PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بازارسازی و نقش آن در بازار سرمایه ایران



Borna66
09-19-2010, 11:20 PM
بازارسازی و نقش آن در بازار سرمایه ایران

بازارسازها متخصصان، افراد یا مؤسساتی هستند که با هدف کسب سود اقدام به خرید و فروش اوراق بهادار می نمایند. زمانی که یک بازارساز بر سهام یا اوراق بهادار خاصی متمرکز می شود ، او را SPECIALIST می گویند. بازارساز یا متخصص اقدام به تعدیل جریان سفارشها و قیمتها در سطح بازار می نماید به عنوان نمونه هر زمان که انبوه سفارشهای فروش روانه بازار می شود بازارسازها اقدام به خرید سهام نموده و هنگامی که تعداد زیادی از سرمایه گذاران تمایل به خرید سهام خاصی دارند بازارساز وارد بازار شده و اقدام به عرضه سهام می نماید. سودآوری فعالیت بازارسازی از تفاوت قیمت خرید و قیمت عرضه سهام حاصل می شود. بازارسازها معمولاً سهام را در قیمت پائین جمع نموده و در هنگام تقاضای زیاد و به تبع آن افزایش قیمت اقدام به عرضه سهام می نمایند و از این فرایند به سود خود که اصطلاحاً SPREAD یا فاصله قیمتی نامیده می شود می رسند.
ماهیت این عملیات به گونه ای است که بازارسازها از نوسانات ناخواسته دارایی مالی می کاهند و این عمل موجب می شود که ارزش بازار سهام حول و حوش ارزش ذاتی باقی مانده و از کاهش قیمت کاذب و همچنین ایجاد حباب تا حد زیادی جلوگیری شود و قیمت سهم را به نقطه تعادل خود نزدیک سازد یعنی بازارسازها ضمن ایجاد توازن در بازار منافعی نیز عاید خود می کنند.
اگر به سایت کمسیون اوراق بهادار ایالات متحده سری بزنید می بینید که بازارساز را به عنوان شرکتی معرفی کرده که آماده برای خرید و فروش یک سهم خاص است از آنجائیکه مبالغ قابل توجهی سرمایه مورد نیاز است تا متخصصان بازار به صورت انفرادی به انجام وظایف خود بپردازند در اکثریت موارد تعدادی از آنها تحت پوشش شرکت یا شرکتهایی خاص سازماندهی می شوند. در بورس نیویورک شرکتهای بازارساز در اندازه بین دو عضو تا بیش از ۲۰ عضو رتبه بندی شده اند. یک شرکت می تواند بیش از یک سهم را بازارسازی نماید . کمسیون اوراق بهادار ایالات متحده آمریکا مقرر داشته که یک بازارساز باید آمادگی برای خرید و فروش حداقل ۱۰۰ سهم ، که در آن بازار سازی انجام می دهد را داشته باشد.
حتی ممکن است یک سهم بیش از یک بازار ساز داشته باشد . در نتیجه یک سفارش بزرگ از یک سرمایه گذار ممکن است توسط شماری از بازار سازها و به صورت بالقوه در قیمت های گوناگون انجام شود .
این توضیحات می افزاید جای پای بازارسازها را هم در بازار بورس و هم در بازار فرا بورس(OTC) می توانید ببینید .
همچنین شرکتهای بازار ساز تخصصی می توانند چندین سهم را بازار سازی نمایند ولی متخصصینی که در قالب شرکت کارنمی کنند و فردی هستند تنها می توانند عهده دار بازار سازی سهم تک شرکت شوند .
بازارسازی به دو شیوه انجام می گیرد:
در شیوه اول بازارساز یک واسطه معامله است و مالک سهمی که بازارسازی آن را بر عهده دارد نیست این روش حالت وکالتی است یعنی بازارساز از طریق مشتری خود سهمی را با قیمت پائین از بازار جمع نموده و با قیمت بالاتر در شرایط بهتر می فروشد .
حالت دوم معاملات مالکیتی است که در آن بازارسازها از طریق در اختیار گرفتن سهم و مالکیت آن در مدت مورد نظر و سپس فروش همان سهام در قیمت بالاتر سود متعارف را کسب می کند.
ماهیت کاری بازارسازها به گونه ای است که آنان نیاز به دانش گسترده از مسائل کلان اقتصادی و بازار سرمایه دارند.
تحلیل گری مالی اصل ضروری و حیاتی این کار است در اینجا ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که بازارسازی در Developed Markets (بازارهای توسعه یافته) با بازارهای کشورهای در حال توسعه (Emerging Markets) بسیار متفاوت است چرا که در بازارهای توسعه یافته عامل ثبات نقش اساسی در تحلیل گریهای مالی ما دارد در حالیکه در بازارهای در حال توسعه با بازارهای مالی کشورهایی مواجه می شویم که غالباً به لحاظ مسائل های سیاسی، اقتصادی و خط مشی گذاریها کم ثبات بوده و عامل تحول و بی ثباتی به شدت در آن مشاهده می گردد.

عوامل مؤثر بر فعالیت بازارساز

۱- عرض بازار: وجود جریان مستمر دو سویه، سفارشات خرید و فروش سهام و به عبارتی حضور تعداد زیادی از خریداران و فروشندگان حول ارزش ذاتی مبین میزان عرض بازار سرمایه است . مشخصه اصلی این بازار قدرت نقد شوندگی (Liquidity) بالای بازار است .بازار سازها در این بازار ها با میزان سود کمتر یعنی تفاضل یا spread پائین تری نیز به فعالیت می پردازند .
۲- عمق بازار : وجود جریان پیوسته سفارشات خرید و فروش در قیمت های بالاتر و پائین تر از قیمت تعادلی را عمق بازار می نامند . با بروز عدم تعادل ناگهانی میان سفارشات عرضه و تقاضا ، قیمت دارایی مالی اندکی تغییر یافته و مجددا بازار به وضعیت تعادل باز می گردد. بازارسازها در بازار های با ژرفای زیاد با کمترین تفاضل قیمت خرید و فروش نیز به فعالیت خود ادامه خواهند داد.اما اگر عمق بازار کم باشد همواره میزان تفاضل چشمگیر خواهد بود .
۳- نسبت سرمایه گذران اطلاعات مدار به نقدینه مدار
سرمایه گذارانانی که در بازار مشارکت دارند در دو گروه دست بندی می شوند: گروهی از آنان منابع مالی راکدی دارند و به دنبال محلی برای سرمایه گذاری این منابع هستند اما گروه دوم افرادی هستند که معتقدند به نسبت بقیه در مورد یک شرکت خاص اطلاعات بهتر و بیشتری در اختیار دارند این افراد با استفاده از اطلاعات خود به ارزیابی بهای سهام آن شرکتها پرداخته و در زمان مناسب اقدام به خرید یا عرضه اوراق خود می نمایند سودآوری فعالیت بازارسازها بستگی به تعداد بیشتر سرمایه گذاران نقدینه مدار دارد همینطور چنانچه سرمایه گذاران اطلاعات مدار اطلاعات نادرستی داشته باشند موجب منافع بازارسازها می شوند از سوی دیگر همواره اطلاعات مدارهایی که اطلاعات درست کسب کرده اند باعث زیان بازارسازها خواهند شد پس هر گاه تعداد سرمایه گذاران اطلاعات مدار نسبت به نقدینه مدار افزایش یابد احتمال زیان در فعالیت بازارسازی نیز افزایش خواهد یافت و مسلماً بازارسازها متقاضی تفاضل یا spread بیشتری خواهند بود.


نقش بازار گردان در بازار سرمایه ایران

فعالیت بازارگردانی سهام در ایران با حمایت بانکها و تزریق نقدینگی از سوی آنها آغاز شد و پس از آن مجوز بازازگردانی غیربانکی و مستقل نیز صادر گردید . تصویب دستورالعمل اجرایى بازارسازى سهام بیش از هر چیز براى حمایت از سهامداران جزء بوده است و در واقع بازارسازى سهام به منظور تامین نقد شوندگى سهام سهامداران جزء و کنترل دامنه نوسان قیمت سهام انجام می گیرد .
در ایران فعالیت بازار گردانی یا بازارسازی (که به واقع با یکدیگر متفاوتند) ، به قصد حمایت از سهامداران جزء و جلوگیری از نوسانات شدید نرخ‌ها وبه ویژه جلوگیری از کاهش شدید قیمت سهام مخصوصا در هنگام رکود یا وقتی که به دلایل خاص اقتصادی یا سیاسی عرضه سهام بالارفته و صفهای طویل فروش تشکیل می شود ، به وجود آمد . در بورس اوراق بهادار تهران ، جذابیت سهام با حجم معاملات سهام ، ارزش شرکت و قدرت نقد شوندگی آن در ارتباط می باشد . این ارتباط بدین صورت است که سرمایه گذاران نسبت به خرید سهام شرکت هایی که معاملات روزانه آنها بالاتر است و یا از ارزش کل بالاتری برخوردارند و یا قدرت نقدشوندگی آنها بالاتر است تمایل بیشتری از خود نشان می دهند . بنابراین چنانچه به نقدشوندگی سهام به عنوان یک فاکتور مهم در جلب سرمایه گذاران نگاه کنیم ( خصوصا اکنون که توسعه بازار سرمایه کشور چه کیفی و چه فیزیکی ، از طریق ایجاد بورسهای منطقه ای ) ، به نقش مهم بازار سازها پی می بریم و در می یابیم که استفاده از این ابزار مالی طی سالهای اخیر افزایش نقدینگی ، عمق بخشیدن به بازار سرمایه کشور و کارایی بازار را موجب شده است . اما باید گفت با توجه به پاره ای از مسائل میزان تاثیرگذاری این سیاست افزایش خواهد یافت .
مثلا توجه به افزایش عمق بازار بورس ایران راه را برای بازار سازها باز خواهد کرد . در رکود نسبی بورس طی امسال و سال گذشته دیدیم که عده زیادی از فعالان بازار موج سواری بر شرکت های کوچک و کم گردش را انتخاب نمودند . سهام این شرکتها با تعداد کمی مبادله ؛ حجم مبنای خود را پرکرده و قیمت بالا می رود و این خود در برهه ای از زمان به ایجاد قیمت کاذب کمک خواهد کرد و پس از مدتی که ارزش روز سهم از ارزش ذاتی آن بالاتر رفت ، سهامداران حرفه ای صف خرید سهام را رها کرده و دراین فرآیند تنها سهامداران جزء هستند که متضرر می گردند . این مساله و رویدادهای شبیه به آن نشاندهنده عمق کم بازار ما هستند و بازار با عمق کم ، البته جولانگاه خوبی برای فعالیت بازار سازها نخواهد بود . گواه این مدعا این است که در بازار های توسعه یافته برخی کشورها ، بازار سازها با تفاضل و یا با spread کمتر نیز حاضر به فعالیت می باشند .
می توان گفت در ایران تاکنون بازار سازی یک مبادله زیان آور بوده است و بیشتر سهامداران عمده سهام اقدام به بازار سازی سهام نموده اند . این که برای فروش از هر کد معاملاتی به بازار گردان سهمیه خاصی قرار دارد گواهی بر زیانده بودن این کار و محدود بودن منابع مالی بازارسازها در ایران است . از طرفی کارمزد کارگذار برای بازار سازی نیز نصف معاملات معمولی است . عدم دسترسی به اطلاعات صحیح و معتبر برای بازار سازی که اتفاقا از سهامداران عمده نباشد ، تشتت سیاست گذاری در بازار مالی ( مثلا افزایش و کاهش دامنه نوسان ) ، آثار تحولات سیاسی و اقتصادی و ... از عوامل کاهش انگیزه بازار گردانی در ایران به شمار می رود . اگرچه بخشی از این عوامل خارج از حیطه کنترل مسئولین بازار سرمایه است ، اما بخشی از آن نیز با اتخاذ تصمیمات به جا و تحولات ساختاری قابل ردگیری و اصلاح می باشد و جای تامل بیشتری دارد .