PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : جايگاه زيست فناوري در تغييرات اقليمي جهان



Borna66
04-21-2009, 11:01 PM
آيا زيست فناوري ميتواند سياره ما را نجات دهد؟ بيشتر مردم با شنيدن اين پرسش به ياد غذاهاي تغيير يافته ژنتيكي و داروهاي جديد مي افتند. اما فناوريهاي مشابه توليد مواد غذايي و دارويي, برخي دانشمندان را به اين فكر انداخته كه اين راهكارها ميتواند تا حدي پديده گرم شدن زمين را كه به دليل اثر گلخانه اي روي ميدهد, تعديل كند.اثر گلخانه اي زماني روي ميدهد كه انرژي تابشي محبوس شده در جو زمين از انرژي بازتابيده به فضا بيشتر باشد. گازهاي كربن دار نظير دي اكسيد كربن و متان جزو مهمترين گازهايي هستند كه باعث ذخيره حرارت در جو زمين ميشوند. بر اين اساس, هرچه ميزان اين گازها در جو افزايش يابد (مثلا به دليل مصرف سوختهاي فسيلي) جو زمين گرمتر ميشود.از آنجايي كه جهان همچنان به مصرف سوختهاي فسيلي وابسته است, ميزان كربن وارد شده به جو با روندي به مراتب بيش از آنچه طبيعت قدرت دفع آنرا داشته باشد ادامه دارد. بنابراين هر عاملي كه بتواند مستقيم يا غير مستقيم كربن اضافي را از جو خارج كند, باعث كند شدن اثر گلخانه اي ميشود. به نظر ميرسد كه راهكارهاي زيست فناوري در اين مورد مفيد واقع شوند.به طور كلي دو روش عمده براي كاهش ميزان كربن جو وجود دارد: كاهش ورود كربن به جو (از طريق كاهش مصرف سوختهاي فسيلي) و خارج كردن آن از جو از طريق تثبيت كربن در زمين يا آب درياها.پژوهشگران چند كاربري را براي گياهان تغيير يافته ژنتيكي در اين امر پيشنهاد كرده اند. يكي به كار گيري گياهان تغيير يافته ژنتيكي موجود با هدفي متفاوت است. به گفته پروفسور "چارلز رايس", استاد علوم زراعي دانشگاه كانزاس, گياهاني كه براي مقاومت به خوابيدگي (ورس) در آنها دستكاري شده, از توانايي بالايي در تثبيت كربن برخوردارند.به عنوان مثال, ارقام ذرت دستكاري شده به دليل داشتن ساقه هاي صخيم تر و خشبي(چوبي)تر, كربن بيشتري را به صورت ليگنين و سلولز در خود ذخيره ميكنند. اين دو تركيب در خاك به كندي تجزيه ميشوند, بنابراين به گفته "رايس", "هرچه ماده زنده بيشتري توليد شود, كربن بيشتري در خاك تثبيت خواهد شد".همين ويژگي ميتواند به گياهان ديگر نيز منتقل شود تا كربن بيشتري در خاك تثبيت شود. به عنوان نمونه ميتوان گوجه فرنگيهايي توليد كرد كه در عين توليد محصولي معمولي داراي ساقه اي چوبي باشد. در عين حال بايد توجه داشت كه توليد چنين رقمي آسان نيست, چرا كه در روشهاي اصلاحي (اعم از سنتي و نوين) گياهان براي بهبود تنها يك ويژگي اصلاح ميشوند, و در صورت تغيير در كيفيت محصول يا اثر آن بر محيط زيست, از آن استقبال نخواهد شد.از سوي ديگر, تثبيت كربن در خاك تنها به كمك محصولات زراعي انجام نميشود. "اسكات آنجل" ميكروبيولوژيست گروه انرژي مركز پژوهشهاي بهبود تثبيت كربن در اكوسيستم هاي طبيعي از دانشگاه مريلند, مشغول مطالعه روي گونه هاي چمن و درختان و نيز فرايندهاي طبيعي و شيميايي است تا بتواند روشهاي موثرتري را براي تثبيت كربن در اكوسيستم را طراحي كند."جف فيدلر", اقليم شناس شوراي دفاع از منابع طبيعي, معتقد است كه دستكاري ژنتيكي گياهان براي مقاصد اقليمي امري است مطلوب, اما اين فعاليتها را پاسخگوي نيازهاي امروزي نميداند: "من قصد كوچك جلوه دادن پژوهشها را ندارم, اما در ايالات متحده بزرگترين منابع توليد كربن, كارخانه ها و صنعت حمل و نقل است. و به نظر نميرسد كه راهكارهاي زيست فناوري بتواند اين مشكل را پوشش دهد."با اين وجود "آنجل" معتقد است توليد گياهان مقاوم به علفكش ميتواند به ميزان قابل توجهي به تثبيت كربن در خاك كمك كند. علفهاي هرز علاوه بر افزايش مصرف سوخت فسيلي به وسيله ماشين آلات (كه به نوبه خود باعث ورود كربن به جو ميشود), كربن خاك را در معرض اكسيژن قرار ميدهد و احتمال برگشت كربن به جو را افزايش ميدهد.همچنين "رايس" معتقد است كه ميكروارگانيسم هاي تغيير يافته ژنتيكي نظير باكتري ها و قارچها نيز ميتوانند در تثبيت كربن ايفاي نقش كنند. اگر بتوان با دستكاري ژنتيكي قارچها و باكتري ها را وادار به جذب كربن بيشتر كرد, مقدار قابل ملاحظه اي كربن توسط اين دو گروه از جانداران تثبيت خواهد شد. قارچها به طور خاص از اين نظر كه كربن لايه هاي زيرين خاك را افزايش ميدهند مورد توجه هستند."ليندا ليژور" قارچ شناس و ژنتيك دان آزمايشگاه ملي شمالغرب ايالات متحده به دنبال روشي است كه در آن با دستكاري ژنتيكي, قارچها قادر به شكستن ملكولهاي سلولز و توليد مواد سوختي مفيد از پسماندهاي گياهي باشند, مانند توليد اتانل يا هيدروژن از سبوس غلات. او روزي را تجسم ميكند كه مردم سوخت خودروهاي هيدروژني خود را از چمن باغچه خود به دست آورند.در حال حاضر خودروهاي هيدروژني, هيدروژن مورد نياز خود را از سوخت فسيلي تامين ميكنند, امري كه جلوي افزايش ميزان كربن در جو يا بي نيازي از سوختهاي فسيلي را نخواهد گرفت. "ليژور" توضيح ميدهد كه اين دو جنبه بسيار مورد توجه وزارت انرژي ايالات متحده است.وي همچنين مي افزايد كه شناخته شده ترين قارچها مخمرها هستند, كه قرنهاست از آنها براي تهيه الكل استفاده ميشود. اما در مقابل, از قارچهاي رشته اي كه در خاك فراوان هستند اطلاعات چنداني در دسترس نيست. و هدف وي نيز مطالعه اين دسته از قارچها به منظور كشف توانايي هاي آنها ميباشد.امكان توليد چنين فناوريهايي در كنار حساسيت همگاني نسبت به پديده گرم شدن زمين, اين احتمال را به وجود آورده كه دانش زيست فناوري نقش بسزايي در كاهش كربن جو ايفا كند. به تدريج تلاشهايي در جريان است كه بجاي مخالفت با به كار گيري راهكارهاي زيست فناوري, آنها را در حل مسائلي از اين دست به كار گيرند."بلين متينگ" همكار خانم "ليژور" كه بر روي توليد هيدروژن از ميكربها كار ميكند, ميگويد: "كليه اين دستاوردهامحصول پژوهشهايي است كه در زمينه هاي كشاورزي, فرايندهاي صنعتي, و پاكسازي محيط زيست انجام شده است. به احتمال زياد در آينده بخش عمده اي از پژوهشهاي زيست فناوري مستقيما بر روي تثبيت گازهاي گلخانه اي متمركز خواهد شد.با اين وجود "فيدلر" يادآوري ميكند كه دستاورد اين پژوهشها ممكن است زودتر از 20 الي 50 سال آينده نمايان نشود. او ميگويد: "مشكلي كه با آن مواجه هستيم, افكار عمومي است: مردم دوست ندارند 20 سال براي حل مشكلشان صبر كنند, به خصوص كه معلوم نيست تمام پيش بيني ها درست از آب درآيد. البته اين به آن معني نيست كه زيست فناوري در تثبيت كربن نقشي نخواهد داشت, بلكه ممكن است در نظر مردم اين كار مفيد به نظر نيايد. لازم است ابتدا مردم بپذيرند كه هيچ راه حل سريع و فوريي براي حل مشكلات وجود ندارد."

منبع: The Pew Initiative on Food and Biotechnology

Borna66
04-21-2009, 11:02 PM
آلودگي آب ها-1
MTBE(متيل ترسيو – بوتيل اتر) يك ماده آلي اكسيژن دار است كه امروزه در ايران و برخي كشورهاي جهان به صورت گسترده در بنزين بدون سرب استفاده مي شود در ابتداي انتخاب و استفاد ه از اين ماده در سوخت مزاياي زيست محيطي آن مورد توجه بود ولي اكنون پس از گذشت چند سال از مصرف آن در دنيا مشخص شده است كه MTBE داراي امكان تاثيرات سوء روي انسان بوده و داراي پتانسيل آلودگي محيط زيست است. ورود MTBE به منابع آب و خاك به روشهاي مختلف انجام مي گيرد .MTBE در خاك بسيار متحرك است و حركت آن در آب تابع قوانين حركت آب در خاك است. MTBE مقاومت زيادي به تخريب زيستي دارد و نيمه عمر آن در آب بالاست ، جذب آنها توسط ذرات خاك ضعيف است ،حلاليت بالايي در آب دارد و بسيار متحرك است . اين عوامل باعث حركت MTBE به سمت آبهاي زير زميني و جمع اين ماده در اين آبها مي گردد و از آنجا كه آبهاي زيرزميني در شرب و كشاورزي استفاده دارند با تهديد سلامتي انسان و طبيعت باعث معضلات زيست محيطي مي گردد درحال حاضر USEPA حد مجاز اين ماده در آبهاي آشاميدني راpb 40-20 تعيين كرده است. با توجه به مصرف گسترده MTBE در ايران قبل از آنكه اين ماده به معضل زيست محيطي در كشور تبديل گردد بايد راهكارهي مناسب ادامه و ا عدم مصرف آن مشخص شود. واژه هاي كليدي : MTBE ،آلودگي آبهاي سطحي ،آلودگي آبهاي زير زميني
مقدمه:

متيل ترسيو يک ماده آلی مصنوعی اکسيژن دار است که پس از اثبات جنبه های سوء بهداشتی و زيست محيطی سرب بعنوان جايگزين آن معرفی و امروزه در ايران و برخی از کشورای جهان بصورت گسترده در بنزينهای بدون سرب استفاده می شود.توجه به اين ماده در دهه ۷۰ ميلادی آغاز و مصرف آن در دهه ۸۰ و ۹۰ ميلادی در جهان افزايش يافت. در ابتدای انتخاب و استفاده از اين ماده در سوخت مزايای زيست محيطی آن مورد توجه بود که مهمترين آنها افزايش عدد اکتان بنزين٫ کاهش نشر گازهای آلاينده منتشر از اگزوز خودرو مانند منواکسيد کربن و ازن ٫ حذف سرب از بنزين به همراه تاثير بهبود نسبی کيفيت هوا ٫توليد آسان و سهولت اختلاط با بنزين می باشد ولی اکنون پس از گذشت چند سال از مصرف آن در دنيا مشخص شده است که MTBE دارای امکان تاثيرات سوء روی بدن انسان و مضرات زيست محيطی بودند و آلودگی آبها زير زمينی از مهمترين جنبه های زيست محيطی آن می باشد . در آمريکا از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۱ ميلادی دو سيستم تامين کننده نياز آب شرب شهری بخاطر آلودگی MTBE برای اين منظور غير قابل استفاده شدند.در سانتامونيکای آمريکا حداقل ۵۰ درصد از کل آب شهری که از منابع زيرزمينی تامين می شدبرای شرب غير قابل استفاده گرديد بطوريکه ۵/۳ ميليون دلار برای جايگزينو تامين آب شرب منطقه هزينه شد. وجود MTBE در کاليفرنيا در نمونه های شهری عموما با مقادير کمتر از ۲mg/l گزارش شده است. در شرايط خاص در جاهايی که قايقهای موتوری استفاده می شد غلظت اين ماده در آن آبها به۱۲ppm هم می رسد. در تحقيقی که در سال۱۹۹۶ توسط USGS در ۱۶ شهر آمريکا انجام شد ٫ مقدار MTBE موجود در آبهای سطحی بين µg/L 100-2/0 گزارش شد که غلظتهای بيشتر بين ماه های اکتبر تا مارس واقع شده است.(۳).در آمريکا به خاطر تاثيرات اين ماده در انسان و محيط زيست به ويژه آلودگی منابع آب اعتراضات فراوانی نسبت به ادامه مصرف آن وجود دارد ودر بعضی مناطق استفاده از MTBEممنوع شده است در اين مقاله برسی توانايی MTBEدر آلودگی منابع آب سه محور اصلی مورد توجه است تاثيرات MTBE روی سلامتی انسان چگونگی ورود MTBE به منابع آب وسرنوشت MTBE در منابع آب خصوصيات MTBE :متيل ترسيو بوتيلاتر يک ترکيب آلی با فرمول شيميايی C5H12O می باشد در دما وفشار استاندارد مايعی بی بيرنگ ٫ قابل اشتعال و قابل احتراق است . جرم مولکولی آن ۱۵/۸۸ بوده و دارای نقطه ذوب ۹-ـ درجه سانتی گراد ونقطه جوش ۶/۵۳ - ۲/۵۵ درجه سانتی گراد می باشد . چگالی اين ماده ۷۴۴/۰ ۷۵۸/۰ گزارش شده است . انحلال پذيری MTBE در آب بسيار بالاست 540mg/L گرارش شده است MTBE روي سلامت انسان: انسان از سه طريق خوردن يا آشاميدن ، اشتنشاق وتماس پوستي مي تواند در معرض MTBE قرار گيرد و سلامتي او تهديد گردد كه از اين بين بلع مهمترين راه ورود اين ماده به بدن انسان است و عمدتاً از طريق آشاميدن آب آلوده انجام مي شود، ضمن آنكه استحمام با آب گرم آلوده نيز فراريت آن را افزايش داده و باعث استنشاق اين ماده مي گردد . تاثيرات اين ماده روي بدن به دو قسمت سرطانيو غير سرطاني تقسيم مي شود . به دليل زمان نسبتاً كوتاه از آغاز مصرف گسترده اين ماده تحقيقات ومطالعات كافي براي برسي تاثيرات سرطان زائي در انسان انجام نشده است ولي اين موضوع هنگاميكه حيوانات آزمايشگاهي به صور مختلف در معرض مقادير بالاي MTBE قرار گرفتند اثبات گرديد. در يك آزمايش در آثر بلعيدن MTBE در موشهاي صحرايي ماده به مقدار mg 1000 به ازاء هر كيلوگرم وزن بدن در روز طي يك دوره 104 روزهاين موشها به سرطان خون مبتلا شدند وهمين تيمار در موشهاي صحرايي نر در دوره فوق باعث بروز تومورهاي بيضوي در آنها گرديد. طي تحقيقاتي در يك دوره18 ماهه ، استنشاق اين ماده توسط موشهاي صحرايي نر وماده صورت گرفت و خاصيت سرطان زايي MTBE در اين حيوانات آزمايشگاهي مشاهده گرديد . بر همين اساس USEPA اين ماده را در گروه داراي امكانم سرطان زائي قرار داده است . در مورد تا ثيرات غير سرطاني MTBE، از مهمترين وشايعترين عوارض تنفس آندر انسان سردرد ،سرگيجه،تهوع،آلرژي و مشكلات تنفسي مي باشد در آزمايشي روي موش صحرايي با بلعيدن mg 70 به ازاء هر كيلوگرم وزن بدن در روز تاثيري مشاهده نشد واز mg 100 به ازاء هر كيلوگرم وزن بدن در روزعوارض آن مشاهده گرديد(2). براي ارزيابي صحيح از سميت اين ماده بر روي آنسان نياز به مطالعات وتحقيقات بيشتري مي باشد . ضمن آنكه در مواردي مانند تاثير روي ژنتيك ،توليد مثلو رشد اطلاعات بسيار محدود است . ورود MTBE به منابع آب:اولين مرحله در آلودگي منابع آب به MTBE ورود اين ماده به اجزاء محيط زيست مي باشد . مهمترين منابع ورود MTBE به محيط زيست نشت از تانكها وذخاير زير زميني ،لوله ها واتصالات ،وسائل وجايگاههاي سوخت گيري ، وسائل نقليه موتوري با سوخت بنزين ، قايق هاي موتوري و وسائل حمل و نقل MTBE مي باشند كه بر حسب جايگاه و نوع منبع ، اين ماده مي تواند وارد هوا خاك و آب گردد. MTBE موجد در هوا، شستشوي سطوح ذرات آلوده به مواد حاوي اين ماده ، تخليه مستقيم MTBE يا بنزين حاوي اين ماده به آبورود اين ماده به آبهاي سطحي شده و ورود MTBE به آبهاي زير زميني نيز از طريق آبهي سطحي ، شكافها و عوارض زمين ، چاهها و خاك قابل انجام است ورود MTBE به هوااز طريق تبخير در جايگاههاي سوخت گيري و سوخت رساني ، خروج از خودروها ، تبخير از لكه هاي بنزين روي سطح زمين و استفاده هاي متفرقه انجام مي گردد . در نتيجه يك تحقيق پيك غلظت MTBE در هواي نزديك به پمپهاي بنزين به ppbv 1400 در اندازه گيريهاي كوتاه مدت رسيده است و ميانگين آن در همين مكان در محدوده ppbv 100-10 قرار داشته است . ميانگين غلظت MTBE در هوا در محيطهاي غير از پمپ بنزين ppbv 25/0 ،66/0 و82/0 گزارش شده است .(4) MTBE موجود در هوا با انحلال در ترولات آسماني به همراه بارندگي وارد سطح زمين ، خاك ويا آبهاي سطحي مي گردد.(3و4) اين اتفاق در مناطقي كه ترافيك سنگين دارد به ويژه در هواي سرد بيشتر مشهود است . در يك تحقيق در كاليفرنيا هنگاميكه غلظت متوسط MTBE در دماي 25 درجه سانتي گراد در هوا ppbv 2 بود غلظت تعادلي اين ماده در آب باران ppbv (70%) اندازه گيري شد . همچنين در تحقيقي در آلمان گزارش شده است كه 20 درصد از MTBE موجود در روان آبهاي شهري پس از بارندگي مربوط به MTBE ورودي از هوادر اثر بارش مي باشد بنابراين MTBE موجود در هوا يكي از منابع ورود به منابع آب مي باشد. ورود MTBE به خاك هم از طريق مختلف قابل انجام است. MTBE ورودي به هوا از طريق نزولات آسماني ، روانابهاي سطحي حاوي MTBE ، نشت از مخازن ،اتصلات،تانكرها و جايگا ه هاي سوختگيري و نشت از تانكهاي زيرزميني از مهمترين منابع ورود اين ماده به خاك مي باشد. نحوه حركت MTBE در خاك عامل مهمي در آلوده شدن آبهاي زيرزميني به اين ماده مي باشد. در حركت وجابجايي اين ماده در خاك خصوصيات فيزيكي و شيميايي خاك اهميت زيادي دارد . از مهمترين خصوصيات فيزيكي خاك در اين ارتباط تخلخل ،نفوذ پذيري خاك ،بافت، ساختمان و عمق خاك مي باشند.بافت سبك و تخلخل بالا با افزايش نفوذپذيري خاك حركت اين ماده را در خاك تسهيل مي نمايد . در مورد خصوصيات شيميائي خاك جذب سطحي و دفع از مهمترين اين خصوصيات است كه آلاينده هاي آلي را در خاك تحت تاثير قرار ميدهد. در خاك كلوئيدهاي رس و مواد آلي عوامل اصلي جذب سطحي MTBE مي باشند هرچه قابليت يك ماده براي جذب سطحي شدن به ذرات خاك بيشتر باشد تحرك آن ماده در خاك كمتر است . براي اين منظور در برآورد حركت MTBE در خاك از ضريب جذب سطحي (Kd) استفاده مي نمايند. فرمول شماره يك:غلظت جذب سطحي شده ماده مورد نظر روي سطح خاك بر حسب mg/kg يا (g يا μ)=Kd غلظت ماده مورد نظر در فاز محلول (آب خاك) بر حسب mg/Kg يا (µg/kg) بر اين اساس (1993)Howard ماده، MTBE را در خاك بسيار متحرك معرفي مي كند(2). جذب MTBE به ذرات خاك ضعيف بوده و حلاليت آن در آب بسيار بالاست بنابراين به راحتي در خاك به همراه آب به سمت پايين حركت كرده و در نهايت آبهاي زير زميني را آلوده مي نمايد . اين حركت تابع قوانين حركت آب در خاك مي باشد. سرنوشت MTBE در منابع آب: تخريب زيستي MTBE در آب بسيار كند است . MTBE توسط جمعي از دانشمندان در گروه مقاوم به تخريب زيستي قرار گرفته است اين ماده در هر دو حالت بي هوازي و هوازي به تجزيه ميكروبي مقاومت مي كند ولي گزارشاتي مبني بر تجزيه آن توسط ميكروبها در شرايط خاص موجود است. اين مقاومت به تجزيه ميكروبي مربوط به رفتار اتم كربن ترشيايي در ساخمان اتر و يا پيوند غير فعال اتر مي باشد. در آبهاي زيرزميني كه تخريب MTBE رخ داده است ماده ترسيو بوتيل اتر الكل تشكيل شده است كه خود مي تواند داراي خاصيت سرطان زائي باشد. مقاومت به تخريب توسط MTBE باعث حضور اين ماده در آب مي گردد كه طي مطالعات مختلف اثبات شده است . نيمه عمر MTBE در آبها سطحي بسته به وضعيت آب متغير است. عوامل مؤثر در نيمه عمر MTBE در اين آبها سرعت آب، عمق حضور ماده و دماي آب مي باشد. كاهش عمق،افزايش دماي آب و افزايش سرعت آب باعث كاهش نيمه عمر MTBE در آب مي گردد. نيمه عمر MTBE در آبها سطحي در حدود 9 ساعت مي باشدكه بسته به وضعيت آب مي تواند در محدوده 4 هفته تا 6 ماه قرار گيرد . در درياچه و آبهاي ساكن اين مقدار بيشتر و در رودخانه ها و جريانات متلاطم كمتر است. نيمه عمر MTBE در آبها زيرزميني به خاطر سرع كمتر آب و عدم وجود نور نسبت به آبها سطحي بسيار بيشتر است بطوريكه غلظت هاي حدود mg/l 200 نيز در آبهاي زيرزميني گزارش شده است. بخاطر حلاليت بالاي MTBE موجود در آب حركت و انقال اين ماده در منابع آب تابعي از اين آبها بوده و در آبهاي زير زميني از قانون دارسي پيروي مي نمايد. فرمول شماره 2 فرمول دارسي Q=-kAi:كه A سطح مقطع منطقه ، I شيب هيدروليكي و k هدايت هيدروليكي بستر مي باشد . در اين معادلهI=Δh/Δs بطوريكه Δh اختلاف پتانسيل هيدروليكي و Δs فاصله حركت مي باشد.هدايت هيدروليكي بستر تابعي از خصوصيات نوعي سنگ ، رسوب يا خاك بستر بوده و تخلخل و نفوذ پذيري دو خصوصيت مهم بستر هستند كه روي آب موثرند. از آنجا كه MTBE به راحتي جذب سطحي ذرات بستر نمي گردد حركت آن با آب تسهيل مي شود. نتيجه:MTBE با خصوصيات خود شامل تاثير روي سلامتي انسان توانايي بالاي حركت در منابع آب وخاك ، مقاومت به تخريب طبيعي و حلاليت بالا قادر است از مسيرهاي مختلف وارد منابع آبي شده و در آن حضور داشته و مدت زيادي در آن مانده و باعث آلودگي منابع آب گردد . آلودگي آبهاي زير زميني به اين ماده يكي از مهمترين جنبه هاي زيست محيطي MTBE تلقي مي شود زيرا بيش از 90% آب شهرها و حدود 40% آب مورد نياز بخش كشاورزي در جهان از اين منابع تامين مي شود و اين آبها به طور مستقيم و غير مستقيم مي تواند به مصرف انسان رسيده و روي سلامتي او تاثير گذار باشد . در غلظتهاي ppb 15- 5 بو و مزه آن در آب مي تواند شكايت مصرف كننده را در بر داشته باشد (2)،USEPA حداكثر مجاز اين ماده را در آب آشاميدني ppb 40- 20 پيشنهاد نموده است . با توجه به مصرف MTBE در ايران قبل از آنكه اين ماده به يك معضل زيست محيطي تبديل گردد با مطالعات و تحقيقات كافي راهكارهاي مناسب مصرف و عدم مصرف آن مشخص گردد.يافتن جايگزين مناسب براي MTBE از مهمترين اين راهكارها مي باشد هم اكنون در بعضي از كشورهاي جهان از برخي از انواع الكلها به عنوان جايگزين اين ماده در بنزين استفاده مي گردد.

آلاينده آببراساس آمارهاي موجود؛ 4 آلاينده صنعتي ، کشاورزي ، فاضلاب خانگي و مواد زايد جامد، اصلي ترين آلاينده آبهاي کشور محسوب مي شوند.پسابهاي صنعتي به دليل نبود برنامه ريزي جامع و بي توجهي به ملاحظات زيست محيطي يکي از عوامل تهديد کننده منابع آب کشور به شمار مي آيند.از ميان 10هزار و 987کارگاه صنعتي 10نفر کار کن و بيشتر در سال 1380تعداد 1547 کارگاه يعني معادل 1/14 درصد از آنها داراي فاضلاب صنعتي هستند که از اين تعداد 34/61 درصد فاضلاب صنعتي خود را در چاه ، رودخانه ؛ زمينهاي کشاورزي و غيرکشاورزي دفع مي کنند.براساس مطالعات ، حجم کل پسابهاي مربوط به بخش صنعت حدود 393ميليون متر مکعب شده که اين رقم با احتساب کل واحدهاي صنعتي فاقد سيستم تصفيه فاضلاب و داراي تصفيه فاضلاب است.از اين ميان ، بسياري از کارگاه هاي صنعتي کوچک که فاقد سيستم تصفيه فاضلاب صنعتي هستند، با تخليه مستقيم پساب ، بخش عمده اي از آلاينده هاي گوناگون را به محيط زيست وارد مي کنند. به عنوان مثال صنايع مستقر در حاشيه کارون - دز با برداشت 900ميليون مترمکعب از آبهاي اين حوزه ، 198ميليون متر مکعب فاضلاب تصفيه نشده را که عمدتا حاوي ترکيبات آلي و معدني زيان آور و خطرناک است ، به محيط اطراف تخليه مي کنند.آلاينده هاي کشاورزي بخصوص کودها و سموم شيميايي دفع آفات نباتي از مهمترين منابع آلودگي آب ناشي از فعاليت هاي کشاورزي هستند، بيشترين مصرف آب در بخش کشاورزي است و کودها و سموم پس از استفاده و ترکيب با آب به صورت هرز آبهاي کشاورزي به محيط زيست وارد مي شوند؛ به طوري که مقدار کود توزيع شده از سال 1382بالغ بر 3408هزار تن بوده است که نسبت به سال 1375 رشد 53درصد را نشان مي دهد.يکي ديگر از آلاينده هاي آبها، پساب و فاضلاب هاي خانگي است که متاسفانه آمارها درباره اين آلاينده آبها مربوط به سال 1373است که براساس آمار، حجم کل پساب توليد شده ناشي از مصارف خانگي معادل 96/3121 ميليون مترمکعب بود که 5/59 درصد آن به منابع آب زيرزميني و بقيه به منابع آب سطحي تخليه شده است.همچنين در مناطقي از کشور که سطح آبهاي زيرزميني بالاست يا خاکهاي منطقه نفوذپذير هستند، روش سنتي ايجاد چاههاي جاذب باعث انتشار آلودگي ميکربي به سفره آب زيرزميني مي شود. يکي از آلاينده هايي که در تخريب و از بين بردن آبهاي زيرزميني سهم بسزايي دارد، دفن غيراصولي و تخليه نامناسب انواع زايدات جامد در مکانهاي نامناسب و تخليه قسمتي از آنها در حاشيه آبهاي سطحي است.براساس آمارهاي موجود از 7917هزار تن انواع زايدات جامد کارگاه هاي صنعتي 10نفر کارکن و بيشتر 3341هزار تن در اين مناطق دفن مي شود.

محيط زيست، تمام چيزهايي است که در اطراف ما وجود دارند و روي آنها تاثير مي گذاريم و آنها نيز ما را متاثر مي سازند(يخکشي، 1381). اكوسيستم هاي خشكي و دريايي، گونه هاي مختلف حيات، درياها و رودخانه‌ها، تالاب‌ها، جنگل‌ها و مراتع از عناصر تشكيل دهنده محيط زيست طبيعي به شمار مي روند و هر يك به گونه‌اي در ايجاد شرايط پايداري حيات موثر واقع مي شوند. كشور ايران يكي از كهن ترين تمدن‌هاي دنياست. هنگامي كه بسياري از ممالك جهان حتي به صورت قبيله‌اي وجود نداشتند يا مردم آن ها در نقطه خاصي ساكن نبودند و به صورت كاملاً بدوي در جنگل و بيابان زندگي مي كردند، ايران مهد تمدن و فرهنگ بوده و در اين سرزمين پهناور شهرهايي بزرگ و آباد وجود داشته است. ازدياد جمعيت، رونق كشاورزي و دامداري و بهره برداري بي رويه از منابع طبيعي، سبب شد سطح وسيعي از خاك مملكت ما به صحراهاي بي آب و علف تبديل شده و آب، خاك و هوا آلوده شوند. دست اندازيهاي نامعقول انسان، به هم خوردن تعادل حياتي در طبيعت و نامساعد شدن آب و هوا را در پي داشت. منطقه كويري كشور كه در حال حاضر هيچ موجود زنده‌اي قادر به زندگي در آن نيست، به گواه تاريخ، زماني مركز تجارت ايران بوده و آثار باستاني پيدا شده در اطراف كوير، بهترين شاهد اين مدعاست(يخکشي، 1381). روستاهاي دفن شده در زير شن و خاك نشان مي دهند كه در گذشته‌اي بسيار نزديك، مردمي در حاشيه كوير زندگي مي‌كردند كه بر اثر پيشروي شن‌هاي روان، مجبور به ترك ديار خود شدند. حتي هم اكنون نيز مراكز صنعتي و مسكوني زيادي در اطراف كوير، در معرض خطر نابودي قرار دارند كه اگر اقدامات لازم و سريعي صورت نگيرد آن ها نيز به سرنوشت گذشتگان دچار خواهند شد(يخکشي، 1381).
طبيعت زنده محيط زيست ما، قسمتي از كشور ماست. ما بر اثر بهره برداري غيراصولي از منابع طبيعي، در نابودي فرهنگ و تمدن خود نقش مهمي داشته و داريم. اصل حفظ و حمايت از منابع طبيعي كشور و اشاعه فرهنگ زيست محيطي، يك وظيفه ملي است(يخکشي، 1381). آلودگي محيط زيست يك كشور، معمولاً در داخل مرزهاي آن محدود نمي ماند و به وسيله باد و آب از مرزها عبور كرده و عوارض ناگواري در كشورهاي همجوار به وجود مي آورد. به عنوان مثال، آلودگي آب رودخانه هاي "راين" و "دانوب" باعث آلودگي محيط زيست بسياري از كشورهاي اروپايي مي شود و رودخانه "كلرادو" در امريكا، مواد آلوده را با خود به مكزيك حمل مي‌كند. آلودگي آب درياها و درياچه‌هايي مانند درياي مديترانه، خليج فارس و درياي خزر، بدون توجه به اين امر كه منبع آلوده كننده در كجا قرار دارد، خساراتي به كشورهاي اطراف آن وارد مي كند. در بعضي مواقع، آلودگي آب و هوا در سطحي وسيعتر تاثير سوء مي‌گذارد. چنانچه تاثير آلودگي آب درياي شمال روي فك‌هاي قطبي ديده شده است. آلودگي هوا بر اثر گردش زمين و ايجاد جريان هوا به مناطق دور دست منتقل مي شود، همان طور كه آلودگي هواي انگليس، آلمان و بلژيك، باعث آلودگي هوا و آب‌هاي سطحي در كشورهاي اسكانديناوي مي شود

آب هاي زيرزميني اطراف پمپ بنزين ها و انبارهاي نفت كشور ازنظر داشتن مواد هيدروكربني و ماده سمي و خطرناك MTBE در پژوهشگاه صنعت نفت بررسي مي شود.به گزارش قلم سبز ايران، گروه تجزيه و ارزيابي مواد پژوهشكده صنعت نفت طرحي را تحت عنوان اندازه گيري مواد هيدروكربني و MTBE در آب هاي زيرزميني اطراف پمپ بنزين ها و انبارهاي نفت كشور در دست اجرا دارد كه در آن مطالعه كمي و كيفي اين ماده نيز به منظور تعيين غلظت آن در نقاط مختلف كشور مدنظر قرار گرفته است تا درصورتي كه منابعي به اين ماده آلوده شده باشد نسبت به پاكسازي آن اقدام شود.به گزارش روابط عمومي پژوهشكده صنعت نفت، متقاضي اجراي اين طرح، واحد پژوهش و توسعه شركت ملي پخش فرآورده هاي نفتي ايران است.

آب هاي درياي مازندران از سال ها پيش به دليل ورود بي رويه مواد آلاينده به ويژه آلاينده هاي نفتي دچار آلودگي فيزيكي، شيميايي و بيولوژيك شده است، تا جايي كه حتي طعم برخي ماهي هاي صيد شده از برخي رودخانه هاي شمالي ايران نيز با بوي ناخوشايند نفت همراه است.پژوهش هاي سازمان هاي ذي ربط و پايان نامه ها و تحقيقات دانشگاهي با موضوع بررسي كيفيت آب هاي شمالي ايران، آلودگي آب هاي ساحلي درياي مازندران را به خصوص با آغاز فصل گرما اثبات مي كند. هر چند آلودگي اين دريا كه بر اثر ورود آب رودخانه هاي حاوي پساب هاي صنعتي به وجود آمده تا اندازه اي جدي است كه با نگاه غيركارشناسانه نيز قابل لمس است. كارشناسان دليل اصلي آلودگي آب هاي اين دريا را ورود پساب ها و فاضلاب هاي گوناگون به آن مي دانند.

در واقع محيط درياها به دليل برخورداري از ويژگي هاي اكولوژيكي محل مناسبي براي تخليه فاضلاب پساب نيستند، اما خاك مي تواند فاضلاب را در خود جاي دهد و با انواع باكتري هاي تجزيه كننده، آنها را به سرعت تجزيه كند. در پايان تجزيه نيز عناصر و مواد غيرآلي توليد مي شود كه بستر گياهي خاك از آنها تغذيه مي كند. بنابراين اگر فاضلاب وارد قسمتي از دريا شود و آن را آلوده كند، ديگر بخش هاي دريا نيز آلوده مي شوند. همچنين ورود فاضلاب به يك بخش از آب دريا فاكتورهاي شيميايي و پيرو آن فاكتورهاي فيزيكي آب را تغيير مي دهند و اين تغييرات سبب تحولات زيستي آب مي شوند.

حاجي زاده، رييس مركز ملي اقيانوس شناسي با اتحقاد به اينكه قضاوت در مورد مسائل زيست محيطي و ميزان آلودگي درياها تنها با تعريف يك پروژه خاص و متمركز امكان پذير خواهد بود، مي گويد: همه كشورها با استفاده از استانداردهاي بين المللي مانند (E.COLI) باكتري هاي بيماري زا را در هر ميلي گرم آب دريا اندازه گيري مي كنند و زماني كه برآيند ميزان آلودگي به مرحله خطرناك برسد به صورت شفاف و در كوتاه ترين زمان ممكن به عموم مردم اطلاع داده مي شود. اين در حالي است كه تحقيقات جدي از سوي ارگان هاي مسئول سنجش دقيق و فراگير ميزان آلودگي نفتي آب هاي درياي مازندران نيز صورت نمي گيرد.

كشورهاي حاشيه درياي مازندران، فاضلاب هاي شهري، صنعتي و كشاورزي خود را به اين دريا مي ريزند و باعث آلودگي آب مي شوند. در اين ميان ايران كه كمترين توليدات صنعتي را دارد، آلودگي صنعتي كمتري نيز ايجاد مي كند. سازمان حفاظت از محيط زيست نيز در چند مرحله طرح جمع آوري و تصفيه فاضلاب رودخانه هاي استان هاي شمالي ايران را اجرا كرده، از جمله در ساري، بابل، جويبار، نوشهر و چالوس از ورود فاضلاب هاي شهري به درياي مازندران تا حدودي جلوگيري شده است. هر چند كه رودخانه هاي شمال كشور اغلب به عنوان زهكش عمل مي كنند و خود قابليت تصفيه فاضلاب هاي شهري و صنعتي را نيز دارا هستند.

ناصر مهردادي، يكي از مسئولان اداره كل محيط زيست مازندران نيز چندي پيش گفته بود كه اداره حفاظت از محيط زيست اين استان در فواصل زماني مشخص آب هاي ده منطقه از شناگاه هاي مهم مازندران را از رامسر تا بهشهر نمونه گيري مي كند و به تجزيه فيزيكي، شيميايي و بيولوژيكي آب هاي اين مناطق مي پردازد و آناليزهاي انجام شده بيانگر آن است كه آلودگي آب هاي منتهي به درياي مازندران هنوز به حد غيرطبيعي و خطرناك نرسيده است و با توجه به بارندگي هاي سيل آساي سال گذشته آب هاي رودخانه هاي استان مازندران در مجموع شرايط مناسبي را دارا هستند.

• آب هاي جنوبي قيرگون

خليج فارس كه سالانه به دليل تردد كشتي هاي نفت كش و تخليه آب توازن آنها به طور ميانگين در هر سال 160 هزار تن نفت و مواد نفتي را در خود جاي مي دهد، به عنوان يكي از آلوده ترين آب هاي جهان شناخته مي شود.

از سوي ديگر صيد بي رويه انواع ماهي و مرجان هاي دريايي و ورود فاضلاب هاي شهري و صنعتي به آب هاي خليج فارس، همچنين فعاليت مراكز صنعتي و سكوهاي نفتي بدون ارايه ارزيابي هاي زيست محيطي به مرگ تدريجي مرجان هاي كمياب خليج فارس منجر شده است و شرايط اكوسيستمي آن را به شدت تهديد مي كند.اما اين پايان كار نيست و زنجيره آلودگي در همين جا گسسته نمي شود. رود كارون كه در حدود 90درصد آب شيرين خليج فارس را تامين مي كند، بيشترين آلودگي ها و آلاينده هاي خاص مناطق خشكي را نيز با خود حمل كرده و وارد آب هاي نه چندان نيلگون خليج فارس مي كند. انواع فاضلاب هاي صنعتي، كشاورزي و پساب هاي خطرناك شيميايي و آلاينده هاي نفتي به آب هاي جنوبي ايران ختم مي شوند. هر چند در اين ميان گفته مي شود سازمان محيط زيست، شهرداري ها و كارخانه ها را ملزم به نصب تصفيه خانه هاي فاضلاب كرده است، اما اين گونه اقدامات بيشتر جنبه تشريفاتي داشته و ميزان آلودگي آب هاي منتهي به خليج فارس را كاهش نداده است. در همين حال سازمان ملل در تازه ترين گزارش خود كه در بهمن ماه سال گذشته منتشر شد، اعلام كرد: پايداري آلودگي ها در خليج فارس منجر شده تا قدرت خود پالايندگي آب هاي آن كاهش يابد.

• كلام آخر

بسياري از سازمان ها در خصوص مبارزه با ادامه روند آلودگي آب هاي شمالي و جنوبي ايران مسئول هستند و يكي از آنها سازمان حفاظت از محيط زيست به عنوان مرجع ملي مقابله با آلودگي هاست. همچنين موضوع شناسايي آلودگي هاي آبي با شناخت منابع آن در درياي شمالي و جنوبي ايران از مهمترين بخش هاي اساسنامه تاسيس مركز ملي اقيانوس شناسي كشور و از مباحث بنيادي راه اندازي اين مركز است. همين طور اداره كل بهداشت محيط، شهرداري هاي شهرهاي ساحلي، مراكز پژوهش و آكادميك هر يك مسئول شناسايي و جلوگيري از آلودگي آب هاي شمالي و جنوبي ايران هستند كه بايد در يك رابطه منسجم و ارگانيك با يكديگر به مقابله با اين معضل زيست محيطي بپردازند.از اين گذشته به نظر مي رسد كه در خصوص برخورد با موضوع آلودگي آب هاي شمالي و جنوبي كشور بايد نگاه تك بعدي و مثبت گرايانه مسئولان جاي خود را به يك نگرش دقيق و منطقي نسبت به برخورد با اينگونه آلودگي هاي زيست محيطي بدهد.

Borna66
04-21-2009, 11:03 PM
آلودگي آب ها - 2
آبی برای نوشيدن مناسب است که از نظر ظاهری قابل قبول بوده، فاقد کدورت، رنگ، بو و مزه محسوس باشد و از ميکروبها و مواد معدنی و آلی که اثرات سو ء بر سلامت مصرف کنندگان دارند، عاری بوده و يا مقدار آنها از حد معينی تجاوز نکند. برخی از آلودگيهای آب ممکن است بوسيله چشم قابل رويت نباشد که برای تشخيص آن احتياج به وسايل و تجهيزات آزمايشگاهی می باشد.

خطرات آلودگی آب آب يکی از طرق عمده انتقال آلودگيها از جمله آلودگی مدفوعی می باشد. شايع ترين راه ايجاد بيماری خوردن آب آلوده است. استفاده از آب آلوده برای شستشوی ميوه ها و سبزيجات و استحمام از ديگر راههای ايجاد بيماری هستند.

بيماريهای منتقله توسط آب حصبه و وبا از انواع بيماريهای ميکروبی، فلج اطفال و يرقان از گروه بيماريهای ويروسی، بيماريهای آميبی و انگلی در نتيجه مصرف آب آلوده می توانند ايجاد شوند. برخی از بيماريها نيز می توانند ناشی از استحمام يا شنا کردن در آب آلوده باشند.

توصيه های بهداشتی برای پيشگيری از بيماريهای متنقله توسط آب ـ در موقع مراجعه به پارکها به تابلوی هشدار دهنده و مشخص کننده آب شرب و آب فضای سبز توجه نموده و از مصرف آب فضای سبز برای آشاميدن جدا خودداری نماييد. ـ از خوردن سبزيجات خام قبل از شستشوی کامل و انگل زدايی و ضدعفونی کردن آنها جدا خودداری نماييد. از آب بهداشتی سالم برای شستشوی سبزيجات و ميوه جات استفاده نماييد. ـ آب چشمه و رودخانه عليرغم ظاهر تميزآنها هميشه سالم نيستند. هنگام مسافرت و همچنين استفاده از وسايل حمل و نقل بين شهری و گردش، همواره از آب جوشيده سرد شده استفاده نماييد. ـ از ريختن آشغال و زباله در رودخانه ها، جويبارها، معابر و اماکن عمومی جدا خودداری کنيد. ـ آب آشاميدنی خود را در ظرفی تميز که دارای درب است نگهداری نماييد. ـ آب را از مخزن آب (گالنها و بشکه های ضدعفونی شده و ...) به داخل ليوان يا ظروف مصرف بريزيد و ليوان خود را وارد مخزن آب نکنيد. ـ پس از رفتن به توالت يا بعد از شستن کودکتان، پيش از تهيه غذا و غذا خوردن و يا غذا دادن به فرزندتان حتما دستهای خود را با آب و صابون بشوييد. ـ هنگام شستشوی دستها دقت کنيد که تمام قسمتهای دست از جمله کف، پشت دست، بين انگشتان، زير ناخنها خوب شسته شود و حتی الامکان از صابون مايع يا خميری استفاده شود. ـ محافظت منابع آب از آلودگی آسانتر از پاکيزه نمودن آن پس از آلودگی است. با استفاده صحيح از آب و خودداری از آلوده کردن منابع آب، امکان بهره مندی خود و ديگران را از اين نعمت الهی فراهم نماييد. ـ برای آشاميدن و تهيه غذا و يخ حتما از آب سالم استفاده نماييد، اگر شکی به سالم بودن آب داريد، آن را پيش از مصرف بجوشانيد. بالاخص در مورد آب مصرفی برای تهيه غذای کودکان مراقبت بيشتر به عمل آيد.


ـ در موارد مشکوک به آلودگی آب برای ضدعفونی به دو طريق زير می توان عمل نمود:

الف) جوشانيدن آب آب را حداقل به مدت سه دقيقه (از زمان جوش آمدن) بجوشانيد و پس از سرد شدن استفاده نماييد.

ب) ضدعفونی با محلول کلر ذخيره 1% (مادر) برای آبهای شفاف ولی مشکوک به آلودگی طرز تهيه کلر مادر: برای تهيه کلر مادر 15 گرم (3 قاشق مرباخوری سرصاف) پودر پرکلرين 70% (هيپوکلريت کلسيم) را به يک ليتر آب اضافه نموده و برای دو دقيقه خوب بهم بزنيد. پس از يک ساعت، محلول آماده برای ضدعفونی است. محلول کلر مادر را در بطری تيره رنگ و دور از نور و دسترس اطفال نگهداری کنيد. اين محلول ذخيره برای يک ماه قابل نگهداری می باشد.

نحوه ضدعفونی آب برای ضدعفونی هر ليتر آب، سه قطره از محلول کلر مادر اضافه نموده، بهم بزنيد. يک ساعت صبر کنيد سپس در صورت احساس مزه کلر، آن را مصرف نماييد. در غير اين صورت به ازای هر ليتر آب مجددا يک قطره اضافه شود تا زمانی که قادر به تشخيص مزه کلر باشيد. آب ضدعفونی شده به طريق فوق برای 24 ساعت قابليت استفاده دارد.

شريان‌ها، خليج فارس را نابود مي‌كنند
خليج‌فارس، دريای نيلگون جنوب با كارونی كه امروز آبراهه جاری سموم كشاورزی، فاضلاب‌های خانگی‌است آلوده می‌شود....
صنم موديشریان‌های حیاتی خلیج فارس، مرگ را در کالبدش تزریق می‌کنند.به همين تلخي ما انسان‌ها، خليجي را كه هميشه فارس ناميديمش و بر آن اصرار مي‌ورزيم، از بين مي‌بريم. خليج‌فارس، درياي نيلگون جنوب با كاروني كه امروز آبراهه جاري سموم كشاورزي، فاضلاب‌هاي خانگي است آلوده مي‌شود.مرجان‌هاي خليج فارس، درختان جنگل حرا، گونه‌هاي نادر گياهي و جانوري قربانيان اين توسعه بي‌رويه، غير اصولي در حاشيه رودخانه‌ها هستند و نبود تدابير قاطع اجرايي از سويي متولياني كه تنها در كلام سنگ ميراث طبيعي را به سينه مي‌زنند.مي‌گويند كارون طولاني‌ترين و پرآب‌ترين رودخانه ايران است و يكي از رودخانه‌هايي است كه قدمتي بيش از 6 هزار سال دارد. امروز اين كهن رودخانه بستر آلودگي‌هايي است كه اكوسيستم طبيعي آن را با خطر نابودي مواجه كرده و در جريان ورود به خليج فارس اين خطر را به ناچار به آن نيز ارزاني مي‌دارد.حال نه تنها فاضلاب‌هاي انساني كه ديگر پسماندهاي ناشي از توسعه جوامع شهري و شكل‌گيري واحدهاي مختلف صنعتي نيز به پيكار طبيعت كارون و خليج فارس شتافته و بر ادامه حيات آن مهر ابطال مي‌زند.
فاضلاب‌هايي از خانه تا خليج‌فارسچندي پيش وزارت كشاورزي طي آماري اعلام كرد كه روزانه 480 ميليون ليتر فاضلاب تنها از شهر بندر عباس وارد خليج فارس مي‌شود. حال با در نظر گرفتن تعداد زياد شهرها و بندرهاي جنوبي كشور، چنين به نظر مي‌رسد كه اين دريا روزانه پذيراي حجم بسيار بالايي از انواع مواد آلاينده است.فريبا رهشناس ،كارشناس محيط زيست، مي‌گويد: «ورود فاضلاب‌هاي خانگي و پساب‌هاي حاصل از كشاورزي در حاشيه رودخانه‌هاي منتهي به خليج فارس، از جمله عوامل مهم در راستاي آلوده شدن آب‌هاي خليج فارس است.»«اين رودخانه‌ها چون شريان‌هايي آلاينده‌ها را به ميزان بالايي وارد خليج فارس كرده و هر گونه از این آلودگي‌ها با توجه به چگونگي انفعالات و اثرگذاري بر اكوسيستم‌هاي گياهي و جانوري، تهديد‌هاي جدي را براي محيط زيست به دنبال مي‌آورند.»بررسي‌هاي انجام شده از سوي گروه محيط زيست وزارت كشاورزي بر نحوه تصفيه فاضلاب‌هاي خانگي نشان از آن دارد كه بسياري از شهرهاي كشور، فاقد سيستم تصفيه فاضلاب بوده و منازل از سيستم «سپتيك جذبي» استفاده مي‌كنند. اين شيوه دفع پساب‌هاي خانگي، براي شهرهاي حاشيه دريا بحران آفرين است.
حشره‌كش يا خليج‌كش؟كارشناسان محيط زيست افزايش فلزات سنگين، ميكروب‌ها و تركيبات مواد آلي را از جمله آلودگي‌هايي مي‌دانند كه در اثر ورود مواد تشکیل دهنده حشره‌كش‌ها و سموم آفت‌كش‌ها به درون آب ایجاد مي‌شوند.«محمد فاطمي» ،كارشناس امور دريايي و استاد دانشگاه، در اين باره مي‌گويد: «مواد شیمیایی در آفت‌كش‌هاي كشاورزي و كود‌هاي شيميايي كه در كشاورزي مورد استفاده قرار مي‌گيرند بر سطح زمين نشسته و با جريان آب وارد بسترهاي رودخانه مي‌شوند و از طریق جریان آب آلودگي‌ها وارد خليج فارس مي‌شوند.»او مي‌گويد: «در ادامه اين جريان، مواد شيميايي چون فسفات، فسفر وارد آب می‌شود که این امر رشد سريع و نامطلوب فيتوپلانگتن‌ها را به همراه دارد.»به گفته فاطمي رشد فيتوپلانگتن‌ها كه به نام «پديده كشند سرخ» خوانده مي‌شود باعث نابودي آبزيان دريايي شده و بسياري از منابع ارزشمند جانوري را از بين مي‌برد: «علاوه بر اين، فاضلاب‌هاي شهري و مناطق مسكوني نيز از عوامل موثر در رشد سريع فيتوپلانگتن‌ها محسوب مي‌شوند.»صنعت گردشگري نيز در اين خرابكاري سهم خود را دارد: «به دنبال گسترش زندگي شهري و رشد جمعيت بومي و ساخت هتل‌ها و ديگر مكان‌هاي اقامت گردشگران در حاشيه درياي عمان و خليح فارس حجم بالايي از فاضلاب‌ها، وارد رودخانه‌ها شده و به سوي دريا هدايت مي‌شوند يا در برخي از نقاط اين آلودگي‌ها به طور مستقيم وارد خليج شده و ادامه حيات طبيعي اكوسيستم‌هاي دريايي را تهديد مي‌كنند.»
براي گوش‌هاي شنوادر حالي كه بسياري از كارشناسان بر خطرآفرين بودن ورود آلاينده‌ها به محيط دريا تاكيد كرده و نسبت به تبعات آن هشدار مي‌دهند تاكنون دستگاه‌هاي متولي براي مبارزه قاطع با ورود آلودگي به درون آبهاي خليج فارس توجهي نكرده‌اند. اين آلودگي در مواردي از آبزيان دريايي قرباني گرفته است. چنان‌كه سال گذشته پديده كشنده سرخ در درياي عمان و مجاورت بندر چابهار در سطح وسيع و قابل توجهي گونه‌هايي از ماهيان را به نابودي كشيد.عليرضا ابهري كارشناس آلودگي آب در اين‌باره مي‌گويد: «تنوع آلاينده‌ها از جمله عناصر مغذي به ميزان بالا، روغن و چربي، سورفاكتانت آنيوني و كاتيوني و مواد جامد از طريق رودخانه‌ها به دريا راه يافته و بحران‌هاي زيست محيطي را به وجود مي‌آورند.»اين مشکل برای بسياري از شهرهاي شمالي و جنوبي كشور به وجود آمده و علاوه بر «بحران‌هايي كه متاثر از اين امر در محيط دريا پديد مي‌آيد، رودخانه‌ها و ديگر منابع آبي نيز تحت تاثير اين آلودگي‌ها قرار گرفته‌اند.»به گفته اين كارشناس ورود مواد آلاينده به منابع آبي و رودخانه‌هاي جنوبي كشور، بيش از منابع آبي شمال كشور بحران آفرين است. چرا كه گرماي هوا در شهرهاي جنوبي به بحراني‌تر شدن آلودگي‌هاي زيست محيطي كمك كرده و طي دوره‌هاي زماني نامشخص و گاه كوتاه مدت زمينه‌هاي نابودي تعداد زيادي از ماهيان و آبزيان اين مناطق را ايجاد مي‌كند.نابودي منابع ارزشمند گياهي و جانوري دغدغه‌اي است كه اذهان بسياري از كارشناسان و دوستداران محيط زيست را به خود مشغول كرده است و از آنجا كه خليج فارس نيز در اين ميان از جايگاه ويژه‌اي برخوردار است، كارشناسان همواره درباره چگونگي نجات آن و گونه هاي گياهي و جانوريش از نابودي به بحث و بررسي نشسته اند و به دنبال يافتن موثرترين راهكارها برآمده‌‌اند. اما آنچه كه مورد اتفاق نظر بسياري قرار گرفته، جلوگيري پيش از درمان است.چنانكه ابهري مي‌گويد: «هر چند تعبيه تصفيه‌خانه‌ها در كاهش آلودگي رودخانه‌ها و خليج فارس مي‌تواند تا حد بسياري موثر باشد اما از آنجا كه بسياري از آلاينده‌هاي شيميايي در آب حل شده و امكان جدا سازي آنها با قوي‌ترين دستگاه‌هاي تصفيه نيز وجود ندارد، تا حد امكان بايد از ورود اين گونه مواد به درون آبها جلوگيري كرد.»او راه تحقق اين مهم را ممانعت از راه‌اندازي واحد‌هاي صنعتي به ويژه صنايع وابسته به نفت در حاشيه سواحل مي‌داند.فعاليت تشكل‌هاي غير دولتي، پيگيري اخبار مربوط به محيط زيست خليج فارس از سوي دوستداران ميراث طبيعي، بحث‌هاي كارشناسانه همگي از آن حكايت مي‌كنند كه نه تنها نفت و خاويار خليج فارس، در پيشرفت اقتصاد كشور نقش تعيين كننده‌اي دارد بلكه به عنوان ميراثي كهن كه طبيعت به ايرانيان هديه كرده، نامش به خاطره‌اي جمعي بدل شده و تلاش برای حفظ و ماندگاريش نگراني هر ايراني است. از اين رو چنين به نظر مي‌رسد كه متوليان بايد در سرعت بخشيدن به اقدامات خود بيش از پيش كوشيده و خليج فارس را از گرداب نابودي‌ها نجات بخشند.

كليدواژه‎ ها… آب … بانك اطلاعاتي … منابع آب … طرح‎هاي تحقيقاتي … استانداردچكيدههدف از اجراي اين طرح، جمع آوري و سازماندهي اطلاعات مربوط به پروژه هاي تحقيقاتي و مدارك علمي آب است. اطلاعات گردآوري شده به همراه چكيده آن‎ها با استفاده از دستورالعمل US MARC BIBLIOGRAPHIC FORMAT 1995 به كاربرگه ها منتقل و پس از انجام كنترل‎هاي لازم به ماشين وارد شده است. تاكنون اطلاعات مربوط به 5000 مدرك (مقاله سمينار، گزارش تحقيقاتي، پايان‎ نامه، مقاله مجله) وارد ماشين شده و بازيابي اطلاعات و مدارك توأماً امكان‎پذير است. مدارك به زبان‎هاي فارسي، انگليسي، فرانسه، آلماني و روسي، و توصيفگرها به دو زبان فارسي و انگليسي است.

در سال 1374 بنا به نياز وزارت نيرو به اين بانك اطلاعاتي، قرارداد همكاري چهار سال هاي بين اين وزارتخانه و مركز اطلاعات و مدارك علمي ايران منعقد گرديد. در وزارت نيرو كليه امور پژوهشي آب زيرنظر شوراي تحقيقات آب انجام مي‎گيرد. در واقع اعضاي اين شورا براي تصويب طرح‎هاي تحقيقاتي مربوط به آب در وزارت نيرو، به يك بانك اطلاعاتي از مدارك تحقيقاتي كار شده در دانشگاه ها و مؤسسات تحقيقاتي كشور نياز دارند تا در اسرع وقت بتوانند به اطلاعات و چكيده اي از مدارك، يا در صورت لزوم به اصل آن‎ها دسترسي حاصل نمايند.هدف از اجراي اين طرح جمع آوري و سازماندهي اطلاعات مربوط به پروژه هاي تحقيقاتي و مدارك علمي آب در موضوعات زير است:هيدرولوژي، صنايع آب آشاميدني، مديريت بهره برداري از آب، حقوق آب، آلودگي آب، توزيع آب، آب‎هاي زيرزميني، آب‎هاي سطحي، نزولات جوي، آلودگي دري، آبياري و زهكشي، كنترل سيلاب، كيفيت آب، طبقه‌بندي كيفيت آب، سدسازي و صنايع ذيربط، ارتباط خاك و آب، اقتصاد آب، آب و جمعيت، خاك شناسي، زمين شناسي و زلزله، ژئوفيزيك، ژئو تكنيك، استانداردهاي آب.اطلاعات گردآوري شده پس از انجام كنترل‎هاي لازم به رايانه وارد مي‎شود و مي‎توان از طريق نام نويسنده، نام سازمان، عنوان، توصيفگر، كليد واژه، نام سازمان يا اسامي افراد (چنانچه توصيفگر واقع شده باشند)، اسامي جغرافيايي، ناشر، منبع، سال و چكيده به بازيابي اطلاعات و در صورت لزوم به بازيابي اصل مدرك اقدام كرد.
مراحل انجام كارابتدا دانشگاه ها و مؤسسات تحقيقاتي كه در زمينه آب و موضوعات مورد قرارداد فعاليت تحقيقاتي داشتند شناسايي شدند و با توجه به يكي از اهداف مركز اطلاعات و مدارك علمي ايران كه استاندارد كردن فعاليت‎هاي اطلاع‎رساني مركز براي وصل شدن به شبكه هاي اطلاعاتي جهاني است، بخش رايانه مركز با بهره‎ گيري از دستورالعمل US MARC BIBLIOGRAPHIC FORMAT 1995 به طراحي كاربرگه ها اقدام نمود. تاكنون كاربرگه هاي مربوط به گزارش‎هاي تحقيقاتي، پايان نامه ه، مقالات سميناره، و مقالات مجلات تهيه شده و كار برگه مدارك استاندارد و نقشه در دست نهيه است. ابتدا كاربرگه ها به طور آزمايشي مورد استفاده قرار گرفتند و پس از رفع اشكالات و انطباق با وضعيت مدارك فارسي و انجام تصحيحات لازم، براي كار وسيع آماده شدند. مدارك گردآوري شده پس از آماده‎ سازي و شماره گذاري با استفاده از اصطلاحنامه هاي زير نمايه سازي شدند:

1.Thesaurus of water resources terms،2.TEST (Thesaurus of Engineering and Scientific Terms)،3.Ei Thesaurus،4.SPINES Thesaurus،5.Thesaurus of Law.

كليدواژه هاي انتخابي كه در اصطلاحنامه هاي مذكور موجود نبودند با فرهنگ‎ها و واژگان هاي زمين ‎شناسي، فني و مهندسي، كشاورزي، محيط زيست، حقوق، جامعه شناسي و جز اين‎ها كنترل شدند.در اين بانك اطلاعاتي اصل مدارك به زبان‎هاي فارسي، انگليسي، فرانسه و آلماني و توصيفگرها به دو زبان فارسي و انگليسي است. مداركي كه داراي چكيده بودند، چكيده آن‎ها عيناً به ماشين منتقل شدند.اطلاعات منتقل شده به كاربرگه ها سپس با فرمت IRANMARC معين و استفاده از نرم افزار CDS/ISIS به ماشين داده شده است. در حال حاضر كارهاي اطلاعاتي مربوط به 7000 مدرك به اتمام رسيده و در پايان طرح، 10000 ركورد و اطلاع ذخيره و بازيابي مي‎شوند كه پس از انجام تصحيحات لازم و هماهنگي توصيفگرها و ايجاد ارتباط بين ارجاعات به چاپ مجموعه هاي 1000 تايي از اطلاعات آب اقدام مي‎شود.نتايجي كه از اين بانك اطلاعاتي حاصل مي‎شود به قرار زير است:1. امور آب وزارت نيرو، و كليه سازمان‎هاي پژوهشي و دانشگاه هاي كشور با استفاده از اين بانك اطلاعاتي مي‎توانند از دوباره‎ كاري‎هاي تحقيقاتي ممانعت به عمل آورند.2. اطلاعات آن مي‎تواند مورد استفاده در برنامه ريزي آب كشور قرار گيرد و چنانچه كليه مدارك موجود گردآوري شوند و به زور برسند، مي‎توان آن‎ها را به مجموعه ها و زير مجموعه هاي موضوعي زير دسته بندي كرد:الف – سدسازي: شامل بخش‎هاي مطالعات منابع آب و كنترل سيلاب‎ه، آناليز سازه هاي هيدروليك، سدهاي بتني، سدهاي خاكي، ژئوتكنيك، زمين شناسي؛ب – آب و فاضلاب: شامل آب‎هاي سطحي، آب‎هاي زيرزميني، آبرساني،...؛پ – آبياري و زهكشي: شامل بخش‎هاي آبياري و زهكشي، كشاورزي، سدهاي انحرافي؛ت – حفاظت خاك و آب و آبخيزداري: شامل بهره برداري بهينه از منابع آب و خاك،...؛ث – جنبه هاي مختلف زيست‎محيطي آب: شامل بخش‎هاي محيط زيست انساني، محيط زيست طبيعي و ارزيابي اثرات زيست محيطي؛ج – جمعيت: شامل مطالعات مربوط به جمعيت شهرها و روستاهاي كشور،...؛چ – هواشناسي: شامل مطالعات مربوط به باران، برف، درجه حرارت محيط،...در اينجا لازم ا ست به شرح مختصري درباره مدارك مربوط به موضوعات فوق اشاره شود.


الف – سدسازيسدها ساختمان‎هاي عظيم بشر ساخت مي‎باشند كه به دليل پيچيدگي و دخالت پارامترهاي فيزيكي، ژئومكانيكي، هيدرولوژيكي، سازه‎اي، و فرسودگي مصالح به سرمايه گذاري سنگيني نياز دارند. بعلاوه، سدسازي نياز به تحقيقات قبلي، و پس از ساخت نيز به جهت نگهداري احتياج به بازرسي ادواري و مستمر فني دارد كه در تمام اين مراحل داشتن اطلاعات دقيق، صحيح و كامل مورد نياز است.يكي از پارامترهايي كه در پروژه هاي سدسازي در ايران بايد به آن توجه داشت، سدهاي واقع در مناطقي است كه از سنگ‎هاي انحلال‎ پذير(3) بخصوص سنگ آهك تشكيل شده‎اند و با توجه به پايداري و دوام پذيري اين گونه پروژه ها از ديدگاه اقتصادي و هزينه هاي گزافي كه دارند، عدم توجه به وضعيت زمين‎شناختي منطقه و ويژگي‎هاي فني و مهندسي مشكلاتي به بار خواهد آورد. بررسي زمين شناختي قسمت‎هاي جنوب و جنوب غربي (7)“ (8)“ (16) ايران نشان داده كه لايه هاي زمين را در اين مناطق سنگ‎هاي كربنه تشكيل داده‎اند كه موجب تشكيل مناطق كارستي شده است. داشتن اطلاعات و مدارك لازم در پروژهاي سدسازي بخصوص در اين مناطق كه 06/0 درصد مساحت كل كشور است از اولويت ويژه اي برخوردار است. به همين جهت در اين پروژه ها داشتن شناخت از وضعيت زمين‎شناختي، خواص فيزيكي، مكانيكي، شيميايي (17)، (24) سنگ‎ها از ضروريات است.يكي ديگر از پارامترهاي مهم در پروژه هاي سدسازي، زلزله(26) است. با توجه به اين كه سرزمين ايران پوسته‎اي چين خورده است كه در آن شكستگي‌ها و گسل‎هاي فراواني ديده مي‎شود، مدارك مربوط به مطالعات زمين‌شناختي و زلزله شناختي در تأسيسات آبي بخصوص سدها نقش مهمي را ايفا مي‎نمايد؛ بخصوص كه زلزله ها از عوامل اصلي رسوب‎گذاري در پشت سدها(2) است. بعلاوه به عناويني از پايان نامه ها برخورد شد كه علل رسوب‎گذاري در پشت بعضي از سدهاي ايران (4)،(14)،(30) و نحوه رسوب‎زدايي (13)، (23) را مورد بررسي قرار داده بودند كه به مجموعه اين بانك افزوده شد.از نظر جغرافيايي، نيمي از مساحت ايران مناطق كوهستاني، و حدوداً يك چهارم كل كشور داراي شيب بيش از 15 درجه است. اين وضعيت، وقوع زلزله هاي كوچك و بزرگ، همچنين وجود گسله ها و وقوع بارندگي در اين مناطق، پديده‎اي را به وجود آورده است كه موجب حركت مواد در دامنه ها (زمين لغزش) (29) مي‎شود. بدين لحاظ كليه مدارك مؤسسه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله كه يكي از واحدهاي تابعه وزارت فرهنگ و آموزش عالي مي‎باشد و در سال 1368 تأسيس شده مورد بررس قرار گرفت و به گردآوري و آماده سازي مدارك آن اقدام شد.در اين ارتباط از مجموعه هاي انتشاراتي مركز تحقيقات ساختمان و مسكن، اداره كل مسكن و شهرسازي، وزارت مسكن و شهرسازي، سازمان زمين‎شناسي و سازمان نقشه‎برداري نيز در اين بانك اطلاعاتي استفاده شده است.


ب – آب و فاضلابدر اين مبحث در بين پايان نامه ه، مقالات سميناره، گزارش‎هاي تحقيقاتي، و مقالات علمي مجلات به عناوين فراواني برخورد شد كه درباره آب‎هاي سطحي (رودخانه ها و چشمه ها و ...) آب‎هاي زيرزميني (شامل چاه ها و قنات‎ها و ...) و نوسانات سطح اين آب‎ها بود. همينطور وضعيت كيفي آب مشروب برخي از شهرها و روستاها بررسي شده بود. در مبحث فاضلاب به عناويني درباره چگونگي استفاده از فاضلاب‎ها (20)، بررسي‎هايي بر روي مقدار فلزات سنگين يا سموم حاصل از پساب و فاضلاب (28) صنايع و تغييراتي كه آن‎ها بر خواص شيميايي آب‎هاي سطحي و زيرزميني (5)، (11)، (12) ايجاد مي‎نمايند، يا عناويني كه در جهت بهبود كيفيت آب نوشته شده‎اند برخورد شد. نتايج بسياري از بررسي‎ها كاربردي است. به عنوان مثال موضوعي يكي از اين مدارك ”بررسي و مقايسه ميزان آب شستگي (Scour) اطراف آب‎شكن (Groin)هاي باز با استفاده از مدل هيدروليكي (19) است و پژوهشگر به اين نتيجه رسيده كه به منظور ممانعت از فرسايش سواحل ايران، استفاده از آب‎شكن‎هاي باز مناسب‎تر از نوع بسته آن است و تأكيد مي‎نمايد كه اين سازه ها در ارتباط با فرسايش سواحل تاكنون در ايران طراحي و اجرا نشده است. با يك بررسي اجمالي از مدارك گردآوري شده در موضوع آب و فاضلاب، برناكامل بودن تحقيقات و اين كه اكثر تحقيقات انجام شده به صورت پراكنده بوده و بدون استفاده از نتايج آن رها شده ‎اند و به اين كه هيچ انسجام و هماهنگي بين آن‎ها برقرار نيست پي مي ‎بريم.
پ- آبياري و زهكشيدر مبحث آبياري,‌عناوين كار شده شامل تحقيقاتي است درباره روش‎هاي مختلف آبياري و مقايسه آن‎ها با روش‎هاي آبياري سنتي (27) در ايران، چگونگي استفاده از آب‎هاي شور و لب شور (21)، ايجاد سدهاي مخزني براي تعديل شوري آب‎، بررسي علل شوري آب بعضي از رودخانه ه، و بررسي اثر رژيم‎هاي مختلف آبياري گياهان. در اين رابطه مقدار آب آبياري، راندمان مصرف آب و نياز آبي گياه (تبخير و تعريق حقيقي)، و ايجاد پتانسيل آب و خاك بررسي شده است. احداث شبكه هاي آبياري و زهكشي، و روش‎هاي مختلف استفاده از آب‎ هاي شور در آبياري مورد مطالعه قرار گرفته است.
ت – حفاظت خاك، آب و آبخيزداريدر اين ارتباط مطالعات وسيعي در مؤسسه تحقيقات خاك و آب وزارت كشاورزي انجام شده و خاك‎هاي نقاط مختلف كشور به صورت اجمالي، تفصيلي و نيمه تفصيلي بررسي شده كه سعي گرديد كليه مطالعات مرتبط با موضوع آب و خاك در اين ارتباط با كنترل سيلاب و مهار آن، فرسايش خاك (22) و آب شستگي و همچنين مطالعات زمين ‎شناختي در ارتباط با تغذيه مصنوعي، و استفاده از آب‎هاي شور كويرهاي ايران برخورد شد كه اين نوع مدارك نيز گردآوري شدند.
ث – جنبه هاي مختلف زيستي محيطي آبدر بين مدارك گردآوري شده، عناوين متعدد دال بر بررسي وضع بهداشتي آب‎هاي سطحي و زيرزميني است. بررسي غلظت تركيبات ازته، كلروره، آرسنيك و تركيبات سمي در آب‎هاي زيرزميني، و بررسي‎هايي درآب‎هاي زيرزميني، و بررسي‎هايي درباره آب رودخانه هاي مختلف ايران از نظر بهداشتي يا آب لوله‎كشي برخي از شهرهاي ايران از نظر فيزيكي، شيميايي، باكتريولوژيكي و انگلي (1) مشاهده شد.مطالعاتي هم صورت گرفته كه نشاندهنده آلودگي آب چشمه هاي آب معدني و آب‎ هاي گرم است كه اين دسته نيز گردآوري شدند. بررسي مقدماتي كليه اين مطالعات دال بر پراكنده و ناكامل بودن آن‎ها است.
ج ـ جمعيتآب و جمعيت لازم و ملزوم يكديگرند؛ بدين لحاظ در توسعه شهرها بررسي وضعيت جغرافيايي، ميزان آب‎هاي سطحي و زيرزميني، و جمعيت از اهميت ويژه اي برخوردار است. بدين جهت از ابتداي طرح، كليه بررسي‎هايي كه در اين باره انجام شده در مد نظر بوده و به گردآوري مدارك آن اقدام شده است. بدين لحاظ آب مورد نياز جمعيت شهره، واگذاري انشعاب، واگذاري اشتراك فاضلاب، لوله گذاري آب، لوله گذاري فاضلاب و فروش آب در اين مبحث مطرح است. بررسي هاي مربوط به كيفيت آب از نظر بهداشتي، فيزيكي، شيميايي، ميكروبي، انگلي و علل آلودگي، (18) همچنين بررسي‎هاي مربوط به مواد مورد نياز جمعيت در آب مصرفي، مانند يد و فلوئور (15)، (10) و روش‎هاي انداز هگيري و تنظيم مقدار اين عناصر مفيد گردآوري شده است.چ- هواشناسيواقع شدن ايران بر روي كمربند خشك جهاني موجب شده كه رژيم‎هاي بارندگي آن از ويژگي‎هاي خاصي برخوردار باشند. كمي باران و نوسان مكاني و زماني آن از اهم اين ويژگي‎ها به شمار مي‎روند. نوسانات منفي بارندگي موجب خشكسالي ‎هايي (18) با شدت كم يا زياد در پهنه هاي مختلف كشور مي‎شود و نوسانات مثبت آن در حد نهايت موجب وقوع سيل و از ميان رفتن كشاورزي و تغييرات منابع مي‎گردد. بدين لحاظ مطالعات سازمان هواشناسي و سازمان‎ها و مؤسسات پژوهشي كه در اين رابطه فعاليت تحقيقاتي داشتند جستجو و مطالب آن‎ها به اين بانك اطلاعات افزوده شد.

Borna66
04-21-2009, 11:03 PM
آلودگي هوا و گباهان (Pollution and plants)
هوا لازمة حيات است و نياز به آن بيش از آب و غذاست، در اهميت هوا همين بس كه آدمي مي تواند بدون غذا چند روز يا چند هفته زندگي كند ولي بدون هوا چند دقيقه بيشتر نمي تواند زنده بماند. كره زمين بوسيله قشري از هوا كه جوّ ناميده مي شود احاطه گرديده، وجود اين قشراز هوا براي انسان، حيوان و گياه شرط لازم زندگي است.
هواي اطراف زمين علاوه بر اينكه به منزله پوششي است كه از سرد و گرم شدن بيش از اندازه و سريع زمين جلوگيري مي كند، موجودات زنده زمين را از اشعة مستقيم سوزان خورشيد، اشعة كشندة فرابنفش، اشعه ايكس و اشعة كيهاني محافظت مي كند.
تركيبات اصلي هوا شامل گاز هاي ازت، اكسيژن، آرگون، آنيدريك كربنيك (دي اكسيد كربن) مي باشد كه مجمو عاً 99/99 درصد هوا را تشكيل مي دهند.
طبيعت همه چيز خود را با نظم خاصي بوجود آورده است و بدون دخالت انسان اين نظم و ثبات پايدار خواهد ماند، اما انسان با دخالت خود اين ثبات و خود تنظيمي را به هم مي زند. طبيعت خود به خود تا حدي مي تواند آلودگي هوا را تصفيه كند، ولي اگر آلودگي به حدي رسيد كه قادر به هضم و يا بازيابي آن نشد آلودگي پيش خواهد آمد.
تعريف آلودگي هوا:
آلودگي هوا به اين صورت تعريف شده است كه هر جسم خارجي كه وارد هوا شود و هر عاملي كه نسبت معمولي مواد تشكيل دهندة هوا را تغيير دهد به طوري كه مقدار آنها در طي زمان باعث خسارت به حيات انسان، حيوان و گياه گردد. مواد آلوده كنندة هوا ممكن است مقدارشان در هوا به اندازه اي نباشد كه محسوس گردد و يا تأثيري بر جا بگذارد، از اين رو سازمانهاي محيط زيست و بهداشت كشور هاي مختلف تعاريفي براي آلودگي هوا در ارتباط با تأثيرشان بر انسان، حيوان، گياه و بلاخره آثار و ابنيه وضع كرده اند.
مواد آلوده كنندة هوا:
مواد آلوده كنندة هوا نيز عبارتند از هر نوع مادة گازي، مايع، جامد و يا آميخته اي از آنها كه در هواي آزاد پخش مي گردد و باعث آلودگي هوا مي گردد، مانند دود، دوده، ذرات معلق، ذرات رسوب كننده، اكسيد هاي گوگرد، اكسيد هاي نيتروژن، اكسيدهاي كربن، اكسيدكننده ها، اسيدها، اوزون، مواد راديو اكتيو، آمونياك و باران هاي اسيدي.
منشاء مواد آلوده كنندة هوا:
مواد آلوده كنندة هوا ممكن است منشأ طبيعي داشته باشند مثل دود حاصل از آتشفشانها كه شامل دي اكسيد كربن و دي اكسيد سولفور مي باشد و همچنين دود حاصل از آتش سوزي در جنگل ها و علفزارها. ولي اكثر مواد آلوده كنندة خطرناك ناشي از فعاليت هاي انسان است، همانند نيروگاه هاي توليد برق، كارخانه ها، پالايشگاها، اتومبيل ها و سوخت هاي فسيلي كه در محل هاي ديگري مثل منازل مسكوني استفاده مي شود.
انسان و آلودگي هوا:
انسان با دخالت هاي خود در نظم طبيعت قدرت رفع آلودگي را از او گرفته است و نمي تواند در مقابل اين همه آلودگيهائي كه در خاك، آب و هوا پيش مي آيد مقاومت كند و روز به روز منابع بيشتري آلوده و يا از بين مي روند. با توجه به اينكه محيط زندگي انسان به كرة زمين محدود مي شود و اين كره نيز گنجايش آن محدود است و انسان نيز قادر نخواهد بود براي رفع نياز هاي خود منابع را از جاي ديگري بياورد، بنابر اين بايد در حفظ آن كوشا باشد.
زندگي انسان و انواع حيوانات روي زمين مستقيماً و به طور غير مستقيم به گياهان وابسته هستند و غذاي خود را از گياهان مي گيرند، اكسيژني كه در اتمسفر زمين و جود دارد نيز حاصل فعاليت گياهان است، گياهان از نظر اكولوژيكي توليد كنندگان روي زمين هستند و اولين سطح زنجيرة غذائي را تشكيل مي دهند، گياهان خود تصفيه كنندگان هوا محسوب مي گردند، حال اگر خود مورد تهديد آلودگي توسط انسان قرار گيرند چه بايد كرد؟ اگر روزي گياهان در اثر آلودگي از بين بروند آيا حياتي و جود خواهد داشت؟
البته در حال حاضر مسئله خيلي خطر ساز نيست ولي به هر حال آلودگي اثرات زيادي روي گياهان داشته و عملكرد گياهان را محدود كرده است. بنابراين بايد اثرات اين آلودگيها را بر روي گياهان بشناسيم و در آينده كه آلودگي بيشتر هوا حتمي است بايد بتوانيم گياهان مقاومي از طريق اصلاح نباتات ايجاد كرد.
نحوة تأثير آلوده كننده هاي هوا بر گياهان:
الف) اثر مستقيمآلودگي هوا روي گياهان ممكن است شديد، مزمن و يا نامرئي باشد. اگر تراكم مواد آلوده كننده زيادتر از قدرت تحمل گياه باشد، با توجه به سن و وضعيت گياه و ساير عوامل اكولوژيكي محيط زيست و مدت زمان تماس، اثرات مختلفي بر جاي مي گذارد. در صورتي كه تراكم مواد آلوده كننده كم و زمان طولاني باشد اثر قوي ولي مزمن است و در نتيجة آن اندام گياه كوچك مي ماند، قدرت نشو و نماي گياهان چند ساله كم مي شود، تعادل جامعه گياهي بهم مي خورد و تركيب فلور و توزيع گونه ها دگرگون مي شود. در سطح سلولي نيز آثاري ظاهر مي شود كه شامل تغيير آنابوليسم و كاتابوليسم و كند شدن اعمال آنزيمي و تغيير رنگدانه ها مي باشد.
ب) اثر غير مستقيممهمترين اثر غير مستقيم آلودگي هوا روي گياهان از بين رفتن حشرات گرده افشان و در نتيجه كم شدن گرده افشاني گياه مي باشد كه مستقيماً عملكرد را كاهش مي دهد. بسياري گياهان مثل يونجه و انجير براي گرده افشاني به حشرات وابسته هستند، تعدادي نيز گرده افشاني آنها توسط پرندگان انجام مي شود مثل وانيل.
ميزان حساسيت گونه هاي مختلف گياهي نسبت به آلودگي
بسته به غلظت مواد آلوده كننده، مدت زمان در معرض بودن گياه و سن گياه مقدار حساسيت و خسارت وارده بر گياه متفاوت خواهد بود. در بين گونه هاي گياهي تفاوت هاي عمده اي از لحاظ حد تحمل به انواع مود شيميائي آلوده كننده ديده مي شود. حتي در بين يك گونه نيز حساسيت تمام بوته ها يكسان نيست، با توجه به اين تفاوتها يك متخصص اصلاح نباتات مي تواند ارقام مقاوم را انتخاب و اصلاح نمايد.
بسته به شرايط اقليمي نيز ممكن است تفاوتهائي وجود داشته باشد. رطوبت زياد خاك، رطوبت نسبي بالا در هوا و شدت نور زياد خسارت آلودگي را بيشتر مي كند. گونه هاي گياهي نسبت به مواد مختلف آلوده كننده نيز تفاوتهائي نشان مي دهند مثلاً يونجه، سويا و گوجه فرنگي به دي اكسيد گوگرد حساس هستند در صورتي كه كرفس، ذرت و پياز كاملاً مقاوم هستند.

تركيبات آلوده كنندة هوا كه روي گياهان اثر منفي دارند:
1- تر كيبات گوگردي( اكسيد هاي گوگرد، سولفيد هيدروژن و مركاپتانها)
2- تر كيبات نيتروژن دار( اكسيد هاي نيتروژن)
3- تر كيبات آلي ( هيدرو كربورها)
4- اكسيد كننده ها(اوزون)
5- اكسيد هاي كربن دار(منو اكسيد كربن و دي اكسيد كربن)
6- گازهاي ديگر مثل فلورايد هيدروژن و كلريد هيدروژن

با توجه به اينكه هر يك از اين آلوده كننده ها داراي منشاء، علائم آلودگي، نحوة خسارات آنها و همچنين گيا هان مقاوم و حساس به آنها متفاوت مي باشد بحث در مورد تك تك آلوده كننده ها طولاني خواهد شد. بنابراين در اينجا به عنوان نمونه فقط به گاز اوزون (O3) مي پردازيم.
خصوصيات گاز اوزون:
اين گاز طي يكسري واكنش هاي فتو شيميائي توليد مي گردد. ازعوامل توليد طبيعي آن تخليه الكتريكي در هوا و تشعشعات خورشيد (اشعه فرابنفش) در استراتوسفر مي باشد. اوزون از تركيب اتم اكسيژن آزاد شده از دي اكسيد نيتروژن( خارج شده از اگزوز اتومبيل ها و كارخانه ها) با ملكول اكسيژن(O2) در حضور نور كه انرژي لازم را براي واكنش ايجاد مي كند تشكيل مي شود.
لايه اوزون كه در جوف بطورطبيعي وجود دارد يك لايه حفاظتي است و نقش مهمي در حفاظت جانداران از اثرات مرگبار اشعة فرابنفش(UV) خورشيد دارد. اما افزايش غلظت آن در سطح زمين براي گياهان مضراست.
خسارت گاز اوزون معمولاً همراه با دي اكسيد گوگرد(So2) و پراكسي اسيل نيترات(PAN) بيشتر مي شود.
غلظت اين گاز در اتمسفر غير آلوده كننده 0.01-0.2 ppm مي باشد و در آلودگي شديد به 0.5 – 0.8 ppm مي رسد. گياهان حساس حداكثر تا 0.1 ppm و گياهان مقاوم تا 0.35 ppm را تحمل مي كنند.
نحوة خسارت اوزون به گياهان :
علائم خسارت اين گاز در سطح بالائي برگها بصورت لكه هاي ريز سياه و روشن و يا بصورت برنزه شده ( شكل 1) ديده مي شود. اكثر محصو لات زراعي، درختان ميوه و گياهان علفي به اين گاز حساس هستند. كاهش عملكرد با ظهور علائم ظاهري حتمي است، اما كاهش عملكرد قبل از ظهور علائم قابل روئيت نيز اتفاق مي افتد.
شكل 1- علائم خسارت گاز اوزون بر روي برگ سويا
حسايت به گاز اوزون به عوامل محيطي و سن گياه بستگي دارد. افزايش رطوبت نسبي، زيادي ازت و افزايش آب قابل دسترس گياه حساسيت را بيشتر مي كند.
برگهاي جوان مقاوم هستند اما با توسعه سطح برگ حساسيت بيشتر مي شود ولي برگهاي پير مجدداً مقاوم مي شوند. اوزون به پارانشيم نرده باني گياه آسيب مي رساند و كلروپلاست را تخريب مي كند و آثار آن بصورت رنگهاي سفيد و قهوه اي و قرمز ظا هر مي شود. گاز اوزون از طريق روزنه ها وارد برگ مي شود و چون اكسيد كننده اي قوي است در اعمال حياتي گياه نظير تنفس ، فتو سنتز و سوخت و ساز سلولها دخالت مي كند.
در طي 25 سال گذشته تحقيقاتي در مورد خسارت اوزون روي محصولات كشاورزي خصوصاً سه محصول زراعي ذرت، سويا و پنبه در آمريكا انجام شده است. در اين تحقيقات با نصب اتاقك هائي در سطح مزارع و كنترل مقدار اوزون ميزان خسارت اين گاز را بر روي محصولات كشاورزي برآورد كرده اند. نتايج نشان داده است كه ساليانه گاز اوزون مبلغ 6/1 ميليارد دلار خسارت بر محصو لات كشاورزي وارد مي كند.