PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مطالبي جالب و مهم پیرامون زمین شناسی ایران



Borna66
04-24-2009, 12:54 AM
توی این تاپیک میخوایم زمین شناسی ایران رو با كمك شما عزيزان بررسی کنیم
http://pnu-club.com/images/New-smile/N_aggressive%20%2817%29.gifشروع میکنیم ...
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

زمين شناسي عمومي و واحدهاي ساختاري ايران.
رخدادهاي زمين ساختي در ايران (تكامل ژئوديناميكي در ايران).
فلززايي در ايران.
http://www.pnu-club.com/imported/2008/10/2.gif اندازه این تصویر کوچک شده است ! برای مشاهده تصویر اصلی اینجا کلیک کنید . اندازه اصلی تصویر 660x373 و حجم آن 110 کیلوبایت میباشد.http://pnu-club.com/imported/2009/04/2216.jpg

پهنه هاي ساختاري اصلي خاورميانه
http://pnu-club.com/imported/2009/04/265.gif فصل اول: زمين شناسي عمومي و واحدهاي ساختاري ايران
1- مروري بر واحدهاي تكتونيكي در ايران
• معرفي زونها
• چينه شناسي
• ماگماتيسم و متامورفيسم
• جايگاه تكتونيكي
• كاني زايي
2- رخدادهاي زمين ساختي در ايران (تكامل ژئوديناميكي در ايران)
• پالئوتتيس
• نئوتتيس
فصل دوم: فلززايي در ايران
1- ادوار فلززايي در ايران
2- ايالتهاي فلززايي در ايران
3- حوزه ها يا ميادين فلززايي در ايران

Borna66
04-24-2009, 12:54 AM
فصل اول: زمين شناسي عمومي و واحدهاي ساختاري ايران:

1- مروري بر واحدهاي تكتونيكي اصلي در ايران
از پروتروزوئيك تاكنون تمامي مراحل زمين ساختي مربوط به چرخه ويلسون در ايران رخ داده و هم اكنون نيز غالب اين مراحل در حال تكوين مي باشند. از ريفت هاي درون قاره اي(نظير گسل ده شير) تا منطقه فرورانش(فرورانش بقاياي نئوتتيس به زير مكران) و مناطق برخورد قاره – قاره(برخورد صفحه عربستان با صفحه ايران زمين در امتداد گسل اصلي زاگرس). ‌در هر كدام از اين مراحل زمين ساختي محيط هاي ساختاري، ماگمايي، ‌دگرگوني و رسوبي خاصي بوجود آمده اند و در هر كدام از اين محيط ها كانسارهاي خاصي تشكيل گرديده اند.


http://pnu-club.com/imported/2009/04/2217.jpg

پهنه هاي رسوبي- ساختاري عمده ايران
http://pnu-club.com/imported/2009/04/265.gif تجزيه و تحليل متالوژني ايران مستقيما با ويژگي‌هاي زمين شناسي و زمين شناسي ساختماني ايران در ارتباط مي باشد لذا عمده ترين و اصلي ترين واحدهاي تكتونيكي ايران را كه به قرار زير است بطور مختصر توصيف نموده و سپس به بحث تكامل ژئوديناميكي ايران مي پردازيم.
تقسيم بندي كلي واحدهاي ساختاري ايران عبارت است از:

1- زاگرس
آ. دشت خوزستان
ب. زاگرس چين خورده
پ. منطقه رورانده زاگرس (زاگرس مرتفع)
2- سنندج – سيرجان
3- ايران مركزي
4- البرز – تالش
5- شرق ايران و رشته كوه‌هاي مكران
6- كپه داغ
7- بلوك لوت
8- كمان ماگمايي سهند – بزمان
9- افيوليت‌ها و سنگ‌هاي اولترامافيكي ايران

Borna66
04-24-2009, 12:55 AM
آ – دشت خوزستان :

اين دشت شامل بخش گسترده اي از دشت وسيع بين النهرين است و از نظر ساختاري جزيي از پلاتفرم عربي محسوب مي شود. از نظر ساختاري نسبتا ساده و تنها چين خوردگي هاي بسيار ملايم با روند شمالي – جنوبي كه از محور چين‌خوردگي كلي پلاتفرم عربي تبعيت مي كند در آن مشاهده مي شود. چاه‌هاي نفتي عمده در اين دشت قرار دارند و بررسي‌هاي ژئوفيزيكي نشان دهنده آن است كه سازندهاي دوران پالئوزوئيك در اين ناحيه وجود دارند.

ب – زاگرس چين‌خورده:

اين منطقه كه كوه‌هاي زاگرس را شامل مي‌شود در جنوب غربي ايران قرار دارد و در سمت شرق توسط گسل ميناب محدود مي شود. ساخت زمين شناسي آن ساده و ملايم و شامل مجموعه اي از تاقديس هاي نزديك و به هم فشرده با سطح محوري معمولا قائم و روند شمال‌غربي – جنوب‌شرقي است.

- چينه شناســــي:

رسوبات چين خورده اين منطقه بطور متناوب از سنگ آهك و دولوميت همراه با مارن و مارن‌هاي آهكي تشكيل شده است كه با چينه بندي كم و بيش ظريف مشخص‌اند.
منطقه چين خورده زاگرس از دوره ترياس پسين به بعد وضعي كاملا متفاوت از ساير قسمت‌هاي ايران داشته و حوضه اي با فرونشيني مداوم توام با رسوبگذاري را تشكيل مي داده است‌(ناوه زاگرس). ‌در اين حوضه ضخامت رسوبات دريايي بالغ بر چند هزار متر است كه بطور همشيب رسوبات پلاتفرم پالئوزوئيك را در ناحيه زاگرس مي پوشاند. ضخامت زياد رسوبات نمكدار كامبرين پيشين در شرق زاگرس كاملا مشابه شرق عربستان و شرق ايران مركزي است. بطور كلي رسوبات ضخيم زاگرس منحصرا در مراحل آخر كوهزايي پليو - پليستوسن چين خورده است و آنها را مي توان به سه قسمت تقسيم كرد:
http://www.pnu-club.com/imported/2008/10/2.gif اندازه این تصویر کوچک شده است ! برای مشاهده تصویر اصلی اینجا کلیک کنید . اندازه اصلی تصویر 660x651 و حجم آن 119 کیلوبایت میباشد.http://pnu-club.com/imported/2009/04/2218.jpg
http://pnu-club.com/imported/2009/04/265.gif آ – رسوبات تا اواخر ترياس با ويژگي‌هاي پلاتفرمي .
ب – رسوبات اواخر ترياس تا ميوسن از نوع رسوبات زمين ناوديسي.
پ – رسوبات كنگلومرايي همزمان يا بعد از كوهزايي آلپي پسين مربوط به زمان پليو - پليستوسن.
در رسوبات كولابي كامبرين پيشين، ژوراسيك و ميوسن، چين‌هاي ناهماهنگ متعددي تشكيل شده و گنبدهاي نمكي كامبرين در غرب چين‌خوردگي زاگرس تغييرات مختصري در سيستم كلي چين خوردگي ايجاد كرده‌اند.
در جنوب زاگرس رشته ارتفاعات تپه ماهوري به سن آلپي كه ذخاير بزرگ نفتي را در بر دارند تا قسمتي از منطقه ساحلي خليج فارس گسترش مي يابند. اين تپه ها بيشتر از رسوبات ميوسن بالايي و پليوسن تشكيل شده اند.
ماگماتيسم و متامورفيسم:
فعاليت‌هاي آتشفشاني در منطقه چين خورده زاگرس وجود ندارد فقط در گنبدهاي نمكي آثاري از سنگهاي نفوذي از قبيل دياباز و ريوليت مشاهده شده است كه سن آنها را به اواخر پركامبرين نسبت مي دهند. از نظر فعاليت‌هاي دگرگوني نيز به جز قطعاتي از سنگهاي دگرگوني كه در گنبد هاي نمكي ديده شده است رخنمون ديگري وجود ندارد.
جايگاه تكتونيكـــــي:
افتخارنژاد(1359) بر آنست كه بخش چين خورده زاگرس همراه با بخشي از آذربايجان كه از دوره سيلورين تا پرمين در آن رسوبگذاري صورت نگرفته احتمالا بخشي از پلاتفرم بالا آمده پالئوزوئيك ايران را تشكيل داده است. ‌از زمان پرمين تا اواخر ترياس حوضه رسوبي كم عمقي اين منطقه را در بر داشته و رسوبات تخريبي، ‌كربناتي و رخساره هاي محلي مركب از شيل و رسوبات تبخيري در آن بوجود آمده است. ‌از اواخر ترياس به بعد اين ناحيه به يك ناوه عميق تبديل شده است. به نظر مي رسد زاگرس قسمت حاشيه اي و پرتحرك صفحه عربي بوده و در مراحل انتهايي رسوبگذاري در اين حوضه زمين ناوديسي در اثر تغييرات تدريجي امتداد نيروهاي فشارشي، محور چين خوردگي به سمت جنوب غرب متمايل شده است.
كاني زايــــــي: اگر چه شماري ذخاير فلزي مس و سرب و روي را در اين كمربنــــد شناسايي شده ولي مهمترين ذخايرمعدني غير فلزي موجود در آن عبارت است از:
ذخايري همچون بوكسيت، فسفات رسوبي، سلستين، بيتومين، سنگ گچ، دولوميت و سنگ‌هاي آهكي با درجه خلوص بالا، سنگ نمك، ‌پتاس و خاك سرخ.

Borna66
04-24-2009, 12:55 AM
پ – منطقه رورانده زاگرس:

در اين منطقه، سنگ‌هاي مزوزوئيك به طرف جنوب غربي رانده شده و با ساختارهاي فلسي روي بخش هاي فوقاني سنگهاي مزوزوئيك و سنگهاي سنوزوئيك قرار گرفته است. روراندگي زاگرس با امتداد مستقيم و شمال غربي – جنوب شرقي نشانگر يك شكستگي بسيار عميق و قديمي است كه مرز پلاتفرم عربي وايران زمين را مشخص مي كند.

چينه شناســـــــي :

بهترين بيرون‌زدگيهاي پالئوزوئيك مرتفع را مي توان در كوه گهكم، فراغون، زرد كوه و كوه دنا مشاهده كرد.
سيلورين با رخساره شيلهاي تيره رنگ در كوه گهكم و شمال فراغون، زرد كوه و كوه دنا قابل مشاهده است.
سيلورين با رخساره شيلهاي تيره رنگ در كوه گهكم و شمال فراغون مشخص مي شود و واحدهاي چينه شناسي ديگر پالئوزوئيك (باروت، زاگون، لالون و ميلا) و سنگهاي اوردويسين در زردكوه دنا گسترش دارند. از دوره پرمين به بعد شرايط رسوبي، به منطقه چين خورده زاگرس شباهت زيادي پيدا مي كند.
http://www.pnu-club.com/imported/2008/10/2.gif اندازه این تصویر کوچک شده است ! برای مشاهده تصویر اصلی اینجا کلیک کنید . اندازه اصلی تصویر 650x847 و حجم آن 91 کیلوبایت میباشد.http://pnu-club.com/imported/2009/04/2219.jpg
نقشه زمين شناسي ايران http://pnu-club.com/imported/2009/04/265.gif وجود سنگهاي اولترابازيك و افيوليت همراه با راديولاريت ها كه در نواحي كرمانشاه و نيريز از گسترش زيادي برخوردارند از ويژگيهاي منطقه رورانده زاگرس است و آن را از منطقه چين خورده زاگرس متمايز مي نمايد. همچنين يك نبود چينه‌شناسي قبل از ماستريشتين، ‌در كرتاسه بالايي از ويژگيهاي زاگرس مرتفع بشمار مي آيد و تاكنون در زاگرس چين خورده گزارش نشده است.

ماگماتيسم و متامورفيسم:

زاگرس مرتفع از نظر فعاليتهاي ماگمايي و دگرگوني با زاگرس چين خورده تفاوتهايي دارد. بطوريكه وجود فعاليتهاي آتشفشاني زير دريايي در دوران مزوزوئيك همراه با مجموعه هاي افيوليتي نيريز و كرمانشاه نشاندهنده فعاليتهاي شديد ماگمايي در اين منطقه است.

جايگاه تكتونيكي:

روراندگي زاگرس با امتداد شمالي – جنوبي و شمال غربي – جنوب شرقي نشانگر يك شكستگي بسيار قديمي است كه مرز پلاتفرم عربي وايراني را مشخص مي كند. اولين بار در شروع كامبرين عوامل اين شكستگي فعال بوده اند. فعاليت دوباره زمين ساختي در ترياس بالايي – لياس همزمان با تشكيل نئوتتيس اتفاق افتاده و شرايط اين حوضه را تغيير داده است.
بطور كلي براي بخش رورانده زاگرس مي توان چهار مرحله در نظر گرفت:
• تا اواخر ترياس بخشي از پلاتفرم ايران زمين بوده است.
• در ژوراسيك به صورت ناوه عميقي بوده و رسوبات دريايي راديولاريتي در آن انباشته شده است.
• فازهاي جوان آلپي اين بخش را به شدت تحت تاثير قرار داده اند.
• فعاليتهاي آتشفشاني زيردريايي در دوران مزوزوئيك در بخشهايي از آن رخ داده است(مانند نواحي نيريز)
__________________

Borna66
04-24-2009, 12:55 AM
زون كپه داغ:

يكي ديگر از واحدهاي زمين شناسي كه نسبت به ساير نقاط ايران زمين داراي ويژگيهاي ساختاري متفاوتي است در منتهي‌اليه شمال شرق ايران قرار دارد. از نظر زمين شناسي ميان اين زون و البرز تفاوت فاحشي مشاهده مي شود.

چينه شناسي:

از دوره لياس تا اوايل اليگوسن درياي كم ژرفايي در اين قسمت از ايران زمين وجود داشته است. ضخامت رسوبات ممتد دريايي در اين حوضه به 6000 متر مي رسد و رسوبات ژوراسيك تا اليگوسن بطور همشيب روي يكديگر قرار گرفته اند. رسوبات دريايي تا اواخر كرتاسه بالايي ادامه داشته؛ فقط جنبشهاي ملايم خشكي زايي در اواخر ژوراسيك و اوايل كرتاسه رخ داده است.
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2220.jpg
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2221.jpg
http://pnu-club.com/imported/2009/04/265.gif در رسوب‌گذاري اين حوضه به خصوص در قسمتهاي عميق هيچ گاه وقفه قابل ملاحظه‌اي مشاهده نشده است. رديف چينه‌شناسي آن از قديم به جديد سازندهاي كشف رود، چمن بيد، مزدوران، شوري چه، ‌تيرگان، سرچشمه، سنگان، آتامير، آب دراز، آب تلخ، نيزار، كلات، ‌پسته ليق، چهل كمان و خانگيران را در بر دارد و قدمتي از ژوراسيك زيرين تا نئوژن دارد. ‌واحدهاي ژوراسيك بالايي ناحيه(سازند مزدوران) مهمترين منشاء هيدروكربورهاي گازي اين ناحيه مي‌باشند. در پالئوسن به علت پسروي دريا، قسمت عمده ناحيه از آب خارج شده ‌اما چين‌خوردگي محسوسي مشاهده نمي شود. يك نشست ناحيه اي موجب پيشروي دوباره درياي ائوسن در ناحيه كپه داغ شده است.

ماگماتيسم و متامورفيسم:

تنها رسوبات دونين در اين ناحيه دگرگوني خفيفي را متحمل شده و احتمالا اين دگرگوني به فاز هرسي نيز تعلق دارد، زيرا رسوبات ترياس اين ناحيه فاقد دگرگوني است. از ويژگيهاي اصلي اين زون نبود فعاليتهاي ماگمايي در طول پيدايش و استمرار اين حوضه رسوبي است. با اين وجود در مرز جنوبي كپه داغ فوران بازالتي كواترنر نيز گزارش شده كه به فاز زمين‌ساختي اواخر پليوسن نسبت داده شده است.

جايگاه تكتونيكي:

كپه داغ در ايران بيانگر شمالي‌ترين آثار كوهزايي آلپي است كه از شمال آغاز و در فلات توران در آسياي مركزي پايان مي‌يابد. چين خوردگي اين ناحيه شباهت زيادي به زاگرس داشته و از چينهاي نامتقارني تشكيل مي شود كه مانند زاگرس از آخرين جنبشهاي كوهزايي آلپ نتيجه شده‌اند. ‌روند كلي اين چين ها شمال‌غربي – جنوب‌شرقي است.

كاني زايــــــي:

اين زون بعنوان يكي از مهمترين منابع در بردارنده ذخاير گاز ايران، خاورميانه و جهان بشمار مي رود. بجز ذخاير ذغالسنگ هيچگونه ذخيره قابل ملاحظه اي از مواد معدني فلزي و غير فلزي ديگر در آن شناخته نشده است؛ تنها آثاري از جيوه در حاشيه شمالي آن و وجود طلا همراه با پيريت همزمان با رسوبگذاري در سازند چمن بيد گزارش شده است. ضمن اينكه اكتشاف براي شناخت مواد معدني اعم از فلزي و غير فلزي كه احتمالا با واحدهاي رسوبي نهشته شده‌اند انجام نشده است.

Borna66
04-24-2009, 12:56 AM
شرق ايران و رشته كوه‌هاي مكران:

يك واحد تكتونيكي – متالوژنيكي بسيار بزرگ، پهنه وسيعي را در بخش شرقي ايران پديد آورده است كه از سمت باختر به بلوك لوت(زير مجموعه خاوري ايران مركزي) و از سمت خاور به بلوك هيلمند محدود و محصور شده است. بخش خاوري اين واحد تكتونيكي با روندي شمالي – جنوبي با مرزهاي افغانستان و پاكستان و بخش جنوبي آن با روندي خاوري – باختري با درياي عمان مجـــاور مي شود. قوس ولكانو - پلوتونيكي اروميه – دختر كه از منتهي اليه بخش شمال باختري ايران بسمت جنوب خاور گسترش دارد ادامه آن را در محل كوههاي بزمان قطع و اين واحد زمين ساختي با ويژگيهاي پوسته اقيانوسي نمايان مي شود. ‌اين منطقه يكي از مهم ترين بخش هاي نئوتتيس به حساب مي آيد كه مراحل تكوين را از پوسته اقيانوسي تا قاره اي گذرانده است. بر اساس ويژگيهاي زمين شناسي و متالوژني، ‌اين منطقه را مي توان به كمربندهاي مكران، بلوك لوت و هيلمند و زون گسله برشي بيرجند – ايرانشهر تقسيم كرد.


http://pnu-club.com/imported/2009/04/2222.jpg


نقشه زمين شناسي ايران http://pnu-club.com/imported/2009/04/265.gif چينه شناسي‌(استراتيگرافي):

در حوضه رسوبي شرق ايران و مكران، سازند قديمي‌تر از كرتاسه به جز در مجاورت بلوك لوت مشاهده نشده است. در مجاورت بلوك لوت و شرق ايران رسوبات كرتاسه بالايي رخساره عميق دريايي دارند. اين رسوبات با مواد آتشفشاني آندزيتي و بازالتي زيردريايي با سنگهاي آذرين اولترامافيك به هم آميخته و بصورت آميزه رنگين ديده مي شود كه گاهي نيز دگرگوني در آن مشاهده مي شود. در اين نواحي رسوبات ائوسن با دگرشيبي مشخص رسوبات كرتاسه را پوشانده است؛ ولي به طرف غرب و همچنين در منطقه مكران رسوبات كرتاسه، پالئوسن و ائوسن رخساره يكنواخت آواري دارند كه مرز مشخصي بين آنها وجود ندارد.

رشته كوههاي مكران و حوضه فرونشيني جازموريان:

منطقه مكـــــران را مي توان به دو منطقه مكران جنوبي و شمالي تقسيم نمود كه در بين اين دو يك برجستگي قاره اي بطول 250 كيلومتر وجود دارد. ‌مكران شمالي يك منطقه افيوليتي است كه در فاصله زماني ژوراسيك بالايي تا كرتاسه بالايي تشكل شده است.
بلوك هيلمند هسته اي از سيستم چين خورده پركامبرين، رسوبات پوشش از پالئوزوئيك تا كرتاسه و توده هاي گرانيتي به سن كرتاسه – پالئوسن دارد. بخش چين خورده فراه رود از رسوبات تخريبي دانه ريز و سري هاي فليش كربنيفر تا كرتاسه زيرين(حدود 10000 متر) ‌و نفوذي هاي گرانيتي كرتاسه – پالئوژن تشكيل شده است. كمپلكس ماگمايي بزمان در جنوب اين بلوك از نوع گرانيتوئيدي زون‌بندي شده است كه از ملاديوريت تا گرانيت قليايي تغيير مي كند.

Borna66
04-24-2009, 12:56 AM
زون درزه سيستان(زون ايرانشهر – بيرجند):

اين منطقه در شرق بلوك لوت واقع شده و از جنوب شرق به رشته كوههاي مكران مي پيوندد. اين مجموعه متشكل از مجموعه واحدهاي آميزه رنگي، افيوليتي، فليش، سنگ آهك و ماسه سنگ است كه تحت عنوان كمپلكس هاي نه، رتوك، حوضه سفيدابه و گروه چشمه استاد نامگذاري شده است.

ماگماتيسم و متامورفيسم:

فعاليتهاي آتشفشاني جوان در منطقه شرق ايران زمين و مكران وجود دارد. بعنوان مثال آتشفشان تفتان هنوز فعال است و گازهاي گوگردي زيادي از آن خارج مي شود. همچنين در شمال نهبندان بازالتهاي جوان پهنه وسيعي را مي پوشاند. در اطراف زاهدان گرانيتهاي اوايل سنوزوئيك رسوبات كرتاسه را دگرگون كرده است. دگرگوني ناحيه اي سنگ هاي كربناته – آواري قديمي(پركامبرين – پالئوزوئيك) و نهشته هاي آواري ترياس – ژوراسيك در مناطق ده سلم و شمال شاه كوه نشاندهنده مرز اين زون با بلوك مقاوم لوت بوده كه تحت تاُثير توده نفوذي گرانيتوئيدي شاه كوه شدت آن بيشتر شده است.


http://pnu-club.com/imported/2009/04/2223.jpg

پهنه هاي رسوبي- ساختاري عمده http://pnu-club.com/imported/2009/04/265.gif جايگاه تكتونيكي:

تكوين و شكل گيري اين ناحيه متفاوت از ساير بخشهاي كشور صورت گرفته است. پوسته قاره اي پان آفريكن احتمالا بخشهايي از بلوك هاي لوت و هيرمند را مي سازد كه تحت تاثير رخداد كيمري آغازي و پسين متحمل ماگماتيسم گرانيتي و دگرگوني شده است. ماگماتيسم گرانيتي مي تواند معلول فرورانش آغازي پوسته اقيانوسي نئوتتيس باشد كه با مظاهري از گرانيتي شدن كرتاسه - پالئوسن، پي سنگ قاره اي را مي سازد. فرورانش و بسته شدن نئوتتيس، با باز شدن اقيانوس هند، حركت صفحه هند به شمال و شمال شرق از جمله عوامل مهمي هستند كه موجب ايجاد گسله ترانسفورمال زون سيستان، گردش بلوك لوت، فعاليت ماگمايي بصورت پورفيرهاي قليايي و نيمه قليايي در زون سيستان از يك طرف و توسعه دو روند ماگماتيسم حاشيه اي قاره اي بالغ با كاني سازي مس پورفيري از سوي ديگر شده است. فرورانش پوسته اقيانوسي(درياي عمان) زير مجموعه نئوتتيس و بلوكهاي لوت و هيلمند موجب ولكانيسم تفتان – بزمان شده است.

Borna66
04-24-2009, 12:56 AM
بلوك لــــوت:

بلوك لوت سرزميني است كشيده با روند شمالي – جنوبي كه از فرورفتگي جازموريان در جنوب تا گناباد در شمال به طول بيش از 800 كيلومتر و عرض متوسط 250-200 كيلومتر ادامه دارد. مرز شرقي منطقه لوت گسل نهبندان و مرز غربي آن را گسل ناي بند تشكيل مي‌دهد. اين منطقه ساختاري، در شمال توسط گسل بزرگ كوير(درونه) و در جنوب نيز بوسيله فرورفتگي جازموريان محــدود مي شود. در قسمت شمال بوسيله كوههاي شتري به دو قسمت كاملاً مشخص تفكيك شده است و به احتمال قوي كوه‌هاي شتري در امتداد منطقه زميـــن ساخت پركامبرين قرار دارد كه امتداد آن با يك جهت شناخته شده قديمي در عمان تحت عنوان Oman trend مطابقت دارد.
آغاز پيدايش كوههاي شتري در ترياس بالا – لياس بوده كه بالا آمده و ‌در نتيجه بلوك طبس در غرب و دنباله بلوك اصلي لوت در شرق آن ايجاد شده است.

چينه شناســــــي:

در بلوك اصلي لوت از دوران پالئوزوئيك فقط سنگ آهك‌هاي پرمين در بعضي نقاط بيرون زدگي دارند و سنگهاي رسوبي مربوط به رسوبات كم عمق و تخريبي دوران مزوزوئيك(سازندهاي شيرگشت، پادها، سردر، ‌جمال، شتري و ...) نيز به مقدار كم در اين بلوك يافت مي شود و سطح آن از رسوبات خشكي نئوژن – كواترنري پوشيده شده است. ولي در غرب آن در بلوك طبس حوضه رسوبي ترياس تا كرتاسه تشكيل شده كه ضخامت رسوبات آن به 6000 متر مي رسد. ‌در شرق كوههاي شتري ضخامت رسوبات مزوزوئيك چندان زياد نيست؛ در صورتي كه ضخامت رسوبات آتشفشاني سنوزوئيك به بيش از 2000 تا 3000 متر مي رسد.

http://pnu-club.com/imported/2009/04/265.gif ماگماتيسم و متامورفيسم:

در شرق لوت بقايايي از يك اقيانوس كه بين لوت و افغانستان قرار داشته مشاهده مي شود كه فرورانش پوسته اقيانوسي در اين منطقه همراه با تشكيل رخساره شيست آبي و سنگهاي كالك آلكالن بصورت آندزيت – ريوداسيت انجام شده است. همچنين فعاليتهاي آتشفشاني جوان با تركيب بازالتي در حاشيه شرقي بلوك لوت اهميت زيادي دارند. تحت تاثير فاز تكتونيكي كيمرين پيشين دگرگوني شديد در ناحيه ده سلم – چاه داشي ملاحظه مي شود كه به نام كمپلكس دگرگوني ده سلم شناخته مي شود. اين كمپلكس دگرگوني شامل سازندهاي رسوبي سردر و جمال است كه تا حد رخساره آمفيبوليت دگرگون شده اند. در طول زمان ژوراسيك مياني و تحت تاُثير فاز كميرين پسين موجب بروز دگرگوني ناحيه اي ضعيف و فعاليت ماگماتيسم گسترده اي در اين ناحيه شده است.‌ توده هاي گرانيتي، گرانوديوريتي سرخ كوه، ‌شاهكوه، كوه بيدمشك ‌و باتوليت گرانيتي بزمان از جمله مظاهر اين ماگماتيسم مي باشد. در طي فاز زمين ساختي لاراميد توده هاي نفوذي همانند گاز و بجستان در منطقه طبس جايگزين شده است و سبب فعاليت آتشفشاني و دگرگوني هاي خفيف در آميزه‌هاي رنگين گرديده است. طي فاز زمين ساختي پيرنه سنگهاي آتشفشاني كه بطورعمده داراي تركيب حد واسط با ماهيت شوشونيتي هستند يافت مي شوند . همچنين توده هاي پراكنده اي از جنس گرانيت، گرانوديوريت و ديوريت(همانند ده سلم كودكان، خور و ...) در قسمتهاي مختلف لوت ظاهر شده اند. طي فاز تكتونيكي آتيكان زمينه براي فورانهاي آتشفشاني در نقاط مختلف لوت از جمله بزمان طي زمان كواترنر فراهم آمده است.

كاني زايــــــي:

انواع ذخاير كروميت و كانسارهاي باارزش آزبست و منيزيت در افيوليت‌هاي منطقه شناسايي گرديده و با جايگزيني توده‌هاي نفوذي از قبيل گاز و سرخ كوه و شاهكوه و ... كاني زايي مس پورفيري و مس از نوع پراكنده و كانه زايي قلع – تنگستن و توريم- مس و طلا گزارش شده است. سنگهاي آتشفشاني مربوط به فاز زمين ساختي پيرنه اي در داخل شكستگي هاي خود كانسارهاي رگه اي با اهميتي چون قلعه چاه (Sb – Pb – Zn) سه چنگي - حوض رئيس (Pb-Zn-Cu) چاه نقره (Pb-Zn) و قلعه زري (Cu-Pb-Zn-Ag-Au) را جاي داده اند.

Borna66
04-24-2009, 12:56 AM
ايران مركزي :

ايران مركزي به شكل مثلثي است كه از شرق به بلوك لوت، از شمال به رشته كوههاي البرز و از جنوب به منطقه سنندج – سيرجان محدود مي شود. آذربايجان در شمال شرق ايران مركزي قرار گرفته است. اين واحد زمين ساختي پيكره اصلي و مياني فلات ايران را پديد آورده و فزون بر اينكه خود بعنوان يك واحد ساختاري عمده بشمار مي آيد در بردارنده شماري زير مجموعه ساختاري از نظر تكتونيكي و متالوژني است.‌ از اينرو با توجه به تنوع واحدهاي تكتونيكي، سنگ شناسي و سرگذشتي كه از پركامبرين تا عهد حاضر بطور تقريباً مستمر گذرانده اســــــت مي توان شاهد فرآيندهاي مختلف متالوژني و در نتيجه كاني‌سازيهاي گوناگون در مقياس هاي مختلف باشيم. رديف بسيار ضخيمي از سنگهاي دگرگوني، ‌رسوبي، ولكانيكي و رخساره هاي گوناگون سنگهاي آذرين دروني از پركامبرين تا عهد حاضر در اين فلات پهناور نمايان شده است.

چينه شناسي :

در تمام مدت دوران پالئوزوئيك اين منطقه وضعي مشابه با ساير قسمتهاي ايران داشته است، بطوري كه يك حالت پلاتفرمي در آن حكمفرما بوده و كوير بزرگ و فرورفتگي ايران مركزي احتمالاً حوضه وسيع كم عمقي را تشكيل مي داده است. پس از رسوبگذاري پرمين مياني يك دوره فرسايش طولاني بر ايران چيره گشته كه حاصل آن نهشت رسوبات آواري و قرمز رنگ در زمان ترياس زيرين(سازند سرخ شيل) بوده و در دوران مزوزوئيك و همچنين در سنوزوئيك، ايران مركزي از نظر زمين ساختي منطقه پرتحركي بوده است، چنانكه علاوه بر چندين دگرشيبي كاملاً مشخص، فعاليت ماگمايي بصورت سنگهاي آتشفشاني و توده هاي گرانيتي نفوذي نيز در آن ديده مي شود.

جايگاه تكتونيكي :

به نظر اشتوكلين چين خوردگي اصلي ايران مركزي با فاز كوهزايي آلپي در ارتباط است؛ به طوري كه پنج فاز اصلي چين خوردگي آلپ در ترياس – لياس، اوايل كرتاسه، اواسط و اواخر دوران سنوزوئيك در اين منطقه مشاهده شده است. روند عمومي چين خوردگي ها يكنواخت نيست، بلكه در شمال روند شرقي – غربي دارد. ‌در شرق به موازات بلوك لوت (شمالي – جنوبي) و در جنوب غربي به موازات منطقه سنندج – سيرجان(شمال غرب – جنوب شرق) است. بخش مياني ايران مركزي را شكستگيهاي متعدد با جهات مختلف بصورت مشبك در آورده و قطعات شكسته نسبت به هم حركاتي داشته‌اند و در نتيجه بالا آمدگيها و فرورفتگيها، حوضه متفاوتي بوجود آمده است.
http://pnu-club.com/imported/2009/04/265.gif كاني زايي :

ذخاير آهن، مس، سرب و روي، طلا، منگنز(تيپ هاي رگه اي و لايه اي)، آنتيموان، كروميت، فسفات(تيپ‌هاي آذرين و رسوبي)، عناصر كمياب، بر، سولفات سديم، پتاس، ذغال سنگ، باريت، زئوليت، سيليس، بنتونيت، فلوريت، نمك، گچ، ‌سلستين، ‌انواع سنگهاي تزئيني و دولوميت از عمده ذخاير قابل ملاحظه اي هستند كه در اين واحد زمين ساختي در اندازه و ابعاد مختلف شناخته شده و در حال حاضر اكثراً در دست استخراج و بهره برداري مي باشند.

مهمترين ذخاير آهن(عمدتاً تيپ ماگمايي) سرب و روي با سنگ ميزبان كربناته، ذخاير سرب و روي تيپ استراتيفورم، منگنز، ‌فسفات آذرين بهمراه عناصر كمياب در ايالت متالوژني منطقه بافق، ذغالسنگ و رسهاي نسوز با ذخاير قابل ملاحظه در ايالت متالوژني طبس، انواع ذخاير مس و سرب و روي، طلا و قلع و تنگستن، كانيهاي خانواده سيليمانيت در ايالت متالوژني طبس‚ انواع ذخاير مس و سرب و روي، طلا، قلع و تنگستن، ‌كانيهاي خانواده سيلمانيت در ايالت متالوژني بلوك لوت، كروميت، بر، مس، زئوليت، طلا، آنتيموان، منگنز در ايالت متالوژني منطقه كاشمر – سبزوار در مقياسهاي اقتصادي و داشتن قابليت كار، ذخاير قابل ملاحظه اي را پديد آورده اند. معادن سنگ آهن(چغارت، ‌چادر ملو و ...)، فسفات آذرين بهمراه عناصر نادر خاكي (اسفوردي، گزستان)، منگنز، سرب و روي(كوشك، مهدي آباد و نخلك) در منطقه بافق ذخاير ذغالسنگ و نسوزهاي منطقه طبس، ذخاير منگنز منطقه انارك، معدن مس طلا دار قلعه زري، سرب و روي سه چنگي، كانيهاي خانواده سيليمانيت منطقه ده سلم و سرتل، از جمله اين ذخاير هستند.

Borna66
04-24-2009, 12:56 AM
زون سنندج – سيرجان:

اين زون در جنوب و جنوب باختري ايران مركزي و شمال خاوري زون زاگرس قرار گرفته است. در شمال و شمال باختري، ‌توسط فروافتادگي‌هايي مانند درياچه اروميه، توزلوگل، گاوخوني و گسلهايي مانند گسل شهر بابك و گسل آباده از ايران مركزي و در جنوب باختري توسط راندگي اصلي زاگرس، از زاگرس جدا مي شود. از ويژگيهاي شاخص اين زون وجود حجم‌هاي سترگ سنگهاي ماگمايي و دگرگوني با سن پالئوزوئيك و به ويژه مزوزوئيك است.

چينه شناسي :
سنگهاي قديمي اين ناحيه عبارت از سنگهاي دگرگوني با رخساره آمفيبوليت، ‌گنيس، كيانيت، آمفيبوليت شيست و مرمر به سن پركامبرين. ولي ممكن است بخش بالايي اين رخساره ها تا پالئوزوئيك پيشين نيز ادامه داشته باشد. ‌رسوبات بعد از پرمين در اين منطقه كم و بيش به رسوبات ايران مركزي شبيه هستند ولي در پرمين سنگهاي شيلي بيشتر است و همراه آنها سنگهاي آتشفشاني نيز تشكيــــل شده اند.

ماگماتيسم و متامورفيسم :

بطور كلي آثار فعاليتهاي ماگمايي را در اين منطقه مي توان به صورت زير خلاصه كرد:
1- گرانيت ناحيه حاجي آباد كرمان قبل از لياس.
2- توده هاي نفوذي اسيدي نواحي حاجي آباد – سيرجان، بروجرد و همدان كه اغلب به صورت گرانيت و ديوريت هستند و به شكل باتوليتهاي كوچك و بزرگ ديده مي شوند.
3- گرانيت نواحي ده سر(جنوب شرقي كوشك) و گابروي ناحيه اسفندقه كه در مجموع به ترياس نسبت داده مي شود.
4- گرانيت و ديوريت ها به فاز كوهزايي و چين خوردگي لاراميد مربوط است كه به حالت باتوليت و غيره تشكيل شده اند، مانند باتوليت الوند و نواحي مجاور چون بروجرد، ‌اليگودرز و نوحي جنوبي سيرجان.
فعاليتهاي آتشفشاني اغلب در زمانهي قبل از سنوزوئيك رخ داده اند و نواحي مختلفي از اين منطقه را در بر مي گيرند، براي مثال سنگهاي آتشفشاني بازيك كه به سيلورين – دونين مربوط است از ناحيه حاجي آباد گزارش شده و همچنين در حاجي آباد، اقليد، گلپايگان ومريوان سنگهاي بازيك و اسيدي پرمين ديده شده است.
http://pnu-club.com/imported/2009/04/265.gif در دوره ژوراسيك سنگهاي آتشفشاني بازيك از نواحي اسفندقه، اقليد و توف از نواحي گلپايگان گزارش شده است. سنگهاي آتشفشاني بازيك كرتاسه در نواحي حاجي آباد، گلپايگان و سنندج گسترش زيادي دارند، ولي در ائوسن و اليگوسن اين سنگ‌ها به مقدار جزيي در ناحيه اسفندقه و حاجي آباد مشاهده مي شود. از نظر فعاليتهاي دگرگوني، منطقه سنندج - سيرجان بسيار فعال بوده است و سنگهاي دگرگوني بطور فراوان در برونزدگيهاي نواحي اسفندقه، حاجي آباد، اقليد، آباده، اصفهان، گلپايگان، ‌اليگودرز، همدان و مريوان وجود دارد.
با توجه به فعاليتهاي كوهزايي پديده هاي دگرگوني موجود در منطقه سنندج – سيرجان را مي توان به صورت زير خلاصه كرد:
1- دگرگوني آسينيتيك(كاتانگايي): كه از رخساره هاي آمفيبوليت تشكيل شده است كه تنها در نواحي اسفندقه – گلپايگان ديده مي شود.
2- دگرگوني كالدونين: با رخساره هاي شيست سبز تا بالاي آمفيبوليت كه در نواحي اسفندقه – اقليد وجود دارد.
3- دگرگوني مربوط به فاز كيمرين پيشين كه با رخساره شيست سبز مشخص شده و با فعاليت ماگمايي همراه بوده است.
4- دگرگوني لاراميدي داراي رخساره هاي بالاي شيست سبز كه بيشتر در نواحي گلپايگان، همدان و سنندج گسترش دارد. در همين فاز دگرگوني، فشار زياد سبب شده است در سنگهاي آميزه رنگين دگرگوني رخ دهد و گلوكوفان شيست به وجود آيد.
بطور كلي مي توان گفت كه منطقه سنندج – سيرجان كمربندي از سازندهاي دگرگوني تشكيل شده است كه اصولاً در ترياس پاياني(فاز كوهزايي سيمري پيشين) شكل گرفته اند.

كاني زايـــي :

ذخاير آهن گل كهر سيرجان و هم چنين همدان – قروه (تيپ منيتيت)، ‌ذخاير طلاي تيپ هاي موته، زرشوران و آق دره ذخاير سرب و روي در سنگهاي كربناته، ‌ذخاير مس تيپ استراتيفورم، ‌ذخاير تيتانومنيتيت، ‌كانيهاي آلومينوسليكاتي‌(كانيهاي گروه سيليمانيت)، سيليس و ذخاير سنگهاي تزئيني(مرمر) از عمده ذخايري هستند كه در حال حاضر استخراج و در پاره اي موارد در دست فرآوري مي باشند. علاوه بر ذخاير معدني فوق الذكر اين كمربند محل بسيار مناسب براي اكتشاف ذخاير قلع و تنگستن، تيپ هاي گوناگون ذخاير طلا، موليبدن، قلع و طلاي تيپ پورفيري، كبالت، ذخاير آهن تيپ گل گهر، ذخاير طلاي آبرفتي، مونازيت، آنتيموان و انواع سنگهاي تزئيني(گرانيتها و مرمرها) مي باشد.

Borna66
04-24-2009, 12:58 AM
- كمان ولكانو – پلوتونيكي اروميه – دختر
فعاليت آتشفشاني در ايران مركزي به نام كمربند آتشفشاني اروميه – دختر يا آتشفشانهاي سهند – بزمان به صورت رشته كوههايي از آذربايجان (سهند و سبلان) تا بزمان – تفتان در بلوچستان امتداد دارد. اين كمربند همانطور كه اشاره شد 1700 كيلومتر طول و با عرض 100 كيلومتر به موازات منطقه رورانده زاگرس گسترش دارد. فعاليت آتشفشاني در اين كمربند از كرتاسه شروع شده و در دوره ائوسن به نهايت شدت خرد مي رسد. فورانهاي گدازه هاي ائوسن از نوع كالكوآلكالن و زير دريايي در نواحي جنوب يزد از نوع اسپليت آندزيتي شروع شده و در پي آن انواع سنگهاي آتشفشاني نظير آندزيت، لاتيت، ‌ريوليت و توف با توده ها و حجمهاي مختلف و بطور نامنظم تشكيـــــل شده اند.
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2224.jpg
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2225.jpg
http://pnu-club.com/imported/2009/04/265.gif در نواحي نائين و شمال شهر بابك آتشفشانهاي ائوسن بالايي بصورت بازيك وجود دارند و در اطراف كاشان شديدا سديك بوده و به صورت گدازه هاي زير دريايي و گاه قاره اي بصورت آندزيت و داسيت ظاهر مي شوند. در پي آن انواع ضخيمي از سنگهاي آتشفشاني تيپ قاره اي با توده هاي كوچك و بزرگي از سنگهاي نفوذي تيپ I ترسير، بخش عمده اين قوس پراهميت را پديد آورده اند.

اين سنگها منبع مهمي از ذخاير مس- موليبدن تيپ پورفيري بشمـــار مي آيند. معادن سرچشمه و ميدوك در كرمان و سونگون در آذربايجان از مهمترين نمونه هاي ذخاير Cu-MO تيپ پورفيري در ايران هستند كه در حال حاضر در دست بهره برداري يا آماده سازي مي باشند. در حقيقت معادن سرچشمه و سونگون بعنوان دو معدن تيپ پورفيري مهم و حائز اهميت در جهان بشمار مي آيند كه از نظر بزرگي و ميزان ذخيره قابل ملاحظه هستند.

علاوه بر ذخاير پورفيري مس – موليبدن كه همواره مقاديري طلا و نقره بهمراه دارند شمار زيادي از ذخاير پلي متال (Cu – Pb – Zn) طلا دار تيپ رگه اي پيرامون اين معادن پورفيري و در بخشهاي ديگر اين قوس ولكانو – پلوتونيكي ذخايري را پديد آورده اند كه ميزان طلاي موجود در آنها گاهي تا چند گرم در تن مي رسد.

ضمناً وجود ذخاير اسكارن(مس – طلا)، آهن‚ تيپ هماتيت، منيتيت، كبالت‌، جيوه و طلا در استوك‌هاي ساب ولكانيكي با تركيب داسيتي(تيپ داشكسن) و در مجموع طلا با تيپهاي مختلف هيدروترمالي بويژه اپي ترمال مي تواند در اين محدوده بويژه بخشهاي مركزي تا شمالي آن از جايگاه ويژه اي برخوردار باشد.

Borna66
04-24-2009, 12:59 AM
زون البــــــرز:

كوههاي البرز يك رشته شرقي – غربي نسبتاً پيچ و خم دار را در شمال ايران و جنوب درياچه خزر تشكيل مي دهد. رشته كوههاي البرز خود بخشي از قسمت شمالي كوهزايي آلپ – هيماليا در آسياي غربي به شمار مي آيد كه از شمال به حوضه فرو رفته خزر و از جنوب به فلات مركزي ايران محدود مي شود.

چينه شناسي: بر اساس بررسيهاي داودزاده و همكاران(1986) در فاصله زماني پركامبرين پيشين و پالئوزوئيك زيرين در البرز دو رخساره متفاوت ديــــــده مي شود و رخساره هاي كم عمق تبخيري، دولوميتي و آهكي كم عمق و رخساره رسوبات دراز گودال است كه رسوبات آواري و تخريبي شديد، رسوباتي از نوع فليش و آتشفشانهاي قليايي و فوق قليايي و حتي افيوليت را شامل مي‌شود. واحدهاي سنگي در پركامبرين پسين البرز بيشتر كربناتهاي قاره اي مانند سازندهاي بايندر و دولوميت سلطانيه و ... هستند؛ ولي در حد بالايي كامبرين پيشين و كامبرين زيرين در البرز واحدهاي آواري يا تخريبي قرمز رنگ سازند زاگون و ماسه سنگهاي لالون مشاهده مي شوند كه هر دو نهشته قاره اي بوده و از تخريب توده هاي گرانيتي و دگرگوني به وجود آمده اند.

رسوبات آهكي ميلا كه از كامبرين مياني تا اردويسين زيرين در البرز گسترش دارند، شرايط درياي كم عمق و يك رخساره ابرقاره اي را نشـان مي دهند.

جنبشهاي زمين ساختي كالدوني كه يك فاز خشكي زايي بوده و سبب بالا آمدگي و بيرون زدگي و بيرون آمدن خزر جنوبي و نواحي البرز مركزي از آب و در نتيجه نبود رسوبگذاري را در اردويسين بالايي – سيلورين و دونين زيرين سبب شده است. افتخارنژاد(1359) معتقد است طي زمانهاي سيلورين و دونين زيرين گسل عطاري البرز شرقي وغربي و مركزي را جدا مي‌كرده ولي در دونين بالايي، البرز شرقي و غربي با منطقه ايران مركزي در ارتباط بوده است. وجود افقهايي از فسفات به سن دونين بالايي در هر سه حوضه بيانگر اين واقعيت است. نامبرده معتقد است در فاصله زماني سيلورين تا دونين بالايي البرز غربي و مركزي همراه با زاگرس به صورت يك بلوك بالا آمده از البرز شرقي جدا شده است و در اين فاصله زماني در بخش وسيعي از البرز شرقي و ايران مركزي رسوبگذاري ممتدي صورت گرفته است و سازندهاي نيور، پادها، بهرام و ... بوجود آمده است.
http://pnu-club.com/imported/2009/04/265.gif ‌در فرورفتگي خزر رسوبات زغال دار ژوراسيك زيرين چند برابر رسوبات معادل خود در قسمت مركزي و يال جنوبي رشته كوههاي البرز ضخامت دارد. اين فرورفتگي تا دوره كرتاسه ادامه داشته و گسترش فعاليت آتشفشاني كرتاسه به آن محدود مي شود. در كرتاسه با بالا آمدن البرز مركزي، جدا شدن فرورفتگي جنوبي از فرورفتگي شمالي خزر شـــــــروع مي شود. طي زمان پالئوسن جنبشهاي واقعي كه چين خوردگي البرز را به وجود آورده رخ داده و موجب تبديل بخش شمالي البرز به خشكي گرديده است. در صورتي كه در فرورفتگي جنوبي، البرز گسترش يافته و همراه با فرورفتگي ايران مركزي بيش از چهار كيلومتر سازندهاي آتشفشاني زير دريايي به سن ائوسن بوجود آمده است. دومين فاز كوهزايي در اوايل يا اواسط اليگوسن موجب مرتفع تر شدن البرز و فرسايش بيشتر قسمت مركزي كمربند البرز گرديد. در پي آن فرونشستهاي سريع و انباشته شدن رسوبات ضخيم مولاسي در زمان ميو - پليوسن و دوره كواترنري حادث شده است.

ماگماتيسم و متامورفيسم: در پالئوزوئيك و ابتداي مزوزوئيك فعاليتهاي آتشفشاني چندان مهمي رخ نداده است. ولي آتشفشان زير دريايي بسيار قوي و مهمي كه گدازه هاي آن اساساً آندزيتي بوده شاخص يال جنوبي البرز در ائوسن است.

جايگاه تكتونيكي: رشته كوههاي البرز بخش حاشيه فلات چين خورده وسيع ايران را تشكيل مي دهند كه ساختار آن نتيجه دو كوهزايي مهم است. يكي كوهزايي پركامبرين(آسينيتيك) كه اين دوره اساساً بوسيله دگرگوني كه بهم پيوستگي و سخت شدن پي سنگها را در پركامبرين منجر شده و نبودهاي مهم چينه شناختي مربوط به قبل از دونين و قبل از پرمين كه به جنبشهاي كوهزايي و يا ناآرامي هاي خشكي زايي به سن كالدونين يا هرسي نين نسبت داده شده مشخص مي‌شود. دوم كوهزايي آلپي مربوط به دوران مزوزوئيك و سنوزوئيك.

كاني زايــــــــي:

از مهمترين مواد معدني شناخته شده در اين رشته جبال مي توان به ذخاير سرب و روي، مس، كمي موليبدن، بوكسيت، رسهاي نسوز، فسفات رسوبي، ذغالسنگ، لاتريت، منگنز، فلورين، باريت، آلونيت، سيليس و ... اشاره نمود.

Borna66
04-24-2009, 01:00 AM
در ايران توالي هاي افيوليتي و سنگهاي مافيكي برونزدهاي وسيعي دارند ولي اغلب آنها را بر اساس پراكندگي جغرافيايي مي توان به پنج دسته زير تقسيم نمود:

http://pnu-club.com/imported/2009/04/2226.jpg

پراكند گي افيوليت‌هاي كرتاسه ايران(مقياس 1:1000000)

http://pnu-club.com/imported/2009/04/265.gif 1- افيوليتهاي شمال ايران در طول كمربند كوهزايي البرز( افيوليتهاي رشت، ماسوله با سن 297-268 ميليون سال. اين افيوليتها بقايايي از اقيانوس پالئوتتيس مي باشند كه بين ميكروپليتهاي ايران مركزي و توران قرار داشتند(CIM).

2- افيوليتهاي زون برخوردي كه شامل افيوليتهاي نيريز، كرمانشاه مي باشند و همزمان با افيوليتهاي عمان و حاصل تشكيل اقيانوس نئوتتيس در ايران مي باشند. سن تشكيل اين افيوليتها به 94-96 ميليون سال مي رسد.

3- منشورهاي افيوليتي مكران با سن 98- 140 ميليون سال كه تا جنوب ميكروپليت سنندج – سيرجان كشيده شده اند.
4- افيوليتها و كالرملانژهايي كه در حاشيه افيوليتها CIM در ناحيه مكران و حاشيه ميكروپليت سنندج – سيرجان جاي گرفته‌اند. مانند شهر بابك(120 ميليون سال)، ‌نائين(100 ميليون سال)، بافق، سبزوار، فريمان و تربت حيدريه.

5- در مورد افيوليتهاي شمال‌غرب ايران(افيوليتهاي خوي) اطلاعات كاملاً دقيقي در دست نيست ولي بر اساس اطلاعات بدست آمده از ولكانيسم كالك‌آلكالن و آلكالن اين منطقه و نيز مطالعه فرامينيفرهاي موجود در رسوبات عميق درون بازالتهاي بالشي سني نزديك به ائوسن پاييني براي اين افيوليتها بدست آمده است كه اين زمان احتمال وجود نئوتتيس 2 را در اين منطقه تا حدودي تائيد مي نمايد.

كاني زايي:

ذخاير كروميت تيپ هاي متالورژي و نسوز، منگنز(بطور عمده تيپ رسوبي) و ذخاير مس تيپ ماسيو سولفيد(تيپ قبرس). ويژگي زمين شناسي اين زون مناسب اكتشاف ذخاير نيكل، ‌عناصر گروه پلاتين، منگنز، جيوه، مس و طلا مي باشد. ‌در حال حاضر ميزان اطلاعات ما در رابطه با پتانسيلهاي معدني موجود در اين زون‌ها نسبتاً اندك است. بنابراين از نظر اكتشافي بسيار مهم و از جايگاه ويژه اي برخوردار هستند. در اين نوار پتانسيل عناصر كمياب نيز مي تواند از اولويت اكتشافي برخوردار باشد

Borna66
04-24-2009, 01:00 AM
2- رخدادهاي زمين ساختي در ايران زمين(تكامل ژئوديناميكي در ايران):

بر اساس داده هاي مغناطيس ديرينه و زمين ساخت ديرينه، 4 صفحـــــــه قاره اي در ايران تشخيص داده شده است كه عبارتند از:

صفحه ايران، صفحه توران(اروپا آسيا)، صفحه عربستان(گندوانا) و صفحه هيرمند(افغانستان).
ايالتهاي فلززايي موجود در ايران را مي توان نتيجه شرايط حاصـــــل از زمين ساخت كششي(تشكيل كافت ها و اقيانوس‌ها) و فشارشي‌(كمربندهاي كوهزايي) حاكم بين اين صفحات دانست. ضمناً مرز صفحه ايران با صفحه توران توسط خط درز شمالي ايران مشخص مي شود‌(شكل). برخورد بين صفحات ايران و توران در پايان ترياس مياني رخ داده است(لنش و اشميت 1984). خط درز ايران – توران از جنوب شرق كپه داغ شروع و از طريق لبه شمالي بينالود بطرف درياي خزر جنوبي كشيده مي شود كه از روي بقاياي افيوليتي قابل تشخيص است.


http://pnu-club.com/imported/2009/04/2227.jpg


http://pnu-club.com/imported/2009/04/265.gif مرز ميان صفحات ايران زمين و عربستان توسط روراندگي زاگرس مشخص مي شود.‌ علوي مرز بين اين دو صفحه را در 200 كيلومتري شمال روراندگي زاگرس و در محل فرورفتگي هاي موجود بين سنندج - سيرجان و سهند - بزمان (كمربند آتشفشاني ايران مركزي) مي داند. برخورد بين اين دو صفحه در ميوسن رخ داده است.

مرز بين صفحه ايران و صفحه هيرمند بخوبي مشخص نيست. فورستر(1978) و اوهانيان(1983) مجموعه هاي افيوليتي واقع در شرق ايران را مرز بين اين دو صفحه مي دانند. ‌برخورد بين اين دو صفحه در كرتاسه بالايي رخ داده است.

بطور كلي تكامل ژئوديناميكي در ايران به قرار زير است:

پالئوتتيـــــٍس:
مرز بين ايران و صفحه توران توسط خط درز شمالي ايران كه زمان رخداد واريسكن تا اوايل كامبرين تشكيل گرديده است مشخص مي شود. محل اين خط درز از روي بقاياي افيوليتي مربوط به پالئوزوئيك كه در امتداد آن يافت مي شود مشخص مي گردد. اين مجموعه هاي افيوليتي در واقع بقاياي پالئوتتيس(پالئوزوئيك ) مي باشند كه طي ترياس بالايي(با پرمين بالايي) در نتيجه فرورانش صفحه اقيانوسي پالئوتتيس و برخورد صفحه اقيانوسي پالئوتتيس و برخورد صفحه گندوانا و صفحه آنگارالند(اشتوكلين 1974) جايگزين شدند. بقايايي از اين اقيانوس، در شمال غرب بينالود بصورت فرورفتگي خزر كه در واقع يك اقيانوس برجاي مانده است، مشاهده مي‌شود. بر اساس داده هاي مغناطيسي ديرينه، موقعيت فعلي بخش شمالي ايران زمين همانند موقعيت آن در كرتاسه مي باشد(ونسينك و واركمپ 1980)؛ بجز آنكه در مزوزوئيك در اين منطقه اقيانوس پاليوتتيس وجود داشته است.
نئوتتيس:

طي زمان پركامبرين و پالئوزوئيك، ايران زمين و عربستان بخشي از گندوانا بوده‌اند و توسط اقيانوس پالئوتتيس از صفحه توران جدا مي‌شده‌اند. در اواخر پالئوزوئيك يا اوائل ترياس با بازشدن اقيانوس نئوتتيس، ايران از عربستان جدا شده و در پايان ترياس مياني با صفحه توران برخورد نموده است. فرورانش صفحه اقيانوسي عربستان به زير صفحه ايران زمين در اواخر كرتاسه آغاز گرديده و برخورد بين اين دو صفحه در نئوژن به پايان رسيده است. اين برخورد بيشترين تاثير را بر روي زمين ساخت ايران داشته است. ‌در مسافتي بيش از 2000 كيلومتر، پوسته ضخيم شده و ضخامت آن در منطقه زاگرس به 50 تا 60 كيلومتر رسيده است(گيس و همكاران 1984).
در كمربند اروميه – دختر(كمربند آتشفشاني ايران مركزي يا سهند – بزمان)، كانسارهاي مس پورفيري در جنوب شرقي منطقه كه در آن صفحه اقيانوسي داراي شيب بيشتري است واقع مي باشند‌(گيس و همكاران 1984). عكاشه و بركهمر(1984) دريافتند فاصله بين كمربند آتشفشاني اروميه – دختر و تراست اصلي زاگرس ‌از جنوب‌شرق بطرف شمال‌غرب افزايش مي يابد و نتيجه گيري نموده‌اند كه در شمال‌غرب، صفحه اقيانوسي داراي شيب كمتري است.
در نظريه جديدتر جليني(2000) و وستفال و همكاران(2003) به تشكيل نئوتتيس 2 در شمال ايران مركزي اشاره مي كنند و كمربند آتشفشاني شمال‌غرب(اروميه – دختر) را حاصل فرورانش نئوتتيس دوم به زير ايران مركزي مي دانند كه تا پليو – پليستوسن ادامه داشته است.


http://pnu-club.com/imported/2009/04/2228.jpg
__________________

Borna66
04-24-2009, 01:00 AM
http://pnu-club.com/imported/2009/04/265.gif بطور كلي تكامل ژئوديناميكي ايران را مي توان نتيجه رخدادهاي زمين ساختي در مناطق زير دانست:

1) شمال ايران باز و بسته شدن اقيانوس هرسينين(پالئوتتيس) بين صفحه توران در شمال و صفحه ايران مركزي شرقي در جنوب.

2) جنوب غرب و شمال غرب ايران، باز و بسته شدن اقيانوس نئوتتيس بين صفحه ايران در شمال و صفحه عربستان در جنوب.

3) منطقه مكران، فرورانش پوسته اقيانوسي عمان(بقاياي نئوتتيس) به زير ايران.

4) شرق ايران، باز و بسته شدن اقيانوس واقع بين بلوك هيرمند در شرق و بلوك لوت در غرب.

5) غرب لوت، باز و بسته شدن اقيانوس واقع در غرب صفحه لوت.

Borna66
04-24-2009, 01:01 AM
فصل دوم : فلززايي در ايران


1- ادوار فلززايي در ايران
2- ايالت‌هاي فلززايي در ايران
3- حوزه ها يا ميادين فلززايي در ايران

http://www.pnu-club.com/imported/2008/10/2.gif اندازه این تصویر کوچک شده است ! برای مشاهده تصویر اصلی اینجا کلیک کنید . اندازه اصلی تصویر 650x901 و حجم آن 144 کیلوبایت میباشد.http://pnu-club.com/imported/2009/04/2229.jpg

Borna66
04-24-2009, 01:01 AM
فصل دوم:
فلززايي در ايران:

ايالات فلززايي موجود در ايران را مي‌توان حاصل شرايط زمين ساختي كششي(تشكيل ريفت ها و اقيانوس ها) و فشارشي(كمربندهاي كوهزايي) حاكم حين باز و بسته شدن اقيانوس‌ها(پالئوتتيس، نئوتتيس و ريفت‌هاي بين قاره‌اي) و فعاليت‌هاي ماگماتيسم ناشي از آنها دانست.
ايران در مقايسه با مناطق فلززايي در ديگر كشورها، از كانسارهاي دوران پركامبرين فقير است و بعضي از كانسارهاي پركامبرين دنيا مانند كانسارهاي نيكل كماتئيتي در ايران هنوز كشف نگرديده است.

1- ادوار فلززايي در ايران:

مهمترين ادوار فلززايي در ايران عبارتست از:

1-1- فلززايي پركامبرين بالايي – كامبرين زيرين:

در اين محدوده زماني، ‌ايران تحت تاثير شرايط كششي مربوط به كوهزايي پان‌افريكن كه مشخصه آن ماگماتيسم قليايي - متاسوماتيتي خطي بوده، قرار داشته است. حاصل اين دوره فلززايي تشكيل كانسارهاي آهن، منگنز و آپاتيت، مگنتيت – آپاتيت، ‌عناصر نادر خاكي، اورانيوم، ‌توريم، سرب و روي، سنگهاي تبخيري در ايران مركزي و كمپلكس هرمز مي باشد.
در اثناي اين رخداد، ‌گرانيتوئيدها و ميگماتيت‌هاي فراواني در زون ايران مركزي در نواحي كلمرد، پشت بادام و ساغند تشكيل شده است و گرانيت هايي مانند زريگان و ناريگان در ناحيه بافق در زون ايران مركزي با تركيب آلكالن و كالك آلكالن(بربريان 1981) و گرانيت دوران در نواحي زنجان و سنگهاي گرانيتوئيدي تكنار، ‌موته و گلپايگان كه داراي كانسار سازي طلا مي باشند در پروتروزوئيك پسين گسترش يافته‌اند.


http://pnu-club.com/imported/2009/04/2230.jpg

پراكندگي طلا


http://pnu-club.com/imported/2009/04/2225.jpg

پراكندگي مس

http://pnu-club.com/imported/2009/04/265.gif فورستر و همكاران(1367) تشكيل تعدادي كالدرا در منطقه بافق، در پركامبرين پسين و كامبرين زيرين كه داخل آنها توده‌هاي گرانيتي(زريگان، ناريگان و چادرملو)، ‌توده هاي ريوليتي(اسفوردي )، كانسارهاي ماگمايي آهن(نظير چغارت و چادرملو) و كانسارهاي سولفيد توده‌اي(نظير كوشك و انگوران) ديده مي‌شود را نتيجه فاز تكتونوماگمايي در اين محدوده زماني مي‌دانند. احتمالاً قسمت اعظم فلززايي آهن ايران در زمان پركامبرين – كامبرين زيرين به وقوع پيوسته است. همچنين در اين زمان كاني‌زايي اورانيوم در ساغند و كاني سازي فسفات آذرين به همراه خاك هاي نادر در مناطق اسفوردي و گزستان نيز در ارتباط با فلززايي آهن حادث شده است.


1-2- فلززايي در پالئوزوئيك: پالئوزوئيك زيرين

به جز كانسارهاي فسفات، كائولن و كاني‌هاي صنعتي مانند گروناها و كانسارهاي كروميتي از قبيل كروميت منطقه اسفندقه و تيتان منطقه كهنوج كه كاني سازي آن طي جايگزيني ماگماي كماتئيتي در ريفت‌هاي قاره‌اي اواخر اردويسين و ابتداي سيلورين بوده، از لحاظ فلززايي بسيار ضعيف است. طي پالئوزوئيك پسين، مانند ساير مناطق دنيا شدت كاني زايي و فلززايي ضعيف بوده و حركات كوهزايي هرسينين در شمال‌شرق ايران(حاشيه جنوبي صفحه توران) در قالب دو فاز جايگزيني بصورت توده‌هاي كالك آلكالن(پالئوزوئيك بالايي و مزوزوئيك پاييني) و كمربندهاي افيوليتي حادث شده و نشاندهنده خط درز هرسينين و بسته شدن اقيانوس هرسينين(درياي تتيس فرعي) بين بخش شمالي ايران مركزي و جنوب روسيه در اثناي پالئوزوئيك پاياني و مزوزوئيك آغازي مي‌باشد(بربريان و همكاران1981). از ديگر عملكردهاي اين فاز كوهزايي مي توان رويداد آتشفشاني قاره اي – ريفتي و رسوبات ريفتي را نام برد كه در امتداد زون سنندج - سيرجان اتفاق افتاده است.
__________________

Borna66
04-24-2009, 01:01 AM
كانه‌زايي اين زمان تنها محدود به كانه‌زايي سرب و روي در منطقه ازبك كوه در جنوب سمنان، بالا كوه در جنوب خلخال، گوجر در منطقه كرمان، سرب در دونا و اليكا در البرز مركزي، آهن در ده زمان(كاشمر)، كلاته ناصر(شرق قائن)، كانسار آهن رسوبي ماسوله در شمال و ظفر آباد(كردستان )، كانسار آهن و منگنز هنشك(ده بيد فارس) و كروميت در افيوليت‌هاي شمال شرق ايران(جنوب مشهد) همچنين تالك در فريمان(جنوب مشهد) بوده است. در اواخر پرمين و اوايل ترياس يك فاز فرسايشي منجر به تشكيل ذخايري از بوكسيت و خاك نسوز در شمال‌غربي و شمال‌شرقي ايران شده است. در دونين نيز فسفات رسوبي در مناطق جيرود و كرمان گزارش شده است
.
1-3- دوران دوم :
در اين دوران فلززايي در چندين مرحله به وقوع پيوسته است كه عبارتند از:

• ترياس: نتيجه مهم ترين رخدادهاي زمين‌ساختي آلپي كه بصورت پديده‌هاي زمين‌ساختي كششي بوقوع پيوسته است، تشكيل نوارهاي دگرگوني در جنوب درياي خزر، ‌تراست سنندج – سيرجان، ايران مركزي و كناره‌هاي لوت، جدا شدن صفحه ايران از عربستان و در نهايت جدا شدن رخساره اوراسيايي(رخساره شمشك و رسوبات تخريبي ذغالدار) و گندوانايي (رخساره كربناته دريايي زاگرس) از يكديگر بوده است. در اين دوره اقيانوس نئوتتيس بين اوراسيا در شمال و گندوانا در جنوب تشكيل مي شود. ‌اين دوره دومين فاز سرب – روي، فلورين – باريت‌زايي ايران زمين به شمار مي‌رود.

رخدادهاي هاي مربوط به ترياس مياني منجر به تشكيل كمربند دگرگوني ناحيه اي در زون سنندج – سيرجان گرديده كه ‌احتمالاً نتيجه فرورانش صفحه اقيانوسي نئوتتيس به زير صفحه ايران زمين است.


http://pnu-club.com/imported/2009/04/2231.jpghttp://pnu-club.com/imported/2009/04/2232.jpg


http://pnu-club.com/imported/2009/04/265.gif • ژوراسيك: در ابتداي ژوراسيك يك فاز فرسايشي در مناطق البرز و ايران مركزي منجر به تشكيل ذخاير بوكسيتي و نسوز شده است. ‌در ژوراسيك تشكيل زغال سنگ در منطقه البرز و كرمان و سرب و روي در سنگ آهك هاي لار، قلع در گرانيت شاه كوه، تنگستن در چاه كلب و چاه پلنگي، ‌خاك‌هاي نادر در نهشته هاي شمشك مناطق مروست، اردكان و سوريان، طلا در گرانيت هاي زرين و طرقبه و كاني‌سازي كبالت در نهشته هاي دگرگونه در اقليد را مي توان نام برد.

• كرتاسه پاييني-مياني: ‌در اين زمان قسمت اعظم كانسارهاي باريت، سرب و روي در سنگهاي كربناته كرتاسه زيرين بوجود آمده‌اند. اين كانسارها در مركز ايران(كانسار سرب و روي تفت، منصور آباد، مهدي آباد) و محور ملاير – اصفهان گسترش دارند.

ليسن بي و اوزونلر(1988) موقعيت زمين ساختي كانسارهاي سرب و روي موجود در زون سنندج – سيرجان را حوضه پيش كماني مربوط به كرتاسه مي دانند. به عقيده ايشان منشاء سيالات كانسار ساز اسليت هاي حاوي سرب و روي مي باشد كه در زير واحدهاي كربناتي ميزبان(كرتاسه پاييني) قرار دارند. از جمله اين كانسارها مي توان از : كانسارهاي انجيره، وجين نخلك و ايرانكوه(اصفهان) نام برد.

• كرتاسه بالايي: كانسارهاي كروم، مس و منگنز در افيوليت‌هاي منطقه لوت و سبزوار گزارش شده اند. كانسارهاي آهن ماگمايي – اسكارن و ولكانوژنيك متعددي مانند مجموعه همه كسي(منطقه همدان)، ظفرآباد(ديواندره)، خسرو آباد(سنقر) و كانسارهاي ماگمايي – اسكارني باباعلي(همدان ) چنار بالا و گلالي(قروه) مرتبط با توده هاي نفوذي گابرو ديوريت اسكندريان با سن كرتاسه پسين - پالئوسن زيرين و كانسار آهن ولكانوژنيك شمس آباد با سن كرتاسه در منطقه جنوب باختري اراك تشكيل شده اند.

Borna66
04-24-2009, 01:01 AM
علاوه بر اين كانسارها، كاني سازي آهن و منگنز در محور ملاير – اصفهان از نوع رسوبي – ولكانوژنيك(شمس آباد و آهنگران) و منگنز همراه با رسوبات پلاژيك مربوط به افيوليت‌هاي كرتاسه پسين در محور سنندج – اسفندقه در شرق و شمال‌شرق ايران در فاز كاني زايي كرتاسه پسين داراي اهميت زيادي است.

1-4- كرتاسه پسين – پالئوژن:

شامل رخدادهاي ماگمايي – زمين ساختي لاراميد همراه با كاني‌زايي كروميت نوع آلپي در افيوليت‌هاي شرق ايران، افيوليت‌هاي جنوب(اسفندقه و فارياب) و افيوليت‌هاي شمال غرب(خوي) و كانسارهاي سولفيدي و فسفات، بوكسيت و خاك نسوز در زاگرس مي باشد.

1-5- سنوزوئيك:

در سنوزوئيك فلززايي در ايران زمين مانند نقاط ديگر دنيا داراي گسترش و فراواني ويژه‌اي مي باشد. سنوزوئيك را بايد زمان فعاليت ماگمايي ايران در نظر گرفت كه اثرات آن در سراسر ايران بجز زاگرس و كپه داغ ديده مي شود، به نحوي كه رخداد زمين ساختي پيرنه(ائوسن – اليگوسن) را مي توان دوره متالوژنيك ايران هم ناميد. بعلاوه در ترشيري قسمت اعظم ذخاير نفت و گاز ايران در حوضه هاي رسوبي دور از فعاليت ماگمايي تكوين يافته‌اند. فرورانش صفحه اقيانوسي نئوتتيس به زير صفحه ايران زمين كه از اواخر كرتاسه آغاز شده بود در اين زمان ادامه يافته و برخورد صفحه عربستان با صفحه ايران زمين در ميوسن بوقوع پيوسته است(بربريان و همكاران 1981). اين فرايند زمين ساختي باعث بوجود آمدن محيط هاي زمين ساختي متنوعي در ايران شده كه در هر يك از اين محيط هاي زمين ساختي، كانسارهايي ويژه آن محيط شكل گرفته‌اند.

http://pnu-club.com/imported/2009/04/2233.jpg

پراكندگي نهشته هاي طلا در آسيا بر روي نقشه توزيع سني سنگها(در مورد چين، روسيه و جنوب آسيا اطلاعات كامل نمي باشد)

http://pnu-club.com/imported/2009/04/265.gif اين محيط هاي زمين ساختي از جنوب غرب بسمت شمال شرق عبارتند از چين ها و روراندگي هاي سرزمين پيشين كه شامل زاگرس چين خورده است و در آن ذخاير نفتي جنوب و تعدادي از كانسارهاي سرب و روي مانند سورمه قرار گرفته‌اند. مجموعه هاي افيوليتي حاوي كانسارهاي كروميت، حوضه بين قوسي(كفه نمك سيرجان، مرداب گاوخوني و درياچه اروميه) كه حاوي كانسارهاي تبخيري مي باشد. كمان خارجي(زون سنندج – سيرجان) در اوايل مزوزوئيك حاشيه غير فعال بوده و بدين جهت حاوي كانسارهاي سرب و روي تيپ مي‌سي‌سي‌پي مانند كانسارهاي سرب و روي انجيره و وجين در شمال‌غرب اصفهان مي باشد. كمان آتشفشاني(كمربند سهند – بزمان) حاوي كانسارهاي مس پورفيري مانند ميدوك، مس و موليبدن پورفيري سرچشمه، سونگون و احتمالاً طلاي پورفيري و رگه اي و كانسارهاي رگه اي فلزات پايـــــه مي‌باشد.

اين زمان از نظر متالوژني خود به دو دوره اصلي تقسيم مي گردد:

• پالئوژن: در اين دوره كانسارهاي مس پورفيري(منطقه كفان و سونگون)، كانسارهاي اسكارن(مزرعه) و كانسارهاي رگه‌اي مربوط به آنها در منطقه اهر آذربايجان ذكر شده‌اند. در اين زمان همچنين كانسارهاي رگه اي پلي متال، مس و طلا در اغلب نقاط ايران نظير طارم، جنوب سمنان و آذربايجان تشكيل شده‌اند.

• نئوژن: قسمت اعظم كاني سازي مس – موليبدن پورفيري همراه با اسكارنهاي فلزي(اسكارن كوه تخت) و سيليكاتي و كانسارهاي سرب و روي و باريت، طلا، آرسنيك، آنتيموان و جيوه در اين زمان تشكيل شده اند.

Borna66
04-24-2009, 01:02 AM
- مهمترين حوزه ها و يا ميادين فلززايي ايران:

مهمترين حوزه ها و يا ميادين فلززايي ايران به شرح زير مي باشد:

2-1- حوزه فلززايي مس و موليبدن پورفيري كرمان:

اين حوزه يكي از غني ترين حوزه هاي مس دار ايران بشمار مي‌رود. ‌در اين حوزه بيش از 20 كانسار مس پورفيري شناخته شده است. كاني‌زايي مس اين حوزه در پيوند با سنگهاي ماگمايي ترشيري است. كانسارهايي چون سرچشمه، ميدوك، ‌درزه‌زار نمونه هايي از كانسارهاي پورفيري اين حوزه مي‌باشند.

2-2- حوزه فلززايي مس پورفيري، اسكارن آذربايجان

: يكي از غني‌ترين حوزه هاي فلز زايي ايران زمين در ترشيري است. كاني زايي اين منطقه بطور عمده به سنگهاي ماگمايي ترشيري وابسته است. كاني سازي مس و موليبدن پورفيري در منطقه فلززايي اهر پس از منطقه كرمان مستعدترين منطقه كاني سازي مس، مس – موليبدن پورفيري در ايران است. از كانسارهاي پورفيري منطقه، كانسار مس و موليبدن پورفيري سونگون و از كانسارهاي اسكارني مي توان انجرد، مزرعه، ‌گاودل، ‌نبي جان و ... را نام برد.

2-3- حوزه فلززايي طلاي اپي ترمال ارسباران‌:

اين حوزه حاصل تلاقي كمان سري ماگمايي البرز غربي و اروميه – دختر مي‌باشد كه بصورت نواري با امتداد تقريباً شرقي–غربي در حاشيه شمال غرب كشور قرار دارد. شامل سنگ‌هاي كربناته آواري – آتشفشاني كرتاسه و رديف ضخيمي از سنگهاي آتشفشاني و آذرآواري ائوسن مي باشد كه توسط توده هاي گرانيتوئيدي اليگوسن قطع شده است. فعاليتهاي نهايي نفوذ توده هاي گرانيتوئيدي موجب كاني‌سازي طلاي هيدروترمال (اپي ترمال – مزوترمال) بصورت رگه هاي سيليسي آهن و سولفيدار شده است. از بهترين رخنمون‌هاي رگه‌اي طلادار در اين حوزه كانسارهاي طلاي خاورانا(اندريان)، مسجد داغي و صفي خانلو را مي توان نام برد.


http://pnu-club.com/imported/2009/04/2234.jpg


نقشه پراكندگي مواد معدني – ايالت ها و مناطق عمده كانه دار

http://pnu-club.com/imported/2009/04/265.gif 2-4- حوزه فلززايي سرب و روي ملاير – گلپايگان، ‌اصفهان:

همه ذخاير سرب و روي اين حوزه جوانتر از ژوراسيك مي‌باشند. چرا كه سنگ ميزبان كانسار و نشانه معدني اين محور بيشتر سنگهاي كربناتي كرتاسه مي باشد كه بصورت دگرشيب بر روي واحدهاي شيلي ژوراسيك قرار گرفته‌اند. ماده معدني و ذخاير كوچك در بيشتر موارد در درزها، شكاف‌ها و گسل‌ها تمركز يافته‌اند. از كانسارهاي اين حوزه مي توان به كانسارهاي سرب و روي ايرانكوه، عمارت، آهنگران، شمش آباد، آشتيان، ‌خمين و ... اشاره نمود. ‌كاني‌سازي طلاي مزوترمال در سنگهاي دگرگونه قديمي منطقه موته نيز به اهميت اين حوزه مي‌افزايد.

2-5- حوزه فلززايي كروميت اسفندقه - فارياب

‌: اين حوزه بخش پاييني زون سنندج – سيرجان مي باشد كه از شرق به فرو‌افتادگي جازموريان و از جنوب و جنوب غربي به زون‌هاي مكران و زاگرس و از شمال به سنگ‌هاي آتشفشاني زون اروميه – دختر محدود مي شود و يكي از بزرگترين ذخاير كروميت كشور محسوب مي‌شود. در اين حوزه، ذخاير كوچكي از منگنز و مس نيز وجود دارد. كانسار تيتان كهنوج در مجموعه گابرويي اين حوزه بيانگر اهميت بالاي آن از نظر فلززايي است.

2-6- حوزه فلززايي كروميت، منگنز، مس توده اي بلوچستان – جازموريان:

اين حوزه مجموعه افيوليتي واقع در شمال حوضه مكران و جنوب گودال جازموريان را با روندي تقريباً شرقي – غربي شامل مي‌شود و در حقيقت بقاياي پوسته اقيانوسي بجا مانده از فرورانش صفحه عمان به زير صفحه ايران مركزي است كه به صورت مجموعه‌اي درهم با سنگ هاي دگرگونه قديمي ديده مي شود. در اين حوزه كاني‌زايي مس توده اي، كروميت، طلا، منگنز، نيكل و كانه هاي غير فلزي تالك، منيزيت و ... قابل پي‌جويي است.

Borna66
04-24-2009, 01:02 AM
2-7- حوزه فلززايي پلي‌متال طارم:
اين حوزه در حقيقت بخشي از زون البرز غربي است. در اين حوزه سنگهايي هم ارز سازند كرج همراه با سنگهاي آتشفشاني و گدازه‌اي كه بيشتر تركيب بازالت، آندزيت – بازالت، آندزيت و تراكيت(با سن ائوسن) دارند، ديده مي‌شود و توده هاي نفوذي(با سن اليگوسن) اين سنگهاي آتشفشاني را قطع نموده و سنگهاي معادل سازند قم با دگرشيبي آذرين پي، روي آنها قرار مي گيرند. نقش اين توده‌هاي نفوذي كه تركيب شوشونيتي و كالكوآلكالن دارند در كاني سازي و دگرساني‌هاي گسترده اين حوزه بسيار مهم مي باشد. در اين حوزه كاني سازي سرب و روي، مس، آهن، منگنز، طلا، تنگستن و به ميزان كمتر موليبدن گزارش شده است.

2-8- حوزه فلززايي سرب و روي محور خلخال –دامغان:
اين حوزه بخشي از زون البرز مركزي به شمار مي آيد. سنگ ميزبان كانسارهاي سرب و روي در اين محور بيشتر سنگهاي كربناتي است كه داراي تنوع سني از پرمين تا ژوراسيك هستند. بيشتر سنگهاي ميزبان مربوط به سازند هاي اليكا و روته و گاه سنگ آهك لار مي باشند.

2-9- حوزه فلززايي سرب و روي كرمان – بافق:
كاني زايي در اين حوزه در پروتروزوئيك و پالئوزوييك بالايي رخ داده است و كانسنگ‌ها به دو صورت سولفيدي و اكسيدي يافت مي‌شوند؛ ولي كانسنگ چيره، سولفيدي و سنگ ميزبان شيل و كربنات بوده كه ذخاير غني‌تر داراي سنگ ميزبان شيلي غالب مي‌باشند. نظير كانسارهاي كوشك، چاه مير، زريگان و گوجر.
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2235.jpg
نقشه پراكندگي ذخاير مس ايران

http://pnu-club.com/imported/2009/04/265.gif 2-10- حوزه فلززايي طلا – پلي متال ترود – چاه شيرين
: اين حوزه در حقيقت يك كمان ماگمايي آتشفشاني – نفوذي با زمان ترسير‌(ائوسن، اليگوسن، ميوپليوسن) است كه بر روي پي سنگ دگرگونه پركامبرين و پالئوزوئيك به صورت نواري با امتداد تقريباً شرقي – غربي در حاشيه شمالي كوير مركزي قرار داشته و داراي توان معدني طلا، مس، سرب و روي، نقره، قلع و تنگستن مي باشد

2-11- حوزه فلززايي طلاي مزوترمال مهاباد – مريوان:
در اين حوزه سنگهايي از قبيل گنيس، آمفيبوليت، شيست، گرانيتهاي گنايسي، گرانيت و سنگهاي آهكي متبلور و فيليت برونزد داشته و رگه هاي سيليسي آغشته به اكسيدهاي آهن و گاه پيريت‌دار و افق هاي منيتيت كه بعضاً دولوميتي نيز مي باشند در منطقه رخنمون دارند. شيرابه هاي سيليسي كه احتمالاً مربوط به فعاليتهاي پس از ماگماتيسم هستند كم و بيش در منطقه مشاهده مي شود. ‌كاني سازي طلا در زون هاي برشي شكننده واقع در اين حوزه نظير سقز و آلوت مشاهده شده است.

2-12- حوزه فلززايي طلا – آرسنيك – جيوه – آنتيموان قروه – تكاب:
اين حوزه شامل مجموعه اي از سنگهاي دگرگوني پركامبرين و پالئوزوئيك است كه توسط سنگهاي آواري – كربناته اليگوميوسن مستقيماً و بطور ناهمساز پوشيده شده است. كاني سازي طلا در اين حوزه در سه جايگاه متفاوت شناسايي شده است.

الف) كانسار طلا و آرسنيك زرشوران كه از نوع هيدروترمالي درجه حرارت پايين(اپي ترمال) بوده و طلا همراه با آرسينك در مرز بين شيست هاي سرپانتينيتي و واحد مرمر – دولوميتي روي آنها و در داخل اين واحد تشكيل شده است(كاني سازي تيپ كارلين).

ب) در نوع دوم طلا بصورت كلاهك‌هاي سيليسي آهن‌دار طلا بر روي سنگ آهك سازند قم(مانند كانسار طلاي آقدره) تشكيل شده است(كاني سازي تيپ سنيتري).

ج) ‌نوع سوم كاني سازي آنتيموان - آرسنيك و طلاي داشكسن است كه در ارتباط با توده هاي نفوذي نيمه عميق داسيت پورفيري نئوژن است.

Borna66
04-24-2009, 01:03 AM
2-13- حوزه فلززايي سرب و روي شاهيندژ – ماه نشان:
در اين منطقه كاني سازي سرب و روي به صورت همزمان با رسوبگذاري و احتمالاً به صورت سولفور توده اي در بخش زيرين واحد كربناته مرمر – دولوميتي پركامبرين فوقاني(واحد مرمر جان گوتاران كه معادل واحد دولوميتي زيرين سازند سلطانيه است) تمركز داشته و تحت تاثير فعاليت‌هاي ژئوترمالي جوان به صورت زون هاي اكسيد، كربنات سرب و روي و كالامين در بخش هاي مياني و فوقاني اين واحد تمركز يافته است. نمونه بارز آن كانسار بزرگ سرب و روي انگوران است.

2-14- حوزه فلززايي طلا، ‌تنگستن، پلي متال بينالود:
اين حوزه از طرقبه در جنوب مشهد شروع و تا نزديكي مرز كشور افغانستان يعني كانسار آنتيموان – تنگستن – طلاي تاريك دره ادامه دارد. در اين حوزه، يك توده گرانيتي درون سازند شمشك نفوذ و شيست هاي ژوراسيك را دگرگون كرده است. در عدسي هاي كانه دار كاني هاي ارسنوپيريت، كالكوپيريت، طلا و شئليت ديده مي شود. كانسار طلاي طرقبه نيز كه در يك زون برشي شكننده واقع در دگرگونه هاي پالئوزوئيك محبوس شده در اين حوزه قرار دارد.

2-15- حوزه فلززايي كروميت، مس توده اي و منگنز در زون درزه سيستان(Zone Sistan suture) (بيرجند - خاش):
كانسار‌هاي كروميت نوع لايه‌اي همانند ديگر توده هاي آلپي در اين حوزه نسبتاً فراوان يافت مي‌شوند. اين كمربند براي كاني سازي بسيار مناسب به نظر مي رسد. كمپلكس‌هايي چون رمش، سرخ آباد، نه و رتوك از جمله ميزبان‌هاي مناسب براي اين نوع كاني سازي بشمار مي روند. كاني سازي سولفوره توده‌اي مس در مجموعه دايك‌هاي ورقه اي، گدازه هاي بالشي از نوع بازالتي با تركيب تولئيتي در سري هاي پوسته اقيانوسي نئوتتيس اين حوزه شناخته شده است. ‌در اين زون فعاليت مجدد گسله هاي پي سنگي و خروج محلول‌هاي قليايي و احتمالاً حاوي اكسيد كربن، انحلال، انتقال و نهشته شدن كانسارهاي مينزيت را سبب شده و بصورت گسترده اي در اين ناحيه ديده مي شود. كاني سازي منگنز در مرز بين گدازه هاي بالشي و آهك هاي پلاژيك نيز در اين حوزه به وفور يافت مي‌شود.



http://pnu-club.com/imported/2009/04/2236.jpg
نقشه پراكندگي ذخاير مس ايران

http://pnu-club.com/imported/2009/04/265.gif 2-16- حوزه فلززايي مس و طلاي ده سلم – خوسف:

نوار آتشفشاني – نفوذي اين حوزه شامل رديف ضخيمي از سنگهاي آتشفشاني ائوسن است كه با روند شمالي – جنوبي در حاشيه شمالي بلوك لوت به طرف شمال گسترش داشته و توسط توده هاي گرانيتوئيدي اليگوسن قطع شده است. محلول‌هاي هيدروترمال و مزوترمال حاصل از فعاليت اين توده ها، به تشكيل كاني سازي مس همراه با طلا در سيستم شكستگي‌ها و در سنگ‌هاي آتشفشاني بصورت رگه هاي سيليسي سولفيدي طلادار منجر گرديده كه بارزترين آن كانسار رگه اي مس، طلادار قلعه زري است.

2-17- حوزه فلززايي طلا، آنتيموان، پلي متال خاش – زاهدان: اين حوزه ادامه جنوبي نوار افيوليتي زون درزه سيستان(Sistan suture zone) مي‌باشد. مجموعه فليش و سنگهاي آتشفشاني پالئوژن روي آنها را ‌پوشانده و توسط توده هاي گرانيتوئيدي نيمه عميق ترسير(اليگوسن – ميوسن) قطع شده است. ساختمان بزرگ آتشفشاني تفتان اين حوزه را تحت تاثير قرار داده و سيستم ژئوترمال مربوط به آن، محيط مناسبي براي كاني سازي طلاي اپي ترمال، ‌جيوه و آنتيموان بوجود آمده است. كاني سازي مس توده اي، منگنز، كروميت در بخش هاي افيوليتي و كاني سازي آنتيموان، طلا، پلي متال وابسته به سيستم هاي پورفيري ترسير در اين حوزه قابل پيش‌بيني مي باشد. كاني‌سازي‌هاي قلع و تنگستن و پلي‌متال وابسته به توده هاي گرانيتوئيدي مشابه با گرانيت زاهدان نيز در اين منطقه قابل بررسي است.

2-18- حوزه فلززايي آهن، فسفات، خاك‌هاي نادر، اورانيوم بافق – پشت بادام:
در اين حوزه فلززايي، كاني‌سازي گسترده سرب و روي، منگنز و اورانيوم همراه با سنگهاي آتشفشاني رسوبي ديده شده كه اغلب چينه‌سان مي باشند. كاني‌سازي ياد شده با مجموعه فوق رابطه همزادي نشان مي‌دهد. كاني سازي آهن و منگنز در ارتباط با سنگهاي آتشفشاني و توف‌هاي وابسته بوده و ممكن است با همه سنگهاي رسوبي در آميخته باشد. كاني‌زايي گسترده مگنتيت و آپاتيت و گاه غني از عناصر نادر خاكي(REE) با مجموعه هاي مافيك – اولترامافيك واقع در سري ريزو در ارتباط مي باشد. ذخاير بزرگي از آهن و آهن – فسفات در ناحيه بافق تشكيل شده‌اند كه مي‌توان از كانسارهاي چغارت، ‌چادرملو، ميشدوان و ذخاير فسفات اسفوردي و گزستان نام برد. ‌اين ذخاير بطور معمول از عناصر نادر خاكي(REE) نيز غني مي باشند.

Borna66
04-24-2009, 01:03 AM
2-19- حوزه فلززايي كروميت – منگنز نيريز:

اين حوزه در زون ساختاري سنندج – سيرجان قرار داشته و شامل مجموعه اي از دگرگونه هاي پركامبرين و پالئوزوئيك و افيوليت‌هاي نيريز مي باشد كه توسط توده بزرگ گرانيتي گور سفيد قطع شده است. داراي توان معدني كبالت، مس توده اي و كروميت، منگنز و كاني هاي گروه پلاتين و خاك هاي نادر(REE) مي باشد.

2-20- حوزه فلززايي كروميت سبزوار – فرومد:
اين حوزه در حاشيه شمالي ايران مركزي قرار داشته و شامل رديف ضخيمي از سنگ هاي اولترامافيك و گدازه هاي آتشفشاني زير دريايي و آهك هاي پلاژيك مربوط به كرتاسه بالايي است كه با مرز ناهمساز توسط سنگهاي آتشفشاني ائوسن پوشيده شده است. ‌در افيوليت‌هاي اين منطقه ذخاير قابل توجهي از كروميت همراه با منگنز و منيزيت ديده مي شود.

2-21- حوزه فلززايي مس ولكانوژنيك عباس آباد:
اين حوزه در شمال گسله درونه و جنوب كوههاي بينالود قرار دارد. مجموعه سنگي غالب اين حوزه آتشفشاني به سن ترسير به ويژه ائوسن، اليگوسن و داراي سرشت تولئيتي بوده و بيشتر داراي تركيب آندزيتي و بازالتي است. گسله هاي موجود در منطقه ارتباط تنگاتنگي با كاني‌سازي دارند. كانسار مس عباس آباد چره، شاخص كاني سازي مس ولكانوژنيك در اين حوزه است.

http://pnu-club.com/imported/2009/04/2237.jpg

http://pnu-club.com/imported/2009/04/265.gif 2-22- حوزه فلززايي مس، طلا، سرب و روي انارك – خور:
‌اين حوزه مجموعه دگرگوني انارك با رخساره افيوليتي و آواري – كربناته با زمان پركامبرين فوقاني تا كامبرين زيرين را در بر مي‌گيرد كه توسط نهشته هاي پالئوزوئيك، مزوزوئيك و ترسير پوشيده شده و با توجه به وجود پوسته اقيانوسي در اين زون مي‌تواند جايگاه مناسبي براي كاني سازي طلا، مس توده اي، سرب و روي، نيكل، كبالت و ... باشد.

2-23- حوزه فلززايي تيتان – كروميت – منگنز دوركان:
اين حوزه در حقيقت محل تلاقي زون سنندج – سيرجان با مجموعه‌هاي افيوليتي مكران در امتداد گسله بزرگ امتداد لغز سبزواران با امتداد شمالي – جنوبي است كه به تبعيت از عملكرد اين گسله مجموعه افيوليتي – دگرگونه كهنوج - دوركان نيز امتداد شمالي – جنوبي يافته است. به تعبيري محدوده اين حوزه پاياني بر زون سنندج – سيرجان و شامل رديفي از سنگ‌هاي دگرگونه پركامبرين، پالئوزوئيك و مجموعه هاي افيوليتي كرتاسه است. كمپلكس دوركان در اين مجموعه، داراي سرشت يك كمپلكس حلقوي است. ‌در اين حوزه كاني‌زايي مس توده اي منگنز، ‌نيكل، ‌تيتان و كاني هاي گروه پلاتين قابل پي‌جويي است.

2-24- حوزه كاني زايي سرب و روي انار – اردكان: در اين منطقه كاني سازي سرب و روي در واحد كربناته سازند تفت با سن كرتاسه(آپتين – آلبين) تمركز داشته و كانسارهاي سرب و روي مهدي آباد، ‌منصورآباد، دره زنجير، ‌حوض سفيد و ... نشاندهنده گسترش زياد كاني سازي سرب و روي با سنگ ميزبان كربناته(تيپ دره مي‌سي‌سي‌پي) در اين حوزه است.
__________________

Borna66
04-24-2009, 01:03 AM
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2238.jpg

پراكند گي افيوليت‌هاي كرتاسه ايران(مقياس 1:1000000)
http://pnu-club.com/imported/2009/04/265.gif 2-25- حوزه فلززايي كاشمر – تربت حيدريه:
اين حوزه در حقيقت يك كمان ماگمايي مركب از سنگ هاي آتشفشاني و آواري – آتشفشاني ائوسن است كه توسط توده هاي گرانيتوئيدي ترسير(اليگوسن - ميوسن) قطع شده و به صورت نوار باريك و طويلي در حاشيه شمالي كوير بزرگ و در امتداد خاوري – باختري ديده مي شود. ‌اين حوزه در حقيقت ادامه خاوري و بطرف جنوب جابجا شده حوزه فلززايي ترود – چاه شيرين است. كاني سازي طلاي اپي ترمال، آنتيموان، ‌مس توده اي(مشابه تكنار) ‌و مس ولكانوژنيك در اين حوزه قابل پيش بيني بوده و شاخص ترين آنها كانسار طلاي كوه زر، مس تكنار و كانسار طلاي ارغش مي باشند.

2-26- حوزه فلز زايي كرمان – زريگان:
در اين حوزه نهشته هاي كربناته پركامبرين – كامبرين زيرين و پالئوزوئيك فوقاني، محيط مناسبي را براي كاني سازي سرب و روي با سنگ ميزبان كربناته بوجود آورده است. از مهمترين كانسارها، سرب و روي كوشك و سرب و روي گوجر را مي‌توان نام برد.

SaHaR-A
04-24-2009, 01:09 AM
ممنون از تاپیکتون این تاپیک مخصوصا برا پدرم خیلی جالبه چون هم رشته اش زمین شناسیه و هم زمین شناسی تدریس میکنه :238:

Borna66
04-24-2009, 01:30 AM
ممنون از تاپیکتون این تاپیک مخصوصا برا پدرم خیلی جالبه چون هم رشته اش زمین شناسیه و هم زمین شناسی تدریس میکنه :238:
با سلام.
خواهش دوست عزيز.
منتظره مطالبي جالب و جامع در مورد علم زمين شناسي باشيد...:15: