PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ماموگرافی چيست؟



Borna66
04-21-2009, 08:22 PM
ماموگرافی یکی از شاخه‌های رادیولوژی و تصویربرداری از طریق اشعه x است که پستان را بررسی می‌کند. یکی از آزمونهای تشخیصی برای بررسی پستان است که توسط دستگاه مخصوصی بوسیله اشعه x صورت می‌گیرد که اشعه‌هایی با کیلوولتاژ پایین ، با دامنه حدود 32-28 کیلوولت را تولید می‌کند، این امواج به بهترین وجه بافت نرم پستان را نشان می‌دهند.


ماموگرافی طبیعی
بافت طبیعی پستان در یک تصویر ماموگرافی عبارتست از نسج غددی ، مجاری و بافت پیوندی ، در یک زمینه چربی که با افزایش سن فرد در حال تغییر است. با افزایش سن ، تحلیل پستان رخ می‌دهد، به نحوی که بافت غددی کوچکتر می‌شوند.

کاربرد ماموگرافی
ارزیابی بیمارانی که توده پستان مشکوک دارند.
پیگیری سرطان پستان درمان شده با برداشتن قسمتی از پستان و رادیوتراپی.
پیگیری پستان مقابل در فردی که یک پستان به خاطر سرطان برداشته شده است.
برای بیماریابی زنان بالای 40 سال از نظر سرطان پستان.

ظهور توده در ماموگرافی
علامت اصلی سرطان در ماموگرافی توده‌ای با حدود نامنظم و غیر مشخص یا خاردار می‌باشد. یک علامت مهم که نشان دهنده بدخیمی است، رسوبات نقطه‌ای و ظریف کلسیم بر روی ضایعه مخفی یا مشکوک پستان است که آنها را کلسیفیکاسیونهای ریز بدخیم می‌گویند. سایر علایم ماموگرافی که بر تشخیص سرطان پستان دلالت می‌نمایند، عبارتند از: بهم خوردن بافت پستانی مجاور و ضخیم شدن پوست پستان است. توده‌های خوش خیم ، اغلب کروی هستند و حاشیه‌های کاملا مشخص دارند و اغلب حاوی رسوبات کلسیم هستند ولی در اینجا رسوبات کلسیم ریز نبوده و بزرگتر و ناصافتر از کلسیفیکاسیون بدخیم بوده و اغلب بصورت حلقه‌ای هستند.

بیماریابی پستان (Screening)
ماموگرافی قادر است در زنان بدون علامت سرطانهای مخفی پستان را ، حتی پیش از قابل لمس شدن توده ، شناسایی کند. روشهای بیماریابی با استفاده از ماموگرافی به علت تشخبص زود هنگام سرطان قادر به کاهش 33% موارد مرگ و میر بیماران بوده است. جامعه سرطان آمریکا پیشنهاد می‌کند که تمامی زنان از سن 20 سالگی برنامه معاینه پستان توسط خود فرد را آغاز کرده و در سن 35 سالگی یک ماموگرافی پایه انجام دهند. بررسی ماموگرافی طی سنین 40 تا 50 سالگی باید بنا به درخواست پزشک در موارد مشکوک انجام گیرد. و پس از 50 سالگی انجام ماموگرافی سالیانه ضرورت می‌یابد.

انواع دیگر ماموگرافی
گزرو ماموگرافی
این تکنیک مشابه ماموگرافی است، جز اینکه تصویر آن بجای فیلم شفاف معمولی بر روی صفحات گزرو گرافیک ثبت می‌گردد. این روش قادر است تنها با تابش یک نوبت اشعه ، جزئیات بافت نرم پستان ، دیواره قفسه سینه (از لحاظ متاستاز) نواحی محیطی پستان و ناحیه زیر بغل را نشان دهد.

ماموگرافی با درشت‌نمایی
این تکنیک جزئیات بافت را بصورت دقیقتری نشان می‌دهد، به همین دلیل دقت تشخیصی آن در سرطان پستان افزایش می‌یابد. درشت‌نمایی حدود 5/1 برابر بوده و با آن می‌توان حدود توده‌های پستانی ، درجه و خصوصیات رسوب کلسیم در توده را بطور واضح مشاهده کرد.

سایر روشهای بررسی پستان
روشهایی مانند سونوگرافی ، فلومتری با داپلر (بررسی جریان خون پستان) ، اسکن نوری پستان و MRI نیز در بررسی پستان کمک کننده خواهند بود.

سرطان پستان
سرطان پستان شایعترین سرطان زنان و علت اول مرگ و میر ناشی از سرطان در بین زنان 44-40 ساله است و معمولا به صورت توده بدون درد سینه تظاهر می‌کند

دانشنامه رشد

Borna66
04-21-2009, 08:28 PM
معرفی دستگاه ماموگرافي

فيزيکدان آلماني ) تظاهرات راديوگرافيکي سرطان سينه را گزارش کرد .
او مکانيزم چگونگي انتشار سرطان سينه را توضيح داد .اولين کليشه راديوگرافي از سينه تشخيص زنده توسطkleinschmidt ساخته شد و در سال 1927 در کتاب مرجع پزشکي آلماني نمايش داده شد و در دهه 30 در آمريکاي جنوبي ، ايالات متحده و اروپا ماموگرافي شروع شد . استفاده از ماموگرافي براي تشخيص سرطان سينه کمتر مورد توجه قرار گرفت .
اين کار توسط چند تن از مهندسين از جمله le Borgne از اورگوئه ، Gershon – cohen از ايالات متحده و Gros از آلمان ادامه داده شد و چندين تکنيک کلينيکي از تصويربرداري ماموگرافي منتشر شد .در آن زمان اهميت ميکروکليسفيکاسيون بسيار تحت مطالعه بود .
در ميانه دهه 50 ، ماموگرافي بعلت ظرافتهايي مانند تيوب اشعه x باولتاژ پائين با آند از جنس موليبدن و جزئيات بالا ، فيلم راديولوژي صنعتي ، بعنوان يک وسيله کلينيکي واقعي تصور مي شد . در اين زمان ، Egan از ايالات متحده و Gros از آلمان بخاطراستفاده از ماموگرافي براي تشخيص و ارزيابي سرطان سينه به شهرت رسيدند .زيروگرافي در دهه 60 توسط Wolfc و Ruzicka ابداع شد .زيروگرافي در مقايسه با فيلم صنعتي x-ray دوز دريافت شده توسط شخص را کاهش داد .
در سال 1913 ، Soloman (
با دستيابي به يافته هاي فيزيکي بسياري ، تصاوير زيروگرافي براي درک و ارزيابي آسانتر شدند و زيروماموگرافي بطور وسيعي براي ارزيابي بيماري سينه مورد استفاده قرار گرفت .از اين زمان بود که اولين تلاشها براي تصويربرداري عمومي شروع شد .
ترکيبي از رزولوشن بالا ، فيلمهاي x-ray با سرعت بالا و صفحات فولي ، اولين بار توسط شرکت DuPont معرفي شد .
چنانکه ميزان پرتوگيري بيمار به مقدار زيادي کاهش پيدا کرد .ترکيب فيلم –صفحه در سال 1975 توسط دو شرکت DuPont و Kodak بهبود يافت .در اين زمان فيلمهايي با کيفيت بسيار بالا توليد مي شد در حاليکه پرتوگيري بيمار نيز کاهش پيدا کرده بود .
در اين سال فيلمهايي با دوز پائين تر ، تکنيک بزرگنمايي و استفاده از گريد براي کاهش پرتوهاي ثانويه (Scatter)
معرفي شدند .امروزه ثابت شده که ماموگرافي با کيفيت بالا ، معاينات دقيق فيزيکي ، چک آپهاي ماهانه سينه توسط خود شخص (BSE)باعث بهتر آشکار شدن سرطان سينه درمراحل ابتدايي ميشود .يعني در مراحلي که سرطان قابل درمان مي باشد .



http://pnu-club.com/imported/2009/04/264.gif



پروژه Breast Cancer Detection Demonstration Project )BCDDP )
در سال 1973 انجام شد .در اين پروژه 280000 زن در سال براي مدت 5 سال از 29 ناحيه از ايالات متحده مورد عکسبرداري قرار گرفتند .
اين پروژه توسط شرکتهاي American cancer society)ACS)و(NCI(National Cancer Institute انجام شد .در اين پروژه ثابت شد که معاينات باليني ، عکسبرداري ، ماموگرافي و BSE به تشخيص زودتر سرطان کمک مي کند و بيشتر از 41% از بيماران مبتلا به سرطان فقط با ماموگرافي مشخص شدند و حتي درصد بيشتري از افراد مبتلا به سرطان سينه در مراحل ابتدايي ، توسط ماموگرافي شناسايي شدند .اگر چه پروژه موفق طراحي نشده بود تا ثابت کند که تشخيص سريع و زودرس سرطان سينه باعث افزايش نسبت زنده ماندن مي شود اما دليل محکمي شد تا در کشورهاي Nether land و سوئد و آلمان کنترلهاي علمي دقيقي انجام شود که نشان داد تشخيص زودرس سرطان سينه باعث بالا رفتن نسبت علاج پذيري آن مي شود .
سازمان بيمه سلامتي در نيويورک نيز با انجام ماموگرافي برروي زنان بالاي 50 سال ثابت کرد که تشخيص زودرس سرطان سينه ، نسبت مرگ و مير را کاهش مي دهد .
هدف MQSA اين بود که ماموگرافي با کيفيت بالا و با بهترين شرايط قابل قبول توسط کسانيکه مسئوليت کامل براي انجام کار
را پذيرفته اند انجام پذيرد .

Risk factor ها :
ارزيابي کردن احتمال خطر در زنان براي گسترش سرطان سينه يک پروسه پيچيده است . تاريخچه عود بيمار براي تعيين کردن علتهاي نهاني بايد مشخص شود .راديولوژيست اين علتها را بعد از انجام ماموگرافي و گزارش آن،تصور مي کند.
به جز جنسيت فاکتورهاي موثر بر ابتلا به سرطان سينه عبارتند از : سن ، سابقه فاميلي و تاريخچه هورموني
1. سن :‌درصد ابتلا به سرطان سينه با بالا رفتن سن ، افزايش مي يابد .
2. سابقه فاميلي :خانمي که دختر ، خواهر و يا مادرش قبلاً مبتلا به سرطان سينه شده اند بخصوص در سنين پائين ، ريسک بالايي براي مبتلا شدن دارند .اگر چه مطالعات نشان داده است که تنها 6/13% از افراد مبتلا به سرطان سينه
داراي سابقه فاميلي هستند .
3. تاريخچه هورموني :هورمونها در طول مدت رشد ، قاعدگي و شيردهي تحت تاثير بافت غده اي سينه هستند ، اگر چه مقدار هورمون در آغاز يائسگي کاهش مي يابد .در نتيجه بافت غده اي سينه حساسيت بيشتري دارد به carcinagens در طول menarch .
زناني احتمال بالايي براي مبتلا شدن به سرطان سينه را دارند که در سنين پائين قاعده شده اند (شروع قاعدگي قبل از سن ?2 سالگي ) يا دير يائسه شده اند (بعد از 52 سالگي )و يا تولد اولين نوزادشان بعد از 30 سالگي بوده است .

ماموگرافي تشخيصي
ماموگرافي تشخيصي چيست ؟
ماموگرافي تشخيصي يک راديوگرافي از پستانهابراي رد يا تاييد شکايات يا آبنرماليهاي پستان است که در معاينات فيزيکي يا ماموگرافي معمولي تشخيص داده شده است . ماموگرافي تشخيصي از نظر تعداد نماهاي (view)گرفته شده با ماموگرافي معمولي متفاوت است از اين نظر که تعداد نماها در ماموگرافي تشخيصي بسيار بيشتر از ماموگرافي معمولي است(در ماموگرافي معمولي فقط دو نما انجام ميشود ).بنابراين ماموگرافي تشخيصي وقت و هزينه بيشتري در بر دارد .

هدف ماموگرافي تشخيصي
هدف تشخيص دقيق سايز (اندازه )و موقعيت (مکان )آبنرماليهاي پستان و به تصوير کشيدن بافت اطراف توده مي باشد .
در بسياري از موارد ماموگرافي تشخيصي به تشخيص آبنرماليهاي خطرناکي که بسيار شبيه بافت غير کانسر هستند کمک مي کند .
وقتي تشخيص بين کانسر و غير کانسر مقدور نباشد راديولوژيست توصيه مي کند که بيمار 6 ماه بعد يک ماموگرافي معمولي به عمل آورد .اگر در ماموگرافي تشخيصي به وجود آبنرمالي مشکوک شديم ممکن است معاينات تکميلي از پستانها مثل سونوگرافي يا بيوپسي توصيه شود . بيوپسي تنها راه مطمئن براي تشخيص کانسر سينه در زنان است .

چه نماهايي در ماموگرافي تشخيصي گرفته مي شود ؟
نماهاي معمولي در ماموگرافي تشخيصي شامل نماي کرانيوکودال(CC)، نماي ابليک لترال داخلي (MLO)و نماهاي اضافه مورد نياز براي موارد خاص .اين نماها شامل نماي لترال داخلي LM(براي هر طرف )از طرفين به سمت مرکز ريه chest ، و نماي داخلي خارجي ML از مرکز ريه به سمت خارج ريه بزرگنمايي نماي CC ، و ديگر نماهاي اختصاصي ماموگرافي مثل نماهاي بزرگنمايي شده و کمپرس شده مي باشد .

چه آبنرماليهايي توسط ماموگرافي تشخيصي قابل تشخيص مي باشد ؟
ماموگرافي موارد تشخيص متعددي دارد ، دو تا از مهمترين موارد :تشخيص کليسفيکاسيونها و توده ها Masses مي باشد .
کليسفيکاسيونها ذرات معدني اضافي در بين نسوج پستان هستند که در کليشه ماموگرافي به صورت ذرات سفيد فضاگير ديده مي شوند .
دونوع کلسيفيکاسيون وجود دارد :
1- ماکروکليسفيکاسيون ، 2- ميکروکليسفيکاسيون
Mass:تجمعي از گروه سلولها که از بافت اطرافشان سخت تر (dens)هستند .
Cyst:کيسه اي از مايع است که ممکن است به صورت mass در ماموگرافي ديده شود .
ممکن است از سونوگرافي براي تشخيص بين cyst و mass هاي مايع استفاده کنند .
کليسيکاسيونها ، توده ها masses ، و ديگر مواردي که ممکن است در ماموگرام ديده شوند ؟
ميکروکليسفيکاسيونها :ذرات خيلي ريز( کمتر از 50/1 inch يا کسري از ميليمتر ) کلسيم در پستان هستند .
وقتي که تعداد زيادي از ميکروکليسفيکاسيونها در يک ناحيه ديده شوند احتمال يک کانسر کوچک وجود دارد .تقريباً نيمي ازکانسرهاي تشخيصي داده شده با ماموگرافي به صورت تجمعي از ميکروکليسفيکاسيون ظاهر مي شوند .ميکروکليسفيکاسيون ها مهمترين علامت مشترک در کارسينومايin situ مجاري پستان مي باشند .(يک کانسر زود هنگام مجاري پستان ).
تقريباً 90% کارسينوماي insitu مجاري پستان با ميکروکليسفيکاسيونها همراه هستند .ميکروکليسفيکاسيونها هميشه نشان دهنده يا علامت کانسر نيستند .شکل و اندازه ميکروکليسفيکاسيون ها به راديولوژيست کمک مي کند تا کانسر را تشخيص دهد .
در بعضي از موارد کليسفيکاسيون ها نشان مي دهند که نيازي به بيوپسي وجود ندارد . در عوض ، پزشک ممکن است يک ماموگرافي بعد از 6 ماه را توصيه کند . در بقيه موارد ، ميکروکليسفيکاسيون ها خيلي مشکوک هستند و بيوپسي توصيه مي شود .
فقط حداکثر 17% از کليسفيکاسيون هاي بيوپسي شده کانسر هستند . راديولوژيست ممکن است شکل کليسفيکاسيون ها را به صورت pleomorphic يا polymorphic در ريپورت ماموگرافي گزارش کند .

ماکروکليسفيکاسيونها :
ذرات سخت کلسيمي هستند که معمولاً با cyst هاي تغيير شکل يافته يا با نسوج مرده تغيير شکل يافته پستان همراه هستند ، مثل عروق کلسيفيه شده قديمي . ضايعات کهنه يا تورم ها . ماکروکليسفيکاسيونها معمولاً غير کانسري هستند و بيوپسي توصيه نمي شود . ماکروکليسفيکاسيونها در 50% در زنان بالاي 50 سال ديده مي شوند .

توده ها masses :
تغيير مهم ديگري که در ماموگرام ديده مي شوند ، masses(توده ها )هستند که ممکن است با يا بدون کليسفيکاسيون ها باشند . يک توده يا mass تجمعي از سلولها است که از بافت اطراف خود سخت تر(dense)است .يک کيست (cyst)(تجمع غير سرطاني از مايع در پستان )ممکن است به صورت يک توده mass در ماموگرام ديده شود .
کيست cyst نه در معاينات فيزيکي به تنهايي و نه در ماموگرافي به تنهايي قابل تشخيص مي باشد حتي اگر علائم مشخص کننده cyst وجود داشته باشد .براي اطمينان از اينکه توده cyst است سونوگرافي از پستان و Aspiration با سوزن توصيه مي شود .مثل تمام مواردي که همراه با کليسفيکاسيون هستند يک توده mass ممکن است که به علت موارد کانسري يا غير کانسري باشد .
بعضي از توده ها ممکن است با ماموگرافي هاي دوره اي تشخيص داده شوند در حاليکه براي بعضي ديگر از توده ها ممکن است بيوپسي توصيه شود .شکل و اندازه و همچنين شکل لبه هاي توده (mass) به راديولوژيست براي رد يا تائيد کانسر کمک مي کند .ماموگرافي هاي قبل بسيار موثرند و از بيوپسي هاي غير ضروري ممانعت به عمل مي آورد .بنابراين به همراه داشتن ماموگرافي هاي قبل توسط بيمار خيلي مهم است به خصوص اگر بيمار بخواهد از متد ديگري از ماموگرافي استفاده کند .

Density :
بافت غده اي پستانها يا سفتي هاي پستانها به صورت مناطق سفيد رنگ در فيلم ماموگرافي ديده مي شوند .عموماً ، زنان جوانپستانهاي سفت تري نسبت به زنان مسن تر دارند .در ماموگرافي سفتي هاي پستان به سختي از ميکروکليسفيکاسيونها و ديگر توده ها قابل تشخيص مي باشند ، زيرا آبنرمالهاي پستان به صورت مناطق سفيد رنگ در ماموگرام ديده مي شوند .بعد از يائسگي
بافت غده اي پستانها توسط چربي جايگزين مي شوند به همين دليل آبنرماليها در ماموگرافي به آساني قابل تشخيص مي شوند بنابراين اکثر پزشکان ماموگرافي سالانه راديوگرافي قبل از سن 40 سالگي توصيه نمي کنند مگر اينکه احتمال کانسر پيشرفته در آنان زياد باشد .قانوناً مراکز ماموگرافي بايد يک گزارش دقيق از ماموگرافي در طي 30 روز از زمان ماموگرافي به بيمار ارائه دهند .
اين گزارش يک کپي از ريپورت راديولوژيست نيست ، بلکه يک مدرک جداگانه اي است که به طور واضح وجود آبنرمالي و اطلاعات عمومي درباره آن را توضيح مي دهد .خانمي که مستقلاً خودش مراجعه کرده است بايد همچنين يک کپي از ريپورت راديولوژيست را دريافت کند .اين نامه همچنين لزوم تصويربرداري هاي تکميلي يا بيوپسي را مشخص مي کند .خانمها اگر اين نامه به دستشان
نرسد بايد با مرکز ماموگرافي تماس بگيرند .
ديگر آزمايشات يا پروسه ها که ممکن است براي رد يا تائيد آبنرماليهاي سينه انجام شود :
ماموگرافي به تنهايي نمي تواند تشخيص دهد که ضايعه آبنرمال کانسر است . اگر چه بعضي از آبنرماليها ممکن است malignancy باشند.اگر ماموگرافي احتمال خيلي قوي کانسر را بدهد ، تصويربرداري تکميلي يا بيوپسي توصيه مي شود.
در بيوپسي پستان ،بافت برداشته شده از پستان در زير ميکروسکوپ آزمايش مي شود ،اين تنها راه تشخيص قطعي کانسر پستان است.
بين 65% تا 80% از بيوپسي ها غير کانسري هستند .
ديگر آزمايشات تصويربرداري که ممکن است توصيه شوند شامل :
- سونوگرافي : مخصوصاً براي تشخيص cyst ها از توده ها
- MRI پستان : مخصوصاً براي پستانهايي که با عمل زيبايي پرشده اند ( implant ).
- بقيه آزمايشات مثل پزشکي هسته اي يا T – scan.
داکتوگرافي : يا گرافي از مجاري پستان که گاما galactography خوانده ميشود .که ماموگرافي با يک ماده
حاجب مخصوص است براي نشان دادن مجاري پستان . داکتوگرافي براي تشخيص علت آبنرماليهاي نوک پستان و تشخيص
introductal papilloma بسيار با ارزش است .

ماموگرافي
اين دستگاه براي راديوگرافي از ناحيه پستان براي خانمها استفاده مي شود.
شامل تيوب اشعه ايکس مخصوص ماموگرافي، نگهدارنده کاست و وسيله کمپرس است.
دستگاه مي تواند با زاويه ديگر به طور اتوماتيک در دو وضعيت افقي ثابت شود.فيلم هاي مخصوص ماموگرافي در نگهدارنده سبک و محکم قرار داده مي شود و مشخصات بيمار به کمک سيستم مشخصات روي فيلم ثبت مي شود.

ژنراتور:
از ژنراتور 6 پالس استفاده مي شود،در نتيجه زمان اکسپوژر کوتاه خواهد بود ومحوي ناشي از حرکت حداقل مي شود.
امکان کنترل mAs نيز وجود دارد.
تيوب اشعه ايکس:
معمولا دراين دستگاه از تيوب مخصوص با آند موليبدنيومي استفاده مي شود.
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2177.jpg

ماموگرافي چگونه انجام مي شود : تصويربرداري و Positioning
اين مطالب نشان مي دهد که چگونه نماهاي مختلف در ماموگرافي انجام مي شود و چگونه بيمار بايد position بگيرد تا تصويري با کيفيت تهيه شود .اطلاعات گردآوري شده در اين قسمت به منظور اطلاع رساني به تکنولوژيستهاي ماموگرافي ،متخصصين امور بهداشت و سلامتي و بيماراني که راغبند درباره تصويربرداري و position بيشتر بدانند ، تهيه شده است.

نماي Medio – lateral oblique view )MLO):
MLO به طور ابليک يانماي زاويه دارگرفته مي شود . در ماموگرافي معمولي نماي MLO بر نماي لترال 90 ارجحيت دارد زيرا قسمت اعظم بافت پستان مي تواند به تصوير کشيده شود ، در نماي MLO ، عضلات ريه بايد از بالا تا 4/1 فوقاني خارجي پستان و زير بغل به صورت ابليک و تا زير نوک پستان يا حتي پائين تر قابل رويت باشد .شکل عضلات بايد هلالي يا به صورت «ولو »شده به سمت خارج باشد که نشان دهنده ريلاکس (شل )بودن عضلات است .حتي ميان پستان بايد نقطه سانتر MLO باشد .
خيلي مهم است که compression در طول تصويربرداري انجام شود و نوک پستان بايد در اين نما نشان داده شود ، و همچنين قسمتي از شکم بايد قابل رويت باشد به علامت اينکه تمام پستان در فيلد هست .
1.براي گرفتن نماي MLO ، تکنولوژيست ماموگرافي به تيوب زاويه 60–30 مي دهد ، صفحه نگه دارنده ماموگرافي که حامل کاست فيلم و يا دتکتور ديجيتال است پستان را نگه مي دارد.صفحه نگه دارنده بايد با عضلات قفسه سينه موازي باشد و لبه بالايي صفحه نگه دارنده بايد هم سطح زير بغل باشد .
2.در طي نماي MLO بيمار بايد با Stand ماموگرافي زاويه 45 درجه داشته باشد .تکنولوژيست از بيمار مي خواهد که آرنج خود را بالا برده و با دست دستگيره دستگاه را بگيرد، بيمار کمي به طرف جلو خم مي شود ، تکنولوژيست بايد بازو و پستان را بالا کشيده و قسمت وسط پستان را به طرف جلو بکشد .تکنولوژيست سپس کمپرسور را خواهد بست ، طوريکه فقط استخوان کلاويکل نمايان باشد .
3.پس از اينکه کمپرسور ثابت شد ، و تکنولوژيست اطمينان حاصل مي کند که هيچ مشکلي در فيلد تصوير وجود ندارد .سپس از بيمار پوزيشن داده شده مي خواهد که همانطور بايستد و خودش براي اکسپوز اتاق را ترک مي کند .

نماي Cranio – Caudal view) CC):
در نماي CC پستان از بالا تصويربرداري مي شود .اين نما هم در ماموگرافي معمولي و هم در ماموگرافي تشخيصي به عمل مي آيد .
در نماي CC بايد بافت غده هاي پستان کاملاً قابل رويت شوند . بافت چربي نزديک عضلات پستان بايد به صورت نوارهاي تيرهمشخص باشد و در پشت آنان بايد عضلات قفسه سينه ديده شود . نوک پستان (nipple)بايد مشخص باشد .

Positioning :
1. تکنولوژيست ماموگرافي ، پستان را حداکثر cm 2 بالا مي آورد و ارتفاع صفحه نگه دارنده را تنظيم مي کند در نتيجه بيمار مي تواند صفحه نگهدارنده را با دستش لمس کند .
2. تکنولوژيست ، در امتداد خط مياني پستان مورد نظر يا پشت سر بيمار مي ايستد و از بيمار مي خواهد که سرش را به سمت او برگرداند . سپس تکنولوژيست پشت و شانه بيمار را به سمت جلو برده و به صفحه نگهدارنده نزديک مي کند .تکنولوژيست با دست ديگرش زير پستان بيمار را نگه داشته و آن را روي « صفحه نگهدارنده » مي گذارد .پستان به طرف خود بيمار چرخانده مي شود، در نتيجه قسمت خارجي پستان به سمت جلو مي چرخد .
3.سپس تکنولوژيست کمپرسور را مي بندد تا اطمينان حاصل کند که هيچ قسمتي در قسمت لترال به جا نمانده است .تکنولوژيست مي تواند دست خود را بر روي شانه بيمار گذاشته و پوست بيمار را کشيده و اطمينان حاصل کند که هيچ چيز خارج از فيلد اشعه X نيست .وقتي کمپرسور فيکس شد تکنولوژيست از بيمار مي خواهد تا همانطور بايستد و خودش براي اکسپوز اتاق را ترک مي کند .

نمايMedio – lateral view) ML ):
در نماي ML از مرکز قفسه سينه به سمت خارج تصويربرداري مي شود .اگر نماي ابليک گرفته نشود ، پوزيشن Medio – lateral ممکن است بر نماي latero – medial ارجحيت داشته باشد .
در نماي ML تصاوير پستان از قسمت خارجي پستان به سمت قسمت مرکز قفسه تصويربرداري مي شود تا ناحيه لترال (خارجي ) پستان جايي که بيشترين تغييرات پاتولوژيک يافت مي شود به فيلم نزديکتر باشد .به هر حال اگر پزشک قسمت مياني پستان را بيشتر مد نظر داشته باشد نماي LM ممکن است انتخاب شود .در نماي ML عضلات ريه بايد به صورت باندهاي روشن باريک حداقل در نيمي از تصوير ديده شود .نوک پستان بايد در تصوير ديده شود و قسمتي از شکم بايد در زير پستان ديده شود .

پوزيشن بيمار براي نماي ML :
1-تکنولوژيست تيوب اشعه X را با زاويه لترال 90 قرار مي دهد و بايد مطمئن شد که Marker درست انتخاب شده است .
2-تکنولوژيست ارتفاع صفحه نگه دارنده را تا حدود زير بغل تنظيم کرده و از بيمار مي خواهد تا بازوي خود را به سمت جلو کشيده و به موازات صفحه نگه دارنده قرار دهد .سپس پستان بيمار را از پائين به سمت خارج کشيده و کمپرسور را مي بندد ، تکنولوژيست دست ديگرش را روي پشت بيمار گذاشته و بيمار را به سمت stand مي برد . اگر پستان ديگر در فيلد قرار گرفت تکنولوژيست از بيمار مي خواهد تا آن را از فيلد خارج کند . در بعضي ازموارد از يک پلاستر کاغذي براي خارج کردن پستان از فيلد استفاده مي شود .تکنولوژيست پلاستر را به جناق سينه بيمار مي چسباند و پستان را به عقب به سمت پشت بيمار مي کشد .
3- وقتي کمپرسور ثابت شد ، تکنولوژيست از بيمار مي خواهد همانطور بماند و براي اکسپوز اتاق را ترک مي کند .

نمايLatero – Medial view) LM):
نماي LMتصويربرداري پستان از قسمت خارجي به سمت مرکز قفسه است ، وقتي که پزشک قسمت مياني پستان را بيشتر مد نظر داشته باشد نماي LM استفاده مي شود .
1. براي نماي LM تکنولوژيست تيوب را در حالت 90 قرار مي دهد .بايد اطمينان حاصل کرد که مارکرهاي صحيح استفاده شده است .ارتفاع صفحه نگه دارنده تا بالاي استرنوم تنظيم مي شود و صفحه نگه دارنده در بين دو پستان بيمار قرار مي گيرد .
2. تکنولوژيست از بيمار مي خواهد که بازوهاي خود را بالا برده و دستهاي خود را روي دستگيره دستگاه قرار داده طوري که آرنجهايش بالا قرار گيرند و همچنين از بيمار خواسته مي شود چانه خود را تا جايي که امکان دارد به سوي لبه صفحه نگهدارنده ببرد .
پستان بيمار از پائين به سمت خارج کشيده مي شود و کمپرسور بسته مي شود . بيمار به سمت صفحه نگه دارنده برده مي شود .
اطمينان حاصل کنيد که بازوي بيمار تحت فشار نيست .
3. از بيمار خواسته مي شود که همانطور بايستد و تکنولوژيست براي اکسپوز اتاق را ترک مي کند.

Frequently asked questions about Mammography and breast cancer

ماموگرام چيست ؟
يک تصويربرداري با استفاده از اشعه X براي به تصوير کشيدن جزئيات پستان است .در ماموگرافي از دز پائين اشعه X ، کنتراست بالا ، فيلم High resolution و دستگاهي که اختصاصاً براي تصويربرداري از پستان طراحي شده است استفاده مي شود.درماموگرافي ديجيتالي (digital)از دستگاهي با گيرنده هاي (Receptor)ديجيتالي و کامپيوتر به جاي کاست فيلم استفاده مي شود .ماموگرافي نقش بسزايي در تشخيص سرطانهاي پستان دارد که اين باعث افزايش شانس
موفقيت درمان و بقاي بيمار مي گردد . وزارت دارو و غذاي آمريکا «FDA»گزارش مي دهد که ماموگرافي مي تواند حداکثر85% از سرطانهاي پستان را چندين سال قبل از اينکه به صورت يک توده (Lump)احساس شوند تشخيص دهد .
چرا بعضي مواقع ماموگرافي ناراحت کننده است ؟
بيمار احساس فشار ، نه درد ، مي کند .اگر شما احساس ناراحتي مي کنيد لطفاً تکنولوژيست را در جريان بگذاريد .کيفيت ماموگرام به شدت فشرده کردن compression پستان بستگي دارد که آن هم بعضي وقتها باعث ناراحتي مي شود .
compression حرکات پستان را کاهش مي دهد ،اين حرکات باعث عدم وضوح تصاوير مي شوند .ضخامت زياد پستان scattering اشعه X را افزايش مي دهد که باعث خرابي تصوير مي شوند .کل دز دريافتي در پستان بوسيله يک compression خوب کاهش مي يابد.compression پستان باعث پهن شدن آن شده که در نتيجه کل بافتهاي پستان در تصوير قابل رويت مي گردند .
چه وقت بايد ماموگرافي انجام داد ؟
انستيتو ملي سرطان توصيه مي کند خانمهاي 40 ساله هر ساله يا دوسال يکبار يک ماموگرافي معمولي (screening) انجام دهند .باشروع سن 50 سالگي هر ساله بايد ماموگرافي انجام شود .بيماران High risk کانسر پستان خصوصاً کسانيکه سابقه فاميلي کانسر پستان دارند بايد با پزشک خود درباره شروع ماموگرافي قبل از 40 سالگي مشورت نمايند .
بسته به نتيجه ماموگرافي معمولي يا به عنوان قسمتي از پيگيري ، ماموگرافي تشخيصي انجام مي شود .خانمها ممکن است به ماموگرافي هاي مجدد و آزمايشات تشخيصي ديگر احتياج پيدا کنند .با پزشک خود مشورت کنيد .
آيا براي انجام ماموگرافي به نسخه پزشک نيازمندم ؟
خير،اکثر مراکز ماموگرافي اجازه مي دهند خانمها براي گرفتن وقت ماموگرافي معمولي و انجام آن بدون نسخه مراجعه کنند.
مرکزي که ماموگرافي معمولي را تهيه مي کند به نام پزشک نيازمند است تا ريپورت را براي او ارسال نمايد .
بنابراين بيمار مي تواند از اينکه اين آزمايش کلينيکال براي پزشک او ارسال مي شود اطمينان حاصل کند.بنابراين اگر يک آبنرمالي پيدا شد ، پزشک قادر خواهد بود آن را يگيري کند .ماموگرافي تشخيصي بر اساس آبنرماليهاي تشخيص داده شده با ماموگرافي معمولي انجام مي شود ، يا براي خانمهايي که مشکلاتي در پستان دارند .در ماموگرافي تشخيصي حتماً نسخه پزشک الزامي است .
آيا ماموگرافي جانشين معاينات فيزيکي (دستي )مي گردد ؟
خير ،بهترين شانس يک خانم براي تشخيص زود هنگام کانسر پستان ترکيبي از ماموگرافي هاي منظم همراه با معاينات دستي(فيزيکي )پستان توسط يک پزشک با تجربه است .براي تشخيص قطعي سرطان معاينات دستي و ماموگرام تکميل کننده همديگر هستند .يک خانم بايد معاينات دستي را خودش به طور ماهانه انجام دهد .
ماموگرام Baseline(راهنما )چيست ؟
ماموگرام Baseline يک سري تصاويري است که براي مقايسه با آخرين ماموگرام استفاده مي شود و آن معمولاً اولين ماموگرام معمولي بيمار است ،مگر اينکه آن فيلمها غير قابل دسترسي باشد.بيماران بايد سعي کنند فيلمها را نگه دارند و يا زمان و مکان انجام ماموگرافي را به خاطر بسپرند .ماموگرام هاي قبلي براي کمک به تشخيص در ماموگرام هاي فعلي و آتي بسيار لازمند.
بيماراني که ماموگرام Baseline ندارند به احتمال زياد به نماي تکميلي ، پيگيريها و بيوپسي نياز خواهند داشت .
اگر ماموگرام هاي قبلي در دسترس باشند مطالعات و آزمايشات تکميلي کمتري نياز خواهد بود .
انجام ماموگرافي چقدر طول مي کشد ؟
از مرکزي به مرکز ديگر متفاوت است .ولي از زمانيکه اسم بيمار خوانده مي شود ماموگرافي معمولي 15 دقيقه، ماموگرافي تشخيصي دو برابر ؛ 30 دقيقه و بيوپسي پستان معمولي يکساعت زمان خواهد برد .
Cleavage view چيست؟
Cleavage view که معمولاً (Valley view)خوانده مي شود ،يک ويوي ماموگرام است که در آن تصاوير از قسمت وسطي (مرکزي )دو پستان تهيه مي گردد .وقتي تصويري از يک پستان تهيه مي شود و پستان ديگر خارج از فيلد compression قرار مي گيرد، قسمتي از بافت پستان مورد نظر ممکن است به خارج از فيلد کشيده شده و خارج از فيلد قرار بگيرد .براي به تصوير کشيدن هر چه بيشتر قسمت وسطي ، تکنولوژيست هر دو پستان را در فيلد قرار داده و از قسمت ميان هر دو پستان تصوير تهيه مي کند . Cleavage view همچنين زماني که يک دانسيته مشکوک در لبه مياني پستان در فيلم ماموگرام ديده شود و راديولوژيست نياز دارد اين دانسيته را بيشتر ببيند ،تهيه مي گردد.همچنين زماني که راديولوژيست يک نقطه مشکوک در نماي ابليک مديو -لترال (MLO)ببيند و نتواند آن ناحيه را در نماي(CC)کرانيو –کودال پيدا کند نماي Cleavage view تهيه مي شود .
اگر عمل زيبايي پستان انجام داده باشم بايد ماموگرافي انجام دهم ؟
بله ، خانمها با پستانهاي implant شده بايد مانند ديگر خانمها ماموگرافي هاي روتين را داشته باشند .به هر حال به خاطر عمل implant چندين نماي اختصاصي که اجازه مي دهد هم نماي قسمت طبيعي پستان و هم قسمت implant قابل رويت باشند الزامي است.به همين دليل ماموگرافي تشخيصي معمولاً براي بيماراني که عمل implant داشته اند توصيه مي گردد .
اين بيماران هميشه بايد پزشک و تکنولوژيست را در جريان عمل جراحي خود قرار دهند .
MR Imaging:براي تصويربرداري از بافتهاي پستان و implant و براي چک کردن شرايط implant
، MR بسيار مفيد است .
MR Imaging متد تصويربرداري براي چک کردن خود implant(از نظر شکستگي و غيره)است در حاليکه ماموگرافي بهترين روش براي بررسي بافتهاي پستان است.ماموگرافي باعث ايجاد نقص يا شکستگي درimplantنمي شود.
اشعه X استفاده شده براي ماموگرافي نمي تواند به خوبي از سيليکون و saline روي لايه اي يا زير لايه اي بکار برده شده در پستان بگذرد.بنابراين قسمتي از بافتهاي پستان در ماموگرام ديده نمي شوند ، چونکه با implantپوشانده شده اند.
براي به تصوير کشيدن هر چه بهتر بافتهاي پستان خانمها با پستانهاي implant شده بايد 4 نماي تکميلي در ماموگرافي تشخيصي انجام شود.
اين تصاوير تکميلي با اشعه X: ماموگرافي displacement implant) ID)خوانده مي شود.
قسمت implant به سمت عقب به طرف ديواره قفسه سينه هل داده مي شود و بافت پستان به سمت جلو کشيده مي شود .
در اين حالت بخش اعظم قسمت جلويي پستان تصويربرداري مي شود .نماي displacement implant براي خانمهايي که implant آنها شکسته يا يک Scare سخت اطراف implant خود دارند موفقيت آميز نيست.
نماي ID آسانترين روش براي خانمهايي است که implant آنهادر زير عضلات قفسه سينه کار گذاشته شده است.
آيا اشعه ماموگرافي مي تواند باعث کانسر شود ؟
ماموگرافي هاي مدرن حداقل دز اشعه X را دارند .مطالعات علمي نشان مي دهد که دزي که 1000–100 برابر بيشتر از دز ماموگرافي لازم است تا منجر به افزايش آماري کانسر پستان شود.ماموگرافي نقش مهمي در آسيب زدن به بافتهاي پستان ندارد و اثرات منفي بالقوه در مقابل فوايد ماموگرافي منظم بسيار ناچيزند.
Mammography Quality standards Act) MQSA) توسط کالج راديولوژي آمريکا(ACR)
طرح ريزي شد و توسط کنگره نيز تصويب شد:
که دقت و حفاظت (Safty)در طي ماموگرافي الزامي است .به بيماران بايد اطمينان داد که سيستم ماموگرافي مدرن بکار برده شده بر طبق کيفيت و استاندارد ACR مي باشد .
هر چند وقت يکبار بايد ماموگرافي انجام داد ؟
انستيتو ملي کانسر براي خانمهاي بالاي 40 سال هر سال يا هر دوسال يکبار ماموگرافي معمولي را توصيه مي کند .
با شروع 50 سالگي ماموگرافي بايد هر ساله انجام شود .زنان High risk و يا کساني که آزمايش مثبت ژن BRCA1 يا BRCA2 دارند بايد با پزشک خود صحبت کرده و ماموگرافي هاي سالانه را از سن 25 سالگي شروع کنند .

چرا سونوگرافي ، MRI يا ديگر آزمايشات براي تشخيص کانسر پستان به کار نمي رود ؟
اخيراً ، ماموگرافي تنها آزمايشي است که توسط سازمان FDA آمريکا براي کمک به تشخيص کانسر پستان در زناني که هيچ علامتي(مثل توده )ندارند توصيه مي شود.ماموگرافي به تشخيص حداکثر 85%از کانسرهاي پستان کمک مي کند و باعث کاهش 2% ازمرگ و ميرهاي ناشي از سرطان پستان در 10 سال گذشته شده است.سونوگرافي، MRI و ديگر آزمايشات وقتي مفيدند که ابتدا آبنرمالي توسط ماموگرافي يا معاينات فيزيکي تشخيص داده شود .
اين آزمايشات بخاطر محدوديتهايي که در ليست زير آورده شده است توسط FDA به عنوان اولين آزمايش توصيه نمي شود .
چرا تشخيص ماموگرافي صددرصد نيست ؟
روي هم رفته ماموگرافي حداکثر 90-85%از کل کانسرها را مي تواند تشخيص دهد .در حاليکه اکثر قريب به اتفاق آبنرماليها با ماموگرافي قابل تشخيص است ، قسمت کوچکي از آبنرماليها قابل تشخيص نيستند .بعضي مواقع يک بافت غير طيبعي قابل تشخيص نيست زيرا آن با دانسيته بافت اطرافش يکي است .
هدف ماموگرافي سعي در تشخيص کانسر پستان در خانمها است، بدون توجه به علائم آن.اگر بيمار توده يا يک تغيير ديگري در پستان دارد و جواب ماموگرافي منفي است(کانسر يا بافت مشکوک ندارد)بيمار بايد قانع شود که پيگيري هاي بيشتر بايد توسط پزشکش انجام شود .در موارد شبيه به اين که توده(Lump)مشکوک نيست ممکن است مسئله با معاينات باليني پستان يا ماموگرافي مجدد بعد از 6 ماه درخواست شود .گزارش ماموگرافي منفي (Negative)نبايد اين طور معني شود که هيچ احتمالي براي کانسر وجود ندارد،وهمچنين به اين معني نيست که پستان نرمال است .بيشتر (ونه اکثر )آبنرماليها تغييراتي مثل کلسيفيکاسيون يا mass دارند .فقط وقتي که آن ناحيه تغيير مهمي نسبت به ماموگرافي بيماران ديگر داشته باشد آبنرمالي گزارش مي شود و
اين دليلي براي ضرورت ماموگرافي هاي منظم و مقايسه آنها با فيلمهاي قبلي است .