PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مسائل پزشكي قانوني مربوط به غرق در آب



tania
12-28-2010, 03:37 AM
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg


اول – آيا غرق در هنگام جيات رخ داده و باعث مرگ گرديده و يا كشته در اب افكنده شده – وجود خاك بزير ناخنها و خراش در پشت انگشتان يك علامت خوبي است كه غرق قبل از مرگ اتفاق افتاده ولي غالباً اين علامت ديده نمي شود – همينطور است كه كف قارچي شكل جلوي منخرين و دهان كه ثابت مي كند آن غريق در آب نفس كشيده . بهترين دليل آنكه آن مغروق زنده در آب انداخته شده وجود مقدار زيادي آب در معده و كف فراوان و جسم غريبه در مجاري تنفس و آب در گوش متوسط است – افزايش حجم ريه ها يك علامت محققي نييست زيرا اين علامت در نتفخ سينه و پهلو نيز يافت مي شود . اگر علائم سابق وجود نداشته باشند بدليل گنديده بودن نعش و يا هنگام سقوط در آب از خوف سرما مدره باشد اثبات غير ممكن است .
اولاً در بدن آثار شواهدي كه دلالت برايجاد گنديده بودن نعش و يا هنتگام سقوط در آب از خوف سرما مرده باشد اثبات غير ممكن است . اولاً در بدن آثار شواهدي كه دلالت برايجاد مرگ كند موجود نباشد . ثانياً بوسائل امتحانات تشريحي نتواند اثبات نمايد كه شخص در هنگام حيات غرق و خفه شده اما اين نوع مرگ هم ممكن است هيچ علامت مميزه و مشخصه در روي جنازه نگذارد .

دوم – آيا خودكشي است يا حادثه و يا قتل بدست غير – تشخيص بين اقسام خودكشي و حادثه بدست مفتشين قضايي است نه از روي تشريح نعش – در حالت قتل گاهي آثار زد و خورد بسيار واضح و متيقني موجودند – وقتي زخم ديده شد بايد تميز داد كه آيا در زمان حيات توليد شده ويا هنگام غرق از قبيل خوردن جسد بديوار و يا بكرجي و يا بييك شيي خارجي ديگر (تشخيص اين انواع در يحث ضرب و جرح ذكر شده ) سوم – چقدر مدت جسد در آب مانده – اين سئوال حل شده است – از درجه عفونت و پوسيدگي جسد با توجه به اين نكته كه عفونت در آب كندتر رخ مي دهد تا در هواي آزاد ( رجوع شود به مبحث زمان مرگ ) دورژي Devergie براي اثبات و تعيين زمان مرگ در آب جدول ذيل را معين كرده : اول – از سه تا 5 روز – سختي نعش و سردي بدن و ابتداي سفيدي طبقه ظاهر و جلد . دوم – از 4 تا 8 روز – نرم تمام اعضا و رنگ طبيعي جلد و سفيدي زياد ظاهره جلد مچ دست . سوم – از 8 تا 12 روز – رخوت و سستي تمام اعضا و طبقه ظاهره جلد پشت دست شروع مي كند به سفيد شدن و صورت نرم و رنگش پريده تر از رنگ ساير قسمتهاي بدن خواهد بود . چهارم – تقريباً 15 روز – صورت كمي باد كرده و داراي لكه هاي قرمز و قسمت وسط سينه سبز رنگ – طبقه ظاهره جلد دست ها و پاها مجموعاً سفيد و شروع بچين خوردن كرده . پنجم – تا يكماه تقريباً صورت قرمز تيره پلكها و لبها سبز لكه قرمز تيره احاطه شده از رنگ سبز در قسمت قدامي سينه طبقه ظاهره جلد دست و پا سفيد و ضخيم وپرچين مثل زير ضماد . ششم – دو ماه تقريباً – صورت تيره و باد كرده – موها كمي بهم
چسبيده – طبقه ظاهره جلد دست و پا در قسمت عمده جدا شده و ناخنها هنوز متصل و چسبيده . هفتم – دوماه ونيم – طبقه ظاهره جلد دست و پا كنده شده – ناخنها هنوز چسبيده رنگ قرمز . نسج سلولي تحت جلدي گردن و محيط خرخره و اعضاي محتوي در صندوقه سينه و صابوني شدن جزيي گونه ها و چانه در سطح پستانها و كشاله ران و سطح قدامي ران . هشتم – سه ماه و نيم – خرابي يك قسمت جلد سر و پلك و بيني وصابوني شدن جزيي صورت و قسمت فوقاني گردن و كشن ران و رختن پوست قسمتهاي مختلف بدن – برداشته شدن طبقه ظاهره و جلد دست و پا و ريختن ناخنها . نهم – چهارماه نيم – صابوني شدن مجموعه چربي صورت و گردن و كشاله ران و قسمت قدامي رانها – ابتداي طبقه بندي آهكي روي رانها و ابتداي صابوني شدن قسمت قدامي دماغ و رنگ پريدگي قسمت عمده جلد سر و عرياني استخوان سر و ابتداي سستي آن هنگام تابستان اين آثار سريعتر رخ مي دهد – معهذا ممكن نيست مدت توقف در آب را تعيين نمود مگر با تخمين و تقريب زيادي .

سوم – حلق آويزي
طريقه خفقاني كه وقوع مي يابد بواسطه آويزان كردن بدن بوسيله يك بنده گره خورده بدور گردن . مرگ بوسيله حلق آويز شده از ارداه شخصي لازم نمي دارد كه بدن معمولاً بيك فاصله از زمين دور از هر نوع تكيه گاهي آويزان باشد ممكن است اتفاق افتد كه بدن خفه شده ايستاده تكيه به ديوار و پاها بر روي زمين و يا دو زانو نشسته و يا چمباته و يا دراز كشيده باشد رسن و رشته در حاليكه روي گردن فشار مي آورد قطع دوران دم در دماغ كرده و باعث بيهوشي فوري گرديده و متوسطاً مرگ در ده دقيقه دست مي دهد اين نوع خودكشي بسيار متداول بوده ودر 1890 مسيحي در فرانسه از 3685 فقره خودكشي بدين طريق 3133 مرد و 552 زن شماره كرده اند و در 1984 قبرستانهاي پاريس 44 مرده حلق آميز شده 43 مرد و يكزن دريافت داشته اند . الف – سبب مرگ از راه حلق آويزي – تجربتاً آسانست مطمئن شويم كه آويختن بدن حتي ناقص رگهاي وداج را مسدود مي سازد بطرزي كه دوران دم در دماغ قطع گرديده و شرائين فقرات مقدار بسيار كمي خون مي دهند و معهذا بيهوشي بسيار سريع رخ دهد و تقريباً بلافاصله در همان آن فشار به اعصاب پنوموگاستريك Pneumogastrique (رويوي معدي ) و مجاري هوايي و تنفسي بسرعت باعث مرگ مي شود . ب – منظره خارجي يك جنازه – اول گردن – رشته يا طناب يك شياري Sillon در گردن مي گذارد كه منظره اش مختلف است – وقتيكه رشته سفت و ناهموار باشد( طناب و شته و تسمه و غيره ) شيار شكل يك جوي منظمي پيدا مي كند كه هر قدر رشته نازكتر باشد و مدت آويزان بودن طولاني تر عمق آنجوي زيادتر است . در اين موقع جلد سخت و نازك و محدود به لبه هاي برجسته آبي رنگ است وقتي حلق آويزي بوسيله يك حوله يا يك شال گردني انجام يافته باشد و شيار آنها فراح تر و كم عمق تر مي شود با لبه هاس نامعين و پريدگي رنگ جلد بدون نازك شدن پوست . در دو حالت گذشته معبر رشته كمي مختلف است – از قسمت قدامي و فوقاني گردن گذشته و بعد مورباً از پايين به بالا و از عقب بجلو و از پشت گوشها عبور كرده و منتهي به قفا مي گردد و يك شكل شلجمي يا نعل اسسبي نشان مي دهد تقريباً Paraboblique هميشه يگانه و منحصر و عبورش از بالاي حنجره است كه عموماً صاف و سر راست نيست هرقدر تعليق طولاني باشد انسداد مجاري تنفس از چسبيدن بيخ زيان بحلق حاصل مي شود جلد شيار نازك و شفاف و نسج سلولي زير جلد هم نازك است . دوم – صورت – اگر مدت آويخته بودن خيلي كوتاه باشد صورت منظره طبيعي خود را از دست نمي دهد بالعكس در مدت طولالني صورت متورم و كبود است با برجستگي چشمان و خونمرگي زير نسج ملتحمه زبان اغلب برجسته و بيرون از دهان و گاهي بين دندانها فشرده مي باشد و يك كف خون آلودي از دهان و بيني جاري مي شود . سوم – دست و پا و آلات تناسلي – پاها خم شده و در نتيجه سرازير و آوييزان بودن بنفش رنگ گشته . دستها در طول بدن آويزانند و انگشتان سمت مچ خم شده وبعضي اوقات در دست و پا لكه هاي نزف الدمي ديده مي شود . هنگام نزع ممكن است نعوظي بلاارده همراه با دفع مني دست دهد كه آثارش در پيراهن و شلوار ديده مي شود – پس از مرگ قضيت متورم است ولي نه به حد نعوظ . ح- موضوعات پزشكي قانوني نسبت به حلق آويزي – 1- آيا ميتوان ثابت نمود كه مرگ در نتيجه حلق آويزي بوده . مطلقاً هيچ علامت مميزه وجود ندارد – شيار جاي رشته هم داراي يك منظره است اعم از اينكه حلق آوييزي در حيات كسي رخ داده باشد و يا مقتول را از طريق ديگر كشته و براي اشتباه كاري حلق آويزي در حيات كسيي رخ داده باشد و يا مقتول را از طريق ديگر كشته و براي اشتباه كاري حلق آويز كرده باشند اما در اين موقع غالباً خونمردگي وجود ندارد – نمي توان بياني كرد مگر پس از يك مجموعه علائم ثابته ملحق بعدم وجود جراحاتي از نوع ديگر مرگ .

منابع:
6- مولف از اين قبيل خفه گيها در محبس و كاروانسراها زياد معاينه كرده .
7- موضوع يك حلق آويزي – هنگاميكه نماينده مجلس بوده و در اداره پزشكي قانوني كا نميكردم خبرم كردهند كه در دروازه شميران زن جواني بوسيله حلق آويزي خود را كشته و چون مرا با تجربه در اين رشته مي دانستند تشخيص مرا خواستند آگاه شوند وقتي به آنمحل حضور يافتم معلوم گرديد كه نماينده شهربناني همراه با پزشك قانوني او را معاينه كرده و حلق آويز شده و خفه شده بدست خود تشحيص داده و جواز دفن صادر كرده اند و روز بعد جنازه اش را دفن و كفن حركت خواهند داد از شنيدن اين خبر بي اندازه متحير گشتم چون از روي استاتيستيك كسانيكه در اروپا خود را حلق آويز كرده اند شايد از هر 50 نفر حلق آويز شده يكنفر زن بود و معاينات خود بنده در هنگام اشتغال به شغل شريف پزشكي قانوني مي داشتم كرده بود هيچ اتفاق نيافتاده بود كه زن حلق آويز شده را ديده باشم . در آن روز باران شديدي در تعقيب روز قبل مي باريد پس از ورود به آن محل دعوت كنان من كه برادران مقتوله بودند نظريه مرا خواستند ازر محل وقوع حادثه و نديدن جنازه و رشته گره خورده به درخت تبريزي بسيار باريك و باغچه پر از گل پيش گويي عدم وقوع آن حادثه را كرده برادرانش مخالف گفتارم شدند مدرك آنها اين بود كه شوهرش از خانه همسايه آمده و آن همسايه آمده و آن منظره نگريسته ( ضمنا ناگفته نماند يكي از برادرهاي مقتوله شوهر خواهر شوهر مقتوله مي بود ودر آن زمان توقف من بامر آن برادر حمل اثاث البيت خانه را مي كردند و شوهر مقتوله هم خود را بحالت ضعف و بيحالي زده بود تمام اين گفته ها و كردار ها موجب يقينم گرديد كه اين واقعه غير طبيعي است ) و از ديوار پايين آمده و با عجله رشته را از گردن باز كرده و خارج از خانه فرياد كرده و مردم را بكمك طلبيده و توسط تلفن كلانتري 2 را با خبر ساخته و نز برادر هاي مقتوله را بالاخره روز ديگر كه جنازه حمل به غسالخانه شد براي آگهي خود بحضور يافتم بدون آنكه اخوان مقتوله ملتفت شوند داخل در شستشوخانه شده مشاهده كردم كه شياردور گردن پس از مرگ احداث و ناحيه كبد سياه و رانها نيز كاملا سياه شده اند بيرون آمده خواستم مانع از دفن جنازه شده و دادستانرا خبر كرده كه پزشك قانوني را روتنه اداره متوفيات كند برادرانش بعنوان حفظ آبرو مانع شده پس از سه روز جنازه در شميران معاينه كرده كه شوهر آن مقتوله بوده و شرحي نوشته و خود را باعث و قاتل آنزن معرفي كرده و نظرياتم صائب شده .

8- در محبس و نقاط متفرقه از اين نوع خفگيها زياد معاينه گرديده شده و آنچه زن حلق آويز شده ديده شده مصنوعي بوده يعني پس از كشتن او را معلق كرده اند .