PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : هسته ی سرمایه داری توسعه ( گزارش کلاسی )



donya88
11-04-2010, 08:51 AM
هسته ی سرمایه داری توسعه :
اثار اولیه ی اقتصاد دانان توسعه ی امریکا ی شمالی و اروپای شرقی بیشتر به بررسی نحوه ی افزایش انباشت سرمایه در کشورهای توسعه نیافته اختصاص داشت . ولیکن یک دیدگاه خاص بر این نظریات غالب شد و ان علل پایین بودن انباشت سرمایه و مسیری که کشورها ی توسعه نیافته باید می پیمودند را بررسی می کرد.
این دیدگاه به همراه مولفه ی اقتصادی نظریه ی نوسازی اشتراکات فراوانی دارد که در کتاب هانت ان را الگوی هسته ی در حال گسترش سرمایه داری می نامد.
هسته ی سرمایه داری بیش از اینکه یک نظریه ی محض باشد شامل مجموعه ای از ارزشها و برداشتها در مورد ماهیت توسعه ی اقتصادی و مطلوبیت و امکان اجرای ان است .
می توان ان را به دو دسته ی کلی تقسیم کرد:
الگوهایی که با نظام بازار فرایند های توسعه را نشان می دهند.
سرمایه داری توسعه یا الگوی ماها لا نوبیس (مدل رشد اقتصاد هند ) جزء هسته ی سرمایه داری هستندبه دلیل اینکه ماهیت این دو رویکرد یکی می باشد.
وجه مشترک نظریات:
رشد بر اساس افزایش درامد سرانه اندازه گیری می شد و مشخصه ی تعیین توسعه ی اقتصادی است . بعبارتی دیگر رشد لازمه ی توسعه است . افزایش در درامد سرانه لازمه ی رشد است اما کافی نیست.
توسعه مستلزم تحول از اقتصاد راکد و سنتی به اقتصاد سرمایه داری است.
تشکیل سرمایه که تابعی از میل به پس انداز جامعه است نقش تعیین کننده در رشد اقتصادی دارد ( البته هر دو گروه نظریه همین را می گویند که سرمایه داری عامل اصلی رشد اقتصادی است.) طبقه ی سرمایه دار نقش اساسی را بازی می کند هرچه میل به پس انداز بیشتر سرمایه گذاری بالاتر می شود. در مدل فلد من سرمایه داری وجود ندارد بلکه دولت این نقش را به عهده می گیرد.
نظریه لوئیس در 1954 که توسعه ی اقتصاد را در اقتصاد دو گانه با عرضه ی نامحدود نیروی کار و نظریه ی رستو که نظریه ی نوسازی بدان می گویند , هردو این نظریه شبیه به یکدیگر می باشند.علاوه بر ویزگیهایی که در مورد هسته ی سرمایه داری در بالا ذکر شد این دو نظریه نقطه ی اغاز توسعه ی اقتصاد را روبرو شدن با عرضه ی نامحدود نیروی کار می دانند ( در بخش سنتی اقتصاد ) و توسعه را مستلزم این می دانند که نیروی کار از بخش عرضه ی نامحدود به بخشمدرن اقتصاد انتقال پیدا کند . هر دو بر این مطلب تاکید دارند که باید ان طبقه ای که MPL بالاتر دارند سهم بیشتر داشته باشند بعبارتی لازمه ی رشد را نابرابری در توزیع درامد می دانند.
لوئیس و رستو پیش از انتشار اثار اصلی خود نیز به بحث در باره ی توسعه ی اقتصادی پرداخته بودند. درمورد لوئیس می توان به مقاله ی او درباره ی صنعتی شدن پورتوریکو اشاره کرد و رستو اولین بیان اندیشه های وی را در کتاب روند رشد اقتصادی می خوانیم.

مدل توسعه ی لوئیس – فی – رانیس (L – F – R ):
پرفسور ارتور لوئیس از اقتصاددانان مکتب کلاسیک درزمره ی معروفترین نظریه پردازان توسعه ی اقتصادی است . وی به مطا لعه ی کشورهای توسعه نیافته بیشتر پرداخته و معروفترین نظریه ی وی نظریه ی توسعه ی اقتصادی با عرضه ی نامحدود نیروی کار بوده است .
اولین و مشهورترین مدل توسعه ای است که حداقل به طور ضمنی به فرایند مهاجرت از روستا به شهر توجه کرد – مدل ارتور لوئیس است. که بعدا توسط جان فی و گوستا و رانیس ( 1961 ) فرموله شد و توسعه یافت . این مدل به عنوان نظریه ی عمومی فرایند تو سعه ی نیروی کار مازاد ملتهای جهان سوم در طی دهه های 1950 و 1960 شناخته شد. در این مدل اقتصاد شامل دو بخش است :
بخش سنتی ( بخش روستایی موجود ) که مشخصه ی ان بهره وری پایین ( حتی در حد صفر ) و مازاد نیروی کار است .
بخش صنعتی ( درون شهری ) که دارای بهره وری بالایی است و به تدریج از بخش روستایی نیروی کار جذب ان می گردد.
این مدل برروی فرایند انتقال نیروی کار و رشد اشتغال در بخش صنعتی ( مدرن ) متمرکز می شود که ناشی از گسترش و رشد تولید در ان است . سرعت این انتقال وابسته به نرخ تراکم سرمایه ی صنعتی دربخش مدرن است. نرخ تراکم سرمایه نیز به نوبه ی خود وابسته به مازاد سودهای حاصل شده در بخش مدرن ( پس از کسر دستمزدها) است .
فرضهای اساسی این نظریه این است که سرمایه داران تمامی سود های حاصله را مجددا سرمایه گذاری می نمایند و سطح دستمزدها در بخش شهری ثابت بوده و مقداری ( حدود 30 درصد ) بالاتر از مناطق سنتی است.با این وجود عرضه ی نیروی کار به مناطق شهری ( علیرغم سطح ثابت دستمزدهای شهری ) کاملا کشش پذیر و با جاذبه محسوب می شود.
جریان فوق تا جایی ادامه پیدا می کند که همه ی نیروی کار مازاد بخش سنتی ( روستایی ) جذب بخش مدرن شهری شوند. از ان به بعد منحنی عرضه ی نیروی کار شیب مثبت خواهد داشت بدین معنی که اشتغال و دستمزد شهری با یکدیگر رشد خواهند کرد . انتقال ساختاری اقتصاد با ایجاد تعادل در جابجایی فعالیتهای اقتصادی از بخش کشاورزی روستایی به صنعت شهری اتفاق خواهد یافت.
به بیانی دیگر نظریه ی لوئیس را در عبارات زیر می توان خلاصه کرد :
در بخش کشاورزی( سنتی ) تولید اخرین واحد اضافی ( تولید نهایی کار ) نزدیک به صفر است و در این بخش با بیکاری پنهان و انباشت نیروی کار که قادر به افزایش تولید نیست موا جه است.
از این روی وی عرضه ی نیروی کا ر را نامحدود پیش فرض می کند. و بیان می دارد : می توان با انتقال مازاد نیروی کار موجود در بخش سنتی به بخش شهری ( مدرن ) بدون تغییر در سطح دستمزدها به توسعه ی اقتصادی دست یافت.
اما سوال اینکه ایا نیروی کار بخش سنتی از مهارت لازم برای کار در بخش مدرن برخوردار است ؟
لوئیس کسب مهارتهای لازم را در کوتاه مدت ممکن می داند.
البته برای اینکه این انتقال امکان پذیر باشد سطح دستمزدها باید یکسان باشد. هرچند که به دلیل افزایش هزینه های مهاجرت باید بیشتر نیز باشد. اینگونه منا طق توسعه نیافته باید روی صنا یع سبک سرمایه گذاری نموده و رشد انرا مصرف قرار دهند در عین حال سپس صنا یع سنگین را در حد بازارهای داخلی محدود کنند.
نقد نظریه ی لوئیس:
طبق نظریه لوئیس
می توان گفت :
به علت تفاوت بین ساختار اقتصاد در حال توسعه و پیشرفته از همان الگوی اقتصاد پیشرفته نمی توان استفاده کرد. این ساختارهای دوگانه ( سنتی – مدرن و شهری ) در بخش سنتی با مازاد نیروی کار و MPL=0 و بخش شهری تازه شکل گرفته که امکان گسترش دارد مواجه است حال مشکل اینست که چگونه باید کارگر اضافی را از سنتی به مدرن انتقال داد؟
مشکل دیگر کشورهای در حال توسعه اینست که انباشت سرمایه در این کشورها نیست و یا بسیار کم است . و طبقه ای که پس انداز می کنند محدود هستند. زمین داران هم نقشی در توسعه ایفا نمی کنند پس امکان سهم افرادی را که پس انداز می کنند باید بوجود اورد و نقش دولت را در سیاستهای مالی بسیار مورد توجه قرار داد.
فرایند رشد در مدل لوئیس چگونه اتفاق می افتد ؟
بعد از اینکه تئوری لوئیس را به صورت خلاصه در بالا اوردیم واجب است که به طور دقیق تری این مدل را بررسی نماییم .
اگر می خواهیم از این تئوری استفاده نماییم باید در ابتدا موارد زیر را بپذیریم :
در این مدل نهایتا یک جامعه ی مدرن سرما یه داری هدف نهایی است.
توسعه را با رشد تقریبا یکی بدانیم توسعه را به معنای توسعه ی بخش شهری باید دانست بعبارتی توسعه ی اقتصادی = توسعه ی صنعتی .
باید قبول کنیم که تراکم سرمایه و پس انداز عامل اصلی رشد اقتصادی است و روی طبقه ی سرمایه دار در پرورش کارافرین به عنوان خلاق و موتور توسعه تاکید داشت.
با قبول سه مورد بالا لوئیس نشان می دهد که چه باید کرد :
پاسخ به این سوال که چگونه کارگر اضافی را از بخش سنتی به شهری می توان انتقال داد ؟
با توجه به تمام مطالب بالا که ذکر شد وی می گوید فرض که MPL=0 ( در بخش سنتی ) و فرض که انتقال کارگر بدون هزینه است و فقط چون زندگی در شهر هزینه ی بالاتری دارد :
دستمزد در شهر = دستمزد معیشتی + هزینه ای برای تشویق و انگیزه ی مهاجرت
ولیکن در نظریه ی فلد من تشویق و ترغیب لازم نیست بلکه با زور پلیس این مهاجرت انجام می شود . اما در این جا چون یک سیستم سرما یه داری است از انگیزه استفاده می شود.
باید توجه کرد که ثابت ماندن دستمزدها در این مدل نقش مهمی را بازی می کند.
کارگر به شهر منتقل می شود و این فرایند انقدر تکرار می شود تا تمام کارگر اضافی به شهر منتقل شوند.
هرچه سود سرمایه دار بیشتر شود تولید بیشتر می شود.و زمانی رشد متوقف می شود که دیگر کارگر در روستا نباشد.
لوئیس می گوید تا زمانی که تمام نیروی کار منتقل نشده دستمزدها ثابت مانده اما بعد از این مرحله نسبت سود به دستمزد بالا رفته و به U معکوس کوزنتس می رسیم و از این مرحله نقطه ی عطفی بوجود امده ( L3)و توزیع درامد بهتر خواهد شد در اینجاست که موجی از انتقاد به نظریه ی وی وارد شد.
همانطور که در قسمت اول نقد نظریه ی لوئیس بطور خلاصه در دو بند بیان نمودیم انتقادات اقتصاد دانان از مدل لوئیس بدین گونه بود که :
این نظریه برای کشورهایی که با عرضه ی نامحدود نیروی کار روبرو بودند صحت داشت و قابل تعمیم برای تمام کشور ها نبود . مثلا کشور مصر شبیه سناریوی لوئیس بود.
در بسیاری از کشورها مثلا ایران برای گروه اول برنا مه ریزی بحث این بود که برای صنعتی و مدرنیزه شدن اقتصاد کارگر از روستا به شهر مهاجرت نماید( 1 ) که این امر در اکثر کشورهای دیگر نیز اتفاق افتاد و مسئله این بود که دستمزدها افزایش یافت ( اما طبق نظریه لوئیس تا زمان انتقال کامل باید w ثابت باقی می ماند ) ولیکن در تمام کشورها در همان مراحل اولیه دستمزدها و به دنبال ان و تورم افزایش یافت و در نتیجه بیکاری شهری بوجود امد که در واقع بیکاری پنهان روستا به شهر منتقل شد. که علت پیش امدن این مشکلات عبارت بود از :
محدودیت ظرفیت صنایع
نوع تکنولوزی بکار گرفته شده در این صنایع مستلزم داشتن مهارت بود و کارگران غیر ماهر و بازار کار نامتجانس بوجود امد. کارگران ساده مواجه با بیکاری شدند و برای کارگر ماهر کمبود نیروی کار بوجود امد و این امر بعضی از کشورها را مجبور به وارد کردن کارگر ماهر از خارج کرد ( بیکاری پنهان روستا به شهر امد و سناریوی لوئیس بوجود نیامد ).
مدل لوئیس بر مبنای توسعه ی شهری بود و عدم توجه به توسعه ی روستایی و سرمایه گذاری در کشاورزی مشکلاتی را برای صنعت بوجود اورد. بدلیل اینکه در بخش کشاورزی پیشرفتی باید باشد تا تامین نیازهای بخش صنعتی را کند. پس در این کشورها بخش کشاورزی نادیده گرفته شد و برای تا مین غذا مبادرت به واردات کردند . این کشورها در واقع می خواستند کارگر را از روستا به شهر منتقل نمایند تا تولیدات شهری افزایش پیدا کنند و با این فرض که تولیدات روستایی ثابت بماند .
شوروی هم این سناریو را بازی کرد و توسعه ی کشاورزی را نادیده گرفت و مالیات سنگینی را بر کشاورزی قرار داد که در نتیجه ی ان صاحب کشاورزی بسیار فقیری شد.هدف اینان این بود که بخش کشاورزی تا مین مالی بخش صنعتی را انجام دهد ولی عملا اینگونه شد که بخش صنعت در اختیار کشاورزی قرار گیرد . این بدان معنی است که :
در نتیجه ی گران شدن محصول کشاورزی ( به دلیل افزایش تقاضا برای غذا در پی مهاجرت ) در ضمن اینکه قدرت خرید برای کالای صنعتی نمی باشد پس قیمت محصولات کشاورزی نسبت به صنعت بالا رفته و رابطه ی مبادله ی بازرگانی به ضرر بخش صنعت تمام شد. که با اجرای ان در شوروی کشاورزی این کشور را فقیر ساخت و لیکن در زاپن با اتخاذ یک سیاست متعادل چنین اتفاقی نیفتاد.
بسیاری از اقتصاددانان عدم توجه به بخش کشاورزی و وابستگی به غذا را ناشی از الگوهای اقتصاد دو گانه می دانند.
نکته ای که در نظریه ی اقتصاد دو گانه ی لوئیس وجود دارد اینست که : انتقال مازاد نیروی کار است نه همه ی نیروی کار در حالی که در کشورهای در حال توسعه بطور کلی روستا تخلیه شد و این باعث کاهش تولیدات کشاورزی شد .
اقتصاد دانان بعدی تذکر دادند که باید همزمان با انتقال کارگر بخش کشاورزی را هم رشد دهیم تا نیازهای بخش صنعت را بر طرف نماید .و در تکمیل مدلهای دوگانه لوئیس – فی – رانیس سعی کردند تا ایرادات مدل را برطرف نمایند.
نظریه ی رانیس :
الف- اولین کاری که وی کرد :
گفت بجای اینکه ما با عرضه ی نامحدود نیروی کار در تمام مراحل روبرو باشیم 3 مرحله زیر را در ابتدا بررسی نماییم . به بیانی دیگر انتقال در 3 مرحله و طبق شرایط زیر انجام شود :
اگر MPL=0 باید کارگر اضافی منتقل شود.
اگر W ›MPL بیکاری پنهان موجود است و وجود کارگر اضافی مقداری تولید را بالا می برد ولی بهینه نیست. اگر کارگر منتقل شود تولید کاهش خواهد یافت. و راه حل اینست که باید بخش کشاورزی توسعه و بهره وری افزایش یابد و یا کارگران موجود با احتیاط به شهر منتقل شوند که تولید کاهش پیدا نکند.
اگر MPL=W کارگر منتقل نمی شود.
ب – به توسعه ی بخش کشاورزی باید توجه کرد . همزمان با توسعه ی صنعت باید کشاورزی افزایش یابد و نیز تکنولوزی کشاورزی افزایش یابد. ( مثلا : اصلا ح بذر – انقلاب سبز – بهره وری در کشاورزی – اجازه ی واردات در بخش کشاورزی - ....) . در اینجا باید توجه کرد که در توسعه ی همزمان بخش کشاورزی و صنعت نوع صنعت بسیار مهم است که باید چه صنعتی را گسترش دهیم . به عنوان مثال بعضی کشورها با تراکتور و کمباین شروع کردند. در اینجا باید این نکته را یاداوری کرد که توسعه ی کشاورزی لزوما استفاده از هرچه تکنو لوزی موجود نیست . انچه که مهم است بکار بردن تکنو لو زی مناسب است.
ج- نکته ای که در اقتصاد دو گانه است :
تامین مالی را از دو طریق تاکید می کند :
کسری بودجه
کمکهای خارجی
ولیکن بحث وارد شدن در اقتصاد باز و تجارت با دنیا را تا زمانی که انتقال از روستا به شهر بطور کامل انجام نگرفته مناسب نمی دانند و مورد تایید قرار نمی دهند . چون ممکن است رابطه ی مبادله ی بازرگانی به ضرر شود و در واقع انرا پرداخت سوبسید به خارج می دانستند.
عده ای این نظریات را ادامه داده و مدلهای پویا و فرایندی که رابطه ی مبادله بازرگانی را به ضرر بخش صنعت پیش اورده بود تعریف کردند تا 2 بخش کشاورزی و صنعت بتوانند در کنار هم رشد کنند.
نظریه ی رستو:
نتیجه گیری هایش تا مقداری مشابه لوئیس بود . و دو بعد دارد :
بعد تاریخی که همراستا با مارکس است و بعد نهادی . که بعد تاریخی اقتصاد را به 5 مرحله تقسیم بندی می کند:
سنتی
پیش خیز
خیز ( جهش )
بلوغ
مصرف انبوه
مرحله ی خیلی مهم مرحله ی جهش است . که وقتی تمام شد به نقطه یl3 در لوئیس می رسیم.
ویزگیهای جهش :
برای جوامع سنتی امکان تحرک وپویایی وجود ندارد این مرحله باید شکسته شود تا کشور وارد توسعه شود هر چند که رسو ادعا کرده است که جهش صرفا اقتصادی نیست بلکه اجتماعی – روانی – سیاسی را در بر دارد. اما نهایتا در تقسیم بندی کشورها فقط فاکتورهای اقتصادی را مورد توجه قرار می دهد ولی در تئوری تاکید بر تغییرات نهادی دارد .
ارتباط بین مناطق که نتیجه ی ان اشا عه و نواوری و توسعه ی ارتباطات است که باعث افزایش تجارت بین مناطق و افزایش تولید و افزایش سودو در نتیجه امکان سرمایه گذاری در اقتصاد می باشد.
ویزگی دیگر جهش سرمایه گذاری 10 درصد تولید ناخالص داخلی است. در دوره ی جهش چند بخش پیشرو در اقتصاد بوجود می اید که باعث افزایش پیشرفت بقیه ی بخشهای اقتصاد می شوند. به عنوان مثال را ه اهن در اروپا یا امریکا یا ذوب اهن یک بخش پیش رو بود.
بخشهای پیشرو چگونه تعیین می شوند ؟
این بخشها با توجه به داده های هر منطقه یا کشور متفاوت است . اولین بخشهای توسعه یافته در اقتصاد بخشهایی است که با توجه به منابع داخلی کشور می باشد.
بطور کل مرحله ی جهش اقتصاد در دو نوع جامعه تحقق یلفته است . جوامعی که از پیش جمعیت خاصی در انها سکنی داشته اند و جوامعی که به تازگی مسکونی شده اند
اصول کلی نظریه ی رستو مانند لوئیس است : یعنی لازمه ی تراکم سرمایه وجود سود و سرمایه گذاری می باشد. . تا زمانی که در این مدل جهش به پایان نرسیده توزیع درامد نابرابر است و بعد از پایان دوره ی جهش که متناظر با نقطه ی (L3) در نظریه ی لوئیس است توزیع درامد به سمت برابری می رود.
تاکید لوئیس بر روی عرضه ی نامحدود نیروی کار است و رستو بر روی عوامل و تغییرات نهادی و سازمانی که در کشور یا اقتصاد اتفاق می افتد می باشد.
به دلیل اینکه بعد از جهش همه ی بخشهای اقتصاد توسعه پیدا کرده و کشور توسعه یافته می شود,
رسو توانست دوره های جهش کشور های مختلف را مشخص نماید. بسیاری از کشورهای در حال توسعه هستند که هنوز مرحله ی جهش را به اتمام نرسانده اند.
لازم به ذکر است که مرحله ی جهش رستو را نقطه ای بدانیم که بعد از ان به رشد پایدار می رسیم و رشد پایدا ر را به صورت زیر تعریف می نماییم:
وقتی بدان نقطه رسیدیم اقتصاد می تواند بدون اینکه به عقب برگرد د رشد کند و لازمه ی ان اینست که سرمایه سرانه در جامعه بالا رود . بعبارتی برای رشد پایدار باید سرمایه ی سرانه را به نقطه ای برسانیم

برخی کشورها با روشی غلط سرمایه ی سرانه را کاهش داده اند به عنوان مثال از منابع نفت خویش به درستی استفاده نکرده اند و اگر سرمایه ی سرانه کاهش یابد کشور در قرون بعدی رشد و توسعه ی لازم را نمی تواند داشته باشد .
کشورهایی مانند چین که منابع ندارند برای زودتر طی کردن مرحله ( نقطه ی سرمایه ی سرانه ) و انجام سرمایه ی سرانه ی لازم برای رشد از سرمایه ی خارجی استفاده کردند.( منابع خارجی – سرمایه گذاری مستقیم خارجی - .....). در کشورهای در حال توسعه اقتصاد دانها این نکته را خیلی اساسی می دانستند ( نرسیدن به سرمایه ی سرانه ی لازم و عقب افتادن از فرایند رشد).
پایان.
1- همگرایی بهره وری نیروی کار بخشی در ایران ( ازمون نظریه ی لوئیس ) . زهرا افشاری
نویسنده : دنیا
منبع : کتاب دایانا هانت - جزوه ی کلاسی دکتر زهرا افشاری - نت