PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اس ام اس عشقی فراموش شده



sara.it69
12-06-2010, 04:23 PM
به خدا خسته از آن زخم زبانت شده ام
بی خیال تو و ابروی کمانت شده ام
اشکم از دیده فرو ریخت و رسوایم کرد
حرف آخر...تو کجایی؟نگرانت شده ام

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ما دو تن مغرور هر دو از هم دور

وای در من تاب دوری نیست

ای خیالت خاطر من را نوازشبار

بیش از این در من صبوری نیست



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ای همه آرامشم از تو پریشانت نبینم
چون شب خاکستری سر در گریبانت نبینم
ای تو در چشمان من یک پنجره لبخند شادی
همچو ابر سوگوار این گونه گریانت نبینم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


شب عبور شما را شهاب لازم نيست
که با حضور شما آفتاب لازم نيست
ز بس که گريه نکردم غرور بغض شکست
براي غسل دل مرده آب لازم نيست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


گريه کردم گريه هم اين‌بار آرامم نکرد

هرچه کردم... هرچه... آه! انگار آرامم نکرد

خواستم ديگر فراموشت کنم، اما نشد

خواستم، اما نشد، اين کار آرامم نکرد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


باز من تنهایم.باز من غمگینم.باز من سرگردان.

از خود می پرسم ، به که باید دل بست؟

به کجا باید رفت ؟ به که باید پیوست؟!

گریه ام میگیرد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


وقتی دوست داشتن تو سرنوشت من است
پس من هم دوستت خواهم داشت
حتی اگر هزار بار به دنیا بیایم هزار بار مرا از خود برانی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


من صبورم اما . . .

به خدا دست خودم نيست اگر می رنجم

يا اگر شادی زيبای تو را به غم غربت چشمان خودم می بندم

آه . . . اين بغض گران صبر نمی داند چيست !!!! .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

نگو که عاشق منی

دروغ در میان چشم های تو داد می زند نبض تو برای من نمی تپد یک گل میان باغچه

بهانه ای برای رویش بهار نیست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


سخت است که دور از رخ دلدار بمیرم / از حسرت گل در صف گلزار بمیرم

درد است مرا ، کز غم هجران تو دلبر / باشی تو طبیب و من بیمار بمیرم . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

گلهای بهشت سایبانت / یک دسته ستاره ارمغانت

یک باغ از گلهای نرگس / تقدیم وجود مهربانت . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو کی هستی که همه فکر و خیالم شده تو / تو شدی زندگی من ، همه یادم شده تو

یاد تو در خاطراتم وقتی پیدا می شود / می رود دنیا ز یادم چون که یادم شده تو . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دستم از دستت جداست / این تمام ماجراست

دلخوشم شاید بیایی / فردا هم روز خداست . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


خوب رویان جهان رحم ندارد دلشان / باید از جان بگذرد هرکه شود عاشقشان

روز اول که سرشتند ز خاکی گلشان / سنگی اندر گلشان بود ، همان شد دلشان . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


قاصدک شعر مرا از بر کن برو آن گوشه ی باغ سمت آن نرگس مست

و بخوان در گوشش و بگو باور کن ، یک نفر یاد تو را دمی از دل نبرد . . .



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


یادت باشه زیر گنبد کبود / تو بودی و من و کلی آدمای حسود

تقصیر همون حسوداست که حالا / هستی ما شده یکی بود یکی نبود . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


تا نرفتی به سفر ، همسفری پیدا کن / تا نبستی ز جهان دیده ، بری پیدا کن

به مثل هست بشر صید و جهانش چو قفس / بهر پرواز ، بر و بال و پری پیدا کن . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


بی شک آسمان خدا با این همه ستاره یک تیم برنده است . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ببندم شال و میپوشم قدک را / بنازم گردش چرخ و فلک را

بگردم آب دریا ها سراسر / بشویم هر دو دست بی نمک را . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


در ماه مهر بادهای پاییزی بی مهری را با برگ درختان آغاز میکنند . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


من یک نامه عاشقانه ام ، بازم کن / محتاج کمی نوازشم ، یارم باش

هر قدر که سکه ای سیاهم ای دوست / در قلک سینه ات پس اندازم کن . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



دل به صدایی که مگر در تو رسد / ناله ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


من آن ابرم که میخواهد ببارد / دل تنگم هوتی گریه دارد

دل تنگم غریب این در و دشت / نمیداند کجا سر میگذارد . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


شاید آن روز که رفتم یاد تنهایی کنی / من همان تنهایی ام ، یادت نره یادم کنی . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


مژه بر هم مزن ای دوست که بادم ببرد / چون سبک تر شده ام ، از پر کاهی ز غمت . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


گر ز جهان بگذرم از تو نخواهم گذشت / سر رود از پیکرم از تو نخواهم گذشت

مردمک چشم من نقش تو بر خود گرفت / ور همه جا بنگرم از تو نخواهم گذشت . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


مهربانی نقش هر نقاش نیست / هر که نقشی را کشید نقاش نیست

نقش را نقاش معنا میدهد / مهربانی نقش یار است حیف که یار نقاش نیست . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


پای من خسته از این رفتن بود / فصه ام قصه دل کندن بود

دل که دادم به یارم دیدم / راهش افسوس جدا از من بود . . .

آیسودا
03-22-2013, 11:17 AM
http://www.yasgroup.ir/wp-content/uploads/2013/03/sms-faramoshi-yasgroup.ir_.jpg (http://www.yasgroup.ir/)
آرزوی من اینست که دو روز طولانی
در کنار تو باشم فارغ از پشیمانی
آرزوی من اینست یا شوی فراموشم
یا که مثل غم هر شب گیرمت در آغوشم
.
.
.
می روی و من تحمل می کنم نبودنت را
می مانم و تو فراموش می کنی بودنـم را
.
.
.
تمومه عمر آوازم ، دیگه خاموشه خاموشم
نمیری هرگز از یادم ، من از یادت فراموشم
شروع رفتنت بی من ، شروع شعر اندوهه
بدون بعد از تو یاد تو ، برام سنگین تر از کوهه
.
.
.
بی بهانه تو را مرور میکنم تا خاموشیم نشان فراموشیم نباشد
.
.
.
این روز ها یکدیگر را چه خوب فراموش میکنیم
همه ی کارهایمان به این خوبی بود ، چه خوب بود
.
.
.
تقدیم به همه فراموشکارای دنیا
وقتی تو پاییز روی برگای زرد و خشک پا میذاری
یادت باشه همین برگا یه روزی بهت نفس می دادن
.
.
.
شنیــده بودم که “خاک سرد است”
ایـــن روزها اما انگار آنقـــدر هوا ســـرد است،
که زنــده زنــده فراموش می کنیــم یکدیگـــر را
.
.
.
فراموش کردنت برایم مثل آب خوردن بود
از همان آب هایی که می پرد (http://www.yasgroup.ir/) توی گلو و سالها سرفه میکنیم !
.
.
.
هرگز نفهمیدم فراموش کردن درد داشت یا فراموش شدن …
به هر حال دارم فراموش می کنم فراموش شدنم را …
.
.
.
ماههاست فراموشش کرده ام ؛
خاطراتش را هم … !
ولی نمی دانم دستانم چرا هنوز به نوشتن نامش
ذوق میکنند !
.
.
.
به بند دلت میاویز رخت خاطره ام را ، گردبادهای فراموشی حرمت نمی شناسن
.
.
.
سخت ترین دو راهی: دوراهی بین فراموش کردن و انتظار است
گاهی کامل فراموش میکنی و بعد می بینی که باید منتظر می ماندی
و گاهی آن قدر منتظر می مانی که می فهمی زودتر از اینها باید فراموش میکردی
.
.
.
گر توانی از محبت حلقه در گوشم کنی
حیف باشد که مرا چون شمع خاموشم کنی
من که از یاد تمام آشنایان رفته ام
وای بر من گر تو هم روزی فراموشم کنی
.
.
.
تقدیم به کسی که اسمش انتها ندارد
محبتش پایان ندارد ، فراموشیش امکان ندارد
.
.
.
شکسته این جماعت بال ما را
پریشان کرده ماه و سال ما را
تو هم ای بی وفا از ما بریدی
نمی پرسی دگر احوال مارا
.
.
.
واژه ها حرف ها و کلام ها در گذر زمان میآییند و میـــــــــرونند
اما خاطره خوش باهم بودن هستـــــــ که میماند
افتخاریستـــــــ در کنار شما بودن حتی اگر فراموش شدم …