PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقدمه اي بر نظريه هاي توسعه تعاريفي كه مطلق نيستند



donya88
10-17-2010, 10:27 AM
بخش نخست مقاله حاضر به نظريه هاي توسعه پرداخت; نظريه هايي كه شيوه عبور از جامعه سنتي به جامعه توسعه يافته را مدنظر قرار مي دادند. عنوان شد كه تعاريف متفاوت از توسعه حكايت از آن دارد كه اين دسته از تعاريف، مطلق نبوده و تاكيد افراطي بر آن ها، به رشد بنيادگرايي كمك مي كند. بخشي از آنچه در كشورهاي عقب مانده و توسعه نيافته مشاهده مي شود، ناشي از تحليل الگوهاي توسعه به عنوان راه نجات كشورهاي جهان سوم تلقي مي شود. در ادامه نظريه ها پيتر بائر، كالين كلارك و پل روز نشتاين رودان، از نظرتان گذشت. در بخش پاياني اين مقاله، نظريه ها ديگر انديشمندان حوزه توسعه چون والرشتان از نظرتان مي گذرد.



آلبرت هيرشمن پايه گذار طرح توسعه تركيبي است. اين طرح فرآيندي است از رشد نامتوازن و تخصيص منابع مالي (سرمايه گذاري) به بخش ها و فعاليت هاي سرمايه طلب و پيش بيني تمهيدات لازم براي پذيرش تورم با نرخ هاي بالا، اما موقتي. بعدها نظرهاي هيرشمن موجب پيدايش گرايشي در كشورهاي در حال توسعه شد كه به سياست ايجاد قطب هاي توسعه موسوم است كه دلالت دارد بر تعريف فعاليت ها اعم از كشاورزي يا صنعت و مناطق اعم از روستايي يا حومه شهري به عنوان قطب توسعه و تجهيز امكانات و منابع به اين قطب ها از طريق تمركز سرمايه گذاري عمراني در آن ها كه در واقع به نوعي روي آوردن به الگوي رشد نامتوازن براساس اميدواري به اثر پيوستگي بين بخش هاي اقتصادي است.هيرشمن رشد نامتوازن و متعارض را شنا كردن در خلاف مسير آب مي داند و معتقد است كه اين همان مسيري است كه جوامع غربي وقتي كه اصولاحركتي به سوي جلو داشتند در آن مسير طي طريق كرده اند.مدل توسعه اي، آرتورلوئيس يك مدل دو بخشي است كه اقتصاد و به تبع آن ساخت هاي اقتصادي را به دو بخش سنتي (كشاورزي) و نوين (صنعتي) تقسيم مي كند. سه استراتژي لوئيس براي صنعتي شدن عبارتند از: 1-صادرات هر چه بيش تر فرآورده هاي كشاورزي يا معدني 2-توسعه اقتصادي خودكفا با تاكيد بر بازار داخلي 3-صدور كالاهاي ساخته شده. او توسعه كشاورزي را در چارچوب تكنولوژي نوين و در مقياس بزرگ ميسر مي داند. او استقراض از منابع جهاني را براي تامين مالي سرمايه گذاري توسعه يكي از راه هاي اصولي مي داند.

نيل اسملسر معتقد است كه توسعه ناشي از برهمكنش چهار فرآيند متمايز، پيشرفت فن شناختي (دگرگوني از فنون ساده و سنتي به سوي به كارگيري دانش علمي)، تكامل كشاورزي، صنعتي شدن و تحول بوم شناختي (فرآيند توسعه با حركت از مزرعه و روستا به سوي مراكز شهري) است. اسملسر معتقد است كه توسعه به مثابه هماهنگي و هم نوايي متقابل ميان تمايز كه تمايل به تقسيم در جامعه مستقر است و يگانگي كه ساخت هاي تمايزيافته را بر پايه اي نوين وحدت مي بخشد، محقق مي كند.

والت ويتمن روستو براي گذار از جامعه سنتي به جامعه صنعتي پنج مرحله قايل است: 1- جامعه سنتي كه مشخصه آن توليد محصولات كشاورزي است و بر محور خانواده يا طايفه سازمان يافته است و تقديرگرايي مزمن بر آن حاكم است.

2- شرايط قبل از خيز اقتصادي كه لازمه ورود به مرحله دگرگوني و پيشرفت است.

3- مرحله خيز اقتصادي كه مشخصه آن فاصله گرفتن از جامعه سنتي از طريق افزايش سرمايه گذاري، گسترش شهرنشيني و ارتقاي بهره وري است.

4- مرحله بلوغ كه طي آن توليدات صنعتي متنوع شده و تكنيك هاي نوين ابداع مي شود.

5- مصرف انبوه كه با بالاتر رفتن سطح زندگي و افزايش شمار كارمندان و كارگران متخصص و افزايش سرمايه گذاري ها در زمينه هاي تامين اجتماعي، بهداشت و رفاه عمومي همراه بوده است.

از نظر روستو، توازن و تعادل نيروهاي اجتماعي يكي از مهم ترين شرط هاي توسعه است. او همچنين به رابطه بين احساسات ملي گرايي و فرآيند توسعه بسيار حساس است و رشد احساسات ملي را تحت شرايطي خاص، قابل هدايت در مسير تسريع توسعه مي داند، ولي در حالات عمومي و متعارف واكنش هاي ملي گرايانه را از زمره عوامل بازدارنده توسعه مي شمارد. او بيش از ديگر اقتصاددانان توسعه روي ابعاد غيراقتصادي عملكرد جوامع، نقش سياست در نوسازي و نيز اهميت گسترش علوم و تكنولوژي در فرآيند رشد اقتصادي نوين (توسعه) تاكيد مي كند. او عوامل عدم توفيق كشورهاي درحال توسعه را در زمينه نوسازي اين ها مي داند:

1- ركود اقتصاد جهاني و تضعيف بازارهاي صادراتي كشورهاي در حال توسعه

2- تغيير اساسي رابطه مبادله و توزيع درآمد به سود كشورهاي صادركننده نفت و به زيان واردكنندگان

3- تضعيف موازنه پرداخت هاي كشور در حال توسعه واردكننده نفت و در برخي موارد ازدياد پرمخاطره وام هاي با نرخ بالا

4- ازدياد تدريجي وابستگي به اتكاي همه كشورهاي در حال توسعه به واردات مواد غذايي

5- تخريب و نابودي نابخردانه محيط زيست در بعضي مناطق

گونار ميردال با اين اعتقاد كه نابرابري فزاينده داخلي نتيجه ناگزير رشد است مخالف بوده و استدلال مي كند كه برابري بيش تر، شرط اساسي تر و پايدارتري براي رشد است. او براي نظام ارزش ها اهميت زيادي قايل است و مناسب ترين ارزش ها را براي توسعه، آزادي و برابري فرصت ها در راه خوشبختي مي داند. او بر ضرورت تلفيق ارزش هاي آسيايي در هدف هاي توسعه در منطقه آسيا تاكيد دارد.

او ناآگاهي توده فقير، كارشكني طبقات مرفه و گسترش فساد را از جمله عوامل بازدارنده توسعه و در نقطه مقابل اصلاحات نهادي، ارتقاي برابري از طريق افزايش سطح مصرف طبقات كم درآمد و به تبع آن ازدياد بهره وري افراد را موجب توسعه مي داند. او فقر انبوه را نه فقط معلول ركود كوتاه مدت جهاني، بلكه تعدادي عوامل بلندمدت به خصوص انفجار جمعيت مي داند.

امانوئل والرشتاين، بنيانگذار نظريه نظام جهاني است. پيش فرض كليدي اين نظريه اين است كه اقتصاد جهاني را بايد در كل آن مطالعه كرد. مطالعه دگرگوني اجتماعي در هر جزء از اين نظام بايد از طريق تعيين جايگاه و مكان اين جزء در كل نظام صورت پذيرد بنابراين نظريه نظام جهاني، دستورالعمل تحقيقاتي دوگانه اي دارد: نظام جهاني از سويي نتايج تغييرات پويا در اجزايش (نظير كشورها) را به منظور شناخت تكامل نظام و شناخت جنبش هاي مختلف (خرده نظام ها) در داخل نظام، مورد بررسي قرار مي دهد و از سوي ديگر، نتايج تغييرات پويا در اين نظام جهاني را به منظور شناخت پويايي دروني و ساختار اجتماعي اجزاي مختلف بررسي مي كند.

نظريه نظام جهاني والرشتاين در پديد آوردن درك نويني از روابط ميان جهان توسعه يافته و جهان در حال توسعه و نيز تحليل نتايج كاربست الگوهاي توسعه بسيار موثر بوده است.

منابع:

1- محمدجواد زاهدي. توسعه و نابرابري. انتشارات مازيار. چاپ دوم. 1385.

2- مرتضي قره باغيان. اقتصاد رشد و توسعه. نشرني. چاپ اول 1371. (جلد دوم.)

3- محمدرضا ميرزا اميني. توسعه چيست؟ منبع انديشگاه شريف. اينترنت.

4- جرالد. م. ماير. از اقتصاد كلاسيك تا اقتصاد توسعه. غلامرضا آزاد. نشر ميترا. چاپ اول. 1375

5- كيت گريفين. راهبردهاي توسعه اقتصادي. حسين راغفر. محمدحسين هاشمي. نشرني. 1382

6- مصطفي سليمي فر. اقتصاد توسعه. انتشارات موحد. 1382

7- محمود توسلي. توسعه اقتصادي. انتشارات سمت. 1382.

8- ديويد كلمن و فورد نيكسون. اقتصادشناسي توسعه نيافتگي. غلامرضا آزاد. وثقي. 1378

9- مايكل تودارو. توسعه اقتصادي در جهان سوم. غلامرضا فرجادي. موسسه عالي پژوهش توسعه. 1382

10- دايانا هانت. نظريه هاي اقتصادي توسعه. غلامرضا آزاد. نشر ني. 1376



مترجم: مريم مرمر

روزنامه سرمايه