PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : معروف ترین اشک های فوتبال ایران!



sara.it69
09-14-2010, 07:02 PM
نگاهی به سابقه طولانی آدم‌های رنگارنگی كه تحت‌تاثیر مهیج‌‌ترین پدیده ورزشی قرن، آنقدر احساساتی شده‌اند كه اشك از چشم‌شان جاری شده، قطعا خالی از لطف نخواهد بود.

فوتبال ورزش اشك‌ها و لبخندهاست. با این همه آنچه معمولا بیشتر در كانون توجه قرار می‌گیرد، پیروزی‌ها، خنده‌ها و موفقیت‌هاست.

فوتبال همیشه به كام «قهرمانان زنده» است و انگار هیچكس طرف غمگین و غصه‌دار ماجرا را نمی‌بیند.

نگاهی به سابقه طولانی آدم‌های رنگارنگی كه تحت‌تاثیر مهیج‌‌ترین پدیده ورزشی قرن، آنقدر احساساتی شده‌اند كه اشك از چشم‌شان جاری شده، قطعا خالی از لطف نخواهد بود.

فوتبال پیوندی ناگسستنی با احساس دارد و به همین دلیل است كه بسیاری از غیر منتظره‌ترین اتفاقات ممكن در قاب جذاب مستطیل سبز رخ می‌دهد. به بهانه نزدیك شدن به سالروز اشك‌ریزان حمید استیلی پس از گلزنی به آمریكا، نگاهی به ماجرای تعدادی از آدم‌های معروف فوتبال ایران می‌اندازیم كه اشك خود را بذل وسوسه‌های پرهوادارترین رشته ورزشی جهان كرده‌اند!

اشك مقدس!

... و تا ابد دودو زدن غرور آفرین ستاره ایرانی در فرانسه را از یاد نخواهیم برد. تو چه حسی داشتی وقتی یكی از حساس‌ترین لحظات این سرزمین،‌نه در جنگ، نه در صنعت، نه در اقتصاد و سیاست كه در زمین فوتبال رقم خورد؟ سانتر مواج جواد زرینچه از جناح راست روی سر حمید استیلی كافی بود تا در دومین بازی ایران در مرحله گروهی جام‌جهانی 98، هافبك میانی كشورمان دروازه خصم دیرین را هدف بگیرد. صحنه اشك‌های غریزی حمید هنگام دویدنش به سمت خط طولی به پهنای تاریخ در حافظه ملت ما ثبت خواهد بود. حمید استیلی گل قرن را زد و بخشی از شادترین لحظات تاریخ ایران زمین را خلق كرد. می‌توان گریه شوق استیلی را «اشك مقدس» نامید. آنچه دومین شادی خیابانی عظیم فوتبال ایران را در پی خود به وجود آورد.

شش‌تایی‌ها!

در مسابقات مرحله یك چهارم نهایی جام ملت‌های آسیا 96، ایران و كره‌جنوبی در مصافی حساس به دیدار یكدیگر رفتند. این رقابت‌ اما، كمی بعدتر به لحظات غرور و افتخار فوتبال ایران در تاریخ ضمیمه شد. شاگردان ری‌یونگ مین در آن روز سرنوشت‌ساز مجبور بودند تركتازی ستاره‌های ایرانی را تماشا كنند. چهار گل علی دایی، یك گل كریم باقری و یك گل خداداد عزیزی یكی از عجیب‌ترین نتایج تاریخ آسیا را رقم زد. در دقایقی كه پیاپی توپ‌های ایران به قعر دروازه كره می‌غلتید، مربی چشم بادامی‌ كره‌ای‌ها اختیارش را از دست داد و مقابل دوربین‌های تلویزیونی اشك ریخت. گریه‌ ری‌یونگ مین، از آن صحنه‌هایی است كه غالبا از ذهن فوتبالدوستان پاك نمی‌شود. این مربی كره‌ای را، حاجی مایلی به گریه انداخت!

مسافری كه جا ماند

پس از جام‌جهانی فرانسه، آمریكایی‌ها بارها برای انجام یك بازی دوستانه به طرف ایرانی پیغام دادند تا چه بسا بتوانند انتقام شكست تلخ خود در جام‌جهانی را بگیرند. سرانجام مسوولان فوتبال كشورمان پذیرفتند راهی آمریكا شوند تا ضمن رویارویی تداركاتی با اكوادور و مكزیك، با كشور میزبان هم مصاف بدهند. تا آخرین لحظاتی كه لیست مسافران سفر آمریكا تنظیم می‌شد، نام عبدا... ویسی بازیكن اسبق فولاد هم در فهرست گنجانده شده بود، اما با از قلم افتادن نام وی از این اردو، دوربین نود سراغ او رفت و مصاحبه‌ جالبی از ویسی گرفت. این بازیكن با اخلاق كه هنوز هم نمی‌توانست حذف دیرهنگام خود را باور كند، در مقابل دوربین اختیارش را از كف داد و ناگهان بغضش را با گریه‌ خالی كرد: «حتی بچه محل‌ها برایم جشن گرفته بودند،‌اما نمی‌دانم چطور قلم خوردم...!»

گل زد و غش كرد!

در یكی از جنجالی‌ترین داربی‌های تاریخ فوتبال ایران، روز نهم دی‌ماه 1379، پرسپولیس و استقلال در شرایطی به مصاف یكدیگر رفتند كه مهدی هاشمی‌نسب به تازگی از تیم قرمز به تیم آبی نقل مكان كرده بود و حساسیت‌های فراوانی پیرامون وی وجود داشت. دست بر قضا ضلع شمالی ورزشگاه آزادی، از همان ساعات اولیه صبح علیه مهدی می‌خروشید و گاهی ركیك‌ترین الفاظ را نثار او می‌كرد. منصور پورحیدری نیز در اقدامی جالب توجه هاشمی‌نسب را در پست مهاجم به كار گرفته بود تا انگیزه‌های او به فریاد استقلال برسد. شماره هشت جنجالی فوتبال ایران سرانجام در واپسین دقایق مسابقه به آرزوی خود رسید و با استفاده از لیز خوردن عابدزاده، توپ را از بالای سر او وارد دروازه حریف كرد. پس از این گل، هاشمی‌نسب آنقدر خوشحالی كرد و اشك ریخت تا از حال رفت!

شوت هولناك حامد و اشك‌های سلطان

در جریان بازی‌های گروهی جام باشگاه‌های آسیا در اسفندماه 79، پرسپولیس در یك نبرد فوق‌العاده حساس به مصاف الهلال عربستان رفت. سرخپوشان دو دیدار نخست را برابر ایرتیش پاولدار قزاقستان و الاتحاد عربستان با تساوی به پایان رسانده بودند و چاره‌ای غیر از غلبه بر الهلال برایشان باقی نبود. با این وجود گل اول را حریف عربستانی زد. در واپسین لحظات نیمه اول، علی كریمی روی یك استارت انفجاری و دیدنی كار را به تساوی كشاند و در اواسط نیمه دوم نیز علی انصاریان پرسپولیس را جلو انداخت.

با این همه، تیر خلاص بر شقیقه پر افتخارترین تیم آسیا زمانی شلیك شد كه حامد كاویانپور از 40 متری دروازه دعایه را هدف گرفت و گل بسیار زیبایی را به ثمر رساند كه تا مدت‌ها بخشی از لوگوی برنامه جنگ فوتبال آسیا را تشكیل می‌داد. بعد از این گل علی پروین كه از شدت خوشحالی و هیجان بغض كرده بود، نتوانست خودش را كنترل كند و ... بله! سلطان هم اشك ریخت!

گلی كه كافی نبود!

پس از آنكه تیم ملی كشورمان در دیدار رفت پلی‌آف راهیابی به جام‌جهانی 2002 كره و ژاپن،‌با دوگل در دوبلین مغلوب ایرلند جنوبی شد، در جدال برگشت كار ایران برای صعود گره خورد. با این حال حضور بیش از یكصد هزار هوادار در ورزشگاه آزادی نشان می‌داد كه مردم هنوز صعود به جام‌جهانی را در سر می‌پرورانند. اتفاقا در این مسابقه یكی از زیباترین بازی‌های تیم بلاژویچ به معرض نمایش گذاشته شد. تیم سراسر هجومی ایران اما در مسیر رساندن توپ به دروازه حریف اروپایی‌اش ناكام ماند. بازی بر همین منوال تا دقایق آخر سپری می‌شد كه سرانجام یحیی گل‌محمدی با پروازی بلند ایرلند را مقهور كرد. بعد از سوت پایان بازی و حذف قطعی ایران، یحیی در عزای گل پرپر شده‌اش گریه كرد و استادیوم آزادی را تحت تاثیر قرار داد.

بغض رختكن تركید

در جریان دیدار پرسپولیس و پاس در جام آزادگان سال 79، سرخپوشان یكی از بدترین بازی‌های خود را به نمایش گذاشتند. مدافع عنوان قهرمانی كه بازی‌هایش هیچ نشانی از یك تیم پویا و سرپنجه نداشت، درمقابل دیدگان بیش از 50 هزار هوادار دوآتشه بازی را به سبزجامگان پاس واگذار كرد. این در شرایطی بود كه اسماعیل حلالی در پست بال راست مشغول ارایه بازی ضعیفی بود. این مساله از چشم هواداران پنهان نماند تا نهایتا كاسه و كوزه كمكاری همه بازیكن‌ها روی سر حلالی شكسته شود. دقیقه‌ای طول نكشید تا شعار «حلالی حیا كن، پرسپولیس رو رها كن» در آزادی همه‌گیر شد. هافبك آذری سرخپوشان اما، پس از پایان بازی نتوانست خودش را كنترل كند و آنقدر اشك ریخت كه همه برای تسلی دادن او گردش جمع شدند.

مسافر نمناك اتوبوس!

وینكو بگوویچ كه نخستین سرمربی دوران اصلاحات پرسپولیس در لیگ حرفه‌ای به حساب می‌آمد، در لیگ سوم هدایت سرخپوشان را پذیرفت او اما در تك‌تك روزهایی كه سرمربی این تیم بود با هجمه منتقدان و مخالفانی كه از سوی علی پروین هدایت می‌شدند، روبه‌رو بود. فشارها بر پرسپولیس لحظه به لحظه شدت می‌گرفت و همین موج منفی، شانس اول قهرمانی را پس از آن شروع توفانی و به‌یادماندنی به زانو درآورد. در یكی از همان روزهایی كه انواع و اقسام هجوم‌ها سرخپوشان را تحت تاثیر قرار داده بود، در پایان یكی از بازی‌های پرسپولیس وینكو بگوویچ عنان اختیار از كف داد و در اتوبوس حامل بازیكنان تیم، اشك ریخت. شاید اگر وینكو می‌توانست در شرایط طبیعی پرسپولیس را قهرمان لیگ كند، حالا خیلی چیزها عوض می‌شد.

آبیاری نهال قهرمانی پرسپولیس!

بازی تیم‌های پرسپولیس و ابومسلم معمولا جذاب و پرگل از آب درمی‌آید. در جریان یكی از همین بازی‌ها در دیدار برگشت لیگ هفتم، سرخپوشان در شرایطی میزبان حریف مشهدی بودند كه انتظار می‌رفت تیم تهرانی یك پیروزی آسان را به دست بیاورد. در پایان نیمه اول اما، شوكه‌كننده‌ترین اتفاق ممكن رخ داد و پرسپولیس در روزی عجیب به واسطه اشتباهات دور از انتظار فرشید كریمی با سه گل از حریف عقب افتاد. بین دو نیمه بازیكنان پرسپولیس با هم همقسم شدند كه هر طور شده این بازی را نبازند. سرخپوشان به دو گل دست پیدا كردند و در دقایق آخر نیز شروع مجدد خوب خود كریمی باعث شد ماته گل مساوی را بزند. در این لحظه محمود خوردبین با چشمانی غرق در اشك لب خط آمد و در شادی بازیكنان شریك شد؛ شاید همین زلال پاك بود كه سرانجام به قهرمانی پرسپولیس انجامید!

در آغوش اختلاف!

در تمام روزهای برگزاری لیگ هفتم باشگاه‌های كشور، شایعه اختلاف بین نیكبخت‌واحدی و افشین قطبی، نقل محافل ورزشی بود. روزی نبود كه خبر اختلاف یا درگیری این دو در رسانه‌ها مطرح نشود. با این همه در اتفاقی به یاد ماندنی پس از قهرمانی پرسپولیس در رقابت‌های یاد شده، نیكبخت‌واحدی در رختكن پرسپولیس در آغوش افشین قطبی قرار گرفت و تا آنجا كه جا داشت گریه كرد! این قاب جالب توجه، حتی تبدیل به یكی از فرازهای مستند مردان پرسپولیس هم شد. در یك اتفاق دیگر، در خلال درگیری بازیكنان قرمز و آبی در داربی دی ماه 79، تصاویری از نیكبخت ضبط شده كه هنگام زد و خورد نوازی، استیلی و سایرین در حال اشك ریختن بوده است؛ از آن اشك‌هایی كه نمی‌توان آن را اشك شوق نامید!

اشك تمساح؟!

حتما در جریان رفت و برگشت افشین قطبی به پرسپولیس قرار دارید. سرمربی محبوب قهرمان لیگ هفتم، ابتدا كشورمان را ترك كرد و حاضر نشد قراردادش را با پرسپولیس تمدید كند. پس از مدتی اما، به هر دلیل - اعم از كار پیدا نكردن قطبی یا تمایل بیش از اندازه ایرانی‌ها - نامبرده مجددا به كشور پدری‌اش بازگشت و قرارداد تازه‌ای را با سرخپوشان منعقد كرد. فصل جدید اما برای قطبی حامل خاطرات متفاوتی بود. آقای سرمربی آشكارا دچار تغییر رفتار شده بود و از سوی دیگر جو متفاوتی هم انتظار زمین خوردن او را می‌كشید. درنهایت، وقتی پس از توقف خانگی پرسپولیس مقابل صباباتری، قطبی به این نتیجه رسید كه باید ایران را ترك كند، در فرودگاه گریه كرد. بسیاری از هواداران فوتبال در ایران اشك‌های او را تلاشی برای جلب حمایت و توجه خواندند. شاید هم واقعا اینطور نبوده!

هق‌هق شوق!

تیم‌ملی فوتسال ایران در جریان رقابت‌های جام‌جهانی 2008 برزیل حضور درخشانی داشت. شاگردان حسین شمس چنان دلاورانه به مصاف رقبا رفتند كه حتی در برهه‌ای از زمان، برزیلی‌های تماشاچی هم به تشویق بچه‌های فوتسالیست ما پرداختند. پذیرفتن تنها یك گل از برزیل و نیز متوقف كردن ابرقدرتی همچون اسپانیا حقیقتا كار دشواری بود و البته بازی‌های خیره‌كننده ما، از دید فیفا و سایر نهادهای رسمی و رسانه‌ای پنهان نماند. در این میان حسین شمس علاوه بر تدابیر فنی، از نقطه نظر روحی و روانی نیز تاثیر مثبت زیادی روی بچه‌ها داشت. در یك تصویر به یاد ماندنی، پس از آخرین بازی گروهی و بعد از مسجل شدن صعود ایران به مرحله حذفی، حسین شمس را دیدیم كه از شدت شادی، شانه‌هایش را به شكل بامزه‌ای بالا می‌انداخت و هق‌هق گریه می‌كرد! خدا قوت آقای شمس!

شادی از نوع خودزنی!

در پایان دیدار برگشت استقلال‌تهران و داماش گیلان از سری رقابت‌های جام‌حذفی فصل 87 -86، وقتی استقلالی‌ها با سه گل حریف شمالی را شكست داده و به عنوان قهرمانی دست پیدا كردند، جشن نسبتا باشكوهی در ورزشگاه برپا شد. در این میان هركس به نوعی به شادی می‌پرداخت، اما شاید بتوان از نوع خوشحالی كردن سعید لطفی به عنوان عجیب‌ترین نمونه یاد كرد! مدافع - هافبك سابق استقلالی‌ها بدون توجه به سایر هم‌تیمی‌های خود به گوشه‌ای رفته بود و ضمن جاری كردن سیل اشك، مرتبا با دو دست بر سرش می‌كوبید! او كه علت ناراحتی‌اش را جدایی احتمالی از استقلال عنوان كرد، در این فصل نیز در مسابقه استقلال و پیكان، پس از گل زدن به تیم سابقش روی زمین نشست و دو مرتبه بر سرش كوبید! گویا این شیوه شادی، منحصر به سعید خان لطفی است!

چشم غزال!

شاید تا این لحظه عجیب‌ترین اشك‌های فوتبال ایران متعلق به خداداد عزیزی باشد. مرد فعلا محروم فوتبال ایران كه چند ماه پیش اسیر حوادث بسیار عجیبی شده و در پی مداخله در ضرب و شتم یك خبرنگار، به كمیته انضباطی فدراسیون فوتبال رفت، مقابل دیدگان قاضی شریفی و چندین خبرنگار و شاهد، ناگهان شروع به اشك ریختن كرد. او كه سخت مدعی بود در حقش اجحاف شده و به‌ویژه از اظهار نظر كیومرث هاشمی كه «خداداد باید از صحنه ورزش حذف شود» دلگیر نشان می‌داد، با گریه‌اش حاضرین در جلسه محاكمه خود را متاثر كرد؛ هرچند كه درنهایت چیزی عوض نشد و او به یك سال محرومیت از حضور در فوتبال محكوم شد. ناگفته نماند در جلسه مزبور سردار صلاحی - مدیرعامل پیام - نیز همپای غزال اشك ریخت!

اشك عشق!

... و اما بی‌انصافی است اگر در این پرونده، یادی از اشك‌های فراوان صاحبان اصلی فوتبال ایران نكنیم. هوادار! این موجود بخت‌برگشته‌ای كه غالبا چیزی بیشتر از یك مشت تعارف به كف نیاورده و بعد از هر اتفاقی، همه تقصیرات را به گردنش انداخته‌اند، حقیقی‌ترین و پاكترین اشك‌ها را نثار عشقش كرده است. او از گریه‌هایش نه به دنبال منفعت مالی بوده و نه قصد مظلوم‌نمایی داشته است. هوادار اگر اشك ریخته - كه ریخته، هزاران بار هم ریخته - صرفا از صمیم قلب و به خاطر تیم مورد علاقه‌اش این كار را كرده است. همین حالا هم اگر روی سكوها سر بجنبانی، مردان پشمینه‌پوشی را می‌بینی كه غمگین‌تر از مقصران مولتی‌میلیونر، پای عشق ناكامشان اشك می‌ریزند و البته این قصه به درازای تاریخ طولانی است...!
منبع: گل
تبیان