PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اگر حرفه ای گری این است، ما هنوز بهترینیم!



pnugirl
10-30-2010, 06:22 PM
تورج عاطف / خبرگزاری پارس فوتبال
سالها پيش وقتي صحبت از تماشاچيان ايراني مي شد آنها را بهترين تماشاگران دنيا مي دانستند. شايد رفتارهاي دوستانه تماشاگران ايراني در مصاف هاي خارجي با ديگر تماشاچيان اين فرضيه را اثبات مي كرد. هنوز بسياري به ياد دارند كه تماشاچيان ايراني چگونه در بازي هاي حساس و مهمي چون بازي ايران با آمريكا با رفتارهاي دوستانه خود با طرفداران تيم ملي ايالات متحده نشان دادند كه به راستي شايسته اين عناوين هستند كه يكي از بهترين تماشاچيان دنيا لقب گيرند.
اما سالها گذشت و اتفاقهائي كه در چند سال گذشته نظير نابينائي سرباز احمدي و درگيري بين تماشاگران پرسپوليس و سپاهان در ليگ ششم و ... پيش آمد باعث شد كه اين القاب، رنگ و لعاب خود را از دست بدهند اما حوادثي كه در چند هقته اخير رخ داد باعث شد كه بار ديگر شعور و درك بالاي تماشاچي ايران كه بيشتر اوقات با آنها رفتارهاي عصر قاجاريه مي شود و فكر مي كنند كه آنها عوام بوده و خواصي كه مسئوليت دارند، مي توانند هر عملي با آنها انجام دهند و آنها نفهمند ,بار ديگر نشان داد كه تماشاچي ايراني مي فهمد و بسيار هم خوب مي فهمد!!
در حاليكه جهان فوتبال در هفته هاي گذشته شاهد آشوب گري در ايتاليا بود و همگان ديدند كه تماشاگران صرب در قلب اروپا چگونه ميدان فوتبال را محلي براي بيان تصفيه حسابهاي قومي و نژاد پرستي و ضد انساني خود در بازي تيم ملي ايتاليا با صربستان كرده و اين بازي را تعطيل كردند و در اسپانيا و در آغاز بازي رئال مادريد و ميلان بار ديگر شاهد بوديم چگونه تماشاچي به يك باره به ميان زمين آمد و بازي را متوقف كرد در ايران سه واقعه اتفاق افتاد كه بايد سبب توجه آقايان مسئولي باشد كه به اين تماشاچي و افكارش و اظهار نظرها و قضاوتها و واكنشهايش بي تفاوتند و باز هم دم از صحبت از جانب مردم مي زنند!
1/ حادثه اول : بازي استقلال و پرسپوليس برگزار مي شود. صد هزار نفر به استاديوم مي آيند. پليس از شب قبل به تماشاگران اجازه نمی دهد كه در اطراف ورزشگاه استراحت كنند، وضعيت بوفه همچنان با بي انضباطي همراه و قيمتها چند برابر ي است، وضعيت اسكان بد است، سرويسهاي بهداشتي همان وضع اسفناك را دارد، ساعت بازي نامناسب ودر ساعت 3 بعد از ظهر يك روز گرم پاييزي است، داوري بازي براحتي يك گل صحيح پرسپوليس را نديده مي گيرد اما تماشاچي ايراني نه صندلي مي شكند نه از فنس بالا مي رود و نه به اتوبوسهاي شركت واحد صدمه مي زند و نه شعاري ضد ارزشهاي انساني و ورزشي مي دهد.
2/حادثه دوم : بازي تراكتور سازي و استقلال است؛ تراكتور سازي بيشمار حمله مي كند و ابراهيمي مهاجم جوان اين تيم موقعيتهاي خيلي خوبي را از دست مي دهد اما درست در خلاف جريان بازي تيم تراكتور گل مي خورد و صداي تماشاچي بلند مي شود " عيبي يوخدي"( عيبي ندارد) بازي ادامه مي يابد. تراكتور گل مساوي را مي زند و بعد در تصويري كه تلویزيون نشان مي دهد تماشاچي شاهد است كه تراكتور گل دوم را مي زند اما كمك داور به راحتي آب خوردن پرچم مي زند اما تماشاگر نجيب آذربايجاني هيچ نمي گويد. نه به داور بي احترامي مي كند و نه به تيم حريف كار دارد.
بازيكنان استقلال نظير مجيدي و آشوبي و صادقي و منتظري بارها با بازيكنان تراكتور برخورد هاي فيزيكي نه چندان ورزشي مي كنند اما تماشاچي توهين نمي كند و سر انجام بازي به اتمام مي رسد و هيچ حركت غير ورزشي ديده نمي شود و مردم نجيب تبريز به آرامي ورزشگاه را ترك مي كنند.
3/ حادثه سوم بازي پرسپوليس و ذوب آهن است تماشاچيان پرسپوليس 5 هفته طعم پيروزي را نچشيده كه هيچ بلكه از رقيب سنتي خود نيز باخته اند. بازي كه تمام مي شود سرخها بازي را برده اند و تماشاچي پرسپوليس به يكباره كار بزرگي مي كند و منصور ابراهيم زاده سر مربي ذوب آهن را تشويق مي كنند و براي او ابراز احساسات مي كنند.
خود ابراهيم زاده مي گويد اين كار تماشاچي پرسپوليس بخاطر تفكر ملي آنها نسبت به موفقيتهاي ذوب آهن هست اما در همان دقايق افشين قطبي و منصوريان و بيوتر كه كادر فني تيم ملي هستند در ورزشگاه حضور دارند، اما هيچ توجهي به آنها نمي شود!! براستي علت چيست ؟
دليل اين مسئله روشن است. تماشاچي مي تواند فرق لياقتها و شعارها را بشناسد. تماشاگر ايراني حتي آنهائي كه به زعم آقايان فدراسيون نشين و حتي جنابان دست به سينه بزن آنها لمپن و پول بگير و بي سواد و غير بين المللي و بي وطن ... هستند مي توانند بفهمند آن كه ژستهاي سينمائي دارد و فرافكني مي كند نتايج بد را افتخار مي داند به صرف سالهاي زندگي در آن سوي آبها خود را برتر از مردم و بين المللي و ديگران را بي سواد و بي دانش مي داند و سعي دارد نتايج بد و نمايش بدتر را پشت شعارهاي توخالي چون قلب شير و بين المللي و... مخفي كند و با آوردن بي كاره هائي چون بيوتر و دي كارمو و ماركو و جرج آراندا ... موافق هست با ابراهيم زاده متفاوت است.
آري جواد خياباني به درستي عنوان كرده كه ابراهيم زاده سر مربي تيم ملي ايران در ژاپن خواهد بود. ابراهيم زاده هم اشاره درستي دارد مردم ايران به مردان ملي و زحمتكش و ساعي و بادانش و لايق و از همه مهمتر سالم احترام مي گذراند و آنها را ملي مي دانند.
آيا اين سه حادثه كه مشتي از خروارها حركت هاي خوب مردم مهربان و بادانش و نجيب ماست نمي تواند نشان دهد كه مردم ما براستي مظلوم بوده و بايد به آنها خدمت كرد ه و سعي در شاد كردن دل آنها داشت و اين كارها و بي توجهي ها به آنها جفا است؟