tania
02-18-2011, 03:19 PM
حل و فصل اختلافات بین المللی
اختلافات بین المللی معمولاً به دو طریق سیاسی و حقوقی حل و فصل میشود. عمدهترین روشهای حل و فصل اختلافات از طریق سیاسی عبارتند از:
1) مذاكره: كه از رایجترین شیوههای مسالمت آمیز حل وفصل اختلافات بینالمللی است.
مذاكره دارای دو ویژگی انعطاف پذیری و مؤثر بودن است. به طوریكه امروزه بر اساس اكثر معاهدات، كشورهای عضو در صورت بروز اختلاف، موظف به مذاكره هستند. مذاكرات معمولاً به یكی از طرق زیر انجام میشود:
أ) مذاكرات دو جانبه
ب) مذاكرات چند جانبه
ج) مذاكرات همه جانبه
مكان مذاكرات بسته به اینكه مذاكره چند جانبه، باشد متفاوت است و معمولاً در پایتخت یكی از كشورهای طرف مذاكره انجام میپذیرد، ولی مذاكرات همه جانبه معمولاً در مقر یك سازمان بینالمللی انجام میشود. مدت مذاكرات به عوامل مختلفی همچون عمق اختلافات، مسائل فنی؛ مشاوره و اوضاع و احوال سیاسی بستگی دارد. به همین دلیل وقت معین و دقیقی برای آن نمیتوان ذكر نمود.
2) مساعی جمیله: تلاش دوستانه دولت یا شخص ثالثی است كه قصد دارد با فراهم كردن زمینههای گفتگو و تبادل نظر، اختلافات دو یا چند كشور را برطرف نماید.
دولت یا شخص ثالث دخالتی در ماهیت اختلاف ندارد، و فقط شرایط گفتگو را فراهم میكند. مثل اختلاف آمریكا با ویتنام كه در آن مساعی جمیله فرانسه مؤثر واقع شد.
3) میانجیگری: به اقدام داوطلبانه و فعال یكی از تابعین حقوق بینالملل (دولتها، سازمانها، افراد) جهت دستیابی به زمینههای توافق و رفع اختلافات موجود، میانجیگری گفته میشود.
انواع میانجیگری:
أ) میانجیگری به منظور حل اختلافاتی كه هنوز منجر به جنگ نشده است.
ب) میانجیگری به منظور حل اختلافاتی كه منجر به جنگ میان طرفین شده است.
ج) میانجیگری ارتباطی؛ كه میانجی ارتباط دهندۀ طرفین اختلاف است چرا كه با تیرگی روابط بین كشورها، انجام گفتگوهای مستقیم با مشكل مواجه میشود و در این موقعیت وظیفۀ میانجی، تبادل اطلاعات و برقراری تماس و ارتباط بین طرفین است.
د) میانجیگری پیشنهاد دهنده: در صورتی كه اقدامات میانجی از طریق برقراری روابط بین طرفین با شكست مواجه شود، میانجی میتواند فعالیت خود را بیشتر نماید و اعمال زیر را انجام دهد: ترغیب طرفین به ادامه مذاكراه، اعلام نظر و درك خویش از مسائل مورد اختلاف، تنظیم و ابتكار جدید برای پیشبرد حل و فصل اختلافات و حتی نهایتاً مشاركت كه بعضی اوقات میانجی عملاً در مسأله وارد شده و بهصورت یكی از طرفین اختلاف به چانهزنی میپردازد.
ه) میانجیگری تضمین دهنده: كه در این صورت میانجی در مقام ضامن اجرای تصمیمات عمل میكند.
تفاوت میانجیگری با مساعی جمیله:
در میانجیگری شخص میانجی باید مورد قبول و تأیید طرفین اختلاف باشد ولی در مساعی جمیله چنین تأییدی لازم نیست. در میانجیگری، شخص میانجی فعال بوده و در مذاكرات شركت میكند در حالیكه در مساعی جمیله، شخص ثالث فقط نقش كانال ارتباطی را ایفاء میكند. در میانجیگری، شخص میانجی وارد ماهیت دعوا شده و ارائه طریق میكند و لی در مساعی جمیله هدف شخص فقط ایجاد زمینههای لازم بهمنظور ایجاد جوی مساعد برای حل اختلاف است.
4) تحقیق:
یك روش مسالمت آمیز است و در مواردی بهكار گرفته میشود كه ریشهیابی یك اختلاف، نیاز به بررسی كیفیت و چگونگی وقایع پیشین داشته باشد. تحقیق هم میتواند تنها روش حل مسالمت آمیز اختلاف باشد و هم بهطور همزمان با سایر روشهای حل اختلاف بهكار گرفته شود. این روش نخستین بار در كنوانسیون 1899 لاهه به عنوان مكمل روش داوری شناخته شد. ، روش تحقیق به علت این كه، باعث روشن شدن خیلی از ابهامات میشود بارها مورد توصیه قطعنامههای سازمان ملل واقع شده است.
5) سازش یا آشتی:
این روش اقدامی است كه به منظور نزدیك كردن مواضع اختلاف و از طریق ارائه پیشنهادات لازم توسط كمسیون سازش صورت میگیرد. سازش یا آشتی در فصل اول (سند عمومی داوری1928) به عنوان یك قاعده بینالمللی پذیرفته شده است. سازش از طریق كمسیونهایی صورت میگیرد كه معمولاً از 3 یا 5 عضو مورد اعتماد طرفین تشكیل شدهاند. كمسیون سازش میتواند قبل یا بعد از اختلافات تشكیل شود.
هرگاه كشورها پیش از وقوع اختلاف، ضمن موافقتنامهای رضایت خود را مبنی بر رجوع به كمسیون سازش اعلام نمایند، به این امر سازش اجباری گفته میشود.
اختلافات بین المللی معمولاً به دو طریق سیاسی و حقوقی حل و فصل میشود. عمدهترین روشهای حل و فصل اختلافات از طریق سیاسی عبارتند از:
1) مذاكره: كه از رایجترین شیوههای مسالمت آمیز حل وفصل اختلافات بینالمللی است.
مذاكره دارای دو ویژگی انعطاف پذیری و مؤثر بودن است. به طوریكه امروزه بر اساس اكثر معاهدات، كشورهای عضو در صورت بروز اختلاف، موظف به مذاكره هستند. مذاكرات معمولاً به یكی از طرق زیر انجام میشود:
أ) مذاكرات دو جانبه
ب) مذاكرات چند جانبه
ج) مذاكرات همه جانبه
مكان مذاكرات بسته به اینكه مذاكره چند جانبه، باشد متفاوت است و معمولاً در پایتخت یكی از كشورهای طرف مذاكره انجام میپذیرد، ولی مذاكرات همه جانبه معمولاً در مقر یك سازمان بینالمللی انجام میشود. مدت مذاكرات به عوامل مختلفی همچون عمق اختلافات، مسائل فنی؛ مشاوره و اوضاع و احوال سیاسی بستگی دارد. به همین دلیل وقت معین و دقیقی برای آن نمیتوان ذكر نمود.
2) مساعی جمیله: تلاش دوستانه دولت یا شخص ثالثی است كه قصد دارد با فراهم كردن زمینههای گفتگو و تبادل نظر، اختلافات دو یا چند كشور را برطرف نماید.
دولت یا شخص ثالث دخالتی در ماهیت اختلاف ندارد، و فقط شرایط گفتگو را فراهم میكند. مثل اختلاف آمریكا با ویتنام كه در آن مساعی جمیله فرانسه مؤثر واقع شد.
3) میانجیگری: به اقدام داوطلبانه و فعال یكی از تابعین حقوق بینالملل (دولتها، سازمانها، افراد) جهت دستیابی به زمینههای توافق و رفع اختلافات موجود، میانجیگری گفته میشود.
انواع میانجیگری:
أ) میانجیگری به منظور حل اختلافاتی كه هنوز منجر به جنگ نشده است.
ب) میانجیگری به منظور حل اختلافاتی كه منجر به جنگ میان طرفین شده است.
ج) میانجیگری ارتباطی؛ كه میانجی ارتباط دهندۀ طرفین اختلاف است چرا كه با تیرگی روابط بین كشورها، انجام گفتگوهای مستقیم با مشكل مواجه میشود و در این موقعیت وظیفۀ میانجی، تبادل اطلاعات و برقراری تماس و ارتباط بین طرفین است.
د) میانجیگری پیشنهاد دهنده: در صورتی كه اقدامات میانجی از طریق برقراری روابط بین طرفین با شكست مواجه شود، میانجی میتواند فعالیت خود را بیشتر نماید و اعمال زیر را انجام دهد: ترغیب طرفین به ادامه مذاكراه، اعلام نظر و درك خویش از مسائل مورد اختلاف، تنظیم و ابتكار جدید برای پیشبرد حل و فصل اختلافات و حتی نهایتاً مشاركت كه بعضی اوقات میانجی عملاً در مسأله وارد شده و بهصورت یكی از طرفین اختلاف به چانهزنی میپردازد.
ه) میانجیگری تضمین دهنده: كه در این صورت میانجی در مقام ضامن اجرای تصمیمات عمل میكند.
تفاوت میانجیگری با مساعی جمیله:
در میانجیگری شخص میانجی باید مورد قبول و تأیید طرفین اختلاف باشد ولی در مساعی جمیله چنین تأییدی لازم نیست. در میانجیگری، شخص میانجی فعال بوده و در مذاكرات شركت میكند در حالیكه در مساعی جمیله، شخص ثالث فقط نقش كانال ارتباطی را ایفاء میكند. در میانجیگری، شخص میانجی وارد ماهیت دعوا شده و ارائه طریق میكند و لی در مساعی جمیله هدف شخص فقط ایجاد زمینههای لازم بهمنظور ایجاد جوی مساعد برای حل اختلاف است.
4) تحقیق:
یك روش مسالمت آمیز است و در مواردی بهكار گرفته میشود كه ریشهیابی یك اختلاف، نیاز به بررسی كیفیت و چگونگی وقایع پیشین داشته باشد. تحقیق هم میتواند تنها روش حل مسالمت آمیز اختلاف باشد و هم بهطور همزمان با سایر روشهای حل اختلاف بهكار گرفته شود. این روش نخستین بار در كنوانسیون 1899 لاهه به عنوان مكمل روش داوری شناخته شد. ، روش تحقیق به علت این كه، باعث روشن شدن خیلی از ابهامات میشود بارها مورد توصیه قطعنامههای سازمان ملل واقع شده است.
5) سازش یا آشتی:
این روش اقدامی است كه به منظور نزدیك كردن مواضع اختلاف و از طریق ارائه پیشنهادات لازم توسط كمسیون سازش صورت میگیرد. سازش یا آشتی در فصل اول (سند عمومی داوری1928) به عنوان یك قاعده بینالمللی پذیرفته شده است. سازش از طریق كمسیونهایی صورت میگیرد كه معمولاً از 3 یا 5 عضو مورد اعتماد طرفین تشكیل شدهاند. كمسیون سازش میتواند قبل یا بعد از اختلافات تشكیل شود.
هرگاه كشورها پیش از وقوع اختلاف، ضمن موافقتنامهای رضایت خود را مبنی بر رجوع به كمسیون سازش اعلام نمایند، به این امر سازش اجباری گفته میشود.