاملآ متفاوت با وضعيت فعلي جهان خواهد بود.
• با ديدگاه ايده‌آل، رسيدن به جامعه جهاني سالم كه معنويت و انسانيت در آن حاكميت داشته باشد جزء اهداف اصلي عصر مجازي خواهد بود. زيرا در جامعه ايده‌آل عصر مجازي مشكل، غذا، ابزار و اطلاعات كه در دسترس نبودن يا كمبود آنها باعث مشكلات جوامع گذشته و حال بوده ديگر وجود نخواهد داشت و بنابراين عدالت و معنويت مي‌تواند در هر جا و در هر موضوع و براي هر چيز وجود داشته باشد.
• به منظور شناخت عميق از عصر مجازي بايد فضاي مجازي در ذهن ايجاد نمود و در آن فضا موضوعات مختلف از جمله آموزش، تجارت، تفريح و ساير امور زندگي را در فضاي جديد تخيل نمود تا واقعيت موضوع بيشتر شناخته شود.
• براي رسيدن به عصر مجازي و موج چهارم بايد تاكيد بيشتر بر نرم‌افزارهاي سه بعدي و حقيقت مجازي روي خط باشد.


8. منابع

[1] http://www.princetonreview.com/cte/articles/cre (http://www.princetonreview.com/cte/articles/cre) search/profileEinstein.asp
[2] http://www.skypoint.com/members/mfinley/ (http://www.skypoint.com/members/mfinley/) toffler.htm
[3] Toffler, Alvin, “The Third Wave”, William Morrow and Company, Inc., 544 p. ISBN 0-688-03597-3, 1980.
[4] Ali A. Jalali, “The Effect of New Technology on Education for the Twenty –First Century”, The fifth UNISCO-ASEID Conference, Bangkok, Thailand, December 13-16, 1999.
[5] Ali A. Jalali, “The Effect of Information Technology on Virtual Education and Virtual Life”, The World Electronic and Internet Cites Conference, Kish Island, Iran, May 13-16, 2001.
[6] William F. Slater, III, “Internet History”, Chicago Chapter of the Internet Society September 2002 - http://www.isoc.org/ (http://www.isoc.org/)
[7] Egil Juliussen, “Market Research Report Forecast Methodology” Computer Industry Almanac Inc., March 2002.
[9] CBSNEWS.COM, “Supercomputer Shatters Speed Mark”, April 22, 2002.
http://www.cbsnews.com/stories/2002/04/20/tech/main506797.shtml (http://www.cbsnews.com/stories/2002/04/20/tech/main506797.shtml)
[10] http://www.time.com/time/2002/inventions/ (http://www.time.com/time/2002/inventions/) rob_environment.html
[11] Mohamed Khalifa and Rinky Lam, “Web-Based Learning: Effects on Learning Process and Outcome”, IEEE transaction on education, vol. 45, pp.350-356, Nov. 2002.