moongirl
11-27-2010, 11:33 PM
گرامی منصور خان برزگر
این چند خط را از سر دلتنگی برای شما که یکی از مفاخر ورزشی این مرز و بوم هستید می نویسم. برای شمایی که خاطرههای شیرینی را به عنوان یک کشتی گیر برای ما رقم زدید. برای شما که سایه تان مستدام باد... شما به عنوان سرمربی سابق تیم ملی کشتی آزاد در نکوهش فوتبال و در ستایش از ورزش کشتی، بر مبنای نتایج کسب شده در مسابقات آسیایی، فرمودهاید: اگر این فوتبال مسخره و وارداتی را تعطیل کنید، ۲۰ مدال طلای دیگر در سایر رشتهها کسب خواهیم کرد.
شما افزودهاید سازمان تربیتبدنی باید موفقیتهای کشتی و سایر رشتهها را ببیند. باید درِ این فوتبال مسخره و وارداتی را بست تا ۲۰ مدال طلای دیگر در باقی رشتهها بگیریم... شما شمشیر را برای فوتبال از رو بستهاید و چه تاسف بار.
آقای برزگر عزیز اطلاق صفت "مسخره" به فوتبال، ورزشی که میلیونها مخاطب عاشق در سراسر کشورمان دارد، عجولانه و احتمالا از سر احساساتی شدن به نظر می رسد. از سر خسته شدن از بی اعتنایی به کشتی وبزرگانش و احتمالا خیلی چیزهای دیگر که می دانیم و نمی دانیم ... ولی گناهکار را میان سایر ورزش ها جستن گم شدن در یک هزار تو است. فوتبال از نگاه عاشقانش همان قدر با بی مهری روبرو بوده که کشتی و دهها ورزش دیگر. فوتبال فقط به بازیکنان ما و دستمزدهای ناگهان نجومی شده شان تعلق ندارد.
فوتبال چه بخواهید چه نخواهید، چه باورش کنید یا نکنید، ورزش مردمی است. ورزش همگانی است. به همه تعلق دارد. کشتی ورزش انفرادی است و فوتبال ورزش جمعی. چه بخواهیم چه نخواهیم ورزشهای جمعی، نه فقط این جا که در همه جا مخاطبین بیشتری در مقایسه با ورزش های انفرادی داشته و دارد (محض نمونه تعداد تماشاگران تیم های میانه جدولی بوندس لیگا با مثلا مسابقات راجر فدرر که بهترین تنیسور جهان قلمداد می شود). چرا که در فوتبال ضرورتی ندارد مثلا قدبلند باشید (برای والیبال یا بسکتبال) یا قوی پنجه (برای کشتی. در حالی که فوتبال عاری از چنین خط کشیهایی زاده شد و به همین دلیل هم در سراسر دنیا به چنین توفیقی دست یافت. فوتبال مخاطبان میلیونی دارد و سایر ورزشها خیر. آقای برزگر عزیز مطالعه روند کشتی و فوتبال ترکیه و همین طور کشورهای روسیه و اوکراین، که همین نزدیکی هستند و به کشتی شان هم می نازیدند و می نازند، راهگشا خواهد بود.
آقای برزگر عزیز شما نسخه باورنکردنی "تعطیل کردن فوتبال" را نوشتهاید که حیرت انگیز است، که باورنکردنی است! و خوشبختانه همان قدر هم نشدنی. شما به مدیران دولتی توصیه کردهاید فوتبال را حذف کنند که به خودی خود چه از باب ارجاع و چه ماهیت درخواست تاسف بار است. اما خوشبختانه فوتبال نه از آن مسئولان و مدیران (مثلا تربیت بدنی یا هر نهاد دیگر) بلکه متعلق به مردم است. متعلق به نوجوانان ما در همان باشگاههای کوچک بدون امکانات. متعلق به کودکان کوچه و خیابان. به برادران من و شما. به همانهایی که با گذاشتن دو تکه سنگ یا چوب در معبری پر دردسر می توانند عاشقانه به توپ ضربه بزنند. چنان که در سال های شصت که فوتبال به حاشیه گراییده بود در معابر، شبها (شبهای رمضان یادتان هست؟) دنبال توپ دویدند. فوتبال نمی میرد. خوشبختانه نه.
جایگاه مردم و عشق مردم به فوتبال در فرمایشات شما که از مفاخر ورزش ما هستید محو شده. نشده؟ بیاد ندارم عاشقان فوتبال یا بازیکنمان و مربیان فوتبالمان جایی نامهربانانه در باره کشتی سخن گفته باشند. این که تعطیلی فوتبال به گسترش کشتی و غنای آن میانجامد سرابی بیش نیست و شما هم این را خوب می دانید. هر چیزی منزلت و جایگاه خودش را دارد. ندارد؟
در عین حال شما پرسش نیشداری را مطرح کردهاید: اینهمه پول به فوتبالیستها دادند؛ اما چه شد؟ ... کافی است مباحثات مربوط به فوتبال را پیگیری کنید تا دریابید اهالی فوتبال ایران تا چه حد نیشدارتر این پرسش را فریاد زدهاند. تا چه حد خرده گیرانه مادیگرایی مفرط فوتبال این عصر را نقد می کنند. با این وصف هشدارهایشان به اعتلای ورزش نظر دارد. به تخصیص مدبرانه پول و سرمایه به فوتبال و نه تعطیل شدن آن. نه بستن درها. باور کنید ورزش کشتی با تعطیلی فوتبال پرواز نخواهد کرد.
در کنار همه اینها یادمان باشد غایت ورزش لزوما مدال جمع کردن و عکس گرفتن مسئولان و مدیران نیست. غایت ورزش در توفیق مسابقات جهانی خلاصه نمی شود. در حقیقت قهرمانی ها و مدال ها باید در نهایت شرایط ورزش عمومی را ارتقا بخشد، نه برعکس. ورزش برای مردم است. برای این که کودکان ما کفش ورزشی بپوشند. که در زمینهای ورزش کنار هم بدوند. که شکیبایی را بیاموزند و مرارات کشیدن را. که انجام مامورت های جمعی را.
با آرزوی توفیق برای شما و ورزش کشتی.
حمید رضا صدر
این چند خط را از سر دلتنگی برای شما که یکی از مفاخر ورزشی این مرز و بوم هستید می نویسم. برای شمایی که خاطرههای شیرینی را به عنوان یک کشتی گیر برای ما رقم زدید. برای شما که سایه تان مستدام باد... شما به عنوان سرمربی سابق تیم ملی کشتی آزاد در نکوهش فوتبال و در ستایش از ورزش کشتی، بر مبنای نتایج کسب شده در مسابقات آسیایی، فرمودهاید: اگر این فوتبال مسخره و وارداتی را تعطیل کنید، ۲۰ مدال طلای دیگر در سایر رشتهها کسب خواهیم کرد.
شما افزودهاید سازمان تربیتبدنی باید موفقیتهای کشتی و سایر رشتهها را ببیند. باید درِ این فوتبال مسخره و وارداتی را بست تا ۲۰ مدال طلای دیگر در باقی رشتهها بگیریم... شما شمشیر را برای فوتبال از رو بستهاید و چه تاسف بار.
آقای برزگر عزیز اطلاق صفت "مسخره" به فوتبال، ورزشی که میلیونها مخاطب عاشق در سراسر کشورمان دارد، عجولانه و احتمالا از سر احساساتی شدن به نظر می رسد. از سر خسته شدن از بی اعتنایی به کشتی وبزرگانش و احتمالا خیلی چیزهای دیگر که می دانیم و نمی دانیم ... ولی گناهکار را میان سایر ورزش ها جستن گم شدن در یک هزار تو است. فوتبال از نگاه عاشقانش همان قدر با بی مهری روبرو بوده که کشتی و دهها ورزش دیگر. فوتبال فقط به بازیکنان ما و دستمزدهای ناگهان نجومی شده شان تعلق ندارد.
فوتبال چه بخواهید چه نخواهید، چه باورش کنید یا نکنید، ورزش مردمی است. ورزش همگانی است. به همه تعلق دارد. کشتی ورزش انفرادی است و فوتبال ورزش جمعی. چه بخواهیم چه نخواهیم ورزشهای جمعی، نه فقط این جا که در همه جا مخاطبین بیشتری در مقایسه با ورزش های انفرادی داشته و دارد (محض نمونه تعداد تماشاگران تیم های میانه جدولی بوندس لیگا با مثلا مسابقات راجر فدرر که بهترین تنیسور جهان قلمداد می شود). چرا که در فوتبال ضرورتی ندارد مثلا قدبلند باشید (برای والیبال یا بسکتبال) یا قوی پنجه (برای کشتی. در حالی که فوتبال عاری از چنین خط کشیهایی زاده شد و به همین دلیل هم در سراسر دنیا به چنین توفیقی دست یافت. فوتبال مخاطبان میلیونی دارد و سایر ورزشها خیر. آقای برزگر عزیز مطالعه روند کشتی و فوتبال ترکیه و همین طور کشورهای روسیه و اوکراین، که همین نزدیکی هستند و به کشتی شان هم می نازیدند و می نازند، راهگشا خواهد بود.
آقای برزگر عزیز شما نسخه باورنکردنی "تعطیل کردن فوتبال" را نوشتهاید که حیرت انگیز است، که باورنکردنی است! و خوشبختانه همان قدر هم نشدنی. شما به مدیران دولتی توصیه کردهاید فوتبال را حذف کنند که به خودی خود چه از باب ارجاع و چه ماهیت درخواست تاسف بار است. اما خوشبختانه فوتبال نه از آن مسئولان و مدیران (مثلا تربیت بدنی یا هر نهاد دیگر) بلکه متعلق به مردم است. متعلق به نوجوانان ما در همان باشگاههای کوچک بدون امکانات. متعلق به کودکان کوچه و خیابان. به برادران من و شما. به همانهایی که با گذاشتن دو تکه سنگ یا چوب در معبری پر دردسر می توانند عاشقانه به توپ ضربه بزنند. چنان که در سال های شصت که فوتبال به حاشیه گراییده بود در معابر، شبها (شبهای رمضان یادتان هست؟) دنبال توپ دویدند. فوتبال نمی میرد. خوشبختانه نه.
جایگاه مردم و عشق مردم به فوتبال در فرمایشات شما که از مفاخر ورزش ما هستید محو شده. نشده؟ بیاد ندارم عاشقان فوتبال یا بازیکنمان و مربیان فوتبالمان جایی نامهربانانه در باره کشتی سخن گفته باشند. این که تعطیلی فوتبال به گسترش کشتی و غنای آن میانجامد سرابی بیش نیست و شما هم این را خوب می دانید. هر چیزی منزلت و جایگاه خودش را دارد. ندارد؟
در عین حال شما پرسش نیشداری را مطرح کردهاید: اینهمه پول به فوتبالیستها دادند؛ اما چه شد؟ ... کافی است مباحثات مربوط به فوتبال را پیگیری کنید تا دریابید اهالی فوتبال ایران تا چه حد نیشدارتر این پرسش را فریاد زدهاند. تا چه حد خرده گیرانه مادیگرایی مفرط فوتبال این عصر را نقد می کنند. با این وصف هشدارهایشان به اعتلای ورزش نظر دارد. به تخصیص مدبرانه پول و سرمایه به فوتبال و نه تعطیل شدن آن. نه بستن درها. باور کنید ورزش کشتی با تعطیلی فوتبال پرواز نخواهد کرد.
در کنار همه اینها یادمان باشد غایت ورزش لزوما مدال جمع کردن و عکس گرفتن مسئولان و مدیران نیست. غایت ورزش در توفیق مسابقات جهانی خلاصه نمی شود. در حقیقت قهرمانی ها و مدال ها باید در نهایت شرایط ورزش عمومی را ارتقا بخشد، نه برعکس. ورزش برای مردم است. برای این که کودکان ما کفش ورزشی بپوشند. که در زمینهای ورزش کنار هم بدوند. که شکیبایی را بیاموزند و مرارات کشیدن را. که انجام مامورت های جمعی را.
با آرزوی توفیق برای شما و ورزش کشتی.
حمید رضا صدر