PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : خودکار قرمز



sara.it69
12-03-2010, 03:45 PM
خودکار قرمز


شنیدم در زمان خسرو پرویز/ گرفتند آدمی را توی تبریز


به جرم نقض قانون اساسی/ و بعض گفتمان‌های سیاسی


ولی آن مرد دور اندیش، از پیش/ قراری را نهاده با زن خویش


که از زندان اگر آمد زمانی/به نام من پیامی یا نشانی


اگر خودکار آبی بود متن ش/بدان باشد درست و بی‌غل و غش


اگر با رنگ قرمز بود خودکار/بدان باشد تمام از روی اجبار


تمامش از فشار بازجویی‌ست/سراپایش دروغ و یاوه گویی‌ست


گذشت و روزی آمد نامه از مرد/گرفت آن نامه را بانوی پر درد


شنید و دید با هالو مآبی/ نوشته شوهرش با خط آبی


عزیزم، عشق من، حالت چطور است؟/ بگو بی‌بنده احوالت چطور است


اگر از ما بپرسی، خوب بشنو/ ملالی نیست غیر از دوری تو


من این جا راحتم، کیفور کیفور/ بساط عیش و عشرت جور وا جور


در این جا سینما و باشگاه است/ غذا، آجیل، میوه رو به راه است


کتک با چوب یا شلاق و باطوم/ تماما شایعاتی هست موهوم


هر آن کس گوید این جا چوبِ دار است/ بدان این هم دروغی شاخدار است


در این جا استرس جایی ندارد/ درفش و داغ، معنایی ندارد


کجا تفتیش‌های اعتقادی‌ست؟/ کجا سلول‌های انفرادی‌ست


همه این جا رفیق و دوست هستیم/ چو گردو داخل یک پوست هستیم


در این‌جا بازجو اصلا نداریم/ شکنجه، اعتراف، عمرا نداریم


به جای آن اتاق فکر داریم/ روش‌های بدیع و بکر داریم


عزیزم، حال من خوب است این‌جا/ گذشتِ عمر، مطلوب است این‌جا


کسی را هیچ کاری با کسی نیست/ نشانی از غم و دلواپسی نیست


همه چیزش تماما بیست این‌جا/ فقط خودکار قرمز نیست این‌جا