PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تحلیل فیلم "عصر جمعه"



tania
02-11-2011, 03:17 PM
عزيزالله حاجي مشهدي



http://pnu-club.com/imported/mising.jpg



سایت منتقد: وجود نام" رخشان بني اعتماد" در مقام مشاور كارگردان و " فريد مصطفوي" به عنوان نويسنده ي فيلمنامه، به خودي خود تضمين مي كرد كه درونمايه ي فيلم" عصر جمعه" بايد در حوزه ي مضامين اجتماعي و بازسازي بخشي هرچند كوچك از درد و داغ هاي جامعه ي ما، قابل اعتناء به نظر برسد. در ضمن ، نبايد فراموش كرد كه وجود تهيه كنندگان فرهيخته يي چون "جهانگير كوثري" كه دست كم درهمين يك دهه ي اخير بانوعي دل به دريا زدن و خطركردن،در شرايط بسيار نامتعين وشكننده ي اوضاع اقتصادي سينماي ايران،براي چندين فيلم سينمايي ساخته شده توسط كارگردان هاي جوان سرمايه گذاري كرده است، نعمت بزرگي است كه حتي در بخش هاي دولتي يا وابسته به دولت نيز سابقه ندارد.



http://pnu-club.com/imported/2011/02/700.jpg

مونا زندي حقيقي، دانش آموخته ي رشته ي معماري داخلي از دانشگاه تهران،از اوايل دهه ي هفتاد كار خود را با عكاسي وكمي بعد به عنوان منشي صحنه ، دستيار كارگردان و برنامه ريز آغاز كرد ودر سال 1384 ، بعد از حدود ده سال حضور در درپشت صحنه ي سينماي حرفه يي واندوختن تجربه هاي ارزنده در حوزه ي فيلم كوتاه، "عصر جمعه " را ساخت.

اگرچه فيلم بر معضلي از معضلات اخلاقي واجتماعي ما تاكيد دارد كه شايد گذشت زمان نيز تغيير چنداني در ميزان تلخي و كراهت و زشتي آن به عنوان يك نابهنجاري اجتماعي ايجاد نكند، با اين همه از بعد اقتصاد سينما و مباحث مربوط به توليد فيلم ، بي ترديد عدم نمايش بهنگام چنين آثاري به دليل عدم بازگشت هزينه هاي توليد آن ها ، مي تواند براي تهيه كننده يا سرمايه گذاراين گونه آثار لطمات جبران ناپذيري وارد كند. تهيه كننده ي بخش خصوصي در چنين شرايطي حتما زيان خواهد كرد و اين مسئله مانندتوليد فيلم در مراكز دولتي ، تلويزيون ، كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، حوزه ي هنري و ... نيست كه اگر فيلمي هرگز به نمايش همگاني هم در نيايد ، يا در صورت به نمايش در آمدن، فروش آن چنان پايين باشد كه به قول ظريفي ، حتي هزينه هاي تهيه ي اعلان هاي سر در سينما ها را نيز جبران نكند ، آب از آب تكان نخورد.


http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

مونا زندي در عصر جمعه از يك معضل اخلاقي و از راز مگوي اجتماعي ، كه به دليل قرار گرفتن در حيطه ي تابوهاي اجتماعي ، نزديك شدن به آ ن كار چندان آ ساني نيست ، سخن به به ميان آورده است كه دختري جوان وآسيب ديده را از زادگاهش به دنياي ديگري پرتاب مي كند و علاوه بر آسيب جسمي ، روح اورا نيز به آسيب و صدمه يي بزرگ وجبران ناپذير دچار مي سازد.

درجامعه ي ما يكي از شيوه هاي رايج به هنگام رويارويي با دشواري ها و نابهنجاري هاي اجتماعي و اخلاقي، استفاده از روش نادرست پاك كردن صورت مسئله به جاي حل آن است. پاك كردن صورت مسئله ، اگر چه در كوتاه مدت يا در يك نقطه ي جغرافيايي مشخصي، تنها به ظاهر، آن مشكل يا نابهنجاري رفتاري واخلاقي را از پيش چشم ما دور مي كند، اما هرگز به علاج قطعي آن درد يا ريشه كني آ ن معضل منجر نمي شود. درواقع استفاده از اين شيوه، به نوعي خود را به فراموشي خوش باورانه و ساده لوحانه زدن است كه كم ترين سودي به حال جامعه ندارد. درواقع بيش تر درحكم مسكني است كه مسئولان ودست اندركاران مديريت مسايل اجتماعي براي تسكين درد تجويز مي كنند كه درآن ، تضميني هم براي بازگشت دوباره ي درد وجود ندارد
.شايد تعليق پنج ساله ي چنين فيلمي نيز باتكيه بر چنين روحيه يي صورت پذيرفته است. درحالي كه با مطرح نكردن چنين معضلاتي، حتي يك نمونه ازاين دشواري هاي اخلاقي و اجتماعي نيز كم نمي شود. و چه بسا با بيان واقعيت ها ، با همه ي تلخي وتاسفبار بودن آ ن ها ،شايد بتوان با نوعي هشدار و آگاهي دادن به جامعه، از شمار آ ن ها كاست.

در فيلمنامه ي "عصر جمعه" با روايتي تلخ از زندگي سخت ودشوار دختري جوان به نام "سوگند" رو به رو مي شويم كه در پي تعرضي كه به او مي شود ، ناگزير به ترك خانه ي پدري و شهر و ديارش مي شود و بعد از چندين سال تحمل اقامت در كانون اصلاح و تربيت و تحمل عذاب ودربه دري، در حالي كه طعم تلخ ومرگ آور بي پناهي و تنهايي را با تمام وجودش چشيده است، به كمك يكي از زن هاي شاغل در كانون، دوره ي آموزش آرايشگري مي بيند تا بتواند گليم زندگي سختو تنهايي وتجرد خود و پسر نامشروع اش را از آب بيرون بكشد
رويا نونهالي " در نقش "شقايق"،كه پس از ورود به كانون اصلاح و تربيت تغيير نام داده و به
نام" سوگند" خود را به مسئولان كانون معرفي مي كند، به خوبي توانسته است از ايفاي نقش دشوار يك زن آسيب ديده ودردتنهايي كشيده، برآيد.

هانيه توسلي" در نقش "بنفشه" كه پس از سال ها به جست وجوي خواهر گمشده اش مي پردازد نيز حضور خوب وتاثيرگذاري دارد.درنهايت درمي يابيم كه سوگند ،آسيب ديده ي گرگي از نزديك ترين اعضاي حريم خانوادگي خود است! كسي كه به لحاظ شناسنامه يي ، به عنوان عموي او در شاخه يي ازشجره ي خانوادگي اش جاي مي گيردو همين واقعيت تلخ، زشتي وكراهت اين تعدي را صد چندان دردانگيز جلوه مي دهد!

"مهرداد صديقيان" نيز در نقش "اميد" ، پسري كه ناخواسته به عنوان كودكي نا مشروع به دنيايي پرتاب شده است كه نگهداري وتربيت او نيز براي يك زن تنهاو دردمند كار چندان آساني نيست، بازي قابل قبولي دارد. به نظر مي رسد كه حضور او در عصر جمعه به عنوان نوعي كشف استعداد تازه به حساب مي آيد كه بعد ها " كيومرث پوراحمد" ازهمين بازيگر مستعد وجوان در فيلم "اتوبوس شب" در كنار بازيگران پرتواني چون "محمدرضافروتن" و شادروان "خسرو شكيبايي" به خوبي بهره مي برد.

"عصرجمعه" به جز كمداشت هايي در زمينه ي صدابرداري (به ويژه در نماهاي باز) در جرگه ي فيلم هاي وزين و شاخص با ويژگي هاي فني مناسب و مطلوب قرار مي گيرد، چرا كه در فيلمبرداري حسين جعفريان و تدوين (سپيده عبد الوهاب) از امتيازهاي خوبي برخوردار است و به عنوان كار اول يك فيلمساز مستعد و متعهد، در كارنامه ي فيلمسازي وي نمره ي بالايي راثبت مي كند و موفقيت هاي جهاني اين فيلم نيز مويد همين نكته است.

"عصرجمعه" نمره ي قابل قبولي گرفته است، اميد كه در فيلم "شنبه يي كه گذشت " (توليد 1388) ساخته ي جديد مونا زندي نيز با اثرخلاقانه ي ديگري از اين فيلمساز جوان و خوشفكر رو به رو شويم.
انتهای مطلب/