PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ارتباط رئيس جمهور با قوه قضاييه



tania
02-16-2011, 06:30 PM
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در تدوین نهادهای حاکم از اصل تفکیک قوا به طور نسبی بهره گرفته است و علاوه بر آن توجه به ضرورت همکاری قوا، برای تأمین اهداف کلی نظام را از نظر دور نداشته است؛ لذا مراتبی از ارتباط متقابل، توأم با نظارت و مسؤولیت را بین قوای حاکم پیش ­بینی نموده است.[1]
به جهت اینکه استقلال قوه­ ی قضاییه در مقابل قوه ­ی مجریه حفظ شود قانون اساسی روابط محدودی را بین این­ دو تعریف نموده است و عمدتاً هم این روابط گونه­ ای نظارت از سوی قوه­ ی قضاییه بر اعمال رئیس­ جمهور است.

1. رسیدگی به دارایی رئیس ­جمهور
طبق قانون اساسی ایران دارایی­ رئیس­ جمهور، همسر و فرزندانش باید توسط رئیس قوه­ ی قضاییه قبل و بعد از خدمت رسیدگی شود تا بر خلاف حق افزایش نیافته باشد.
رسیدگی به دارایی باید در پایان هر دوره­ ی خدمت صورت گیرد. بنابراین مثلاً پس از خاتمه­ ی دوره­ چهارساله­ ریاست­ جمهوری باید این رسیدگی صورت گیرد هر چند مجدداً و بلافاصله برای یک دوره­ دیگر همان فرد به ریاست­ جمهوری انتخاب گردد. [2]
نتیجه­ رسیدگی رئیس قوه­ قضاییه هرگاه این باشد که افزایش دارایی برخلاف حق بوده و این افزایش مربوط به جرایم عادی مقامات مزبور است، باید مراتب را جهت تعقیب و رسیدگی به دادگستری ارجاع دهد. مستنداً به اصل 140 قانون اساسی که مرجع رسیدگی به اتهام رئیس­ جمهور، معاون رئیس­ جمهور و وزیران را در جرایم عادی دادگاه­های عمومی دادگستری قرار داده است در این مورد نیز دادگاه صلاحیت­دار دادگاه­های عمومی دادگستری است.[3]
تأکید قانون بر این است که اگر افزایش دارایی بین دو زمان شروع به خدمت و پایان آن به حق باشد تخلفی صورت نپذیرفته است.[4]

2. وزیر دادگستری
در سیستم قضایی جمهوری اسلامی ایران وزیر دادگستری اصولاً نقش چندانی در اداره­ی قوه­ قضاییه ندارد. تدوین کنندگان قانون اساسی برای احتراز از نفوذ قوه­ مجریه در قوه­ قضاییه و به خطر افتادن آن نقش محدودی را برای وزیر دادگستری که عضو کابینه است در نظر گرفتند. از مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی چنین بر می­ آید که ابتدا نظر بر این بوده است که قوه­ قضاییه وزیر دادگستری نداشته باشد. بلکه تمام امور دستگاه قضایی بوسیله­ شورای عالی قضایی سابق (که اکنون به جای آن رئیس قوه منصوب می­شود) اداره شود و شورای عالی قضایی از بین قضات دادگستری یک یا دو نفر را به عنوان رابط با دولت برای تنظیم بودجه و با قوه مقننه برای معرفی لوایح و دفاع از آنها تعیین کند که پس از بحث­های مختلف سرانجام به این نتیجه رسیدند که این رابط عنوان وزیر دادگستری داشته باشد[5] و برای این­که اموری اداری واجرایی دادگستری دست و پاگیر نشود و همچنین این دستگاه در کابینه نماینده­ ای داشته باشد، رئیس قوه­ قضاییه اشخاصی را که عمدتاً تخصص­ های حقوقی دارند به رئیس­ جمهور پیشنهاد می­­کند که یکی از آنها با صلاحدید رئیس‌جمهور به سمت وزیر دادگستری منصوب می­شود.[6]

3. دیوان عالی کشور
طبق اصل 140 قانون اساسی در ایران به اتهامات رئیس جمهور و وزرا هم در محاکم عمومی رسیدگی می­شود و ترتیب و مرجع خاصی برای رسیدگی به اتهامات آنها وجود ندارد.
البته قانون اساسی به محاکمه­ رئیس جمهور در دیوان عالی کشور به لحاظ تخلف از وظایف قانونی اشاره کرده است و ضمانت اجرای ثبوت تخلف وی از وظایف قانونی در دیوان کشور امکان عزل او از سوی رهبری است.[7]
ماده­ی 19 قانون «تعیین حدود، وظایف و اختیارات و مسؤولیت­های ریاست جمهوری اسلامی ایران» مصوب آبان ماه 1365، اشاره داشته که رسیدگی به اتهامات مربوط به تخلفات:
1. در رابطه با وظایف و اختیارات رئیس­ جمهور در صلاحیت دیوان عالی کشور است.
2. در جرایم عادی از طریق دادگاه­های عمومی دادگستری تهران و با اطلاع مجلس صورت می­گیرد.[8]



[1] . برای مثال در نظام­های پارلمانی مثل کشور انگلستان حاکمیت مردم از طریق انتخاب نمایندگان مجلس جریان می­یابد و و از سوی پارلمان به دستگاه­ها و سایر قوا، مثل قوه­ی مقننه منتقل می­شود، یعنی پارلمان نظارت اصلی را بر عهده دارد.
قاضی، ابوالفضل؛ بایسته­های حقوق اساسی، تهران، نشر میزان، شهریور 1386، چاپ بیست و هفتم، ص 176.

[2]. حسنی، حسن؛ مقامات عالی قوه­ی مجریه در قانون اساسی ایران و فرانسه و مطالعه­ی تطبیقی آنها، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، تابستان 1376، چاپ دوم.
ص 88.

[3] . همان، ص 89.

[4]. مدنی، سید جلال­الدین؛ حقوق اساسی و نهادهای سیاسی جمهوری اسلامی، تهران، نشر همراه، زمستان 1370، چاپ اول، ص 325 و 326.

[5]. مهر پور، حسین؛ مختصر حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، تهران، دادگستر، زمستان 1387، چاپ اول، ص 350.

[6]. طباطبایی مؤتمنی، منوچهر؛ حقوق اداری، تهران، انتشارات سمت، ، زمستان 1381، چاپ هشتم، ص 22.

[7]. همان، ص 407.

[8]. همان، ص 408.