PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آدام اسمیت، بنیان‌گذار علم اقتصاد و مکتب اقتصادی کلاسیک



snm68
02-17-2011, 10:33 AM
بازگشت و واکاوی تاریخ علم اقتصاد، نه تنها پاسخی است به کنجکاوی عموم مردم در باب ماهیت مسائل متنوع اقتصادی و رویکردهای متنوع و جدال‌برانگیز اندیشمندان اقتصادی برای پاسخ به آنها، بلکه پاسخی است به نیاز ضروری جهت فهم بهتر مبانی تحلیل اقتصادی و درک رویکردهای متفاوت تحلیلی در اندیشه اقتصادی برای دانش‌آموختگان علم اقتصاد؛ تا بر اساس این رهیافت به درک بهتر مبانی علم اقتصاد و رویکردهای متفاوت تحلیلی آن نائل آمده و در کشوری که از فقر اندیشه و تحلیل اقتصادی رنج می‌برد، بتوانند مسائل اقتصادی امروزمان را بهتر فهمیده و برای یافتن راه‌حل مسائل مبتلا به امروز، با بینش روشن‌تری بیاندیشند. بر این اساس در سلسله مباحثی تحت عنوان «سفر به تاریخ علم اقتصاد؛ سفری برای همه» که پنج‌شنبه‌ها در صفحه اندیشه اقتصاد منتشر می‌شود، در حد توان درصدد پاسخگویی به این نیاز بر خواهیم آمد و به بازکاوی رویکردها و اندیشه‌های متفاوت مکاتب اقتصادی و اندیشمندان بزرگ علم اقتصاد خواهیم پرداخت.


مقدمه

مباحث اقتصادی تا پیش از انتشار ثروت ملل آدام اسمیت، عمدتا گرایش به قضاوت در مورد عملکرد اقتصادی داشت تا به تحلیل اقتصادی. کتاب ثروت ملل آدام اسمیت یک نقطه عطف در تاریخ تحلیل اقتصادی بود و برای اولین بار نگرش تحلیلی، منسجم و نظام‌مند به مباحث اقتصادی در این کتاب ارائه شد و یک نظریه اقتصادی تدوین گشت؛ شاید به همین علت بود که آدام اسمیت را به عنوان پدر علم اقتصاد لقب نهادند. دکترین فیزیوکرات‌ها دو دهه قبل از انتشار ثروت ملل، با وجود دستاوردهایی که بر مبنای قانون طبیعی، «آزادی تجاری» را به عنوان یک اصل تثبیت کرد و انگاره‌های مرکانتیلیستی را تا حدودی زدود، در انگلستان طرفداران چندانی پیدا نکرد. آزادی عمل (‌Laisser Faire‌) و آزادی عبور (‌Laisser passer ) که دو شعار اساسی سیاست اقتصادی و تجاری فیزیوکرات‌ها در داخل و خارج بود، موجب گسترش و رونق امر تولید و تجارت گشت، اما فیزیوکرات‌ها از تئوریزه نمودن خط مشی اقتصادی خود، عاجز ماندند؛ تئوریزه نمودن خط مشی آزادی اقتصادی و عدم مداخله دولت، در نهایت توسط آدام اسمیت بنیان‌گذار مکتب کلاسیک اقتصادی، با انتشار کتاب «ثروت ملل» در سال 1776 به انجام رسید و سهمی بسزا در عملی نمودن چنین خط مشی اقتصادی در تحولات آینده اقتصاد بریتانیا و اروپا ایفا نمود.


آدام اسمیت کیست؟


آدام اسمیت پسر یک بازرس گمرک در کرکالدی در منطقه‌ فایف در اسکاتلند بود. تاریخ دقیق تولد وی مشخص نیست، ولی نامگذاری وی در تاریخ پنجم ژوئیه سال ۱۷۲۳ میلادی در کرکالدی انجام گرفته شده بود. پدر او شش ماه قبل از تولد وی از دنیا رفت. او در حدود ۴ سالگی توسط یک گروه از کولی‌ها ربوده ‌شد، ولی خیلی زود توسط عموی خود نجات داده‌ شد و به آغوش مادرش بازگشت.

آدام اسمیت تحصیلات ابتدایی خود را در شهر کرکالدی گذراند. اسمیت در سن ۱۵ سالگی، وارد دانشگاه گلاسگو شد و به مدت سه سال درگلاسکو تحصیل کرد. اسمیت در آنجا علم اخلاق را تحت نظر فرانسیس هاچسون که اسمیت آن را فراموش ناشدنی می‌دانست فراگرفت. اسمیت پس از اتمام دوره سه ساله درگلاسکو از یک بورس تحصیلی 11 ساله در دانشگاه آکسفورد برخوردار شد؛ کسی که از این بورس استفاده می‌کرد موظف بود که پس از اتمام تحصیل در آکسفورد به خدمت کلیسای اسکاتلند درآید؛ اسمیت با افکار و عقایدی که داشت بیشتر از 6 سال نتوانست در آکسفورد دوام بیاورد و محیط علمی‌و آموزشی آکسفورد، هرگز مورد پذیرش او قرار نگرفت. اسمیت فضای آکادمیک آکسفورد را متفاوت از سیستم آموزش و علمی‌گلاسکو می‌دید و از شیوه اداره و روش تدریس و حتی محتوای علمی‌آن انتقاد می‌کرد؛ حتی در جایی می‌نویسد: «هرکسی که در اثر مطالعه زیاد در آکسفورد سلامت خود را به خطر اندازد، تقصیر از خود او است، زیرا ما در اینجا کاری جز دو بار ادای نماز در روز و شرکت در دو گفتار در هفته نداریم!». اسمیت بعدها در ثروت ملل درباره معلمانش در آکسفورد چنین قضاوت می‌کند: «در دانشگاه آکسفورد، بیشتر استادان رسمی سال‌ها است که دیگر حتی تظاهر به تعلیم هم نمی‌کنند.» (اسمیت، جلد دوم، 284) به نظر او این وضع بیانگر یک اصل اقتصادی بود: وقتی پاداش‌های مالی بدون رابطه با عملکرد باشد، احتمال غفلت از وظیفه وجود دارد. به هرحال آدام اسمیت از باقیمانده بورس تحصیلی آکسفورد چشم‌پوشی کرد و در سال 1746 به کرکالدی بازگشت.

اسمیت پس از بازگشت از آکسفورد، خواستار تدریس در دانشگاه شد. این خواست پنج سال بعد برآورده شد؛ در سال ۱۷۵۱ میلادی به مقام استادی منطق و فلسفه در دانشگاه گلاسکو رسید و سال بعد به عنوان استاد فلسفه اخلاق، بر کرسی خالی مانده‌‌ هاچسون در دانشگاه گلاسکو نشست. گلاسکو مرکزی جدی مطالعه و پژوهش و یکی از کانون‌های روشنگری اسکاتلند بود. اسمیت تا 1764 در گلاسکو ماند و در همان سال‌های حضورش در گلاسکو، اولین کتاب خود «نظریه احساسات اخلاقی» را در سال 1759 منتشر کرد که شهرت خوبی در محافل روشنفکری برای او به ارمغان آورد. در سال 1766 وی در کرکالدی خود را بازنشسته کرد تا بتواند به طور تمام وقت بر روی کتابی که در حال نوشتن آن بود، کار کند. وی مدتی به پاریس رفت و با دکتر فرانسوا کنه پزشک دربار لویی پانزدهم که بنیان‌گذار مکتب اقتصادی فیزیوکراسی بود، به گفت و گو پرداخت. اسمیت پس از بازگشت از فرانسه، اثر بزرگ خود، « تحقیقی درباره ماهیت و علل ثروت ملل » را در سال ۱۷۷۶ منتشر کرد. اسمیت با انتشار این کتاب، بسیار مشهور گشت و بعدها به عنوان « پدر علم اقتصاد » نائل آمد. اسمیت با انتشار کتاب ثروت ملل خود، در واقع یک مکتب فکری اقتصاد سیاسی جدید را پایه گذاری نمود که بعدها به مکتب کلاسیک اقتصاد مشهور شد. مهمترین ویژگی کتاب ثروت ملل این است که معانی عمیق را به زبانی ساده و روشن، درچارچوب دانشی وسیع از جامعه و تاریخ با کلامی‌ساده و به صورت منسجم و نظام‌مند به رشته تحریر درآورده است. آدام اسمیت در ثروت ملل، یک بنای نظری و تحلیلی از اقتصاد را ساخته و پرداخته می‌نماید که خط مشی اقتصادی مورد نظر خود که همان آزادی اقتصاد بود را تئوریزه می‌نمود. در واقع ثروت ملل تحلیل نظری و خط مشی عملی اقتصاد را در ثروت ملل یکپارچه نمود و شاید همین امر یکی از عوامل مهم عظمت ثروت ملل بوده است. کتاب ثروت ملل از پنج جلد تشکیل می‌شود و دو جلد اول کتاب است که به طور واقعی الهام بخش نسل‌های بعدی اقتصاددانان است؛ در این دو جلد است که وی علت بنیادی ثروت ملل را معرفی می‌کند.

اسمیت دو سال پس از انتشار کتاب معروف و موفقش، به ریاست کل گمرکات اسکاتلند منصوب شد، چند سالی هم در ادنبورگ با مادرش زندگی کرد و سرانجام در سال 1790 در اثر بیماری دار فانی را وداع گفت.

زمینه ذهنی آدام اسمیت

فرانسیس هاچسون، استاد اسمیت در فلسفه اخلاق، تاثیر عظیمی بر عقاید وی بر جای گذارد. فرانسیس هاچسون، استاد فلسفه اخلاق در دانشگاه گلاسکو بود که از مبلغان پرشور حقوق طبیعی به شمار می‌رفت. محور اصلی حقوق طبیعی این است که نظمی‌طبیعی بر حیات افراد و جماعات بشری حاکم است؛ هاچسن می‌گفت که مهمترین اصل اخلاقی، توسعه خوشبختی بشریت است که این عقیده در آن زمان یک نظر انقلابی به شمار می‌رفت.
هاچسون اعتقاد داشت که شناخت خوب و بد و خیر و شر بدون ادراک ذات باریتعالی امکانپذیر است که این افکار و عقاید هاچسون برای خشکه مقدسان کلیسای اسکاتلند سنگین بود و هاچسون با آنان در تضاد فکری و عقیدتی شدیدی بود. آثار تفکرات هاچسون را در نوشته‌های آدام اسمیت می‌توان مشاهده کرد.


اولین اثر بزرگ آدام اسمیت «نظریه احساسات اخلاقی» او است که در زمانی که در دانشگاه گلاسکو تدریس می‌کرد نگارش کرد، او در این کتاب به شرح و نقد عقاید افلاطون، ارسطو، رنو، سیسرو، هابز، لاک، هیوم و هاچسن پرداخته و همچنین عقیده خود را درمورد هر مساله بیان می‌کند. محتوای این کتاب نشانگر تسلط و احاطه او بر تاریخ فلسفه نظری و اخلاقی روشن می‌سازد. این کتاب را می‌توان به عنوان پایه فلسفی کتاب ثروت ملل قلمداد کرد.

shohreh89
04-20-2011, 12:11 PM
ممنون جالب بود:109: