PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آقای پیروانی! این راه به ترکستان هم نمی رسد!!



pnugirl
12-02-2010, 01:49 PM
حكايت غلام پيرواني ادامه روند تخريب آدمهاي جلوي صف به قيمت بقاي مردان پشت صحنه است. غلام پيرواني در معرض سخت ترين انتقادها است و در حاليكه مي داند مقصر بخش عظيمي از ناكامي تيم اميد خود اوست اما كما كان دست به دامان روساي خود بوده و با حفظ دفاع از فدراسيون نشينها سعي دارد كه با لفظ اخراج بجاي استعفا بر خورد كند و شايد اين اصرار هم چون قصه افشين قطبي ربطي به قرار دادهاي عجيب و غريب فدراسيون نشين ها داشته باشد كه هيچگاه نتوانستند ناكار آمدان را چون بسياري از نقاط دنيا به چالش كشيده و از آن باز خواست و حتي اخراج كنند.
غلام پيرواني همان راهي را مي رود كه محمد مايلي كهن قبلا رفته است. او با ادبياتي خاص به منتقدين خود حمله مي كند و چون بيشتر اوقات مانند حكايتهاي اين فدراسيون سعي دارد كه از تز" حمله بهتر دفاع است " عمل كند. غلام پيرواني چون مايلي كهن به اين دليل به تيم اميد آمد كه قبلا با جوانان خوب كار كرده بود. يعني او بازيكنان جوان خوبي را شناخته و معرفي كرده بود و اين همان كاري بود كه محمد مايلي كهن كرده و شايدبه همين دليل سر مربي تيم اميد ما در راه المپيك 2004 شد.
پس از او هم بگوويچ را دقيقا به همين دليل سر مربي تيم اميد در راه المپيك 2008 كردند زيرا در اهواز جواناني را كشف كرده بود و حالا غلام پيرواني را به همان دلايل سر مربي تيم اميد در راه المپيك 2012 نمودند و حكايت تا سه نشه بازي نشه را تكرار كردند. اما پيرواني چون گذشتگانش موفق نبود و بازي را باخت و چون همان قديمي ترها به علت اين كه قوانين بازي را نمي داند شروع به بهانه جوئي و پرخاش گري مي كند و مسائل را به هم مي آميزد و كار را بجائي مي رساند كه از آن چهره ساده و دوست داشتني و بكر خود تبديل به اين مرد پر بهانه و پرخاشگر شود.
گذري به حرفهاي اخير سر مربي ناكام تيم ملي به اصطلاح اميد داريم
1/او در اول هر قضيه پاي خدا را به بحث فوتبال مي كشاند و جملاتي مي گويد كه هيچ ارتباطي به قضيه ندارد عباراتي چون "به انتقادها كاري ندارم زيرا با خدا معامله كردم " و " منتقدها به دور از كرم خدا انتقاد مي كنند " بايد بگوئيم كه يك اصل در دين ما وجود دارد و آن اين است كه خدا از حق خودش مي گذرد اما از حق مردم ( حق الناس ) نمي گذرد. آقاي پيرواني يادش رفته است اين حق مردم است كه از سر مربي تيم اميد بخواهند كه در قبال نتايج بدي كه گرفته است از آنها عذر خواهي كند و استعفا دهد و اين هيچ كار خدائي نيست كه با آبرو و سر مايه و حيثيت ملي يك كشور بازي شود و بعد هم بگويد با خدا معامله كردم.
آقاي پيرواني به گونه اي صحبت مي كند كه گوئي او از اهالي خدا به تنهائي است و همه منتقدين او غير خدائي هستند. آقاي پيرواني چرا مسائل را به هم مي ريزيد شما بايد جوابگوي حق الناس باشيد!
2/او در بخش ديگري از سخنان خود مي گويد كه قبول ندارد كه داراي تجربه بين المللي كافي نبوده است زيرا با فجر سپاسي كمترين هزينه ها را در فوتبال داشته است و با 11 بازيكن استقلال و پرسپوليس را برده و از سوي ديگر افتخارش اين است كه مهدي رحمتي براي حضور در تيم ملي موهايش را كوتاه مي كند !! اين سخنان پيرواني ما را به ياد آن حرفهاي عجيب مايلي كهن در اردوي تيم المپيك 2004 مي اندازد كه مي گفت در سر نماز متوجه شده است كه در اتاق بغلي تخته بازي مي كنند !!
براستي اين چه تجربه هائي است كه پيرواني به آنها افتخار مي كند؟ سالها قبل از پيرواني در كشور آرژانتين مردي به نام پاسارلا به بازيكناني چون باتيستو تا اعلام كرده بود براي حضور در تيم ملي بايد موهاي سر خود را كوتاه كنند آيا اين مسئله باعث شد كه آرژانتين موفق شود؟ اصولا كوتاه كردن موي سر چه ربطي به كارنامه مربيگري دارد؟
از سوي ديگر بسياري از تيمهاي نظير ويگان و واتفورد در انگلستان، كيه ووو و باري در ايتاليا و يا تنه ريف در اسپانيا به اندازه بزرگان اين كشورها نظير منچستر يونايتد و چلسي و ميلان و اينتر و بارسا و رئال هزينه نمي كنند و در بسياري از اوقات اين تيمها را مي برند آيا اين دليل مي شود كه مثلا سر مربي تيم هركولس كه امسال در نيوكمپ بار سا را برده بجاي دل بوسكه بنشيند؟
آقاي پيرواني در كدام تيم ملي حتي سابقه ده دقيقه دستياري را داشته است؟ او كدام سلسله مراتب را طي كرده كه حالا صحبت از بين المللي بودن خود را دارد؟ او كمك مربي و يا سر مربي يك تيم بزرگ تا به حال بوده كه سر مربي تيم المپيك ما شده است ؟
3/ او در بخش ديگر از ساختار كره جنوبی و ژاپن سخن مي راند و مي گويد آنها پرفسور هستند و ما ليسانس هم نداريم. اما پيرواني نمي گويد چرا همين بي ليسانسها در بوسان 2002 هم كره جنوبي در خاكش و هم ژاپن را بردند؟ او نمي گويد چرا همين بي ليسانسها در دوحه 2006 كره جنوبي را در بازي رده بندي بردند؟ چرا امارات به فينال رفت؟

از سوي ديگر اگر ما ساختاري چون كره جنوبي و ژاپن داشتيم آيا خود پيرواني مي توانست بدون هيچ سابقه روشن ملي و بين المللي سر مربي تيم اميد شود ؟
و در آخر معتقديم كه تيم اميد نياز به تداركات و از همه مهمتر دانش فني دارد و با اين افكار كه سر مربي مفتخر است كه كاپيتانش را مجبور كرده موهايش را كوتاه كند به جائي نمي رسيم!! پس به جا است كه پيرواني بيش از اين با آبرو و اعتبار خود بازي نكند.

تورج عاطف / خبرگزاری پارس فوتبال